☀️۱۴) الف. از عبدالله بن عمر روایت شده است:
یکبار همراه پیامبر ص در نخلستان مدینه بودم و ایشان دنبال علی ع میگشت که به دیواری رسید و از آنجا مشرف شد و نگاهش به علی ع افتاد که مشغول کار روی زمین بود و گرد و غبار بر او نشسته بود؛ فرمود: «مردم را ملامت نمیکنم که تو را ابوتراب [=پدر خاک] لقب میدهند!»؛ و من دیده بودم که علی ع گاه از ناراحتی برافروخته میشد و رنگ رخسارش تغییر میکرد و این مطلب بر او سخت میآمد.
پیامبر ص ادامه داد: علی جان! آیا خوشحالت کردم؟
گفت: بله یا رسول الله ص!
سپس دست وی را گرفت و فرمود: تو برادر و وزیر و جانشین من در خاندان من هستی؛ دِین مرا ادا و ذمه مرا مبرا میکنی؛ کسی که در زمانی که من زندهام تو را دوست بدارد بهشت بر او واجب شود؛ و کسی که بعد از من در زمان زندگیت تو را دوست بدارد خداوند با امن و ایمان کار وی را به پایان رساند؛ و کسی که بعد از تو و در حالی که تو را ندیده دوستت بدارد خداوند کار او را نیز با امن و ایمان به اتمام رساند و او را از فزع روز قیامت ایمن گرداند؛ و کسی که بمیرد و بغض تو را – ای علی – داشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است که البته خداوند وی را بر اساس آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه خواهد کرد.
📚علل الشرائع، ج1، ص157
ب. مالک بن ضمره هم از امیرالمومنین ع روایت کرده است که فرمودند:
رسول الله ص دست مرا گرفت و فرمود: هرکسی از این پنج تن پیروی کند و بمیرد در حالی که تو را دوست دارد پس به آرزویش خواهد رسید؛ و کسی که بمیرد در حالی که بغض تو را دارد به مرگ جاهلیت مرده است ولی بر اساس آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه شود؛ و کسی که بعد از تو زنده باشد و تو را دوست داشته باشد خداوند کار او را با امن و ایمان به اتمام برساند تا اینکه در حوض بر من وارد شود.
📚الأمالي (للمفيد)، ص1
ج. و با سند دیگری از همین مالک بن ضمره روایت شده که:
شنیدم که امیرالمومنین ع فرمودند: همانا [بعد از من] از شما میخواهند که مرا لعن کنید و دروغگو بخوانید. پس هرکس که از روی اجبار مرا لعن کند و خدا بداند که واقعا او مجبور بوده [و علیرغم میلش این کار را انجام داده] من و او با هم بر حضرت محمد ص وارد شویم؛ و
کسی که زبانش را نگه دارد و مرا لعن نکند [هنگام حاضر شدن نزد پیامبر ص] از من به اندازه پرتاب تیری یا نگاه انداختن چشمی سبقت جوید؛ و
کسی که با طیب خاطر مرا لعن کند حجابی بین او و خداوند نماند و حجتی نزد حضرت محمد ص نخواهد داشت؛
همانا حضرت محمد یکبار دست مرا گرفت و فرمود: هرکسی با این پنج تن بیعت کند و بمیرد در حالی که تو را دوست دارد پس به آرزویش خواهد رسید؛ و کسی که بمیرد در حالی که بغض تو را دارد به مرگ جاهلیت مرده است ولی بر اساس آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه شود؛ و کسی که بعد از تو زنده باشد و تو را دوست داشته باشد خداوند کار او را با امن و ایمان به اتمام برساند هربار که خورشید طلوع یا غروب کند.
📚الأمالي (للمفيد)، ص120-121
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👈
https://eitaa.com/yekaye/10365
سند و متن احادیث بند ۱۴
☀️الف. حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ يَحْيَى بْنِ ضُرَيْسٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ صَالِحِ بْنِ ضُرَيْسٍ الْبَجَلِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَزِيدَ وَ هِشَامٌ الزراعي قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَيْمُونٍ الطُّهَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا لَيْثٌ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ:
بَيْنَا أَنَا مَعَ النَّبِيِّ ص فِي نَخِيلِ الْمَدِينَةِ وَ هُوَ يَطْلُبُ عَلِيّاً ع إِذَا انْتَهَى إِلَى حَائِطٍ فَاطَّلَعَ فِيهِ فَنَظَرَ إِلَى عَلِيٍّ ع وَ هُوَ يَعْمَلُ فِي الْأَرْضِ وَ قَدِ اغْبَارَّ. فَقَالَ: مَا أَلُومُ النَّاسَ إِنْ يَكْنُوكَ أَبَا تُرَابٍ!
فَلَقَدْ رَأَيْتُ عَلِيّاً تَمَعَّرَ وَجْهُهُ وَ تَغَيَّرَ لَوْنُهُ وَ اشْتَدَّ ذَلِكَ عَلَيْهِ. فَقَالَ النَّبِيُّ ص: أَ لَا أُرْضِيكَ يَا عَلِيُّ؟
قَالَ: نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ.
فَأَخَذَ بِيَدِهِ فَقَالَ: أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي تَقْضِي دَيْنِي وَ تُبْرِئُ ذِمَّتِي. مَنْ أَحَبَّكَ فِي حَيَاةٍ مِنِّي فَقَدْ قُضِيَ لَهُ بِالْجَنَّةِ؛ وَ مَنْ أَحَبَّكَ فِي حَيَاةٍ مِنْكَ بَعْدِي خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ؛ وَ مَنْ أَحَبَّكَ بَعْدَكَ وَ لَمْ يَرَكَ خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ؛ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ يُبْغِضُكَ يَا عَلِيُّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً يُحَاسِبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا عَمِلَ فِي الْإِسْلَامِ.
📚علل الشرائع، ج1، ص157
☀️ب. قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْمِيثَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُصْعَبٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمَسْعُودِيُّ عَنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْخَوْلَانِيِّ عَنْ مَالِكِ بْنِ ضَمْرَةَ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع:
أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِيَدِي فَقَالَ: مَنْ تَابَعَ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَ ثُمَّ مَاتَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ فَقَدْ قَضى نَحْبَهُ؛ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ يُبْغِضُكَ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً يُحَاسَبُ بِمَا يَعْمَلُ فِي الْإِسْلَامِ وَ مَنْ عَاشَ بَعْدَكَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ حَتَّى يَرِدَ عَلَيَّ الْحَوْضَ.
📚الأمالي (للمفيد)، ص1
☀️ج. قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو عُبَيْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ الْمَرْزُبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَحْيَى التَّمِيمِيُ عَنْ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْخَوْلَانِيِّ عَنْ مَالِكِ بْنِ ضَمْرَةَ قَالَ:
سَمِعْتُ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ: أَلَا إِنَّكُمْ مُعْرَضُونَ عَلَى لَعْنِي وَ دُعَايَ كَذَّاباً؛ فَمَنْ لَعَنَنِي كَارِهاً مُكْرَهاً يَعْلَمُ اللَّهُ أَنَّهُ كَانَ مُكْرَهاً وَرَدْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى مُحَمَّدٍ ص مَعاً؛ وَ مَنْ أَمْسَكَ لِسَانَهُ فَلَمْ يَلْعَنِّی سَبَقَنِي كَرَمْيَةِ سَهْمٍ أَوْ لَمْحَةٍ بِالْبَصَرِ؛ وَ مَنْ لَعَنَنِي مُنْشَرِحاً صَدْرُهُ بِلَعْنِي فَلَا حِجَابَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ وَ لَا حُجَّةَ لَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ ص.
أَلَا إِنَّ مُحَمَّداً ص أَخَذَ بِيَدِي يَوْماً فَقَالَ: مَنْ بَايَعَ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَ ثُمَّ مَاتَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ فَقَدْ قَضى نَحْبَهُ؛ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ يُبْغِضُكَ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً يُحَاسَبُ بِمَا عَمِلَ فِي الْإِسْلَامِ؛ وَ إِنْ عَاشَ بَعْدَكَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ كُلَّمَا طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرَبَتْ.
📚الأمالي (للمفيد)، ص120-121
@yekaye
☀️۱۵) عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق ع سوال کردم درباره کسی که مرتکب گناهی از گناهان کبیره میشود؛ آیا این وی را از اسلام بیرون میبرد و اگر عذاب شود عذابی همچون مشرکان خواهد داشت؛ یا برای [عذاب] او مدت و پایانی هست؟
فرمودند: کسی که مرتکب گناهی از گناهان کبیره میشود و گمان می کند که این حلال است این وی را از اسلام خارج میکند و به شدیدترین عذاب، معذب خواهد بود؛ ولی اگر قبول داشته باشد که گناه کرده است و با این حال بمیرد، این امر وی را از ایمان خارج میکند اما از اسلام خیر، و عذابش از نفر قبلی آسانتر خواهد بود.
📚الكافي، ج2، ص285
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَرْتَكِبُ الْكَبِيرَةَ مِنَ الْكَبَائِرِ فَيَمُوتُ هَلْ يُخْرِجُهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ إِنْ عُذِّبَ كَانَ عَذَابُهُ كَعَذَابِ الْمُشْرِكِينَ أَمْ لَهُ مُدَّةٌ وَ انْقِطَاعٌ؟
فَقَالَ: مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ إِنْ كَانَ مُعْتَرِفاً أَنَّهُ أَذْنَبَ وَ مَاتَ عَلَيْهِ أَخْرَجَهُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُخْرِجْهُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ كَانَ عَذَابُهُ أَهْوَنَ مِنْ عَذَابِ الْأَوَّلِ.
🔖مرحوم کلینی با همین مضمون حدیثی طولانیتر از امام صادق ع روایت کرده که ایشان در آنجا گناهانی که کبیره محسوب میشوند را هم نام میبرند (الكافي، ج2، ص280 ).
@yekaye
☀️۱۶) از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
[اول] چیزی که خداوند از تن بندهای بکَنَد جامه حیا است؛ که در این صورت وی بشدت مبغوض و مورد خشم و دشمنی [خدا] واقع گردد؛ سپس ایمان از او کنده شود؛ سپس رحمت از او کنده شود؛ سپس دین اسلام از گردنش خلع گردد؛ پس شیطانی لعین شود.
معاني الأخبار، ص410
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الطَّبَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا خِرَاشٌ قَالَ حَدَّثَنَا مَوْلَايَ أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
[أَوَّلُ] مَا يَنْزِعُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْعَبْدِ الْحَيَاءَ فَيَصِيرَ مَاقِتاً مُمَقَّتاً؛ ثُمَّ يَنْزِعُ مِنْهُ الْإِيمَانَ؛ ثُمَّ يَنْزِعُ مِنْهُ الرَّحْمَةَ؛ ثُمَّ يَخْلَعُ دِينَ الْإِسْلَامِ عَنْ عُنُقِهِ؛ فَيَصِيرُ شَيْطَاناً لَعِيناً.
✅تکمله:
این حدیث از معانیالاخبار در وسائل الشیعه ( ج12، ص168) و بحار الأنوار (ج68، ص335) هم نقل شده و در هر دوی اینها به جای کلمه «الْإِيمَانَ» کلمه «الْأَمَانَة» آمده است؛ لذا احتمال دارد این کلمه در معانیالاخبار اشتباه تایپی باشد؛
امری که موید این احتمال است این است که ظاهرا همین روایت را شیخ مفید بدین صورت نقل کرده است:
☀️ب. اول چیزی که خداوند از تن بندهای بکَنَد جامه حیا است، که در این صورت وی بشدت مبغوض و مورد خشم و دشمنی [خدا] واقع گردد؛ سپس خداوند امانت را از او بکَنَد، پس خائنی شود که مورد خیانت واقع شود؛ سپس خداوند رحمت را از او بکَنَد، پس تندخویی درشتخو گردد؛ سپس دین اسلام از گردنش خلع گردد، پس شیطانی لعین و ملعون شود.
📚الإختصاص، ص248
عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
أَوَّلُ مَا يُنْزَعُ مِنَ الْعَبْدِ الْحَيَاءُ فَيَصِيرُ مَاقِتاً مُمَقَّتاً ثُمَّ يَنْزِعُ اللَّهُ مِنْهُ الْأَمَانَةَ فَيَصِيرُ خَائِناً مَخُوناً ثُمَّ يَنْزِعُ اللَّهُ مِنْهُ الرَّحْمَةَ فَيَصِيرُ فَظّاً غَلِيظاً وَ يَخْلَعُ دِينَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ فَيَصِيرُ شَيْطَاناً لَعِيناً مَلْعُونا.
@yekaye
☀️۱۷) زاره از امام باقر ع روایت کرده است که ایشان در مورد سخن خداوند عز و جل که میفرماید: «و دیگرانی هستند که کارشان به خدا واگذار میشود» (توبه/۱۰۶) فرمودند:
آنان افرادی مشرک بودند که امثال حمزه و جعفر و مانند اینها از مومنان را کشتند؛ سپس در اسلام وارد شدند و موحد گشتند و شرک را ترک گفتند اما با قلبشان معرفت به ایمان پیدا نکردند تا از مومنانی باشند که بهشت بر آنان واجب میشود؛ و بر آ» انکارشان هم نماندند که کفری بورزند که جهنم بر آنان واجب شود؛ پس آنان در این حالاند [که خداوند:] «خواهد عذابشان کند یا آنان را توبه دهد» (توبه/۱۰۶).
📚الكافي، ج2، ص407
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ» قَالَ:
قَوْمٌ كَانُوا مُشْرِكِينَ فَقَتَلُوا مِثْلَ حَمْزَةَ وَ جَعْفَرٍ وَ أَشْبَاهَهُمَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ إِنَّهُمْ دَخَلُوا فِي الْإِسْلَامِ فَوَحَّدُوا اللَّهَ وَ تَرَكُوا الشِّرْكَ، وَ لَمْ يَعْرِفُوا الْإِيمَانَ بِقُلُوبِهِمْ فَيَكُونُوا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَتَجِبَ لَهُمُ الْجَنَّةُ، وَ لَمْ يَكُونُوا عَلَى جُحُودِهِمْ فَيَكْفُرُوا فَتَجِبَ لَهُمُ النَّارُ. فَهُمْ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ «إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ».
🔖مرحوم کلینی در ادامه همین روایت را با سند دیگری نیز آورده است و
مرحوم قمی نیز این را با سند دیگری از امام صادق ع ذکر کرده است (تفسير القمي، ج1، ص304 )؛
ولی مرحوم عیاشی ابتدا روایت را به همین صورت، از قول زراره از امام باقر ع نقل میکند سپس توضیحات زیر را از امام صادق ع و امام کاظم بدان اضافه کرده است:
☀️ب. امام صادق ع فرمود: در مورد آنان رأی خود را صادر میکند.
گفتم: فدایت شوم. از کجا روزی میخورند؟
فرمود: از جایی که خدا بخواهد.
و امام کاظم ع فرمود: آنان کسانیاند که خداوند آنان را نگه می دارد تا در مورد آنان رأی خود را صادر کند.
📚تفسير العياشي، ج2، ص111
عن زرارة عن أبي جعفر ع قال: «المرجون لِأَمْرِ اللَّهِ» قوم كانوا مشركين فقتلوا مثل قتل حمزة و جعفر و أشباههما ثم دخلوا بعد في الإسلام فوحدوا الله و تركوا الشرك و لم يعرفوا الإيمان بقلوبهم فيكونوا من المؤمنين فيجب لهم الجنة، و لم يكونوا على جحودهم فيكفروا فتجب لهم النار، فهم على تلك الحال إما يعذبهم و إما يتوب عليهم.
قال أبو عبد الله ع: يرى فيهم رأيه.
قال: قلت: جعلت فداك! من أين يرزقون؟
قال: من حيث شاء الله.
و قال أبو إبراهيم ع: هؤلاء قوم وقفهم حتى يرى فيهم رأيه.
@yekaye
☀️۱۸) الف. از امام صادق ع روایت شده است که:
فردی اعرابی خدمت رسول الله ص آمد و گفت: بیعت مرا برای مسلمان شدن بپذیر.
پیامبر ص فرمود: آیا [بیعت میکنی] بر اینکه پدرت را بکُشی؟!
اعرابی دستش را عقب کشید؛ و پیامبر رو به مردمانی کرد که در حال گفتگو با آنها بود و به گفتگویش ادامه داد. وی [دوباره] گفت: بیعت مرا برای مسلمان شدن بپذیر.
پیامبر ص فرمود: آیا [بیعت میکنی] بر اینکه پدرت را بکُشی؟!
گفت: بله!
پس پیامبر با او بیعت کرد و فرمود: الان است که دیگر «جز خدا و پیامبرش و مونان دوست صمیمیای نگرفتی» (توبه/۱۶)؛ قطعا من به تو نخواهم گفت که کاری کنی که عاق والدین شوی؛ بلکه در دنیا به نحو پسندیده با آنها همنشین باش» (لقمان/۱۵).
📚المحاسن، ج1، ص248
أَبِي عَنْ فَضَالَةَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى أَعْرَابِيٌّ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَايِعْنِي عَلَى الْإِسْلَامِ.
فَقَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟!
فَكَفَّ الْأَعْرَابِيُّ يَدَهُ؛ وَ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى الْقَوْمِ يُحَدِّثُهُمْ. فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ: يَا رَسُولَ اللَّهِ بَايِعْنِي عَلَى الْإِسْلَامِ.
فَقَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟!
قَالَ: نَعَمْ.
فَبَايَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: الْآنَ لَمْ تَتَّخِذْ «مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً» إِنِّي لَا آمُرُكَ بِعُقُوقِ الْوَالِدَيْنِ «وَ لَكِنْ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً».
☀️ب. در نقلی که مرحوم برقی با سند دیگری در همانجا ذکر کرده جملات پایانی پیامبر به وی چنین است:
به خدا سوگند ما هرگز دستور به کشتن پدران نخواهیم داد؛ ولیکن الان دانستم که حقیقتا ایمان آوردی و هرگز جز خدا را دوست صمیمی نخواهی گرفت. از پدرانتان در آنچه به شما دستور میدهند اطاعت کنید ولی در معصیت خداوند اطاعتشان نکنید.
📚المحاسن، ج1، ص248
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْجَهْمِ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي جِئْتُكَ أُبَايِعُكَ عَلَى الْإِسْلَامِ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: أُبَايِعُكَ عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ. فَقَبَضَ الرَّجُلُ يَدَهُ فَانْصَرَفَ. ثُمَّ عَادَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي جِئْتُ عَلَى أَنْ أُبَايِعَكَ عَلَى الْإِسْلَامِ. فَقَالَ لَهُ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟ قَالَ: نَعَمْ.
فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ: إِنَّا وَ اللَّهِ لَا نَأْمُرُكُمْ بِقَتْلِ آبَائِكُمْ، وَ لَكِنْ الْآنَ عَلِمْتُ مِنْكَ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ، وَ أَنَّكَ لَنْ تَتَّخِذَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيجَةً. أَطِيعُوا آبَاءَكُمْ فِيمَا أَمَرُوكُمْ وَ لَا تُطِيعُوهُمْ فِي مَعَاصِي اللَّهِ
☀️ج. عیاشی این مطلب را با سند دیگری از امام صادق ع نقل میکند و جمله پایانی حضرت را چنین بیان میکند:
الان زمانی رسید که قطعا دیگر «جز خدا و پیامبرش و مونان دوست صمیمیای نگرفتی» (توبه/۱۶)؛ ما به شما دستور نخواهیم داد که والدینتان را بکُشید؛ بلکه به شما دستور میدهیم که آنان را اکرام کنید.
📚تفسير العياشي، ج2، ص83
عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى رَجُلٌ النَّبِيَّ ص فَقَالَ: بَايِعْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَقَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟ قَالَ: فَقَبَضَ الرَّجُلُ يَدَهُ؛ ثُمَّ قَالَ: بَايِعْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟ فَقَالَ الرَّجُلُ: نَعَمْ، عَلَى أَنْ أَقْتُلَ أَبِي.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ عليه و آله السلام: إلى من حين من يتخذ «مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً». إِنَّا لَا نَأْمُرُكَ أَنْ تَقْتُلَ وَالِدَيْكَ، وَ لَكِنْ نَأْمُرُكَ أَنْ تُكْرِمَهُمَا.
✅نکته:
عبارت «إلى من حين من يتخذ» در اینجا بیمعناست و ظاهرا اشتباه ناسخ باشد. این عبارت در مشكاة الأنوار (ص164) به صورت «الْآنَ حِينَ لَمْ تَتَّخِذ»، در البرهان في تفسير القرآن (ج2، ص747) به صورت «الآن لم تتخذ» آمده است که به همین صورت ترجمه شد. همچنین مرحوم مجلسی در بحار الأنوار (ج24، ص245) همین روایت را، از دو کتاب «كنز جامع الفوائد» و «تأويل الآيات الظاهرة» به همین صورت آورده است و عبارت مذکور را به صورت «الْآنَ لَنْ تَتَّخِذَ» [و در نسخه دیگری به صورت «الْآنَ لَمْ تَتَّخِذ»] آورده است.
@yekaye
☀️۱۹) حدیثی بسیار طولانی از امام صادق ع روایت شده است که حضرت در ابتدای آن میفرمایند: اینها شرایع دین است برای هرکس که بخواهد بدان تمسک جوید و خداوند بخواهد وی را هدایت کند.
در فرازی از این حدیث آمده است:
خداوند عز و جل بر بندگانش فرمانبری از كسی را كه میداند آنها را فریب میدهد و گمراه میسازد واجب نمیسازد و از میان بندگانش كسی را كه میداند به خدا كفر میورزد و شیطان را بجای خدا پرستش میكند برای رسالت خویش برنمیگزیند و انتخاب نمیكند و برای آفریدگان خود جز معصوم را به عنوان حجت قرار نمیدهد.
و اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلمان است ولی هر مسلمانی مؤمن نیست؛ و دزد در حال دزدی مؤمن نیست و كسی كه زنا میكند در حال زنا كردن مؤمن نیست و كسانی كه حدود الهی باید بر آنان جاری شود، مسلمان هستند نه مؤمن و نه كافر، زیرا خداوند متعال مؤمنی را كه وعدۀ بهشت به او داده به دوزخ وارد نمیكند و كافری را كه به او وعدۀ آتش و جاودانگی در آن را داده از آتش بیرون نمیآورد ولی غیر از این هر كسی را كه بخواهد میآمرزد.
و كسانی كه حدّ بر گردن دارند فاسقند، نه مؤمنند و نه كافر، و برای همیشه در آتش نمیمانند و روزی از آن بیرون خواهند آمد، شفاعت برای آنان و نیز برای مستضعفان فکری اگر كه خداوند از دینشان [= اعمال دینیشان] راضی باشد، رواست.
...و بلاد امروز بلاد تقیه است؛ یعنی بلاد اسلام، که نه بلاد كفر است و نه بلاد ایمان.
امر به معروف و نهی از منكر برای هر كسی كه امكان انجام آن را داشته و بر جان خود و یارانش نترسد واجب است؛
و ایمان همان انجام واجبات و خودداری از گناهان کبیره است.
و ایمان همان شناخت با قلب و اقرار به زبان و انجام با اعضای و جوارح است و اقرار به عذاب قبر و نكیر و منكر و زنده شدن پس از مرگ و حسابرسی و صراط و میزان است
و ایمان به خدا نیست مگر با بیزاری از دشمنان خداوند عز و جل.
📚الخصال، ج2، ص608-609
📚التوحید، ج۱، ص۴۰۶
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِيُّ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُكَتِّبُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّائِغُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:
هَذِهِ شَرَائِعُ الدِّينِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَتَمَسَّكَ بِهَا وَ أَرَادَ اللَّهُ هُدَاه ...
... وَ لَا يَفْرِضُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عِبَادِهِ طَاعَةَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يُغْوِيهِمْ وَ يُضِلُّهُمْ وَ لَا يَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا يَصْطَفِي مِنْ عِبَادِهِ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يَكْفُرُ بِهِ وَ يَعْبُدُ الشَّيْطَانَ دُونَهُ وَ لَا يَتَّخِذُ عَلَى خَلْقِهِ حُجَّةً إِلَّا مَعْصُوماً.
وَ الْإِسْلَامُ غَيْرُ الْإِيمَانِ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ مُسْلِمٌ وَ لَيْسَ كُلُّ مُسْلِمٍ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَسْرِقُ السَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ مُسْلِمُونَ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُدْخِلُ النَّارَ مُؤْمِناً وَ قَدْ وَعَدَهُ الْجَنَّةَ وَ لَا يُخْرِجُ مِنَ النَّارِ كَافِراً وَ قَدْ أَوْعَدَهُ النَّارَ وَ الْخُلُودَ فِيهَا وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ فُسَّاقٌ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ وَ لَا يَخْلُدُونَ فِي النَّارِ وَ يَخْرُجُونَ مِنْهَا يَوْماً وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةٌ لَهُمْ وَ لِلْمُسْتَضْعَفِينَ إِذَا ارْتَضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دِينَهُمْ ...
وَ الدَّارُ الْيَوْمَ دَارُ تَقِيَّةٍ وَ هِيَ دَارُ إِسْلَامٍ لَا دَارُ كُفْرٍ وَ لَا دَارُ إِيمَانٍ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لَا عَلَى أَصْحَابِهِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ أَدَاءُ الْفَرَائِضِ وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ وَ الْإِقْرَارُ بِعَذَابِ الْقَبْرِ وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ وَ الْبَعْثِ بَعْدَ الْمَوْتِ وَ الْحِسَابِ وَ الصِّرَاطِ وَ الْمِيزَانِ وَ لَا إِيمَانَ بِاللَّهِ إِلَّا بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل ...
@yekaye
☀️۲۰) شیخ صدوق و ابن شعبه حرانی حدیثی را به عنوان پاسخی که امام رضا ع به درخواست مامون نوشته بود (وی از امام خواسته بود کل دستورات اسلام را به طور خلاصه مکتوب بفرماید) روایت کردهاند.
(متن کامل آن در عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص121-126، و در تحف العقول، ص415-423).
این روایت شباهت زیادی با حدیثی دارد که در بند قبل از امام صادق ع روایت شد (گویی تا حدودی تلخیص آن است) و فرازی از آن که شبیه فراز فوق است تقدیم میشود.
[لازم به ذکر است که متن حدیث در این دو کتاب تفاوتهای مختصری دارد که مبنا را متن عیون قرار داده و مواردی که در تحف متفاوت بوده داخل کروشه آمده است:]
خداوند عز و جل [بر بندگانش] فرمانبری از كسی را كه میداند آنها را فریب میدهد [بر آنان ظلم میکند] و گمراه میسازد واجب نمیسازد و از میان بندگانش كسی را كه میداند به خدا كفر میورزد و شیطان را بجای خدا پرستش میكند برای رسالت خویش برنمیگزیند و انتخاب نمیكند. و همانا اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلمان است ولی هر مسلمانی مؤمن نیست؛ و دزد در حال دزدی مؤمن نیست و كسی كه زنا میكند در حال زنا كردن مؤمن نیست (و شرابخوار هنگامی که شراب مینوشد مومن نیست و کسی که انسانی را که خداوند کشتن وی را حرام کرده بناحق میکشد مومن نیست] و كسانی كه حدود الهی باید بر آنان جاری شود، مسلمان هستند نه مؤمن و نه كافر، زیرا خداوند متعال مؤمنی را كه وعدۀ بهشت [و جاودانگی در آن را] به او داده به دوزخ وارد نمیكند.
🔸از اینجا به بعد در عیون اخبار الرضا بدین صورت است:
▪️و كافری را كه به او وعدۀ آتش و جاودانگی در آن را داده از آتش بیرون نمیآورد و اینکه کسی به او شرک بورزد را نمیآمرزد و غیر از این هر كسی را كه بخواهد میآمرزد. و گناهکاران از اهل توحید برای همیشه در آتش نمیمانند و روزی از آن بیرون خواهند آمد، شفاعت برای آنان رواست و همانا بلاد امروز بلاد تقیه است؛ یعنی بلاد اسلام، که نه بلاد كفر است و نه بلاد ایمان. امر به معروف و نهی از منكر برای هر كسی كه امكان انجام آن را داشته و بر جان خود و یارانش نترسد واجب است؛ و ایمان همان ادای امانت است و خودداری کردن از جمیع گناهان کبیره است. و ایعبارت است از شناخت با قلب و اقرار به زبان و انجام با اعضای و جوارح...
🔸و در تحف العقول بدین صورت:
[و کسی که به خاطر نفاق یا فسق یا ارتکاب گناه کبیرهای از گناهان کبیره آتش جهنم بر او واجب شود همراه با مومنان برانگیخته نخواهد شد و از آنان نخواهد بود؛ و البته جهنم هم جز بر کافران احاطه [کاملّ نخواهد داشت؛ و هر گناهی با مداوت بر آن صاحب خویش را به جهنم وارد کند و چنین کسی فاسق است و نیز کسی که شرک یا کفر یا نفاق بورزد یا گناه کبیرهای از گناهان کبیره را مرتکب شود؛ و شفاعت برای کسانی که شفاعت میطلبند رواست؛ و امر به معروف و نهی از منكر با زبان واجب است؛ و ایمان همان ادای فرایض است و خودداری کردن از محرمات. و ایمان عبارت است از شناخت با قلب و اقرار به زبان و انجام با اعضای و جوارح...]
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص125
📚تحف العقول، ص 421
@yekaye
👇متن حدیث 👈
https://eitaa.com/yekaye/10372
سند و متن روایت مذکور در بند ۲۰
حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَيْسَابُورَ فِي شَعْبَانَ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى سَبِيلِ الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع لَه: ...
[رُوِيَ أَنَّ الْمَأْمُونَ بَعَثَ الْفَضْلَ بْنَ سَهْلٍ ذَا الرِّئَاسَتَيْنِ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ إِنِّي أُحِبُّ أَنْ تَجْمَعَ لِي مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ فَإِنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ فَدَعَا الرِّضَا ع بِدَوَاةٍ وَ قِرْطَاسٍ وَ قَالَ ع لِلْفَضْلِ اكْتُبْ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ...]
وَ لَا يَفْرِضُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ [عَلَى الْعِبَادِ] طَاعَةَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يُضِلُّهُمْ [/يَظْلِمُهُمْ] وَ يُغْوِيهِمْ وَ لَا يَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا يَصْطَفِي مِنْ عِبَادِهِ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يَكْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ يَعْبُدُ الشَّيْطَانَ [مِنْ] دُونهُ وَ أَنَّ الْإِسْلَامَ غَيْرُ الْإِيمَانِ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ مُسْلِمٌ وَ لَيْسَ كُلُّ مُسْلِمٍ مؤمن [مُؤْمِناً] وَ لَا يَسْرِقُ السَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي[/لَا يَشْرَبُ الشَّارِبُ حِينَ يَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَقْتُلُ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ بِغَيْرِ الْحَقِّ] وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ مُسْلِمُونَ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ وَ اللَّهُ تَعَالَى لَا يُدْخِلُ النَّارَ مُؤْمِناً وَ قَدْ وَعَدَهُ الْجَنَّةَ [وَ الْخُلُودَ فِيهَا]
🔸از اینجا به بعد در عیون اخبار الرضا بدین صورت است:
▪️وَ لَا يُخْرِجُ مِنَ النَّارِ كَافِراً وَ قَدْ أَوْعَدَهُ النَّارَ وَ الْخُلُودَ فِيهَا وَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مُذْنِبُو أَهْلِ التَّوْحِيدِ لَا يَخْلُدُونَ فِي النَّارِ وَ يَخْرُجُونَ مِنْهَا وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةٌ لَهُمْ وَ إِنَّ الدَّارَ الْيَوْمَ دَارُ تَقِيَّةٍ وَ هِيَ دَارُ الْإِسْلَامِ لَا دَارُ كُفْرٍ وَ لَا دَارُ إِيمَانٍ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ إِذَا أَمْكَنَ وَ لَمْ يَكُنْ خِيفَةٌ عَلَى النَّفْسِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ اجْتِنَابُ جَمِيعِ الْكَبَائِرِ وَ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان ...
🔹و در تحف العقول بدین صورت:
وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ النَّارُ بِنِفَاقٍ أَوْ فِسْقٍ أَوْ كَبِيرَةٍ مِنَ الْكَبَائِرِ لَمْ يُبْعَثْ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا مِنْهُمْ وَ لَا تُحِيطُ جَهَنَّمُ إِلَّا بِالْكَافِرِينَ وَ كُلُّ إِثْمٍ دَخَلَ صَاحِبُهُ بِلُزُومِهِ النَّارَ فَهُوَ فَاسِقٌ وَ مَنْ أَشْرَكَ أَوْ كَفَرَ أَوْ نَافَقَ أَوْ أَتَى كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةٌ لِلْمُسْتَشْفِعِينَ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ بِاللِّسَانِ وَاجِبٌ وَ الْإِيمَانُ أَدَاءُ الْفَرَائِضِ وَ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان ...
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص125
📚تحف العقول، ص 421
@yekaye
۲۱) مسعده از امام صادق ع روایت کرده که فرمودند:
شخصی از پدرم (امام باقر ع) پرسید: آیا میشود که ایمان فقط با دل باشد نه با زبان؟
امام باقر ع فرمودند: اگر این طور بود که میگویی آنگاه جنگیدن با مشرکان بر ما حرام بود؛ زیرا – طبق گمان تو- نمیدانستیم که چهبسا در باطنشان ایمان باشد. این سخن مخالف آن است که پیامبر ص کسانی را که نزدشان میآمدند که اسلام بیاورند امتحان میکرد و از آنان بیعتهای اکید می گرفت و شروطی میگذاشت.
مسعده ادامه داد: و کسی که چنین ادعایی کند حتما کافر شده است؛ البته از حیثی که خودش نمی داند.
📚قرب الإسناد، ص48
هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ: إِنَّ الْإِيمَانَ قَدْ يَجُوزُ بِالْقَلْبِ دُونَ اللِّسَانِ؟
فَقَالَ لَهُ: «إِنْ كَانَ ذَلِكَ كَمَا تَقُولُ فَقَدْ حَرُمَ عَلَيْنَا قِتَالُ الْمُشْرِكِينَ؛ وَ ذَلِكَ أَنَّا لَا نَدْرِي- بِزَعْمِكَ- لَعَلَّ ضَمِيرَهُ الْإِيمَانُ فَهَذَا الْقَوْلُ نَقْضٌ لِامْتِحَانِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ كَانَ يَجِيئُهُ يُرِيدُ الْإِسْلَامَ، وَ أَخْذِهِ إِيَّاهُ بِالْبَيْعَةِ عَلَيْهِ وَ شُرُوطِهِ وَ شِدَّةِ التَّأْكِيدِ».
قَالَ مَسْعَدَةُ: وَ مَنْ قَالَ بِهَذَا فَقَدْ كَفَرَ الْبَتَّةَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَم.
@yekaye
یک آیه در روز
🔹الف. قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِكُمْ
🔹- اسلامِ مساوی یا برتر از ایمان!
در نکات ادبی اشاره شد که اسلام گاه در معنایی معادل ایمان و گاه بسیار برتر از ایمان عادی هم به کار رفته است.
این مطلبی است که در خود قرآن کریم نیز مکرر مشاهده میشود. مثلا در خصوص آیاتی که در معنای مساوی به کار رفته میتوان به آیاتی همچون «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بي وَ بِرَسُولي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُون» (مائده/۱۱۱) و «إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُون» (نمل/۸۱) اشاره کرد و در خصوص آیاتی که در معنای برتر از ایمان عادی به کار رفته میتوان از آیاتی همچون « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون» (آل عمران/۱۰۲) و «وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ؛ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون» (بقره/۱۳۲-۱۳۳) یاد کرد.
این مطلبی است که در احادیث نیز مشاهده میشود و برای اینکه ذهنیت یکسویه نسبت به احادیث پیدا نکنیم به نظر رسید مناسب است که در پایان این فراز، نمونههای مختصری از این گونه کاربرد واژههای اسلام و ایمان در احادیث تقدیم شود.
@yekaye
☀️۲۲) محمد بن مسلم میگوید از امام باقر ع درباره آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» (آل عمران/۱۹) پرسیدم.
فرموند: دین در اینجا همان ایمان است.
📚تفسير العياشي، ج1، ص166
عن محمد بن مسلم قال سألته عن قوله: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»؟ فقال: الدين فيه الإيمان.
عن محمد بن مسلم عن أبي جعفر ع قال: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»؛ قال: يعني الدين فيه الإيمان.
@yekaye