🔹عِنَباً
درباره ماده «عنب»
▪️اگرچه حسن جبل معنای این ماده را صفا و خلوصی دانسته که یک فضای مدور را پر کرده و یک نحوه امتدادی داشته باشد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۵۳۷ )؛
▪️و با اینکه کلمات دیگری همچون «عُنَاب» به معنای کوه کوچک سیاه؛ و «ظبي عَنَبَان» به معنای آهوی بازیگوش ، «عِنَبَة» به معنای «آکنه» (زخمی که به این نام شناخته می شود)، و «عُناب» (جمع آن: «أَعْنِبَة») به معنای باران (كتاب العين، ج2، ص159 ) از این ماده به کار رفته؛
▪️اما اغلب اهل لغت به گونهای بحث کردهاند که گویی غیر از کاربردش در خصوص انگور معنای دیگری ندارد؛ چنانکه
▫️ابن فارس میگوید اصل این ماده بر همان میوه معروف «انگور» دلالت دارد (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص149 ) و
▫️راغب توضیح میدهد که این کلمه هم برای خود این میوه و هم برای درخت انگور به کار میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص589) و
▫️مرحوم مصطفوی میگوید اصل این ماده برای مجموع درخت و میوه اش است هرچند گاه در خصوص یکی از این دو هم به کار میرود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص232 ).
▪️خود کلمه «عِنَب» (که گاهی به آن «عِنَباء») در معنای میوه انگور (نه درخت انگور) را اسم جمع دانستهاند که مفرد آن «عِنَبة» است (و گفته شده که در زبان عرب غیر از این کلمه، کلمهای بر وزن «فِعَلة» یافت نشده است)؛ و البته «عِنَب» به صورت «أعناب» جمع بسته میشود (كتاب العين، ج2، ص159 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج4، ص149-150 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص589 )
که در قرآن کریم غیر از این آیه و آیه «أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجيراً» (اسراء/91) همواره به صورت «أعناب» به کار رفته است:
«جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْناب» (بقره/۲۶۶) ، «جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ» (مومنون/۱۹؛ یس/۳۴) ، «وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّان» (انعام/۹۹) ، «جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوان» (رعد/۴) ، «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْناب» (نحل/۱۱) ، «وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَنا» (نحل/ 67) ، «جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ» (كهف/32) ، «حَدائِقَ وَ أَعْناباً» (نبأ/ 32).
🔖ماده «عنب» و مشتقات آن ۱۱ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
#عبس_28
🔹قَضْباً
درباره ماده «قضب»
▪️گفتهاند که در اصل دلالت میکند بر قطع کردن (بریدن، جدا کردن) چیزی (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص100 )؛
▪️برخی گفتهاند نه مطلق قطع کردن، بلکه قطع کردنی که ابتدا گرفتن و سپس قطع کردن و کندن آن چیز باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص282 )؛ و
▪️برخی گفتهاند قطع کردن چیزی تر و تازه که البته یکپارچه باشد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۰۸۱ ).
▪️اما خود کلمه «القَضْب» را گفتهاند
▫️به معنای یونجه است (مفردات ألفاظ القرآن، ص674 ) از این جهت که براحتی قطع میشود (معجم المقاييس اللغة، ج5، ص100 )
و به طور خاص یونجه خیس است،
▫️و نیز به معنای هر درختی که شاخههایش را پهن و گسترده باشد (كتاب العين، ج5، ص52 )
▫️و برخی توضیح دادهاند که «قضیب» برای شاخههای درخت به کار میرود اما «قضب» برای چیزهای علوفهمانند و بقولات؛ که البته قضیب به عنوان وصف شمشیر به معنای «برنده» هم هست؛ یعنی قضیب هم به معنای اسم فاعل (قطعکننده) به کار میرود هم به معنای اسم مفعولی، که در خصوص علوفهها و بقولات، از این جهت که براحتی قطع میشود؛ و تعبیر «ناقةٌ قَضِيبٌ» هم شتر مادينهاى است كه از ميان شتران جدا شده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص674 ).
▫️و از ابن عباس و حسن بصری هم نقل شده است که «قضب» در این آیه علوفه مرطوب است و وجه تسمیهاش این است که این علوفه بارها برای غذای دامها قطع میشود (مجمع البيان، ج10، ص668 ) و شبیه این معنا از امام باقر ع هم آمده که در قسمت احادیث خواهد آمد.
▪️در واقع، به نظر میرسد کلمه «قضب» در اصل به معنای «چیده شده» بوده، که در مورد مطلق گیاهان مورد استفاده انسان و دام که تنه ندارند و براحتی چیده میشوند و باز میرویند (یعنی عموم سبزیها، بقولات، و علوفهها)؛ و حتی در مورد هر میوهای که تر و تازه چیده میشود مانند رُطَب به کار رفته است و البته کاربرد آن در خصوص یونجه (به عنوان رایجترین علوفه مورد استفاده چارپایان که البته مورد استفاده انسان هم هست) رواج بیشتری دارد: هرچند خلیل از کاربرد آن به معنای هر درختی که شاخههایش را پهن و گسترده باشد نیز سخن گفته است.
🔖این ماده تنها همین یک بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
#عبس_28
☀️تمام احادیثی که ذیل آیه ۲۷ (جلسه ۱۱۱۳) گذشت به این آیه نیز مربوط میشود.
اما احادیث دیگر:
☀️۲) از امام رضا ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
انگور هم خورش است و هم میوه است و هم نان است و هم حلوا.
📚مكارم الأخلاق، ص174
عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ:
الْعِنَبُ أُدْمٌ وَ فَاكِهَةٌ وَ طَعَامٌ وَ حَلْوَاءُ.
@yekaye
☀️۳) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: بهترین غذای شما نان است و بهترین میوه شما انگور.
☀️ب.و نیز فرمودند: بهار امتم انگور و هندوانه است.
📚مكارم الأخلاق، ص174
☀️الف. مِنَ الْفِرْدَوْسِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
خَيْرُ طَعَامِكُمُ الْخُبْزُ وَ خَيْرُ فَاكِهَتِكُمُ الْعِنَبُ.
☀️ب. وَ قَالَ ص: رَبِيعُ أُمَّتِي الْعِنَبُ وَ الْبِطِّيخُ.
@yekaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
پنج میوه بهشتی در دنیا هست: انار دشتی و سیب لبنانی و گلابی و انگور و رُطَبِ مُشان.
📚المحاسن، ج2، ص527
📚الخصال، ج1، ص289
📚مكارم الأخلاق، ص170
أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سُلَيْمَانَ الْكُوفِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى الطَّحَّانِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
خَمْسٌ مِنْ فَاكِهَةِ الْجَنَّةِ فِي الدُّنْيَا الرُّمَّانُ الْمَلَاسِيُّ [الْإِمْلِيسِي] وَ التُّفَّاحُ الشَّعْشَعَانِيُّ [السفساني يُرْوَى أَنَّهُ الشَّامِي] وَ السَّفَرْجَلُ وَ الْعِنَبُ وَ الرُّطَبُ الْمُشَان.
@yekaye
☀️۵) الف. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
پیامبری از پیامبران به خداوند عز و جل از غم و اندوه گلایه کرد؛ خداوند عز و جل [برای دفع غم و اندوه] به او دستور داد که انگور بخورد.
📚الكافي، ج6، ص351
📚المحاسن، ج2، ص547
📚مكارم الأخلاق، ص174
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
شَكَا نَبِيٌّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَمَّ فَأَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَكْلِ الْعِنَبِ.
☀️ب. هنگامی که آب از استخوان مردگان فرونشست [= آب فرونشست و استخوانهای مردگان پیدا شد] و حضرت نوح آن را دید بسیار ناراحت و غمگین شد؛ پس خداوند به او وحی کرد که این کاری بود که خودت کردی؛ خودت علیه آنها دعا کردی.
گفت: پروردگارا به پیشگاه تو استغفار و توبه میکنم.
پس خداوند عز و جل به او وحی کرد که انگور سیاه بخور تا غم و اندوهت برود.
📚الكافي، ج6، ص350
📚المحاسن، ج2، ص548
📚مكارم الأخلاق، ص174
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ الزَّيَّاتِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُوسَى بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمَّا حَسَرَ الْمَاءُ عَنْ عِظَامِ الْمَوْتَى فَرَأَى ذَلِكَ نُوحٌ ع جَزِعَ جَزَعاً شَدِيداً وَ اغْتَمَّ لِذَلِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ هَذَا عَمَلُكَ بِنَفْسِكَ أَنْتَ دَعَوْتَ عَلَيْهِمْ.
فَقَالَ: يَا رَبِّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ.
فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ: أَنْ كُلِ الْعِنَبَ الْأَسْوَدَ لِيَذْهَبَ غَمُّكَ.
@yekaye
☀️۶) هشام بن سالم روایت کرده است:
امام سجاد ع انگور را خیلی دوست داشت. روزی روزه بود، هنگامی که افطار کرد اوایل فصل رسیدن انگور بود؛ یکی از کنیزان ایشان خوشه انگوری آورد و مقابل ایشان گذاشت. گدایی آمد و حضرت آن را به وی بخشید. این کنیز دنبال آن گدا رفت و همان انگور را از وی خرید و دوباره آورد و پیش ایشان گذاشت. گدای دیگری آمد و حضرت آن را به گدا بخشید. دوباره آن کنیز همان کار را تکرار کرد و آورد و دوباره جلوی ایشان گذاشت. باز گدای دیگری آمد و باز حضرت آن را بخشید و باز آن کنیر همان کار را کرد. دفعه چهارم بود که دیگر حضرت انگور را خورد.
📚الكافي، ج6، ص350؛
📚 المحاسن، ج2، ص547؛
📚مكارم الأخلاق، ص174
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ:
كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يُعْجِبُهُ الْعِنَبُ. فَكَانَ يَوْماً صَائِماً فَلَمَّا أَفْطَرَ كَانَ أَوَّلُ مَا جَاءَ الْعِنَبُ، أَتَتْهُ أُمُّ وَلَدٍ لَهُ بِعُنْقُودِ عِنَبٍ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ؛ فَجَاءَ سَائِلٌ فَدَفَعَهُ إِلَيْهِ. فَدَسَّتْ أُمُّ وَلَدِهِ إِلَى السَّائِلِ فَاشْتَرَتْهُ مِنْهُ ثُمَّ أَتَتْهُ بِهِ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَجَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَعْطَاهُ إِيَّاهُ. فَفَعَلَتْ أُمُّ الْوَلَدِ كَذَلِكَ ثُمَّ أَتَتْهُ بِهِ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَجَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَعْطَاهُ فَفَعَلَتْ أُمُّ الْوَلَدِ مِثْلَ ذَلِكَ. فَلَمَّا كَانَ فِي الْمَرَّةِ الرَّابِعَةِ أَكَلَهُ ع.
@yekaye
☀️۷) ذیل آیات ۱۷ تا ۲۲ حدیثی از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیات سوره عبس گذشت. در ادامه آن جملاتی آمده است که اغلب مفسران روایی مانند مرحوم فیض (تفسير الصافي، ج5، ص286) و مرحوم بحرانی (البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص585 ) و مرحوم حویزی (تفسير نور الثقلين، ج5، ص511 ) و مرحوم مشهدی (تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج14، ص138 ) ظاهرا آن را توضیحات مرحوم قمی قلمداد کردهاند؛
اما مرحوم مجلسی در یکجا (بحار الأنوار، ج36، ص174 ) و نیز تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۸۴ آن را ادامه کلام امام باقر ع دانسته اند:
درباره آیه «وَ عِنَباً وَ قَضْباً» فرمودند: «قضب» همان «قَتّ»* است.
* پینوشت: در توضیح «قتّ» نوشتهاند: علوفه تر و تازه که مورد استفاده دام است.
📚تفسير القمي، ج2، ص406
أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ [أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
... «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ؛ أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا» إِلَى قَوْلِهِ «وَ قَضْباً» قَالَ: الْقَضْبُ الْقَتُّ.
✅ادامه این حدیث ذیل آیه ۳۰ (جلسه ۱۱۱۵) خواهد آمد؛ ان شاء الله.
@yekaye