سوره عبس
۱۱۲۹) 📖بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّی
أَنْ جاءَهُ الْأَعْمی
وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّی
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْری
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنی
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّی
وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّی
وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعی
وَ هُوَ يَخْشی
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی
كَلّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ
فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ
في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ
بِأَيْدي سَفَرَةٍ
كِرامٍ بَرَرَةٍ
قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ
مِنْ أَيِّ شَيْءٍ خَلَقَهُ
مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ
ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ
ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ
ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ
كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ
أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا
فَأَنْبَتْنا فيها حَبًّا
وَ عِنَباً وَ قَضْباً
وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً
وَ حَدائِقَ غُلْباً
وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا
مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ
فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ
وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ
وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ
لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنيهِ
وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ
ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ
وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ
تَرْهَقُها قَتَرَةٌ
أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ 📖
ترجمه
💢به نام خداوند رحمتگستر که رحمتش همیشگی است.
اخم کرد [چهره درهم کشید] و رویگردان شد،
[از این] که آن نابینا پیش او آمد.
و چه چيزی آگاهت کند [= از کجا میدانی/ چگونه ممکن است بدانی/ تو چه میدانی] که شاید او پاکی پیشه کند؟!
یا متذکر شود، پس این تذکر او را فایدهای دهد!
اما کسی که بینیازی ورزید [/ کسی که مستغنی است]،
پس تو به او اهتمام میورزی [مشغول میشوی]؟!
و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمیکند. [یا: و آنچه علیه تو میماند همین است که [این فرد مستغنی هم] تزکیه نمیکند.]
و اما کسی که دوان دوان سراغت آمد،
و او سخت هراسان است،
پس تو از او [غافل، و به دیگران] سرگرم میشوی؟!
زنهار! همانا این مایه تذکر است؛
پس کسی که بخواهد، آن را متذکر شود
در نامههایی گرامیداشته شده،
رفعت یافته [= برافراشته / والا مقام] و به طهارت رسیده،
به دستان نویسندگانی [یا: سفیران و پیامآورانی؛ یا: مسافرانی]
که کریم و نیکاند [یا: کریمانی نیکوکار].
مرگ بر این انسان؛ چه ناسپاس است او؟!
[آیا نمیبیند که] از چه چیزی او را آفرید؟!
از نطفهای او را آفرید، سپس آن را مقدر فرمود [= قدر و اندازهاش را تنظیم کرد].؛
سپس راه را آسانش کرد [یا: برایش آسان کرد]؛
آنگاه او را میراند سپس قبرش کرد؛
سپس آنگاه که بخواهد، او را نشر دهد [برانگیزاند].
زنهار! [/آری!] هنوز محقق نکرده است آنچه را [به او] دستورش داد.
پس انسان به طعامش بنگرد؛
همانا ما آب را ریختیم، [چه] ریختنی؛
سپس زمین را شکافتیم، [چه] شکافتنی؛
پس در آن دانهای رویانیدیم،
و انگوری و چیدنیای که دوباره میروید (= سبزی، بقولات، علوفه و ...)،
و [درخت] زیتونی و درخت خرمایی،
و باغهایی از درختان تنومند [و تودرتو]،
و میوهای و چراگاهی،
[تا] متاعی [= بهرهای، مایه استفادهای] باشد برای شما و برای چارپایانتان.
پس هنگامی كه آن صيحه [فریاد] گوشخراش [کَرکننده] در رسد؛
روزی که آدمی فرار میکند از برادرش،
و مادرش، و پدرش،
و همسرش، و فرزندانش؛
برای هر شخصی از آنان در آن روز کاری است که وی را کفایت کند [یا: فقط بدان میپردازد].
چهرههایی [رخسارهایی] در آن روز تابناک [نمایان و درخشان] است،
خندان و شاد [بشارتیافته] اند.
و چهرههایی [رخسارهایی] در آن روز هست که بر آنها غباری است،
سیهچردگی آن [چهرهها] را میپوشاند [= پریشانی آن چهرهها را دربرگرفته است]؛
آناناند که همان کفرپیشگان گنهپیشهاند.
سوره عبس (۸۰)
۱۴۰۲/۱۲/۲۱
۳۰ شعبان ۱۴۴۵
@yekaye
#سوره_عبس
با توجه به اینکه میشود آیات این سوره را در ۵ قسمت دستهبندی کرد و متناسب با هریک حدیث و تدبری ارائه نمود در اینجا هر روز احادیث و تدبرهای هر قسمت با هم ذکر میشود
الف. آیات ۱ تا ۱۰
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ عَبَسَ وَ تَوَلَّی
أَنْ جاءَهُ الْأَعْمی
وَ ما يُدْريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّی
أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّكْری
أَمَّا مَنِ اسْتَغْنی
فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّی
وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّی
وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعی
وَ هُوَ يَخْشی
فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّی
@yekaye
☀️۱) الف. از امام صادق ع روایت شده است:
این آیات درباره مردی از بنیامیه نازل شد که کنار پیامبر ص بود وقتی که ابن ام مکتوم آمد؛ آن شخص تا وی را دید از آمدنش احساس بدی کرد و خود را جمع و جور کرد و چهرهای را از او برگرداند. پس خداوند سبحان این مطلب را حکایت کرد و بر او خرده گرفت.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
رسول الله ص هرگاه عبدالله بن ام مکتوم را میدید میفرمود: مرحبا، مرحبا، به خدا سوگند که خداوند هرگز مرا در خصوص تو عتاب نکرد؛ و بقدری به وی لطف میکرد که گاه وی بخاطر این برخوردها [= ابراز محبتهای شدید پیامبر ص به وی] از اینکه محضر پیامبر ص برسد خودداری میکرد.
📚مجمع البيان، ج10، ص664
☀️الف. قد رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع:
أَنَّهَا نَزَلَتْ فِي رَجُلٍ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَ عِنْدَ النَّبِيِّ ص فَجَاءَهُ ابْنُ أُمِّ مَكْتُومٍ، فَلَمَّا رَآهُ تقذر [نَفَرَ] مِنْهُ وَ جَمَعَ نَفْسَهُ وَ عَبَسَ وَ أَعْرَضَ بِوَجْهِهِ عَنْهُ، فَحَكَى اللَّهُ سبحانه ذَلِك وَ أَنْكَرَهُ عَلَيْه.
☀️ب. رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ:
كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا رَأَى عَبْدَ اللَّهِ ابْنَ أُمِّ مَكْتُومٍ قَالَ: مَرْحَباً مَرْحَباً لَا وَ اللَّهِ لَا يُعَاتِبُنِي اللَّهُ فِيكَ أَبَداً وَ كَانَ يَصْنَعُ به [فِيهِ] مِنَ اللُّطْفِ حَتَّى كَانَ يَكُفُّ عَنِ النَّبِيِّ ص مِمَّا يَفْعَلُ بِهِ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
جمع بندی 10 آیه اول سوره عبس
این آیات با حکایت چهره درهم کشیدن و رویگردان شدن شخصی از یک نابینا آغاز شد.
سیاق آیات نشان میدهد که کسی که چهره در هم کشیده و از آن نابینا رویگردان شده، اهتمام خویش را معطوف به کسی نموده است که وی مستغنی بوده است؛
و خداوند در مقام عتاب فرمود که چرا نسبت به آن کسی که استغنا میورزید چنین اهتمام ورزیدی، اما نسبت به کسی که با سعی و تلاش سراغت آمده بود و در دل خشیت خدا داشت این گونه بیاعتنایی کردی.
در واقع درست است که ابتدا بر روی نابینا بودن آن مراجعهکننده تاکید کرد، اما وقتی که در مقام عتاب برآمد، محور را نابینا بودن قرار نداد، بلکه محور را این قرار داد که در بین دو نفر که یکی احساس بینیازی میکند و معلوم نیست که بر اثر تذکرات تو راه تزکیه در پیش گیرد، و دیگری که خودش شتابان سراغت آمده و خشیت از خدا دارد، تو چرا سرگرم به اولی میشوی و دومی برایت مهم نیست؟!
اگرچه مفسران درباره اینکه این شخصی که چهره درهم کشید پیامبر ص بود یا شخصی دیگر، اختلاف کردهاند؛ اما نباید این اختلاف موضوع اصلی را دغدغه این آیات بوده تحت الشعاع قرار دهد:
مساله این است که علیالقاعده در مقام تبلیغ دین برای یک مبلغ چارهای نمیماند جز اینکه دست به انتخاب بزند؛ زیرا وقتی به کسی میپردازد عملا از دیگری غافل میشود؛ و این آیه میخواهد معیار اولویتگذاری ما را اصلاح کند.
حقیقت این است که بسیاری از ما (چه خودمان شخصا در مقام تبلیغ و معرفی دین برآمده باشیم؛ و چه دنبال این باشیم که درباره مبلغ دینی که در مقام تبلیغ است را به سوی فرد یا افراد خاصی سوق دهیم) برایمان برخی از معیارهای ظاهری مهمتر است، مانند اینکه شخص مخاطب را به لحاظ جایگاه دنیوی مهمتر بدانیم یا خیر؛ و
خداوند در این آیات میخواهد این معیارها را به هم بزند و معیار درست را مطرح نماید.
درست است که بحث را به یک معنا از تقابل ثروتمند و نابینا شروع کرد،
اما اشتباه است اگر گمان کنیم معیار ترجیح این است که لزوما طبقه مستضعف را بر طبقه مرفه ترجیح دهیم؛
که اگر چنین بود باید
اولا به جای تعبیر نابینا (که نابینا بودن لزوما دلالتی بر عضو طبقه مستضعف بودن ندارد) از تعبیر دیگری همانند فقیر و مسکین و ... (که چنین دلالتی داشته باشد) استفاده میکرد؛ و
ثانیا و مهمتر اینکه در مقام عتاب هم این دو ویژگی را در این دو طرف برجسته میکرد؛
اما نهتنها در گام اول چنان نکرد بلکه در گام دوم هم از سویی برای طرف منفی از تعبیر «مستغنی» (=کسی که احساس بینیازی میکند) استفاده کرد و نه از تعابیری همچون غنی (= ثروتمند) یا مترَف (= مرفه و رفاهزده) و ...؛ و برای طرف مثبت، حتی سراغ همان نابینا بودن (که به هر حال دلالت بر یک نحوه ضعف دارد و میتوانست نمادی از طبقه ضعیف باشد) هم نرفت؛ بلکه از این تعبیر که «او شتابان سراغت میآمد در حالی که خشیت داشت» استفاده نمود.
💢اینها نشان میدهد که ظاهرا ضابطه اصلی برای ترجیح دادن اینکه در مقام تبلیغ چه کسی را اولویت دهیم این باشد که:
کسی که خودش تمایل دارد و خواهان است و خشیتی به دل دارد مهمتر است از کسی که خودش احساس بینیازی میکند.
📝#تذکر_اخلاقی
آیا ضابطه ما در مقام اولویت دادن به مخاطب تبلیغ (چه به عنوان مبلغ، و چه به عنوان کسی که میخواهیم زمینه را برای تبلیغ دیگران مهیا کنیم) این است که محور فعالیت را کسانی قرار دهیم که خودشان مشتاقند یا خیر؟
⛔️آیا تبلیغ اسلام برای غربیها (اروپاییان و آمریکاییان) را مهمتر از تبلیغ اسلام برای آفریقاییها نمیدانیم؟ (جلسه ۱۰۹۱، تدبر۲ https://yekaye.ir/ababsa-80-06/)
⛔️آيا تبلیغ برای بالای شهریها و طبقات ثروتمند را، که اغلبشان علاقه چندانی به مباحث دینی ندارند، ولی در میانشان معدود افرادی هست که راحت میتوانند برای برگزاری جلسه هزینه کنند، بر تبلیغ در محلههای پایینشهر و طبقات محرومی که اتفاقا علاقمند بحثهای دینی هستند اما هزینه چندانی برای برگزاری جلسات و دعوت از مبلغ ندارند، ترجیح نمیدهیم؟
⛔️آیا ما چنین نیستیم که تبلیغ کردن اسلام برای صاحبان قدرت و ثروت را مهمتر بدانیم؛ و سخنرانی ویا حضور در مجلسی را که مخاطبش مسئولان رده بالای حکومتی است (که اتفاقا عمدهشان در فضای رودربایستیهای سیاسی در آن مجلس آمدهاند) ترجیح نمیدهیم بر مجلسی که مخاطبش افراد عادی جامعهاند ولی با اشتیاق و به خاطر علاقه به جلسه اهل بیت در آن مجلس آمدهاند؟
⛔️آیا تبلیغ کردن در جمعهای کثیر و عمومی (که لزوما معلوم نیست مخاطب احساس نیازی به شنیدن سخنان داشته باشد، و کاملا به صورت عبوری مخاطب قرار گرفته، مانند تبلیغ در تلویزیون و فضاهای مجازی با فالوور بالا و برخی از محلهای سخنرانی عمومی) را بر تبلیغ کردن در جایی که مخاطبانی که خودشان به اصرار تقاضا دارند ولی تعدادشان بسیار کمتر است، ترجیح نمیدهیم؟
⛔️و آیا ...؟
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه جمعبندی ۱۰ آیه اول سوره عبس
🤔و آیا کسی که ترجیحاتش چنین است حتی اگر خود سخنور قهاری باشد ویا از سخنور قهاری دعوت کرده باشد عملا و با رفتار خویش پیام خدا را به مخاطبشان منتقل میکند یا پیام نفسانیت خویش را؟
🤔و با این توصیفات، آيا یکی از علل اینکه امام زمان ع ظهور نکرده این نیست که «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ»*؟
✳️* پینوشت:
تعبیر «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ الْحَجِيجَ: چقدر ضجهزن زیاد است و چقدر حاجی کم است» تعبیری است که امام سجاد ع در پاسخ به کسی که کثرت حاجیان را در طواف دیده بود و گفته بود امسال چقدر حاجی زیاد است، فرمود (التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص606-607 ).
شبیه این گفتگو در مورد امام باقر ع (عيون المعجزات، ص76 ؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص184 ) و امام صادق ع (بصائر الدرجات، ج1، ص271 و ص358 ؛ لإختصاص، النص، ص303 ) نیز روایت شده است.
✅تکمله
از بحث فوق نباید نتیجه گرفت که اساسا تبلیغ کردن برای کسانی که خودشان احساس نیاز نمیکنند کار درستی نیست.
واضح است که پیامبر اکرم ص تبلیغ خود را در مکه آغاز کرد که اصلا به سخنش گوش نمیدادند.
خود قرآن به حضرت موسی ع دستور میدهد برای تبلیغ سراغ فرعون برود که اوج استکبار و طغیان و سرکشی را در برابر حق دارد: «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى» (طه/۲۴؛ نازعات/۱۷).
🤔قطعا در بسیاری از اوقات یک مبلغ دینی وظیفه دارد در مجامعی حضور پیدا کند که خودشان احساس بینیازی میکنند؛ و باید با روشهای مختلف بکوشد این احساس نیاز را در آنان زنده کند.
بلکه بحث صرفا این است که در جایی که بین دو گروه مخیر شدیم که یکی احساس نیاز میکند ولی در مجموع در مرتبه پایینتری از اولویتهای دنیامدارانه (چه از حیث قدرت و ثروت، و چه از حیث جمعیت و کثرت، و چه از ابعاد دیگر) قرار دارد، و دیگری بر اساس اولویتهای دنیامدارانه بالاتر است اما عملا احساس نیاز به دین ندارد، دومی را بر اولی ترجیح ندهیم؛ و در پرداختن به اولی، اعراض و غفلت و سهلانگاری نکنیم.
@yekaye
📖ب. آیات ۱۱-۱۶
كَلّا إِنَّها تَذْكِرَةٌ
فَمَنْ شاءَ ذَكَرَهُ
في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ
بِأَيْدي سَفَرَةٍ
كِرامٍ بَرَرَةٍ
💢ترجمه
زنهار! همانا این مایه تذکر است؛
پس کسی که بخواهد، آن را متذکر شود
در نامههایی گرامیداشته شده،
رفعت یافته [= برافراشته / والا مقام] و به طهارت رسیده،
به دستان نویسندگانی [یا: سفیران و پیامآورانی؛ یا: مسافرانی]
که کریم و نیکاند [یا: کریمانی نیکوکار].
@yekaye
#سوره_عبس
☀️۲) جوانی خدمت امیرالمومنین ع رسید و ابراز نگرانی کرد که من در قرآن کریم تناقضاتی یافتهام و در کتاب الله شک کردهام. حضرت از او توضیح میخواهد و او آیاتی را بیان میکند که از نظر خودش با هم ناسازگار است و حضرت یک به یک پاسخ ایشان را میدهد؛ که فرازهایی از این روایت قبلا گذشت. در فرازی از این گفتگو وی درباره آیاتی که درباره نزول قرآن کریم است سوال میکند و حضرت وقتی به پاسخ این فراز میرسند میفرمایند:
اما اینکه فرمود: «و هيچ بشرى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى يا از فراسوى حجابى» (شوری/۵۱)؛ پس همانا هيچ بشرى را نسزد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] وحى؛ و این نخواهد بود مگر «از فراسوى حجابى، يا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نمايد» (شوری/۵۱). این چنین فرمود خداوندی که تبارک است و بسیار بلندمرتبهتر از هرآنچه درک شود که گاه چنین است که آن رسول از جانب رسولان آسمان به وی وحی میشود پس رسولان آسمان به رسولان زمین ابلاغ کنند و گاه سخنی بین او و رسولان زمینی باشد بدون اینکه کلامی از طریق رسولان آسمان فرستاده شود.
و یکبار رسول الله ص به جبرئیل فرمود: جبرئیل! آیا پروردگارت را دیدهای؟
جبرئیل گفت: خیر؛ پروردگارم دیده نشود.
رسول الله ص فرمود: پس وحی را از کجا میگیری؟
گفت: از اسرافیل.
فرمود: و اسرافیل از مجا میگیرد؟
فرمود: از فرشتهای فوق خویش، از روحانیین.
فرمود: آن فرشته از کجا میگیرد؟
فرمود: چیزی در دلش انداخته میشود که همان وحی است و آن کلام خداوند عز و جل است.
و کلام الله به یک نحوه واحد نیست؛ برخی مواردی است که خداوند بدان با رسولان سخن گفته است؛ و برخی در دلشان انداخته است؛ و و برخی وحی و تنزیلی است که تلاوت و قرائت میشود که همان کلام الله است؛ پس بدانچه برایت از کلام الله گفتم بسنده کن که همانا معنای کلام الله به یک نحو واحد نیست؛ و از آن زمره است آنچه رسولان آسمان به رسولان زمین ابلاغ میکنند.
وی گفت: [با این توضیحتان] گشایشی برایم پدید آوردید، خداوند برایتان گشایش ایجاد کند؛ و عقدهام را گشودید، خداوند اجر عظیم به شما عنایت کند؛ ای امیرالمومنین!
📚التوحيد (للصدوق)، ص264
📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص243
@yekaye
👇سند و متن حدیث👉
سند و متن حدیث فوق
☀️۲) حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ يَعْقُوبَ بْنِ مَطَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْأَحْدَبُ الْجُنْدُ بِنَيْسَابُورَ قَالَ وَجَدْتُ فِي كِتَابِ أَبِي بِخَطِّهِ حَدَّثَنَا طَلْحَةُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ أَبِي مَعْمَرٍ السَّعْدَانِيِّ:
أَنَّ رَجُلًا أَتَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللَّهِ الْمُنْزَل ...
.... فَقَالَ ع : ... فَأَمَّا قَوْلُهُ «ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» فَإِنَّهُ مَا يَنْبَغِي لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً وَ لَيْسَ بِكَائِنٍ إِلَّا «مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ» كَذَلِكَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عُلُوّاً كَبِيراً قَدْ كَانَ الرَّسُولُ يُوحَى إِلَيْهِ مِنْ رُسُلِ السَّمَاءِ فَيُبَلِّغُ رُسُلُ السَّمَاءِ رُسُلَ الْأَرْضِ وَ قَدْ كَانَ الْكَلَامُ بَيْنَ رُسُلِ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ بَيْنَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُرْسِلَ بِالْكَلَامِ مَعَ رُسُلِ أَهْلِ السَّمَاءِ.
وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: يَا جَبْرَئِيلُ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ؟ فَقَالَ: جَبْرَئِيلُ إِنَّ رَبِّي لَا يُرَى.
فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: فَمِنْ أَيْنَ تَأْخُذُ الْوَحْيَ؟
فَقَالَ: آخُذُهُ مِنْ إِسْرَافِيلَ.
فَقَالَ: وَ مِنْ أَيْنَ يَأْخُذُهُ إِسْرَافِيلُ؟
قَالَ: يَأْخُذُهُ مِنْ مَلَكٍ فَوْقَهُ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ.
قَالَ: فَمِنْ أَيْنَ يَأْخُذُهُ ذَلِكَ الْمَلَكُ؟
قَالَ: يُقْذَفُ فِي قَلْبِهِ قَذْفاً فَهَذَا وَحْيٌ وَ هُوَ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
وَ كَلَامُ اللَّهِ لَيْسَ بِنَحْوٍ وَاحِدٍ؛ مِنْهُ مَا كَلَّمَ اللَّهُ بِهِ الرُّسُلَ، وَ مِنْهُ مَا قَذَفَهُ فِي قُلُوبِهِمْ، وَ مِنْهُ رُؤْيَا يُرِيهَا الرُّسُلَ، وَ مِنْهُ وَحْيٌ وَ تَنْزِيلٌ يُتْلَى وَ يُقْرَأُ فَهُوَ كَلَامُ اللَّهِ، فَاكْتَفِ بِمَا وَصَفْتُ لَكَ مِنْ كَلَامِ اللَّهِ، فَإِنَّ مَعْنَى كَلَامِ اللَّهِ لَيْسَ بِنَحْوٍ وَاحِدٍ، فَإِنَّ مِنْهُ مَا يُبَلِّغُ بِهِ رُسُلُ السَّمَاءِ رُسُلَ الْأَرْضِ.
قَالَ: فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً؛ فَعَظَّمَ اللَّهُ أَجْرَكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ.
@yekaye
☀️از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
کسی که قرآن بخواند در حالی که جوانی مومن باشد قرآن با گوشت و خونش مخلوط میشود و خداوند عز و جل وی را همراه با سفیرانی که کریم و نیکاند (اشاره به آیات ۱۵-۱۶ سوره عبس) قرار دهد و قرآن حجاب و مانعی از او [در برابر عذابها] در روز قیامت خواهد بود و میفرماید: پروردگارا! همانا هر عملکنندهای به اجر عملش رسید غیر از عمل کننده به من؛ پس ارجمندترین عطایایت را بر او ارزانی دار!
پس خداوند عزیز جبار دو حله از حلههای بهشتی بر تن او میپوشاند و بر سر او تاج کرامت مینهد. سپس به او میگوید: آیا تو را در مورد او راضی کردیم؟
قرآن گوید: پروردگارا! من برای او بیش از این انتظار داشتم.
پس امان به دست راست او داده میشود و جاودانگی به دست چپش؛سپس وارد بهشت میشود و به او گفته میشود: بخوان و بالا برو!
سپس به او گفته شود: آيا به اندازه کافی به او رساندیم و تو را راضی کردیم؟
گوید: بله.
سپس فرمود: و کسی که مقدار زیادی از آن بخواند و با تحمل سختی خود را متعهد بدان گرداند خداوند عز و جل دوبرابر این به وی پاداش دهد.
☀️الكافي، ج2، ص603-604
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً، ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ مِنْهَالٍ الْقَصَّابِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ وَ هُوَ شَابٌّ مُؤْمِنٌ اخْتَلَطَ الْقُرْآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَ «السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ» وَ كَانَ الْقُرْآنُ حَجِيزاً عَنْهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَقُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ كُلَّ عَامِلٍ قَدْ أَصَابَ أَجْرَ عَمَلِهِ غَيْرَ عَامِلِي، فَبَلِّغْ بِهِ أَكْرَمَ عَطَايَاكَ.
قَالَ: فَيَكْسُوهُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ حُلَّتَيْنِ مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ يُوضَعُ عَلَى رَأْسِهِ تَاجُ الْكَرَامَةِ. ثُمَّ يُقَالُ لَهُ: هَلْ أَرْضَيْنَاكَ فِيهِ؟
فَيَقُولُ الْقُرْآنُ: يَا رَبِّ قَدْ كُنْتُ أَرْغَبُ لَهُ فِيمَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا.
فَيُعْطَى الْأَمْنَ بِيَمِينِهِ وَ الْخُلْدَ بِيَسَارِهِ. ثُمَّ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ: فَيُقَالُ لَهُ: اقْرَأْ وَ اصْعَدْ دَرَجَةً.
ثُمَّ يُقَالُ لَهُ: هَلْ بَلَّغْنَا بِهِ وَ أَرْضَيْنَاكَ؟
فَيَقُولُ: نَعَمْ.
قَالَ: وَ مَنْ قَرَأَهُ كَثِيراً وَ تَعَاهَدَهُ بِمَشَقَّةٍ مِنْ شِدَّةِ حِفْظِهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ هَذَا مَرَّتَيْنِ.
@yekaye
☀️۳) امام حسن عسکری از پدرشان و ایشان از پدر خویش و همین طور پشت سر هم از امیرالمومنین ع روایت کردهاند که رسول الله ص فرمودند:
حاملان قرآن، همان بهرهمندان از رحمت اختصاصی خداوند، که بر تنشان لباسی از نور خداست و کلام الله بدانان تعلیم داده شده و مقرب پیشگاه الهی هستند، هرکس ولایت آنان را بپذیرد ولایت الله را پذیرفته و هرکس با آنان دشمنی کند با خداوند دشمنی کرده است.
و خداوند از شنونده قرآن بلای دنیا و از قاری قرآن بلای آخرت را دفع کند.
و به کسی که جان محمد ص به دست اوست سوگند، قطعا شنونده آیهای از کتاب الله که باور دارد که آنچه از جانب خداوند برای او وارد شده، محمد ص است که راستگو در گفتار و حکیم در کردارش است، و آنکه خداوند علومش را نزد وی به دیعه نهاده امیرالمومنین ع است و معتقد باشد به تسلیم او بودن در آنچه بدان امر کرده و تصویر میکند، پاداشش بیش از آن است که کسی که به این امور اعتقاد ندارد به اندازه کوه ثبیر* طلا صدقه دهد، که باز برای چنین کسی همان صدقه هم وبال گردنش خواهد بود.
و قطعا قاری آیهای از کتاب الله که به این امور اعتقاد دارد ثوابی بیش از آن کسی دارد که به این امور اعتقاد ندارد ولی از مادون عرش تا پایینترین دره را صدقه دهد، که همه اینها برای این صدقهدهنده هم وبال گردنش خواهد بود.
سپس فرمود: آیا میدانید چه موقع برای این شنونده و آن قاری این ثوابهای عظیم پر و پیمان میشود؟ هنگامی که در قرآن خیانت نورزد و از آن رویگردان نشود [یا اینکه آن را از جایگاه درستش بیرون نبرد] و آن را وسیله کسب و کار نکند و با آن ریا نورزد.
و رسول الله ص فرمود: بر شما باد به قرآن که همانا آن شفای نافع و دوای مبارک است و عصمتی است برای کسی که بدان تمسک جوید و نجاتی است برای کسی که از آن پیروی کند، هرگز دچار اعوجاج نشود که نیاز به راست کردن داشته باشد و هرگز به انحراف نرود که نیاز به اصلاح داشته باشد؛ عجایبش تمامی نپذیرد و با کثرت رد کردن، مندرس نشود. و آن را تلاوت کنید که خداوند برای تلاوت آن به ازای هر حرفی ده حسنه پاداشتان دهد؛ و نمیگویم به ازای «الم» دهتا، بلکه میگویم برای «الف» ده تا و برای «لام» دهتا و برای «میم» دهتا.
سپس رسول الله ص فرمود: آیا میدانید که آن تمسکجوینده به قرآن که بدین شرف عظیم دست مییابد کیست؟ همان کسی است که قرآن و تاویل آن را از ما اهل البیت میگیرد، یا از واسطههای ما که سفیرانی از ما به جانب شیعیانمان هستند، نه از آرای اهل جدل و قیاس قیاسکنندگان.
اما کسی که در مورد قرآن بر اساس نظر شخصی خودش سخن بگوید، اگر اتفاقا درست درآمد، باز از این جهت که آن را از غیراهلش گرفته دچار جهالت بوده و همانند کسی است که یک راهی را در پیش گیرد که پر از حیوانات درنده است بدون اینکه حفاظی داشته باشد که از وی حفاظت کند اگر به سلامت گذشت باز هم از مذمت عقلا و فضلا بیبهره نمیماند و اگر درندگان او را بدرند جمع کرده است بین هلاکت و اینکه هم از نظر خوبان فاضل و هم از نظر عوام جاهل بیفتد. و اگر این شخصی که در مورد قرآن از خودش نظر میدهد خطا کند جایگاهی برای خود در جهنم آماده کرده است و حکایت او حکایت کسی است که بدون ناخدایی ماهر و کشتیای سالم، به دل دریای مواج میزند؛ کسی خبر هلاکت وی را نمیشنوند مگر اینکه میگوید او سزاوار چیزی بود که به او رسید و مستحق این مصیبت بود.
و نیز فرمود: خداوند عز و جل بر بندهاش، بعد از ایمان به خداوند، چیزی برتر از علم به کتاب خویش و معرفت به تاویل آن عطا نفرموده است؛ و اگر کسی خداوند بهرهای در این زمینه برایش قرار داده باشد سپس گمان کند که کسی هست که چنین بهرهای ندارد اما خداوند وی را [به دادن چیز دیگری] بر او برتری داده است نعمتهای خدا بر خود را حقیر شمرده است.
و رسول الله ص درباره این سخن خداوند متعال که فرمود: «اى مردم، به يقين، براى شما از جانب پروردگارتان موعظهای، و شفایی براى آنچه در سينههاست، و هدایت و رحمتى براى مومنان آمده است. بگو: به فضل خدا و رحمت اوست كه بايد شاد شوند. و اين از هر چه جمع مىکنند بهتر است.» (یونس/۵۷-۵۸) فرمودند: فضل خداوند عز و جل قرآن و علم به تاویل آن است؛ و رحمتش توفیق پذیرش ولایت محمد و خاندان پاک او و دشمنی با دشمنان آنان است.
سپس رسول الله ص فرمودند: و چگونه این بهتر از هر چه جمع مىکنند نباشد در حالی که این قیمت بهشت و نعمتهای آنان است و بدان رضوان خداوند متعال که از بهشت برتر است کسب شود و بدان استحقاقِ بودن در محضر حضرت محمد و خاندان پاک او که شریفترین زینت در بهشت است حاصل گردد.
@yekaye
👇ادامه حدیث👉
ادامه حدیث ۳
سپس فرمودند: خداوند با این قرآن و علم به تاویل آن و با موالات اهل بیت و تبری از دشمنان ما جماعتی را رفعت داد و آنان را در خیر، پیشوا گرداند که آثار آنان حکایت شود و اعمالشان مورد توجه قرار گیرد و به کارهایشان اقتدا گردد و فرشتگان به دوستی با آنان رغبت کنند و با بالهایشان آنان را مسح نمایند و در صلواتهایشان برای آنان برکت خواهند و برای ایشان استغفار کنند تا حدی که هر تر و خشکی برای آنان استغفار کند حتی ماهیان دریا و خزندگان آن و درندگان آسمان و درندگان و حیوانات اهلی خشکی، و آسمان و ستارگان.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص13-16
✳️* پینوشت:
درباره اینکه کوه ثبیر نام کدام کوه است معروفترین دیدگاه این است که نام کوهی است نزدیک مکه و روبروی غار حراء، اما در برخی روایات آن را کوهی در یمن دانستهاند (جامع الأخبار(للشعيري)، ص41) و در برخی کتب از هفت کوه که به این نام نامیده شدهاند (که پنجتای آنها در مکه است) سخن گفته شده است (عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج9، ص262 )
@yekaye
👇سند و متن حدیث👉
سند و متن حدیث۳
حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى، عَنْ أَبِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ، عَنْ أَبِيهِ الْبَاقِرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعَابِدِينَ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ سَيِّدِ الْمُسْتَشْهَدِينَ عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ، وَ خَلِيفَةِ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ فَارُوقِ الْأُمَّةِ، وَ بَابِ مَدِينَةِ الْحِكْمَةِ، وَ وَصِيِّ رَسُولِ الرَّحْمَةِ «عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ» ص عَنْ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ، وَ قَائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ الْمَخْصُوصِ بِأَشْرَفِ الشَّفَاعَاتِ فِي يَوْمِ الدِّينِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ قَالَ:
حَمَلَةُ الْقُرْآنِ الْمَخْصُوصُونَ بِرَحْمَةِ اللَّهِ، الْمُلَبَّسُونَ نُورَ اللَّهِ، الْمُعَلَّمُونَ كَلَامَ اللَّهِ، الْمُقَرَّبُونَ عِنْدَ اللَّهِ، مَنْ وَالاهُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ، وَ مَنْ عَادَاهُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ.
وَ يَدْفَعُ اللَّهُ عَنْ مُسْتَمِعِ الْقُرْآنِ بَلْوَى الدُّنْيَا، وَ عَنْ قَارِئِهِ بَلْوَى الْآخِرَةِ. وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ، لَسَامِعُ آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ مُعْتَقِدٌ أَنَّ الْمُورِدَ لَهُ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى مُحَمَّدٌ، الصَّادِقُ فِي كُلِّ أَقْوَالِهِ، الْحَكِيمُ فِي كُلِّ أَفْعَالِهِ، الْمُودِعُ مَا أَوْدَعَهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ عُلُومِهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً ع، الْمُعْتَقِدُ لِلِانْقِيَادِ لَهُ فِيمَا يَأْمُرُ وَ يَرْسُمُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنْ ثَبِيرِ ذَهَبٍ يَتَصَدَّقُ بِهِ مَنْ لَا يَعْتَقِدُ هَذِهِ الْأُمُورَ بَلْ [تَكُونُ] صَدَقَتُهُ وَبَالًا عَلَيْهِ. وَ لَقَارِئُ آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ مُعْتَقِداً لِهَذِهِ الْأُمُورِ أَفْضَلُ مِمَّا دُونَ الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلِ التُّخُومِ يَكُونُ لِمَنْ لَا يَعْتَقِدُ هَذَا الِاعْتِقَادَ، فَيَتَصَدَّقُ بِهِ، بَلْ ذَلِكَ كُلُّهُ وَبَالٌ عَلَى هَذَا الْمُتَصَدِّقِ بِهِ.
ثُمَّ قَالَ: أَ تَدْرُونَ مَتَى يَتَوَفَّرُ عَلَى هَذَا الْمُسْتَمِعِ وَ هَذَا الْقَارِئِ هَذِهِ الْمَثُوبَاتُ الْعَظِيمَاتُ إِذَا لَمْ يَغُلَّ فِي الْقُرْآنِ [إِنَّهُ كَلَامٌ مَجِيدٌ] وَ لَمْ يَجْفُ عَنْهُ، وَ لَمْ يَسْتَأْكِلْ بِهِ وَ لَمْ يُرَاءِ بِهِ.
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: عَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ الشِّفَاءُ النَّافِعُ، وَ الدَّوَاءُ الْمُبَارَكُ [وَ] عِصْمَةٌ لِمَنْ تَمَسَّكَ بِهِ، وَ نَجَاةٌ لِمَنْ [اتَّبَعَهُ] تَبِعَهُ، لَا يَعْوَجُّ فَيُقَوَّمَ، وَ لَا يَزِيغُ فَيُشَعَّبَ وَ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُهُ، وَ لَا يَخْلُقُ عَلَى كَثْرَةِ الرَّدِّ. [وَ] اتْلُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْجُرُكُمْ عَلَى تِلَاوَتِهِ بِكُلِّ حَرْفٍ عَشْرَ حَسَنَاتٍ، أَمَا إِنِّي لَا أَقُولُ: «الم» عَشْرٌ؛ وَ لَكِنْ أَقُولُ: «الْأَلِفُ» عَشْرٌ، وَ «اللَّامُ» عَشْرٌ، وَ «الْمِيمُ» عَشْرٌ.
ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَ تَدْرُونَ مَنِ الْمُتَمَسِّكُ الَّذِي (بِتَمَسُّكِهِ يَنَالُ) هَذَا الشَّرَفَ الْعَظِيمَ؟ هُوَ الَّذِي أَخَذَ الْقُرْآنَ وَ تَأْوِيلَهُ عَنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ، أَوْ عَنْ وَسَائِطِنَا السُّفَرَاءِ عَنَّا إِلَى شِيعَتِنَا، لَا عَنْ آرَاءِ الْمُجَادِلِينَ وَ قِيَاسِ الْقَائِسِينَ. فَأَمَّا مَنْ قَالَ فِي الْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ، فَإِنِ اتَّفَقَ لَهُ مُصَادَفَةُ صَوَابٍ، فَقَدْ جَهِلَ فِي أَخْذِهِ عَنْ غَيْرِ أَهْلِهِ، وَ كَانَ كَمَنْ سَلَكَ طَرِيقاً مَسْبَعاً مِنْ غَيْرِ حُفَّاظٍ يَحْفَظُونَهُ فَإِنِ اتَّفَقَتْ لَهُ السَّلَامَةُ، فَهُوَ لَا يَعْدَمُ مِنَ الْعُقَلَاءِ وَ الْفُضَلَاءِ الذَّمَّ [وَ الْعَذْلَ] وَ التَّوْبِيخَ وَ إِنِ اتَّفَقَ لَهُ افْتِرَاسُ السَّبُعِ [لَهُ] فَقَدْ جَمَعَ إِلَى هَلَاكِهِ سُقُوطَهُ عِنْدَ الْخَيِّرِينَ الْفَاضِلِينَ وَ عِنْدَ الْعَوَامِّ الْجَاهِلِينَ. وَ إِنْ أَخْطَأَ الْقَائِلُ فِي الْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَقَدْ تَبَوَّأَ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ، وَ كَانَ مَثَلُهُ كَمَثَلِ مَنْ رَكِبَ بَحْراً هَائِجاً بِلَا مَلَّاحٍ، وَ لَا سَفِينَةٍ صَحِيحَةٍ، لَا يَسْمَعُ بِهَلَاكِهِ أَحَدٌ إِلَّا قَالَ: هُوَ أَهْلٌ لِمَا لَحِقَهُ، وَ مُسْتَحِقٌّ لِمَا أَصَابَهُ.
@yekaye
👇ادامه حدیث👉
ادامه متن حدیث ۳
وَ قَالَ ص: مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عَبْدٍ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ أَفْضَلَ مِنَ الْعِلْمِ بِكِتَابِ اللَّهِ وَ الْمَعْرِفَةِ بِتَأْوِيلِهِ. وَ مَنْ جَعَلَ اللَّهُ لَهُ فِي ذَلِكَ حَظّاً، ثُمَّ ظَنَّ أَنَّ أَحَداً لَمْ يُفْعَلْ بِهِ مَا فُعِلَ بِهِ قَدْ فَضَلَ عَلَيْهِ فَقَدْ حَقَّرَ (نِعَمَ اللَّهِ) عَلَيْهِ .
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي قَوْلِهِ تَعَالَى: «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «فَضْلُ اللَّهِ» عَزَّ وَ جَلَّ الْقُرْآنُ وَ الْعِلْمُ بِتَأْوِيلِهِ «وَ رَحْمَتُهُ» تَوْفِيقُهُ لِمُوَالاةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ، وَ مُعَادَاةُ أَعْدَائِهِمْ.
ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: وَ كَيْفَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ خَيْراً مِمَّا يَجْمَعُونَ، وَ هُوَ ثَمَنُ الْجَنَّةِ وَ نَعِيمُهَا، فَإِنَّهُ يُكْتَسَبُ بِهَا رِضْوَانُ اللَّهِ تَعَالَى الَّذِي هُوَ أَفْضَلُ مِنَ الْجَنَّةِ وَ يُسْتَحَقُّ بِهَا الْكَوْنُ بِحَضْرَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الَّذِي هُوَ أَفْضَلُ مِنَ الْجَنَّةِ. [وَ] إِنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ الطَّيِّبِينَ أَشْرَفُ زِينَةٍ فِي الْجِنَانِ.
ثُمَّ قَالَ ص: يَرْفَعُ اللَّهُ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَ الْعِلْمِ بِتَأْوِيلِهِ، وَ بِمُوَالاتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ التَّبَرِّي مِنْ أَعْدَائِنَا أَقْوَاماً، فَيَجْعَلُهُمْ فِي الْخَيْرِ قَادَةً، تُقَصُ آثَارُهُمْ، وَ تُرْمَقُ أَعْمَالُهُمْ وَ يُقْتَدَى بِفِعَالِهِمْ، وَ تَرْغَبُ الْمَلَائِكَةُ فِي خُلَّتِهِمْ، وَ بِأَجْنِحَتِهَا تَمْسَحُهُمْ ، وَ فِي صَلَوَاتِهَا [تُبَارِكُ عَلَيْهِمْ، وَ] تَسْتَغْفِرُ لَهُمْ [حَتَّى] كُلُّ رَطْبٍ وَ يَابِسٍ [يَسْتَغْفِرُ لَهُمْ] حَتَّى حِيتَانُ الْبَحْرِ وَ هَوَامُّهُ [سِبَاعُ الطَّيْرِ] وَ سِبَاعُ الْبَرِّ وَ أَنْعَامُهُ، وَ السَّمَاءُ وَ نُجُومُهَا.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص13-16
@yekaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
همانا اهل قرآن در اعلی درجه از آدمیان هستند غیر از انبیاء و رسولان؛ پس اهل قرآن، حقوقشان را ضعیف نشمارید که همانا برای ایشان از جانب خداوند عزیز جبار مکانی بلندمرتبه است.
📚الكافي، ج2، ص603
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَبِي الْحُسَيْنِ الْفَارِسِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ أَهْلَ الْقُرْآنِ فِي أَعْلَى دَرَجَةٍ مِنَ الْآدَمِيِّينَ مَا خَلَا النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ فَلَا تَسْتَضْعِفُوا أَهْلَ الْقُرْآنِ حُقُوقَهُمْ فَإِنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ لَمَكَاناً عَلِيّاً.
@yekaye
☀️۵) از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
همانا سزاوارترین مردم به اینکه در آشکار و نهان خشوع داشته باشد، حامل قرآن است؛ و همانا سزاوارترین مردم به نماز و روزه در آشکار و نهان، حامل قرآن است.
سپس با صدای بلند ندا دادند: ای حامل قرآن! به واسطه قرآن تواضع بورز که خداوند تو را رفعت دهد! و با قرآن خودت را عزیز نکن که خداوند ذلیلت کند! ای حامل قرآن! به قرآن برای خدا زینت پیدا کن که خداوند تو را با قرآن زینت دهد! و با قرآن برای مردم زینت پیدا نکن که خداوند تو را بدان زشت کند!
کسی که قرآن را ختم کند همانند آن است که نبوت در درون او مندرج گردد جز اینکه به وی وحی نمیشود؛ و کسی که قرآن را گرد آورد - و آفرین بر او-، جهالت نورزد همراه با کسی که بر او جهالت ورزد و غضب نکند در [میان] کسانی که بر او غضب کنند و تندی نکند در [میان] کسانی که تندی کنند؛ ولیکن عفو کند و بگذرد و ببخشد و بردباری پیشه کند به خاطر بزرگداشت قرآن.
و کسی که قرآن به او داده شود و گمان کند که به احدی از مردم چیزی داده شده برتر از آنچه به او داده است آنچه خداوند حقیر شمرده را عظیم دانسته و آنچه خداوند عظیم دانسته را حقیر شمرده است.
📚الكافي، ج2، ص604
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْخَشَّابِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يُوسُفَ عَنْ مُعَاذِ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِالتَّخَشُّعِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ لَحَامِلُ الْقُرْآنِ وَ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ لَحَامِلُ الْقُرْآنِ.
ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ: يَا حَامِلَ الْقُرْآنِ تَوَاضَعْ بِهِ يَرْفَعْكَ اللَّهُ وَ لَا تَعَزَّزْ بِهِ فَيُذِلَّكَ اللَّهُ! يَا حَامِلَ الْقُرْآنِ تَزَيَّنْ بِهِ لِلَّهِ يُزَيِّنْكَ اللَّهُ بِهِ وَ لَا تَزَيَّنْ بِهِ لِلنَّاسِ فَيَشِينَكَ اللَّهُ بِهِ.
مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فَكَأَنَّمَا أُدْرِجَتِ النُّبُوَّةُ بَيْنَ جَنْبَيْهِ وَ لَكِنَّهُ لَا يُوحَى إِلَيْهِ؛ وَ مَنْ جَمَعَ الْقُرْآنَ فَنَوْلُهُ لَا يَجْهَلُ مَعَ مَنْ يَجْهَلُ عَلَيْهِ وَ لَا يَغْضَبُ فِيمَنْ يَغْضَبُ عَلَيْهِ وَ لَا يَحِدُّ فِيمَنْ يَحِدُّ وَ لَكِنَّهُ يَعْفُو وَ يَصْفَحُ وَ يَغْفِرُ وَ يَحْلُمُ لِتَعْظِيمِ الْقُرْآنِ.
وَ مَنْ أُوتِيَ الْقُرْآنَ فَظَنَّ أَنَّ أَحَداً مِنَ النَّاسِ أُوتِيَ أَفْضَلَ مِمَّا أُوتِيَ فَقَدْ عَظَّمَ مَا حَقَّرَ اللَّهُ وَ حَقَّرَ مَا عَظَّمَ اللَّهُ.
@yekaye
☀️۶) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
حاملان قرآن، عرفاء* اهل بهشتاند و مجتهدان [= اهل تلاش و کوشش، کوشندگان]، رهبران اهل بهشتاند و پیامبران، سروران اهل بهشتاند.
✳️* پی نوشت:
عرفاء جمع «عریف» است به معنای کسی که سرپرست امور یک قبیله یا جماعتی از مردم است، و از این جهت که به احوال آن مردم آگاه است به او عریف گویند؛ و از ابنعباس هم سوال شد مقصود از اینکه اهل قرآن عرفای اهل بهشتاند چیست، گفت: یعنی روسای اهل بهشت (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج3، ص218). برخی هم گفتهاند «عریف» به معنای «نقیب» است که درجه پایینتر از رئیس می باشد (لسان العرب، ج9، ص238 ).
📚الكافي، ج2، ص606
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: حَمَلَةُ الْقُرْآنِ عُرَفَاءُ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الْمُجْتَهِدُونَ قُوَّادُ أَهْلِ الْجَنَّةَ وَ الرُّسُلُ سَادَةُ أَهْلِ الْجَنَّةَ.
✅این حدیث نبوی در برخی منابع اهل سنت هم آمده، با این تفاوت که به جای «مجتهدون»، تعبیر «شهداء» آمده است؛ مانند:
📚طبقات المحدثين بأصبهان والواردين عليها، ج3، ص594 ؛
📚تاريخ أصبهان، ج2، ص297 ؛
📚ترتيب الأمالي الخميسية (للشجري)، ج1، ص112 ؛
📚مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج2، ص409 .
و این فراز از حدیث نبوی که «حمله قرآن، عرفاء اهل بهشتاند» در منابع اهل سنت با سند متصل به روایت امام حسین ع آمده است
📚المعجم الكبير (للطبراني)، ج3، ص132؛
📚تفسير ابن كثير، ج1، ص96)
و در منابع شیعی
با سند متصل به روایت ابن عباس آمده است
📚الأمالي( للصدوق)، ص234؛
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص399؛
📚الخصال، ج1، ص7)
و نیز به روایت ابوسعید خدری:
📚الخصال، ج1، ص28؛
📚معاني الأخبار، ص323
@yekaye
☀️۷) از امام باقر ع روایت شده که پیامبر اکرم ص فرمودند:
قرآن برتر از هر چیزی است جز خداوند؛ پس هرکس قرآن را احترام کند خداوند را احترام کرده است و کسی که قرآن را احترام نکند حق خدا را خفیف شمرده است؛ و حرمت قرآن همچون حرمت پدر بر فرزندانش است؛
و حاملان قرآن، رحمت خدا تمامی وجودشان را فراگرفته و لباسی از نور خدا بر تن دارند؛ خداوند میفرماید: ای حاملان قرآن! با احترامتان به قرآن محبت خداوند را طلب کنید که حب شما را افزون کند و شما را محبوب بندگانش کند.
از شنونده قرآن، بلای دنیا دفع میشود، و از قاری قرآن، بلای آخرت؛ و قطعا آیهای از کتاب الله برای کسی که بدان گوش میسپارد بهتر است از طلایی به اندازه کوه «ثبیر»؛ و همانا برای تلاوت کننده آیهای از کتاب الله [ثوابی] برتر هست از آنچه از مادون عرش تا پستترین دره ...
📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص46
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ:
الْقُرْآنُ أَفْضَلُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ دُونَ اللَّهِ فَمَنْ وَقَّرَ الْقُرْآنَ فَقَدْ وَقَّرَ اللَّهَ وَ مَنْ لَمْ يُوَقِّرِ الْقُرْآنَ فَقَدِ اسْتَخَفَّ بِحَقِّ اللَّهِ وَ حُرْمَةُ الْقُرْآنِ كَحُرْمَةِ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ.
وَ حَمَلَةُ الْقُرْآنِ الْمَحْفُوفُونَ بِرَحْمَةِ اللَّهِ الملتبسون [الْمَلْبُوسُونَ] بِنُورِ اللَّهِ يَقُولُ اللَّهُ: يَا حَمَلَةَ الْقُرْآنِ! اسْتَحِبُّوا اللَّهَ بِتَوْقِيرِ كِتَابِ اللَّهِ يَزِدْكُمْ حُبّاً وَ يُحَبِّبْكُمْ إِلَى عِبَادِهِ!
يُدْفَعُ عَنْ مُسْتَمِعِ الْقُرْآنِ بَلْوَى الدُّنْيَا وَ عَنْ قَارِئِهَا بَلْوَى الْآخِرَةِ وَ لَمُسْتَمِعُ آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ خَيْرٌ مِنْ ثَبِيرِ الذَّهَبِ وَ لَتَالِي آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ أَفْضَلُ مِمَّا تَحْتَ الْعَرْشِ إِلَى أَسْفَلِ التُّخُومِ ...
📚خلاصهای از حدیث فوق در همان کتاب ص40-41 نیز آمده است.
@yekaye
☀️۸) در فرازی از وصایای رسول الله ص به ابوذر (که فرازهای دیگری از آن قبلا گذشت ) آمده است:
ای ابوذر! از اجلال و احترام کردن خداوند است اکرام علم و علماء، و احترام به پیرمرد مسلمان، و اکرام حاملان قرآن و اهل آن، و اکرام سلطان عدالتپیشه.
📚الأمالي (للطوسي)، ص535
📚مكارم الأخلاق، ص467
حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَحِمَهُ اللَّهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا رَجَاءُ بْنُ يَحْيَى بْنِ الْحُسَيْنِ الْعَبَرْتَائِيُّ الْكَاتِبُ سَنَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ ثَلَاثِ مِائَةٍ وَ فِيهَا مَاتَ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمُّ، عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، عَنْ وَهْبِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي ذُبَيٍّ الْهُنَائِيِّ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو حَرْبِ بْنُ أَبِي الْأَسْوَدِ الدُّؤَلِيُّ، عَنْ أَبِيهِ أَبِي الْأَسْوَدِ، قَالَ: قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَى أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ، قَالَ:
دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فِي مَسْجِدِهِ، فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ عَلِيٌّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) إِلَى جَانِبِهِ جَالِسٌ، فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا.
فَقَال: ... يَا أَبَا ذَرٍّ، إِنَّ مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِكْرَامَ الْعِلْمِ وَ الْعُلَمَاءِ، وَ ذِي الشَّيْبَةِ الْمُسْلِمِ، وَ إِكْرَامَ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ وَ أَهْلِهِ، وَ إِكْرَامَ السُّلْطَانِ الْمُقْسِطِ.
@yekaye
☀️۹) از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
قاریان قرآن سه دستهاند:
کسی که قرآن میخواند و آن را سرمایهای قرار میدهد که با آن از پادشاهان کاسبی کند و به مردم تکبر ورزد؛
و کسی که قرآن میخواند حروفش را درست ادا میکند ولی حدود آن را ضایع میگرداند و آن را همچون جامی که بلند کنند بلند میکند؛ پس خداوند این گونه حاملان قرآن را زیاد نگرداند.
و کسی که قرآن میخواند و دوای قرآن را بر درد قلب خویش مینهد، پس بدان شب را بیدار باشد و روزش را بدان تشنه سرکند و بدان در مساجد بایستد و از بستر خواب کناره گیرد . پس به خاطر آنان است که خداوند عزیز جبار بلاء را دفع کند؛ و به واسطه آنان است که خداوند غلبه بر دشمنان را حاصل گرداند؛ و به واسطه آنان است که خداوند باران از آسمان فروفرستد؛ و به خدا سوگند اینان در میان قاریان قرآن از گوگرد سرخ [= اکسیر و کیمیا] کمیابترند.
📚الكافي، ج2، ص627
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ عُبَيْسِ بْنِ هِشَامٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قُرَّاءُ الْقُرْآنِ ثَلَاثَةٌ:
رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ وَ اسْتَطَالَ بِهِ عَلَى النَّاسِ.
وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ وَ أَقَامَهُ إِقَامَةَ الْقِدْحِ؛ فَلَا كَثَّرَ اللَّهُ هَؤُلَاءِ مِنْ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ.
وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَوَضَعَ دَوَاءَ الْقُرْآنِ عَلَى دَاءِ قَلْبِهِ فَأَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ وَ أَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَ قَامَ بِهِ فِي مَسَاجِدِهِ وَ تَجَافَى بِهِ عَنْ فِرَاشِهِ. فَبِأُولَئِكَ يَدْفَعُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْبَلَاءَ؛ وَ بِأُولَئِكَ يُدِيلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَعْدَاءِ؛ وَ بِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَيْثَ مِنَ السَّمَاءِ. فَوَ اللَّهِ لَهَؤُلَاءِ فِي قُرَّاءِ الْقُرْآنِ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ!
@yekaye
2️⃣این آیات، قرآن کریم (یا خود همین آیات) را مایه تذکر میداند؛ اما نه برای هرکس، بلکه برای کسی که بخواهد متذکر شود؛ یعنی اگر خود شخص نخواهد کلام خدا هم نمیتواند تذکری در وی ایجاد کند.
@yekaye
۲-۲) آیات ۱۱ تا ۱۶ سوره عبس توضیحاتی درباره حقیقت قرآن میدهد که
این حقیقت که سراسر مایه تذکر است در صحیفههایی کرامتیافته و رفعتیافته و مطهر و به دست سفیرانی باکرامت بوده است؛
که نگاه جمعی به این آیات میتواند ما را به نکاتی جدید رهنمون شود،
یعنی این قرآن کریم - که در نگاه اغلب ما حقیقت اولی و اصلیاش، آن معانیای است که منتقل میکند - هم در صحیفههایی مکرم است و هم به دست سفیرانی باکرامت؛
یعنی نهتنها معانی و معارف قرآن ارجمند و کرامتیافته است، بلکه هم صحیفهها و آنچه قرآن بر آن نوشته میشود کرامتیافته است و هم کسانی که مقام سفارت و آوردن این الفاظ و معانی را دارند.
چهبسا بتوان نتیجه گرفت که:
🌴الف. آنچه مایه تذکر میشود صرفا ارجمندی و کرامت معانی و مفاهیم نیست؛ بلکه هر چیزی که به نحوی حامل آن است چه کاغذی که بخواهد بر آن نوشته شود و چه کسی که بخواهد این پیام را بیاورد، باید بهرهای از کرامت داشته باشد و مورد اکرام الهی واقع شده باشد. شاید بدین جهت است که احادیث متعددی از کسانی که به حقیقت قرآن راه یافتهاند به «حملة القرآن» تعبیر میکند و حاملان قرآن به کرامت قرآن چنان مکرم میشوند که برتر از همگان میگردند و آن حقیقت خلیفةاللهی که خداوند انسان را برای رسیدن به آن مقام آفرید در آنان متجلی میگردد
(احادیث۳-۸؛ و حدیث۲ در جلسه ۱۱۰۱ https://yekaye.ir/ababsa-80-15/).
شاید با این نگاه بتوان فهمید که چرا مهمترین چیزی که اهل بیت ع را ارزشمند میکند این است که حامل تمام حقیقت قرآناند آن هم به نحو جداییناپذیر: «و إنهما لن یفترقاة؛ و از این رو مهجوریت آنان، مهجوریت قرآن است؛ و مهجوریت قرآن،هم مهجوریت آنان؛ و ما چون آنان را جدی نگرفتهایم این اندازه از حقیقت قرآن – که هیچ چیزی در آن فروگذاری نشده (ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْء؛ انعام/۳۸) و تبیان هر چیزی است (نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء؛ نحل/۸۹) و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در این کتاب مبین است (لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبين؛ انعام/۵۹) – محرومیم.
✅تبصره
البته این ارجمندی، نه برای هر حاملی، بلکه برای حامل واقعی است که حدود آن را رعایت میکند و آن را دوای مرضها و دردهای روحی خود قرار میدهد و هدفش از حمل قرآن بهرهی دنیوی نیست، وگرنه حملی که برای دنیاطلبی باشد صرفا وبال گردن حاملش خواهد بود (حدیث۹).
🌴ب. کرامت قرآن کریم به قدری عمیق و اصیل است که به کاغذی که بر آن نوشته میشود و کسی که آن را حمل میکند هم منتقل میشود؛ و از اینجا میتوان به یک قاعده کلی رسید که هر کرامت عمیقی صرفا در محل حقیقی و معنوی و ماورایی خود نمیماند و حتی به اشیای فیزیکی پیرامون خود سرایت میکند؛ و آنها نیز به تبع خود قرآن، نهتنها کرامت، بلکه رفعت و طهارت پیدا میکنند (في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ)؛ به همین جهت است که ما نهتنها معارف و خود آیات قرآن، بلکه مصحفی که قرآن در آن نوشته شده است را هم اکرام میکنیم؛ و اگر این معنا درست معلوم میشود آشکار میگردد که احترامی که شیعیان و بسیاری از مسلمانان سنی (غیروهابی) برای حرمها و قبور و پیامبر ص امامان و بزرگان دین قائلند به هیچ عنوان شرکورزی نیست؛ بلکه همان گونه که کاغذ و جلدی که قرآن کریم را در برگرفته به تبع قرآن کرامت مییابد، زمینی هم که بدن ولی خدا را در برگرفته به تبع وجود وی کرامت و طهارت مییابد: «طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيهَا دُفِنْتُم» (فرازی از زیارت امام حسین ع به بیان امام صادق ع؛ مصباح المتهجد، ج2، ص723).
🌴ج. ...
@yekaye