☀️۱) ابوجعفر روایت کرده که:
امام رضا ع فرمودند: اینکه کسی قوم و قبیله خود را، هرچند که کافر باشند، دوست بدارد جای هیچ ملامتی ندارد.
به ایشان عرض کردم: [پس چرا] خداوند می فرماید: «نمییابی قومى را كه به خدا و روز دیگر ايمان داشته باشند ولی مودت داشته باشند با کسانی كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند...» (مجادله/۲۲).
فرمودند: مطلب آن گونه که تو گمان کردی نیست. مقصودم کسی بود که به خاطر خدا نسبت به آنان بغض دارد و مودت ندارد؛ ولی به آنها غذا میدهد در حالی که به سایر مردم غذایی نمیدهد [کنایه از اینکه خوشرفتاری و ادامه به معاشرت با آنها و حتی نیکوکاری در حق آنها غیر از مودت داشتن نسبت به آنهاست].
📚السرائر، ج3، ص576
من جامع البزنطي صاحب الرضا ع عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ:
لَا لَوْمَ عَلَى مَنْ أَحَبَّ قَوْمَهُ وَ إِنْ كَانُوا كُفَّاراً!
فَقُلْتُ لَهُ: يَقُولُ اللَّهُ «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» الْآيَةَ.
فَقَالَ: لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّهُ يُبْغِضُهُ فِي اللَّهِ وَ لَا يَوَدُّهُ وَ يَأْكُلُهُ وَ لَا يُطْعِمُهُ غَيْرُهُ مِنَ النَّاس.
@yekaye
☀️۲) از امیرالمؤمنین ع روایت شده که فرمودند:
با نیکویی در گفتار و زیبایی در رفتارها، درصدد اصلاح دشمنان بودن، سادهتر است از اینکه بخواهیم از طریق مضمضه کردن جنگ با آنها ملاقات و بر آنها غلبه کنیم.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص334؛
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص57
قال امیرالمؤمنین ع:
الِاسْتِصْلَاحُ لِلْأَعْدَاءِ بِحُسْنِ الْمَقَالِ وَ جَمِيلِ الْأَفْعَالِ أَهْوَنُ مِنْ مُلَاقَاتِهِمْ وَ مُغَالَبَتِهِمْ بِمَضِيضِ الْقِتَالِ (82/ 2).
@yekaye
☀️۳) از امیرالمؤمنین ع روایت شده که فرمودند:
اگر بین تو و دشمنت قراری گذاشته شد که صلحی منعقد گردید و تو بدان متعهد گشتی پس به عهدت وفا کن و در حق آنچه که بر ذمهات آمده امانتداری کن و خودت را سپری قرار بده بین خویش و عهدی که با او بستهای [ظاهرا کنایه از این است که تا پای جانت بر سر عهدت بمان].
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص334
📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص162
قال امیرالمؤمنین ع:
إِنْ وَقَعَتْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عَدُوِّكَ قِصَّةٌ عَقَدْتَ بِهَا صُلْحاً وَ أَلْبَسْتَهُ بِهَا ذِمَّةً فَحُطْ عَهْدَكَ بِالْوَفَاءِ وَ ارْعَ ذِمَّتَكَ بِالْأَمَانَةِ وَ اجْعَلْ نَفْسَكَ جُنَّةٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَا أَعْطَيْتَ مِنْ عَهْدِكَ (9/ 3).
@yekaye
☀️۴) امیرالمومنین ع هنگام انتصاب مالک اشتر به حکومت مصر عهدنامهای خطاب به ایشان نوشتند که فرازهایی از آن در جلسات قبل گذشت.
در فراز دیگری از آن آمده است:
و از صلحى كه دشمن تو را بدان خوانَد، و رضاى خدا در آن بُوَد، روى متاب؛ كه صلح، سربازان تو را آسايش رساند و از اندوههايت برهاند و شهرهايت ايمن ماند. ليكن دوراندیش باش در نهایت دوراندیشی، با دشمن خود پس از صلح، كه بسا دشمن به نزديكى گرايد تا غفلتى يابد؛ پس دور انديش شو! و به راه خوشگمانى مرو، و اگر با دشمنت پيمانى نهادى و در ذمه خود او را امان دادى به عهد خويش وفا كن و آنچه را بر ذمه دارى ادا. و خود را چون سپرى برابر پيمانت بر پا؛ چه اینکه مردم، با همه هواهاى گونهگون كه دارند، و رأيهاى مخالف يكديگر كه در ميان آرند، بر هيچ چيز از واجبهاى خدا چون بزرگ شمردن وفاى به عهد سخت همداستان نباشند. و مشركان نيز جدا از مسلمانان وفاى به عهد را ميان خود لازم مىشمردند، چه زيان پايان ناگوار پيمان شكنى را بردند. پس در آنچه به عهده گرفتهاى خيانت مكن و پيمانى را كه بستهاى مشكن و دشمنت را كه- در پيمان توست- مفريب كه جز نادان بدبخت بر خدا دليرى نكند. و خدا پيمان و زينهار خود را امانى قرار داده، و از در رحمت به بندگان رعايت آن را بر عهده همگان نهاده، و چون حريمى استوارش ساخته تا در استوارى آن بيارمند و رخت به پناه آن كشند. پس در پيمان نه خيانتى توان كرد، و نه فريبى داد، و نه مكرى پيش آورد، و پيمانى مبند كه آن را تأويلى توان كرد- يا رخنهاى در آن پديد آورد-. و چون پيمانت استوار شد و عهدت برقرار- راه خيانت مپوى- و براى به هم زدنش خلاف معنى لفظ را مجوى، و مبادا سختى پيمانى كه بر عهدهات فتاده و عهد خدا آن را بر گردنت نهاده، سر بردارد و تو را- به ناحق- بر به هم زدن آن پيمان وادارد، كه شكيبايى كردنت در كار دشوارى كه گشايش آن را اميدوارى، و پايان نيكويىاش را در انتظار، بهتر از مكرى است كه از كيفر آن ترسانى، و اين كه خدا تو را چنان بازخواست كند كه درخواست بخشش او را در دنيا و آخرتت نتوانى.
📚نهج البلاغة (للصبحي صالح)، نامه53 (اقتباس از ترجمه شهیدی، ص۳۳۸-۳۳۹)
📚تحف العقول، ص145
📚دعائم الإسلام، ج1، ص367
و من كتاب له ع كتبه للأشتر النخعي [رحمه الله] لما ولاه علی مصر و أعمالها حين اضطرب أمر أميرها محمد بن أبي بكر، و هو أطول عهد كتبه و أجمعه للمحاسن.
... وَ لَا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ إِلَيْهِ عَدُوُّكَ و لِلَّهِ فِيهِ رِضًا فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِكَ وَ رَاحَةً مِنْ هُمُومِكَ وَ أَمْناً لِبِلَادِكَ وَ لَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِي ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ وَ إِنْ عَقَدْتَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ [عَدُوٍّ لَكَ] عَدُوِّكَ عُقْدَةً أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْكَ ذِمَّةً فَحُطْ عَهْدَكَ بِالْوَفَاءِ وَ ارْعَ ذِمَّتَكَ بِالْأَمَانَةِ وَ اجْعَلْ نَفْسَكَ جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَيْتَ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ شَيْءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَيْهِ اجْتِمَاعاً مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرَائِهِمْ مِنْ تَعْظِيمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ وَ قَدْ لَزِمَ ذَلِكَ الْمُشْرِكُونَ فِيمَا بَيْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِينَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَدْرِ فَلَا تَغْدِرَنَّ بِذِمَّتِكَ وَ لَا تَخِيسَنَّ بِعَهْدِكَ وَ لَا تَخْتِلَنَّ عَدُوَّكَ فَإِنَّهُ لَا يَجْتَرِئُ عَلَی اللَّهِ إِلَّا جَاهِلٌ شَقِيٌّ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ عَهْدَهُ وَ ذِمَّتَهُ أَمْناً أَفْضَاهُ بَيْنَ الْعِبَادِ بِرَحْمَتِهِ وَ حَرِيماً يَسْكُنُونَ إِلَی مَنَعَتِهِ وَ يَسْتَفِيضُونَ إِلَی جِوَارِهِ فَلَا إِدْغَالَ وَ لَا مُدَالَسَةَ وَ لَا خِدَاعَ فِيهِ وَ لَا [تَعْقِدْهُ] تَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فِيهِ الْعِلَلَ وَ لَا تُعَوِّلَنَّ عَلَی لَحْنِ [الْقَوْلِ] قَوْلٍ بَعْدَ التَّأْكِيدِ وَ التَّوْثِقَةِ، وَ لَا يَدْعُوَنَّكَ ضِيقُ أَمْرٍ لَزِمَكَ فِيهِ عَهْدُ اللَّهِ إِلَی طَلَبِ انْفِسَاخِهِ بِغَيْرِ الْحَقِّ، فَإِنَّ صَبْرَكَ عَلَی ضِيقِ أَمْرٍ تَرْجُو انْفِرَاجَهُ وَ فَضْلَ عَاقِبَتِهِ خَيْرٌ مِنْ غَدْرٍ تَخَافُ تَبِعَتَهُ وَ أَنْ تُحِيطَ بِكَ مِنَ اللَّهِ طِلْبَةٌ لَا [تَسْتَقِيلُ] تَسْتَقْبِلُ فِيهَا دُنْيَاكَ وَ لَا آخِرَتَكَ.
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِ
.
1️⃣ «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ»
این آیه و آیه بعد به یک معنا شرح و تفصیلی است برای نهی وارد شده در آیه اول این سوره؛
🤔و متناسب با اینکه تمرکز بحث را روی دوگانه «الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ» و «الَّذينَ قاتَلُوكُم» قرار دهیم یا دوگانه «أنْ تَبَرُّوهُمْ» و «أَنْ تَوَلَّوْهُم»، این شارح آیه اول بودن را دو گونه میتوان تحلیل کرد (و بعید نیست که هر دو مستقلا مد نظر بوده باشد).
🌴الف. در آنجا مسلمانان را از مودت با کافرانی که به دشمنی با مسلمانان اقدام میکنند برحذر داشت؛ اینجا توضیح میدهد که آن کسانی که در بلاد کفر هستند (به ویژه افرادی که خویشاوند مسلمانان هستند و مسلمانان یک نحوه تعلق عاطفی بدانان دارند) بر دو قسماند. برخی هیچ گونه اقدامی علیه مسلمانان انجام ندادند که رابطه خویشاوندی با اینها را حفظ کردن و نیکی کردن در حق اینها اشکالی ندارد؛ ولی برخی به جنگ با مسلمانان پرداختند و بهگونهای هستند که اگر بتوانند برای نابودی مسلمانان هر کاری انجام میدهند که در آیه بعد تأکید میکند اینهاست که مقصود اصلی از آن نهی بودند (الميزان، ج19، ص234 )
و چهبسا حتی برّ و نیکی هم در حق آنها نباید کرد.
🌴ب. در آنجا خداوند مسلمانان را از تولی کفار برحذر داشت و در اینجا اجازه برّ و نیکی به آنان را میدهد نه اجازه تولی را (مفاتيح الغيب، ج29، ص521 )؛
چنانکه در آیه بعد هم تصریح کرده که خداوند در خصوص کسانی که با شما جنگیدند نهیتان میکند از اینکه نسبت بدانان تولی داشته باشید.
@yekaye
#ممتحنه_8
یک آیه در روز
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِ
.
2️⃣ «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ»
درباره اینکه مقصود از این «الَّذِينَ» چه کسانی است در قسمت شأن نزول دیدگاههای متعددی بیان شد؛ که با هم منافاتی ندارند؛ یعنی میتوان گفت فضای آیه ناظر به کسانی است که در بلاد کفر زندگی میکنند، که در یک دستهبندی کلی هم مسلمانانی را شامل میشود که وظیفه هجرت داشتند اما هجرت نکردهاند و در میان کفار ماندهاند؛ و هم کافرانی که یا به خاطر عهد و پیمانی که با مسلمانان بستهاند یا به هر دلیل دیگر، در اقدامات جنگی علیه مسلمانان مشارکت نداشتهاند.
مرحوم طبرسی بعد از نقل دیدگاههای متفاوت چنین جمعبندی میکنند که وجه مشترک همه این دیدگاهها که موجب اجماعی در علمای اسلام شده این است که اصل نیکی کردن در حق خویشاوندانی از شخص که در بلاد کفر زندگی میکنند حرام نیست؛ البته بین علما در خصوص اینکه آیا میشود صدقات واجب (مانند زکات و فطره و کفارات) را به آنها پرداخت کرد اختلاف نظر است و علمای شیعه این را جایز نمیدانند (مجمع البيان، ج9، ص408-409 ).
✅تبصره
از ابن عباس و حسن بصری و قتاده و دیگران نقل شده است که این آیه که ابتدا به مسلمانان اجازه میداد با خویشاوندان کافرشان رابطه برقرار کنند، با آیه «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ» (توبة/5) نسخ شده است (مجمع البيان، ج9، ص408 )؛
⛔️اما چنانکه برخی مفسران توضیح دادهاند چنین نسخی قابل قبول نیست؛ زیرا این آیه ناظر به کافران اهل ذمه و معاهَد و امثالهم است که تعهد دارند اقدامی علیه مسلمانان نکنند؛ در حالی که آیه سوره توبه ناظر به کفار اهل حرب و مشرکانی است که در مقام جنگ با مسلمانان هستند (الميزان، ج19، ص234 )؛
و اتفاقا عدم رابطه با آن کفار در آیه بعد هم مورد تأکید بوده است.
@yekaye
#ممتحنه_8
یک آیه در روز
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِ
.
3️⃣ «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ»
اسلام دين نيكى و عدالت است، حتّى نسبت به كفّار[ي که دست به دشمنی و آزار مسلمانان نمیزنند] (تفسير نور، ج9، ص585).
برخی از این آیه استفاده کردهاند که اگرچه در اسلام برقراری رابطه ولایی (دوستی همراه با قبول سرپرستی) با کفار و مشرکان ممنوع است، اما در حق آنان می توان نیکوکاری داشت و اسلام نیکوکاری را در حق مسلمان و مشرک قبول دارد (مفاتيح الغيب، ج29، ص521 ).
@yekaye
#ممتحنه_8
یک آیه در روز
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِ
.
4️⃣ «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ ...»
ذیل آیه ۲ (تدبر ۲ و با ارجاع به احادیث متعدد) بیان شد که در تعامل با دشمن باید بسیار محتاط بود و دشمن را، هر اندازه ناتوان باشد، نباید كوچك شمرد و اگر انسان بخواهد به تعامل با دشمنش بپردازد اولا باید با حزم و دوراندیشی کامل، نه بر اساس اعتماد به او، اقدام کند و باید ابتدا مطمئن باشد که میتواند حق خود را از او بگیرد.
در اینجا هم دقت کنید که نفرمود که اگر اینها اهل جنگ نیستند خیلی خوب است بروید با آنها رابطه برقرار کنید و به آنها نیکی کنید؛
بلکه میفرماید شما را نهی نمیکند از اینکه در حق آنها نیکی کنید.
یعنی تشویق نمیکند، فقط منع را برمیدارد.
شاید میخواهد توجه دهد که حتی با کسانی از کفار که با آنها صلح کردهاید بعد از صلح هم باید جانب احتیاط را با او بشدت رعایت کرد که مبادا دشمن همین صلح ابزاری برای غافلگیر کردن وی به کار گرفته باشد (احادیث ۳ و ۴).
@yekaye
#ممتحنه_8
یک آیه در روز
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِ
.
5️⃣ «لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ ... أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطينَ»
اینکه خداوند به ما را اجازه دهد در حق کفاری که با ما جنگ نکردهاند نیکی کنیم، وجهی دارد؛
اما مقصود از اینکه به ما اجازه دهد با آنان با قسط رفتار کنیم، چیست؟
مگر عدالت ورزیدن یک قاعده عمومی نیست و مگر نباید با همه با عدل و داد رفتار کنیم؟
مگر در آیه «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى» (مائده/۸) خود خداوند از ما نخواسته که حتی در حق کسانی که با ما بد کردهاند عدالت را رعایت کنیم؟
پس مقصود از اینکه در خصوص این افراد به ما اجازه داده که نسبت به آنان قسط بورزیم چیست؟
🌴الف. مقصود همان عدالت ورزیدن است (مجمع البيان، ج9، ص409) و اثبات شیء نفی ما عدا نمیکند و اینجا در مقام این نیست که بگوید به دیگران قسط نورزید؛ بلکه تذکر میدهد که نهی از قبول ولایت کفار به این معنا نیست که در خصوص آنان رعایت عدالت را نکنید.
🌴ب. معنای «قسط» در اینجا «سهم» است نه عدالت؛ یعنی [این آیه توضیحی برای همان نیکی ورزیدن است و] میفرماید به آنان قسط و سهمی از خوردنیها [و سایر بخششهایی که در روابط خویشاوندی رایج است] بدهید (به نقل از مجمع البيان، ج9، ص409 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص521 ).
🌴ج. ...
@yekaye
#ممتحنه_8
یک آیه در روز
۱۱۳۸) 📖 لا يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَمْ يُقاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِ
.
6️⃣ «وَ تُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»
ابتدا فرمود «قسط بورزید» و سپس فرمود «خداوند کسانی که قسط میورزند دوست دارد»؛ از این سبک قرآن یک نکته تربیتی میتوان استخراج کرد:
«با اعلام محبت الهى، انگيزه ها را [برای انجام عمل] بالا ببريد» (تفسير نور، ج9، ص585).
@yekaye
#ممتحنه_8
۱۱۳۹) 📖 إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلی إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ 📖
ترجمه
💢تنها خداوند شما را برحذر میدارد در خصوص کسانی که در [امر] دین با شما پیکار کردند و شما را از دیارتان بیرون راندند و بر بیرون کردنتان [همدیگر را] پشتیبانی کردند، از اینکه به سرپرستی آنان تن دهید و هرکس به سرپرستی آنان تن دهد پس آنان همان ستمگراناند.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۹
۱۴۰۳/۸/۱
۱۸ ربیع الثانی ۱۴۴۶
@yekaye
#ممتحنه_9
🔹ينْهاكُمُ
درباره ماده «نهی» ذیل آیه قبل بحث شد؛
جلسه ۱۱۳۸، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
🔹قاتَلُوكُمْ
درباره ماده «قتل» ذیل آیه قبل بحث شد؛
جلسه ۱۱۳۸، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
🔹الدِّينِ
درباره ماده «دین» ذیل آیه قبل بحث شد؛
جلسه ۱۱۳۸، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
🔹أخْرَجُوكُمْ / إِخْراجِكُمْ
درباره ماده «خرج» ذیل آیه اول همین سوره بحث شد،
جلسه ۱۱۳۰ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-01-2/
🔹ديارِكُمْ
درباره ماده «دور» و کلمه «دیار» ذیل آیه قبل بحث شد؛
جلسه ۱۱۳۸، https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-08/
🔹تَوَلَّوْهُمْ / يَتَوَلَّهُمْ
درباره ماده «ولی» ذیل آیه اول همین سوره بحث شد،
جلسه ۱۱۳۰ https://yekaye.ir/al-mumtahanah-60-01-2/
@yekaye
🔹ظاهَرُوا
قبلا بیان شد که
▪️درباره ماده «ظهر» برخی گفتهاند در اصل بر «آشکار شدن» در مقابل «در باطن قرار داشتن» [ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ؛ أنعام/۱۵۱] دلالت میکند؛
▪️اما به نظر میرسد حق با کسانی باشد که بر این باورند که در این ماده دو معنای «قوت» و «بروز» (= ظهور و آشکار شدن) لحاظ شده است، بویژه که ظاهرا اصل این ماده از کلمه «ظَهر» به معنای قسمت پشت انسان و حیوان (در مقابل «بطن»: شکم) گرفته شده که دو معنای قوت و آشکار بودن را در خود جمع کرده است: «الَّذي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» (انشراح/۳)؛ و نیز جمع آن: ظهور، مثلا: «ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما» (انعام/۱۴۶)، و این دو نکته در مورد «ظَهر: پشتِ» حیوان واضحتر است که هم تحمل بار سنگین دارد و هم آَشکار است، در مقابل «بطن: شکم»شان که غالبا در زیر قرار میگیرد و مخفی است.
▪️در هر صورت در استعمالات مختلف این واژه،
▫️گاه معنای آشکار شدن بیشتر غلبه دارد، مثل «ظُهر» که از این جهت ظهر نامیده میشود که آَشکارترین و روشنترین وقت روز است (حينَ تُظْهِرُونَ: هنگامی که به وقت ظهر میرسید، روم/۱۸)؛
▫️و گاه معنای «قوت» غلبه دارد، مانند «ظهیر» به معنای پشتیبان (سبأ/۲۲، تحریم/۴)؛
▫️و گاه یک کلمه مستقلا در هر یک از این دو معنا، به کار رفته: مثلا کلمه «ظاهر» هم در معنای «آشکار» (وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ؛ أنعام/۱۲۰) استفاده شده، و هم به معنای کسی که با قوت «غلبه کرده» و پیروز شده است. (فَأَصْبَحُوا ظاهِرِينَ: پیروز شدند؛ صف/۱۴)؛ ویا فعل «ظَهَرَ» که هم به معنای «آشکار شدن» است (ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ؛ أنعام/۱۵۱) و هم به معنای «غلبه یافتن» (إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُم، کهف/۲۰)؛ و یا فعل «أظهَرَ»، که هم در معنای «آشکار کردن» به کار رفته (يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ، غافر/۲۶)، و هم در معنای «غلبه دادن». (لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّه، توبه/۳۳).
▪️همچنین به خاطر اینکه به «پشت» انسان، «ظَهر» میگویند، به هر چیزی که بیاعتنایی کند و اصطلاحا انسان پشت سر بیندازد «ظِهرىّ» (وَ اتَّخَذْتُمُوهُ وَراءَكُمْ ظِهْرِيًّا؛ هود/۹۲) میگویند؛ و «مظاهره» (ظاهَرَ، یُظاهِرُ) نیز به معنای به حمایت و پشتیبانی کردن (الَّذينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتاب، احزاب/۲۶)، و «تَظاهُر» (تَظاهَرَ، یَتَظاهَرُ) هم به معنای پشتیبانی و حمایت طرفینی (وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْه، تحریم/۴) میباشد.
ضمنا کلمه «ظهار» و فعل «تظاهرون» (احزاب/۴) اشاره به یک سنت جاهلی دارد...
🔖جلسه ۴۴۴ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-26/
@yekaye
🔹الظَّالِمُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «ظلم» در اصل بر دو معنا دلالت میکند: یکی ظلمت و تاریکی در مقابل نور و روشنایی؛ و دیگری قرار دادن چیزی در غیر جایگاه اصلی خود، که ظلم و ستم از این معنای دوم است؛
و معنای دوم آن (قرار ندادن چیزی در جای خود) بقدری عام است که حتی در مورد زمینی که در محصول مناسب نمیدهد هم به کار رفته است: «كِلْتَا الْجَنَّتَینِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیئاً» (کهف/۳۳).
در این میان، مرحوم مصطفوی معتقد است معنای اول هم به این معنای دوم برمیگردد، با این توجیه که اصل در عالم بر نور و روشنایی است و ظلمت و تاریکی، نبودن این اصل در جایگاه خود است.
▪️«ظُلْمَة» که جمع آن «ظلمات» میشود را خداوند برای اشاره به جهل و شرک و فسق به کار برده است؛ همان گونه که برای مقابلات اینها از تعبیر «نور» استفاده کرده است. و گاه تعبیر «در ظلمات بودن» و «کوری» به جای هم به کار میرود چنانکه در جایی میفرماید: «كَمَنْ مَثَلُهُ فِی الظُّلُماتِ» (أنعام/۱۲۲) و در جای دیگر میفرماید: «كَمَنْ هُوَ أَعْمی» (رعد/۱۹) و یا در جایی میفرماید: «وَ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنا صُمٌّ وَ بُكْمٌ فِی الظُّلُماتِ»(أنعام/۳۹) و در جای دیگر میفرماید: «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْی» (بقرة/۱۸).
▪️همچنین تعبیر «أَظْلَمَ» (إِذا أَظْلَمَ عَلَیهِمْ قامُوا؛ بقره/۲۰) به معنای «در ظلمت واقع شدن» است؛ و با اینکه به باب افعال رفته اما ظاهرا فعل لازم است و شاهدش اینکه اسم فاعل آن «مُظلِم» به معنای کسی است که در ظلمت واقع شده است (وَ آیةٌ لَهُمُ اللَّیلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهار فَإِذا هُمْ مُظْلِمُونَ؛ یس/۳۷؛ كَأَنَّما أُغْشِیتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیلِ مُظْلِماً، یونس/۲۷) البته تعبیر «أظلم» به عنوان صفت تفضیلی هم در قرآن کریم به کار رفته است (هُمْ أَظْلَمَ وَ أَطْغی؛ نجم/۵۲) چنانکه فقط تعبیر «مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن: چه کسی ظالمتر است از کسی که» ۱۵ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
▪️کلمه «ظالم» واضح است که در معنای ظلم و تجاوز از حق به کار میرود، و چون تجاوز از حق عام است هر کسی که مرتکب هر گناه کوچک یا بزرگی شده باشد، شامل میشود...
🔖جلسه ۷۲۰ http://yekaye.ir/al-fater-35-20/
@yekaye
☀️۱) از امام باقر ع از پدرشان از جدشان روایت شده است که امیرالمومنین ع فرمودند:
همنشینی با بدان سوء ظن به خوبان را به ارث میگذارد؛ و همنشینی با خوبان، بدان را به خوبان ملحق میسازد و همنشینی بدکاران [= افراد فاجر] با نیکوکاران [= ابرار]، آن بدکاران را به نیکوکاران ملحق میسازد. پس هرکس امر وی بر شما مشتبه شد و دینش را ندانستید به همنشینانش بنگرید؛ پس اگر اهل دین خدا بودند او بر دین خداست و اگر بر غیر دین خدا بودند حظ و بهرهای از دین خدا ندارد؛
همانا رسول الله میفرمود:
کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد نباید که با کافری برادری کند و با بدکاری همنشین شود و کسی که با کافری برادری کند یا با بدکاری همنشین شود کافر بدکار است!
📚صفات الشيعة، ص6
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: مُجَالَسَةُ الْأَشْرَارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنِّ بِالْأَخْيَارِ وَ مُجَالَسَةُ الْأَخْيَارِ تُلْحِقُ الْأَشْرَارَ بِالْأَخْيَارِ وَ مُجَالَسَةُ الْفُجَّارِ لِلْأَبْرَارِ تُلْحِقُ الْفُجَّارَ بِالْأَبْرَارِ فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَيْكُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِينَهُ فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطَائِهِ فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِينِ اللَّهِ فَهُوَ عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ إِنْ كَانُوا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ فَلَا حَظَّ لَهُ فِي دِينِ اللَّهِ؛
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَقُولُ: مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُؤَاخِيَنَّ كَافِراً وَ لَا يُخَالِطَنَّ فَاجِراً وَ مَنْ آخَى كَافِراً أَوْ خَالَطَ فَاجِراً كَانَ كَافِراً فَاجِراً.
@yekaye
☀️۲) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
شخصی که با آنکه از ما عیبجویی میکند همنشین شود یا کسی را که کینه ما را به دل دارد مدح کند یا به وصلت با کسی اقدام کند که رابطهاش را با ما قطع کرده یا به قطع رابطه با کسی اقدام کند که به ما وصل میشود یا ولایت کسی که دشمن ماست بپذیرد یا با ولی ما دشمنی کند، پس به خدایی که «سبع مثانی و قرآن عظیم» (حجر/۸۷) را نازل کرده است کفر ورزیده است.
📚الأمالي( للصدوق)، ص56
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ سُلَيْمَانَ بْنِ مُقْبِلٍ الْمَدِينِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:
مَنْ جَالَسَ لَنَا عَائِباً أَوْ مَدَحَ لَنَا قَالِياً أَوْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلًا أَوْ وَالَى لَنَا عَدُوّاً أَوْ عَادَى لَنَا وَلِيّاً فَقَدْ كَفَرَ بِالَّذِي أَنْزَلَ السَّبْعَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيم
☀️ب. از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:
شخصی که به وصلت با کسی اقدام کند که رابطهاش را با ما قطع کرده یا به قطع رابطه با کسی اقدام کند که به ما وصل است یا مدح کسی را گوید که از ما عیبجویی میکند یا مخالف ما را احترام و اکرام کند نه او از ماست و نه ما از اوییم.
📚صفات الشيعة، ص7
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع:
يَقُولُ مَنْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلًا أَوْ مَدَحَ لَنَا عَائِباً أَوْ أَكْرَمَ لَنَا مُخَالِفاً فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ.
@yekaye
☀️۳) از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:
کسی که ولایت دشمنان خدا را بپذیرد پس با اولیای خدا دشمنی ورزیده است؛ و کسی که با اولیای خدا دشمنی بورزد با خداوند تبارک و تعالی دشمنی ورزیده است و بر خداوند است که وی را در آتش جهنم وارد کند.
📚صفات الشيعة، ص7
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَكِّلُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ:
مَنْ وَالَى أَعْدَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ مَنْ عَادَى أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُدْخِلَهُ فِي نَارِ جَهَنَّمَ.
@yekaye