5⃣ با این همه آیات متنوع، عدهای از انسانها هستند که هر گونه آیه و نشانه عظیمی هم که بر آنان عرضه شود باز بیتوجه و از آن رویگردانند.
@Yekaye
6⃣ اگر کسی این نظم و تدبیر عظیم عالم و این را که همه امور به دست اوست و اینکه خداوند است که همه روزیها را مقدر میکند مورد توجه قرار دهد، انفاق کردن و اطعام دیگران بر او راحت میشود؛
اما کسی که بنا را بر لجاجت و عناد گذاشته به جای این توجه، به همان توانا بودن خداوند استناد می کند تا از وظیفهای که خدا بر دوشش نهاده فرار کند.
@Yekaye
797) 🌺 وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ 🌺
💐ترجمه
و میگویند این وعده کی خواهد بود، اگر راست گفتهاید؟!
سوره یس (36) آیه48
1397/4/24
1 ذیالقعده 1439
🌷🌹سالروز ولادت باسعادت حضرت معصومه سلام الله علیها بر تمامی دوستداران اهل بیت علیهمالسلام مبارک باد.🌹🌷
@Yekaye
🔹الْوَعْدُ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «وعد» و کلمه «وعده» به معنی «قرار گذاشتن» در زبان فارسی نیز رایج است.
از این ماده،
▫️کلمه «وعید» را فقط در مورد «وعده تهدیدآمیز و ناخوشایند» به کار میبرند؛
▫️اما «وعد» را در مورد هرگونه قرار (چه قرار خوب و چه بد) به کار میبرند.
🔖جلسه ۲۸۲ http://yekaye.ir/al-hegr-15-43/
@Yekaye
☀️1) از امام حسین ع روایت شده است:
از ما دوازده تن مهدی (هدایت شده الهی) هست: که اولین آنها علی بن ابیطالب ع است و آخرین آنها نهمین نفر از فرزندانم؛
و او همان قائم به حق است که خداوند متعال «زمین را بعد از مرگش به او زنده میکند» (روم/24) و به وسیله اوست که «دین حق را بر کل دین [ها] چیره میسازد هرچند که مشرکان را خوش نیاید» (توبه/33)
او را غیبتی است که در آن غیبت عدهای مرتد میشوند [از دین برمیگردند] وبرخی دیگر در آن مدت بر دین ثابت قدم میمانند و مورد اذیت واقع میشوند و بدانان گفته میشود « این وعده کی خواهد بود، اگر راست گفتهاید؟!» (یس/48).
اما همانا کسی در غیبت او بر این اذیت و تکذیب صبوری ورزد به منزله کسی است که در پیش روی رسول الله ص با شمشیر به جهاد برخاسته است.
📚عيون أخبار الرضا ع، ج1، ص68؛ كفاية الأثر، ص232
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ قَالَ أَخْبَرَنَا وَكِيعٌ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَلِيطٍ قَالَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع
مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيّاً أَوَّلُهُمْ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي اللَّهُ تَعَالَى بِهِ «الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» وَ يُظْهِرُ بِهِ دِيْنَ الْحَقِّ «عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» لَهُ غَيْبَةٌ يَرْتَدُّ فِيهَا قَوْمٌ وَ يَثْبُتُ عَلَى الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤْذَوْنَ فَيُقَالُ لَهُمْ «مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ» أَمَا إِنَّ الصَّابِرَ فِي غَيْبَتِهِ عَلَى الْأَذَى وَ التَّكْذِيبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّيْفِ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ ص.
@Yekaye
☀️ 2) روایت شده است که وقتی امیرالمومنین ع ضربت خورد عیادتکنندگان نزد ایشان جمع شدند و کسی گفت: یا امیرالمومنین ع! ما را سفارشی بفرمایید:
حضرت گفت بالشی برای من بگذارید. سپس فرمود: حمد و سپاس خداوند را آن گونه که سزاوار است در حالی که از دستورات او پیروی می کنیم و او را حمد گویم آنچنان که او دوست دارد و هیچ خدایی نیست مگر الله واحد احد صمد همان گونه که خود خویش را چنین معرفی کرد.
ای مردم! هر کس در فرار کردنش با آنچه که از آن فرار میکند ملاقات خواهد کرد و اجل، نفس را به سوی خویش میراند و فرار از آن به رسیدن به آن منجر میشود ...
📚الكافي، ج1، ص299
الْحُسَيْنُ بْنُ الْحَسَنِ الْحَسَنِيُّ رَفَعَهُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْأَحْمَرِيِّ رَفَعَهُ قَالَ:
لَمَّا ضُرِبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع حَفَّ بِهِ الْعُوَّادُ وَ قِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَوْصِ
فَقَالَ اثْنُوا لِي وِسَادَةً ثُمَّ قَالَ
الْحَمْدُ لِلَّهِ حَقَّ قَدْرِهِ مُتَّبِعِينَ أَمْرَهُ وَ أَحْمَدُهُ كَمَا أَحَبَّ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْأَحَدُ الصَّمَدُ كَمَا انْتَسَبَ أَيُّهَا النَّاسُ كُلُّ امْرِئٍ لَاقٍ فِي فِرَارِهِ مَا مِنْهُ يَفِرُّ وَ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ إِلَيْهِ وَ الْهَرَبَ مِنْهُ مُوَافَاتُه ...
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
خداوند عز و جل هیچ «امر یقینی غیرقابل تردیدی» که شبیه «امر مشکوک غیرقابل یقینی» باشد همچون «مرگ» نیافریده است!
📚الخصال، ج1، ص14
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
لَمْ يَخْلُقِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقِيناً لَا شَكَّ فِيهِ أَشْبَهَ بِشَكٍّ لَا يَقِينَ فِيهِ مِنَ الْمَوْتِ.
@Yekaye
یک آیه در روز
797) 🌺 وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ 🌺 💐ترجمه و میگویند این وعده کی خوا
.
1⃣ «وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»
كفّار، دليلى بر انكار قيامت ندارند و تنها با طرح اين سؤال كه قيامت چه زمانى است، آن را به استهزا مىگيرند.
📚 (تفسير نور، ج9، ص546)
@Yekaye
یک آیه در روز
797) 🌺 وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ 🌺 💐ترجمه و میگویند این وعده کی خوا
.
2⃣ «وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»
کسانی که کفر میورزند وعدههای خدا را هم مسخره میکنند❗️
(توجه شود که با فعل مضارع «یقولون» سخن آنان را بیان کرد: یعنی این روالی است که ادامه دارد!)
@Yekaye
یک آیه در روز
797) 🌺 وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ 🌺 💐ترجمه و میگویند این وعده کی خوا
.
3⃣ «وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ»
اینکه «میگویند این وعده کی خواهد بود»، نشان میدهد برداشت کافران از مساله معاد، یک واقعهای در آینده زمان است؛
در حالی که حقیقت قیامت تمام زندگی انسان را در برگرفته و جهنم همین الان بر کافران احاطه دارد:
🔖إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرين؛ توبه/49 و عنکبوت/54
@Yekaye
یک آیه در روز
797) 🌺 وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ 🌺 💐ترجمه و میگویند این وعده کی خوا
.
4⃣ «وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ»
این کافران نگفتند «اگر راست میگویید» بلکه گفتند «اگر واقعا راستگو بودهاید»❗️
چرا؟
🍃الف. میخواهند به مردم القا کنند که پیامبران و مومنان دروغگویند❗️
💠نکته #جامعهشناختی
تهمت دروغگو بودن به مومنان و پیامبران، از مهمترین حربههایی است که کافران در پیش گرفتهاند؛
اما استدلال آنها برای این تهمت جالب است: اینکه وعده آنان هنوز محقق نشده، پس آنها دروغگویند‼️
و جالب اینجاست که اتفاقا آنها نگفته بودند که این وعده همین امروز و فردا محقق میشود، که محقق نشدنش دلیل بر دروغگوییِ آنان باشد❗️
💠ثمره #اخلاقی (بویژه برای کاربران #شبکههای_اجتماعی❗️)
در برابر شایعات و تهمتهایی که کفرپیشگان میزنند بسیار باید مراقب بود که مبادا ما هم بدون تحقیق آن تهمتها را باور و تکرار کنیم❗️
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
797) 🌺 وَ یقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ 🌺 💐ترجمه و میگویند این وعده کی خوا
.
5⃣ «مَتى هذَا الْوَعْدُ»
معيّن نبودن زمان امرى، دليل بر واقع نشدن آن نيست.
📚 (تفسير نور، ج9، ص546)
@Yekaye
798) 🌺 ما یَنْظُرُونَ إِلاَّ صَیحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ یَخِصِّمُونَ 🌺
💐ترجمه
جز فریادی واحد را چشم به راه نیستند [انتظار نکشند / مهلت داده نشوند] که آنان را فراگیرد، در حالی که با یکدیگر در حال نزاعاند!
سوره یس (36) آیه49
1397/4/25
2 ذیالقعده 1439
@Yekaye
🔹 ینْظُرُونَ
⬛️ قبلا بیان شد که ماده «نظر» در اصل دلالت دارد بر تأمل کردن و نگریستن در چیزی و سپس به نحو استعاری در معانی دیگر نیز توسعه داده شده است، از جمله در معنای مهلت دادن.
⬛️ برخی توضیح دادهاند که «نظر» به معنای برگرداندن (تقلیب) بصر (= چشم) ویا بصیرت به منظور ادراک و دیدن چیزی است و لذا گاه به معنای تامل کردن به کار میرود؛
⬛️ و این کلمه در نزد عامه عموما در مورد بصر (دیدن با چشم)، و در نزد خواص غالبا در مورد «بصیرت» به کار میرود.
◻️ در واقع، نظر ادراکی است که با اقبالی از جانب دیده ویا با فکر حاصل میشود:
▫️نظر با چشم، اقبال با دیدگان و گرداندن حدقه چشم به سوی شیء مورد نظر است؛
▫️و نظر با فکر، اقبال ذهن به جانب امری است که مورد تامل قرار گرفته و
◻️ نظر کردن سلطان در کار رعیت، اقبال به جانب ایشان با حُسن سیاست است و «نظیر» هم به معنای «مثل و مانند» است گویی دو چیز که نظیر همدیگرند در کار هم نظر میکنند ویا در کارشان یکسان نظر شده است؛ و تفاوت «نظر» با تأمل در این است که تأمل، نظری است که امید میرود به معرفت آن چیزی که در آن نظر شده، برسد و غالبا نیازمند زمان است.
⬜️با این اوصاف معنای مهلت دادن در کلمه «انظار» ناشی از این است که گویی میخواهند در کار شخصی که به او مهلت میدهند تاملی کنند و «أَنْظِرْنی» یعنی در وضعیت من تاملی فرما.
⬛️همچنین کاربرد کلمه «ناظر» در معنای «منتظر» کاربرد بسیار رایجی است و در زبان فارسی نیز گاهی کلمه «ببینم» را به معنای «چشم به راه هستم» و «منتظر میمانم» به کار میرود؛
چنانکه در قرآن کریم همین تعبیر «ناظرة» مشخصا در معنای «منتظر بودن» به کار رفته است و میتوان آن را به «ببینم» (به همین معنای منتظر میمانم) ترجمه کرد: «وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیهِمْ بِهَدِیةٍ فَناظِرَةٌ بِمَ یرْجِعُ الْمُرْسَلُون؛ [ملکه سبأ گفت: ] و من هدیهای برای آنها می فرستم تا ببینم [منتظر بمانم] که فرستادگان را با چه چیزی برمیگرداند.» (نمل/۳۵)
🔖جلسه 743 http://yekaye.ir/al-fater-35-43/
@Yekaye
🔹 صَيْحَةً
⬛️ بیان شد که ماده «صیح» در اصل به معنای صدای بلند و بلند کردن صدا (فریاد کشیدن) است و اگرچه به هر فریاد بلندی اطلاق میشود (ٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِم؛ منافقون/۴) اما در قرآن غالبا به عنوان یکی از عذابهایی که موجب هلاکت قومی گردیده، مطرح شده؛ و به نفخ صور نیز «صیحه» اطلاق شده است (إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَميعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ، یس/۵۳؛ يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ، ق/۴۲)
⬜️ تفاوت دیگر «صیحه» با «صوت» (= صدا) در این است که صوت کلمه عامی است برای همه صداها (از موجود زنده تولید شود یا از در و دیوار و …) به کار میرود: اما «صیحه» فقط به صدایی که از موجود زنده (جانوران، به معنای اعم از انسان) درآید گفته میشود؛
⬛️ و البته تفاوت «صیحه» با «نداء» هم در این است که «نداء» صدای بلند معنیدار است؛ اما «صیحه» بر صدای بلند بیمعنا هم گفته میشود (یعنی در آن ضرورتاً از کلمات معنیدار استفاده نمیشود؛ یعنی ندا میتواند صیحه باشد اما هر صیحهای لزوما ندا نیست.) و با این اوصاف، شاید کلمه «فریاد» در زبان فارسی، بهترین معادل «صیحة» باشد.
🔖جلسه 776 http://yekaye.ir/ya-seen-36-29/
@Yekaye
🔹 یخِصِّمُونَ
⬛️ ماده «خصم» در دو معنای اصلی به کار رفته است: یکی نزاع و درگیری که کلمه «خَصْم» در این معناست؛ و دیگری، کناره ظرف و لباس که کلمه «خُصْم» در این معناست؛ و چهبسا بتوان این دو را به هم برگرداند بدین بیان که دو نفر که «خصم» همدیگرند به «خُصم» همدیگر درمیآویند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص284؛ معجم المقاييس اللغة، ج2، ص187)
⬜️ کلمه «خَصْم» (= دشمن) برای مفرد، و جمع (وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ؛ ص/21) به کار میرود و البته گاه به صورت تثنیه درمیآید (هذانِ خَصْمان؛ حج/19)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص285)،
و نیز برای مذکر و مونث به کار میرود و جمعالجمع آن کلمه «خُصوم» میباشد.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص187)
⬛️ در تفاوت «معاداة» (عداوت، دشمنی) با «مخاصمه» (خصومت، نزاع) گفتهاند که معادات مربوط به دل است اما مخاصمه مربوط به مقام سخن و ظاهر است و از این رو ممکن است معادات باشد اما مخاصمه نباشد و بالعکس
📚 (الفروق في اللغة، ص124).
⬜️ «خِصام» (وَ هُوَ فِي الْخِصامِ غَيْرُ مُبينٍ؛ زخرف/18) مصدر باب مفاعله (مخاصمه/خصام) است
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص285)
و البته اینکه گاه به عنوان جمعِ «خَصم» هم به کار میرود چنانکه در آیه «وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ» (بقره/204) هر دو احتمال مطرح شده است.
📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص72)
◼️ وقتی نزاع و درگیری از جانب طرفین مد نظر باشد از باب تفاعل استفاده میشود (إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ؛ ص/64) و وقتی به باب افتعال میرود (هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا في رَبِّهِمْ؛ حج/19؛ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ؛ زمر/31) نیز به معنای آن است که برخی با برخی دیگر درگیر شدند
◻️«خَصِيمُ» به شخصی که زیاد درگیر میشود (الكثير المخاصمة) گویند «هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ» (نحل/4)،
و «خَصِم» کسی که کارش صرفاً مخاصمه باشد (بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ؛ زخرف/58).
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص285)
🔲 کلمه «یَخِصِّمُونَ» هم در اصل یختصمون بوده که حرف تا به خاطر قریب المخرج بودن به حرف صاد تبدیل و در آن ادغام شده است؛ و چون مشدد گردیده قبل آن فتحه یا کسره (بنا بر اختلاف قرائات) اضافه شده است.
📖 اختلاف قرائت
کلمه «یخصمون» در قرائات سبع به هر دو صورت «یَخِصِّمُونَ» و «یَخَصِّمُونَ» قرائت شده که در هر دو صورت حرف تا در صاد ادغام شده؛ و در حالت اول چون ابتدا به ساکن ممکن نبوده حرف «خ» کسره گرفته؛ و در حالت دوم، حرکت حرف «ت» به ماقبل آن (خ) منتقل شده است.
در روایت قالون از نافع (قاری اهل مدینه) به صورت «خ» ساکن هم نقل شده است! و در قرائت اُبَیّ به صورت ادغام نشده (یختصمون» قرائت شده است.
همچنین در قرائت حمزه (از قراء کوفه) به صورت «یَخْصِمون» (یعنی بدون تشدید) آمده است.
📚(مجمع البیان، ج8، ص665 ؛ البحر المحيط، ج9، ص73 )
@Yekaye
☀️1) از رسول الله ص روایت شده است:
همانا آن ساعت برپا میشود در حالی که دو نفر لباسی را پهن کردهاند اما فرصت نمیکنند که آن را بخرند و بفروشند و یا حتی آن را بپیچند؛
و قطعا آن ساعت برپا میشود در حالی که شخص حوضش را گِلاندود کرده [تا منفذهایش بسته شود و آبش هدر نرود] اما چیزی در آن نمی ماند؛
و قطعا آن ساعت برپا میشود در حالی که شخص سراغ شیری که دوشیده میرود اما فرصت نمی کند آن را بخورد؛
و قطعا که آن ساعت برپا میشود در حالی که شخص لقمه را به سوی دهانش می برد اما فرصت نمی کند آن را بخورد!
📚الدر المنثور، ج5، ص265؛ مجمع البيان، ج8، ص668
و أخرج سعيد ابن منصور و البخاري و مسلم و ابن المنذر و أبو الشيخ عن أبى هريرة رضى الله عنه قال قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم:
لتقومن الساعة و قد نشر الرجلان ثوبهما بينهما فلا يتبايعانه و لا يطويانه و لتقومن الساعة و هو يليط حوضه فلا يبقى فيه و لتقومن الساعة و قد انصرف الرجل بلبن لقحته فلا يطعمه و لتقومن الساعة و قد رفع أكلته إلى فمه فلا يطعمه
@Yekaye
☀️2) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
همانا غایت در پیش روی شماست و در ورای شما آن ساعت است که در پیتان میآید؛ پس سبکبار شوید تا ملحق گردید که همانا اولین شما منتظر آخرینتان است.
📚نهجالبلاغه، خطبه 21
وَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فِي خُطْبَتِهِ
فَإِنَّ الْغَايَةَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ وَرَاءَكُمْ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ.
@Yekaye
☀️3) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبههای توحیدی خود فرمودند:
اوست كه موجودات را پس از بودن نابود مىكند، آنچنان كه بودنش همچون نبودنش گردد؛ و فناى دنيا بعد از وجود آن، شگفتتر از پدید آوردن و آفریدنش نيست، چگونه شگفتتر باشد در صورتى كه اگر تمام جانداران جهان، از پرندگان و چهارپايان، و آنچه در آغل است، و آنچه چرا كند در بيابان، از هر جنس و ريشه و بن، و نادانان از مردمان و يا زيركان، براى پدید آوردن پشهاى جمع شوند قدرت پدید آوردنش را ندارند، و راه ايجاد آن را نشناسند، و خردهاشان سرگشته شود و در شناخت آن سرگردان مانند، و نيروى آنها سست شود و به پايان رسد، و رانده، و مانده بازگردند. آن گاه دانند كه شكست خوردهاند، و در آفرينش آن به ناتوانى خويش اعتراف، و به درماندگى در نابود ساختن آن اذعان کنند.
و خداى سبحان پس از سپرى كردن جهان، يگانه ماند و تنها، و چيزى با او نبود، آنسان كه بود پيش از آفريدن جهان، همان خواهد بود پس از سپرى ساختن آن. نه وقتى و نه مكان، و نه روزگارى و نه زمان. آن گاه مهلت و هنگام سرآيد، و سالها و ساعتها سپرى گردد، و چيزى نماند جز خداى يگانه قهّار، كه به سوى اوست بازگشت همه كار.
موجودات را به وقت آفرينش آنها قدرتى نبود، و به هنگام فنا شدن هم مقاومتى نشان نمىدهند، چرا كه اگر قدرت امتناع از فنا شدن داشتند هستى آنها تداوم داشت. ايجاد هيچ يك از موجودات به وقت آفريدن براى او دشوار نبود، و آفريدن آنچه را به وجود آورد حضرتش را خسته نكرد.
موجودات را براى قدرت بخشيدن به سلطنتش نيافريد، و از ترس زوال و نقصان به وجود نياورد، و براى يارى جستن از آنها در برابر همتاى معارض خلق نكرد، و براى دورى گزيدن از هجوم دشمن مهاجم، و به خاطر بسط در حكومت، و به علّت چيره شدن بر شريك در شركتش، و براى وحشت از تنهايى و انس گرفتن با آنها به عرصه هستى نياورد.
باز هم خداست كه كائنات را پس از آفریدن نابود مىكند، نه به خاطر ملالت و خستگى از كارگردانى و تدبير امور آنها، و نه براى اينكه به استراحت بپردازد، و نه به علّت اينكه چيزى از آن بر او سنگينى داشته. طول بقاء موجودات او را خسته نمىكند تا در نابود كردنشان عجله داشته باشد، بلكه خداى سبحان با لطفش همه را اداره كرده، و به امرش نگاه داشته، و به قدرتش استوار نموده، سپس همه آنها را بعد از فانى شدن باز مىگرداند بدون اينكه او را به آنان نيازى باشد، يا از آنان كمك بخواهد، يا از ترس تنهايى با آنان انس بگيرد، يا از حالت جهل و كورى به علم و درخواست بينش باز آيد، يا از فقر و نياز به ثروت و دارايى برسد، و يا از خوارى و ناتوانى به عزّت و توانايى دست يابد.
📚نهج البلاغة، خطبه186
@Yekaye
👇متن خطبه👇
متن خطبه امیرالمومنین ع
هُوَ الْمُفْنِي لَهَا بَعْدَ وُجُودِهَا حَتَّى يَصِيرَ مَوْجُودُهَا كَمَفْقُودِهَا وَ لَيْسَ فَنَاءُ الدُّنْيَا بَعْدَ ابْتِدَاعِهَا بِأَعْجَبَ مِنْ إِنْشَائِهَا وَ اخْتِرَاعِهَا وَ كَيْفَ وَ لَوِ اجْتَمَعَ جَمِيعُ حَيَوَانِهَا مِنْ طَيْرِهَا وَ بَهَائِمِهَا وَ مَا كَانَ مِنْ مُرَاحِهَا وَ سَائِمِهَا وَ أَصْنَافِ أَسْنَاخِهَا وَ أَجْنَاسِهَا وَ مُتَبَلِّدَةِ أُمَمِهَا وَ أَكْيَاسِهَا عَلَى إِحْدَاثِ بَعُوضَةٍ مَا قَدَرَتْ عَلَى إِحْدَاثِهَا وَ لَا عَرَفَتْ كَيْفَ السَّبِيلُ إِلَى إِيجَادِهَا وَ لَتَحَيَّرَتْ عُقُولُهَا فِي عِلْمِ ذَلِكَ وَ تَاهَتْ وَ عَجَزَتْ قُوَاهَا وَ تَنَاهَتْ وَ رَجَعَتْ خَاسِئَةً حَسِيرَةً عَارِفَةً بِأَنَّهَا مَقْهُورَةٌ مُقِرَّةٌ بِالْعَجْزِ عَنْ إِنْشَائِهَا مُذْعِنَةٌ بِالضَّعْفِ عَنْ إِفْنَائِهَا وَ أَنَّهُ سُبْحَانَهُ يَعُودُ بَعْدَ فَنَاءِ الدُّنْيَا وَحْدَهُ لَا شَيْءَ مَعَهُ كَمَا كَانَ قَبْلَ ابْتِدَائِهَا كَذَلِكَ يَكُونُ بَعْدَ فَنَائِهَا بِلَا وَقْتٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حِينٍ وَ لَا زَمَانٍ عُدِمَتْ عِنْدَ ذَلِكَ الْآجَالُ وَ الْأَوْقَاتُ وَ زَالَتِ السِّنُونَ وَ السَّاعَاتُ فَلَا شَيْءَ إِلَّا الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ الَّذِي إِلَيْهِ مَصِيرُ جَمِيعِ الْأُمُورِ بِلَا قُدْرَةٍ مِنْهَا كَانَ ابْتِدَاءُ خَلْقِهَا وَ بِغَيْرِ امْتِنَاعٍ مِنْهَا كَانَ فَنَاؤُهَا وَ لَوْ قَدَرَتْ عَلَى الِامْتِنَاعِ لَدَامَ بَقَاؤُهَا لَمْ يَتَكَأَّدْهُ صُنْعُ شَيْءٍ مِنْهَا إِذْ صَنَعَهُ وَ لَمْ يَؤُدْهُ مِنْهَا خَلْقُ مَا خَلَقَهُ وَ بَرَأَهُ وَ لَمْ يُكَوِّنْهَا لِتَشْدِيدِ سُلْطَانٍ وَ لَا لِخَوْفٍ مِنْ زَوَالٍ وَ نُقْصَانٍ وَ لَا لِلِاسْتِعَانَةِ بِهَا عَلَى نِدٍّ مُكَاثِرٍ وَ لَا لِلِاحْتِرَازِ بِهَا مِنْ ضِدٍّ مُثَاوِرٍ وَ لَا لِلِازْدِيَادِ بِهَا فِي مُلْكِهِ وَ لَا لِمُكَاثَرَةِ شَرِيكٍ فِي شِرْكِهِ وَ لَا لِوَحْشَةٍ كَانَتْ مِنْهُ فَأَرَادَ أَنْ يَسْتَأْنِسَ إِلَيْهَا ثُمَّ هُوَ يُفْنِيهَا بَعْدَ تَكْوِينِهَا لَا لِسَأَمٍ دَخَلَ عَلَيْهِ فِي تَصْرِيفِهَا وَ تَدْبِيرِهَا وَ لَا لِرَاحَةٍ وَاصِلَةٍ إِلَيْهِ وَ لَا لِثِقَلِ شَيْءٍ مِنْهَا عَلَيْهِ لَمْ يُمِلَّهُ طُولُ بَقَائِهَا فَيَدْعُوَهُ إِلَى سُرْعَةِ إِفْنَائِهَا لَكِنَّهُ سُبْحَانَهُ دَبَّرَهَا بِلُطْفِهِ وَ أَمْسَكَهَا بِأَمْرِهِ وَ أَتْقَنَهَا بِقُدْرَتِهِ ثُمَّ يُعِيدُهَا بَعْدَ الْفَنَاءِ مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَيْهَا وَ لَا اسْتِعَانَةٍ بِشَيْءٍ مِنْهَا عَلَيْهَا.
📚نهج البلاغة، خطبه186
@Yekaye