✳️ توجه✳️
مطالب ذیل، در واقع مربوط به آیه بعد است که اشتباها در اینجا قرار داده شده است.
مطالب این آیه در آدرس زیر
http://yekaye.ir/ya-seen-36-71/
🔹ذلَّلْنا
▪️ماده «ذلل» را در اصل به معنای خضوع و خواری و نرمش به خرج دادن در برابر مافوق، و نقطه مقابل عزت دانستهاند
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص345؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص327)
🔖(در آیه ۱۴ همین سوره درباره «عرت» و ماده «عزز» بحث شد: جلسه 761 http://yekaye.ir/ya-seen-36-14/ )
▫️در هر صورت، این ماده برای هر گونه رام شدن و تسلیم بودن در برابر غیر به کار میرود، چنانکه حتی درباره میوههای بهشتی تعبیر شده است که «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» (إنسان/14)
▪️در تفاوت «ذُلّ» و «ذِلّ» گفتهاند که اولی در جایی است که این خوار و پست شدن از روی زور و اجبار باشد؛ اما دومی در جایی است که بعد از یک وضعیت سخت و دشوار، به وضعیت ذلیلانه برسد، خواه قهر و زوری در کار بوده باشد یا نباشد بدین جهت در تعبیر «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ» (إسراء/24) گفتهاند بدین معناست که خود را مانند کسی که به زور و اجبار مقهور گردیده در مقابل والدین خاضع گردان؛ در حالی که در تعابیری «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» (معارج/44)، «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ» (بقرة/61) «سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ» (أعراف/152) تاکید بر این خوار شدنی است که بعد از سختیهایی گریبانگیر آنان شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص330) چنانکه به جادهای که بر اثر کثرت عبور و مرور صاف شده «الطَّريق الذِلّ» گویند.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص345)
▪️و وقتی چارپای چموشی را رام میکنند میگویند «ذَلَّتِ الدّابة بعد شماس»، و به چنین چارپایی «ذَلُول» گفته میشود «لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ»(بقرة/71)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص330)
و برخی هم گفتهاند «ذلول» به معنای چارپایی است که «ذُلّ» و رام بودنش کاملا آشکار و واضح است.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص345)
و البته برخی هم گفتهاند که «ذلول» در جایی به کار میرود که شخص از روی میل و رغبت تسلیم دیگری شود و در برابر وی فروتنی کند، اما «ذلیل» در جایی است که این وضعیت به زور و اجبار رخ داده باشد
📚(الفروق في اللغة، ص245)
و بر این اساس، برخی «أذلّة» (أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرين؛ مائده/54) را جمعِ «ذلول» (و نه «ذلیل») دانستهاند.
▪️کلمه «ذلت» وقتی در جایی که خود شخص خویش را به فروتنی وادار سازد، بار معنایی مثبت دارد «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» (مائدة/54) چنانکه در مورد عبارت «فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا» (نحل/69) نیز گفته شده به معنای اینکه مسیر خدا را رام و بدون سرکشی و سختی بپیما؛ اما وقتی به عنوان امری بیرونی بر شخص عارض میشود «تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» (معارج/44)، «ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ» (بقرة/61) بار معنایی منفی و همراه با حقارت و تحقیر دارد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص330؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص327)
▪️«تذلل» در جایی است که خود شخص خود را در موقعیت ذلت و فرودستی قرار دهد ولی کلمه «ذلیل» نیز با اینکه به لحاظ لفظی فاعل است، اما به لحاظ معنایی مفعول است، یعنی در موردی به کار میرود که دیگری وی را در مقام فرودستی قرار داده باشد، بدین جهت تعبیر «متذلل» را در مقام مدح به کار میبرند، با این عنایت که کسی ابراز تواضع کند؛ اما کلمه «ذلیل» بار معنایی منفی دارد و هیچگاه در مقام مدح به کار نمیرود.
📚 (الفروق في اللغة، ص244)
🔶کلمه «ذلت» به لحاظ معنایی به کلماتی نظیر «تواضع» ، «صغار» (کوچکی و حقارت) و «خزی» (خواری) و «خضوع» نزدیک است اما تفاوتهای ظریفی نیز بین این کلمات هست:
🔸«تواضع» اذعان به قدرتِ کسی است که در برابرش ابراز فرودستی میشود، خواه آن شخص بر این متواضع قدرت داشته باشد یا خیر؛ اما «تذلل» اظهار عجز در برابر کسی است که در مقابل او ابراز فرودستی میشود؛ از این جهت در مورد یک سرور نسبت به زیردستانش، تعبیر «تواضع» به کار میرود اما تعبیر «تذلل» خیر.
📚 (همان)
🔸«صغار» اعتراف به ذلت و اقرار به آن و اظهار کوچکی کردن است؛ اما در کلمه «ذلیل» لزوما چنین اعترافی نهفته نیست؛ یعنی ممکن است کسی را ذلیل کنند اما وی اعتراف به ذلت نکند.
📚 (همان)
🔸«خزی» (خواری) ذلتی است که همراه با مفتضح و بیآبرو شدن باشد، یعنی خوار و زبون شدنی است که به زشتی عمل خود وی نیز ارتباط دارد، اما «ذلت» لزوما این گونه نیست.
📚(الفروق في اللغة، ص244)
🔸«خضوع» ابراز فروتنی است و میتواند با رغبت همراه باشد، اما «ذلت» تسلیم شدن و فروتنیای است که به زور و ناخواسته باشد.
📚 (همان)
📿ماده «ذلل» و مشتقات آن جمعا 24 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
👇ادامه توضیح کلمه «رکوبهم»👇
▪️این ماده وقتی به باب تفعیل میرود (في أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ؛ انفطار/8) به معنای سوار کردن و مستقر کردن امور بر روی همدیگر است و تعبیر «ترکیب اجزاء» از این جهت به کار رفته که گویی در «ترکیب» و شیء «مُرَکّب»، هر جزیی بر جزء دیگر سوار و مستقر شده است
📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص208)
📿ماده «رکب» و مشتقات آن جمعا 15 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖«رکوبهم»
▪️در اغلب قراءات مشهور به همین صورت «رَكُوبُهُم» قرائت شده؛ که اغلب بر این باورند که در اینجا «فَعول» به معنای «مفعول» است (= مرکوبهم)
▪️اما در برخی از قراءات اربعه عشر (حسن و اعمش) به صورت ««رُكُوبُهُم» قرائت شده، که «رَکوب» مصدر است و آن را غالبا به حذف مضاف (ذو رکوب = مرکوب) یا در تقدیر گرفتن یک عبارت (من منافعهم رکوبهم) دانستهاند؛
▪️همچنین در برخی قراءات غیر مشهور (قرائت عایشه و ابی بن کعب) و نیز در مصحف ابن مسعود به صورت «رَكُوبَتُهُم» آمده است که «فَعولة» به معنای «مفعولة» است (= مرکوبتهم)
📚مجمع البيان، ج8، ص676 ؛ البحر المحيط، ج9، ص82-83؛ معجم القراءات، ج7، ص519
@Yekaye
🔹ركُوبُهُمْ
▪️ماده «رکب» در اصل بر علوّ و برتری چیزی بر چیز دیگر📚 (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص432) ویا استقرار چیزی بر چیز دیگر 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص208) دلالت دارد.
▫️برخی بر این باورند که اصل این ماده برای سوار شدن بر پشت حیوانات بوده (وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَميرَ لِتَرْكَبُوها؛ نحل/8) که گاه برای سوار شدن بر کشتی (فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْک، عنکبوت/65؛ إِذا رَكِبا فِي السَّفينَةِ، کهف/71) نیز به کار میرفته است (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ؛ زخرف/12). 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص363) وتدریجا توسعه یافته و بر هر گونه استقراری به کار رفته است، چنانکه در آیه «لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ» (انشقاق/19) بر وضعیتی پس از وضعیت دیگر مستقر شدن دلالت دارد، [نه بر سواری گرفتن از چیزی.] 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص209)
▪️«راکب» به معنای شخصی است که سواره است و اغلب برای کسی که سوار بر شتر است به کار میرود؛ و جمع آن «رَکب» (الرَّكْبُ أَسْفَلَ مِنْكُمْ؛ أنفال/42) و «رُکبان» (فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً؛ بقرة/239) و «رُکوب» میباشد 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص363)
▫️و برخی بر این باورند که «رُکبان» و «ارکوب» برای کسانی به کار میرود که بر حیوانات (اسب و شتر و قاطر و ...) سوار شدهاند؛ اما برای کسانی که بر کشتی سوار شدهاند تعبیر «رَکّاب» به کار برده میشود 📚(كتاب العين، ج5، ص363) و البته «رُکوب» به معنای مصدر (سوار شدن: يومَ رُكُوبِ الخليفةِ في زينتِهِ؛ 📚الطراز الاول، ج2، ص84) هم به کار رفته است.
▪️«رَکوب» در اصل مصدر است 📚(مجمع البيان، ج8، ص676)
▫️اما بسیاری آن را به معنای اسم مفعول دانستهاند، چنانکه «طریقٌ رَکوب» به معنای راهی است که بر اثر رفت و آمد هموار شده باشد 📚(تهذیب اللغة، ج10، ص125) و گفتهاند که این کلمه برای «مرکوب» [= سواری] هایی که کاملا رام و در اختیار هستند به کار میرود. 📚(كتاب العين، ج5، ص364؛ النهاية، ج2، ص256؛ البحر المحيط، ج9، ص82) که جمعِ آن «رکائب» است 📚(الجدول فی اعراب القران الکریم؛ ج23، ص34)
▫️ اما برخی همچنان بر این باورند که اتفاقا در آیه «وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ» (یس/72) «فعول» در همان معنای حقیقیاش– و نه معنای اسم مفعول – به کار رفته و اشاره است به اینکه به واسطه آفرینش و در اختیار انسان قرار گرفتن این چارپایان اهلی است که «راکب» و سواره بودن انسانها ممکن و متحقق میشود. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص209)
▪️چنانکه در «اختلاف قرائت» در ادامه میآید کلمه «رکوب» در این آیه به صورت «رکوبة» هم قرائت شده؛
و در تفاوت این دو، از نحویون کوفه نقل شده که وزن «فَعول» برای وصفِ یک امر مونث، گاه با حرف تاء تانیث میآید و گاه بدون آن (امرأة صبور و شكور؛ شاة حلوبة، و ناقة ركوبة)؛ و هدف از آن، تفاوت گذاشتن موردی است که «فعل» برای موصوف و نشات گرفته از خود وی باشد، با موردی که فعل بر موصوف واقع شده باشد؛ اما نحویون بصره بر این باورند که حرف «ة» به خاطر نسبت حذف شده؛
و همچنین از ابوعبیده نقل شده که «رکوبة» هم برای واحد به کار میرود و هم برای جماعت؛ اما «رکوب» فقط برای جمع به کار میرود
📚(إعراب القرآن (نحاس)، ج3، ص274)
▪️«رِکاب» در اصل مصدر است که به صورت اسم (به معنای مرکوب [= آنچه بر آن سوار میشوند] و مرکَب [= محل سواری دادن]) به کار رفته، به خود حیواناتی که بر آن سوار میشوند و بار میبرند گفته میشود، که به نحو خاص در مورد «شتران» به کار برده میشود؛ و این تعبیری است که برای حالت جمع به کار میرود📚 (كتاب العين، ج5، ص364) چنانکه در آیه «فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ» (حشر/6) کلمه «خیل: اسبها» از جهت اینکه سوارکاران بر آن سوار میشوند و به دشمن حمله میکنند مد نظر است؛ و «رکاب: شترها» از این جهت که بارها و مایحتاج سپاه را حمل میکنند. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص209)
▪️کلمه «ارتکاب» به معنای انجام دادن کاری است از این جهت که وقتی کسی کاری را انجام میدهد گویی بر آن سوار و مسلط شده است.
▪️«متراکب» به چیزی گویند که قسمتهایی از آن بر قسمتهای دیگر سوار شده باشد (فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً؛ أنعام/99) (مفردات ألفاظ القرآن، ص363) و برخی گفتهاند که «متراکب» به چیزی گفته میشود که استقرار آن بر چیز دیگر تداوم داشته باشد و در این آیه نیز چون دانههای سنبل همواره روی همدیگر هستند این تعبیر به کار رفته است.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص208)
@Yekaye
👇ادامه مطلب👇
🔹فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها یأْكُلُونَ
▪️«من» در این دو جمله
▫️میتواند «من» نشویه یا بیانیه باشد (یعنی هم سواریشان از اینهاست و هم خوردنشان)
▫️و میتواند «من» تبعیضیه باشد (یعنی از برخی از اینها سواری میگیرند و از برخی از اینها میخورند).
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع از پدرشان روایت شده است که:
حضرت علی ع وقتی چارپایش سرکشی میکرد میفرمود:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِكَ، وَ مِنْ تَحْوِيلِ عَافِيَتِكَ، وَ مِنْ فَجْأَةِ نَقِمَتِكَ»
خدایا ! به تو پناه میبرم از زوال نعمتت و از اینکه عافیتت رویگردان شود و از اینکه نقمت و سختی به یکباره هجوم آرد.
📚قرب الإسناد، ص84
هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: وَ حَدَّثَنِي جَعْفَرٌ، عَنْ أَبِيهِ قَالَ:
كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا عَثَرَتْ بِهِ دَابَّتُهُ قَالَ:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِكَ، وَ مِنْ تَحْوِيلِ عَافِيَتِكَ، وَ مِنْ فَجْأَةِ نَقِمَتِكَ»
@Yekaye
☀️2) از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند:
بوی خوش، «نُشرَة» [= مرهم شفابخش و چیزی که مانع بیماری میشود] است؛ عسل، نشرة است؛ سواری، نشره است؛ و نگاه به سرسبزی، نشره است.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص40؛ نهجالبلاغه، حکمت 400
حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الشَّاهِ الْفَقِيهُ الْمَرْوَزِيُ بِمَرْوَرُودَ فِي دَارِهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ النَّيْسَابُورِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرِ بْنِ سُلَيْمَانَ الطَّائِيُ بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي فِي سَنَةِ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع سَنَةَ أَرْبَعٍ وَ تِسْعِينَ وَ مِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ:
الطِّيبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْخُضْرَةِ نُشْرَة.
@Yekaye
☀️3) الف.
ابوذر روایت کرده که شنیدم که پیامبر ص فرمود:
همانا هر چارپایی میگوید: خدایا مالک راست [کردار] و نیکویی روزیام کن که مرا سیر و سیراب کند و بیش از تحملم باری بر دوشم نگذارد.
📚مكارم الأخلاق، ص262
رُوِيَ عَنْ أَبِي ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ:
إِنَّ الدَّابَّةَ تَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي مَلِيكَ صِدْقٍ يُشْبِعُنِي وَ يَسْقِينِي وَ لَا يُحَمِّلُنِي مَا لَا أُطِيقُ.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است:
هیچکس نیست که چارپایی خریداری کند مگر اینکه آن چارپا گوید: خدایا او را نسبت به من رحیم و مهربان قرار بده!
📚مكارم الأخلاق، ص262
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ:
مَا اشْتَرَى أَحَدٌ دَابَّةً إِلَّا قَالَتِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ بِي رَحِيماً.
@Yekaye
☀️4) الف.
محمد بن سنان نامهای به امام رضا ع مینویسد و در آن مسائلی را پرسید و امام ع پاسخ دادند. در فرازی از پاسخ امام آمده است:
و خداوند متعال گاو و گوسفند و شتر را حلال کرد به خاطر کثرت آنها و امکان یافتن آنها؛ و گاو وحشی [= گاومیش] و سایر حیوانات وحشیای را که خورده میشود حلال کرد چرا که غذای آنها نه ناخوشایند است و نه حرام، و نه برای خودشان مضر است و نه برای انسان، و نه در خلقتشان امر نامطلوبی هست.
📚علل الشرائع، ج2، ص561
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الرَّبِيعِ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ:
أَحَلَّ اللَّهُ تَعَالَى الْبَقَرَ وَ الْغَنَمَ وَ الْإِبِلَ لِكَثْرَتِهَا وَ إِمْكَانِ وُجُودِهَا وَ تَحْلِيلِ بَقَرِ الْوَحْشِ وَ غَيْرِهَا مِنْ أَصْنَافِ مَا يُؤْكَلُ مِنَ الْوَحْشِ الْمُحَلَّلَةِ لِأَنَّ غِذَاءَهَا غَيْرُ مَكْرُوهٍ وَ لَا مُحَرَّمٍ وَ لَا هِيَ مُضِرَّةٌ بَعْضُهَا بِبَعْضٍ وَ لَا مُضِرَّةٌ بِالْإِنْسِ وَ لَا فِي خَلْقِهَا تَشْوِيهٌ.
☀️ب. از امام صادق ع از پدرشان روایت شده که از حضرت علی ع درباره گوشت فیل و خرس و میمون سوال شد. فرمودند:
اینها از آن دسته از چارپایانی که گوشتشان خورده میشود [= حلال گوشت] ، نیستند.
📚تفسير العياشي، ج1، ص290
عَنْ وَهْبِ بْنِ وَهْبٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ عَلِيّاً سُئِلَ عَنْ أَكْلِ لَحْمِ الْفِيلِ وَ الدُّبِّ وَ الْقِرْدِ فَقَالَ:
لَيْسَ هَذَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ الَّتِي تُؤْكَل.
@Yekaye
یک آیه در روز
821 ) أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُو
.
1⃣ «أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»
بعد از اینکه در چند آیه قبلتر هشدار داد که اگر بخواهیم بیناییشان را میگیریم، آنها را مسخ میکنیم؛ و یادآوری کرد که آنان میبینند که با افزایش عمر، آنان را در سراشیبی ضعف میاندازیم، و در همه اینها نیاز شدید ما به خداوند را گوشزد کرد،
اکنون سراغ یکی از امکاناتی که در عالَم و بیرون از وجود انسانها در اختیارِ آنان قرار داده و این نیاز را کاملاً ملموس میسازد، میآید:
در چند آیه به چارپایانی خدا خداوند برای انسان آفریده، میپردازد:
چارپایانی که انسانها کاملا خود را مالک و اختیاردار آنها فرض میکنند،
از آنان سواری میگیرند،
از گوشتشان تغذیه میکنند؛
از شیرشان میآشامند
و منافع دیگری که از اینها عاید انسانها میشود.
💠تذکر #اخلاقی
امروزه به نظر میرسد که برای مرکب سواری چندان نیازی به حیوانات نداریم،
اما همچنان گوشت و شیر آنها از مهمترین مواد غذایی ما محسوب میشود و همچنان پوست و پشم آنان از مهمترین مواد اولیه پوشاک ماست.
آیا اینها را میبینیم و واقعا متوجه این نعمتها هستیم؟
@Yekaye
یک آیه در روز
821 ) أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُو
.
2⃣ «أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ ... أَنْعاماً»
انسان مىتواند براى شناخت قدرت خدا، از توجّه به موجوداتى كه در دسترس اوست كمك بگيرد.
📚(تفسير نور، ج9، ص559)
@Yekaye
یک آیه در روز
821 ) أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُو
.
3⃣ «أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»
تعبیر «ما عملت ایدینا» یعنی «به دست خودمان» . میدانیم که همه آفریدههای خدا و همه حیوانات به دست قدرت خدا آفریده شدهاند.
اما کاربرد این تعبیر در مورد «چارپایان» حکایت از عنایت خاصی در مورد آنان است؛ آن چیست؟
🍃الف. خداوند حیوانات فراوانی آفریده، اما در این میان، حیواناتی را به نحوی آفریده که همگان نام آنان را حیوانات اهلی گذاشتهاند، یعنی اساساً آنان را به نحوی آفریده که در برابر انسان رام باشند و خود را در اختیار انسان قرار دهند؛ و از سوی دیگر، بقدری آنان را متناسب با نیازهای ما آفریده که ما کاملا در مورد آنان – برخلاف سایر حیوانات – احساس مالکیت میکنیم و جالب است که این احساس مالکیت را نسبت به اغلب حیوانات نداریم.
(در این برداشت، حرف «فـ» در ابتدای جمله «فهم لها مالکون» دارد میگوید چون به دست خودم آفریدم شما توانستید مالک آنها شوید؛ و اگر این عنایت ویژه نبود، آنان همانند سایر حیوانات وحشی میبودند که نمیتوانستید آنها را راه در اختیار گیرید)
🍃ب. گویی خداوند میخواهد بفرماید من که انسان را خلیفه در زمین قرار دادم، خودم به دست خود چیزهای خاصی را هم در زمین برای او آفریدم که معلوم شود که این را بر بقیه زمینیان برتری دادهام.
🍃ج. میخواهد اشاره کند که آفرينش خداوند ابتكارى است نه تقليدى.
📚(تفسير نور، ج9، ص559)
د. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
821 ) أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُو
.
4⃣ «أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»
مقصود از «مالکون» در اینجا چیست؟
🍃الف. «مالک» از کلمه «مِلک» و به همان معنای صاحب یک چیز است؛ و از این جهت تعبیر «مالک» را به کار برده که انواع منافع از آنها عاید انسان میشود.
📚(مجمع البيان، ج8، ص676)
🍃ب. «مالک» از کلمه «مُلک» و به معنای مسلط و حاکم بر آنهاست، از این جهت که این حیوانات هستند که رام انسان میباشند و وحشی نیستند.
📚(مجمع البيان، ج8، ص676)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
821 ) أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُو
.
5⃣ «خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیدینا أَنْعاماً»
در آیه 35 این سوره اشاره شد که در توليد گياهان و ميوهها، انسان نقشى دارد (لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ)،
[ولى در اینجا توجه داده که خداوند به دست خود آفرید، یعنی] در آفرينش چهارپايان، انسان نقشى ندارد.
و از نشانه هاى لطف خداوند همين بس كه انسان در پيدايش این حيوانات نقشى ندارد، ولى به راحتى مالك آنها مىشود.
📚(تفسير نور، ج9، ص560)
@Yekaye
822 ) وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها یأْكُلُونَ
〽️ترجمه
و آنها را برایشان رام گرداندیم؛ پس، از آنهاست سواری گرفتنشان، و از آنها میخورند.
سوره یس (36) آیه 72
1397/6/27
7 محرم 1440
@Yekaye
کلمات مربوط به این آیه اشتباهاً دیروز در کانال بارگذاری شد.
شروع مطلب از لینک زیر
https://eitaa.com/yekaye/2654
همچنین با توجه به تشابه مضمون دو آیه
احادیثی که برای این آیه تهیه شده بود اشتباها در بحث آیه قبل قرار داده شد و از این رو احادیثی که برای آیه قبل تدارک دیده شده بود را در اینجا میآوریم
☀️1) روایت شده است که یکبار امام صادق ع در سفر بودند که به شخصی برخوردند که آثار غم و غصه در چهرهاش نمایان بود.
فرمودند: چه شده است؟
گفت: مرکب من سرکشی میکند و راه نمیرود.
حضرت فرمود: عجب! خوب این آیه را در گوش او بخوان: «آیا ندیدهاند که ما برای آنها به دست خویش چارپایانی آفریدیم تا آنان صاحب اختیارشان باشند؟! و آنها را برایشان رام گرداندیم؛ پس، از آنهاست سواریشان، و از آنها میخورند.»
📚طب الأئمة عليهم السلام، ص36
حَاتِمُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَزْدِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ الْمُقْرِئُ إِمَامُ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ قَالَ:
حَدَّثَنَا جَابِرُ بْنُ رَاشِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ: بَيْنَا هُوَ فِي سَفَرٍ إِذْ نَظَرَ إِلَى رَجُلٍ عَلَيْهِ كَآبَةٌ وَ حُزْنٌ؛ فَقَالَ مَا لَكَ؟
قَالَ دَابَّتِي حَرُونٌ.
قَالَ وَيْحَكَ اقْرَأْ هَذِهِ الْآيَةَ فِي أُذُنِهَا «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ وَ ذَلَّلْناها لَهُمْ فَمِنْها رَكُوبُهُمْ وَ مِنْها يَأْكُلُونَ».
@Yekaye
☀️2) از امام صادق ع روایت شده است:
هرکس که چارپایی را میخرد، سواریاش برای اوست و روزیاش را خدا میدهد.
📚مكارم الأخلاق، ص262
عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ:
مَنِ اشْتَرَى دَابَّةً كَانَ لَهُ ظَهْرُهَا وَ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا.
@Yekaye