823 ) وَ لَهُمْ فیها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ أَ فَلا یشْكُرُونَ
〽️ترجمه
و برایشان در آنها منافع و نوشیدنیهایی هست، آیا پس سپاس نمیگزارند؟
سوره یس (36) آیه 73
1397/7/28
8 محرم 1440
@Yekaye
🔹مَنافِعُ
▪️«نفع» در مقابل «ضرر» است (لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا؛ أعراف/188) و به معنای هر آن چیزی است که به وسیله آن به چیزی که خیر و مطلوب است میتوان رسید
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص819)
ویا به تعبیر دیگر، به معنای خیری است که برای کسی یا چیزی حاصل میشود
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج12، ص202)
▪️و در تفاوت «خیر» با «منفعت» گفتهاند که کلمه خیر فقط در مورد منافعی که اخلاقاً هم خوب باشد به کار میرود اما کلمه منفعت در مورد گناهان و معصیت هم – اگر به نظر شخص سودی در آن باشد – به کار میرود چنانکه در قرآن کریم هم آمده است «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما» (بقره/219)
📚(الفروق في اللغة، ص190)
▪️همچنین قبلا اشاره شد که «خسر» معادل فارسی آن، «زیان» و در نقطه مقابل «سود» (ربح) است و از این جهت با «ضرر» که در مقابل «نفع» است، متفاوت میباشد.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۳، ص۵۵).
▪️ماده «متع» نیز در اصل بر منفعت و بهرهوری دلالت دارد ؛ و در تفاوتش با نفع، برخی گفتهاند نفعی است که مدتی ادامه داشته باشد،
📚(معجم المقاييس اللغة، ج۵، ص۲۹۳)
و برخی گفتهاند نفع و منفعتی است که همراه با لذت و رفع حاجت باشد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۱۱، ص۱۵)
مخصوصا اگر انسان لذتش را زود درک کند مانند لذت پولدار شدن؛ در حالی که نفع در جایی که برای رسیدن به لذت باید صبر کرد نیز به کار میرود
📚 (الفروق في اللغة، ص۱۹۱)
📿ماده «نفع» (به دو صورت فعل، و یا مصدر: نفع، منفعت) جمعاً 50 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹مَشارِبُ
▪️ماده «شرب» به معنای نوشیدن کلمه معروفی است، که در مقابل «أکل: خوردن» و برای تناول مایعات (چیزی که خوردنش نیاز به جویدن ندارد) به کار میرود
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص30)؛
و این نوشیدن هم منحصر به آب نیست، بلکه نوشدنی هر چیز مایعی – حتی عسل - را شامل میشود (وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ .... يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ؛ نحل/69) و بر این اساس «شراب» را میتوان به «نوشیدنی» ترجمه کرد. و این تعبیر هم برای نوشیدنیهای بهشتیان (وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً؛ إنسان/21) و هم جهنمیان (لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمِيمٍ؛ یونس/4) به کار رفته است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
▪️«شُرب» (= نوشیدن) مصدر آن است (فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ؛ واقعة/55)
▪️اما «مَشرَب» (وَ لَهُمْ فيها مَنافِعُ وَ مَشارِبُ، یس/72؛ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ، بقره/60 و اعراف/160) هم به عنوان مصدر به کار میرود و هم اسم زمان (زمان نوشیدن) و هم اسم مکان (مکان نوشیدن)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
و برخی گفتهاند این کلمه علاوه بر اینکه به معنای مصدر و موضع نوشیدن به کار میرود به معنای وجه و سمتی که از آن سمت مینوشند نیز به کار میرود
📚(معجم المقاييس اللغة، ج3، ص267)
▪️«شِرب» (هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ، شعراء/155؛ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ، قمر/28) به معنای نصیب و سهمی است که هر کسی از نوشیدن میبرد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
▪️درباره تعبیر «اشراب» بویژه در آیه «وَ أُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ: در دلهایشان [محبت] گوساله اشراب شد» (بقرة/93) برخی گفتهاند کاربرد مجازی است و محبتی که در جای گرفته تشبیه به نوشیدنی شده که در درون بدن نفوذ میکند و این تعبیر از اینکه مستقیما بگویند «محبت گوساله در دلشان نفوذ کرد»، بلیغتر است
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448؛ معجم المقاييس اللغة، ج3، ص267)
و برخی بر این باورند که ماده «شرب» اختصاص به نوشیدنیهای مادی ندارد، بلکه اعم از مادی و معنوی است و کلمه «اشراب» در جایی به کار میرود که این نوشیدن و نفوذ کردن درون شخص به نحو طبیعی نبوده باشد
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج6، ص30)
البته این سخن هم نقل شده که این تعبیر، از تعبیر «أَشْرَبْتُ البعير» (به معنای اینکه ریسمان را در گردن شتر محکم کردم) اقتباس شده و میخواهد بگوید که محبت آن گوساله همانند ریسمانی دلهای آنان را کاملا بسته بود.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص448)
📿ماده «شرب» 39 مورد در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹یشْكُرُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ «شُکر» را به معنای «شناخت احسان» معرفی کردهاند که منظور، نه شناخت ذهنی محض، بلکه شناختی است که انسان متناسب با آن عمل کند که شاید تعبیر «قدرشناسی» برای این نوع شناخت مناسبتر باشد؛
لذا بسیاری از اهل لغت، «شکر» را به مدح و ثنای شخصی که نیکیای در حق ما انجام داده، دانستهاند؛.
▪️در تفاوت شکر و حمد گفتهاند: شکر در جایی است که حتما نعمتی داده شده و از آن تشکر شود، اما حمد در غیر آن هم به کار میرود؛ زیرا شکر فقط بر افعال است؛ اما حمد هم در مورد افعال و هم در مورد صفات است. در واقع، شکر بر اساس نعمت است و حمد بر اساس حکمت؛
همچنین، نقطه مقابل حمد، «ذم» (سرزنش و مذمت کردن) است؛ ولی نقطه مقابل شکر، «کفران» و ناسپاسی است.
▪️واضح است که وقتی شکر به خداوند نسبت داده میشود، به معنای پاداشی است که خداوند در مقابل کارهای بندگان به آنها میدهد.
📿جلسه ۱۶۳ http://yekaye.ir/al-isra-017-019/
@Yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
رسول الله ص روالش چنین بود که طعامی نمیخورد یا نوشیدنیای نمیآشامید مگر اینکه میفرمود:
«اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَبْدِلْنَا بِهِ خَيْراً مِنْهُ: خدایا به ما در مورد آن برکت بده و [سهم] ما را بواسطه آن به بهتر از آن، تبدیل فرما»
جز در مورد شیر، که در این مورد میفرمود:
«اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ: خدایا به ما در مورد آن برکت بده و بر [سهم] ما از آن بیفزا»
📚الكافي، ج6، ص336
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْمُسْلِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَمْ يَكُنْ رَسُولُ اللَّهِ ص يَأْكُلُ طَعَاماً وَ لَا يَشْرَبُ شَرَاباً إِلَّا قَالَ «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ أَبْدِلْنَا بِهِ خَيْراً مِنْهُ» إِلَّا اللَّبَنَ، فَإِنَّهُ كَانَ يَقُولُ «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِيهِ وَ زِدْنَا مِنْهُ».
@Yekaye
☀️2) از پیامبر اکرم ص روایت شده است:
به زنان باردارتان شیر بنوشانید که بر عقل طفل میافزاید.
📚مكارم الأخلاق، ص194
مِنَ الْفِرْدَوْسِ قَالَ النَّبِيُّ ص:
أَطْعِمُوا نِسَاءَكُمُ الْحَوَامِلَ اللُّبَانَ فَإِنَّهُ يَزِيدُ فِي عَقْلِ الصَّبِيِّ.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
هر چیزی که گوشتش حلال است، در پوشیدن پوست آن در صورتی که ذبح شرعی شده، و نیز [استفاده از] پشم و مو و کُرک آن مشکلی نیست؛ و اگر پشم و مو و پر و کرک، از آن حیوانی باشد که مرده ویا غیرمرده به ذبح شرعی باشد باز هم در پوشیدن آن و نماز خواندن با آن مشکلی نیست.
📚تحف العقول، ص338؛ دعائم الإسلام، ج2، ص160
روي عن الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد ع:
كُلُّ شَيْءٍ يَحِلُّ لَحْمُهُ فَلَا بَأْسَ بِلُبْسِ جِلْدِهِ الذَّكِيِّ مِنْهُ وَ صُوفِهِ وَ شَعْرِهِ وَ وَبَرِهِ وَ إِنْ كَانَ الصُّوفُ وَ الشَّعْرُ وَ الرِّيشُ وَ الْوَبَرُ مِنَ الْمَيْتَةِ وَ غَيْرِ الْمَيْتَةِ ذَكِيّاً فَلَا بَأْسَ بِلُبْسِ ذَلِكَ وَ الصَّلَاةِ فِيه.
@Yekaye