🔹شَهْوَةً
▪️ماده «شهو» و کلمه «شهوة» به معنای
▫️اشتیاق نفس به چیزی
📚(المصباح المنير، ج1، ص326)
▫️و رغبت شدید از جانب نفس به امری که آن را ملایم با خود میداند
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص175)
▫️و به تعبیر دیگر، برکنده شدن نفس است به سوی چیزی که دلش میخواهد
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص468)
▫️ و اینکه نفس چیزی را به خاطر لذتی که در آن هست بخواهد.
📚 (مجمع البیان، ج4، ص684)
▪️«شهوة» در اصل مصدر ثلاثی مجرد است که جمع آن «شهوات» میشود
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص175)؛
▫️والبته گاه در مورد چیزی که متعلق شهوت و میل قرار گرفته و یا در مورد قوهای که انسان را به سوی شهوات میراند نیز به کار میرود، چنانکه در آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ» (آل عمران/14) هر دو معنا محتمل است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص469)
▪️این ماده وقتی به باب افتعال میرود (اشتهاء) دلالت می کند بر مطاوعه (= پذیرش) و اختیار و برگزیدن امری که مورد رغبت قرار گرفته؛ و چهبسا بتوان گفت که هرجا که رغبت شدید و تمایل اکیدی در کار باشد تعبیر «اشتها» به کار می رود: «وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ» (فصلت/31) «هُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ» (انبیاء/102)
📚(التحقيق، ج6، ص175 و 176)
💠«شهوت» و «اشتهاء» در قرآن
📿ماده «شهو» و مشتقات آن جمعا 13 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
▪️در کاربردهای قرآنی این واژه همواره برای لذات مادی و دنیویای که غالبا پیروی آنها با مذمتی همراه بوده از فعل ثلاثی مجرد و به صورت مصدر (شهوة) استفاده شده:
🔸زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (آل عمران/14)
🔸يُريدُ الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَميلُوا مَيْلاً عَظيماً (نساء/27)
🔸إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ (آل عمران/81 و نمل/55)
🔸فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ (مریم/59)
▪️ولی درباره لذائذ اخروی (خواه آنچه به افراد میرسد یا لذایذ اخرویای که از برخی افراد دریغ میشود) همواره به صورت فعل، آن هم در باب افتعال (اشتهی، یشتهی) استفاده شده است:
🔸لا يَسْمَعُونَ حَسيسَها وَ هُمْ في مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (انبیاء/102)
🔸وَ حيلَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ ما يَشْتَهُونَ كَما فُعِلَ بِأَشْياعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كانُوا في شَكٍّ مُريبٍ (سبأ/54)
🔸لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي أَنْفُسُكُمْ (فصلت/31)
🔸فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ (زخرف/71)
🔸وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ (طور/22)
🔸وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ (واقعه/21)
🔸وَ فَواكِهَ مِمَّا يَشْتَهُونَ (مرسلات/42)
▪️و تنها یک مورد هست که درباره دلخواههای دنیوی از فعل «یشتهی» استفاده شده است:
🔸وَ يَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَناتِ سُبْحانَهُ وَ لَهُمْ ما يَشْتَهُونَ (نحل/57)
▪️مرحوم مصطفوی در تفاوت شهوات دنیوی و اشتهاهای اخروی چنین توضیح داده که اولی دلخواهی است که باید برایش تلاش کرد و آن را به دست آورد (بویژه کلمه «اتبعوا الشهوات» قابل توجه است)؛ اما دومی دلخواههایی است که حاضر و آماده و بالفعل است و تلاشی نیاز ندارد
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج6، ص177)؛
▫️و بعید نیست که بتوان همین را ضابطه تفاوت این دو واژه دانست؛ چنانکه در تنها موردی هم که درباره دنیا آمده، مصداقش آن چیزی است که دارند (دختران را برای خدا قرار میدهند و برای آنان پسران است که بدان میل دارند)
🔹نقش نحوی «شَهْوَةً»
احتمالات متعددی برای نقش نحوی «شهوة» در این آیه مطرح است:
🔺حال باشد؛ یعنی: سراغ مردان میروید در حال شهوت.
📚(حوفی و ابنعطیه، به نقل از البحر المحیط، ج5، ص100)
🔺مفعول له باشد، یعنی به خاطر شهوت (برای شهوترانی) دنبال مردان میروید.
📚(ابوالبقاء و زمخشری، به نقل از البحر المحیط، ج5، ص100)
@Yekaye
🔹مِنْ دُونِ النِّساءِ
به لحاظ نحوی، این عبارت
▪️میتواند حال باشد، یعنی «در حالی که زنان را رها کردهاید»
📚 (البحر المحیط، ج5، ص100)؛
▪️و میتوان آن را جار و مجرور را متعلق به «شهوة» دانست، یعنی «شهوتِ به غیر زنان»
📚(حوفی، به نقل از البحر المحیط، ج5، ص100)؛
که اگر این طور باشد، عبارت «شهوةً من دون النساء» چهبسا بتوان گفت که این تعبیر معادل اصطلاح امروزیِ «همجنسگرایی» (میل مرد به غیر زن، میل به همجنس) میباشد!
@Yekaye
🔹مُسْرِفُونَ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «سرف» در اصل به معنای «از حد و اندازه تجاوز کردن» است،
این ماده گاه در معنای «مورد غفلت قرار دادن» به کار می رود و مثلا می گویند «مررت بكم فَسَرَفْتُكُم: از شما عبور کردم و شما را نشناختم و غفلت ورزیدم»
▫️و برخی توضیح داده اند که این معنا هم ناشی از این است که در آن حد و محلی که باید توقف می کرده، نایستاده و از آن حد عبور کرده است
▫️ویا از این باب که چیزی را در غیر جایگاه مناسب خود قرار داده
▫️ویا از این باب که یکی از موجبات اسراف، جهل و غفلت میباشد.
▫️همچنین برخی افزودهاند که «اسراف» نه برای هر گونه خروج از حد، بلکه برای خروج از حدی که به فساد منجر شود، به کار میرود.
▪️این کلمه نقطه مقابل «میانهروی» (= اقتصاد) بوده و در مورد هر گونه کار انسان که از حد اعتدال خارج شود به کار میرود، هرچند مورد استعمالش در خصوص «خرج کردن» بیشتر است (وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً؛ فرقان/۶۷).
▪️این ماده در قرآن کریم همواره در باب افعال به کار رفته است، و اسم فاعل آن «مُسْرِف» می باشد (وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ؛ انعام/۱۴۱ و اعراف/۳۱)
🔖جلسه 766 http://yekaye.ir/ya-seen-36-19/
✅قبلا درباره «اسراف» از منظر قرآن کریم (در جلسه 766، تدبر7) توضیحاتی تقدیم شد که به مناسبت این آیه، تکرار آنها مفید به نظر میرسد👇
@Yekaye
📝 مسرف واقعی از منظر قرآن کریم کیست؟
▪️معنای رایج کلمه اسراف، زیادهروی، و رعایت نکردن حد و اندازه در خرج کردن است:
«وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً» (فرقان/۶۷)
▪️اگر چه آنچه ابتدا از این کلمه به ذهن خطور میکند، بیش از مقدار نیاز مصرف کردن، و زیادهروی شخصی در خرج کردن است
(كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ؛ اعراف/۳۱)،
▫️اما قرآن به ما میآموزد که از حیث اجتماعی نیز هرگونه تجاوز به حقوق دیگران مصداق اسراف است
«وَ ابْتَلُوا الْيَتامى … فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْكُلُوها إِسْرافاً» (نساء/۶)؛
▫️بلکه کسی که حقی که خداوند برای نیازمندان مقرر کرده ادا نمیکند، مسرف دانسته میشود
«كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ» (انعام/۱۴۱)
▪️البته در بالا اشاره شد که علیرغم فراوانیِ استعمال این ماده در خصوص «خرج کردن»، اما معنای اصلی این ماده، هرگونه زیادهروی و «از حد و اندازه تجاوز کردن» است، و هر گونه کار انسان، که از حد اعتدال خارج شود، اسراف است؛
و شاید بدین جهت است که در قرآن کریم، هر گناهی که نوعی عبور از حد و اندازهای که خداوند مقرر فرموده، نیز مصداق اسراف معرفی شده است:
« قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا» (زمر/۵۳) و
«رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ إِسْرافَنا في أَمْرِنا» (آل عمران/۱۴۷)،
▫️و حتی اگر کسی در قصاص، بیش از افرادی را که واقعا قاتل بودهاند، به قتل برساند، مرتکب «اسراف» شده است
«وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ» (اسراء/۳۳)
▫️و ظاهرا در همین راستاست که قوم لوط «مسرف» خوانده شدند، چرا که از حدی که خداوند در نظام طبیعت برای روابط جنسی قرار داده، عبور کرده
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۰۸)
و برای اشباع غریزه جنسی، به جای رابطه با جنس مخالف، به سراغ همجنس خود میرفتند:
«إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»
📚(اعراف/۸۱ ؛ مسرف بودن قوم لوط در جای دیگری هم اشاره شده است: مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفينَ؛ ذاریات/۳۴)
▪️در بالا اشاره شد که یکی از معانیای که برای ماده «سرف» مطرح شده، جهالت و غفلت است؛
▫️و این معنا نیز در قرآن کریم مورد توجه بوده، و افرادی را که وقتی سختیها مرتفع می گردد خدا را فراموش میکنند مسرفانی خوانده که کارهای بدشان برایشان زینت داده شده است:
«وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (یونس/۱۲)
▫️شاید با همین ملاحظه است که در نگاه دینی، مساله اسراف در همین حد اعمال و کنشها باقی نمیماند، بلکه این غفلت و فراموشی یاد خدا، شخص را به ساحت کورباطنی و ایمان نیاوردن هم می کشاند:
«وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً وَ نحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَعْمَى؛ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنىِ أَعْمَى وَ قَدْ كُنتُ بَصِيرًا؛ قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى؛ وَ كَذلِكَ نَجْزي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّه» (طه/۱۲۴-۱۲۷)
▫️و بدین ترتیب، این امر یکی از عوامل اصلی مخالفت با انبیاء و بیاعتنایی به دعوت ایشان معرفی میشود:
«لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَيِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ» (مائده/۳۲) ؛
«قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ … قالُوا … بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» (یس/۱۵-۱۹)
▪️و البته این عناد آنان موجب نمیشود که خداوند ذرهای از ارائه حقایقی که باید به انسانها تذکر دهد، دست بردارد
«أَ فَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحاً أَنْ كُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفينَ» (زخرف/۵)
▪️هر چند که کسانی را که مسرفاند هدایت نخواهد کرد
«وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إيمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ إِنْ يَكُ صادِقاً يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» (غافر/۲۸)
👇ادامه توضیح «اسراف در قرآن»👇
ادامه توضیح اسراف در قرآن
▪️و همین روحیهشان را مایه گمراهی آنان قرار خواهد داد:
وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ في شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ (غافر/۳۴)
▪️بر همین اساس، فرعون، که دعوی خدایی میکرد و تسلیم حقیقت نمیشد، مظهر عالی مسرفان است:
« وَ إِنَّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفينَ» (یونس/۸۳) ، «مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كانَ عالِياً مِنَ الْمُسْرِفين» (دخان/۳۱)
▪️و بدین سبب است که اسراف ورزیدن،
▫️ هم در دنیا مایه هلاکت انسان میشود،
«ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفينَ» (انبیاء/۹)
▫️و هم در آخرت شخص را جهنمی میکند « أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ» (غافر/۴۰)
▪️پس،
اگر تحلیل درستی از اسراف و زیادهروی کردن داشته باشیم،
درمییابیم که این زیادهروی، صرفا مسالهای نیست که ضررش به خود شخص برگردد،
بلکه امری است که منجر به فساد در زمین میشود
▫️و بدین جهت است که باید بسیار مراقب باشیم که وضعمان طوری نشود که به خاطر فریفته شدن نسبت به برخی زرق و برقهای ظاهری، عملا کارمان به جایی برسد که خواسته یا ناخواسته، از کسانی پیروی کنیم که در منطق قرآن کریم «مسرف» اند:
«وَ لا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفينَ؛ الَّذينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ» (شعرا/۱۵۱-۱۵۲)
@Yekaye
☀️1) روایت شده است که امام رضا در فرازی از نامهای که در پاسخ سوالاتی که از ایشان شده بود مرقوم فرمودند نوشته بودند:
علت تحریم مرد بر مرد و زن بر زن به خاطر آن چیزی [اعضاء و اندامهایی] است که در زنان قرار داده شده و آنچه که مردان بر آن سرشته شدهاند؛ و نیز به خاطر این است که بههمدرآمیختن مردان با مردان و زنان با زنان، انقطاع نسل و فساد در تدبیر و خرابی دنیا را در پی خواهد داشت.
📚علل الشرائع، ج2، ص550
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الرَّبِيعِ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَی الرِّضَا ع كَتَبَ إِلَيْهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ:
عِلَّةُ تَحْرِيمِ الذُّكْرَانِ لِلذُّكْرَانِ وَ الْإِنَاثِ لِلْإِنَاثِ لِمَا رُكِّبَ فِي الْإِنَاثِ وَ مَا طُبِعَ عَلَيْهِ الذُّكْرَانُ وَ لِمَا فِي إِتْيَانِ الذُّكْرَانِ الذُّكْرَانَ وَ الْإِنَاثِ الْإِنَاثَ مِنِ انْقِطَاعِ النَّسْلِ وَ فَسَادِ التَّدْبِيرِ وَ خَرَابِ الدُّنْيَا.
@Yekaye
☀️2) روایت شده که از امام صادق ع درباره نزدیکی کردن با زنان از پشت سوال شد.
فرمودند در قرآن آیهای را نمیشناسم که آن را حلال کرده باشد جز یک آیه: «همانا شما درآیید به مردان به شهوت، به جای زنان.» (آل عمران/80)
📚تفسير العياشي، ج2، ص22
وَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ذُكِرَ عِنْدَهُ إِتْيَانُ النِّسَاءِ فِي أَدْبَارِهِنَّ فَقَالَ: مَا أَعْلَمُ آيَةً فِي الْقُرْآنِ أَحَلَّتْ ذَلِكَ إِلَّا وَاحِدَةً: «إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساء».
@Yekaye
☀️3) عطیه روایت کرده که نزد امام صادق درباره مردانی که مفعول واقع میشوند سوال کردم.
فرمود: خداوند کسی را خیری در او سراغ داشته باشد، به این بلا مبتلا نمیکند! همانا در پشت آنان رَحِمهای درهمریختهای هست و حیای پشت آنان همانند حیای زنان است؛ و فرزندی از ابلیس که به او زوال گفته میشود در آنان مشارکت کرده*؛ که هرکس از مردان که او در وی مشارکت کند مفعول واقع میشود و هریک از زنان که او در وی مشارکت کند، کسی است که زنان بر او وارد شوند» و هر یک از مردان که اهل این کار باشد هنگامی که به چهل سالگی برسد رهایش نکند و آنان بازماندگان «سدوم» [= شهر قوم لوط] هستند؛ و منظورم از اینکه بازماندگان آنهایند نه این است که از فرزندان آنها باشند، بلکه یعنی از طینت و سرشت آنان هستند.
گفتم: آیا همان سدومی که [با عذاب خدا] زیر و رو شد؟
فرمود: بله؛ آنجا چهار شهر بود: سدوم و صریم و لدماء و عُمَیراء ...
📚الكافي، ج5، ص549؛ علل الشرائع، ج2، ص552
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ بْنِ أَبِي مَنْصُورٍ عَنْ عَطِيَّةَ أَخِي أَبِي الْعُرَامِ قَالَ: ذَكَرْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمَنْكُوحَ مِنَ الرِّجَالِ.
فَقَالَ لَيْسَ يُبْلِي اللَّهُ بِهَذَا الْبَلَاءِ أَحَداً وَ لَهُ فِيهِ حَاجَةٌ إِنَّ فِي أَدْبَارِهِمْ أَرْحَاماً مَنْكُوسَةً وَ حَيَاءُ أَدْبَارِهِمْ كَحَيَاءِ الْمَرْأَةِ؛ قَدْ شَرِكَ فِيهِمُ ابْنٌ لِإِبْلِيسَ يُقَالُ لَهُ زَوَالٌ؛ فَمَنْ شَرِكَ فِيهِ مِنَ الرِّجَالِ كَانَ مَنْكُوحاً؛ وَ مَنْ شَرِكَ فِيهِ مِنَ النِّسَاءِ كَانَتْ مِنَ الْمَوَارِدِ ؛ وَ الْعَامِلُ عَلَى هَذَا مِنَ الرِّجَالِ إِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً لَمْ يَتْرُكْهُ؛ وَ هُمْ بَقِيَّةُ سَدُومَ أَمَا إِنِّي لَسْتُ أَعْنِي بِهِمْ بَقِيَّتَهُمْ أَنَّهُ وَلَدُهُمْ وَ لَكِنَّهُمْ مِنْ طِينَتِهِمْ.
قَالَ قُلْتُ سَدُومُ الَّتِي قُلِبَتْ؟
قَالَ هِيَ أَرْبَعُ مَدَائِنَ- سَدُومُ وَ صَرِيمُ وَ لَدْمَاءُ وَ عُمَيْرَاءُ ...
✳️ تبصره
در روایات توضیح داده شده که منظور از «شریک شدن شیطان در کسی»، مواردی است که افراد در هنگام زناشویی برخی از آداب دینی زناشویی را رعایت نمیکنند؛ و با این کارشان، شیطان را در ثمره کار خویش (یعنی در فرزندی که میآورند) شریک می گردانند.
@Yekaye
4) آیا #همجنسبازی و #همجنسگرایی شهوترانی است یا امری درونی و غیرارادی است؟
☀️الف. عمرو میگوید: امام باقر ع فرمود: به خدا سوگند بر پُشتیهای بهشتی تکیه نزند کسی که از پشت با او کاری میکنند!
گفتم: فلانی آدم عاقل و خردمندی است؛ ولی مردم را به خویش میخواند و خداوند او را مبتلا کرده است!
فرمود: آیا این کار را در مسجد جامع انجام میدهد؟!
گفتم: خیر.
فرمود: آیا جلوی درب منزلش انجام میدهد؟!
گفتم: خیر.
فرمود: پس کجا انجام میدهد؟!
گفتم: در خلوت و نهان.
فرمود: پس خداوند او را مبتلا نکرده است؛ او دنبال لذت بردن خویش است و چنین کسی بر پشتی بهشتی تکیه نزند.
✳️توضیح
ظاهرا او میخواهد بگوید این امری است که خدا در او قرار داده و در اختیار خودش نیست؛ حضرت هم با این سوالات وی را متوجه میکند که اگر امر غیراختیاری باشد در هر جایی از او سر میزند، همین که تنها در خلوت این کار را میکند نشان میدهد که محرک وی، نه امری غیرارادی، بلکه شهوترانی و لذتجوییِ وی بوده است.
☀️ب. و از امام صادق ع روایت شده است که:
در میان شیعیان ما، هر جور آدمی هم پیدا شود، کسی که دستش را برای گدایی دراز کند، پیدا نشود؛ و نیز کسی که [چشم] کبودِ سبزهرو [= کنایه از برخی خصلتها؛ طه/102] باشد؛ و نیز کسی که از پشت با او کاری کنند.
☀️ج. اسحاق بن عمار میگوید: به امام صادق ع عرض کردم این افراد همجنسگرا را میبینید که به این بلیه مبتلا شدهاند؛ گاهی فردی را میبینم که مومن است و به این بلیه مبتلا شده؛ اما مردم گمان میکنند که خداوند هیچکسی را که خیری در او سراغ داشته باشد به این بلا مبتلا نمیسازد.
بله، گاه فردی مبتلا میشود؛ اما به آنان مگو؛ چرا که این سخن شما مایه آسودگی خیال آنان میشود.
گفتم: فدایت شوم! آنان توان صبر کردن بر این امر را ندارند.
فرمود: آنان میتوانند صبر کنند ولیکن با این کار دنبال لذتجویی هستند.
✳️توضیح
در اینجا اسحاق بن عمار از روایاتی میپرسد که در میان مردم شیوع دارد و نمونهاش در بند الف گذشت. امام ع توضیح میدهند که راه نجات بر آنان بسته نیست؛ یعنی ممکن است شخصی مرتکب این کار شود ولی توبه کند و از این جهت مشمول کسانی نشود که خیری در آنان نیست؛ اما این را طوری بازگو نکن که افراد به این واقعیت (که اگر کسی این گونه بماند خیری در او نخواهد بود) بیاعتنا شوند و به امید اینکه بعدا توبه میکنند بیدغدغه به این کار روی آورند.
اسحاق در ادامه میخواهد انجام این کار توسط افرادی که وی آنها را مومن میداند توجیه کند و میگوید: این دست خودشان نیست؛ یک میل درونی در آنها هست و توان مقاومت در برابر آن را ندارند. حضرت هم در پاسخ، وجود چنین میلی را انکار نمیکنند؛ اما میفرماید توان مقاومت دارند (شبیه مضمونی که در حدیث ب گذشت) و علت اصلی اینکه آنان چنین بدعاقبت میشوند این است که دنبال لذتجوییشان هستند.
📚الكافي، ج5، ص550-551
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرٍو عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
أَقْسَمَ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا يَقْعُدَ عَلَى نَمَارِقِ الْجَنَّةِ مَنْ يُؤْتَى فِي دُبُرِهِ.
فَقُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فُلَانٌ عَاقِلٌ لَبِيبٌ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى نَفْسِهِ قَدِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ.
قَالَ فَقَالَ فَيَفْعَلُ ذَلِكَ فِي مَسْجِدِ الْجَامِعِ؟
قُلْتُ لَا.
قَالَ فَيَفْعَلُهُ عَلَى بَابِ دَارِهِ؟
قُلْتُ لَا.
قَالَ فَأَيْنَ يَفْعَلُهُ؟
قُلْتُ إِذَا خَلَا.
قَالَ فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَبْتَلِهِ هَذَا مُتَلَذِّذٌ لَا يَقْعُدُ عَلَى نَمَارِقِ الْجَنَّةِ.
☀️ب. أَحْمَدُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَا كَانَ فِي شِيعَتِنَا فَلَمْ يَكُنْ فِيهِمْ ثَلَاثَةُ أَشْيَاءَ مَنْ يَسْأَلُ فِي كَفِّهِ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهِمْ أَزْرَقُ أَخْضَرُ وَ لَمْ يَكُنْ فِيهِمْ مَنْ يُؤْتَى فِي دُبُرِهِ.
☀️ج. الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع هَؤُلَاءِ الْمُخَنَّثُونَ مُبْتَلَوْنَ بِهَذَا الْبَلَاءِ فَيَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُبْتَلًى وَ النَّاسُ يَزْعُمُونَ أَنَّهُ لَا يُبْتَلَى بِهِ أَحَدٌ لِلَّهِ فِيهِ حَاجَةٌ؟!
قَالَ نَعَمْ قَدْ يَكُونُ مُبْتَلًى بِهِ، فَلَا تُكَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ يَجِدُونَ لِكَلَامِكُمْ رَاحَةً.
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَإِنَّهُمْ لَيْسُوا يَصْبِرُونَ.
قَالَ هُمْ يَصْبِرُونَ وَ لَكِنْ يَطْلُبُونَ بِذَلِكَ اللَّذَّةَ.
@Yekaye
یک آیه در روز
852) 📖 إنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
.
1⃣ «إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»
این آیه در ادامه آیه قبل، نشان میدهد مهمترین گناه #قوم_لوط که حضرت لوط از آن در آیه قبل با تعبیر #الفاحشه یاد کرد این بود که مردانشان به جای اینکه روابط جنسی را با زنان انجام دهند، به سراغ مردان میرفتند؛
و این مطلب را با تاکیدات متعدد (هم حرف «إنّ» برای تاکید است و هم حرف «لـ» که بر روی فعل آمده است؛ و هم آوردن جمله به صورت جمله اسمیه) مورد تاکید قرار میدهد؛
یعنی دقیقا همان چیزی را که امروزه عدهای به نام #همجنسگرایی درصدد ترویج آن هستند و از کارهای شنیعِ این افراد به عنوان «حق #اقلیتهای_جنسی » دفاع میکنند❗️
این آیه بوضوح تمام نشان میدهد که:
🔹اولا آنچه قوم لوط انجام میدادند و مورد مؤاخذه شدید حضرت لوط بود، دقیقا همین #لواط و #ارتباط_شهوانی با #همجنس بود، نه چیزی دیگر؛ و
🔹ثانیا این کارشان به هیچ عنوان حقی برای آنان ایجاد نمیکرد؛ بلکه آنها با این کارشان مصداق «مسرف» یعنی کسی که «از حد و اندازهای که خداوند مقرر فرموده، تجاوز میکند و به حق خویش راضی نیست» معرفی شده است.
⛔️سوء استفاده #همجنسگرایان از قرآن⛔️
همجنسگرایان در دوره مدرن، فعالیتهایشان را از حوالی 1970 آغاز کردند و با جوسازیهای رسانهای توانستند در بسیاری از کشورهای غربی جو عمومی جامعه را از مخالفت با خویش بازدارند به این بهانه که اینها هم اقلیتی هستند که باید آزاد باشند❗️
یکی از مهمترین موانع ایشان، باورهای دینی جوامع بود.
اغلب انسانهایی که در کشورهای غربی (اروپا و آمریکا) زندگی میکنند متدین به یکی از ادیان ابراهیمی، بویژه دین مسیحیت هستند و در تمامی ادیان ابراهیمی، نهتنها عمل همجنسگرایانه (لواط) بشدت نهی شده؛ بلکه حکایت قوم لوط و عذابی که خداوند بر قوم لوط نازل کرد نیز به تفصیل مطرح شده است؛
از این رو، یکی از پروژه های آنان تحریف این داستان از معنای اصلیاش بود و بدین منظور از روشی که در یهودیان رایج است استفاده کردند (خاخامهای یهودی، علی رغم تصریحات کتاب مقدس،در آثار خود، گناه اصلی عذاب قوم لوط را اموری همچون برخورد بد آنان با غریبهها و ... اظهار می کردند، و نه لواط)؛
و این روشی بود که ابتدا در تحریف برداشت مسیحیت
📚(مثلا مقاله What does the Bible say about homosexuality نوشته Sam Allberry )
و سپس در تحریف داستان قرآن
📚 (مثلا مقاله what the Qur'an says about homosexuality که توسط یک موسسه دانماركي ضداسلامی حمایت از همجنسگرایان به نام EduDivers تهیه شده)
میتوان مشاهده کرد؛
و متاسفانه برخی از کسانی که خود را مسلمان میخوانند نیز سعی میکنند همان محتواها را - یعنی تردید انداختن در اینکه واقعا هدف از عذاب قوم لوط چه بوده - در مورد قرآن کریم تکرار کنند‼️
مثلا یکی از آنان مینویسد:
«در آنجا که لوط قوم خود را به علّت ارتکاب «کار زشت» یا «الفاحشه» مورد نکوهش قرار می دهد، مفسّران آن کار زشت یا «فاحشه» را معادل «عمل لواط» تفسیر میکنند. اما روایت قرآنی و نیز پارهای قرائن برون متنی نشان می دهد که قوم لوط مرتکب انواع گناهان فاحش میشدند، و هیچ دلیلی وجود ندارد که آن «فاحشه» را که عامل اصلی عذاب ایشان بوده است معادل عمل «همجنس گرایانه» در میان مردان قوم تلقی کنیم؛ از قضا از منظر قرآنی، در صدر گناهان قوم لوط کفرورزی و انکار نبوّت لوط و سایر پیامبران الهی قرار داشته است»
📚(#آرش_نراقی ، قرآن و مساله #حقوق_اقلیتهای_جنسی ، ص4)
و در ادامه به آیاتی که درباره تکذیب حضرت لوط توسط قومش سخن میگوید اشاره میکند، از جمله آیات 12 تا 14 سوره ص که فلسفه عذاب همه اقوام (از جمله قوم لوط) را تکذیب پیامبران معرفی میکند.
🤔در حالی که:
🔹اولاً تکذیب «پیامبر» چه معنایی دارد جز تکذیب پیام او؟
و چنانکه در جلسه قبل، تدبر 1 گذشت،
🔖https://eitaa.com/yekaye/3595
اتفاقا قرآن کریم از حضرت لوط ع، برخلاف سایر انبیاء، سخنی درباره مبارزه وی با کفرورزیدن و بتپرستی نقل نکرده است؛ و پیام اصلی او را همین «نهی از #لواط و عمل همجنسگرایانه» برشمرده است. آنگه چگونه از نازل شدن عذاب به خاطر تکذیب این پیامبر (یعنی تکذیب پیام او) نتیجه میگیرد که عذاب آنها ربطی به لواط ندارد‼️
🔹ثانیا در این آیه که بلافاصله بعد از کلمه #الفاحشه آمده، صریحا این #فاحشه به عنوان شهوترانی با مردان تفسیر شده است؛ و اتفاقا در سه آیه بعد، تصریح میکند که عذاب نازل شد و ببین عاقبت «این مجرمان» چه شد؟ آیا اینکه ابتدا میگوید «الفاحشه» بعد میگوید «با شهوت، به جای زنان، به سراغ مردان میرفتند» و بعد آنان را «مجرم» میخواند و عذاب را ناشی از «مجرم» بودنشان میشمرد، به اندازه کافی واضح نمیکند که این عذاب به خاطر همین #عمل_همجنسگرایانه بوده است⁉️
@Yekaye
یک آیه در روز
852) 📖 إنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
.
2⃣ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ»
چنانکه در نکات ادبی اشاره شد احتمالات متعددی برای نقش نحوی «شهوة» در این آیه مطرح است، که از هر احتمال معنای خاصی را استنتاج کرد:
🍃الف. اگر «شهوة» حال باشد؛ آنگاه یعنی: سراغ مردان میروید در حال شهوت، یعنی چنان حال شهوت بر شما غلبه کرده که متوجه قبح کارتان نیستید.
📚(حوفی و ابنعطیه، به نقل از البحر المحیط، ج5، ص100)
🍃ب. اگر مفعول له باشد، آنگاه یعنی به خاطر شهوت دنبال مردان میروید، یعنی چیزی جز شهوت محرک رفتن شما به سوی مردان نیست؛ و چه مذمتی بالاتر از این، که همچون حیوانات شدهاید که به جای اینکه با عقل و بررسی به کاری اقدام کنید، صرفا به خاطر شهوت اقدام میکنید.
📚(ابوالبقاء و زمخشری، به نقل از البحر المحیط، ج5، ص100)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
852) 📖 إنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
.
3⃣ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ؛ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»
حرف «بل» اصطلاحا برای «اضراب» (کنار زدن مطلب قبلی، و مطرح کردن مطلبی بیش از مطلب قبلی) میباشد.
درباره اینکه چرا در اینجا این تعبیر آمده و مثلا با حرف «و» مطلب به مطلب قبلی عطف نشد، می توان گفت که
💢اینجا در مقام توبیخ و مواخذه آنان است و بیان این است که:
مساله صرفا یک دلخواه و شهوت نیست؛
بلکه آنچه ریشه این دلخواههای شماست اسرافکاری شماست؛
به تعبیر دیگر،
مساله فقط این نیست که افرادی شهوترانی هستید [چرا که زناکاران هم افرادی شهوترانند]
بلکه علت اینکه شهوترانیتان را تا مردان هم گسترش دادهاید این است اساساً بنایتان برگذشتن از همه حدود است؛
شبیه همان که در جای دیگر فرمود: «وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُون» (شعراء/166)
📚(البحر المحیط، ج5، ص101).
💢به تعبیر دیگر،
می خواهد بفرماید همجنسگرایی فقط شهوترانی نیست؛
بلکه اساسش روالهای طبیعی و متعارفی که خداوند قرار داده را به هم زدن است.
@Yekaye
یک آیه در روز
852) 📖 إنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
.
4⃣ «إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»
می دانیم که آوردن اسم فاعل، به جای فعل، در زبان عربی، دلالت بر ثبوت و استقرار شدید مطلب دارد؛
پس،
اینکه کار آنان – که یک نوع اسراف و خروج از حد است - را با تعبیر «مسرفون» آورد؛ و نفرمود «بل انتم تسرفون» بدین جهت است که بر ثبوت اسراف در وجود آنان تاکید کند
📚 (البحر المحیط، ج5، ص101)
یعنی نشان دهد که کسانی که به عمل همجنسگرایانه روی میآورند، انحرافشان صرفاً یک انحراف ساده و موقت نیست؛
بلکه انحراف و از حد و اندازه خود گذشتن، در وجودشان تثبیت شده است.
@Yekaye
یک آیه در روز
852) 📖 إنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
.
5⃣ «إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»
ارضاى شهوت از غير راه طبيعى، اسراف است و كسى كه راه طبيعى و فطرى را كنار بگذارد، مسرف است.
(تفسير نور، ج4، ص110)
@Yekaye
یک آیه در روز
852) 📖 إنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ
.
6⃣ «دُونِ النِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»
لواط، تجاوز به حقوق زنان در جامعه است.
📚(تفسير نور، ج4، ص110)
@Yekaye
853) 📖 وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ 📖
💢ترجمه
و جواب قومش چیزی نبود جز اینکه گفتند آنان را از سرزمینتان بیرون کنید؛ قطعاً آنان مردمانیاند که میخواهند پاک باشند!
سوره اعراف (7) آیه82
1397/9/12
25 ربیعالاول 1440
@Yekaye
🔹يَتَطَهَّرُونَ
▪️ماده «طهر» به معنای پاکی و پاکیزگی و زوال پلیدی میباشد
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص428)
▫️ و نقطه مقابل «نجس» و «قذر» (= پلیدی) میباشد؛ و شامل پاکی از هرگونه آلودگی مادی و معنوی میباشد، چنانکه برای پاکی از نجاست، پلیدیها، حیض، جنابت، نیتها و عقاید فاسد و اخلاق رذیله به کار میرود
📚(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج7، ص153)
▫️و بدین ترتیب، تفاوت «طهارت» با «نظافت» (که در فارسی هر دو را پاکیزگی ترجمه میکنیم) در این است که طهارت هم در امور جسمانی و هم در امور معنوی به کار میرود اما نظافت عمدتا ناظر به امور ظاهری (بدن و لباس و …) میباشد
(الفروق فی اللغة، ص۲۵۹).
▪️وقتی این ماده در حالت ثلاثی مجرد به کار میرود (طَهَارَة و طُهْر) خود پاکی و منزه بودن از پلیدی مد نظر است؛
▪️ و وقتی در باب تفعّل و افتعال میرود (تطهّر و اطّهار) طهارت را اختیار کردن و پاک شدن مد نظر است
▪️و وقتی به باب تفعیل (تَطْهِير) میرود، چیزی را طاهر و پاک کردن
📚 (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج7، ص153)
با این ملاحظه، اکنون میافزاییم که
▪️حالت ثلاثی مجرد این ماده، بویژه با مصدر «طُهْر» (پاکی، پاکیزگی) وقتی در مورد زنان به کار میرود نقطه مقابل «حيض» است و تعبیر «طَهُرَتِ [یا طَهَرَتِ] المرأة» به معنای برای وقتی که حیض او قطع میشود و از حیض پاک میشود، گفته میشود.
▪️وقتی به باب افتعال (اطّهار) میرود (وَ إِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا؛ مائده/6) به معنای غسل کردن میباشد
📚(كتاب العين، ج4، ص19)؛
🔸 و در آیه «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یطهرن فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ ...» (بقره/222)، عبارت «حَتَّى یطهرن» هم به صورت «يَطْهُرْنَ» قرائت شده که به معنای «از حیض پاک شدند» است و هم به صورت «يَطَّهَّرْنَ» قرائت شده که به معنای «غسل کردند» میباشد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص525)
▪️وقتی به باب تفعیل میرود به معنای پاک کردن است، که هم کاربردش در تطهیر مادی رایج است: «طَهِّرا بَيْتِي» (بقره/125) «وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ» (مدثر/4) و هم در تطهیر معنوی و روحانی: «لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» (احزاب/33) ؛ «يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ» (آل عمران/42) «يا عيسى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَ رافِعُكَ إِلَيَّ وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا» (آل عمران/55) ؛ «لَهُمْ فِيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» (نساء/57، بقرة/25» ویا در وصف قرآن کریم: «مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ» (عبس/14) ؛ «يَتْلُوا صُحُفاً مُطَهَّرَةً» (بینه/2) ؛ «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (واقعة/79)
▪️وقتی این ماده به باب تفعّل میرود (رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَ؛ توبه/108) غالبا در معنای منزه بودن و خویشتنداری از گناه و هر امر ناپسندی میباشد
📚(معجم مقاييس اللغه، ج3، ص428)
هرچند میتواند برای طهارت کردن با آب هم به کار رود
📚(كتاب العين، ج4، ص19)
چنانکه در آیه «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحيضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ» (بقره/222) کلمه «الْمُتَطَهِّرين» بر هر دو معنا میتواند دلالت داشته باشد. (کلمه «مُطَّهِّرين» هم در اصل «مُتَطَهِّرين» بوده است که «ت» در «ط» ادغام شده است)
💢البته در آیه «إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ» (أعراف/82) که سخن قوم لوط به لوط است، اگرچه میتواند در همین معنای «پاک بودن از بدیها و گناهان» باشد
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص525)؛
و نیز برخی از مشاهیر لغت این را به معنای خاص «پاک بودن از رابطه لواط» معرفی کردهاند
📚(تهذيب اللغة (ازهری)، ج6، ص100)،
اما چنانکه عموم اهل لغت تذکر دادهاند این گونه تعبیر در اینجا از باب تهکّم (مسخره کردن) است، بویژه که حضرت لوط قبلا به آنها پیشنهاد داده بود که به جای این کار، با دخترانش ازدواج کنند و تعبیر کرده بود که «هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ» (هود/78)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص525؛ لسان العرب، ج4، ص506؛ مجمع البحرين، ج3، ص379؛ الطراز الأول، جلد8، ص322؛ تاج العروس، ج7، ص150)؛
شبیه تعبیر «جانماز آب کشیدن» در فارسی، که ظاهرش مدح است اما حقیقتش مسخره کردن است.
📿ماده «طهر» و مشتقات آن جمعا 31 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
خیری نیست در قومی که نه خودشان اهل نصیحتاند و نه نصیحتکنندگان را دوست دارند.
📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص225
لَا خَيْرَ فِي قَوْمٍ لَيْسُوا بِنَاصِحِينَ وَ لَا يُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ.
@Yekaye
☀️2) از امام صادق ع روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند:
منشینید نزد دعوتکنندهای که شما را از یقین به شک، و از اخلاص به ریا، و از تواضع به کبر، و از نصیحت و خیرخواهی به دشمنی، و از زهدورزی به رو آوردن به دلخواهها دعوت میکند.
📚مصباح الشريعة، ص21
قَالَ الصَّادِقُ ع قَالَ النَّبِيُّ ص
لَا تَجْلِسُوا عِنْدَ كُلِّ دَاعٍ مُدَّعٍ يَدْعُوكُمْ مِنَ الْيَقِينِ إِلَى الشَّكِّ وَ مِنَ الْإِخْلَاصِ إِلَى الرِّيَاءِ وَ مِنَ التَّوَاضُعِ إِلَى الْكِبْرِ وَ مِنَ النَّصِيحَةِ إِلَى الْعَدَاوَةِ وَ مِنَ الزُّهْدِ إِلَى الرَّغْبَةِ.
@Yekaye