🔹آخرین آیه را شاید بتوان عصاره کل این سوره دانست: ای مومنان، همه این حرفها برای این بود که بدانید که مسیر ایمان با سختی گره خورده است: پس هم باید صبر داشته باشید، هم همدیگر را به صبر وادارید؛ و هم کمر همت در برابر دشمن ببندید؛ و در همه این امور خود را در مسیر خدا نگهدارید، تا بلکه به پیروزی نهایی نایل شوید. (200)
@Yekaye
🔹یکبار دیگر فرازهای این آیات 164 تا 200 سوره آل عمران را سریعتر مرور کنیم:
نعمت بعثت پیامبر، و بلافاصله شروع گرفتاریها و ابتلائات، تا کسانی که واقعا دعوت پیامبر را لبیک گفتند از منافقان جدا شوند؛ با محک نترسیدن از مرگ و شهادت.
با جدی شدن دعوت پیامبر بازار دین رونق میگیرد؛ و اینجاست که دینفروشان وارد میشوند؛ اما خدا جلوی آنها را نمیگیرد تا پاک از ناپاک جدا شوند.
آزمون دیگر هزینه دادن در راه خدا، و سخن تلخ شنیدن از نااهلان، و باز جولان دینفروشان، اما کسی از مُلک و قدرت خدا خارج نشده است.
و اینک سخن به خردمندان واقعی میرسد: باورمند به ربوبیت خدا، و سرمست از مناجات و استغفار؛ و البته خدا بهترینها را برای آنها، که این اندازه در راه خدا سختی کشیدند، مهیا کرده.
و بار دیگر هشدار به اینکه عظمت پوشالی کافران فریبتان ندهد؛ که در مقایسه با آنچه نصیب مومنان خواهد شد هیچ است؛ و البته برخی از اهل کتاب هم این را میفهمند و دینفروشی نخواهند کرد.
و نهایتا: ای مومنان، صبر و صبر و صبر، و محکم کردن پیوند با امام و امت، و تقوی؛ این است راه رستگاری.
@Yekaye
📝خلاصه پیام آیات 164 تا 200 سوره آل عمران
🌹نعمت بعثت پیامبر در میان شما و هدایت شدن، نعمت بسیار بزرگی است؛
اما انتظار نداشته باشید که هدایت بدون تحمل سختیها و جدا شدن ناخالصیها حاصل شود❗️
❌در این مسیر هم از جانب بیگانگان و هم از درون جامعه با انواع مشکلات اقتصادی و زخم زبانها و ...، مواجه خواهید شد،
یعنی بالاخره عدهای برای دنیایشان هرکاری میکنند، حتی دینفروشی.
⛔️ولی اینها شما را سست نکند؛
چرا که خردمندان حقیقی کسانیاند که عبث نبودن نظام خلقت را دریافتهاند؛ و از این رو، برای رسیدن به سعادت نهایی هر سختیای را تحمل میکنند.
🤔پس،
💢مومن باید اهل صبر، حضور فعال در جامعه، و محکم در برابر دشمن باشد و خود را برای انواع سختیها و ناملایمات آماده کند.💢
@Yekaye
3. آل عمران 164-200.docx
1.19M
فایل word مباحث مطرح شده در آیات 164-200 سوره آل عمران
@Yekaye
3. آل عمران 164-200.pdf
7.79M
فایل PDF مباحث مطرح شده در آیات 164-200 سوره آل عمران
@Yekaye
925) 📖 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ 📖
💢به نام خداوند دارای رحمت گسترده و همیشگی
⭕️ سوره نساء ⭕️
1398/2/1
15 شعبان 1440
@Yekaye
📝مقدمه
چنانکه قبلا اشاره شد، علت انتخاب بحث قبل، واقع شدن ما در عرصه #جنگ_اقتصادی بود؛ که به نظر میرسید اواخر سوره آل عمران رهنمودهای مهمی برای این عرصه داشته باشد.
🇮🇷عبور از چهل سالگی #انقلاب_اسلامی و ورود در #گام_دوم ، اقتضائاتی دارد که شاید مهمترین آنها رسیدن به فهم عمیقی پیچیدگیهای #جامعه_دینی و مشکلات پیش روی آن است؛
تا سختیهای مسیر،
نه ما را از راه به بیراهه بکشاند؛
و
نه از ادامه مسیر منصرف سازد.
🤔به نظر میرسد زیربنای #جامعه ای که بخواهد واقعا دینی باشد، این است که نهاد #خانواده در آن نقش خود را درست ایفا نماید؛
و
〽️واقعیت این است که #نظام_سرمایهداری به طور غیرمحسوس و تدریجی، اما با جدیت، در مسیر تضعیف نهاد خانواده گام برمیدارد؛
و
🚫این خطری است که #نظام_اسلامی ما، و بلکه #حیات_اجتماعیِ ما ایرانیان با چنان سابقه تمدنیای را تهدید میکند.
این امور انگیزهای شد که برای ادامه کار، با #توکل بر خدا و #توسل به اهل بیت علیهمالسلام، در این ایام بابرکت #میلاد_مبارک_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، 🔺سوره مبارکه #نساء🔺 در دستور کار قرار داده شود.
مروری بر بحثی که تحت عنوان #غرض_و_دورنمای_سوره در ادامه خواهد آمد، شاید بتواند چرایی انتخاب این سوره در این برهه را بیشتر آشکار کند.
از خداوند متعال توفیق #گام_برداشتن صحیح و مداوم در مسیر او و #فهم_عمیق و صحیحِ کلام او را خواستاریم.
@Yekaye
✅معرفی سوره نساء
🔹سوره نساء را عموما از سورههای #مدنی دانستهاند ؛ برخی کل آیات آن را مدنی میدانند؛ اما برخی دو آیه 58 (إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعاً بَصيرا) و آیه آخر آن (يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فِي الْكَلالَةِ ...) را نازل شده در مکه میدانند. (مجمع البيان، ج3، ص3)
🔹این سوره در دستهبندیای که از پیامبر اکرم ص روایت شده، جزء سورههای #سبع_طوال (هفت سوره طولانی) است که در حدیث نبوی، این هفت سوره معادل تورات دانسته شده است. (الدر المنثور، ج2، ص116) و به لحاظ حجم (تعداد حروف و کلمات، نه صرف عدد آیات) بعد از سوره بقره، بزرگترین سوره قرآن کریم است.
🔹این سوره را ظاهرا به این دلیل سوره نساء نامیدهاند که واژه «نساء: زنان» (از مجموع 59 بار کاربردش در قرآن) 28 بار در این سوره به کار رفته و بیشتر احکام فقهی مربوط به زنان در این سوره آمده است. نام دیگر این سوره نساءالکُبری یعنی سوره بزرگ زنان است، چون سوره طلاق «نساءالصُغری» یا «نساءُالقُصری» یعنی سوره کوچک زنان نام دارد. (دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۱۲۳۷؛ به نقل از ویکی شیعه، مدخل «سوره نساء»)
🔹این سوره، که به عنوان چهارمین سوره در مصحف شریف قرار داده شده، ظاهرا 92مین سورهای است که بر پیامبر اکرم ص نازل شده و طبق روایت امام باقر ع سوره نور (که در آن نیز مسائل متعددی درباره زنان و خانواده مطرح شده) بعد از این سوره نازل شده؛ و حضرت شاهد این مدعا را هم این برمیشمرند که در آیه 14 سوره نساء مجازات حبس را برای زنان زناکار مطرح میکند و میفرماید این مجازات باشد تا خداوند راهی را نشان دهد؛ و در آیه 2 سوره نور، این راه نشان داده میشود که همان اقامه حد است. (الكافي، ج2، ص33) .
@Yekaye
📖تعداد آیات
تعداد آیات آن، بر اساس نسخه کوفی (که امروزه به خط عثمان طه در بلاد مشرق اسلامی رایج است) 176 آیه و بر اساس نسخه شامی 177 آیه و بر اساس سایر نسخهها 175 آیه میباشد.
🔖(در جلسه۴۴۶ درباره چرایی اختلاف در تعداد آیات سورهها توضیح داده شد: http://yekaye.ir/al-muzzammil-73-1-2/ )
تفاوت در دوجاست:
1) در نسخههای کوفی و شامی، آیه 44 با عبارت «وَ يُريدُونَ أَنْ تَضِلُّوا السَّبيل» تمام میشود؛ اما در بقیه نسخهها عبارت بعدی، یعنی «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدائِكُمْ وَ كَفى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَ كَفى بِاللَّهِ نَصيراً» هم جزء همین آیه است.
2) در نسخه شامی، عبارت «وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيراً» (آیه173 کوفی) آیه مستقلی حساب شده است؛ اما در بقیه نسخهها، این عبارت ادامه آیه «فَأَمَّا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ أَمَّا الَّذينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَليماً» میباشد.
📚مجمع البيان، ج3، ص3
@Yekaye
✅فضیلت و اهمیت سوره
☀️1) از امیرالمومنین ع روایت شده است که:
کسی که سوره نساء را در هر جمعه بخواند از فشار قبر در امان بماند.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص105؛ تفسير العياشي، ج1، ص215؛ مجمع البيان، ج3، ص3؛ المصباح للكفعمي، ص439
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَابِسٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنِ الْمِنْهَالِ عَنْ عَمْرِو بْنِ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ النِّسَاءِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ أُومِنَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ.
📚در أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص369 همین مطلب به نقل امام سجاد ع از پیامبر اکرم ص هم روایت شده است.
@Yekaye
☀️2) از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که این سوره را بخواند همانند آن است که بر هر مومنی [یا: هرکسی] که ارثی میبرد ارثی را صدقه بدهد؛ و از حیث پاداش همانند کسی که بردهای را بخرد و آزاد کند به او پاداش دهند؛ و از شرک مبرا گردد؛ و در مشیت خدا در زمره کسانی که خداوند از آنان درمی گذرد باشد.
📚مجمع البيان، ج3، ص3؛ المصباح للكفعمي، ص439
أبي بن كعب عن النبي ص قال
مَنْ قَرَأَهَا فَكَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَى كُلِّ مؤمن [مَنْ] وَرِثَ مِيرَاثاً وَ أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ كَمَنِ اشْتَرَى مُحَرَّراً وَ تَبَرَّأَ [بريء] مِنَ الشِّرْكِ فَكَانَ [و کان] فِي مَشِيَّةِ اللَّهِ مِنَ الَّذِينَ يَتَجَاوَزُ عَنْهُمْ.
@Yekaye
📝غرض سوره نساء و مروری بر محتوای کلی آن
🔹نظر علامه طباطبایی این است که غرض این سوره، بیان احکام ازدواج و محرمات نکاح و احکام ارث است و نیز امور دیگری مانند احکام نماز و جهاد و شهادات و تجارت و غیر آن، و متعرض حال اهل کتاب هم شده است؛ و مضامینش نشان میدهد که بعد از هجرت نازل شده، و نه یکباره، بلکه در موقعیتهای مختلف؛ هرچند بین اغلب آیاتش ارتباطی هست.
📚(الميزان، ج4، ص134)
🔹این سوره با بحث و احکام ازدواج آغاز میشود؛ و سپس وارد مسائل اقتصادی میشود؛ آن هم از زاویه مسائل اقتصادی متفرع بر خانواده (سرپرستی اموال ایتام، حق مالکیت برای زن و مرد، ارث و مسائل مربوط به آن).
طبیعی است که عادیترین شکل ایجاد خانواده، وضعیت ازدواج بین یک زن و مرد است؛ اما در این سوره اقسام وضعیتهای دیگر (از وضعیتهای کاملا مردود مانند زناکاری و ازدواج با محارم؛ تا وضعیتهایی که تحت شرایطی پذیرفتنی است، مانند تعدد زوجات و ازدواج موقت) نیز مورد توجه قرار میگیرد و حکم هریک بیان میشود؛ و سپس به سراغ تقسیم کار درون خانواده و سایر احکام خانواده (مدیریت خانواده، مساله نفقه، نشوز، طلاق) میرود.
🔹با آیه 36، با تاکیدی بر رابطه احسان با دیگران، بحث از خانواده کوچک (والدین) به خانواده بزرگ (خویشاوندان) و به کل جامعه (همسایگان نزدیک و دور، نیازمندان، در راه ماندگان و ...) کشیده میشود و از اینجا بحث وارد عرصه جامعه میشود.
🔹شروع بحثهای جامعه نیز با پرداختن به مسائل اقتصادی است؛ اما بلافاصله از مسائل اقتصادی به محوریت اعتقادی در شکلگیری جامعه دینی وارد میشود و بحثی طولانی درباره کارشکنیهایی که ابتدا از جانب سایر متدینان (یعنی اهل کتاب) و سپس از جانب متدیناننمایان درون جامعه اسلامی (منافقان) برای جامعه دینی پیش میآید، میپردازد؛
و در میانه این آیات مهمترین راه غلبه بر این کارشکنیها را این میداند که مومنان جایگاه ویژه پیامبر ص و اولیالامر به رسمیت بشناسند؛ یعنی بپذیرند که زمام سیاست اساسا باید به دست رهبران دینی جامعه باشد؛
و آیات متعددی را به ضرورت جهاد برای حفظ و بقای جامعه دینی، و اثر آن در تقویت بنیانهای معنوی جامعه اختصاص میدهد؛ همان واجب دینیای که توجه به آن هرگونه برداشت کسانی که میپندارند میتوان مسلمان بود اما حکومت دینی تشکیل نداد را نقش بر آب میکند. (چون جهاد یکی از فروع دین اسلام است؛ و مسالهای است که تنها در صورتی که حکومت دینی تشکیل شود امکان اجرا خواهد داشت.)
و در این میان مکرر از تقابلهای بین مومنان واقعی و کسانی که جهنمی میشوند سخن به میان میآورد.
🔹در اواسط سوره (آیه125) یکدفعه با اشارهای به اینکه برترین دین، تسلیم خدا شدن است و همه چیز از آن خداست دوباره به بحثهای مربوط به زنان و خانواده برمی گردد و بعد از چند آیه دوباره به سراغ منافقان و اهل کتاب میرود و هشدارهایی هم به خود آنان میدهد و هم در خصوص خطر آنان به مومنان هشدار میدهد و نهایتا آیه آخر را باز با یک مساله در خصوص ارث خانوادگی تمام میکند.
🤔شاید بتوان گفت این سوره در مقام تکوین بنیان جامعه دینی است؛ جامعه ای که شروع و زیربنایش نظام خانواده است؛
و البته میخواهد آن نوع روابط مطلوب خانوادگی به افق روابط اجتماعی هم کشیده شود؛
و آرمان جامعه، نه فقط برابری و عدالت، که برادری و مودت قرار داده شود.
از کارشکنیهایی که در این مسیر عدهای از متدینان قبلی (اهل کتاب) و فعلی (منافقان) پیش میآورند سخن میگوید
و با تاکید بر گذشتهای اقتصادی، از مردم می خواهد که حول محور پیامبر ص و امام (که پدران این امتند) جمع شوند؛
و نگذارند دنیاطلبی عدهای از افرادی که در سابق (اهل کتاب) یا اکنون (منافقان) ادعای ایمان میکنند، مسیر روابط عمیق مومنان با همدیگر را دچار خدشه کند؛
از این رو،
در حالی که به طور جدی، ضوابط و حقوق اقتصادی متقابل، حتی در عرصه خانواده را مطرح میکند؛
در عین حال میکوشد با تثبیت موقعیت پدری امت برای پیامبر ص و امام ع، روابط بین مومنان در افق برادری فهم شود و نه در افق تعاملِ مبتنی بر منفعتطلبی.
@Yekaye
926) 📖 يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثيراً وَ نِساءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً 📖
💢ترجمه
ای مردم! پروای پروردگارتان را داشته باشید، همان که شما را از نفس واحدی آفرید، و از او زوجش را خلق کرد، و از آن دو مردانی فراوان و زنانی را پراکند؛ و پروای خدایی را داشته باشید که به [حقِ/واسطهی] او [از هم] درخواست میکنید [همدیگر را به او سوگند میدهید] و نیز [پروای] ارحام [= خویشاوندان] را [داشته باشید]؛ همانا خداوند همواره بر شما مراقب بوده است.
سوره نساء (4) آیه 1
1398/2/3
17 شعبان 1440
@Yekaye
🔹ربَّكُمُ
مادههای «ربب» ، «ربی» ، «ربو» ، و «ربأ» چنان به هم نزدیک است که در توضیح اصل ماده اینها بیان اهل لغت گاه بسیار به هم نزدیک میشود؛ و به تَبَعِ آن، اینکه کلمه «ربّ» و «تربیت» واقعا از دو اصل مستقلند یا هر دو از یک اصلاند محل اختلاف است.
▪️ابن فارس بر این باور است که
▫️ماده «ربب» در اصل بر سه معنا دلالت دارد، که این سه معنا نیز بسیار به هم نزدیکند و چه بسا بتوان آنها را به یک معنا برگرداند:
🔹یکی اصلاح شیء و قیام بر آن، که ربّ به معنای مالک و خالق و صاحب؛ و نیز به معنای اصلاح کننده چیزی (مصلحٌ للشیء) از همین اصل است؛ و «ربیبة» (وَ رَبائِبُكُمُ اللاَّتي في حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ؛ نساء/23) و «رِبّی» (وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ؛ آل عمران/146) نیز از همین اصل است.
🔹دوم ملازم چیزی بودن و اقامه بر آن است که با معنای اول بسیار نزدیک است، که در این معنا کلماتی «رَباب» برای ابرهای بارانزا؛ و یا «رُبَّی» برای گوسفندی که به خاطر شیرش دائما در خانه نگه داشته میشود گفته میشود.
🔹و سوم، ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است، که این معنا نیز به دو معنای قبل نزدیک است. در این معناست کلماتی مانند «الرِّبابة» به معنای عهد، که به دو نفر که همپیمان میشوند نیز «أَرِبَّة» گویند؛ ویا به آب فراوان از این جهت که یکجا جمع شدن «رَبَب» گویند همچنین به گلههای گاو وحشی «رّبْرَب» گویند ظاهرا بدین جهت که با هم حرکت میکنند؛
▫️وی در مقابل ماده «ربب»، حالتی را قرار میدهد که دو حرف «ر» و «ب» بیاید و حرف بعدی حرف عله («ی» یا «و») یا همزه باشد، و همه اینها را در اصل دال بر معنای زیادت و نمو و علو میداند که کلماتی مانند «ربا» (يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَ يُرْبِي الصَّدَقات؛ بقره/276) یا «رَبوَة» به معنای مکان مرتفع (وَ آوَيْناهُما إِلى رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعینٍ؛ مومنون/50).
▫️وی اینکه «تربیة» از هریک از دو ماده «ربب» یا «ربی» باشد را محتمل میداند
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص483-484)
▪️اما راغب اصفهانی ظاهرا دو ماده «ربب» و «ربی» را به یک معنا برمیگرداند و در مقابل، ماده «ربو» را از این دو جدا میکند؛ چرا که وی اصلِ «ربّ» را برگرفته از «تربیة» میداند و بیان میکند که تربیت عبارت است از اینکه چیزی را از حالی به حالت دیگر درآوردن تا اینکه به حالت نهایی خود برشد، و سه فعل «رَبَّهُ» (ثلاثی مجرد از ربب) و «ربّاهُ» (باب تفعیل از «ربی») و «رَبَّبَهُ» (باب تفعیل از «ربب») را به یک معنا میشمرد (مفردات ألفاظ القرآن، ص335)؛
و از سوی دیگر «بحث مستقلی درباره ماده «ربو» باز کرده و کلماتی مانند «ربوة» و «ربا» را دلالت بر معنای زیادی و علو دارد جزء آن برمیشمرد. (همان، ص340)
▫️در نگاه راغب، کلمه «رَبّ» مصدری است که به نحو استعاری برای فاعل به کار میرود؛ و به صورت مطلق فقط در مورد خداوند متعال که متکفل مصلحت کل موجودات است به کار میرود: «بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ» (سبأ/15) و بر این اساس، تعبیر «أرباب» در آیه «وَ لا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً» (آل عمران/80) به معنای آلهه (خدایان) دانسته است. وی توضیح میدهد که این کلمه به صورت مضاف هم برای خداوند (رَبِّ الْعالَمِينَ، فاتحة/1؛ رَبُّكُمْ وَ رَبُّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ، صافات/126) و هم برای غیرخداوند (اذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْساهُ الشَّيْطانُ ذِكْرَ رَبِّهِ، يوسف/42؛ ارْجِعْ إِلى رَبِّكَ، يوسف/50) به کار میرود. «ربّانیّ» هم منسوب به «ربّان» است (شبیه عطشان) و برخی هم گفتهاند منسوب به «ربّ» است؛ یعنی کسی که علم را ربوبیت میکند (همچون حکیم») ویا اینکه خود را با علم تربیت مینماید (لَوْ لا يَنْهاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَ الْأَحْبارُ، مائدة/63؛ كُونُوا وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُون، آل عمران/72) و برخی هم گفتهاند منسوب به «ربّ» به معنای خداست؛ و ربانی به معنای شخص الهی میباشد، چنانکه از امیرالمومنین ع روایت شده «أَنَا رَبَّانِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ» و زیاد شدن نون در آن شبیه زیاد شدن در کلماتی مانند جسمانیّ است؛ و برخی هم گفتهاند اصل آن سریانی است؛ و «رِبِّيّ» نیز همانند «رَبّانيّ» است.
▪️در همین راستا دو کلمه «رَابّ» و «رَابَّة» به یکی از زوجین میگویند در صورتی که تربیت فرزندی که از همسر قبلیاش دارد را برعهده گرفته باشد؛ و به چنین فرزندی «ربیب» و «ربیبة» گویند؛ و وجه تسمیه ابر بارانزا به «رباب» هم این است که گویی تربیت گیاهان را برعهده گرفته است.
(مفردات ألفاظ القرآن، ص336-337)
@Yekaye
👇ادامه توضیح «ربکم»👇
👇ادامه توضیح «ربکم»
در مقابل اینها، راغب ماده «ربو» را مستقلا بحث کرده و آن را به معنای زیادت و بلندی میشمرد که هم به صورت مصدر (إِلى رَبْوَةٍ ذاتِ قَرارٍ وَ مَعِينٍ؛ مؤمنون/50) و هم به صورت فعل «فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ» (حج/5) ویا اسم فاعل (فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً، رعد/17؛ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً، حاقة/10) در قرآن کریم به کار رفته است. چنانکه «ربا» که به معنای مال مازاد بر سرمایه است، از همین ماده میباشد: «وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ رِباً لِيَرْبُوَا فِي أَمْوالِ النَّاسِ فَلا يَرْبُوا عِنْدَ اللَّهِ» (روم/39) (مفردات ألفاظ القرآن، ص340) [ظاهرا تعبیر «أربی» هم از همین ماده ربو است: تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَنْ تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبى مِنْ أُمَّة؛ نحل/92]
▪️مرحوم مصطفوی نیز اگرچه معتقد است که در اشتقاق اکبر همه این مادهها را به هم برمیگردند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص20)، اما به لحاظ معنایی بین سه حالت «ربب» و «ربو» و «ربأ» تفاوت میگذارد و بر این باور است که
▫️ماده «ربب» بر سوق دادن چیزی به سمت کمال و رفع نقایص آن دلالت دارد، و بدین جهت است که در خصوص اصلاح، انعام و تفضل، تدبیر، به تمام رساندن و ... به کار میرود و مالکیت و صاحب بودن و سروری و زیادت و نمو و علو و ... از لازمههای این معناست؛ و از نظر او، کلمه «رَبّ» هم برای دلالت بر مصدر و هم برای دلالت بر وصف به کار میرود (شبیه ضرب و صعب) و بر مبالغه در اتصاف و ثبوت ربوبیت دلالت دارد؛ ربّ کسی است که تربیت شأن اوست و این صفت در او همواره برقرار است؛ که البته تربیت هر چیزی به فراخور خودش است. وی که ماده «ربی» را اصلا برنمیشمرد، همچون راغب اصفهانی بر این باور است که تربیت، نه از ماده «ربو» به معنای زیادت و نمو، بلکه از همین ماده «ربب» است و مطلب را این گونه توضیح میدهد این ماده وقتی به باب تفعیل میرود به خاطر تضاعف مکرر (که سه تا حرف ب پشت سر هم قرار میگیرد) تخفیف داده میشود و حرف باء آخر به صورت «ی» تسهیل میشود چنانکه در کلماتی مانند «تصدية» و «دسّاها» و «أمليت» چین حالتی رخ داده و اصل این کلمات «تصديد» و «دسّسها» و «أمللت» بوده است؛ و با این توضیحات واضح است که ایشان «رِبّی» را هم منسوب به «ربّ» می داند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص18-21)
▫️وی در مقابل، ماده «ربو» را حجیم شدن (= انتفاخ)ی که با افزون شدن همراه باشد (به این معنا که شیء ابتدا حجیم میگردد و سپس فضل و زیادتی برایش حاصل میشود) دانسته است و با توجه به آیه «فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَيْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيج» (حج/5) که «انبتت» را بعد از «ربت» آورده نتیجه میگیرد که ماده «ربو» غیز از نمو و مقدمه آن است؛ و یا در «فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً» یعنی کفی که باد کرده، نه اینکه رشد کرده است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص35-36)
▪️ظاهرا اغلب اهل لغت، کلمه «رُبَّ» را بیارتباط با مواد فوق میدانند، ابن فارس که تصریح کرده کلمه «رُبّ» (به معنای «چه بسا») برای اشاره به مقدار کم به کار میرود و ربطی به این ماده و معناهای فوق ندارد (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص381-384) و راغب هم صرفا اشاره کرده که «رُبَ» (یا: «رُبَّ») برای قلیل شمردن چیزی و نیز برای برای چیزی که وقتش بعد از وقتی که سزاوار بود به چشم میآید (رُبَما يَوَدُّ الَّذينَ كَفَرُوا لَوْ كانُوا مُسْلِمينَ؛ حجر/2)، به کار رفته است (مفردات ألفاظ القرآن، ص338)
▫️برخی از اهل لغت، مبنایشان این است که به لحاظ اشتقاقی با نظر دقیق، کلمه دو حرف اصلی، و نه سه حرف دارد؛ و حرف سوم فقط رنگ و بوی خاصی به کلمه میدهد؛ اما حتی اگر به نحو کلی این سخن قابل قبول نباشد،دست کم در جایی که حرف عله، همزه ویا تکرار یکی از دو حرف در کار است، چنین اشتقاقی بسیار محتمل به نظر میرسد و قرابت معناییِ مادهها «ربب» ، «ربی» ، «ربو» ، و «ربأ» میتواند موید این مطلب باشد.
📿با توجه به اختلافی که درباره ماده اصلی این کلمات بود، سر جمع کاربردهای این مادهها در قرآن کریم 1001 مورد است که تعداد کاربردهای این مواد به تفکیک بدین بیان است:
🔸کلمه «رُبَ» تنها همین یکبار در قرآن کریم به کار رفته است؛
🔸ماده «ربب» (به شرطی که آن را مشتمل بر کلمات «رَبّ» 971 بار؛ «أرباب» 4 بار؛ «رَبّانیّ» 3 بار، «رِبّیّ» 1 بار؛ «ربائب» 1 بار بدانیم)؛ جمعا 980 بار در قرآن کریم به کار رفته است؛
🔸فعل «رَبَّی» در صیغههای مختلفش 2 بار (َأَ لَمْ نُرَبِّكَ؛ رَبَّياني) به کار رفته است.
و
🔸ماده «ربو» (با کلماتی مانند ربا، ربوة، رابی، و نیز به صورت فعل ثلاثی مجرد) جمعا 18 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹خَلَقَكُمْ / خَلَقَ
قبلا بیان شد که
▪️کلمه «خَلق» مصدری (= آفرینش) است که در بسیاری از موارد در معنای مفعولی (= مخلوق، آفریده شده) به کار میرود.
▪️برخی از اهل لغت معتقدند اصل این ماده دلالت بر «تقدیر» (تعیین اندازه) داشته است، چنانکه «خُلق» (به معنای خوی و خصلت و اخلاقیات شخصی) را هم از این جهت «خُلق» نامیدهاند که بیانگر ویژگیهایی است که در صاحب آن معین و مقدر شده است
و برخی هم گفتهاند کلمه «خَلق» به نحو خاص به معنای «ایجاد کردن بر اساس یک کیفیت [و محاسبه] خاص» میباشد که هم در مورد ایجاد بیسابقه، و هم ایجاد چیزی از چیز دیگر به کار میرود.
▪️در تفاوت «خَلق» و «خُلق» گفتهاند که اینها در اصل در یک معنا هستند اما «خَلق» غالبا در مورد شکل و صورت و هیأتی که با بَصَر (چشم) دیده میشود به کار میرود اما «خُلق»بیشتر درباره قوا و سجیههایی که با بصیرت درک میشوند.
🔖جلسه ۸۲۹ http://yekaye.ir/ya-seen-36-79/
@Yekaye