📖 اختلاف قراءات
🔹الَّتي
▪️در اغلب قرائات به صورت «التی» قرائت شده است؛ اما
▪️در برخی قراءات اربعه عشر (حسن) و غیرمشهور (قرائت نخعی، و روایت هارون از قرائت ابوعمرو) به صورت جمع «اللاتی»
▪️و در برخی قراءات شاذ به صورت «اللواتی» قرائت شده است.
🔸قرائت آن به صورت «اللاتی» یا «اللواتی» از از باب این است که «اموال» جمع است؛
🔸و قرائت «التی» از باب این است که «اموال» جمع غیرذویالعقول است که غالبا ضمیر برای آن مفرد میآید.
📚البحر المحيط، ج3، ص516 ؛ معجم القراءات ج۲، ص16
@yekaye
🔹قِياماً
قبلا بیان شد که
▪️ماده «قوم» در زبان عربی در دو معنای اصلی به کار رفته است:
▫️ یکی به معنای «جماعتی از مردم» [قوم و قبیله] و
▫️دیگری به معنای برخاستن (انتصاب) و عزم و تصمیم.
هرچند برخی اصل این ماده را در معنای نقطه مقابل نسشتن (قعود)، یعنی برخاستن و به کاری اقدام کردن (فعلیة العمل)، دانسته و بر این باورند که معنای اول آن از زبان سریانی وارد عربی شده است.
▪️«قیام» مصدر ثلاثی مجرد از این ماده است که انحای مختلفی دارد: یا «قیام به چیزی» است یا «قیام بر چیزی» و یا قیام به معنای «عزم به کاری» ویا به معنای اسم برای «چیزی که امور دیگر بدان تکیه میزنند»:
▫️قیام به چیزی [همان معنای «ایستادن» میدهد] مانند «مِنْها قائِمٌ وَ حَصِيدٌ» (هود/۱۰۰) ، «ما قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها» (حشر/۵) «الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً» (آل عمران/۱۹۱)
▫️قیام بر چیزی، به معنای مراعات کردن و حفظ و مراقبت از آن چیز است، که در این صورت غالبا با حرف «علی» میآید؛ مثلا: «أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَت» (رعد/۳۳) یا تعبیر «إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً» (آل عمران/۷۵) که این دومی به معنای در طلب آن مطلب ثابت قدم ماندن است.
▫️قیام به معنای تصمیم و عزم به انجام کاری، مانند «إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ» (مائده/۶) ویا «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ» (مائده/۵۵) یعنی دائما آن را انجام میدهند و بر آن محافظت دارند؛ (بیتن تعبیر قیام به نماز و اقامه نماز تفاوتی هست که در ادامه توضیح داده میشود)
▪️«قیام» و «قِوام» به معنای اسم برای چیزی که بدان تکیه زده میشود و موجب ایستاده ماندن چیز دیگری میشود و قوامبخش آن است؛ مانند: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» (نساء/۵) ویا «جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ» (مائده/۹۷)
▪️«قیّم» و «قیّوم» هم هر دو از قیام گرفته شده؛ «قَیّم» صفت است، به معنای کسی که دیگری به او تکیه داده و پابرجا گردیده و قوام کارش به اوست؛ مانند «ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ» (يوسف/۴۰) یا «فِيها كُتُبٌ قَيِّمَةٌ» (بينة/۳) و «قیّوم» صیغه مبالغه در همین معنا میباشد (اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم؛ بقره/۲۱۴).
🔖جلسه 366 http://yekaye.ir/al-qiyamah-75-1/
📖 اختلاف قراءات
▪️در قرائت اهل کوفه (عاصم و حمزه و کسائی) و بصره (ابوعمرو) و مکه (ابن کثیر) به صورت «قِياماً» قرائت شده؛ اما
▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) و شام (ابن عامر) بدون الف و به صورت «قِيَماً»؛
▪️و در قرائتی از قرائات اربعه عشر (حسن) و برخی قرائات غیرمشهور (عیسی بن عمر) به صورت قَواماً
▪️و در قرائات غیرمشهور به صورت «قِواماً» (قرائت عبدالله بن عمر) و حتی «قِوَماً» نیز روایت شده است.
🔸«قیام» و «قِیَم» و «قوام» را اغلب سه گویش دانستهاند که تفاوت معنایی چندانی ندارد، و برخی گمان کردهاند که «قِیَم» جمع «قیمة» است همانند «دِیَم» که جمع «دیمة» است؛ اما دیگران این را مردود دانستهاند، شاهدش هم این آیه است که فرمود «دِيناً قِيَماً» (انعام/161). برخی هم «قوام» را مصدر «قاوم» و یا اسم مصدر ویا اسم به معنای «ما یقام به» و حتی به معنای «قامة» نیز دانستهاند.
📚مجمع البيان، ج3، ص13 ؛ البحر المحيط، ج3، ص517 ؛ معجم القراءات ج۲، ص17-18
@yekaye
🔹ارْزُقُوهُمْ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «رزق» به معنای عطای جاری (بخششی که در جریان است)، و نصیب و بهرهای که به شخص میرسد، و نیز غذایی که میخورد به کار میرود و ظاهرا کلمه «روزی» در فارسی همان بار معنایی را دارد.
▪️گفتهاند اصل رزق در مورد عطاء و بخششی بوده که در زمان معین انجام میشده و بعد کمکم در بخششهای بدون وقت معین هم به کار رفته است.
🔖جلسه ۲۵۸ http://yekaye.ir/al-hegr-15-20/
@yekaye
🔹اكْسُوهُمْ
▪️ماده «کسو» در اصل برای پوشیدن لباس به کار میرود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج10، ص61) و «کساء» و «کسوه» (که به دو صورت «كِسْوَة» و «كُسْوَة» تلفظ میشود) به معنای «لباس» است: «عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوف» (بقره/233) «مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمُونَ أَهْليكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ» (مائده/89) (كتاب العين، ج5، ص391؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص711) و برای خاص لباس استفاده میشود، نه هرگونه ساتر و پوششی (التحقيق، ج10، ص61)
▪️این فعل در حالت ثلاثی مجرد، متعدی است (به معنای «لباس پوشاندن» است: كَسَوْتُهُ: ألبسته) که گاه با یک مفعول میآید: «وَ اكْسُوهُمْ» (نساء/5) و گاه با دو مفعول «ثُمَّ نَكْسُوها لَحْماً» (بقره/259) «فَكَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً» (مومنون/14)؛ و وقتی به باب افتعال میرود به معنای «لباس پوشیدن» میباشد (اكْتَسَى: لبس الكسوة) (كتاب العين، ج5، ص391)
📿ماده «کسو» همین 5 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹مَعْرُوفاً
▪️درباره ماده «عرف» قبلا اشاره شد که
▫️برخی اصل این ریشه را دال بر «سکون و طمأنینه» میدانند که معرفت هم از همین باب بوده و «معروف» را هم از این جهت معروف گفتهاند که انسان با رسیدن به آن به سکون و آرامش میرسد، زیرا کسی که چیزی را نشناسد نسبت به آن نگران است و میترسد.
▫️برخی هم اصل معنا را همان «معرفت» و شاختی که با تامل حاصل شود دانستهاند، و وجه تسمیه «معروف» را این دانستهاند که کاری است که عقل و شرع آن را به عنوان کار خوب میشناسد.
🔖جلسه 82 http://yekaye.ir/ale-imran-3-104/
▪️همچنین اشاره شد که نقطه مقابل ماده «عرف»، ماده «نکر» است:
«عرف» وضعیتی است که انسان میشناسد و دلش با آن آرام میگیرد؛ و «نکر» آن است که عقل بدان اعتراف نمیکند بلکه به بدی و انکار آن حکم می کند؛ «نَکِرَ» به معنای آن است که نشناخت و چیزی را ناشناخته قلمداد کرد (فَلَمَّا رَأى أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُم؛ هود/۷۰)
🔖جلسه ۷۲۶ http://yekaye.ir/al-fater-35-26/
@yekaye
☀️ 1) از امام باقر ع در تفسیر آیه 5 سوره نساء روایت شده است که فرمودند:
«ندهید به سفیهان اموال خود را» منظور از سفیهان زنان [نابخرد] و کودکاناند، هنگامی که مردی دانست که زنش سفیه است و کارش به تباهی میانجامد و فرزندش سفیه است و کارش به تباهی میانجامد، سزاوار نیست که هیچیک از این دو را مسلط کند بر مالی «که خداوند مایه قوام او قرار داده» یعنی مایه امرار معیشت او قرار داده، بلکه «در آن روزیشان را تامین کنید و لباسشان بپوشانید و با آنان به نحوی شایسته سخن بگویید» و مقصود از سخن شایسته وعده نیکو دادن است. [ظاهرا یعنی بدانند که این پول را برای خود آنها نگه داشتهاید و نهایتا به آنها خواهید داد].
📚تفسير القمي، ج1، ص131؛ مجمع البيان، ج3، ص13
فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» فَالسُّفَهَاءُ النِّسَاءُ وَ الْوَلَدُ، إِذَا عَلِمَ الرَّجُلُ أَنَّ امْرَأَتَهُ سَفِيهَةٌ مُفْسِدَةٌ وَ وَلَدَهُ سَفِيهٌ مُفْسِدٌ لَا يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُسَلِّطَ وَاحِداً مِنْهُمَا عَلَى مَالِهِ «الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ لَهُ قِياماً» يَقُولُ مَعَاشاً قَالَ «وَ ارْزُقُوهُمْ فِيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفاً» الْمَعْرُوفُ الْعُدَّةُ.
@yekaye
🔅 2) بر اساس تفاسیر و فتاوی بسیاری از اهل سنت، یکی از مصادیق سفیه در این آیه زنان هستند❗️
🤔 در روایت 1 چنانکه دیدیم خود امام ع در ادامهاش توضیح میدهند، مقصود از تطبیق «سفهاء» بر «زنان»، صرفاً زنان نابخرد و سفیه است، نه مطلق زنان.
📛اما دو روایت در کتب شیعه است که ممکن است موجب همان سوءتفاهم شود:
〽️الف. از امام صادق ع روایت شده که اموالتان را به شرابخواران و زنان ندهید.
تفسير العياشي، ج1، ص221
وَ فِي رِوَايَةِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تُؤْتُوهَا شُرَّابَ الْخَمْرِ وَ النِّسَاءَ.
〽️ب. و باز از امام صادق ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند: به زن وصیت نمیشود زیرا خداوند عز و جل فرموده «و به سفیهان اموالتان را ندهید» (نساء/5).
من لا يحضره الفقيه، ج4، ص226؛ تهذيب الأحكام، ج9، ص245؛ الإستبصار، ج4، ص140
رَوَى السَّكُونِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع الْمَرْأَةُ لَا يُوصَى إِلَيْهَا لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ».
✅ اما در خصوص این دو روایت باید گفت:
〽️روایت الف صرف نظر از اینکه مرسل است، روایاتی همچون روایت1، میتواند قرینه باشد که در روایت الف، مقصود، همه زنان نیست.
〽️در مورد روایت ب، درست است که ظاهرش این است که کلمه «سفهاء» در این آیه درباره همه زنان باشد؛ اما شیخ طوسی در همان صفحه از استبصار، با ذکر حدیث صحیحی از امام رضا ع که میفرمایند اگر کسی یک زن و یک کودک را وصی قرار داد، وصی او آن زن خواهد بود-که به وضوح جواز وصیت به زن را مطرح کرده-دو احتمال برای حدیث مورد بحث ما مطرح میکند، یکی اینکه است که دلالت بر کراهت داشته باشد ؛ و دیگری این است که در فضای تقیه صادر شده باشد زیرا این فتوای عمده علمای اهل سنت بوده که زن سفیه است و نمیتوان به زن وصیت کرد (الإستبصار، ج4، ص140) .
🤔به نظر میرسد این توجیه دوم درستتر باشد، زیرا
▪️اولا راوی روایت از امام صادق ع، سکونی است که هرچند مورد وثوق است اما خودش سنی است؛ و معروف است که امام صادق ع در پاسخ به سوالات او، غالبا جواب مستقیم نمیدادند و به اقوال پیامبر اکرم ص یا امیرالمومنین ع استناد میکردند (هرچند محدث نوری در عمومیت این نکته تردید دارد: خاتمة مستدرك الوسائل، ج4، ص165) و در موارد دیگری هم هست که روایتی که از امام ع در مقابل او ذکر کرده را تقیهای دانستهاند (مثلا: استبصار، ج1، ص211) و اینکه اینجا هم امام جلوی او تقیه کرده باشد کاملا محتمل است؛ و
▪️ ثانیا مصداق قطعی آیه فوق، که شیعه وسنی در آن تردید ندارند، یتیمانی هستند که هنوز به سن رشد نرسیدهاند و باز شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که این آیه دلالت بر حرمت دادن اموال به چنان سفیهانی دارد؛ و آنگاه اگرمقصود از سفیه، مطلق زنان هم باشد، نمیتوان این روایت را در آن واحد هم حمل بر حرمت و هم حمل بر کراهت کرد. پس احتمال اول شیخ قابل دفاع نیست و چون این روایت در تعارض با روایاتی که جواز وصیت به زنان را مطرح کرده قرار میگیرد، و فتوای حرمت وصیت به زنان، از فتاوی اهل سنت بوده، و راوی از امام ع هم سنی است، پس اینکه این روایت در فضای تقیه صادر شده باشد، بسیار تقویت میشود.
@yekaye
☀️3) الف. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
کسی که شرابخوار است، وقتی سخن گفت او را تصدیق نکنید [مطمئن نباشید که راست میگوید] و وقتی خواستگاری کرد به او همسر ندهید و وقتی مریض شد به عیادتش نروید و وقتی مرد برایش تشییعش حاضر نشوید و برای امانتداری به او اعتماد نکنید که هرکس او را به عنوان امانتدار مورد اعتماد قرار دهد و آن امانتش نابود شود، برعهده خدا نیست که ضررش را جبران کند یا به خاطر این [مصیبتی که دیده] به او پاداش دهد، زیرا خداوند میفرماید: «و به سفیهان اموالتان را ندهید» (نساء/5) و چه سفیهی سفیهتر و نابخردتر از شرابخوار؟!
📚تفسير القمي، ج1، ص131
☀️ب. حریز روایت کرده است که:
اسماعیل، پسر امام صادق ع، چند دینار [= سکه طلا] داشت و مردی از قریش میخواست [برای تجارت] به یمن برود. اسماعیل به پدرش گفت: پدر جان! فلانی میخواهد به یمن برود و من فلان مقدار دینار دارم؛ آیا موافقید که اینها را به او بدهم تا برایم کالایی از یمن تهیه کند؟
امام صادق ع فرمود: پسرم! مگر به تو نگفتهاند که او شرابخوار است؟!
گفت: مردم این طور میگویند!
فرمود: پسرم. این کار را نکن!
اما اسماعیل گوش نکرد و دینارها را به او داد و او آنها را هدر داد و چیزی برایش نیاورد. آن سال هم امام صادق ع و هم اسماعیل به حج رفته بودند و وی در طواف خانه خداوند میگفت: خدایا اجر من با تو، و تو جایگزین آن را به من بده!
امام صادق ع به او رسید و از پشت به او زد و گفت: نه! پسرم! به خدا سوگند که حجتی نزد خدا نداری و نه سزاواری که اجری به تو بدهد و یا جایگزین آن را بدهد چرا که به تو گفته بودند که او شرابخوار است و با این حال تو او را امین قرار دادی!
اسماعیل گفت: من که خودم نیدیده بودم شراب بخورد و فقط از مردم شنیده بودم که این طور میگویند.
فرمود: پسرم! همانا خداوند عز و جل میفرماید: «به خدا ایمان میآورد و برای مومنین ایمان میآورد» (توبه/61) میفرماید: خداوند را تصدیق میکند و برای مومنان [سخنی هم که مومنان بگویند] هم تصدیق قائل است.. هنگامی که مومنان نزد تو شهادت دادند آنان را تصدیق کن و کسی را که شرباخوار است امانتدار مپندار که همانا خداوند عز و جل میفرماید «و به سفیهان اموالتان را ندهید» (نساء/5) و چه سفیهی سفیهتر و نابخردتر از شرابخوار؟! همانا کسی را که شرابخوار است، وقتی خواستگاری کرد به او همسر ندهند و وقتی شفاعت کرد شفاعتش را نپذیرند و در هیچ امانتی به او اعتماد نکنند؛ که هرکس او را به عنوان امانتدار مورد اعتماد قرار دهد و وی آن امانتش را نابود کند، برعهده خدا نیست که ضررش را جبران کند یا به خاطر این [مصیبتی که دیده] به او پاداش دهد.
📚الكافي، ج5، ص299-300
@yekaye
✅توجه:
1. در حدیثی دیگر از امام صادق ع ایشان ابتدا همان حدیث نبوی الف را ذکر میکنند، سپس شبیه حکایت ب را در نسبت خود و پدرشان نقل میکنند، البته نه اینکه اقدام کرده باشند، بلکه فقط این را نقل میکنند که خودشان پولی داشتند و میخواستند برای تجارت به کسی بدهند که درموردش چنان مطلبی میگفتند و پدرشان شبیه مطالبی را که در حدیث ب به اسماعیل گفتند، به ایشان هم گفتند.
📚(الكافي، ج6، ص397-398؛تهذيب الأحكام، ج9، ص103؛ تفسير العياشي، ج1، ص220)
و شبیه این گفتگو بین امام کاظم و پدرشان هم روایت شده است.
📚(قرب الإسناد، ص315)
2. این مضمون که فرد شرابخوار مصداق بارز «سفیه» در این آیه است و اینکه در مورد سپردن مال به شرابخوار هشدار داده شده باشد با عبارات مختلف در روایات متعدد دیگری آمده است؛ مثلا:
📚تفسير العياشي، ج1، ص220؛ مجمع البيان، ج3، ص14؛ الکافی، ج5، ص300
@yekaye
👇متن دو روایت الف و ب👇
متن احادیث فوق
☀️3) الف. قَالَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
شَارِبُ الْخَمْرِ لَا تُصَدِّقُوهُ إِذَا حَدَّثَ وَ لَا تُزَوِّجُوهُ إِذَا خَطَبَ وَ لَا تَعُودُوهُ إِذَا مَرِضَ وَ لَا تَحْضُرُوهُ إِذَا مَاتَ وَ لَا تَأْتَمِنُوهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَمَنِ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَأَهْلَكَهَا فَلَيْسَ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُخْلِفَ عَلَيْهِ وَ لَا أَنْ يَأْجُرَهُ عَلَيْهَا، لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» وَ أَيُّ سَفِيهٍ أَسْفَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ.
📚تفسير القمي، ج1، ص131
☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ قَالَ:
كَانَتْ لِإِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع دَنَانِيرُ وَ أَرَادَ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ أَنْ يَخْرُجَ إِلَى الْيَمَنِ فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ يَا أَبَتِ إِنَّ فُلَاناً يُرِيدُ الْخُرُوجَ إِلَى الْيَمَنِ وَ عِنْدِي كَذَا وَ كَذَا دِينَاراً فَتَرَى أَنْ أَدْفَعَهَا إِلَيْهِ يَبْتَاعُ لِي بِهَا بِضَاعَةً مِنَ الْيَمَنِ.
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَا بُنَيَّ أَ مَا بَلَغَكَ أَنَّهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ؟!
فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ هَكَذَا يَقُولُ النَّاسُ.
فَقَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَفْعَلْ.
فَعَصَى إِسْمَاعِيلُ أَبَاهُ وَ دَفَعَ إِلَيْهِ دَنَانِيرَهُ فَاسْتَهْلَكَهَا وَ لَمْ يَأْتِهِ بِشَيْءٍ مِنْهَا فَخَرَجَ إِسْمَاعِيلُ وَ قُضِيَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع حَجَّ وَ حَجَّ إِسْمَاعِيلُ تِلْكَ السَّنَةَ فَجَعَلَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ أْجُرْنِي وَ أَخْلِفْ عَلَيَّ!
فَلَحِقَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَهَمَزَهُ بِيَدِهِ مِنْ خَلْفِهِ فَقَالَ لَهُ: مَهْ يَا بُنَيَّ! فَلَا وَ اللَّهِ مَا لَكَ عَلَى اللَّهِ [هَذَا] حُجَّةٌ وَ لَا لَكَ أَنْ يَأْجُرَكَ وَ لَا يُخْلِفَ عَلَيْكَ وَ قَدْ بَلَغَكَ أَنَّهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ فَائْتَمَنْتَهُ.
فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ: يَا أَبَتِ إِنِّي لَمْ أَرَهُ يَشْرَبُ الْخَمْرَ إِنَّمَا سَمِعْتُ النَّاسَ يَقُولُونَ.
فَقَالَ يَا بُنَيَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» يَقُولُ يُصَدِّقُ اللَّهَ وَ يُصَدِّقُ لِلْمُؤْمِنِينَ. فَإِذَا شَهِدَ عِنْدَكَ الْمُؤْمِنُونَ فَصَدِّقْهُمْ وَ لَا تَأْتَمِنْ شَارِبَ الْخَمْرِ؛ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ فِي كِتَابِهِ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ» فَأَيُّ سَفِيهٍ أَسْفَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ إِنَّ شَارِبَ الْخَمْرِ لَا يُزَوَّجُ إِذَا خَطَبَ وَ لَا يُشَفَّعُ إِذَا شَفَعَ وَ لَا يُؤْتَمَنُ عَلَى أَمَانَةٍ فَمَنِ ائْتَمَنَهُ عَلَى أَمَانَةٍ فَاسْتَهْلَكَهَا لَمْ يَكُنْ لِلَّذِي ائْتَمَنَهُ عَلَى اللَّهِ أَنْ يَأْجُرَهُ وَ لَا يُخْلِفَ عَلَيْهِ.
📚الكافي، ج5، ص299-300
@yekaye