🔹الْجارِ ذِي الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ
با توجه به ظرفیتهای متعدد معنایی تکتک کلمات این ترکیب، این دو عبارت در کنار هم ظرفیت چندین معنا را پیدا میکند.
▪️اشاره شد که:
▫️کلمه «جار» هم در معنای همسایه است و هم در معنای کسی که در کنار و برای پشتیبانی از شما قرار میگیرد
▫️«قرب» به معنای نزدیکی است، که «ذی القربی» هم به معنای کسی که در نزدیک است به کار میرود و به طور اصطلاحی در معنای «خویشاوندان» (= نزدیکان)؛
▫️کلمه «جُنُب» هم در معنای دور و هم در معنای «بیگانه» و «غریبه» به کار رفته است؛
بدین ترتیب،
محتملترین معنا برای کلمه «جار» در این آیه «همسایه» است، و
آنگاه تعبیر «الجار ذیالقربی» در مقابل تعبیر «الجار الجُنُب»، هم میتواند به معنای «همسایه نزدیک» در مقابل «همسایه دور» باشد؛ و هم «همسایه خویشاوند» در مقابل «همسایه غریبه».
@yekaye
🔹 الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ
اشاره شد که:
▪️«جَنب» به معنای «کنار» است که کنار هم برای اشاره به وضعیت کاملا نزدیک به شیء به کار میرود و هم برای فهماندن مفهوم دور کردن و کناره گرفتن از چیزی؛ و
▪️«صاحب» هم به معنای کسی است که ملازمت و همنشینیای دارد که غالبا طولانی مدت است.
با این اوصاف:
▪️«الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ» به معنای ملازم و همنشینی است که در کنار آدمی است؛
و رایجترین احتمال برای مقصود از این تعبیر از نظر مفسران، یکی همسفر است و دیگری: همسر.
@yekaye
🔹 مخْتالاً
درباره ماده «خیل»
▪️برخی گفتهاتند اصل آن عبارت از این است که آنچه بر روی چیزی ظاهر شود که با دربر گرفتن آن چیز اضافهی متمایزی به نظر برسد، و به همین مناسبت بوده که «خال» روی پوست، را چنین نامیدهاند ویا اینکه ابر بارانزا را به خاطر آبی که در ابر هست، «خال» میگویند ؛ و به همین مناسبت برای کبر (= تکبر ورزیدن) هم تعبیر «خال» و «خیل» به کار میرود و مختال (إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً؛ نساء/36) هم از همین معنا و به معنای متکبر است و «خیال» و «تخیل» را هم از همین باب گفتهاند زیرا گویی یک سایهای از روی خود شیء اصلی میباشد.
📚(المعجم الاشتقاقی المؤصل لألفاظ القرآن الکریم، ص592)
▪️اما برخی گفتهاند که اصل این ماده دلالت بر حرکتی همراه با تلوّن (رنگ عوض کردن) دارد؛ و «خیال» هم که از این ماده است، اصلش آن چیزی بوده که انسان در خواب میبیند چون شبیه چیزی میشود و رنگ عوض میکند؛ و وجه تسمیه ابر بارانزا به «مخیلة» هم این دانستهاند که رنگ آسمان را دگرگون می کند؛ و «مختال» را کسی دانسته که در راه رفتنش متلوّن است (خود را بزرگ مینمایاند) و به همین مناسبت به گله اسبها هم «خیل» گفته میشود (وَ الْخَيْلَ وَ الْبِغالَ وَ الْحَميرَ لِتَرْكَبُوها وَ زينَة؛ نحل/8) به خاطر حالت تکبری که در راه رفتن اسب هست.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص235)
▪️البته به نظر میرسد حق با کسانی باشد که کلمه «مختال» را برگرفته از «خیال» معرفی کردهاند
📚(مجمع البيان، ج3، ص71)،
که خیال هم صورتی است که شخص در خواب ویا در آینه و یا بعد از اینکه چیزی که در مقابل چشمش است از مقابل چشمش برداشته شد در ذهن خود مجسم میکند، میبیند؛ و سپس در خصوص تصور هر امر متصوری به کار رفته؛ و «تخییل» و «تخیل» به تصویر درآوردن و تصور کردن چنین صورتهایی در ذهن را گویند: «يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى» (طه/66) و «خُيَلَاءُ» هم تکبری است که به خاطر تخیل برتریای که شخصی برای خود فرض میکند در شخص خاصل میشود
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص304)
و از این رو، «مختال» هم کسی است که بر اثر تخیل درباره خویش به وی احساس خودبزرگبینی دست داده است؛ و گفتهاند وجه تسمیه «اسبها» به «خَیل» این است که اسب هم با یک حالت تبختر و خودبزرگبینی راه میرود
📚 (مجمع البيان، ج3، ص71)
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه بحث فوق
🔸اینکه آیا بین ماده «خیل» و «خول» تفاوت است جای بحث دارد.
🔹کسانی که تفاوت گذاشتهاند گفتهاند
▪️اصل ماده «خول» دلالت بر نوعی تعهد دارد (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص۲۳۱) و کلمه «خَوَل» به معنای خدم و حشم (کسانی که خدمتگزار انسان هستند) است و فعل «خوّل» (تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُم، انعام/94؛ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ، زمر/8؛ ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا،زمر/49) در اصل به معنای «اعطاء خَوَل» بوده که کمکم در مورد هرگونه «اعطاء» و «تملیک» به کار رفته است.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص۲۳۱؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص۳۰۵؛ لسان العرب، ج۱۱، ص۲۲۴)
و البته نه هرگونه مال بخشیدنی؛ بلکه مال بخشیدنی که نوعی حفظ و مراعات کردن را از شخص انتظار داشته باشد،
🔸چنانکه در تفاوت «تخویل» و «تمویل» (= مال بخشیدن) گفتهاند که تخویل در جایی است که کسی را حافظ و مسئول آن شیء قرار میدهند، و البته تدریجا در هر بخشش و عطیهای به کار رفته است (الفروق في اللغة، ص169)
🔸و نیز فرق «خَوَل» (خدم و حشم)با «عبید» در این است که «خول» از جهت خدمت و کارگزاری در زیر سایه شخصاند و وی مالک آنها نیست، در حالی که «عبید» تحت ملکیت شخص قرار دارند؛ و به همین جهت است که برای مخلوقات خداوند، تعبیر بندگانِ (عبیدِ) خدا به کار میرود اما تعبیر خدم و حشم (خَوَلِ) خدا گفته نمیشود (الفروق في اللغة، ص216 )؛
🔸 و موید دیگر اینکه «خائل» به کسی میگویند که حافظ و نگهبان چیزی است و تعبیر «فلان يَخُولُ على أهله» یعنی وی از آن تحت حفاظت و مراقبت میکند؛ و «تَخَوُّل» به معنای «تعهد» است و از فراء هم نقل شده که «خائل» به معنای «راعی» (= چوپان، کسی که از دیگران مراقبت میکند) میباشد 📚(الصحاح، ج4، ص1690 )
▪️و شاید به همین مناسبت بوده که کلمه «خال» و «خالة» (که جمع آن «أخوال» و «خالات» میشود: بُيُوتِ أَخْوالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خالاتِكُم؛ نور/61) برای برادر و خواهرِ مادر (دایی و خاله) به کار رفته است (معجم مقاييس اللغه، ج2، ص237 )؛ گویی افراد در میان خویشاوندان یک احساس سرپرستی و مراقبت بیشتری نسبت به خواهرزادههای خود دارند.
🔸از مویدات این تفکیک آن است که جمع «خال» به معنای «خال روی پوست»، «خیلان» میشود، پس از ماده «خیل» است (الصحاح، ج4، ص1691) اما جمع «خال» به معنای دایی (که مونث آن «خالة» میشود، همان خاله در فارسی) «أخْوَال» و مصدر آن «خُؤولة» (= دایی بودن) میباشد، پس، از ماده «خول» است (المحيط في اللغة، ج4، ص410)
🔹اما برخی اساسا این دو را در یک معنا دانسته و از این رو کلمات فوق را ذیل یک ماده بحث کردهاند (مثلا: كتاب العين، ج4، ص304؛ المحيط في اللغة، ج4، ص410)
▪️و حتی اگر دو معنا بودن آنها قابل دفاع باشد، اما میتوان مرجع اصلی آنها را واحد گرفت؛ بدین بیان که اصل ماده «خَوَل» را در همان معنای خدم و حشم دانست [که بقیه مشتقات ماده «خول» به نحوی به این معنا برگردد) و آن را هم به معنای خیال برگرداند (مجمع البيان، ج3، ص71 )
با این بیان که «خول» همان خدم و حشم و داراییهایی است که در اختیار داشتن آنهاست که شخص را مختال و متکبر میکند.
📿اگر این دو ماده به هم برگردند، جمعا 17 بار،
و اگر اینها را دو ماده مستقل در نظر بگیریم،
ماده «خول» و مشتقات آن (خَوَّلَ، خال، خالة) 8 بار؛
و ماده «خیل» و مشتقات آن (خَیل، مختال، یُخَیَّل) 9 بار
در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹فَخُوراً
▪️در مورد ماده «فخر» برخی بر این باورند که اصل این ماده در خصوص ادعای فضیلتی ممتاز از دیگران داشتن است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج9، ص39)؛
▫️چنانکه «فَخْر» به معنای مباهات کردن انسان به اشیای خارجی (مانند مال و جاه و ...؛ نه کمالات درونی) است؛
▫️«فخّار» (خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ؛ الرحمن/14) به کوزه سفالی گفته میشود بدین جهت که وقتی ضربهای به آن زده میشود و صدایی از آن بلند میشود گویی صدای کسی است که به دیگران تفاخر میکند و
▫️کلمه «فخور» صیغه مبالغه از همین است که دلالت بر کثرت فخرفروشی دارد: «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً» (نساء/36) ، «إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ» (هود/10) ، «لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ» (لقمان/18؛ حدید/23) (مفردات ألفاظ القرآن، ص627)
▫️در واقع، «فخور»کسی است که مناقب خویش و نعمتهایی که خداوند به او داده را مایه تکبر و سرکشی خود قرار میدهد؛ وگرنه کسی که به نعمت بودنِ آنها اذعان دارد، او شکور است، نه فخور (مجمع البيان، ج3، ص71)
▪️اما به نظر میرسد این تحلیل، فقط این ماده را در انسان شرح می دهد و حق با کسانی باشد که گفتهاند که این ماده در اصل دلالت دارد بر «بزرگی» و «قدمت» (معجم مقاييس اللغه، ج4، ص480)؛
و آن هم نه هرگونه بزرگی، بلکه بزرگی است در جایی که فاقد آن چیزی است که عظیم عادتا از چنین امر عظیمی انتظار میرود، چنانکه مثلا به شتر ویا گوسفندی که پستانهایش بزرگ است اما شیر کمی میدهد «فخور» گفته میشود؛ و یا به درخت خرمایی که تنه عظیمی دارد اما بار کمی دارد «فخّار» میگویند؛ و به همین مناسبت «فخر» (در فارسی: فخرفروشی) جایی است که کسی که دچار خودبزرگبینی است و تکبر به خرج میدهد (المعجم الاشتقاقی المؤصل لألفاظ القرآن الکریم، ص1639)
▪️در هر صورت، این ماده وقتی به باب «تفاعل» میرود (أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ؛ حدید/20) دلالت دارد بر فخرفروشی طرفینی (أساس البلاغة، ص466؛ تاج العروس، ج7، ص341) هرچند که برخی بر این باورند که تفاخر به معنای مداومت بر فخرفروشی دارد.
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص39)
📿ماده «فخر» و مشتقات آن 6 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
☀️1) از امام صادق ع سوال میشود درباره این سخن خداوند عز وجل که میفرماید: «[بر شما باد] به والدین احسان کردن» که این احسان چیست؟
فرمودند: احسان آن است که در صحبت و همنشینی با آنان نیکویی کنی و آنان را به تکلف نیندازی که آنچه را که بدان نیاز دارند از تو درخواست کنند، هرچند که خودشان ابراز بینیازی کنند [باز به رفع نیاز آنان اقدام کنی] که همانا خداوند می فرماید «به [مقام] «بِرّ» [= نیکی] نخواهید رسید مگر آنچه را دوست دارید انفاق کنید.
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 408
رَوَى الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي وَلَّادٍ الْحَنَّاطِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» مَا هَذَا الْإِحْسَانُ؟
فَقَالَ الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يَسْأَلَاكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُونَ إِلَيْهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِيَيْنِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» ...
☀️2) الف. روایت شده که ابن بن تغلب از امام صادق ع درباره سخن خداوند متعال که می فرماید «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را با او شریک مگردانید و [بر شما باد] به والدین احسان کردن» (نساء/36) سوال کرد که این والدین چه کسانی اند؟
امام ع فرمودند: رسول الله ص و علی بن ابیطالب؛ اینان همان والدین [= دو والد، دو پدر] میباشند.
☀️ب. و باز از ایشان درباره «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را با او شریک مگردانید و [بر شما باد] به والدین احسان کردن و به افراد دارای قرابت [= خویشاوندان]» (نساء/36) نقل شده که فرمودند: همانا رسول الله و علی بن ابیطالب والدان هستند و حسن و حسین ع، ذیالقربی [افراد دارای قرابت، خویشاوندان] میباشند.
☀️ج. باز از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
پیامبر اکرم ص فرمود: من یکی از والدان هستم و علی بن ابیطالب دیگریِ آن است؛
[امام صادق ع ادامه دادند:] و این دو در هنگام مرگ [برای هرکس حاضر و] دیده میشوند.
☀️د. و ابوبصیر هم از امام صادق ع نقل کرده که ایشان فرمودند:
همانا مومن وقتی بمیرد رسول الله ص و علی بن ابیطالب در نزد او حاضر میشوند؛ و رسول الله ص فرمود: من یکی از والدان هستم و علی بن ابیطالب دیگریِ آن است.
از ایشان پرسیدم: این مطلب در کجای کتاب الله آمده است؟
فرمودند: اینکه خداوند میفرماید: «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را با او شریک مگردانید و [بر شما باد] به والدین احسان کردن» (نساء/36)
📚تفسير فرات الكوفي، ص104-105
☀️الف. فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي سَعِيدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ مَالِكٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ [ع] فَسَأَلَهُ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» قَالَ هَذِهِ الْآيَةُ الَّتِي فِي النِّسَاءِ من الوالدان [وَالِدَيْنِ]؟ قَالَ جَعْفَرٌ: رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِيُّ [بْنُ أَبِي طَالِبٍ] ع [وَ] هُمَا الْوَالِدَانِ.
☀️ب. فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ الْأَحْمَسِيُّ مُعَنْعَناً عَنْ جَعْفَرٍ [صَّادِقِ] ع فِي قَوْلِهِ [تَعَالَى] وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع هُمَا الْوَالِدَانِ [والدين] وَ بِذِي الْقُرْبى قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ع.
☀️ج. فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ مُعَنْعَناً عَنْ مُعَلَّى بْنِ خُنَيْسٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَنَا أَحَدُ الْوَالِدَيْنِ وَ عَلِيُّ [بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع ص] الْآخَرُ؛ وَ هُمَا عِنْدَ الْمَوْتِ يُعَايَنَانِ [آخَرُ يُعَايَنَانِ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ هُمَا يُعِينَانِ عِنْدَ الْمَوْتِ].
☀️د. فُرَاتٌ قَالَ حَدَّثَنِي جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْفَزَارِيُّ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ [ع] يَقُولُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا مَاتَ رَأَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيّاً [ع] يَحْضُرَانِهِ وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنَا أَحَدُ الْوَالِدَيْنِ وَ عَلِيٌّ الْآخَرُ قَالَ قُلْتُ وَ أَيُّ مَوْضِعٍ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ قَالَ قَوْلُهُ «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً».
📚در تفسير العياشي، ج1، ص241، فراز پایانی این روایت از ابوبصیر، هم از امام باقر ع و هم از امام صادق ع روایت شده است.
@yekaye
☀️3) از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند:
حق علی ع بر مسلمانان همانند حق پدر بر فرزندانش است.
📚فضائل أمير المؤمنين ع (لابن عقده کوفی)، ص77؛
📚جامع الأخبار(للشعيري)، ص14؛
📚بشارة المصطفى لشيعة المرتضى، ص269؛
📚الأمالي (للطوسي)، ص54
ابن عقدة، قال: حدّثنا عيسى بن عبد اللّه المحمّدي من ولد عليّ بن محمّد بن عمر بن علي، قال: حدّثني أبي، عن أبيه عن جدّه عليّ عليه السّلام، قال:
قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و [آله و] سلم:
«حَقُّ عَلِيٍّ عَلَى الْمُسْلِمِينَ كَحَقِّ الْوَالِدِ عَلَى وَلَدِهِ».
🔹این روایت نبوی در کتب اهل سنت با سندهای متعدد از بسیاری از صحابه، از جمله از #جابر بن عبدالله انصاری، #ابوایوب انصاری، #عمار یاسر، #انس بن مالک و خود #امیرالمومنین ع روایت شده است؛ مثلا در:
📚شرف المصطفى (الخركوشي، م407) ج5، ص513 ؛
📚مناقب عليّ (ابن المغازلي، م483)، ص99 ؛
📚تاريخ دمشق (ابن عساكر، م571) ج42، ص307-308
✅این مضمون بقدری در مسلمانان صدر اسلام رایج بوده که در رجزهایی که یاران امیرالمومنین ع در جنگ صفین در مقابل اصحاب معاویه میخواند بر این مطلب تاکید میکردند؛ مثلا:
جَارِيَةُ بْنُ قُدَامَةَ السَّعْدِيّ وقتی در برابر عبدالرحمن پسر خالد بن ولید (که پرچمدار لشکر معاویه بود) قرار میگیرد، چنین رجز میخواند:
اثْبُتْ لِصَدْرِ الرُّمْحِ يَا ابْنَ خَالِدٍ / اثْبُتْ لِلَيْثِ ذِي فُلُولِ حَارِدٍ
مِنْ أُسْدِ خَفَّانَ شَدِيدِ السَّاعِدِ / يَنْصُرُ خَيْرَ رَاكِعٍ وَ سَاجِدٍ
مَنْ حَقُّهُ عِنْدِي كَحَقِّ الْوَالِدِ / ذَاكُمْ عَلِيٌّ كَاشِفُ الْأَوَابِدِ.
📚(وقعة صفين، ص396)
@yekaye
☀️4) روایتی از پیامبر اکرم ص نقل شده که ایشان به حضرت علی ع فرمودند:
«أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ: من و تو پدران این امتیم.»
📜این روایت بقدری در صدر اسلام در میان مسلمانان شایع بوده که حتی در کتب لغتی که اهل سنت تدوین کردهاند هم به مناسبت کلمه «أب» به این روایت اشاره کردهاند (مثلا در: مفردات (راغب)، ص57 )
💢از موارد جالب این است که در در تفسیر مسنوب به امام حسن عسکری (ص330-333)، در ذیل آیه 83 سوره بقره (همین تعبیر «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً)، این مضمون که پیامبر و امیرالمومنین ع پدران این امتاند، در قالب روایات متعددی از تمامی 13 معصومِ پیش از امام زمان ع روایت شده است؛
که در هریک، یکی از امامان نکتهای را درباره این پدریِ آنان بیان میکنند.
اغلب این روایات به طور مجزا در کتب روایی دیگر آمده است؛ اما جمع اینها در کنار هم زیبایی خاصی ارائه میکند که در اینجا تقدیم میشود.
☀️1. رسول الله ص فرمود: برترن والدان شما و سزاوارترین آنان به سپاسگزاریِ شما [از آنان] [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع میباشند.
☀️2. و امام علی ع فرمودند: از رسول الله شنیدم که میفرمود: من و علی ع پدران این امتیم؛ و قطعا حق ما بر آنان بزرگتر است از حق والدینِ ولادتِ ایشان؛ چرا که ما آنان را – اگر از ما اطاعت کنند – از آتش به سوی سرای جاودان نجات میدهیم، و از [راه] عبودیت آنان را به نیکانِ احرار ملحق میکنیم.
☀️3. و حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمودند: دو پدر این امت [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع میباشند. کجیِ آنان [= امت] را راست میکنند و از عذاب همیشگی نجاتشان میدهند، البته اگر اطاعتشان کنند؛ و نعمت همیشگی را بر آنان مباح میگردانند، البته اگر با آنان همراهی کنند.
☀️4. و امام حسن ع فرمودند: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع پدران این امت میباشند؛ پس خوشا به حال کسی که به حق آنان معرفت داشت؛ و در هر حالی مطیع آنان بود، که خداوند چنین کسی را در زمره برترین ساکنان بهشتهایش میگرداند و با کرامات و رضوان خویش وی را خوشبخت میکند.
☀️5. و امام حسن ع فرمودند: کسی که ححق دو پدرِ برتر خویش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را بشناسد و از آنان آن گونه که سزاوار اطاعت کردن است، اطاعت کند، به او گفته خواهد شد: تا بحبوحه هر بهشتی که دلت میخواهد برو!
☀️6. و امام زینالعابدین ع فرمودند: اگر والدین حقشان بر فرزندانشان به خاطر احسانی که در حق فرزندشان روا میدارند، عظیم است؛ پس، از آنجا که احسان [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، بر این امت بزرگوارانهتر و عظیمتر است، پس آن دو سزاوارترند به اینکه پدران اینان باشند.
☀️7. و امام باقر ع فرمودند: کسی که دوست دارد بداند قدر و منزلتش نزد خداوند چگونه است، پس بنگرد که قدر و منزلت دو پدرِ برترش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، نزد خویش چگونه است؟
☀️8. و امام صادق ع فرمودند: کسی که حق دو پدرِ برترش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را رعایت کند، اگر [مجبور شود که] حق والدین خودش و سایر بندگان خداوند را ضایع کند*، ضرری به او نخواهد رسید؛ زیرا که آن دو با تلاش خود همگی اینان را راضی خواهند کرد.
☀️9. و امام کاظم ع فرمودند: بزرگی ثواب درود و صلوات فرستادن، به اندازه بزرگی دو پدرِ برتری است که بر آنها درود و صلوات فرستاده میشود: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع.
☀️10. و امام رضا ع فرمودند: آیا هیچیک از شما بدش نمیآید که از پدر و مادرش که او را به دنیا آوردهاند نفی شود [یعنی گفته شود: این فرزندان آن پدر و مادر نیست]؟
گفتند: بله، قطعا بدمان میآید.
پس باید بکوشد که از آن والدینش که از پدر و مادر خودش برترند نفی نشود!
☀️11. و امام جواد ع در برابر کسی که در محضر ایشان گفت: من قطعا [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع را چنان دوست دارم که اگر تکهتکه شود یا با قیچی مرا پاره پاره کنند، از آنان دست برنمیدارم، فرمودند: پس بیتردید که [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، از خودشان به تو چیزی را میدهند که تو از خودت بدانه می دهی؛ همانا آنان در روز قضاوت نهایی چنان برای تو جبران کنند که نسبت آنچه تو در راه آنان داده ای به آنچه آنان میدهند به اندازه جزئی از یکصدمیلیونیمِ آن هم نشود!
☀️12. و امام هادی ع فرمودند: کسی که والدین دینیاش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، نزد وی از والدین نَسَبیاش گرامیتر نباشد، بهرهای از حلال و حرام خداوند، نه زیاد و نه کم، نبرده است.
13. و امام عسکری ع فرمودند: کسی که اطاعت پدران دینیاش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را بر طاعت پدران نسبیاش ترجیح دهد، خداوند عز و جا به او فرماید: قطعا تو را ترجیح میدهم همان گونه که [خواسته] مرا ترجیح دادی، و تو را شرفیاب محضر پدران دینیات میکنم؛ همان گونه که خودت با ترجیح دادن محبت آن دو بر محبت پدرانِ نسبیات خود را شرافت بخشیدی.
@yekaye
👇متن احادیث👇
متن احادیث بند4
☀️1. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَفْضَلُ وَالِدَيْكُمْ وَ أَحَقُّهُمَا لِشُكْرِكُمْ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌ.
☀️2. وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، وَ لَحَقُّنَا عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ وِلَادَتِهِمْ، فَإِنَّا نُنْقِذُهُمْ- إِنْ أَطَاعُونَا- مِنَ النَّارِ إِلَى دَارِ الْقَرَارِ، وَ نُلْحِقُهُمْ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ بِخِيَارِ الْأَحْرَارِ.
☀️3. وَ قَالَتْ فَاطِمَةُ ع أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ، يُقِيمَانِ أَوَدَهُمْ وَ يُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا، وَ يُبِيحَانِهِمُ النَّعِيمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا.
☀️4. وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ، فَطُوبَى لِمَنْ كَانَ بِحَقِّهِمَا عَارِفاً، وَ لَهُمَا فِي كُلِّ أَحْوَالِهِ مُطِيعاً، يَجْعَلُهُ اللَّهُ مِنْ أَفْضَلِ سُكَّانِ جِنَانِهِ وَ يُسْعِدُهُ بِكَرَامَاتِهِ وَ رِضْوَانِهِ.
☀️5. وَ قَالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ ع مَنْ عَرَفَ حَقَّ أَبَوَيْهِ الْأَفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع، وَ أَطَاعَهُمَا حَقَّ الطَّاعَةِ قِيلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ فِي أَيِّ الْجِنَانِ شِئْتَ.
☀️6. وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِنْ كَانَ الْأَبَوَانِ إِنَّمَا عَظُمَ حَقُّهُمَا عَلَى أَوْلَادهِمَا لِإِحْسَانِهِمَا إِلَيْهِمْ، فَإِحْسَانُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع إِلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ أَجَلُّ وَ أَعْظَمُ فَهُمَا بِأَنْ يَكُونَا أَبَوَيْهِمْ أَحَقُ.
☀️7. وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ ع مَنْ أَرَادَ أَنْ يَعْرِفَ كَيْفَ قَدْرُهُ عِنْدَ اللَّهِ، فَلْيَنْظُرْ كَيْفَ قَدْرُ أَبَوَيْهِ الْأَفْضَلِ عِنْدَهُ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع.
☀️8. وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ رَعَى حَقَّ أَبَوَيْهِ الْأَفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع لَمْ يَضُرَّهُ مَا أَضَاعَ مِنْ حَقِّ أَبَوَيْ نَفْسِهِ وَ سَائِرِ عِبَادِ اللَّهِ، فَإِنَّهُمَا ص يُرْضِيَانِهِمْ بِسَعْيِهِمَا.
☀️9. وَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع لَعِظَمُ ثَوَابِ الصَّلَاةِ- عَلَى قَدْرِ تَعْظِيمِ الْمُصَلِّي أَبَوَيْهِ الْأَفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع.
☀️10. وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا ع أَ مَا يَكْرَهُ أَحَدُكُمْ أَنْ يُنْفَى عَنْ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَيْنِ وَلَدَاهُ قَالُوا: بَلَى وَ اللَّهِ. قَالَ: فَلْيَجْتَهِدْ أَنْ لَا يُنْفَى عَنْ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ اللَّذَيْنِ هُمَا أَبَوَاهُ أَفْضَلَ مِنْ أَبَوَيْ نَفْسِهِ.
☀️11. وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ [بْنِ مُوسَى] ع حِينَ قَالَ رَجُلٌ بِحَضْرَتِهِ: إِنِّي لَأُحِبُّ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً حَتَّى لَوْ قُطِعْتُ إِرْباً إِرْباً، أَوْ قُرِضْتُ لَمْ أَزُلْ عَنْهُ. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع: لَا جَرَمَ أَنَّ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً يُعْطِيَانِكَ مِنْ أَنْفُسِهِمَا مَا تُعْطِيهِمَا [أَنْتَ] مِنْ نَفْسِكَ إِنَّهُمَا لَيَسْتَدْعِيَانِ لَكَ فِي يَوْمِ فَصْلِ الْقَضَاءِ مَا لَا يَفِي مَا بَذَلْتَهُ لَهُمَا بِجُزْءٍ مِنْ مِائَةِ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ ذَلِكَ.
☀️12. وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ لَمْ يَكُنْ وَالِدَا دِينِهِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع أَكْرَمَ عَلَيْهِ مِنْ وَالِدَيْ نَسَبِهِ، فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي حِلٍّ وَ لَا حَرَامٍ، وَ لَا كَثِيرٍ وَ لَا قَلِيلٍ.
☀️13. وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع مَنْ آثَرَ طَاعَةَ أَبَوَيْ دِينِهِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع عَلَى طَاعَةِ أَبَوَيْ نَسَبِهِ، قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ: لَأُوثِرَنَّكَ كَمَا آثَرْتَنِي وَ لَأُشَرِّفَنَّكَ بِحَضْرَةِ أَبَوَيْ دِينِكَ، كَمَا شَرَّفْتَ نَفْسَكَ بِإِيثَارِ حُبِّهِمَا عَلَى حُبِّ أَبَوَيْ نَسَبِكَ.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص330-333
@yekaye
☀️7) در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ص333-338)،
همان طور که در مورد احسان به والدین، از ضرورت احسان به والدین دینی که پیامبر ص و حضرت علی ع میباشند، سخن گفت، و از تمامی معصومین حدیثی در این باره نقل کرد،
در بحث «ذی القربی» (نزدیکان، خویشاوندان) نیز ابتدا میفرماید که
مقصود از «ذی القربی» خویشاوندانِ پدر و مادریات هستند؛ که باید حق آنان را شناخت و ادا کرد ؛
سپس شبیه مورد قبل، از اغلب معصومین علیهمالسلام حدیثی نقل میکنند که ذیالقربای پیامبر (که همان اهل بیت ع هستند) به هیچ عنوان کمتر از ذیالقربای والدین نَسَبی انسان نیستند.
📜اغلب این روایات به طور مجزا در کتب روایی دیگر آمده است؛ اما جمع اینها در کنار هم زیبایی خاصی ارائه میکند که در اینجا تقدیم میشود.
☀️1. رسول الله ص فرمودند: کسی که حق نزدیکانِ [= خویشاوندانِ] پدر و مادریش را رعایت کند، خداوند هزار درجه در بهشت به او میدهد [و سپس این درجات بهشتی را توصیف کردند و در ادامه فرمودند:] و کسی که حق نزدیکانِ [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را رعایت کند، از برترین این درجات و ثوابی زیادتر، به اندازهای که [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، بر پدر و مادر خودش برتری دارند، به او داده شود.
☀️2. حضرت فاطمه س به برخی از زنان فرمود: اگر لازم شد رضایت پدران دینیات: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را به ازای نارضایتیِ پدر و مادر نَسَبیات به دست آور؛ ولی دنبال رضایت پدر و مادر نسبیات در صورت نارضایتی پدر و مادر دینیات نرو؛ زیرا اگر پدر و مادر نسبیات ناراضی شوند، [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، میتوانند با ثواب اندکی از یک میلیونیم از لحظهای از طاعتشان آن دو را راضی کنند؛ اما اگر پدران دینیات از تو ناراضی شوند پد و مادر نسبیات توان اینکه آنان را راضی کنند ندارند؛ زیرا ثواب طاعات همه اهل دنیا جبران نارضایتی آن دو نفر را نکند.
☀️3. امام حسن ع فرمود: بر تو باید به احسان کردن به نزدیکان پدران دینیات: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع؛ حتی اگر [حق] خویشاوندان پدران نسبیات را هم ضایع کردی، مبادا [حق] خویشاوندان پدران دینیات را به تلافی خویشاوندان پدران نسبیات ضایع کنی؛ زیرا شکرو سپاس آنان به نزد پدران دینیات، برای تو ثمربخشتر است از شکر و سپاس اینان به نزد پدر و مادر نسبیات؛ اگر خویشاوندان پدران دینیات از تو نزد آن دو شکر و سپاس گویند، اندک نظر آن دو به تو تمامی گناهانت را از بین خواهد برد ولو از زمین تا عرش پر شده باشد؛ ولی اگر خویشاوندان پدر و مادر نسبیات از تو نزد آن دو شکر و سپاس گویند، در حالی که حق خویشاوندان پدران و دینیات را ضایع کردهای، به اندازه سرسوزنی از مشکلات تو را رفع نخواهند کرد.
☀️4. و امام سجاد ع فرمود: حق خویشاوندان پدران دینیمان: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع و اولیای این دو، برتر است از خویشاوندان پدر و مادر نسبیمان؛ همانا اگر پدران دینیمان میتوانند پدر و مادر نسبیمان را از ما راضی کنند؛ اما پدر و مادر نسبیمان نمیتوانند پدر و مادر دینیمان: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را راضی کنند.
☀️5. و امام باقر ع فرمود: کسی که پدران دینیاش [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، و نیز خویشاوندان آن دو، نزد وی ترجیح داشته باشند بر پدر و مادر نسبی اش و خویشاوندان این دو، خداوند متعال می فرماید: آنکه برتر بود را برتری دادی؛ پس قطعا من هم تو را برتریخواهم داد؛ و آنکه سزاوارتر به ترجیح دادن بود، ترجیح دادی، پس قطعا تو را در سرای جاودان خود و در همنشنیی با برترین اولیای خود قرار خواهم داد.
☀️6. و امام صادق ع فرمود: کسی که بر او دشوار بود که حق خویشاوندی پدران دینی و پدران نسبیاش را به جا آورد؛ و ناچار شد یکی را به خاطر دیگری کنار بگذارد، و خویشاوندان پدران دینی اش را بر خویشاوندان پدران نسبی اش تقدم بخشد، خداوند عز و جل روز قیامت میفرماید: همان گونه که خویشاوندان پدران دینی ات را تقدم بخشیدی، او را در رفتن به سوی بهشتهای من تقدم دهید؛ پس میلیونها برابر بیش از آن درجاتی که برایش آماده شده بود به درجهاش اضافه میشود.
☀️7. و در جایی در محضر امام موسی کاظم ع گفتند فلانی هزار درهم پول داشت و دو کالا به او عرضه شد که در بضاعتش نبود که هردو را بخرد؛ پرسید کدامش سود بیشتری دارد، گفتند: سود این هزار برابر آن است؛ حضرت فرمود آیا عقلش وی را ملزم نمیکند که این را که برتر است انتخاب کند؟ گفتند:بله.
فرمود: ثوابی که از ترجیح دادن خویشاوندان پدران دینیِ انسان، [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، از این هم بیشتر است؛ زیرا برتریِ آن کار به اندازه برتری [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع بر پدران نسبی اش است.
@yekaye
👇ادامه احادیث بند 7👇
ادامه احادیث بند 7
☀️8. و به امام رضا ع گفته شد:
به شما خبر بدهیم از کسی که بشدت زیانکار و احمق بود؟
فرمود: او کیست؟
گفتند: فلانی دینارهایش را به درهمهایی که گرفت، فروخت [دینار، سکه طلا؛ و درهم سکه نقره بوده، و حداقل قیمت آنها ده برابر ویا بیشتر تفاوت داشته است]؛ ثمرهاش این شد که مالش از ده هزار دینار به ده هزار درهم تبدیل شد!
فرمود: یعنی هر بدره [= کیسه حاوی هزار سکه طلا] را به هزار دینار فروخت؟! آیا این کار اوج نادانی و حسرتزدگی است؟!
گفتند: بله.
فرمود: آیا به شما خبر دهم از کسی که از این هم نادانتر و حسرتزدهتر باشد؟
گفتند: بفرمایید.
فرمود: آیا اگر میدیدید که او هزار کوه طلا را به هزار درهم تقلبی میفروخت؛ آیا نادانتر و وضعیتش حسرتبارتر از قبلی نبود؟
گفتند بله.
فرمود: آیا میخواهید به شما وضعیت کسی که از این هم نادان تر و حسرتبارتر است بگویم.
گفتند: بفرمایید.
فرمود: کسی که نیکی کردن در حق خویشاوندان خود را بر نیکی کردن در حق خویشاوندانِ پدران دینیاش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، ترجیح دهد؛ زیرا برتری خویشاوندان [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع [یعنی اهل بیت علیهم السلام] بر خویشاوندان پدر و مادر نسبیاش بیشتر است از برتری هزار کوه طلا بر هزار درهم تقلبی.
☀️9. و امام جواد ع فرمود:
کسی که خویشاوندانِ پدران دینیاش: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع، را بر خویشاوندان پدر و مادر نسبی اش برگزیند خداوند متعال هم روزی که ندا داده میشود او را در میان همگان برگزیند و با خلعتهای کرامت خویش وی را مشهور سازد و بر بندگانش شرافت بخشد مگر بر کسی که در فضائل همچون او یا برتر از او باشد.
☀️10. و امام هادی ع فرمودند:
همانا از مصادیق تعظیم جلالت خداوند، ترجیح دادن خویشاوندانِ پدران دینی ات: [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع است بر خویشانودان پدر و مادر نسبیات؛ و همانا از مصادیق کوچک شمردن جلالت خداوند، ترجیح دادن خویشاوندان پدر و مادر نسبیات است بر خویشاوندانِ پدران دینیات: [حضرت] محمد ص و[حضرت] علی ع.
@yekaye
👇ادامه احادیث بند 7👇
ادامه احادیث بند 7
☀️11. و امام حسن عسکری ع فرمودند:
یکبار خانواده مردی گرسنه بود و او از خانه بیرون رفت تا برای آنان چیزی بیابد که بخورند؛ پس درهمی به دست آورد و نان و خورشتی خرید.
در مسیر مرد و زنی از نزدیکان [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع را دید که آنان هم گرسنه بودند.
با خود گفت: اینان از نزدیکان من سزاوارترند؛ پس آن را به آن دو داد؛ و نمی دانست در منزلش چگونه پاسخگو باشد؛ همین طور داشت راه میرفت و فکر میکرد که چگونه نزد اهل و عیالش عذر آورد و چگونه برای آنان توجیه کند که با آن درهم چه کرده و چرا برای آنان چیزی نیاورده است.
همین طور متحیر راه میرفت که متوجه شد پیک حکومت دنبال او می گردد.
خودش را معرفی کرد؛ و او نامهای از جانب مصر به وی داد همراه با پانصد دنیار طلا که در کیسهای بود و گفت: این بخشی از اموال توست که از اموال پسرعمویت برایت آوردم؛ او در مصر از دنیا رفت و صدهزار دینار نزد تجار مکه و مدینه باقی گذاشت و نیز زمینهای فراوانی و چند برابر اینها در خود مصر.
پس وی آن پانصد دینار را گرفت و بر روزی خانوادهاش وسعت بخشید و شب به خواب رفت.
در خواب رسول الله ص و حضرت علی ع را دید که به او گفتند: چگونه دیدی این را که ما به خاطر اینکه خویشاوندان ما را بر خویشاوندان خودت برتری بخشیدی، تو را چنین ثروتمند کردیم؟!
سپس در مدینه و مکه کسی از آن افرادی که آن صدهزار دینار نزدشان بود باقی نماند مگر اینکه [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع به خوابشان رفتند و به آنها گفتند: صبح که از خواب برخاستی حق فلانی از ارث پسرعمویش را به او میرسانی وگرنه ما به هلاکت و درهم شکستن تو و از بین رفتن نعمتها و از دست دادن خدم و حشمات اقدام خواهیم کرد.
چون صبح شد همگان آن اموالی که از پسرعمویش نزدشان بود نزد وی فرستادند؛ و نیز کسی از اهل مصر که مالی از آن پسرعمو نزدشان بود باقی نماند مگر اینکه [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع به خوابشان رفتند و آنان را به اینکه هرچه سریعتر اموال را به وی برساند با تهدید امر کردند.
سپس [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع باز به خواب او آمدند و به او گفتند چگونه دیدی این را که ما به هرکس در مصر بود دستور دادیم که به سرعت اموالت را به تو برساند؟! آیا می خواهی به حاکم مصر هم دستور دهیم که زمینها و املاکت را بفروشد و قیمتش را با سفته به تو برساند تا معادل آن را در مدینه خریداری کنی؟
گفت: بله.
آنگاه [حضرت] محمد ص و [حضرت] علی ع به خواب حاکم مدینه رفتند و به او دستور دادند که زمینهای وی را بفروشد و با سفته بهایش را به وی برساند؛ و از بهای آنها سیصد هزار دینار به سوی وی روانه شد و او ثروتمندترین فرد مدینه گردید.
سپس رسول الله ص نزدش آمد و فرمود: ای بنده خدا! این پاداش تو در دنیا بود به خاطر اینکه خویشاوندان مرا بر خویشاوندان خودت برتری دادی؛ و قطعا در آخرت به جای هر دانه ای از این مال، هزار قصر در بهشت به تو خواهیم بخشید که کوچکترینش بزرگتر از دنیاست؛ که گودی یک ظرف آن بهتر است از دنیا و آنچه درآن است.
📚 التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص333-338
@yekaye
👇متن احادیث بند 7👇
متن احادیث بند 7
☀️1. قَالَ الْإِمَامُ ع: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَنْ رَعَى حَقَّ قَرَابَاتِ أَبَوَيْهِ أُعْطِيَ فِي الْجَنَّةِ أَلْفَ دَرَجَةٍ، بُعْدُ مَا بَيْنَ كُلِّ دَرَجَتَيْنِ حُضْرُ الْفَرَسِ الْجَوَادِ الْمِحْضِيرِ مِائَةَ سَنَةٍ إِحْدَى الدَّرَجَاتِ مِنْ فِضَّةٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ ذَهَبٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ لُؤْلُؤٍ وَ الْأُخْرَى مِنْ زُمُرُّدٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ زَبَرْجَدٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ مِسْكٍ، وَ الْأُخْرَى مِنْ عَنْبَرٍ وَ الْأُخْرَى مِنْ كَافُورٍ، فَتِلْكَ الدَّرَجَاتُ مِنْ هَذِهِ الْأَصْنَافِ. وَ مَنْ رَعَى حَقَّ قُرْبَى مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع أُوتِيَ مِنْ فَضَائِلِ الدَّرَجَاتِ وَ زِيَادَةِ الْمَثُوبَاتِ عَلَى قَدْرِ زِيَادَةِ فَضْلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع عَلَى أَبَوَيْ نَفْسِهِ.
☀️2. وَ قَالَتْ فَاطِمَةُ ع لِبَعْضِ النِّسَاءِ: أَرْضِي أَبَوَيْ دِينِكِ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً بِسَخَطِ أَبَوَيْ نَسَبِكِ وَ لَا تُرْضِي أَبَوَيْ نَسَبِكِ بِسَخَطِ أَبَوَيْ دِينِكِ، فَإِنَّ أَبَوَيْ نَسَبِكِ إِنْ سَخِطَا أَرْضَاهُمَا مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع بِثَوَابِ جُزْءٍ مِنْ أَلْفِ أَلْفِ جُزْءٍ مِنْ سَاعَةٍ مِنْ طَاعَاتِهِمَا. وَ إِنَّ أَبَوَيْ دِينِكِ [مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً] إِنْ سَخِطَا لَمْ يَقْدِرْ أَبَوَا نَسَبِكِ أَنْ يُرْضِيَاهُمَا لِأَنَّ ثَوَابَ طَاعَاتِ أَهْلِ الدُّنْيَا كُلِّهِمْ لَا يَفِي بِسَخَطِهِمَا.
☀️3. وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع: عَلَيْكَ بِالْإِحْسَانِ إِلَى قَرَابَاتِ أَبَوَيْ دِينِكَ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ، وَ إِنْ أَضَعْتَ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ نَسَبِكَ، وَ إِيَّاكَ وَ إِضَاعَةَ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ دِينِكَ بِتَلَافِي قَرَابَاتِ أَبَوَيْ نَسَبِكَ، فَإِنَّ شُكْرَ هَؤُلَاءِ إِلَى أَبَوَيْ دِينِكَ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع أَثْمَرُ لَكَ مِنْ شُكْرِ هَؤُلَاءِ إِلَى أَبَوَيْ نَسَبِكَ، إِنَّ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ دِينِكَ إِذَا شَكَرُوكَ عِنْدَهُمَا بِأَقَلِّ قَلِيلِ نَظَرِهِمَا لَكَ يَحُطُّ عَنْكَ ذُنُوبَكَ وَ لَوْ كَانَتْ مِلْءَ مَا بَيْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ. وَ إِنَّ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ نَسَبِكَ إِنْ شَكَرُوكَ عِنْدَهُمَا، وَ قَدْ ضَيَّعْتَ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ دِينِكَ لَمْ يُغْنِيَا عَنْكَ فَتِيلًا.
☀️4. وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع: حَقُّ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ دِينِنَا: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ أَوْلِيَائِهِمَا أَحَقُّ مِنْ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ نَسَبِنَا، إِنَّ أَبَوَيْ دِينِنَا يُرْضِيَانِ عَنَّا أَبَوَيْ نَسَبِنَا وَ أَبَوَيْ نَسَبِنَا لَا يَقْدِرَانِ أَنْ يُرْضِيَا عَنَّا أَبَوَيْ دِينِنَا: مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع.
☀️5. وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع: مَنْ كَانَ أَبَوَا دِينِهِ: مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع آثَرَ لَدَيْهِ، وَ قَرَابَاتُهُمَا أَكْرَمَ [عَلَيْهِ] مِنْ أَبَوَيْ نَسَبِهِ وَ قَرَابَاتِهِمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [لَهُ]: فَضَّلْتَ الْأَفْضَلَ، لَأَجْعَلَنَّكَ الْأَفْضَلَ، وَ آثَرْتَ الْأَوْلَى بِالْإِيثَارِ، لَأَجْعَلَنَّكَ بِدَارِ قَرَارِي، وَ مُنَادَمَةِ أَوْلِيَائِي أَوْلَى.
☀️6. وَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع مَنْ ضَاقَ عَنْ قَضَاءِ حَقِّ قَرَابَةِ أَبَوَيْ دِينِهِ وَ أَبَوَيْ نَسَبِهِ، وَ قَدَحَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا فِي الْآخَرِ، فَقَدَّمَ قَرَابَةَ أَبَوَيْ دِينِهِ عَلَى قَرَابَةِ أَبَوَيْ نَسَبِهِ. قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ: كَمَا قَدَّمَ قَرَابَةَ أَبَوَيْ دِينِهِ فَقَدِّمُوهُ إِلَى جِنَانِي، فَيَزْدَادُ فَوْقَ مَا كَانَ أَعَدَّ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ أَلْفَ أَلْفِ ضِعْفِهَا.
☀️7. وَ قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع وَ قَدْ قِيلَ لَهُ: إِنَّ فُلَاناً كَانَ لَهُ أَلْفُ دِرْهَمٍ عُرِضَتْ عَلَيْهِ بِضَاعَتَانِ يَشْتَرِيهِمَا لَا تَتَّسِعُ بِضَاعَتُهُ لَهُمَا، فَقَالَ: أَيُّهُمَا أَرْبَحُ [لِي] فَقِيلَ لَهُ: هَذَا يَفْضُلُ رِبْحُهُ عَلَى هَذَا بِأَلْفِ ضِعْفٍ. قَالَ ع: أَ لَيْسَ يَلْزَمُهُ فِي عَقْلِهِ أَنْ يُؤْثِرَ الْأَفْضَلَ قَالُوا: بَلَى. قَالَ: فَهَكَذَا إِيْثَارُ قَرَابَةِ أَبَوَيْ دِينِهِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع، أَفْضَلُ ثَوَاباً بِأَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ، لِأَنَّ فَضْلَهُ عَلَى قَدْرِ فَضْلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ عَلَى أَبَوَيْ نَسَبِهِ.
@yekaye
👇ادامه متن احادیث بند 7👇
ادامه متن احادیث بند 7
☀️8. وَ قِيلَ لِلرِّضَا ع: أَ لَا نُخْبِرُكَ بِالْخَاسِرِ الْمُتَخَلِّفِ قَالَ: مَنْ هُوَ قَالُوا: فُلَانٌ بَاعَ دَنَانِيرَهُ بِدَرَاهِمَ أَخَذَهَا، فَرَدَّ مَالَهُ مِنْ عَشَرَةِ آلَافِ دِينَارٍ، إِلَى عَشَرَةِ آلَافِ دِرْهَمٍ.
قَالَ ع: بَدْرَةٌ بَاعَهَا بِأَلْفِ دِرْهَمٍ، أَ لَمْ يَكُنْ أَعْظَمَ تَخَلُّفاً وَ حَسْرَةً؟
قَالُوا: بَلَى.
قَالَ: أَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِأَعْظَمَ مِنْ هَذَا تَخَلُّفاً وَ حَسْرَةً؟
قَالُوا: بَلَى.
قَالَ: أَ رَأَيْتُمْ لَوْ كَانَ لَهُ أَلْفُ جَبَلٍ مِنْ ذَهَبٍ بَاعَهَا بِأَلْفِ حَبَّةٍ مِنْ زَيْفٍ، أَ لَمْ يَكُنْ أَعْظَمَ تَخَلُّفاً وَ أَعْظَمَ مِنْ هَذَا حَسْرَةً؟
قَالُوا: بَلَى.
قَالَ: أَ فَلَا أُنَبِّئُكُمْ بِمَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْ هَذَا تَخَلُّفاً، وَ أَعْظَمُ مِنْ هَذَا حَسْرَةً قَالُوا: بَلَى.
قَالَ: مَنْ آثَرَ فِي الْبِرِّ وَ الْمَعْرُوفِ [قَرَابَةَ أَبَوَيْ نَسَبِهِ] عَلَى قَرَابَةِ أَبَوَيْ دِينِهِ:مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع لِأَنَّ فَضْلَ قَرَابَاتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ أَبَوَيْ دِينِهِ عَلَى قَرَابَاتِ [أَبَوَيْ] نَسَبِهِ أَفْضَلُ مِنْ فَضْلِ أَلْفِ جَبَلِ [من] ذَهَبٍ عَلَى أَلْفِ حَبَّةٍ زَائِفٍ.
☀️9. وَ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الرِّضَا ع مَنِ اخْتَارَ قَرَابَاتِ أَبَوَيْ دِينِهِ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع عَلَى قَرَابَاتِ أَبَوَيْ نَسَبِهِ اخْتَارَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ يَوْمَ التَّنَادِ وَ شَهَرَهُ بِخِلَعِ كَرَامَاتِهِ، وَ شَرَّفَهُ بِهَا عَلَى الْعِبَادِ إِلَّا مَنْ سَاوَاهُ فِي فَضَائِلِهِ أَوْ فَضْلِهِ.
☀️10. وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ع إِنَّ مِنْ إِعْظَامِ جَلَالِ اللَّهِ إِيْثَارَ قَرَابَةِ أَبَوَيْ دِينِكَ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع عَلَى قَرَابَةِ أَبَوَيْ نَسَبِكَ، وَ إِنَّ مِنَ التَّهَاوُنِ بِجَلَالِ اللَّهِ إِيْثَارَ قَرَابَةِ أَبَوَيْ نَسَبِكَ عَلَى قَرَابَةِ أَبَوَيْ دِينِكَ: مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع.
@yekaye
👇ادامه متن احادیث بند 7👇
ادامه متن احادیث بند 7
☀️11. وَ قَالَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ع إِنَّ رَجُلًا جَاعَ عِيَالُهُ، فَخَرَجَ يَبْغِي لَهُمْ مَا يَأْكُلُونَ، فَكَسَبَ دِرْهَماً، فَاشْتَرَى بِهِ خُبْزاً وَ إِدَاماً، فَمَرَّ بِرَجُلٍ وَ امْرَأَةٍ مِنْ قَرَابَاتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ ع فَوَجَدَهُمَا جَائِعَيْنِ. فَقَالَ: هَؤُلَاءِ أَحَقُّ مِنْ قَرَابَاتِي. فَأَعْطَاهُمَا إِيَّاهُ، وَ لَمْ يَدْرِ بِمَا ذَا يَحْتَجُّ فِي مَنْزِلِهِ فَجَعَلَ يَمْشِي رُوَيْداً يَتَفَكَّرُ فِيمَا يَعْتَلُ بِهِ عِنْدَهُمْ وَ يَقُولُ لَهُمْ مَا فَعَلَ بِالدِّرْهَمِ، إِذْ لَمْ يَجِئْهُمْ بِشَيْءٍ.
فَبَيْنَا هُوَ مُتَحَيِّرٌ فِي طَرِيقِهِ إِذَا بِفَيْجٍ يَطْلُبُهُ، فَدُلَّ عَلَيْهِ، فَأَوْصَلَ إِلَيْهِ كِتَاباً مِنْ مِصْرَ، وَ خَمْسِمِائَةِ دِينَارٍ فِي صُرَّةٍ، وَ قَالَ: هَذِهِ بَقِيَّةُ [مَالِكَ] حَمَلْتُهُ إِلَيْكَ مِنْ مَالِ ابْنِ عَمِّكَ، مَاتَ بِمِصْرَ، وَ خَلَّفَ مِائَةَ أَلْفِ دِينَارٍ عَلَى تُجَّارِ مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ، وَ عَقَاراً كَثِيراً، وَ مَالًا بِمِصْرَ بِأَضْعَافِ ذَلِكَ. فَأَخَذَ الْخَمْسَمِائَةِ دِينَارٍ وَ وَسَّعَ عَلَى عِيَالِهِ، وَ نَامَ لَيْلَتَهُ. فَرَأَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ عَلِيّاً ع، فَقَالا لَهُ: كَيْفَ تَرَى إِغْنَاءَنَا لَكَ لَمَّا آثَرْتَ قَرَابَتَنَا عَلَى قَرَابَتِكَ.
[ثُمَ] لَمْ يَبْقَ بِالْمَدِينَةِ وَ لَا بِمَكَّةَ مِمَّنْ عَلَيْهِ شَيْءٌ مِنَ الْمِائَةِ أَلْفِ دِينَارٍ إِلَّا أَتَاهُ مُحَمَّدٌ وَ عَلَيٌّ فِي مَنَامِهِ وَ قَالا لَهُ: إِمَّا بَكَّرْتَ بِالْغَدَاةِ عَلَى فُلَانٍ بِحَقِّهِ مِنْ مِيرَاثِ ابْنِ عَمِّهِ وَ إِلَّا بَكَّرْنَا عَلَيْكَ بِهَلَاكِكَ وَ اصْطِلَامِكَ: وَ إِزَالَةِ نِعَمِكَ، وَ إِبَانَتِكَ مِنْ حَشَمِكَ. فَأَصْبَحُوا كُلُّهُمْ وَ حَمَلُوا إِلَى الرَّجُلِ مَا عَلَيْهِمْ حَتَّى حَصَلَ عِنْدَهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ وَ مَا تُرِكَ أَحَدٌ بِمِصْرَ مِمَّنْ لَهُ عِنْدَهُ مَالٌ إِلَّا وَ أَتَاهُ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع فِي مَنَامِهِ، وَ أَمَرَاهُ أَمْرَ تَهَدُّدٍ بِتَعْجِيلِ مَالِ الرَّجُلِ أَسْرَعَ مَا يَقْدِرُ عَلَيْهِ.
وَ أَتَى مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع هَذَا الْمُؤْثِرَ لِقَرَابَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي مَنَامِهِ فَقَالا لَهُ: كَيْفَ رَأَيْتَ صُنْعَ اللَّهِ لَكَ قَدْ أَمَرْنَا مَنْ فِي مِصْرَ أَنْ يُعَجِّلَ إِلَيْكَ مَالَكَ، أَ فَنَأْمُرُ حَاكِمَهَا بِأَنْ يَبِيعَ عَقَارَكَ وَ أَمْلَاكَكَ وَ يُسَفْتِجَ إِلَيْكَ بِأَثْمَانِهَا لِتَشْتَرِيَ بَدَلَهَا مِنَ الْمَدِينَةِ قَالَ: بَلَى.
فَأَتَى مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ ع حَاكِمَ مِصْرَ فِي مَنَامِهِ فَأَمَرَاهُ أَنْ يَبِيعَ عَقَارَهُ، وَ السَّفْتَجَةَ بِثَمَنِهِ إِلَيْهِ، فَحَمَلَ إِلَيْهِ مِنْ تِلْكَ الْأَثْمَانِ ثَلَاثَمِائَةِ أَلْفِ دِينَارٍ، فَصَارَ أَغْنَى مَنْ بِالْمَدِينَةِ.
ثُمَّ أَتَاهُ رَسُولُ اللَّهِ ص، فَقَالَ: يَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا جَزَاؤُكَ فِي الدُّنْيَا عَلَى إِيثَارِ قَرَابَتِي عَلَى قَرَابَتِكَ، وَ لَأُعْطِيَنَّكَ فِي الْآخِرَةِ بَدَلَ كُلِّ حَبَّةٍ مِنْ هَذَا الْمَالِ فِي الْجَنَّةِ أَلْفَ قَصْرٍ أَصْغَرُهَا أَكْبَرُ مِنَ الدُّنْيَا، مَغْرِزُ إِبْرَةٍ مِنْهَا خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيه
📚 التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص333-338
@yekaye
☀️5) از امام کاظم ع روایت شده گه ایشان از پدرشان و از جدشان روایت کردهاند که امیرالمومنین ع فرمودند:
یکبار رسول الله ص به من دستور داد که بیرون روم و مردم را ندا دهم که:
بدانید هرکس که در پرداخت مزد اجیرش ظلم کند لعنت خداوند بر اوست؛
بدانید هرکس تن به ولایت کسی که واقعا صاحب اختیار و ولیّ او نیست بدهد لعنت خدا بر اوست؛
بدانید که کسی که والدینش را سب و دشنام دهد لعنت خداوند بر اوست.
پس بیرون آمدم و همین طور که رسول الله ص فرموده بود مردم را ندا دادن.
عمر بن خطاب رسید و گفت: آیا تفسیر و توضیح آنچه ندا دادی نزد تو هست؟
گفتم: خداوند و رسولش بهتر میدانند.
پس عمر و جماعتی از اصحاب پیامبر برخاستند و نزد پیامبر ص آمدند و عمر
گفت: یا رسول الله! آیا آنچه علی ع ندا داد تفسیر [خاص]ی دارد؟
پیامبر ص فرمود: بله!
به او امر کردم که ندا دهد «بدانید هرکس که در پرداخت مزد اجیرش ظلم کند لعنت خداوند بر اوست»؛ و خداوند میفرماید: «بگو: از شما در مقابل اين [ابلاغ رسالت خود] مزدى نمىطلبم جز محبت خويشاوندانم» (شوری/23) پس هرکس به ما ظلم کند لعنت خداوند بر او باد.
به او امر کردم که ندا دهد «بدانید هرکس تن به ولایت و سرپرستی کسی که واقعا صاحب اختیار و ولیّ او نیست بدهد لعنت خدا بر اوست»؛ و خداوند میفرماید: «پیامبر به مومنان سزاوارتر [= ولیّتر] از خودشان است» (احزاب/6) و هرکس که من مولای اویم پس علی ع مولای اوست
به او امر کردم که ندا دهد «بدانید که کسی که والدینش را سب و دشنام دهد لعنت خداوند بر اوست» و من خدا را شاهد میگیرم و شما را شاهد میگیرم که من و علی ع پدران این امتیم؛ پس هرکس ما را سب و دشنام دهد لعنت خداوند بر اوست.
پس چون بیرون آمدند عمر گفت: ای اصحاب پیامبر ص! پیامبر ص برای علی ع مساله ولایت را نه در غدیر خم و نه در هیچ جای دیگر به اندازه اینکه امروز انجام داد موکد نکرده بود.
از خباب بن ارت نقل شده که این واقعه هفده [یا: نوزده] روز قبل از رحلت رسول الله ص بود.
📚طرف من الأنباء و المناقب، ص187-188؛
📚الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج2، ص93-94
و روى هذه الطّرفة محمّد بن جرير الطبريّ في كتابه الّذي سماّه «مناقب أهل البيت» ، و رتّبه أبوابا على حروف المعجم، فقال في باب الياء ما هذا لفظه:
أبو جعفر، قال: حدّثنا يوسف بن عليّ البلخي، قال: حدّثني أبو سعيد الآدمي بالريّ، قال: حدّثني عبد الكريم بن هلال، عن الحسين بن موسى بن جعفر ، عن أبي الحسن موسى ابن جعفر، عن أبيه، عن جدّه عليهم السّلام:
أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ: أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ أَخْرُجَ فَأُنَادِيَ فِي النَّاسِ أَلَا مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ؛ أَلَا مَنْ تَوَالَى غَيْرَ مَوَالِيهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ؛ أَلَا وَ مَنْ سَبَ أَبَوَيْهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَخَرَجْتُ فَنَادَيْتُ فِي النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي النَّبِيُّ ص. فَقَالَ لِي عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: هَلْ لِمَا نَادَيْتَ بِهِ مِنْ تَفْسِيرٍ؟
فَقُلْتُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ.
قَالَ فَقَامَ عُمَرُ وَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ ص فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالَ عُمَرُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ لِمَا نَادَى عَلِيٌّ مِنْ تَفْسِيرٍ؟
قَالَ: نَعَمْ أَمَرْتُهُ أَنْ يُنَادِيَ «أَلَا مَنْ ظَلَمَ أَجِيراً أَجْرَهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ» وَ اللَّهُ يَقُولُ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» فَمَنْ ظَلَمَنَا فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
وَ أَمَرْتُهُ أَنْ يُنَادِيَ «مَنْ تَوَالَى غَيْرَ مَوَالِيهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ» وَ اللَّهُ يَقُولُ «النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» وَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ؛ فَمَنْ تَوَالَى غَيْرَ عَلِيٍ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
وَ أَمَرْتُهُ أَنْ يُنَادِيَ «مَنْ سَبَّ أَبَوَيْهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ» وَ أَنَا أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي وَ عَلِيّاً أَبَوَا الْمُؤْمِنِينَ فَمَنْ سَبَّ أَحَدَنَا فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ.
فَلَمَّا خَرَجُوا قَالَ عُمَرُ يَا أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ مَا أَكَّدَ النَّبِيُّ لِعَلِيٍّ فِي الْوَلَايَةِ فِي غَدِيرِ خُمٍّ وَ لَا فِي غَيْرِهِ أَشَدَّ مِنْ تَأْكِيدِهِ فِي يَوْمِنَا.
هَذَا قَالَ خَبَّابُ بْنُ الْأَرَتِّ هذه الوقعة و كَانَ قَبْلَ وَفَاةِ النَّبِيِّ ص بسبعة [بِتِسْعَةَ] عَشَرَ يَوْماً.
@yekaye
🔹6) درباره نیکی کردن در حق خویشاوندان احادیث بسیار زیادی آمده است. فقط در کتاب كافي، ج2، ص152-157 (بَابُ صِلَةِ الرَّحِم) 33 حدیث در این زمینه آمده است که از باب تیمن و تبرک به برخی از آنها در اینجا اشاره میشود:
☀️الف. از امام باقر ع روایت شده که ابوذر نقل کرده که از رسول الله ص شنیدم که میفرمود:
دو لبه صراط در روز قیامت «رَحِم» (= خویشاوند) و «امانت» است؛ پس هنگامی که کسی که اهل صله رحم [پیوند با خویشان] و ادا کننده امانت بوده عبور کند به بهشت وارد شود؛ و هنگامی که خیانتکننده در امانت که قطع رحم هم کرده عبور کند با این دو، هیچ عملی سودش ندهد و صراط، وی را در آتش پرتاب کند.
📚الكافي، ج2، ص152
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ أَبُو ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ:
حَافَتَا الصِّرَاطِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ الرَّحِمُ وَ الْأَمَانَةُ فَإِذَا مَرَّ الْوَصُولُ لِلرَّحِمِ الْمُؤَدِّي لِلْأَمَانَةِ نَفَذَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ إِذَا مَرَّ الْخَائِنُ لِلْأَمَانَةِ الْقَطُوعُ لِلرَّحِمِ لَمْ يَنْفَعْهُ مَعَهُمَا عَمَلٌ وَ تَكَفَّأَ بِهِ الصِّرَاطُ فِي النَّارِ.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است:
صله رحم [پیوند با خویشان] و نیکو همسایه بودن، سرزمینها را آباد میکند و بر عمرها میافزاید.
📚الكافي، ج2، ص152
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنِ الْحَكَمِ الْحَنَّاطِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ يَعْمُرَانِ الدِّيَارَ وَ يَزِيدَانِ فِي الْأَعْمَارِ.
@yekaye
👇ادامه احادیث بند 6 👇
ادامه احادیث بند 6 درباره احسان به خویشاوندان
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده که امیرالمومنین ع فرمودند:
هرگز انسان از خویشاوندان و عشیرهاش رویگردان نشود، هرچند که دارای مال و فرزند باشد، و نیز از دوستی و بزرگداشت و دفاع آنان با دست و زبانشان [خود را محروم نکند]؛ آنان محکمترین دیواری هستند که انسان در برابر مردم میتواند در ورای آن پناه بگیرد و منعطفترین مردم بر ویاند و همراهترینِ مردم در هنگام تشتت و جداییها، اگر که مصیبتها روی آورد و یا برخی از امور دشوار پیش آید؛ و کسی که دستش را [در مورد بذل و بخشش کردن] بر خویشاوند و عشیرهاش میبندد [یعنی از کمک به آنان خودداری میکند] همانا فقط یک دست را بر آنها بسته؛ ولی دستها فراوانِ آنها بر وی بسته شده است؛ و کسی که در کنار خود نرمی به خرج دهد [با نرمخویی با اطرافیان خود مواجه شود] دوستش از او مودت و دوستی دریافت میکند؛ و کسی که وقتی [نعمتی] مییابد دستش را در کارهای خیر باز میکند خداوند برای او آنچه در دنیایش انفاق کرده را جبران میکند و در آخرتش آن را برایش مضاعف می گرداند؛ و لسان صدق [زبان راستگو]یی که خدا به انسان در میان مردم بدهد برایش بهتر از مالی است که آن را میخورد و به ارث میگذارد؛ هیچیک از شما اگر مال و ثروت دارد مبادا نسبت به خویشاوندان و عشیرهاش کبر و بزرگی و خودبرتربینی به خرج دهد؛ و مبادا اگر در برادرش مروت و مردانگی ندید و وی را بیبضاعت یافت از رابطه با خودداری کند و از او دوری گزیند؛ و مبادا هیچیک از شما غافل شود از خویشاوند خود، اگر که دچار تنگدستی است؛ به اینکه مانع شود از دادن چیزی که اگر از او دریغ دارد [نگه داشتن آن چیز] نفع چندانی برای خودش ندارد و اگر آن را خرج وی کند ضرر چندانی به خودش نمیخورد.
📚الكافي، ج2، ص154؛ نهجالبلاغه، خطبه23
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ يَحْيَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: لَنْ يَرْغَبَ الْمَرْءُ عَنْ عَشِيرَتِهِ وَ إِنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَ وَلَدٍ وَ عَنْ مَوَدَّتِهِمْ وَ كَرَامَتِهِمْ وَ دِفَاعِهِمْ بِأَيْدِيهِمْ وَ أَلْسِنَتِهِمْ هُمْ أَشَدُّ النَّاسِ حِيطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَيْهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ أَوْ نَزَلَ بِهِ بَعْضُ مَكَارِهِ الْأُمُورِ وَ مَنْ يَقْبِضْ يَدَهُ عَنْ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّمَا يَقْبِضُ عَنْهُمْ يَداً وَاحِدَةً وَ تُقْبَضُ عَنْهُ مِنْهُمْ أَيْدِي كَثِيرَةٍ وَ مَنْ يُلِنْ حَاشِيَتَهُ يَعْرِفْ صَدِيقُهُ مِنْهُ الْمَوَدَّةَ وَ مَنْ بَسَطَ يَدَهُ بِالْمَعْرُوفِ إِذَا وَجَدَهُ يُخْلِفِ اللَّهُ لَهُ مَا أَنْفَقَ فِي دُنْيَاهُ وَ يُضَاعِفْ لَهُ فِي آخِرَتِهِ وَ لِسَانُ الصِّدْقِ لِلْمَرْءِ يَجْعَلُهُ اللَّهُ فِي النَّاسِ خَيْراً مِنَ الْمَالِ يَأْكُلُهُ وَ يُوَرِّثُهُ لَا يَزْدَادَنَّ أَحَدُكُمْ كِبْراً وَ عِظَماً فِي نَفْسِهِ وَ نَأْياً عَنْ عَشِيرَتِهِ إِنْ كَانَ مُوسِراً فِي الْمَالِ وَ لَا يَزْدَادَنَّ أَحَدُكُمْ فِي أَخِيهِ زُهْداً وَ لَا مِنْهُ بُعْداً إِذَا لَمْ يَرَ مِنْهُ مُرُوَّةً وَ كَانَ مُعْوِزاً فِي الْمَالِ وَ لَا يَغْفُلُ أَحَدُكُمْ عَنِ الْقَرَابَةِ بِهَا الْخَصَاصَةُ أَنْ يَسُدَّهَا بِمَا لَا يَنْفَعُهُ إِنْ أَمْسَكَهُ وَ لَا يَضُرُّهُ إِنِ اسْتَهْلَكَهُ.
@yekaye
👇ادامه احادیث بند 6 👇
ادامه احادیث بند 6 درباره احسان به خویشاوندان
☀️د. از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
همانا قومی هستند که فاجرند و نیکوکار نیستند؛ اما صله رحم [پیوند با خویشان]بجا میآورند و لذا اموالشان زیاد میشود و عمرهایشان طولانی می گردد؛ پس چگونه میبود که اگر جزء نیکوکاران بودند و چنین میکردند؟!
📚الكافي، ج2، ص155
عَنْهُ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ زِيَادٍ الْقَنْدِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
إِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَ لَا يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَ تَطُولُ أَعْمَارُهُمْ فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً.
☀️ه. عبدالله بن سنان میگوید: به امام صادق ع عرض کردم:
پسر عمویی دارم که من صله رحم [پیوند با خویشان]را در حق او بجا آوردهام اما او با من رابطه را قطع کرد؛ و باز من پیوند برقرار کردم و او باز قطع میکند تا جایی که تصمیم گرفتهام که من هم رابطهام را با او قطع کنم؛ آیا اجازه میدهید که قطع کنم؟
فرمودند:
همانا تو وقتی که وصل میکنی و او قطع میکند خداوند عز و جل با هردوی شما پیوند برقرار میکند؛ ولی اگر تو هم قطع کردی و او هم قطع کرد خداوند هردوی شما را قطع خواهد کرد.
📚الكافي، ج2، ص156
وَ عَنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ لِيَ ابْنَ عَمٍّ أَصِلُهُ فَيَقْطَعُنِي وَ أَصِلُهُ فَيَقْطَعُنِي حَتَّى لَقَدْ هَمَمْتُ لِقَطِيعَتِهِ إِيَّايَ أَنْ أَقْطَعَهُ أَ تَأْذَنُ لِي قَطْعَهُ؟
قَالَ: إِنَّكَ إِذَا وَصَلْتَهُ وَ قَطَعَكَ وَصَلَكُمَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعاً وَ إِنْ قَطَعْتَهُ وَ قَطَعَكَ قَطَعَكُمَا اللَّهُ.
☀️و. جَهم بن حُمَید روایت کرده:
به امام صادق ع گفتم: من خویشاوندانی دارم که بر غیر راه من هستند [= مسلمانِ شیعه اهل بیت ع نیستند] آیا آنان بر من حقی دارند؟
فرمود:بله، حقِ رَحِم [= خویشاوندی] را چیزی قطع نمیکند؛ اگر آنان بر همین راه تو بودند: دو حق نسبت به تو داشتند، حق رَحِم و حق اسلام.
📚الكافي، ج2، ص157
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْجَهْمِ بْنِ حُمَيْدٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَكُونُ لِيَ الْقَرَابَةُ عَلَى غَيْرِ أَمْرِي أَ لَهُمْ عَلَيَّ حَقٌّ؟
قَالَ نَعَمْ حَقُّ الرَّحِمِ لَا يَقْطَعُهُ شَيْءٌ وَ إِذَا كَانُوا عَلَى أَمْرِكَ كَانَ لَهُمْ حَقَّانِ حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ.
☀️ز. از امام صادق ع روایت شده است:
همانا صله رحم [پیوند با خویشان] و نیکوکاری حسابرسی را آسان میکند و از گناهان عصمت میبخشد؛ پس با خویشاوندانتان پیوند برقرار کنید و به برادرانتان نیکی کنید ولو در حد خوب سلام کردن و حوب جواب دادن.
📚الكافي، ج2، ص157
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَيُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ وَ يَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ بَرُّوا بِإِخْوَانِكُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلَامِ وَ رَدِّ الْجَوَابِ.
@yekaye
🔹8) درباره یتیمان در آیه 2 (جلسه ۹۲۶) و آیه 6 (جلسه ۹۳۱) و آیه 10 (جلسه 935) در همین سوره احادیثی گذشت که البته بیشتر ناظر به هشدار درباره ظلم بر یتیمان بود.
درباره ضرورت احسان به یتیمان روایات فراوانی آمده است که از باب نمونه به چند مورد از روایاتی که در کتاب ثواب الاعمال شیخ صدوق آمده، اشاره میشود:
☀️الف. از امام محمد باقر ع روايت شده است:
كسى كه داراى چهار خصلت باشد، خداوند خانهاى در بهشت براى او بنا مىكند: به يتيم پناه دهد؛ بر ضعيف ترحّم كند؛ در حقّ پدر و مادر خود مهربانى نمايد؛ و با برده و زیردست خود مدارا كند.
☀️ب. امام صادق ع از پدرانشان نقل مىنمايد كه امير المؤمنين ع فرمودند:
هيچ زن و مرد مؤمنى نيست كه از روی مهربانى بر سر يتيمى دست بكشد، مگر اين كه خداوند به عدد هر مویى كه دستش را بر آن مىگذرد، حسنهاى براى او مىنويسد.
☀️ج. و از خود امام صادق ع نقل شده که فرمودند:
بندهاى نيست كه از روی مهربانى بر سر يتيمى دست بكشد، مگر اين كه خداوند در روز قيامت در مقابل هر مويى نورى به او عطا خواهد نمود.
☀️د. و از امام باقر ع روایت شده که رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند:
كسى كه میخواهد قساوت قلب را از خودش طرد کند، نزد يتيمى برود و او را مورد ملاطفت و محبت خويش قرار دهد و بر سرش دست بكشد؛ تا به اذن الله دلش نرم شود. همانا یتیم را حقی است.
☀️ه. و در حديث ديگرى فرمودند:
او را بر سر سفره خويش نشاند و بر سرش دست بكشد تا دلش نرم شود. زيرا همانا هنگامى كه اين عمل را انجام دهد، به اذن خداوند عز و جل دلش نرم مىشود.
📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص133 و 199-200
☀️الف. أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ مَنْ آوَى الْيَتِيمَ وَ رَحِمَ الضَّعِيفَ وَ أَشْفَقَ عَلَى وَالِدَيْهِ وَ رَفَقَ بِمَمْلُوكِهِ.
☀️ب. أبِي ره عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع:
وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ يَضَعُ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ يَتِيمٍ تَرَحُّماً لَهُ إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ مَرَّتْ يَدُهُ عَلَيْهَا حَسَنَةً.
☀️ج. حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الْخَطَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ السَّرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَا مِنْ عَبْدٍ مَسَحَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ يَتِيمٍ رَحْمَةً لَهُ إِلَّا أَعْطَاهُ اللَّهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
☀️د. حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ النَّضْرِ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
مَنْ أَنْكَرَ مِنْكُمْ قَسْوَةَ قَلْبِهِ فَلْيَدْنُ يَتِيماً فَيُلَاطِفُهُ وَ لْيَمْسَحْ رَأْسَهُ يَلِينُ قَلْبُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ إِنَّ لِلْيَتِيمِ حَقّاً.
☀️ه. وَ قَالَ ص فِي حَدِيثٍ آخَرَ:
يُقْعِدُهُ فِي خِوَانِهِ وَ يَمْسَحُ رَأْسَهُ يَلِينُ قَلْبُهُ فَإِنَّهُ إِذَا فَعَلَ ذَلِكَ لَانَ قَلْبُهُ بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
@yekaye
🔹 9) در تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (و به تبع آن، در احتجاج مرحوم طبرسی)، همان طور که در مورد احسان به والدین و ذیالقربی، از ضرورت احسان به والدین دینی که پیامبر ص و حضرت علی ع و ذیالقربای ایشان که همان اهل بیت عصمت و طهارت هستند، سخن گفت، و از تمامی معصومین حدیثی در این باره نقل کرد،
در بحث «یتیمان» نیز ابتدا روایتی از پیامبر اکرم ص نقل کرد که ایشان میفرمایند:
☀️همانا خداوند [انسانها را] بر [احسان به] یتیمان تشویق کرد به خاطر انقطاع آنان از پدرانشان. پس هرکس از آنان صیانت کند خداوند از او صیانت فرماید؛ و هرکس آنان را گرامی بدارد، خداوند وی را گرامی بدارد؛ و هرکس از روی مهربانی و رفاقت دستی بر سر یتیمی بکشد خداوند به عدد هر مویى كه دستش را بر آن مىگذرد، قصری وسیعتر از دنیا و آنچه در آن است به او میدهد «و در آنجا برای آنان است آنچه نفسها بخواهند و چشمان [از دیدنش] لذت برند (زخرف/71) و ایشان در آن جاودانهاند.
سپس امام ع توضیح میدهند که
شدیدتر از یتیمی کسی که پدر و مادرش را از دست داده، یتیمی کسی است که امامش را از دست داده؛ و درباره سرپرستی چنین یتیمی نیز به سبک موارد قبل، از هریک اهل بیت عصمت و طهارت حدیثی روایت میکنند. اغلب این روایات نیز به طور مجزا در کتب روایی دیگر آمده است؛ اما جمع اینها در کنار هم زیبایی خاصی ارائه میکند که در اینجا تقدیم میشود.
☀️1. پدرم از پدرانشان نقل کرده که رسول الله ص فرمودند:
از یتیمیِ این یتیم شدیدتر، یتیمی است که از امامش جدا افتاده و توان رسیدن به او را ندارد و نمیداند حکمش در آنچه از مسائل شریعتش مورد ابتلاست چیست؛ بدانید که هرکسی که از شیعیان ما و عالم به علوم ما باشد، این فرد ناآگاه از شریعت ما که از مشاهده ما جدا افتاده، یتیمی در دامان اوست؛ بدانید که کسی که او را هدایت و ارشاد نماید و شریعت ما را به وی تعلیم دهد همراه ما در آن جایگاه برتر است.
☀️2. و امیرالمومنین ع فرمود:
هرکس از شیعیان ما که عالم به شریعت ما باشد و ضعفای شیعیان را از ظلمت جهلشان به سوی نور علمی که ما وی را بدان مفتخر کرده ایم بیرون آورد روز قیامت بیاید در حالی که بر سرش تاجی از نور است که همگان را در آن عرصه ها روشن کند و به او خلعتهایی داده شود که کمترین آنها را کسی با دنیا بتمامه حاضر نیست معاوضه کند؛ سپس منادیای از جانب خداوند ندا می دهد ای بندگان خدا! این عالِم از زمره شاگردان آل محمد ص است؛ پس هرکه را که در دنیا از حیرت جهالت بیرون آورده، به نور او تشبُّث جوید تا وی را از حیرت ظلمات این عرصهها به تفرجگاه بهشت ببرد. پس هرکس را که در دنیا خیری به او تعلیم داده بود یا از دلش قفل جهالتی را گشوده بود یا شبههای را برای وی واضح کرده بود، از آن ظلمات بیرون بَرَد.
@yekaye
👇ادامه احادیث👇
ادامه احادیث بند 9
☀️3. و زنی خدمت حضرت فاطمه س آمد و گفت: من مادری ناتوان دارم که در مسائل نمازش مشکلاتی برایش پیش آمده و مرا فرستاده که از شما سوال کنم. حضرت فاطمه جواب سوالهایش را دادند. دوباره سوال کرد؛ و حضرت پاسخ گفت. بار سوم سوال کرد و تا ده بار سوال کرد و حضرت هر بار پاسخ گفت. دیگر از کثرت سوال کردنهایش خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول الله ص دیگر شما را به زحمت نمیاندازم.
حضرت فاطمه س فرمودند: بیا و هرچه میخواهی بپرس؛ آیا اگر کسی اجیر شود برای بردن بار سنگینی و اجرتش هزار دنیار [= هزار سکه طلا] باشد، آیا آن بار بر او سنگین میآید؟
گفت: خیر.
فرمودند: من به ازای هر مسالهای بیش از آن مقدار که از زمین تا عرض را مروارید پر کنند اجرت میگیرم. پس سزاوارترم که این بر من سنگین نباشد؛
همانا از پدرم رسول الله ص شنیدم که فرمود: همانا علمای شیعه محشور میشوند و به اندازه کثرت دانشهایشان و تلاششان در ارشاد بندگان خدا به آنان خلعتهای کرامت بخشیده شود تا حدی که گاه به یک نفر از آنها هزار هزار [= میلیون] خلعت از نور پوشانده شود. سپس منادی پروردگارمان ندا دهد:
ای کسانی که متکفل یتیمان آل محمد ص بودهاید، و بعد از اینکه آنان از پدرانشان که همان امامانشان میباشند جدا ماندهاند، از هلاکت نجات دادهاید. اینها همان شاگردان شما و یتیمانیاند که کفالتشان را عهدهدار شده و آنها را نجات داده اید پس همان گونه که شما را خلعتهایی بخشیدند با خلعت دانشهایی که دردنیا بدانها دادید، به آنان خلعت دهید. پس به هریک از آن یتیمان به اندازهای که از دانشهای آنان فراگرفته بودند خلعت دهند تا حدی که در میان برخی از ایتام کسانی هستند که تا صد هزار خلعت دریافت کند و به همین ترتیب این یتیمان با کسانی که از اینها علم آموخته باشند چنین کنند.
سپس خداوند متعال میفرماید: باز ب سراغ این علمایی که متکفل یتیمان بودند بروید تا جایی که خلعت بر آنان تمام شود و باز این عطایا بر ایشان را مضاعف کنید؛ پس بر آنان دوباره به تام و کمال خلعت داده شود و مضاعف گردد و همین طور در مورد کسانی که در مرتبه بعد از اینان خلعت گرفته بودند و همین طور مراتب بعد.
و حضرت فاطمه س فرمود: ای بنده خدا! یک نخی از آن خلعتها هزار هزار بار برتر است از آنچه خورشید بر آن میتابد؛ و چگونه برتر نباشد در حالی که اینها [نعمتهای دنیوی] مشوب به آلودگیها و کدورتهاست.
☀️4. و امام حسن ع فرمودند:
کسی که متکفل یتیم آل محمد - یعنی کسی که از سرپرستان حقیقیاش جدا افتاده و در وادی جهل سرگردان شده - شود و او را از جهالتش بیرون آورد و اموری را که بر وی مشتبه گردیده برایش واضح نماید، برتری چنین کسی بر کسی که متکفل یتیمی میشود که به او خوردنی و نوشیدنی میرساند، مانند برتری خورشید است بر ستاره سها.
☀️5. و امام حسین ع فرمودند:
کسی که تکفل یتیمی را عهدهدار شود که سختیهایی که بر ما وارد میشود و ما را مجبور به استتار کرده، او را از ما جدا نموده و از دانشهای ما که بدان دست یافته او را یاری رساند تا حدی که وی را رشد میدهد و هدایت میکند، خداوند عز و جل به او فرماید:
ای بنده کریم یاریرساننده؛ همانا من به کرامت سزاوارترم؛ ای فرشتگانم به ازای هر مطلبی که به وی تعلیم داد هزار هزار قصر بر او ارزانی دارید؛ و آنچه از سایر نعمتها که سزاوار آن است بدان ضمیمه نمایید.
☀️6. و امام سجاد ع فرمودند:
خداوند متعال به حضرت موسی ع وحی کرد: مخلوقاتم را نزد من محبوب گردان و مرا هم نزد مخلوقاتم محبوب گردان!
حضرت موسی ع گفت: پروردگارا ! چگونه چنین کنم؟
فرمود: نعمتها و الطاف مرا به آنان یادآوری کن تا مرا دوست بدارند؛ که اگر یک بنده فراری از درگاه من ویا گمراه از بارگاه مرا به من برگردانی برایت بهتر است از عبادت صد سال که روزهایش روزه و شبهایش قائم [به نماز] باشی.
حضرت موسی ع فرمود: و این بنده فراری از تو کیست؟
فرمود: و آن گمراه از بارگاهت کیست؟
فرمود: کسی که جاهل به امام زمانش باشد که او را به وی بشناسانی؛ و کسی که بعد از اینکه امامش را شناخت، وی از او غایب شده؛ و کسی که جاهل به شریعتش باشد و شریعتش و آنچه را که بدان طریق باید به مسیر عبودیت پروردگارش درآید و به رضایت الهی دست یابد، به وی بشناسانی.
و امام سجاد ع در ادامه فرمود: پس به علمای شیعه ما بشارت دهید به ثواب اعظم و جزای پر و پیمان.
@yekaye
👇ادامه احادیث👇
ادامه احادیث بند 9
☀️7. و امام باقر ع فرمود:
عالِم مانند کسی است که چراغی به همراهش هست که [راه] مردم را روشن میکند؛ پس هرکس که با چراغ وی قدرت دیدن پیدا کند او را دعای خیر خواهد کرد؛ عالم هم این گونه است؛ چراغی که همراهش هست ظلمت جهل و حیرت را زایل می گرداند. پس راه را برای هرکس که روشن کرد و او را از حیرت درآورد ویا از جهالتی که بدان مبتلا شده بود نجات داد، وی جزء آزادشدگانِ او از آتش است؛ و خداوند به ازای هر تار موی کسی که وی از آتش نجات داده، عوضی به او میدهد برتر از اینکه کسی صد هزار قنطار صدقه دهد به غیر از وجهی که خداوند عز و جل بدان امر کرده است؛ بلکه چنین صدقهای وبال گردن صاحبش شود؛ بلکه خداوند به آن عالِم [ثوابی] برتر از صدهزار رکعت نماز در مقابل کعبه دهد.
☀️8. و امام صادق ع فرمود:
علمای شیعهی ما مرزبانانی هستند در حفاظت از مرزی که شیطان و عفریتهایش از آنجا هجوم میآورند؛ و مانع میشوند از اینکه آنان بر ضعیفان از شیعه حمله کنند و نیز از اینکه ابلیس و پیروان ناصبیاش بر آنان سلطه پیدا کنند. هان بدانید کسی که این گونه برای دفاع از شیعیان ما بایستد، هزار هزار مرتبه برتر از کسی است که به جنگ کفار حربی رفته باشد؛ زیرا وی از دین دوستداران ما دفاع میکند و آن از بدن اینها.
☀️9. و امام کاظم ع فرمودند:
یک فقیه که یتیمی از یتیمان ما، که از ما و دیدار ما جدا افتاده را با تعلیم آنچه بدان محتاج است، نجات دهد، بر ابلیس شدیدتر است از هزار عابد؛ زیرا عابد همتش فقط ذات خودش است؛ ولی این عالم علاوه بر ذات خویش، به ذات بندگان خدا نیز اهتمام دارد که آنان را از دست ابلیس و پیروانش نجات دهد و لذاست که نزد خداوند از هزار هزار عابد برتر است.
☀️10. و امام رضا ع فرمودند:
روز قیامت به شخص عابد گویند: چه آدم خوبی بودی، دغدغهات خودت بودی و بار بر دوش مردم نگذاشتی، پس به بهشت وارد شو! اما وضع فقیهی که خیرش به مردم رسیده و آنان را از اعداء الله نجات داده و زمینه رسیدن به نعمتهای بهشت خدا را برایشان مهیا کرده و رضوان خداوند متعال را برایشان حاصل نموده است، فرق میکند. به چنین فقیهی گفته میشود: ای کفالت کننده یتیمان آل محمد ص، و هدایتگر دوستداران و موالیان ضعیف ایشان؛ بایست تا برای هرکه از تو چیزی گرفت یا درسی آموخت شفاعت کنی! پس او میایستد و وارد بهشت میشود در حالی که همراهش هزاران و هزاران و... –حضرت تا ده بار این تعبیر را تکرار کرد- نفر وارد بهشت میشوند؛ و اینان کسانیاند که دانشهایشان را از او گرفته بودند و یا از کسی که وی از او گرفته بود؛ پس بنگر که چه تفاوتی است بین این دو مقام و منزلت.
☀️11. و امام جواد ع فرمودند:
همانا کسی که تکفل ایتام آل محمد ص را، که از امامشان جدا مانده، و در جهالتشان متحیر گردیده، و در دست شیاطین اسیر گشته، و به دست دشمنان ناصبی ما افتادهاند، عهدهدار شود و آنان را از دست اینها نجات دهد و از حیرت بیرونشان آورد و با دست رد زدن بر وسوسههای شیاطین و طرد کردن ناصبیها با حجتهای پروردگار و دلایلی که از ائمه ع یاد گرفتهاند بر آنان غلبه کنند، نزد خداوند برتریِ اینان بر شخص عابد به مراتب بیشتر است از برتری آسمان بر زمین، و برتری عرش و کرسی و حجب بر آسمان؛ و برتری اینان بر آن عابد همانند برتری ماه شب چهارده است بر کمفروغترین ستاره در آسمان.
@yekaye
👇ادامه احادیث👇
☀️12. و امام هادی ع فرمودند:
اگر بعد از غیبت قائمتان، از علمایی که به سوی او دعوت و دلالت میکنند و با حجتهای الهی از دینش دفاع میکنند و بندگان ضعیف خداوند را از دامهای ابلیس و یارانش، و از تلههای ناصبیها نجات میدهند، کسی باقی نماند، احدی نمیماند مگر اینکه از دین خدا مرتد میگردد؛ ولیکن آناناند که زمام قلوب شیعیان ضعیف را به دست میگیرند همان گونه که کشتیبان سکان کشتی را به دست میگیرد؛ همانا اینان برترینهایند نزد خداوند عز و جل.
☀️13. و امام حسن عسکری ع فرمود:
روز قیامت علمای شیعهی ما که قوامبخشانِ به دوستداران ضعیف ما و اهل ولایت ما بودهاند میآیند در حالی که نورها از تاجهای آنان پرتوافشانی میکند؛ بر سر هریک تاج بهاء است؛ آن نورها در عرصههای قیامت پخش میشود و به اندازه سیصدهزار سال نوری پیش میرود و شعاع این تاجهایشان همه جا را در بر میگیرد؛ پس در آنجا هیچ یتیمی که آنان کفالتش را عهدهدار شدند و از ظلمت جهل نجاتش دادند و از حیرت گمراهی بیرونش آوردند نمیماند مگر اینکه به پرتویی از نورهای آنان درمیآویزد و آنان را رفعت میبخشد تا اینکه فوق بهشتها قرار میگیرند و سپس آنان را فرود میآورد در منزلهایی که در جوار استادها و معلمانشان برایشان آماده شده است؛ در محضرامامانی که به سوی آنان فراخوانده میشدند.
و هیچ ناصبی از ناصبیها که شعاع آن تاجها به او برخورد میکند، نمیماند مگر اینکه چشمانش را کور و گوشهایش را ناشنوا و زبانش را گنگ خواهد کرد و شدیدترین شعلههای آتش را روانه آنها خواهد کرد و اینچنین آنها را پیش میبرد تا آنان را به «زبانیة» (شعله برافروخته عظیم) میرساند و آنان را در میانه جهنم رها میسازد.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص339-345؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج۱، ص۱۶-18 و 340
@yekaye
👇متن احادیث👇