ادامه متن احادیث بند 11
☀️13. وَ اجْتَمَعَ قَوْمٌ مِنَ الْمُوَالِينَ وَ الْمُحِبِّينَ لِآلِ رَسُولِ اللَّهِ ص بِحَضْرَةِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع، فَقَالُوا: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ لَنَا جَاراً مِنَ النُّصَّابِ يُؤْذِينَا وَ يَحْتَجُّ عَلَيْنَا فِي تَفْضِيلِ الْأَوَّلِ وَ الثَّانِي وَ الثَّالِثِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع، وَ يُورِدُ عَلَيْنَا حُجَجاً لَا نَدْرِي كَيْفَ الْجَوَابُ عَنْهَا وَ الْخُرُوجُ مِنْهَا.
فَقَالَ الْحَسَنُ ع: أَنَا أَبْعَثُ إِلَيْكُمْ مَنْ يُفْحِمُهُ عَنْكُمْ، وَ يُصَغِّرُ شَأْنَهُ لَدَيْكُمْ. فَدَعَا بِرَجُلٍ مِنْ تَلَامِذَتِهِ وَ قَالَ: مُرَّ بِهَؤُلَاءِ إِذَا كَانُوا مُجْتَمِعِينَ يَتَكَلَّمُونَ فَتَسَمَّعْ إِلَيْهِمْ، فَيَسْتَدْعُونَ مِنْكَ الْكَلَامَ فَتَكَلَّمْ، وَ أَفْحِمْ صَاحِبَهُمْ، وَ اكْسِرْ عِزَّتَهُ وَ فُلَ حَدَّهُ وَ لَا تُبْقِ لَهُ بَاقِيَةً.
فَذَهَبَ الرَّجُلُ وَ حَضَرَ الْمَوْضِعَ وَ حَضَرُوا، وَ كَلَّمَ الرَّجُلُ فَأَفْحَمَهُ، وَ صَيَّرَهُ لَا يَدْرِي فِي السَّمَاءِ هُوَ، أَوْ فِي الْأَرْضِ.
[قَالُوا:] وَ وَقَعَ عَلَيْنَا مِنَ الْفَرَحِ وَ السُّرُورِ مَا لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَى، وَ عَلَى الرَّجُلِ وَ الْمُتَعَصِّبِينَ لَهُ مِنَ الْحُزْنِ وَ الْغَمِّ مِثْلُ مَا لَحِقَنَا مِنَ السُّرُورِ.
فَلَمَّا رَجَعْنَا إِلَى الْإِمَامِ قَالَ لَنَا: إِنَّ الَّذِي فِي السَّمَاوَاتِ مِنَ الْفَرَحِ وَ الطَّرَبِ بِكِسْرِ هَذَا الْعَدُوِّ لِلَّهِ كَانَ أَكْثَرَ مِمَّا كَانَ بِحَضْرَتِكُمْ، وَ الَّذِي كَانَ بِحَضْرَةِ إِبْلِيسَ وَ عُتَاةِ مَرَدَتِهِ مِنَ الشَّيَاطِينِ مِنَ الْحُزْنِ وَ الْغَمِّ أَشَدُّ مِمَّا كَانَ بِحَضْرَتِهِمْ.
وَ لَقَدْ صَلَّى عَلَى هَذَا [الْعَبْدِ] الْكَاسِرِ لَهُ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ الْحُجُبِ وَ الْكُرْسِيِّ، وَ قَابَلَهَا اللَّهُ بِالْإِجَابَةِ فَأَكْرَمَ إِيَابَهُ، وَ عَظَّمَ ثَوَابَهُ.
وَ لَقَدْ لَعَنَتْ تِلْكَ الْأَمْلَاكُ عَدُوَّ اللَّهِ الْمَكْسُورَ، وَ قَابَلَهَا اللَّهُ بِالْإِجَابَةِ فَشَدَّدَ حِسَابَهُ وَ أَطَالَ عَذَابَه
@yekaye
🔹12) درباره حق همسایه روایات فراوانی ذکر شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
☀️الف. از رسول الله صلّى اللَّه عليه و آله و سلم روایت شده است:
همسایگان تو سه دستهاند:
همسایهای که سه حق بر تو دارد: حق همسایگی و حق خویشاوندی و حق مسلمانی؛
و همسایهای که دو حق بر تو دارد: حق همسایگی و حق مسلمانی؛
و همسایهای که یک حق بر تو دارد: حق همسایگی؛ و آن مشرکِ [= غیرمسلمان] اهل کتاب است.
📚مجمع البيان، ج3، ص72؛ روضة الواعظين، ج2، ص389؛ مشكاة الأنوار، ص213
الْجِيرَانُ ثَلَاثَةٌ. فَجارٌ لَهُ ثَلَاثَةُ حُقُوقٍ: حَقُّ الْجِوَارِ وَ حَقُّ الْقَرَابَةِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ؛ وَ جارٌ لَهُ حَقَّانِ حَقُّ الْجِوَارِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ؛ وَ جارٌ لَهُ حَقٌّ وَاحِدٌ حَقُّ الْجِوَارِ؛ و هو المشرك من أهل الكتاب.
📚این حدیث در بسیاری از منابع اهل سنت نیز آمده است؛ مثلا در مسند الشاميين (للطبراني) ج3، ص339 ؛ الكشف والبيان (تفسير الثعلبي) ج3ص305؛ تفسير القرطبي، ج5، ص184؛ أنوار التنزيل (بیضاوی) ج2، ص74.
✅ضمنا در پایان این حدیث، هم در برخی از نقلهای شیعه (مثلا: روضة الواعظين، ج2، ص389؛ مشكاة الأنوار، ص213) و هم در برخی نقلهای اهل سنت (مثلا تفسير القرطبي، ج5، ص184) به جای «مشرک من اهل الکتاب»، تعبیر «الکافر» آمده که عملا فرقی نمیکند چون واضح است که مقصود کافر ذمی است که همان اهل کتاب میباشد.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
خوب همسایهداری کردن روزی را میافزاید.
📚الكافي، ج2، ص666
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: حُسْنُ الْجِوَارِ يَزِيدُ فِي الرِّزْقِ.
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
خوب همسایهداری کردن سرزمینها را آباد میکند و عمرها را به تاخیر میاندازد (= طولانی میکند).
📚الكافي، ج2، ص667
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: حُسْنُ الْجِوَارِ يَعْمُرُ الدِّيَارَ وَ يُنْسِئُ فِي الْأَعْمَارِ.
☀️د. از امام کاظم ع روایت شده که فرمودند:
خوب همسایهداری کردن به خودداری کردن از اذیت نیست؛ بلکه خوب همسایهداری کردن به این است که در برابر اذیت صبر پیشه کنی.
☀️الكافي، ج2، ص667؛ تحف العقول، ص 409
عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ ع قَالَ: لَيْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ كَفَّ الْأَذَى وَ لَكِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ صَبْرُكَ عَلَى الْأَذَى.
☀️ه. از امام صادق ع روایت شده که در حالی که منزلشان مملو از نزدیکانشان بود فرمودند:
بدانید که از ما نیست کسی که خوب همسایهای نباشد برای کسی که مجاور و همسایه وی است.
📚الكافي، ج2، ص668
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ وَ الْبَيْتُ غَاصٌّ بِأَهْلِهِ:
اعْلَمُوا أَنَّهُ لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحْسِنْ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ.
☀️و. از امام باقر ع روایت شده که:
شخصی خدمت پیامبر ص رسید و از اذیت و آزار همسایهاش گلایه کرد. رسول الله ص به او فرمود: صبر و تحمل کن.
دوباره خدمت حضرت آمد و باز فرمودند: صبر و تحمل کن.
دفعه سوم برگشت پیامبر ص به او فرمود: وقتی که مردم برای نماز جمعه عازم میشوند وسایلت را در مسیر قرار بدهد به طوری که هرکس عازم نماز جمعه است ببیند و وقتی از تو سوال کردند واقعه را به آنان خبر بده.
وی چنین کرد، و همسایه اذیتکنندهاش آمد و به او گفت: وسایلت را برگردان! به خدا سوگند که دیگر تکرار نمیکنم.
📚الكافي، ج2، ص668
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَشَكَا إِلَيْهِ أَذًى مِنْ جَارِهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص اصْبِرْ.
ثُمَّ أَتَاهُ ثَانِيَةً فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص اصْبِرْ.
ثُمَّ عَادَ إِلَيْهِ فَشَكَاهُ ثَالِثَةً فَقَالَ النَّبِيُّ ص لِلرَّجُلِ الَّذِي شَكَا: إِذَا كَانَ عِنْدَ رَوَاحِ النَّاسِ إِلَى الْجُمُعَةِ فَأَخْرِجْ مَتَاعَكَ إِلَى الطَّرِيقِ حَتَّى يَرَاهُ مَنْ يَرُوحُ إِلَى الْجُمُعَةِ فَإِذَا سَأَلُوكَ فَأَخْبِرْهُمْ.
قَالَ فَفَعَلَ فَأَتَاهُ جَارُهُ الْمُؤْذِي لَهُ فَقَالَ لَهُ: رُدَّ مَتَاعَكَ فَلَكَ اللَّهُ عَلَيَّ أَنْ لَا أَعُودَ.
☀️ز. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
تا چهل خانه از پیش و پس و راست و چپ همسایه محسوب میشود.
📚الكافي، ج2، ص669
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: كُلُّ أَرْبَعِينَ دَاراً جِيرَانٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ.
@yekaye
🔹 13) درباره حق همصحبتی و همسفری نیز روایات متعددی آمده است که برخی از آنها تقدیم میشود:
☀️الف. عمار بن مروان میگوید: امام صادق ع به من سفارشاتی کردند و فرمودند:
تو را سفارش میکنم به تقوای الهی و ادای امانت و راستگویی در سخن و نیکویی در همنشینی با هرکس که همنشین شدی؛ و لا قوة الا بالله.
📚الكافي، ج2، ص669
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ أَوْصَانِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ:
أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.
☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
هیچ دو نفری همنشین و همصحبت نشدند مگر اینکه مأجورترین و دوستداشتنیترینِ آن دو نزد خداوند عز و جل کسی بود که با همنشینش بیشتر مدارا میکرد.
📚الكافي، ج2، ص669
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ.
☀️ج. از امام صادق ع روایت شده که از قول پدرانشان فرمودند:
همانا یک بار امیرالمومنین همراه و همصحبت با یک فرد ذمی (اهل کتاب) شد. او پرسید: ای بنده خدا! کجا میروی؟
حضرت فرمود: به کوفه میروم.
چون به دوراهی رسیدند که مسیرشان جدا میشد، امیرالمومنین راه خود را کج کرد و با وی همراه شد. وی گفت: مگر نمیخواستی به کوفه بروی؟
فرمود: بله.
گفت: پس راه را اشتباه میآیی!
فرمود: میدانم!
گفت: اگر مسیر را میدانی چرا راهت را به سمت راهی که من میروم کج کردی؟
امیرالمومنین ع فرمود: از مصادیق به اتمام رساندن نیکی در همنشینی این است که انسان وقتی از همنشلنش خواست جدا شوند مقداری وی را مشایعت کند؛ و پیامبرمان به ما چنین دستور داده است.
گفت: واقعا این طور فرموده؟
فرمود: بله.
گفت: پس لاجرم کسانی که از او پیروی میکنند به خاطر این کارهای بزرگمنشانهاش است که از او پیروی میکنند؛ پس من شهادت میدهم که من هم بر دین تو هستم.
و همراه با امیرالمومنین ع برگشت و چون ایشان را شناخت اسلام آورد.
📚الكافي، ج2، ص670
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع:
أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع صَاحَبَ رَجُلًا ذِمِّيّاً فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ أَيْنَ تُرِيدُ يَا عَبْدَ اللَّهِ؟
فَقَالَ أُرِيدُ الْكُوفَةَ.
فَلَمَّا عَدَلَ الطَّرِيقُ بِالذِّمِّيِّ عَدَلَ مَعَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع. فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ: أَ لَسْتَ زَعَمْتَ أَنَّكَ تُرِيدُ الْكُوفَةَ؟
فَقَالَ لَهُ بَلَى.
فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ فَقَدْ تَرَكْتَ الطَّرِيقَ.
فَقَالَ لَهُ قَدْ عَلِمْتُ.
قَالَ فَلِمَ عَدَلْتَ مَعِي وَ قَدْ عَلِمْتَ ذَلِكَ؟
فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: هَذَا مِنْ تَمَامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ أَنْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ هُنَيْئَةً إِذَا فَارَقَهُ وَ كَذَلِكَ أَمَرَنَا نَبِيُّنَا ص.
فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ هَكَذَا قَالَ؟
قَالَ نَعَمْ.
قَالَ الذِّمِّيُّ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَبِعَهُ مَنْ تَبِعَهُ لِأَفْعَالِهِ الْكَرِيمَةِ فَأَنَا أُشْهِدُكَ أَنِّي عَلَى دِينِكَ.
وَ رَجَعَ الذِّمِّيُّ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَلَمَّا عَرَفَهُ أَسْلَمَ.
@yekaye
☀️14) از امام صادق ع از پدرانشان از رسول الله ص روایت شده است که درباره تعبیر «ابن السبیل» که در قرآن کریم آمده است فرمودند:
«ابن السبیل» [= در راه مانده] شخصی است که در سفر است و هزینه سفرش تمام میشود ویا آن را از دست میدهد [گم میکند] ویا اینکه دزدان آن را از وی میربایند.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص261
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ:
«وَ ابْنِ السَّبِيلِ» الرَّجُلِ يَكُونُ فِي السَّفَرِ فَيُقْطَعُ بِهِ نَفَقَتُهُ أَوْ تَسْقُطُ أَوْ يَقَعُ عَلَيْهِ اللُّصُوصُ.
@yekaye
☀️15) از امام سجاد ع و امام باقر ع روایت شده است که در فرازی از وصیتنامهای که امیرالمومینن ع برای امام حسن و امام حسین ع نوشتند، آمده است:
و خدا را و خدا را در مورد یتیمان در نظر بگیرید! مبادا نزد شما گرسنه بمانند!
و خدا را و خدا را در مورد در راه ماندگان در نظر بگیرید! مبادا آنان به خاطر اینکه از عشیرهشان [دور افتاده و] نزد شما هستند دچار وحشت شوند!
و خدا را و خدا را در مورد میهمان در نظر بگیرید! مبادااز نزد شما بروند مگر اینکه سپاسگزار شما باشند ...
📚دعائم الإسلام، ج2، ص352
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُمَا ذَكَرَا وَصِيَّةَ عَلِيٍّ ص ... ثُمَّ كَتَبَ كِتَابَ وَصِيَّةٍ وَ هُوَ:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ لآِخِرِ أَيَّامِهِ مِنَ الدُّنْيَا ...
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الْأَيْتَامِ فَلَا يَجُوعَنَّ بِحَضْرَتِكُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي ابْنِ السَّبِيلِ فَلَا يَسْتَوْحِشَنَّ مِنْ عَشِيرَتِهِ بِمَكَانِكُمْ
وَ اللَّهَ اللَّهَ فِي الضَّيْفِ لَا يَنْصَرِفَنَّ إِلَّا شَاكِراً لَكُم ...
@yekaye
☀️16) این واقعه معروف است که در ابتدای خلافت امیرالمومنین ع برخی از شیعیان به ایشان پیشنهاد میکنند که فعلا کاش از دادن سهم ما و تقسیم مساوی بیت المال صرف نظر میکرد و سهم بزرگان و اشراف را بیشتر قرار میداد تا پایههای حکومتش محکم گردد؛ و حضرت بشدت مخالفت میکند.
در ادامه امیرالمومنین توصیه میکنند که اگر خودتان هم مالی داشتید چگونه استفاده کنید که بناحق نباشد؛ تا بدینجا که میفرمایند:
پس هرکس از شما اموالی داشت با آن پیوند با خویشاوندان را برقرار کند و بخشی از آن را خرج میهمان کردن قرار دهد و با آن مشکل افراد درمانده و اسیر و در راه مانده را برطرف نماید؛ که همانا به این خصلتها دست یافتن مایه کرامت در دنیا و شرف آخرت است.
📚الكافي، ج4، ص32
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَمْرِو بْنِ سُلَيْمَانَ الْبَجَلِيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ شُعَيْبِ بْنِ مِيثَمٍ التَّمَّارِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي مِخْنَفٍ الْأَزْدِيِّ عن أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قال:
... فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ لَهُ مَالٌ فَلْيَصِلْ بِهِ الْقَرَابَةَ وَ لْيُحْسِنْ مِنْهُ الضِّيَافَةَ وَ لْيَفُكَّ بِهِ الْعَانِيَ وَ الْأَسِيرَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ فَإِنَّ الْفَوْزَ بِهَذِهِ الْخِصَالِ مَكَارِمُ الدُّنْيَا وَ شَرَفُ الْآخِرَةِ.
@yekaye
18.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹فرخنده میلاد مبارک #أم_أبیها #حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها #کفو_امیزالمومنین علیهالسلام بر تمامی عاشقان و دلسوختگانش مبارک باد🌹
☀️فایل ضمیمه مدیحهسرایی است در مدح #حضرت_فاطمه سلام الله علیها در همین روز سال قبل
اما
گویی برای #جشن_میلاد امسال که با یاد آن عاشق دلباختهی حضرت، #حاج_قاسم_سلیمانی عجین است، سروده شده.
@souzanchi
@yekaye
1️⃣«وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْقُرْبی وَ الْيَتامی وَ الْمَساكينِ وَ الْجارِ ذِي الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ مَنْ كانَ مُخْتالاً فَخُوراً»
اگر دقت شود محور اصلی بحث در آیات قبل، مسائل ناظر به خانواده بود.
🤔به نظر میرسد این آیه با یک نحوه جمعبندی از مطالب قبل، و یک نحوه زمینهسازی برای اتصال بین مسائل خانوادگی و مسائل بیرون از خانواده، پلی باشد از مسائل خانواده به مسائل جامعه و امت.
🔹طبیعتا مساله از توحید و عبودیت، که مهمترین مساله برای هر فرد است، شروع میشود،
🔹سپس به رابطه «احسان» میپردازد که فراتر از «عدالت» است و برای هرکس ابتدا در افق روابط خانوادگی مطرح میشود؛
▪️و این احسان را از پدر و مادر شروع میکند، چهبسا از آن جهت که مهمترین واسطه در به دنیا آمدن ما بودهاند و از این جهت بیش از هرکسی برای ما تداعی خالق را میکنند؛
▪️سپس به سراغ خویشاوندان میرود که خانواده اساساً با آنها بسط مییابد و به افق اجتماع میرسد،
▪️در گام بعد سراغ یتیمان و نیازمندان میرود که در آیات قبل هم بدانها اشاره شد و از زاویه «احسان» طبیعی است که انسان، بعد از خانوادهاش از اینها شروع کند،
▪️بعد سراغ همسایهها میرود؛ یعنی کمکم وارد فاز روابط اجتماعیِ بیرون از خانواده میشود؛ اما از جایی شروع میکند که به خاطر موقعیت مکانی، بیشترین تاثیر و تاثر را با خانواده انسان دارد؛ در میان همسایهها هم از نزدیک و خویشاوند شروع میکند تا به دور و بیگانه میرسد؛
▪️سپس سراغ همنشنینان آدمی میرود، یعنی دیگر هرکس که یک نحوه رابطه جدیای در جامعه با انسان برقرار میکند؛
▪️سپس سراغ کسانی که به صورت مقطعی نیازمند شدهاند و اتفاقا فعلا از کمک همسایه و خویشاوند محروماند؛ توجه شود که در راه مانده، فقیر نیست؛ بلکه به خاطر اینکه از بلاد خود دور افتاده و مشکل مالی پیدا کرده، الان نیازمند شده؛ وگرنه اگر در بلاد خودش بود چهبسا براحتی با مراجعه به نزدیکان و خویشان خود مشکلش حل میشد؛
▪️سپس سراغ کسانی که کاملا حالت زیردست نسبت به ما دارند و میخواهد اینها را هم در همین روابط احسانی خود قرار دهیم.
🔹اگر دقت کنید، بعد از تذکر به عبودیت (رابطه ما با خدا، که مبنای همه روابط ماست) به سراغ رابطه نیکوی ما با دیگران (احسان) میرود؛ چتر روحیه احسان از نزدیکان شروع میشود و به دورترینها و ضعیفترینها میرسد؛
🔹 و بلافاصله آیه در مقام مذمت کسانی برمیآید که به خاطر غلبه خودخواهی و خودبزرگبینی، اهل احسان نیستند؛
در آیات بعد ابتدا سراغ اینها میرود وتدریجا بحثهای ناظر به امت را باز میکند.
@yekaye
یک آیه در روز
966) 📖 وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْق
.
2️⃣ «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً»
🔹ابتدا فرمود «خدا را بپرستید»
🔹سپس اضافه کرد «هیچ چیز را با او شریک مگردانید»
این نشان می دهد که عبودیت خداوند غیر از موحد بودن است؛
🤔 یعنی ممکن است کسی بندگی خدا را در پیش گیرد، اما در عین حال بنده دیگران ویا بنده امور دیگر (بنده پول، بنده شهوت، بنده مقام، و ...) هم باشد و برای خداوند شریکی قرار دهد❗️
حقیقت این است که این صرفاً یک احتمال نیست بلکه یک واقعیت است که بسیاری از مومنان، بهرهای از شرک دارند؛ و خداوند صریحا میفرماید: «وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ» (و بيشتر آنها به خدا ايمان نمىآورند مگر آنكه در همان حال مشركاند؛ یوسف/106)
🔸در واقع، در نسبت با خداوند دو امر را باید در خود بپرورانیم:
🔺اول اینکه عبد خداوند باشیم؛ یعنی در برابر امر و نهیهای خداوند کاملا مطیع و نرم باشیم و در برابر خداوند سرکشی نکنیم؛
🔺دوم اینکه در این مقام کسی را شریک خدا نگردانیم؛ این گونه نباشد که گاهی و در برخی از امور بندهی خدا باشیم و گاهی ویا در برخی امور دیگر بندهی غیر خدا.
@yekaye
یک آیه در روز
966) 📖 وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْق
.
3️⃣ «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ ...»
با اینکه آیات قبل و بعد همگی ناظر به تنظیم روابط انسان با دیگران (اعضای خانواده، خویشاوندان، و سایر افراد جامعه) بود، و در همین آیه هم محور روابط با دیگران را احسان قرار داد، اما قبل از اینکه توصیه به احسان به دیگران کند ابتدا بر عبودیت خداوند و شرک نورزیدن به وی تاکید کرد.
چرا؟
🍃الف. چه بسا میخواهد بفرماید تنها مبنای موجه انجام رفتار اخلاقی با دیگران اذعان به عبودیت و توحید است؛
به تعبیر دیگر:
💢اگر خدا نباشد همه کاری مجاز خواهد بود❗️
🍃ب. شاید میخواهد اشاره کند که عبودیت خداوند واحد است که واقعا میتواند ضمانت اجرای اخلاق باشد؛
یعنی اگر قرار است توصیه به احسان به دیگران بکنیم، تا عبودیت و توحید در آنها درست نشود این توصیه اثری نخواهد داشت.
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
966) 📖 وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً وَ بِذِي الْق
.
4️⃣ «لا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً»
ساده ترین معنای این آیه آن است که کسی و چیزی را شریک خداوند قرار ندهید.
🤔اما اگر دقیقا همین معنا قرار بود بیان شود شاید مناسب بود ضمیری که ارجاع به خداوند دارد به ماده «شرک» متصل شود و حالت مفعولی به خود بگیرد؛
یعنی چنین تعبیر شود: «لاتشرکونه شیئا»؛
ویا به صورت مفعول له بیاید شبیه اینکه در موارد دیگر فرموده است: «لا شَريكَ لَه» (انعام/163) یا «لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِي الْمُلْک» (اسراء/111، فرقان/2).
البته اگرچه حالت مفعولی در قرآن کریم برای خداوند به کار رفته (البته فقط 5 بار و همگی تنها به صورت «شُرَكائِی» نحل/27؛ کهف/52؛ قصص/62 و 74؛ فصلت/47)
اما غالبا آنچه مفعول قرار گرفته، همان چیزی بوده که شریک خداوند قرار داده شده (مثلا: «شُرَكاءكُم» 9 بار، «شُرَكاءئهُمْ» 8 بار؛ «شُرَكاؤُنَا» 2 بار، «شُرَكاءَ الْجِن» 1 بار)؛
و غالبا وقتی به صورت فعل آمده با حرف «بـ» نسبت داده شده، و آنچه قرار بوده شریک خدا باشد در موقعیت مفعولی قرار گرفته است؛ مانند:
«لا تُشْرِكْ بي شَيْئاً» (حج/26)
«لا [لم] أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَداً» (کهف/38 و 42)؛
«أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً» (جن/20)،
«أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لي بِهِ عِلْم» (غافر/42)،
«أَنْ تُشْرِكَ بي ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْم» (لقمان/15)
«وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطانا» (انعام/81)
«مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّه» (نساء/48 و 116؛ مائده/72؛ حج31) و ...
🔹با توجه به نقشهای نحوی مختلف و ضمیری که در این آیه وجود دارد، این آیه ظرفیتهای معنایی متعددی دارد که از ظاهرترین معنا شروع می کنیم، که در اغلب آیات فوق نیز ظاهرا همین معنا مراد بوده است:
🍃الف. «شیئآً» مفعول به باشد؛ آنگاه:
🌱الف.1. ضمیر «ه» را به «الله» برگردانیم، آنگاه:
▫️الف.1.1. حرف «ب» را باء الصاق در نظر گیریم، یعنی چیزی را با خدا شریک نکنید [شراکت با چیزی را به خدا الصاق نکنید]؛
▫️الف.1.2. حرف «ب» را باء استعانت دانست؛ بدین معنا که «به استعانت از خدا چیزی را شریک [او] نکنید؛ یعنی خود خدا را بهانهای برای شرک ورزیدنتان نسبت به او قرار ندهید (مانند کاری که برخی از بتپرستان میکردند؛ میگفتند که خداوند بقدری عظمت دارد و دور از دسترس ماست که با او نمیتوانیم هیچ ارتباطی داشته باشیم؛ پس بتهایی را میپرستیم که اینها واسطه ما و خدا شوند.)
▫️الف.1.3. ...
🌱الف.2. ضمیر «ه» به معنای مصدری حاصل از جمله قبل (عبادت خدا) برگردد، که در اینجا علاوه بر تمام حالات قبل،
▫️الف.2.1. حرف «ب» به معنای «فی» باشد؛ یعنی چیزی را در عبادت خدا شریک نگردانید.
▫️الف.2.2. ...
🍃ب. «شَيْئاً» را مفعول مطلق بدانیم یعنی تقدیر کلام چنین بوده است: «لا تُشْرِكُوا بِهِ شيئا من الإشراک» به خداوند شرک نورزید حتی اندک شرک ورزیدنی. (إعراب القرآن و بيانه، ج2، ص21)
که در این حالت برای تاکید میباشد شبیه: «فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئاً» (مائده/42) (التحرير و التنوير، ج4، ص123)
که در این حالت، علاوه بر حالات فوق، میتوان «الله» را مفعول دانست.
@yekaye