eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
1011) 📖 لا بارِدٍ وَ لا كَریمٍ 📖 ترجمه 💢نه خنکایی و نه هیچ وضع دلخواهی؛ سوره واقعه (56) آیه 44 13
. 2️⃣ «لا بارِدٍ وَ لا كَریمٍ» در این آیه بارد بودن و کریم بودن چیزی نفی شده است؛ آن چیز چیست؟ 🍃الف. ظل و سایه‌ای که در آیه قبل بدان اشاره شد. 🍃ب. یحموم و دود غلیظ و داغی که در آیه قبل بدان اشاره شد. 🍃ج. همه عذابهایی که در آیات قبل اشاره شد؛ یعنی سموم (باد داغ) و حمیم (آب جوشان) و ظل من یحموم (سایه‌ای از دودی غلیظ) 🍃د. مطلق وضعیت جهنمیان در جهنم؛ چه اینها که اشاره شد و چه بقیه امور؛ یعنی جهنم جایی است که نه در آن خنکی‌ای خواهد بود و نه هیچ گونه اکرام و بزرگداشتی. 🍃ه. ... @yekaye
یک آیه در روز
1011) 📖 لا بارِدٍ وَ لا كَریمٍ 📖 ترجمه 💢نه خنکایی و نه هیچ وضع دلخواهی؛ سوره واقعه (56) آیه 44 13
. 3️⃣ ) «لا بارِدٍ ...» اینکه مهمترین عذاب جهنم آتش (نار) است بقدری در آیات مختلف تکرار شده که بسیاری از مواقع در احادیث و حتی در آیات وقتی می‌گویند «نار» ‌یعنی جهنم. اما در این آیه تاکید شده که در آنجا خنکایی نیست؛ و در آیه‌ای دیگر نیز تاکید شده که آنها هرگز چیز خنکی نمی‌چشند: «لا يَذُوقُونَ فيها بَرْداً وَ لا شَراباً» (نبأ/24) 💢این تعبیر نشان می‌دهد که - برخلاف آنچه برخی افراد جاهل به خیال خود دست به تاویل می‌زنند – این عذاب آتش عذابی کاملا داغ و سوزاننده و درست نقطه مقابل خنکی است؛ و این بدان معناست که این حرارت عطش شدیدی را در افراد پدید می‌آورد که هرگز رفع نخواهد شد (حدیث۱) و حتی سایه‌های جهنم هم اندکی خاصیت خنک‌کنندگی ندارد. شاید این سوختن و عطش همیشگی اشاره باشد به تجسم باطنی عطش انسانها برای دریافت حقیقت؛ و اینان کسانی‌اند که چون حقیقت را انکار کردند و همیشه در حسرت حقیقت خواهند سوخت و هرگز این عطشی که برای حقیقت دارند به خنکی و آسودگی تبدیل نخواهد شد. @yekaye
یک آیه در روز
1011) 📖 لا بارِدٍ وَ لا كَریمٍ 📖 ترجمه 💢نه خنکایی و نه هیچ وضع دلخواهی؛ سوره واقعه (56) آیه 44 13
. 4️⃣ «... وَ لا كَریمٍ» ♦️خداوند انسان را که آفرید او را کرامت بخشید و بدین سبب بود که بر اغلب مخلوقاتش وی را برتری داد: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى‏ كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً» (اسراء/70) و از جمله او را نسبت به شیطان کرامت بخشید و همین موجب شد شیطان کینه وی را به دل بگیرد و تمام تلاشش را بر انحراف فرزندان آدم مبذول دارد:‌ «قالَ أَ رَأَيْتَكَ هذَا الَّذي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلاَّ قَليلاً» (اسراء/62). 🔺برخی انسانها با پرهیز از گناهان مدخل کرامت را برمی‌گزینند «إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً» (نساء/31) و با تقوا این سرمایه کرامت را نزد خداوند حفظ می‌کنند «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم» (حجرات/۱۳)؛ پس در آخرت هم اکرام می‌شوند : «فَواكِهُ وَ هُمْ مُكْرَمُونَ» (صافات/42) «أُولئِكَ في‏ جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ» (معارج/35) و تا ابد روزی کریمانه دریافت می‌کنند «لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ» (انفال/74؛ حج/50؛ نور/26؛ سبأ/۴) 🔻برخی هم سرمایه خود را به هدر می‌دهند و به جای اکرام به عذاب خوارکننده گرفتار می‌شوند «لَهُمْ عَذابٌ مُهين‏» (آل عمران/۱۷۸؛ حج/۵۷؛ ‌لقمان/۶؛ جاثیه/۹؛ مجادله/۱۶) و در موقعیتی قرار می‌گیرند که دیگر هیچ نحوه کرامت و اکرامی در آنجا نیست: «لا بارِدٍ وَ لا كَریمٍ» (واقعه/44) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1012) 📖 إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفینَ 📖 ترجمه 💢همانا آنان بودند که پیش از این مست ناز و نعمت بودند؛ سوره واقعه (56) آیه45 1399/4/18 16 ذی‌القعده 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹ماده «ترف» غالبا گفته‌اند که دلالت دارد بر بسر بردن در یک حالت ناز و نعمت؛ چنانکه وقتی می‌گویند «تَرَّفَهُ أهلُه» یعنی خانواده‌اش با غذاهای خوشمزه و گوارا و سایر چیزهای اختصاصی از او پذیرایی کردند. (معجم مقاييس اللغه، ج‏1، ص345 ) ▫️و «تُرْفَة» را به معنای توسع در نعمت دانسته‌اند و «اتراف» عبارت است از غرق کردن کسی در ناز و نعمت: «أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» (مؤمنون/33) «وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِيهِ»‏ (هود/116) «ارْجِعُوا إِلى‏ ما أُتْرِفْتُمْ فِيهِ» ‏(أنبياء/13) ▪️«مترَف» کسی است که خداوند وی را در ناز و نعمت غرق کرده است: «حَتَّى إِذا أَخَذْنا مُتْرَفِيهِمْ بِالْعَذابِ‏» (مؤمنون/64) [«وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفيها فَفَسَقُوا فيها» (اسراء/۱۶) «وَ ما أَرْسَلْنا في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» (سبأ/34) «وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في‏ قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‏ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‏ آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» (زخرف/23)] یعنی همانها که در جای دیگر در موردشان فرمود: «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ» (فجر/15). (مفردات ألفاظ القرآن، ص166 ) ▫️ هرچند که برخی هم گفته‌اند که «مترف» کسی است که برای رسیدن به ناز و نعمت و رفاه از ادای واجبات خودداری می‌کند: «إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفينَ» (واقعه/45) (مجمع البيان، ج‏9، ص333 ) ▪️البته برخی گفته‌اند معنای محوری این ماده پر شدن چیزی است از نرمی و سستی به طوری که خود را از پیرامون خود جدا و ممتاز بیابد؛ چنانکه تتریف غذای خوشمزه‌ای است که معده را پر می‌کند و مترف هم کسی است که نعمت بر او فراوان شده و در شهوات دنیا فرو رفته باشد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۰۶) ▫️به تعبیر دیگر، «ترف» تنعم به نعمتهای دنیوی و برخورداری از رفاه در دنیا از هر جهت است و «اتراف» هم همین وسیع کردن و در ناز و نعمت قرار دادن زندگی دیگران است که چون رفاه اینچنینی غالبا طغیان می‌آورد به طور مجازی به معنای به سرکشی طغیان کشاندن هم به کار رفته است؛ 🔸و در تفاوت «مترف» و «منعم» (تفاوت ماده «ترف» و «نعم») گفته‌اند که منعم کسی است بر او نعمت داده شده؛ خواه نعمت مادی یا معنوی؛‌ و خواه این نعمت وی را به غفلت از غیر آن بکشاند یا خیر؛ اما «مترف» در خصوص کسی به کار می‌رود که اولا در نعمتهای مادی غوطه‌ور شده و ثانیا از معنویات غافل گردیده باشد. (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص416 ) 📿از ماده «ترف» فقط صیغه‌های باب افعال و جمعا ۸ مورد در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) از امام صادق ع از پدرشان روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: چهار چیز است که دل را می‌میراند: گناه روی گناه؛ و کثرت مناقشه کردن با زنان؛ که مقصودشان زیاد هم‌کلام شدن با آنان بود؛ و بحث و جدل کردن با احمق، که چیزی تو می‌گویی و او می‌گوید و هیچگاه به خیر برنمی‌گردد؛ و همنشینی با مردگان. سوال شد: یا رسول الله! مردگان کیستند؟ فرمود: هر ثروتمند مترف (غرق در ناز و نعمت). 📚الخصال، ج‏1، ص228؛ روضة الواعظین، ج‏2، ص414 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِی اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیرِی عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَرْبَعٌ یمِتْنَ الْقَلْبَ الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ وَ كَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ [مُشَاوَرَةِ] النِّسَاءِ یعْنِی مُحَادَثَتَهُنَّ وَ مُمَارَاةُ الْأَحْمَقِ تَقُولُ وَ یقُولُ وَ لَا یرْجِعُ إِلَى خَیرٍ أَبَداً وَ مُجَالَسَةُ الْمَوْتَى. فَقِیلَ لَهُ: یا رَسُولَ اللَّهِ! وَ مَا الْمَوْتَى؟ قَالَ: كُلُّ غَنِی مُتْرَفٍ. 📚این روایت در معدن الجواهر و ریاضة الخواطر، ص49 آمده با این تفاوت که در آن از پنج عامل برای فاسد شدن دل نام برده شده که مورد دیگرش «مدتی طولانی تنها در خانه ماندن» است و علاوه بر بنده غرق در ناز و نعمت «کسی که برای آخرتش کار نمی‌کند» نیز مصداق «میت» معرفی شده است. @yekaye
☀️۲) در فرازی از روایت معروف توحید مفضل که در اثبات خالق حکیم و پاسخ به شبهات ملحدان است، امام صادق ع می‌فرمایند: برخی از مردمان جاهل این آفات و مصیبتهایی همچون [بیمارهایی واگیردار و یا سخت همچون] وبا و یرقان و [نیز آفات دیگری همچون] تگرگ و ملخ را بهانه‌ای برای انکار آفریدگار و تدبیر و آفرینش قرار داده‌اند؛ ... و همچنین پیروان مانی نیز این امور ناخوشایند و مصیبتهایی که به مردمان می‌رسد را نمی‌توانند قبول کنند؛ و هردو گروه می‌گویند كه اگر برای این عالم آفریدگار مهربانی و رحیمی باشد چرا این امور ناخوشایند در جهان واقع می‌شود؟! گوینده این سخن را گمان آن است كه می‌باید عیش آدمی در دنیا از هر كدورتی خالص و صاف باشد و اگر چنین بود انسان از فرط رفاه‌زدگی و طغیان به جایی می‌رسید كه نه کار دنیایش به سامان می‌رسید و نه کار دینش؛ چنانچه در میان بسیاری از افراد غرق در ناز و نعمت و کسانی که در رفاه و امنیت نشو و نما كرده اند می‌بینی که به این وضع می‌رسند تا حدی که گویا فراموش می‌کنند كه از جنس بشرند یا تحت ربوبیت خداوندند و ممکن است ضرری به ایشان برسد یا مكروهی بر ایشان نازل گردد؛ و یا فراموش می‌کنند که برعهده آنهاست که بر ضعیف رحم كنند ویا از فقیری دستگیری نماید یا به حال فرد گرفتار رقت كنند یا نسبت به فرد ناتوان لطفی به خرج دهند؛ اما همین که امور ناخوشایندی وی را بگزد و سختی‌اش را بچشند به خود می‌آیند و نسبت به بسیاری از آن چیزهایی که بدان جاهل ویا از آن غافل بود بصیرت می‌یابند و بسیاری از وظایفی که ترک کرده بودند را از سر می‌گیرند ... 📚توحید المفضل، ص168 قَالَ الْمُفَضَّلُ فَلَمَّا كَانَ الْیوْمُ الرَّابِعُ بَكَّرْتُ إِلَى مَوْلَای فَاسْتُؤْذِنَ لِی فَأَمَرَنِی بِالْجُلُوسِ فَجَلَسْتُ. فَقَالَ ع‏ ... اتَّخَذَ أُنَاسٌ مِنَ الْجُهَّالِ هَذِهِ الْآفَاتِ الْحَادِثَةَ فِی بَعْضِ الْأَزْمَانِ كَمِثْلِ الْوَبَاءِ وَ الْیرَقَانِ وَ الْبَرَدِ وَ الْجَرَادِ ذَرِیعَةً إِلَى جُحُودِ الْخَالِقِ وَ التَّدْبِیرِ وَ الْخَلْق‏ ... وَ قَدْ أَنْكَرَتِ الْمَنَانِیةُ مِنَ الْمَكَارِهِ وَ الْمَصَائِبِ الَّتِی تُصِیبُ النَّاس؛ فَكِلَاهُمَا یقُولُ إِنْ كَانَ لِلْعَالَمِ خَالِقٌ رَءُوفٌ رَحِیمٌ فَلِمَ تَحْدُثُ فِیهِ هَذِهِ الْأُمُورُ الْمَكْرُوهَةُ؛ وَ الْقَائِلُ بِهَذَا الْقَوْلِ یذْهَبُ إِلَى أَنَّهُ ینْبَغِی أَنْ یكُونَ عَیشُ الْإِنْسَانِ فِی هَذِهِ الدُّنْیا صَافِیاً مِنْ كُلِّ كَدَرٍ وَ لَوْ كَانَ هَكَذَا كَانَ الْإِنْسَانُ یخْرُجُ مِنَ الْأَشَرِ وَ الْعُتُوِّ إِلَى مَا لَا یصْلُحُ فِی دِینٍ وَ لَا دُنْیا كَالَّذِی تَرَى كَثِیراً مِنَ الْمُتْرَفِینَ وَ مَنْ نَشَأَ فِی الْجِدَةِ وَ الْأَمْنِ یخْرُجُونَ إِلَیهِ حَتَّى أَنَّ أَحَدَهُمْ ینْسَى أَنَّهُ بَشَرٌ وَ أَنَّهُ مَرْبُوبٌ أَوْ أَنَّ ضَرَراً یمَسُّهُ أَوْ أَنَّ مَكْرُوهاً ینْزِلُ بِهِ أَوْ أَنَّهُ یجِبُ عَلَیهِ أَنْ یرْحَمَ ضَعِیفاً أَوْ یوَاسِی فَقِیراً أَوْ یرْثِی لِمُبْتَلًى أَوْ یتَحَنَّنَ عَلَى ضَعِیفٍ أَوْ یتَعَطَّفَ عَلَى مَكْرُوبٍ فَإِذَا عَضَّتْهُ الْمَكَارِهُ وَ وَجَدَ مَضَضَهَا اتَّعَظَ وَ أَبْصَرَ كَثِیراً مِمَّا كَانَ جَهِلَهُ وَ غَفَلَ عَنْهُ وَ رَجَعَ إِلَى كَثِیرٍ مِمَّا كَانَ یجِبُ عَلَیه‏ ... @yekaye
☀️۳) از امام کاظم ع روایت شده است که امیرالمومنین ع روالش این بود که اصحابش را نصیحت کرد و از جمله اینکه می‌فرمود: شما را به تقوای الهی سفارش می‌كنم که همانا تقوا مایه غبطه جویندۀ امیدوار و محل اعتماد فراریِ پناهجو است و تقوا را لباس باطن خود قرار دهید و از روی اخلاص یاد خدا كنید تا بوسیلۀ آن به بهترین زندگی زنده شوید و بدان راه نجات را بپیمائید. به دنيا همچون زاهدى بنگريد كه از آن جدا خواهد شد، که او مقیم و ساكن را از جای برکند و شخص غرق در ناز و نعمت و آسوده خاطر را داغدار كند. 📚الكافی، ج‏8، ص17 أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ الْكُوفِی وَ هُوَ الْعَاصِمِی عَنْ عَبْدِ الْوَاحِدِ بْنِ الصَّوَّافِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْهَمْدَانِی عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى ع قَالَ: كَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یوصِی أَصْحَابَهُ وَ یقُولُ أُوصِیكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا غِبْطَةُ الطَّالِبِ الرَّاجِی وَ ثِقَةُ الْهَارِبِ اللَّاجِی وَ اسْتَشْعِرُوا التَّقْوَى شِعَاراً بَاطِناً وَ اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً خَالِصاً تَحْیوْا بِهِ أَفْضَلَ الْحَیاةِ وَ تَسْلُكُوا بِهِ طَرِیقَ النَّجَاةِ انْظُرُوا فِی الدُّنْیا نَظَرَ الزَّاهِدِ الْمُفَارِقِ لَهَا فَإِنَّهَا تُزِیلُ الثَّاوِی السَّاكِنَ وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الْآمِنَ. 🔖بقیه این خطبه قبلا در جلسه 626 (حدیث۲) گذشت و 📚 فرازهایی از آن با اندک اختلافی در نهج‌البلاغه (خطبه103) و عیون الحكم و المواعظ (للیثی)، ص91 و تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص138 نیز آمده است. @yekaye