eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
1030) 📖 أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ 📖 ترجمه 💢آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟! سوره واقعه (5
. 1️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ» در آیات قبل، اقدام خود انسانها که به ولادت و ورود انسانی جدید به دنیا می‌شود را شاهد آورد که به انسان نشان دهد که در همینجا که به نظر می‌رسد ولادت فرزند نتیجه اقدام شماست خودتان می‌فهمید که کاره‌ای نیستید و تدبیری که می‌شود که نطفه بی‌جان به انسانی ذی‌روح تبدیل می‌شود ناشی از قدرت خداوند است. از این آیه به بعد سراغ آنچه بقای زندگی انسان بدان وابسته است می‌رود: ابتدا ناظر به خوردن، سپس نوشیدن، و سپس آتش افروختن (که درباره اینکه چرا بعد از خوردن و نوشیدن سراغ آتش رفت تحلیل‌های متعددی قابل ارائه است که ان شاء الله ذیل آیه مربوطه تقدیم خواهد شد.) @yekaye
یک آیه در روز
1030) 📖 أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ 📖 ترجمه 💢آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟! سوره واقعه (5
. 2️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ» 💢آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟!💢 یعنی همین که انسان بذر می‌پاشد و نهال می‌کارد پدیده‌ای مهم و قابل تامل است. 💢یک وجه تأمل در این پدیده توجه به این است که به ثمر رساننده حقیقی این بذر خداوند است نه ما؛ اما این نکته‌ای است که موضوع آیه بعد است و همانجا بحث خواهد شد. 💢اما با توجه به اینکه این آیه، آیه‌ای مستقل از آیه بعد است؛ می‌توان مستقلا هم بدان نگاه کرد و تاملی درباره این سوال الهی داشت: 💠نکته تخصصی : در زیست‌شناسی داروینی حیوانات پستاندار را به دو دسته گیاهخواران و گوشتخواران تقسیم می‌کنند که البته تذکر می‌دهند رده‌های بالای پستانداران که گوشت‌خوارند گیاهخوار هم هستند و مساله را بیشتر از زاویه دندانها و قابلیتهای دندانهای آنها تحلیل می‌کنند که برای گیاهخواری تنظیم شده یا گوشت‌خواری ویا هر دو؛ و انسان را در رده اخیر قرار می‌دهند. 💢اما آنچه بشدت مورد غفلت است این است که همه حیوانات غذایشان در طبیعت آماده است وصرفا از غذای آماده استفاده می‌کنند اما انسان خلیفة‌الله تنها موجودی است که در طبیعت برای تولید غذای خود دست می‌برد❗️ در زیست‌شناسی داروینی موجوداتی انسان‌نما که از حدود دو میلیون سال قبل روی این کره خاکی می‌زیستند را نیز به عنوان «انسان» می‌نامند؛ تا آخرین آنها که نامش نئوآندرتال است و تا حدود ۳۵ هزار سال قبل زندگی می‌کرد؛ 🤔 ولی انسان کنونی که سابقه‌اش حدود ۱۵ هزار سال است؛ موجودی است که شروع زیستش با انقلاب کشاورزی همراه است. آنان بسادگی از این سوال مهم می‌گذرند که واقعا چرا در میان تمام موجودات این کره خاکی این موجود برای غذای خود دست به تولید محصول زد❓ چرا همه حیوانات، حتی نئوآندرتال‌ها که فیزیولوژی بسیار مشابه انسان کنونی دارند هرگز خودشان برای تولید محصول و غذایشان اقدامی نکردند و این موجود اول بار چنین کرد❓ در اینکه توانایی‌های مغز این موجود بیش از موجود قبلی بود بحثی نیست؛ ‌اما آیا صرف بیشتر بودن توانایی‌ها ذهنی می‌تواند نحوه زیست موجود را یکسره عوض کند؛ و پدیده‌ای را رقم بزند که خود آنها از آن به عنوان «انقلاب کشاورزی» یاد می‌کنند⁉️ این انسان به لحاظ نیازهای فیزیولوژیک تفاوت چندانی با انسان نئوآندتال ندارد؛ ‌با این حال برخلاف تمامی حیواناتی که تا پیش از این روی کره خاکی می‌زیستند خودش برای تولید محصول دست به اقدام می‌زند و خودش دانه را می‌کارد. بله حیواناتی بوده‌اند که کارهایشان عملا در لقاح و بارور شدن برخی گیاهان موثر بوده‌اند؛ اما نقش انسان در کشت گیاهان کاملا آگاهانه و با محاسبات خاص خودش است؛‌نه صرفا یک نقش ناخودآگاهی که نظام طبیعت بر دوش او گذاشته باشد. 💢آیا واقعا می‌توان پذیرفت تفاوت انسان کنونی با نئوآندرتال‌ها صرفا در حد تفاوت یک حیوان با حیوان رده قبلی خود بوده است⁉️ 🔹ای انسان‌هایی که خود را ادامه نئوآندتال‌ها و صرفا محصول یک جهش کور می‌دانید؛❗️ آیا در این ویژگی خودتان که محصولاتی را می‌کارید تأمل نمی‌کنید⁉️ (به حدیث۴ ذیل آیه بعد توجه شود) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1031) 📖 أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ 📖 ترجمه 💢آیا شما آن را می‌رویانید یا ماییم که رویانندگانیم؟! سوره واقعه (56) آیه 64 1399/6/12 13 محرم 1442 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹تَزْرَعُونَهُ / الزَّارِعُونَ ▪️اغلب اهل لغت بر این باورند که ماده «زرع» در اصل دلالت دارد بر رویاندن چیزی (كتاب العين، ج‏1، ص353 ؛‌ معجم مقاييس اللغه، ج‏3، ص50 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص379) فقط برخی معتقدند که این معنا در ماده «زرع» ‌با قیودی همراه است؛ مثلا ▫️حسن جبل بر این باور است که این ماده در خصوص روییدن دانه‌های ریز که به صورت ایستاده درمی‌آید (بویژه گندم و جو) به کار می‌رود، در مقابل کاشت و رویاندن نهال و درخت؛ و با این ملاحظه است که تعبیر «زرع»‌ در میان باغ‌های انگور و نخل: «جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً» (کهف/32) [و بلکه در عرض آنها: «جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ» (انعام/141) «جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ» (رعد/4) «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ» (نحل/11)] قابل توجیه است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۸۹۴) و ▫️ مرحوم مصطفوی هم این طور توضیح می‌دهد که به کل جریان بذرافشانی تا روییدن گیاه این ماده اطلاق می‌شود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص338) که البته در این قیود می‌شود مناقشه کرد چنانکه اهل لغت از کاربرد تعبیر «زَرَعَه الله» برای بچه‌ای که جوان کاملی شده اشاره کرده‌اند (كتاب العين، ج‏1، ص353؛ معجم مقاييس اللغه، ج‏3، ص50) مگر اینکه این کاربرد را استعاری بدانیم. ▪️در هر صورت عمده اهل لغت با توجه به همین آیات سوره واقعه (و نیز آیات دیگری که «زرع» ‌را به خداوند نسبت می‌دهند مانند «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ» (نحل/11) «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً (سجده/27) «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً» (زمر/21)) اصرار دارند که «زرع» را ناظر به خود عمل رویاندن محصول بدانند؛‌ولو که تعبیر زرع برای غیر خدا هم به کار رفته است: « قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في‏ سُنْبُلِهِ» (یوسف/۴۷) (مثلا:‌ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص338 ) ▪️کلمه «زَرْع» در اصل مصدر است که بسیاری از اوقات در معنای اسم مفعولی به کار می‌رود یعنی بر خود چیزی که زراعت شده اطلاق می گردد؛ مثلا: «فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً» (سجدة/27) ، که جمع آن «زروع»: «وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ كَرِيمٍ‏» (دخان/26) است (مفردات ألفاظ القرآن، ص379 ) و درباره وجه اطلاق مصدر بر شیء‌خارجی گفته‌اند یا از باب مبالغه است (شبیه زید عدل) ویا اشاره به اینکه آن موجود مظهرخارجی و نتیجه آن فعل است؛ به علاوه که اطلاق یک مصدر بر یک شیء‌خارجی به جهات وصفی آن شیء هم نظر دارد. (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص339 ) ▪️به کسی که عمل زرع را انجام می‌دهد «زارع» (أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ؛ واقعه/64) – جمع آن «زرّاع»: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ» (فتح/۲۹)- و نیز «مُزَارِع» و «مُزْدَرِع» گویند (كتاب العين، ج‏1، ص353 )؛ و به زمینی که روی آن زراعت می‌شود «مزرعه» گفته می‌شود 📿ماده «زرع» و مشتقات آن 14 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: وقتی خواستی زراعتی انجام دهی مقداری از بذر را در دستت بگیر و رو به قبله بایست و سه بار بگو «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ: آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟! آیا شما آن را می‌رویانید یا ماییم که زارعان (رویانندگان)یم؟!» (واقعه/63-64). سپس سه بار بگو: «بَلِ اللَّهُ‏ الزَّارِعُ: بلکه خداوند زارع (رویاننده) است.» سپس بگو: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ حَبّاً مُبَارَكاً وَ ارْزُقْنَا فِيهِ السَّلَامَةَ: خدایا این را دانه‌ای مبارک قرار بده و در آن سلامت را روزی ما فرما» و سپس آن قبضه‌ای که در دستت هست را در زمین بپاش. 📚الكافي، ج‏5، ص262 ☀️ب. همچنین شعیب عقرقوقی می‌گوید که امام صادق ع به من فرمود: وقتی خواستی بذر بپاشی بگو: «اللَّهُمَّ قَدْ بَذَرْتُ وَ أَنْتَ الزَّارِعُ فَاجْعَلْهُ حَبّاً مُتَرَاكِماً: خدایا بذر را پاشیدم در حالی که زارع (= رویاننده) تویی» ‌پس آن را دانه‌ای متراکم (خوشه‌های پردانه) قرار بده. 📚الكافي، ج‏5، ص263 ☀️ج. همچنین این مطالب این گونه از امام باقر ع روایت شده که فرمودند: وقتی خواستی زراعتی انجام دهی مقداری از بذر را در دستت بگیر سپس رو به قبله بایست و سه بار بگو: «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ: آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟! آیا شما آن را می‌رویانید یا ماییم که رویانندگانیم؟!» (واقعه/63-64). سپس بگو «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ حَبّاً مُبَارَكاً وَ ارْزُقْنَا فِيهِ السَّلَامَةَ وَ التَّمَامَ وَ اجْعَلْهُ حَبّاً مُتَرَاكِباً وَ لَا تَحْرِمْنِي خَيْرَ مَا أَبْتَغِي وَ لَا تَفْتِنِّي بِمَا مَتَّعْتَنِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ: خدایا این را دانه‌ای مبارک قرار بده و در آن سلامت و کمال روزی ما فرما ‌و آن را دانه‌ای متراکم (خوشه‌های پردانه) قرار بده و مرا از خیر آنچه که درصددش هستم محروم نکن و ما را با آنچه از آن بهره‌مندم ساخته‌ای مورد امتحان دشوار قرار مده به حق حضرت محمد و خاندان پاک و طاهرش.» و سپس اگر خدا خواست آن قبضه‌ای که در دستت هست بپاش. 📚مكارم الأخلاق، ص353 ☀️د. و باز شبیه این از امام باقر ع روایت شده که فرمودند: وقتی خواستی دانه‌ها را در زمین بپاشی مقداری از آن بذر را در دستت بگیر سپس رو به قبله بایست و بگو: «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ: آیا تأمل کرده‌اید در آنچه می‌کارید؟! آیا شما آن را می‌رویانید یا ماییم که رویانندگانیم؟!» (واقعه/63-64). سپس بگو: «بَلِ اللَّهُ‏ الزَّارِعُ لَا فُلَانٌ: بلکه خداوند زارع (رویاننده) است نه فلانی.» و اسم صاحب بذر را بگو؛ سپس بگو «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْهُ مُبَارَكاً وَ ارْزُقْهُ السَّلَامَةَ وَ السُّرُورَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْغِبْطَةَ: خدایا بر محمد و خاندان پاک و طاهرش درود فرست و این را مبارک قرار بده و در آن سلامت و شادی و عافیت و سود بردن را روزی ما فرما.» و سپس آن بذری که در دستت هست را بپاش و پاشیدن بقیه بذرها را هم آغاز کن. 📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص122 @yekaye 👇متن احادیث👇
متن احادیث بند ۱ ☀️ الف.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَزْرَعَ زَرْعاً فَخُذْ قَبْضَةً مِنَ الْبَذْرِ وَ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ قُلْ: «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ؛ ثُمَّ تَقُولُ «بَلِ اللَّهُ‏ الزَّارِعُ» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. ثُمَّ قُلِ «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ حَبّاً مُبَارَكاً وَ ارْزُقْنَا فِيهِ السَّلَامَةَ». ثُمَّ انْثُرِ الْقَبْضَةَ الَّتِي فِي يَدِكَ فِي الْقَرَاحِ. 📚الكافي، ج‏5، ص262 ☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِي: إِذَا بَذَرْتَ فَقُلِ «اللَّهُمَّ قَدْ بَذَرْتُ وَ أَنْتَ الزَّارِعُ فَاجْعَلْهُ حَبّاً مُتَرَاكِماً». 📚الكافي، ج‏5، ص263 ☀️ج. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَزْرَعَ زَرْعاً فَخُذْ قَبْضَةً مِنَ الْبَذْرِ بِيَدِكَ؛ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ وَ قُلْ: «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. ثُمَّ قُلِ «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ حَرْثاً مُبَارَكاً وَ ارْزُقْنَا فِيهِ السَّلَامَةَ وَ التَّمَامَ وَ اجْعَلْهُ حَبّاً مُتَرَاكِباً وَ لَا تَحْرِمْنِي خَيْرَ مَا أَبْتَغِي وَ لَا تَفْتِنِّي بِمَا مَتَّعْتَنِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ» ثُمَّ ابْذُرِ الْقَبْضَةَ الَّتِي فِي يَدِكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. 📚مكارم الأخلاق، ص353 ☀️د. رَوَى عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ بِسَنَدٍ رَفَعَهُ إِلَيْهِ قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تُلْقِيَ الْحَبَّ فِي الْأَرْضِ فَخُذْ قَبْضَةً مِنْ ذَلِكَ الْبَذْرِ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ ثُمَّ قُلْ «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» ثُمَّ تَقُولُ «لَا بَلِ اللَّهُ الزَّارِعُ لَا فُلَانٌ» وَ تُسَمِّي بِاسْمِ صَاحِبِهِ. ثُمَّ قُلِ: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْهُ مُبَارَكاً وَ ارْزُقْهُ السَّلَامَةَ وَ السُّرُورَ وَ الْعَافِيَةَ وَ الْغِبْطَةَ». ثُمَّ ابْذُرِ الْبَذْرَ الَّذِي بِيَدِكَ وَ سَائِرَ الْبَذْرِ. 📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج‏2، ص122 @yekaye
☀️2) از امام صادق عليه السّلام روایت شده كه فرمودند: بنى اسرائيل نزد موسى عليه السّلام آمدند و از او خواستند كه از خداوند عزّ و جلّ‌ درخواست كند كه هرگاه اراده كردند، آسمان بر آنان باران ببارد و هرگاه اراده كردند از آسمان باران نبارد. آن حضرت نيز از خداوند عزّ و جلّ‌ اين را درخواست كرد. خداوند عزّ و جلّ‌ فرمود: اى موسى! اين خواسته‌شان برآورده شد. موسى عليه السّلام نيز اين را به آنان خبر داد، و آنها نيز كشت كردند و هربذرى را که داشتند كاشتند و آن گاه اراده كردند، باران آمد و همان وقتى كه خواستند آسمان را از بارش بازداشتند، و کشت آنها همانند كوه‌ و درخت، بزرگ شد، آن‌گاه آن را درو نمودند و خرمنكوبى كردند، ولى دانه‌اى در آن نيافتند. با گريه و ناله نزد موسى عليه السّلام رفتند و گفتند: ما از تو درخواست كرديم كه از خدا درخواست كنى آسمان هرگاه خواستيم بر ما باران ببارد و پاسخ ما را داد، ولى آن را مایه زيان ما قرار داد! موسى عليه السّلام عرض كرد: پروردگارا! بنى اسرائيل از اين كارى كه با آنها كردى شكايت دارند. خداوند فرمود: اى موسى! از چه چيزى شكايت دارند؟ عرض كرد: از من خواستند از تو درخواست كنم كه هرگاه خواستند آسمان را بر آنان بارش دهى و هرگاه اراده كردند آن را از بارش بازدارى، و تو نيز اجابت كردى، ولى آن را مایه زيان آنان قرار دادی! فرمود: اى موسى! من براى بنى اسرائيل اندازه‌اى مشخّص كردم، ولى آنان به اين اندازه رضايت ندادند و من به خواست آنها رفتار كردم، و اين‌گونه شد كه دیدی. 📚الكافي، ج‏5، ص262 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَدِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَتَوْا مُوسَى ع فَسَأَلُوهُ أَنْ يَسْأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ إِذَا أَرَادُوا وَ يَحْبِسَهَا إِذَا أَرَادُوا. فَسَأَلَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ لَهُمْ؛ فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ لَهُمْ يَا مُوسَى. فَأَخْبَرَهُمْ مُوسَى فَحَرَثُوا وَ لَمْ يَتْرُكُوا شَيْئاً إِلَّا زَرَعُوهُ ثُمَّ اسْتَنْزَلُوا الْمَطَرَ عَلَى إِرَادَتِهِمْ وَ حَبَسُوهُ عَلَى إِرَادَتِهِمْ. فَصَارَتْ زُرُوعُهُمْ كَأَنَّهَا الْجِبَالُ وَ الْآجَامُ. ثُمَّ حَصَدُوا وَ دَاسُوا وَ ذَرَّوْا فَلَمْ يَجِدُوا شَيْئاً. فَضَجُّوا إِلَى مُوسَى ع وَ قَالُوا: إِنَّمَا سَأَلْنَاكَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ أَنْ يُمْطِرَ السَّمَاءَ عَلَيْنَا إِذَا أَرَدْنَا فَأَجَابَنَا ثُمَّ صَيَّرَهَا عَلَيْنَا ضَرَراً؟! فَقَالَ يَا رَبِّ إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ ضَجُّوا مِمَّا صَنَعْتَ بِهِمْ. فَقَالَ وَ مِمَّ ذَاكَ يَا مُوسَى؟ قَالَ سَأَلُونِي أَنْ أَسْأَلَكَ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءَ إِذَا أَرَادُوا وَ تَحْبِسَهَا إِذَا أَرَادُوا فَأَجَبْتَهُمْ ثُمَّ صَيَّرْتَهَا عَلَيْهِمْ ضَرَراً! فَقَالَ يَا مُوسَى أَنَا كُنْتُ الْمُقَدِّرَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ فَلَمْ يَرْضَوْا بِتَقْدِيرِي فَأَجَبْتُهُمْ إِلَى إِرَادَتِهِمْ فَكَانَ مَا رَأَيْتَ. @yekaye
☀️۳) در منابع اهل سنت (و ظاهرا به تبع آنها در مجمع البیان) حدیثی از پیامبر اکرم ص روایت شده که ظاهرا ناظر به همین دو آیه است؛ که فرمودند: هیچیک از شما نگوید «زرعت: محصول را به ثمر رساندم» بلکه فقط بگوید «حرثت: ‌من کاشتم». 📚مجمع البيان، ج‏9، ص337؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص161 روي عن النبي ص أنه قال: لا يقولن أحدكم «زرعت» و ليقل «حرثت».‏ @yekaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده است: هنگامی که آدم به زمین هبوط کرد نیازمند خوردنی و نوشیدنی شد؛‌پس به نزد جبرئیل گلایه برد. جبرئیل به او گفت:‌ای آدم به کار کشت بپرداز. سپس آدم گفت:‌پس دعایی هم به من بیاموز. گفت:‌بگو:‌خدایا مؤونه دنیای مرا و هر واقعه‌ هولناکی را تا قبل از بهشت کفایت فرما و مرا لباس عافیت بپوشان تا اینکه مرا از معیشتی گوارا بهره‌مند گردانی. 📚الكافي، ج‏5، ص260 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عُمَارَةَ عَنْ مِسْمَعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا هُبِطَ بِآدَمَ إِلَى الْأَرْضِ احْتَاجَ إِلَى الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ فَشَكَا ذَلِكَ إِلَى جَبْرَئِيلَ ع فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِيلُ يَا آدَمُ كُنْ حَرَّاثاً قَالَ فَعَلِّمْنِي دُعَاءً قَالَ قُلِ اللَّهُمَّ اكْفِنِي مَئُونَةَ الدُّنْيَا وَ كُلَّ هَوْلٍ دُونَ الْجَنَّةِ وَ أَلْبِسْنِي الْعَافِيَةَ حَتَّى تَهْنِئَنِي الْمَعِيشَةُ. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک آیه در روز
1031) 📖 أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ 📖 ترجمه 💢آیا شما آن را می‌رویانید یا م
. 1️⃣ «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» در مورد دانه‌هایی که در زمین می‌کارید؛ آیا شما آن را می‌رویانید یا ماییم که رویاننده آنیم؟! پس کسی که از دانه‌ای بی‌جان و کوچک می‌تواند دانه‌های کثیری پدید آورد، می‌تواند خلایق را هم بعد از اینکه مردند دوباره برانگیزاند (مجمع البيان، ج‏9، ص337 ) به تعبیر دیگر، همان قدرتى كه از يك دانه بذر، خوشه‏ها پديد مى‏آورد، مى‏تواند از تك سلّول انسان مرده‏اى دوباره او را زنده كند. (تفسير نور، ج‏9، ص436) @yekaye
یک آیه در روز
1031) 📖 أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ 📖 ترجمه 💢آیا شما آن را می‌رویانید یا م
. 2️⃣ «أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» در عبارت «نَحْنُ الزَّارِعُونَ» آمدن «ال» بر روی خبر دلالت بر حصر دارد؛ ‌پس مفاد این جمله آن است که «آیا شمایید که زرع می‌کنید با فقط ما زارع هستیم؟» و واضح است که در مقام تاکید بر این است که زارع خداوند است؛ نه انسان! 💢اما توجه شود که این سخن به معنای نفی استقلال در تاثیر است نه نفی تاثیر اسباب و واسطه‌ها در امور؛ یعنی در مقام توجه دادن به این حقیقت است که اگر اسباب و واسطه‌ای در امور هست همان سبب بودنش را هم از خداوند گرفته است و بنابر این فاعل حقیقی در هر امری خداوند است و همه امور به او برمی‌گردد (الميزان، ج‏19، ص135) ▪️ از این روست که ▫️با اینکه در موارد متعددی همچون آیه فوق رویاندن زراعت را به خود نسبت داده: «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ» (نحل/11) «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ ... فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً (سجده/27) «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً ... ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً» (زمر/21)، ▫️در عین حال هم استناد دادن زرع به کشاورزان مشکلی هم ندارد چنانکه هم خود خداوند گاه زراعت را به انسانها نسبت داده: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ» (فتح/۲۹) و هم برخی از پیامبران او: «قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في‏ سُنْبُلِهِ» (یوسف/۴۷) 🤔و این تعابیر منافاتی با مضمون آیه محل بحث ندارد تا همچون برخی از مفسران در توجیه این آیات اخیر و یا برخی روایات معصومین که در آنها از تعبیر «زارع» برای انسانها استفاده شده به تکلف بیفتیم. (مثلا نگاه کنید به توجیهات تکلف‌آمیز فخر رازی در مفاتيح الغيب، ج‏29، ص420) @yekaye
یک آیه در روز
1031) 📖 أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ 📖 ترجمه 💢آیا شما آن را می‌رویانید یا م
. 3️⃣ «أَ فَرَأَیتُمْ ما تَحْرُثُونَ؛ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» حتی اگر ما شروع کننده کشت و کار باشیم و نقشی هم در تولید محصول داشته باشیم، اما به ثمر رساننده هرچیزی خداوند است. 💠ثمره اگر در نظام عالم و در متن زندگی، انجام دادن بخشی از کاری به دست ما داده شده، نباید به خود مغرور شویم و حتی در به نتیجه رسیدن آن کار خود را همه‌کاره بپنداریم (حدیث۲)؛ چه رسد به غرور کلی، و خود را در همه امورات خود همه‌کاره دیدن. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1032) 📖 لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ 📖 ترجمه 💢اگر می‌خواستیم قطعا آن را خس و خاشاکی می‌کردیم که شما با دهان باز [= حسرت‌زده] بمانید [و بگویید:] سوره واقعه (56) آیه 65 1399/6/15 16 محرم 1442 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹حُطاماً ▪️درباره ماده «حطم» اتفاق نظر است که اصل معنای آن بر شکستن چیزی دلالت می‌کند (معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص78؛ مجمع البیان، ج‏9، ص335)؛ برخی قیودی را هم در آن دخیل دانسته‌اند؛ ‌مثلا گفته‌اند ▫️نه مطلق شکستن، بلکه شکستن چیزی خشک همچون استخوان و هیزم و مانند آن (كتاب العين، ج‏3، ص175 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص242) ویا ▫️شکسته و خرد شدن چیز خشکی که با فشار شدید ویا سنگینی‌ای که بر روی آن وارد شده، واقع شود (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۴۵۶ ) و ▫️ برخی بر نحوه شکسته شدن تاکید داشته و گفته‌اند شکسته شدن هیات شیء به نحوی که نظم آن را از بین ببرد و حالت مورد انتظار از آن را نابود کند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏2، ص287 ) ▪️و ظاهرا چون نوعی معنای شدت و خشونت در این شکنندگی لحاظ شده برای بسیاری از وضعیتهای شکننده استعاره گرفته می‌شود مثلا به سالی که قحطی شدید بیاید «حُطمة» گویند ویا درد شدیدی که چارپایان بدان مبتلا می‌شوند و آنها را از ایستادن ناتوان می‌کند «حَطَم» گویند ویا به شتربانی که در حرکت دادن شتران شدت عمل به خرج می‌دهد «سائق حُطَم» گویند گویی که با این نحوه حرکت دادنشان آنها را در هم می‌شکند و به آتش جهنم هم از این جهت که کسانی را که در آن می‌ریزند خرد می‌کند و صدای شکستن استخوانهای آنها به گوش می‌رسد «حُطَمة» گویند « كَلاَّ لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ؛ وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ؛ نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَة» (همزه/4-6) و ظاهرا به هین جهت به فرد پرخور هم «حطمه» گویند چون گویی همچون جهنم همه چیز را خرد می‌کند! و در قرآن کریم هم برای خرد شدن مورچه‌ها در زیر پای اسبها از همین تعبیر استفاده شده است «قالَتْ نَمْلَةٌ يا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمانُ وَ جُنُودُه‏» (نمل/۱۸) (معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص78 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص242 ) ▪️لازم به ذکر است که کلمه «حُطَمة» صیغه مبالغه است و برخی تذکر داده‌اند که شاید وجه تسمیه جهنم به آن این است که نه‌تنها استخوانها و جسم و زیبایی ظاهری جهنمیان، بلکه تمامی عناوین و اعتبارات و تشخص‌های دنیوی‌ای را که جهنمیان برای خود داشتند خرد و نابود می‌کند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏2، ص287-288) ▪️«حُطام»« به هر چیزی که از فرط خشکی درهم بشکند گویند : «ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً» (زمر/21) (مفردات ألفاظ القرآن، ص242 ) و برخی گفته‌اند اساسا به هر خس و خاشاکی که هیچ منفعت خوراکی و غذایی نداشته باشد گویند: «ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً» (زمر/21؛ حدید/۲۰) «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ» (واقعه/65) (مجمع البیان، ج‏9، ص335) 📿ماده «حطم» و مشتقات آن همین ۶ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹فظَلْتُمْ قبلا بیان شد که ▪️ماده «ظلل» در اصل بر سایه افکندن و پوشاندن چیزی توسط چیز دیگر دلالت دارد و نقطه مقابل روشنایی «الضُحّ»» است. درباره مفهوم «ظِلّ» و «ظلال» در آیه ۳۰ همین سوره توضیحاتی گذشت؛ 🔖جلسه ۹۹۷ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-30/ ▪️در اینجا، به تبع بحثهای قبلی فقط اضافه می‌کنیم: این ماده وقتی به صورت فعل به کار می‌رود می‌تواند به معنای فعل تام باشد ویا فعل ناقص: ▫️در صورتی که فعل تام باشد به همان معنای «سایه افکندن» است (وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ‏، بقرة/۵۷)، ▫️اما به صورت فعل ناقص (فعل کمکی) که به کار می‌رود (ظلَّ یفعل) به معنای انجام دادن کار در روز است (لَظَلُّوا مِنْ بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ‏؛ روم/۵۱)، چرا که سایه داشتن امور، وضعیتی است که مختص روز است و شب خودش سایه است؛ و در این حالت گاه با حذف یکی از «لـ»هایش همراه است (فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ،‏واقعة/۶۵؛ ظَلْتَ عَلَيْهِ عاكِفاً؛ طه/۹۷) 🔖جلسه ۷۲۱ http://yekaye.ir/al-fater-35-21/ 📖 اختلاف قرائات ▪️در اغلب روایات مشهور به همین صورت »فَظَلْتُمْ» قرائت شده است؛ که در اصل «فظَلِلْتُمْ» بوده که لام اول که مکسوره بوده برای تخفیف و سهولت در کلام حذف شده است. ▪️اما در برخی روایات غیرمشهور از عاصم (قاری معروف کوفه؛ یعنی روایت هارون از حسین از شعبه از عاصم؛ و نیز روایت عتکی از شعبه از عاصم؛ و روایت ابن نبهان از عاصم) و برخی قرائات اربعه عشر (اعمش) و برخی قرائات غیرمشهور دیگر (ابوحیوة و شعبی و ابوالعالیة و قتاده و ابوبرهسم و ابن ابی عبله و ابن مجالد و روایت ثوری از قرائت ابن مسعود) ب صورت «فَظِلْتُمْ» (با کسر ظاء) قرائت شده است؛ که درواقع حرف کسره لام محذوف به حرف ظاء ‌منتقل شده است. ▪️و در قرائت ابن مسعود و برخی دیگر از قرائات غیرمشهور (عاصم جحدری و مطوعی) بدون حذف و به صورت «فظَلِلْتُمْ» قرائت شده است؛ ▪️و در برخی دیگر از قرائات غیرمشهور (جحدری و احمد بن موسی) به صورت «فظَلَلْتُمْ» قرائت شده که لام اول را هم مفتوح خوانده‌اند؛ که البته برای ماده «ظلل» وزن «فَعِلَ یَفعَلُ» معروفتر است. 📚(معجم القراءات ج۹، ص312 ) @yekaye
🔹تفَكَّهُونَ این کلمه را عموما از ماده «فکه» دانسته‌اند و ▪️در مورد ماده «فکه» در آيه ۲۰ همین سوره بیان شد که ▫️برخی گفته‌اند که در اصل دلالت دارد بر طیب خاطر و دلپسندی، و یا خوش طبع بودن؛ و ▫️برخی با اشاره به کاربرد کلمه «مُفکِهة» و «مُفکِه» در خصوص شتری که آماده وضع حمل است (که نشیمنگاهش باز می‌شود) [و احتمالا باز شدن دهان در هنگام خندیدن] گفته‌اند اصل این ماده دلالت دارد بر گشودگی و باز شدن میانه چیزی با امر لطیفی که آن را پر می‌کند ویا از آن بیرون می‌زند و «فاکهه» (لَهُمْ فيها فاكِهَةٌ؛ یس/۵۷) هم به میوه گویند از آن جهت که انسان از آن احساس طیب خاطر می‌کند و یا اینکه چون طبیعتش دلپسند است و یا اثر طیب و دلپسندی در نفس آدمی باقی می گذارد. ▪️فعل «فَکَّهَ» و «فاکَهَ» و به تبع آن اسمهای «مُفاكَهة» و «فُكَاهَة» به معنای مزاح کردن و هر سخنی است که بر انسان شیرین و دلپسند باشد ویا هر سخنی که بین افرادی که با هم انس دارند رد و بدل می‌شود. ▪️اما همانجا اشاره شد که درباره کلمه «تفکّه» (لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ‏؛ واقعه/۶۵-۶۶) اختلاف جدی است. ▫️ خلیل آن را به معنای تعجب کردن دانسته‌؛ و ▫️البته این قول را هم نقل کرده که در این آیه برخی آن را به معنای «نادم» و «پشیمان» گرفته‌اند. ▫️مرحوم مصطفوی با توجه به اینکه «تفکیه» را حالت متعدی شده «فَکِهَ» دانسته و باب تفعل نشان دهنده قبول اثر تفعیل می‌داند «تفکّه» را به معنای به شوخی و مسخره گرفتن (=جدی نگرفتن) قلمداد کرده است. ▫️مرحوم طبرسی هم که اصل ماده «فکه» را به همان معنای طیب نفس و شوخ‌طبعی نزدیک دانسته بود، محور معنای «تفکه» را کلمه «فاکهه: میوه» قرار داده و آن را به معنای «تناول انواع میوه‌ها برای خوردن» دانسته است و ▫️ راغب هم که «فکاهة» را به صرف شوخی بلکه هرگونه حدیث انس بین دوستان قلمداد کرده‌ بود، هم قول مرحوم طبرسی را محتمل دانسته و هم اینکه «تفکّه» به معنای رد و بدل کردن همین فکاهة باشد (و اشاره شد که شبیه این اختلاف نظر در خصوص کلمه «فاکه» هم رخ داده است). ▪️شبیه این اختلاف نظر در خصوص کلمه «فاکه» هم رخ داده است؛ خلیل با اینکه در حالت عادی این کلمه را اسم فاعل و به معنای به کسی که شوخ‌طبع است و شوخی می‌کند معرفی کرده اما در خصوص آیه «فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ»‏ (طور/۱۸) به تبع معنای «تعجب» که در خصوص «تفکه» مطرح کرد، آن را به معنای نعمت‌گیرندگانی که از نعمت خود به اعجاب درآمده‌اند دانسته؛ و راغب همان دو معنای «تفکه» (رد و بدل سخنان دوستانه و تناول کردن میوه) را در مورد «فاکه» محتمل دانسته و مرحوم طبرسی هم ذیل آیه «إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ في‏ شُغُلٍ فاكِهُونَ» (یس/۵۵) علاوه بر این متعنم بودن و دچار اعجاب شدن از نعمتهای الهی، معانیِ «خندان و خوشحال و فرحناک بودن» ، «در حال گفتگوهای پاک و طیب بودن» و «دارای فاکهه بودن» (شبیه آنکه به ذو لحم و ذوشحم و ذوعسل، لاحم و شاحم و عاسل گفته می‌شود) را نیز محتمل دانسته است. 🔖جلسه ۹۸۷ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-20/ ▪️البته ابن فارس کلمه «تفکّه» در این آیه را از ماده «فکن» (نه «فکه») دانسته‌ که ابدال در آن رخ داده است؛ و توضیح داده که «فکن» به معنای پشیمان شدن است (معجم المقاييس اللغة، ج‏۴، ص۴۴۶ ). و ظاهرا این ابدال نظر مجاهد هم بوده است و البته وی «تفکن» را به معنای تعجب دانسته است. (به نقل از تاج العروس، ج‏18، ص434) 📿 اگر این کلمه از ماده «فکن» باشد باید گفت که این ماده فقط همین یکبار در قرآن به کار رفته است 📖فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ▪️در اغلب قرائات به همین صورت «فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ» قرائت شده است؛ ▪️اما در برخی از روایات از قرائت اهل مکه (روایت بزی و ابن فلیح از ابن‌کثیر) و برخی از قرائات عشر (ابن محیصن) و قرائات غیرمشهور (ابوربیعه) با ضمه بر میم و تشدید حرف «ت» قرائت شده است: «فَظَلْتُمُ تَّفَكَّهُونَ» (معجم القراءات ج۹، ص312 ) 📖تَفَكَّهُونَ ▪️این کلمه در اغلب قرائات به همین صورت «تَفَكَّهُونَ» قرائت شده است؛‌ ▪️ولی در برخی از قرائات غیرمشهور همانند قرائت أبي‌بن‌كعب و أبوحزام عكلي و ابن‌سميفع و قاسم بن محمد و عروة به صورت «تَفَكَّنُونَ» قرائت شده است که به معنای تعجب و پشیمانی است؛ و در بالا بیان شد که برخی بر این باورند که کلمه «تَفَكَّهُونَ» ابدال شده از همین کلمه بوده است. (معجم القراءات ج۹، ص312 ) @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا