745) 🌺 وَ لَوْ یؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لكِنْ یؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصیراً 🌺
💐 ترجمه
و به فرض خداوند مردم را بدانچه کسب کردهاند مواخذه میکرد، بر روی آن هیچ جنبندهای باقی نمیگذاشت؛ و لیکن تا مدت معینی مهلتشان میدهد؛ پس چون اجلشان فرا رسید البته خداوند به [اوضاع و احوال] بندگانش بینا بوده است.
سوره فاطر (35) آیه 45
1397/2/24
27 شعبان 1439
@yekaye
🔹ظهْرِها
▪️قبلا بیان شد که درباره ماده «ظهر»
▫️برخی گفتهاند در اصل بر «آشکار شدن» در مقابل «در باطن قرار داشتن» [ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ؛ أنعام/۱۵۱] دلالت میکند؛
▫️اما به نظر میرسد حق با کسانی باشد که بر این باورند که در این ماده دو معنای «قوت» و «بروز» (= ظهور و آشکار شدن) لحاظ شده است،
بویژه که ظاهرا اصل این ماده از کلمه «ظَهر» به معنای قسمت پشت انسان و حیوان (در مقابل «بطن»: شکم) گرفته شده که دو معنای قوت و آشکار بودن را در خود جمع کرده است [الَّذي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ، انشراح/۳؛ و جمع آن: ظهور، مثلا: ما حَمَلَتْ ظُهُورُهُما، انعام/۱۴۶]
و این دو نکته در مورد «ظَهر: پشتِ» حیوان واضحتر است که هم تحمل بار سنگین دارد و هم آَشکار است، در مقابل «بطن: شکم»شان که غالبا در زیر قرار میگیرد و مخفی است.
▪️در هر صورت در استعمالات مختلف این واژه، گاه معنای آشکار شدن بیشتر غلبه دارد، مثل «ظُهر» که از این جهت ظهر نامیده میشود که آَشکارترین و روشنترین وقت روز است (حينَ تُظْهِرُونَ: هنگامی که به وقت ظهر میرسید، روم/۱۸)؛ و
▪️گاه معنای «قوت» غلبه دارد، مانند «ظهیر» به معنای پشتیبان (سبأ/۲۲، تحریم/۴)؛
▪️و گاه یک کلمه مستقلا در هر یک از این دو معنا، به کار رفته: مثلا کلمه «ظاهر» هم در معنای «آشکار» (وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ؛ أنعام/۱۲۰) استفاده شده، و هم به معنای کسی که با قوت «غلبه کرده» و پیروز شده است. (فَأَصْبَحُوا ظاهِرِينَ: پیروز شدند؛ صف/۱۴).
🔖جلسه 444 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-26/
@yekaye
🔹دَابَّةٍ
در مورد کلمه «دابّة» در آیه 28 همین سوره توضیح داده شد که گاه به معنای مطلق جنبدگان و جانوران میآید؛ گاهی حیوانات؛ و گاهی در مقابل انسان؛ و یا در مقابل انسان و چارپایان.
🔖جلسه 728 http://yekaye.ir/al-fater-35-28/
@yekaye
🔹أَجَلٍ مُسَمًّی
توضیح دو کلمه «أجل» و «مسمی» در آیه 12 همین سوره گذشت و نهایتا بیان شد که ترکیب «أجل مسمی» به معنای زمانی است که دقیقا وقت آن معلوم است؛ گویی آن زمان مشخصا نام برده شده است.
🔖جلسه 712 http://yekaye.ir/al-fater-35-13/
@yekaye
☀️1) از امام صادق ع از پدرانشان روایت کردهاند که رسول خدا ص فرمودند:
با حقیقت بیان شده در کتاب که مورد تصدیق پیامبران قرار گرفته است، علم پیشی گرفت و قلم نگاشت و در قضا گذشت و قَدَر تمام شد در تضمین سعادت نسبت به کسی که ایمان آورد و تقواپیشه کند، و شقاوت برای کسی که تکذیب کند و به ولایت از جانب خداوند بر مومنان و برائتی از جانب او نسبت به مشرکان، کفر ورزد.
سپس رسول الله فرمودند:
خداوند می فرماید: ای فرزند آدم! به مشیت من است که تو میخواهی آنچه را که برای خویشتن میخواهی؛
و به اراده من است که تو اراده میکنی آنچه را که برای خودت اراده می کنی؛
و به فزونی نعمت من بر توست که بر معصیت من توانا گشتهای؛
و به قوت و حفظ و عافیتی از جانب من است که واجباتم را ادا میکنی؛
و من نسبت به نیکیهایت از تو سزاوارترم تا تو نسبت بدانها؛ و تو به گناهت سزاوارتری از من نسبت بدانها؛
خوبی از جانب من به سوی تو روان است به سبب آنچه در اختیارت قرار دادم؛
و بدی از جانب تو به سوی من روان است به خاطر جرمهایی که در عوض [آن نیکیها] انجام دادی؛
به خاطر فراوانی اختیارات و تسلطی که به تو دادم از اطاعتم سرپیچیدی؛
و به خاطر بدگمانیات به من از رحمتم مایوس شدی!
پس من به سبب اینکه بیان کردم سزاوار حمد و ستایش هستم و بر تو حجت دارم؛
مرا بر تو راهی است به خاطر عصیان؛
و تو را بر عهده من پاداش نیکویی است به خاطر احسان؛
سپس تو را بدون هشدار دادن به حال خودت رها نکردم و هنگامی که به خود مغرور شدی هم بلافاصله تو را نگرفتم - و این همان سخن خداوند است که «و به فرض خداوند مردم را بدانچه کسب کردهاند مواخذه میکرد، بر روی آن هیچ جنبندهای باقی نمیگذاشت» (فاطر/45) – نه چیزی فوق طاقتت بر تو تحمیل کردم و نه امانتی بر دوشت گذاشتم غیر از آنچه خودت بدان بر خویش اقرار کردی؛ و از خودم نسبت به تو آن چیزی را پسندیدم که تو نسبت به من آن را میپسندی؛ سپس خداوند عز و جل فرمود «و لیکن تا مدت معینی مهلتشان میدهد؛ پس چون اجلشان فرا رسید البته خداوند به [اوضاع و احوال] بندگانش بینا بوده است.» (فاطر/45)
📚تفسير القمي، ج2، ص210-211
حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص سَبَقَ الْعِلْمُ وَ جَفَّ الْقَلَمُ وَ مَضَى الْقَضَاءُ وَ تَمَّ الْقَدَرُ بِتَحْقِيقِ الْكِتَابِ وَ تَصْدِيقِ الرُّسُلِ بِالسَّعَادَةِ مِنَ اللَّهِ لِمَنْ آمَنَ وَ اتَّقَى وَ بِالشَّقَاءِ لِمَنْ كَذَّبَ وَ كَفَرَ بِالْوَلَايَةِ مِنَ اللَّهِ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُ لِلْمُشْرِكِينَ، ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص اللَّهُ يَقُولُ: يَا ابْنَ آدَمَ بِمَشِيَّتِي كُنْتَ أَنْتَ الَّذِي تَشَاءُ لِنَفْسِكَ مَا تَشَاءُ وَ بِإِرَادَتِي كُنْتَ أَنْتَ الَّذِي تُرِيدُ لِنَفْسِكَ مَا تُرِيدُ وَ بِفَضْلِ نِعْمَتِي عَلَيْكَ قَوِيتَ عَلَى مَعْصِيَتِي وَ بِقُوَّتِي وَ عِصْمَتِي وَ عَافِيَتِي أَدَّيْتَ إِلَيَّ فَرَائِضِي وَ أَنَا أَوْلَى بِحَسَنَاتِكَ مِنْكَ وَ أَنْتَ أَوْلَى بِذَنْبِكَ مِنِّي، الْخَيْرُ مِنِّي إِلَيْكَ وَاصِلٌ بِمَا أَوْلَيْتُكَ وَ الشَّرُّ مِنِّي إِلَيْكَ بِمَا جَنَيْتَ جَزَاءٌ وَ بِكَثِيرٍ مِنْ تَسْلِيطِي [تَسَلُّطِي] لَكَ انْطَوَيْتَ عَنْ طَاعَتِي وَ بِسُوءِ ظَنِّكَ بِي قَنَطْتَ مِنْ رَحْمَتِي فَلِيَ الْحَمْدُ وَ الْحُجَّةُ عَلَيْكَ بِالْبَيَانِ، وَ لِيَ السَّبِيلُ عَلَيْكَ بِالْعِصْيَانِ وَ لَكَ الْجَزَاءُ الْحَسَنُ عِنْدِي بِالْإِحْسَانِ ثُمَّ لَمْ أَدَعْ تَحْذِيرَكَ بِي ثُمَّ لَمْ آخُذْكَ عِنْدَ غِرَّتِكَ وَ هُوَ قَوْلُهُ: «وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ» لَمْ أُكَلِّفْكَ فَوْقَ طَاقَتِكَ وَ لَمْ أَحْمِلْكَ مِنَ الْأَمَانَةِ إِلَّا مَا قَرَرْتَ بِهَا عَلَى نَفْسِكَ وَ رَضِيتُ لِنَفْسِي مِنْكَ مَا رَضِيتَ بِهِ لِنَفْسِكَ مِنِّي ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ لكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِعِبادِهِ بَصِيرا».
@yekaye
☀️2) در فرازی از یکی از دعاهای نقل شده از امیرالمومنین ع آمده است:
حمد و ستایش خدایی راست که ... و او عادلی است که ستم نکند و به فضل خویش از گناهان بزرگ درگذرد و کسی را هم که عذاب کند به عدلش عذاب کرده؛ بیم از دست رفتن فرصت را ندارد پس بردباری پیشه میکند؛ و فقر و نیاز به خود را میداند، پس ترحم میورزد؛ و خودش در آیه محکمی از آیات کتابش فرمود «و به فرض خداوند مردم را بدانچه کسب کردهاند مواخذه میکرد، بر روی آن هیچ جنبندهای باقی نمیگذاشت».
📚مهج الدعوات و منهج العبادات، ص112
و من ذلك دعاء لمولانا أمير المؤمنين علي بن أبي طالب ص
الْحَمْدُ لِلَّه ... الْعَدْلُ الَّذِي لَا يَجُورُ وَ الصَّافِحُ عَنِ الْكَبَائِرِ بِفَضْلِهِ وَ الْمُعَذِّبُ مَنْ عَذَّبَ بِعَدْلِهِ لَمْ يَخَفِ الْفَوْتَ فَحَلُمَ وَ عَلِمَ الْفَقْرَ إِلَيْهِ فَرَحِمَ وَ قَالَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ «وَ لَوْ يُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِما كَسَبُوا ما تَرَكَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّة»
@yekaye
☀️3) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
هشدار! هشدار! به خدا سوگند چنان پوشاند که گویی آمرزیده است!
📚نهج البلاغه، حکمت۳۰
وَ قَالَ ع الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى كَأَنَّهُ قَدْ غَفَر.
@yekaye
✳️در جلسه 510 در بحث از آیه وَ أُمْلي لَهُمْ إِنَّ كَيْدي مَتينٌ (قلم/45) احادیث متعددی درباره مهلت دادن خداوند گذشت که همگی میتواند به اینجا نیز مرتبط دانسته شود.
🔖 http://yekaye.ir/al-qalam-68-45/