eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
114 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹تا اینجا احادیث کافی تقدیم شد. اشاره شد که شیخ صدوق در معانی الاخبار بابی باز کرده با عنوان «باب معنى الإسلام و الإيمان‏» و در آنجا احادیثی را آورده است که در اینجا غیر از حدیث اول آن که شبیه حدیث شماره ۸ است ، بقیه موارد تقدیم می‌شود. @yekaye
☀️۲۴) ابوصلت می‌گوید: از امام رصا ع درباره ایمان پرسیدم. فرمود: «ایمان معرفت با قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است؛ و ایمان جز این گونه نیست. 📚معاني الأخبار، ص186 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ الرَّازِيِّ عَنْ أَبِي الصَّلْتِ الْخُرَاسَانِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْإِيمَانِ؟ فَقَالَ: الْإِيمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوَارِحِ؛ لَا يَكُونُ الْإِيمَانُ إِلَّا هَكَذَا. 📝مضمون حدیث فوق با اندک تفاوتی در عبارات (یعنی به صورت: «الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ»)، از روایات معروف سلسلة الذهب است؛ یعنی امام رضا (علیه السلام) آن را با سند متصل از پدرانشان از رسول الله ص روایت کرده‌اند. ابوحاتم و احمد بن حنبل (هردو از بزرگان اهل سنت) گفته‌اند اگر این سند بر مجنون خوانده شود عقلش برگردد. در نقل فوق مرحوم صدوق این حدیث را مستقیم از خود امام رضا ع آورده؛ اما در کتاب دیگرش (عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص226-227) برخی از آن نقلهای مشتمل بر سلسلة الذهب را همراه با عبارات ابوحاتم و احمد حنبل آورده است. با این توضیح واضح است که این حدیث در منابع اهل سنت هم مکرر آمده است؛ از جمله، ر.ک: الدر المنثور، ج‏6، ص 100 . @yekaye
☀️۲۵) از امام صادق علیه السّلام روایت شده كه پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: ایمان به آراستن [ظاهر] و به آرزواندیشی نیست، لكن ایمان آن است که در دل خالص شود، و كردار انسان به آن گواهی ‏دهد. 📚معاني الأخبارص187 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَيْسَ الْإِيمَانُ بِالتَّحَلِّي وَ لَا بِالتَّمَنِّي وَ لَكِنَّ الْإِيمَانَ مَا خَلُصَ فِي الْقُلُوبِ وَ صَدَّقَهُ الْأَعْمَالُ. @yekaye
☀️۲۶) از امام صادق از پدرش علیهما السّلام روایت نموده كه رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمودند: ایمان گفتار و عمل است، [که اینها] دو برادر شریك هم هستند. 📚معاني الأخبارص187 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْإِيمَانُ قَوْلٌ وَ عَمَلٌ أَخَوَانِ شَرِيكَانِ. @yekaye
☀️۲۷) از امام صادق علیه السّلام روایت شده است: روزی پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلم به حارثة بن نعمان أنصاری رسید، به او فرمود: چگونه صبح کردی؟ عرض كرد: ای پیامبر خدا! صبح کردم در حالی که حقیقتا مؤمن‌‏ام. پیغمبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: همانا هر ایمانی دارای حقیقتی است، حقیقت ایمان تو چیست؟ گفت: نفسم به دنیا بی‏ رغبت گشته ‏است، و شب را برای عبادت بیدار مانده، و روزها [را در أثر روزه] تشنگی می‌‏كشم؛ گویی عرش پروردگار را می‌‏بینم كه برای حساب آماده گشته، گویی اهل بهشت را می‌‏نگرم كه در آن در رفت و آمدند، و اهل جهنّم را كه در آن معذبند. پس پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله به او فرمود: تو مؤمنی هستی كه خداوند ایمان را در دلت روشن ساخته است، بر این حال كه‏ دارای پایدار باش، که خداوند تو را پایدار بدارد. آنگاه حارثه عرض كرد: ای رسول خدا من بر نفس خودم از هیچ چیز به اندازه دیده‌ام ترس ندارم. پس پیغمبر خدا دعایش نمود، و دیده‌اش را از دست داد.* *پی‌نوشت: مقصود از اینکه از «دیده‌ام» می‌ترسم و پیامبر ص دعا کرد که دیده‌اش را از دست بدهد ظاهرا نه مربوط به چشم دنیوی بلکه ناظر به چشم برزخی (باطن‌بین) باشد که با آن در همینجا بهشتی و جهنمی بودن افراد را می‌دیده، و تحمل آن را نمی‌توانسته بکند و از ایشان خواسته که آن را از وی بگیرد. موید این مطلب آن است که ماجرای این ملاقات با سندی دیگر از امام صادق ع و البته با همین مضامین در الكافي (ج‏2، ص53؛ و نیز در الجعفريات، ص77 و النوادر (للراوندي)، ص20) آمده (که قبلا در جلسه ۸۰۴، تدبر ۸ حکایتش گذشت https://yekaye.ir/ya-seen-36-56/) و در پایان آن نقل آمده است که وی از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله خواست تا دعا فرماید كه شهادت در رکاب پیامبر ص نصیبش گردد، و هم برایش دعا کرد و اندکی بعد در یکی از غزوات پیامبر به شهادت رسید؛ و این با اینکه وی کور شده باشد منافات دارد، بویژه که درخواست اینکه انسان بخواهد چشمش نابینا شود خلاف عقل و شرع است، چه رسد به اینکه پیامبر ص هم آن را تایید کند. 📚معاني الأخبارص187 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَقِيَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْماً حَارِثَةَ بْنَ النُّعْمَانِ الْأَنْصَارِيَّ فَقَالَ لَهُ: كَيْفَ أَصْبَحْتَ يَا حَارِثَةُ؟ قَالَ أَصْبَحْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مُؤْمِناً حَقّاً. قَالَ: إِنَّ لِكُلِّ إِيمَانٍ حَقِيقَةً فَمَا حَقِيقَةُ إِيمَانِكَ؟ قَالَ: عَزَفَتْ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا وَ أَسْهَرْتُ لَيْلِي وَ أَظْمَأْتُ نَهَارِي فَكَأَنِّي بِعَرْشِ رَبِّي وَ قَدْ قَرُبَ لِلْحِسَابِ وَ كَأَنِّي بِأَهْلِ الْجَنَّةِ فِيهَا يَتَرَاوَدُونَ وَ أَهْلِ النَّارِ فِيهَا يُعَذَّبُونَ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَنْتَ مُؤْمِنٌ نَوَّرَ اللَّهُ الْإِيمَانَ فِي قَلْبِكَ؛ فَاثْبُتْ ثَبَّتَكَ اللَّهُ. فَقَالَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَنَا عَلَى نَفْسِي مِنْ شَيْ‏ءٍ أَخْوَفَ مِنِّي عَلَيْهَا مِنْ بَصَرِي. فَدَعَا لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَذَهَبَ بَصَرُهُ. @yekaye
توجه شود به نظر می‌رسد احادیثی که با شماره‌های ۹ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۳ و ۱۵-۱۹ و ۲۱-۲۷ گذشت تناسب بیشتری با آیه بعد داشته باشد که در هنگام بارگزاری در سایت «یک آیه در روز» همه اینها از ذیل این آیه حذف و ذیل آن آیه قرار خواهد گرفت. از این رو، در مقام شماره گذاری موارد بعدی، با احتساب اینکه این احادیث از اینجا حذف شده باشد شماره ها را ادامه خواهیم داد.
☀️۱۲) ابوبصیر گوید: خدمت امام باقر (علیه السلام) بودم مردی گفت: «خداوند شما را سلامت بدارد در کوفه گروهی هستند و گفته‌ای را به شما نسبت می‌دهند». فرمود: «آن گفته چیست»؟ گفت: «آن‌ها می‌گویند ایمان غیر از اسلام می‌باشد». امام (علیه السلام) فرمود: «آری! درست است». آن مرد گفت: «برای من این موضوع را روشن کنید». فرمود: «هرکس شهادت دهد که خدایی جز الله نیست و اینکه حضرت محمد رسول اوست، و به هرچه از طرف خداوند متعال نازل‌شده اقرار کند، [و نماز بگذارد، زکات بدهد، روزه بگیرد و حج هم بجای آورد] * آن مسلمان است». گفت: «پس ایمان چیست»؟ امام (علیه السلام) فرمود: «هرکس شهادت دهد که خدایی جز الله نیست و اینکه حضرت محمد رسول اوست، و به هرچه از طرف خداوند متعال نازل‌شده اقرار کند، و نماز بگزارد و زکات بدهد، و روزه بگیرد و حج خانه را بجای آورد و با گناهی که موجب دخول آتش نگردد در پیشگاه خداوند حاضر شود او مؤمن می‌باشد». ابوبصیر گوید: عرض کردم: قربانت گردم کدام ماست که مرتکب گناهی نشده‌ باشیم که خداوند وعده عذاب بدان داده است؟ امام (علیه السلام) فرمود: «آن طور نیست که شما پنداشتید. مقصود کسی است که گناهی که خداوند وعده عذاب داده مرتکب شود و از آن توبه نکرده باشد». ✳️*پی‌نوشت: فراز داخل کروشه در معانی الاخبار نیامده و فقط در خصال آمده است. 📚معاني الأخبار، ص381 📚الخصال، ج‏2، ص411 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ؛ إِنَّ بِالْكُوفَةِ قَوْماً يَقُولُونَ مَقَالَةً يَنْسُبُونَهَا إِلَيْكَ. قَالَ: وَ مَا هِيَ؟ قَالَ: يَقُولُونَ: إِنَّ الْإِيمَانَ غَيْرُ الْإِسْلَامِ. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: نَعَمْ. فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: صِفْهُ لِي. قَالَ: مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَقَرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ [وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ حَجَّ الْبَيْتَ] فَهُوَ مُسْلِمٌ. قَالَ: فَالْإِيمَانُ؟ قَالَ: مَنْ شَهِدَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَقَرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ حَجَّ الْبَيْتَ وَ لَمْ يَلْقَ اللَّهَ بِذَنْبٍ أَوْعَدَ عَلَيْهِ النَّارَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ. قَالَ أَبُو بَصِيرٍ: جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ أَيُّنَا لَمْ يَلْقَ اللَّهَ بِذَنْبٍ أَوْعَدَ عَلَيْهِ النَّارَ؟ فَقَالَ: لَيْسَ هُوَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِنَّمَا هُوَ مَنْ لَمْ يَلْقَ اللَّهَ بِذَنْبٍ أَوْعَدَ عَلَيْهِ النَّارَ وَ لَمْ يَتُبْ مِنْهُ. @yekaye
☀️۱۳) روایت شده است که امام صادق ع درباره آیه «صِبْغَةَ اللَّهِ‏ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً: رنگ خدا؛ و چه کسی از رنگ خدا بهتر؟» (بقره/۱۳۸) فرمودند: این اسلام است؛ و درباره آیه «[پس هرکس به طاغوت کفر بورزد و به خداوند ایمان آورد] به عروة الوثقی چنگ زده است» (بقره/۲۵۶) فرمودند: این ایمان است؛‌ ایمان به خداوند واحدی که شریک ندارد. 📚الكافي، ج‏2، ص14 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «صِبْغَةَ اللَّهِ‏ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»، قَالَ الْإِسْلَامُ؛ وَ قَالَ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏»، قَالَ: هِيَ الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ. 📚مرحوم کلینی در ادامه همین حدیث را با سند دیگری آورده فقط در نقل دوم اما برای ایمان کل عبارت «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى» را قرائت می‌کنند؛ و در ادامه فقط می‌فرمایند «این ایمان است». @yekaye
☀️۱۴) الف. از عبدالله بن عمر روایت شده است: یکبار همراه پیامبر ص در نخلستان مدینه بودم و ایشان دنبال علی ع می‌گشت که به دیواری رسید و از آنجا مشرف شد و نگاهش به علی ع افتاد که مشغول کار روی زمین بود و گرد و غبار بر او نشسته بود؛ فرمود: «مردم را ملامت نمی‌کنم که تو را ابوتراب [=پدر خاک] لقب می‌دهند!»؛ و من دیده بودم که علی ع گاه از ناراحتی برافروخته می‌شد و رنگ رخسارش تغییر می‌کرد و این مطلب بر او سخت می‌آمد. پیامبر ص ادامه داد: علی جان! آیا خوشحالت کردم؟ گفت: بله یا رسول الله ص! سپس دست وی را گرفت و فرمود: تو برادر و وزیر و جانشین من در خاندان من هستی؛ ‌دِین مرا ادا و ذمه مرا مبرا می‌کنی؛ کسی که در زمانی که من زنده‌ام تو را دوست بدارد بهشت بر او واجب شود؛ و کسی که بعد از من در زمان زندگیت تو را دوست بدارد خداوند با امن و ایمان کار وی را به پایان رساند؛ و کسی که بعد از تو و در حالی که تو را ندیده دوستت بدارد خداوند کار او را نیز با امن و ایمان به اتمام رساند و او را از فزع روز قیامت ایمن گرداند؛ و کسی که بمیرد و بغض تو را – ای علی – داشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است که البته خداوند وی را بر اساس آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه خواهد کرد. 📚علل الشرائع، ج‏1، ص157 ب. مالک بن ضمره هم از امیرالمومنین ع روایت کرده است که فرمودند: رسول الله ص دست مرا گرفت و فرمود: هرکسی از این پنج تن پیروی کند و بمیرد در حالی که تو را دوست دارد پس به آرزویش خواهد رسید؛ و کسی که بمیرد در حالی که بغض تو را دارد به مرگ جاهلیت مرده است ولی بر اساس آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه شود؛ و کسی که بعد از تو زنده باشد و تو را دوست داشته باشد خداوند کار او را با امن و ایمان به اتمام برساند تا اینکه در حوض بر من وارد شود. 📚الأمالي (للمفيد)، ص1 ج. و با سند دیگری از همین مالک بن ضمره روایت شده که: شنیدم که امیرالمومنین ع فرمودند: همانا [بعد از من] از شما می‌خواهند که مرا لعن کنید و دروغگو بخوانید. پس هرکس که از روی اجبار مرا لعن کند و خدا بداند که واقعا او مجبور بوده [و علی‌رغم میلش این کار را انجام داده] من و او با هم بر حضرت محمد ص وارد شویم؛ و کسی که زبانش را نگه دارد و مرا لعن نکند [هنگام حاضر شدن نزد پیامبر ص] از من به اندازه پرتاب تیری یا نگاه انداختن چشمی سبقت جوید؛ و کسی که با طیب خاطر مرا لعن کند حجابی بین او و خداوند نماند و حجتی نزد حضرت محمد ص نخواهد داشت؛ همانا حضرت محمد یکبار دست مرا گرفت و فرمود: هرکسی با این پنج تن بیعت کند و بمیرد در حالی که تو را دوست دارد پس به آرزویش خواهد رسید؛ و کسی که بمیرد در حالی که بغض تو را دارد به مرگ جاهلیت مرده است ولی بر اساس آنچه در اسلام عمل کرده محاسبه شود؛ و کسی که بعد از تو زنده باشد و تو را دوست داشته باشد خداوند کار او را با امن و ایمان به اتمام برساند هربار که خورشید طلوع یا غروب کند. 📚الأمالي (للمفيد)، ص120-121 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👈 https://eitaa.com/yekaye/10365
سند و متن احادیث بند ۱۴ ☀️الف. حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ يَحْيَى بْنِ ضُرَيْسٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ صَالِحِ بْنِ ضُرَيْسٍ الْبَجَلِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَزِيدَ وَ هِشَامٌ الزراعي قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَيْمُونٍ الطُّهَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا لَيْثٌ عَنْ مُجَاهِدٍ عَنِ ابْنِ عُمَرَ قَالَ: بَيْنَا أَنَا مَعَ النَّبِيِّ ص فِي نَخِيلِ الْمَدِينَةِ وَ هُوَ يَطْلُبُ عَلِيّاً ع إِذَا انْتَهَى إِلَى حَائِطٍ فَاطَّلَعَ فِيهِ فَنَظَرَ إِلَى عَلِيٍّ ع وَ هُوَ يَعْمَلُ فِي الْأَرْضِ وَ قَدِ اغْبَارَّ. فَقَالَ: مَا أَلُومُ النَّاسَ إِنْ يَكْنُوكَ أَبَا تُرَابٍ! فَلَقَدْ رَأَيْتُ عَلِيّاً تَمَعَّرَ وَجْهُهُ وَ تَغَيَّرَ لَوْنُهُ وَ اشْتَدَّ ذَلِكَ عَلَيْهِ. فَقَالَ النَّبِيُّ ص: أَ لَا أُرْضِيكَ يَا عَلِيُّ؟ قَالَ: نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ. فَأَخَذَ بِيَدِهِ فَقَالَ: أَنْتَ أَخِي وَ وَزِيرِي وَ خَلِيفَتِي فِي أَهْلِي تَقْضِي دَيْنِي وَ تُبْرِئُ ذِمَّتِي. مَنْ أَحَبَّكَ فِي حَيَاةٍ مِنِّي فَقَدْ قُضِيَ لَهُ بِالْجَنَّةِ؛ وَ مَنْ أَحَبَّكَ فِي حَيَاةٍ مِنْكَ بَعْدِي خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ؛ وَ مَنْ أَحَبَّكَ بَعْدَكَ وَ لَمْ يَرَكَ خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ؛ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ يُبْغِضُكَ يَا عَلِيُّ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً يُحَاسِبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِمَا عَمِلَ فِي الْإِسْلَامِ. 📚علل الشرائع، ج‏1، ص157 ☀️ب. قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الْمِيثَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُصْعَبٍ‏ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمَسْعُودِيُّ عَنْ كَثِيرٍ النَّوَّاءِ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْخَوْلَانِيِّ عَنْ مَالِكِ بْنِ ضَمْرَةَ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع‏: أَخَذَ رَسُولُ اللَّهِ ص بِيَدِي فَقَالَ: مَنْ تَابَعَ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَ ثُمَّ مَاتَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ فَقَدْ قَضى‏ نَحْبَهُ‏؛ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ يُبْغِضُكَ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً يُحَاسَبُ بِمَا يَعْمَلُ فِي الْإِسْلَامِ‏ وَ مَنْ عَاشَ بَعْدَكَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ‏ حَتَّى يَرِدَ عَلَيَّ الْحَوْضَ. 📚الأمالي (للمفيد)، ص1 ☀️ج. قَالَ أَخْبَرَنِي أَبُو عُبَيْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عِمْرَانَ الْمَرْزُبَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الْجَوْهَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ الْمُقْرِي قَالَ حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَحْيَى التَّمِيمِيُ‏ عَنْ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ الْخَوْلَانِيِّ عَنْ مَالِكِ بْنِ ضَمْرَةَ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع يَقُولُ:‏ أَلَا إِنَّكُمْ مُعْرَضُونَ عَلَى لَعْنِي وَ دُعَايَ كَذَّاباً؛ فَمَنْ لَعَنَنِي كَارِهاً مُكْرَهاً يَعْلَمُ اللَّهُ أَنَّهُ كَانَ مُكْرَهاً وَرَدْتُ أَنَا وَ هُوَ عَلَى مُحَمَّدٍ ص مَعاً؛ وَ مَنْ أَمْسَكَ لِسَانَهُ فَلَمْ يَلْعَنِّی سَبَقَنِي كَرَمْيَةِ سَهْمٍ أَوْ لَمْحَةٍ بِالْبَصَرِ؛ وَ مَنْ لَعَنَنِي مُنْشَرِحاً صَدْرُهُ بِلَعْنِي فَلَا حِجَابَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ‏ وَ لَا حُجَّةَ لَهُ عِنْدَ مُحَمَّدٍ ص. أَلَا إِنَّ مُحَمَّداً ص أَخَذَ بِيَدِي يَوْماً فَقَالَ: مَنْ بَايَعَ هَؤُلَاءِ الْخَمْسَ‏ ثُمَّ مَاتَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ فَقَدْ قَضى‏ نَحْبَهُ؛‏ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ يُبْغِضُكَ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً يُحَاسَبُ بِمَا عَمِلَ فِي الْإِسْلَامِ‏؛ وَ إِنْ عَاشَ بَعْدَكَ وَ هُوَ يُحِبُّكَ خَتَمَ اللَّهُ لَهُ بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ‏ كُلَّمَا طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرَبَتْ. 📚الأمالي (للمفيد)، ص120-121 @yekaye
☀️۱۵) عبدالله بن سنان گوید: از امام صادق ع سوال کردم درباره کسی که مرتکب گناهی از گناهان کبیره می‌شود؛ آیا این وی را از اسلام بیرون می‌برد و اگر عذاب شود عذابی همچون مشرکان خواهد داشت؛ یا برای [عذاب] او مدت و پایانی هست؟ فرمودند: کسی که مرتکب گناهی از گناهان کبیره می‌شود و گمان می کند که این حلال است این وی را از اسلام خارج می‌کند و به شدیدترین عذاب، معذب خواهد بود؛ ولی اگر قبول داشته باشد که گناه کرده است و با این حال بمیرد، این امر وی را از ایمان خارج می‌کند اما از اسلام خیر، و عذابش از نفر قبلی آسان‌تر خواهد بود. 📚الكافي، ج‏2، ص285 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَرْتَكِبُ الْكَبِيرَةَ مِنَ الْكَبَائِرِ فَيَمُوتُ هَلْ يُخْرِجُهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ إِنْ عُذِّبَ كَانَ عَذَابُهُ كَعَذَابِ الْمُشْرِكِينَ أَمْ لَهُ مُدَّةٌ وَ انْقِطَاعٌ؟ فَقَالَ: مَنِ ارْتَكَبَ كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ فَزَعَمَ أَنَّهَا حَلَالٌ أَخْرَجَهُ ذَلِكَ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ عُذِّبَ أَشَدَّ الْعَذَابِ وَ إِنْ كَانَ مُعْتَرِفاً أَنَّهُ أَذْنَبَ وَ مَاتَ عَلَيْهِ أَخْرَجَهُ مِنَ الْإِيمَانِ وَ لَمْ يُخْرِجْهُ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ كَانَ عَذَابُهُ أَهْوَنَ مِنْ عَذَابِ الْأَوَّلِ. 🔖مرحوم کلینی با همین مضمون حدیثی طولانی‌تر از امام صادق ع روایت کرده که ایشان در آنجا گناهانی که کبیره محسوب می‌شوند را هم نام می‌برند (الكافي، ج‏2، ص280 ). @yekaye
☀️۱۶) از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: [اول] چیزی که خداوند از تن بنده‌ای بکَنَد جامه حیا است؛ که در این صورت وی بشدت مبغوض و مورد خشم و دشمنی [خدا] واقع گردد؛ سپس ایمان از او کنده شود؛ سپس رحمت از او کنده شود؛ سپس دین اسلام از گردنش خلع گردد؛ پس شیطانی لعین شود. معاني الأخبار، ص410 حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الطَّبَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا خِرَاشٌ قَالَ حَدَّثَنَا مَوْلَايَ أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: [أَوَّلُ] مَا يَنْزِعُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْعَبْدِ الْحَيَاءَ فَيَصِيرَ مَاقِتاً مُمَقَّتاً؛ ثُمَّ يَنْزِعُ مِنْهُ الْإِيمَانَ؛ ثُمَّ يَنْزِعُ مِنْهُ الرَّحْمَةَ؛ ثُمَّ يَخْلَعُ دِينَ الْإِسْلَامِ عَنْ عُنُقِهِ؛ فَيَصِيرُ شَيْطَاناً لَعِيناً. ✅تکمله: این حدیث از معانی‌الاخبار در وسائل الشیعه ( ج‏12، ص168) و بحار الأنوار (ج‏68، ص335) هم نقل شده و در هر دوی اینها به جای کلمه «الْإِيمَانَ» کلمه «الْأَمَانَة» آمده است؛ لذا احتمال دارد این کلمه در معانی‌الاخبار اشتباه تایپی باشد؛ امری که موید این احتمال است این است که ظاهرا همین روایت را شیخ مفید بدین صورت نقل کرده است: ☀️ب. اول چیزی که خداوند از تن بنده‌ای بکَنَد جامه حیا است، که در این صورت وی بشدت مبغوض و مورد خشم و دشمنی [خدا] واقع گردد؛ سپس خداوند امانت را از او بکَنَد، پس خائنی شود که مورد خیانت واقع شود؛ سپس خداوند رحمت را از او بکَنَد، پس تندخویی درشت‌خو گردد؛ سپس دین اسلام از گردنش خلع گردد، پس شیطانی لعین و ملعون شود. 📚الإختصاص، ص248 عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَوَّلُ مَا يُنْزَعُ مِنَ الْعَبْدِ الْحَيَاءُ فَيَصِيرُ مَاقِتاً مُمَقَّتاً ثُمَّ يَنْزِعُ اللَّهُ مِنْهُ الْأَمَانَةَ فَيَصِيرُ خَائِناً مَخُوناً ثُمَّ يَنْزِعُ اللَّهُ مِنْهُ الرَّحْمَةَ فَيَصِيرُ فَظّاً غَلِيظاً وَ يَخْلَعُ دِينَ الْإِسْلَامِ مِنْ عُنُقِهِ فَيَصِيرُ شَيْطَاناً لَعِيناً مَلْعُونا. @yekaye
☀️۱۷) زاره از امام باقر ع روایت کرده است که ایشان در مورد سخن خداوند عز و جل که می‌فرماید: «و دیگرانی هستند که کارشان به خدا واگذار می‌شود» (توبه/۱۰۶) فرمودند: آنان افرادی مشرک بودند که امثال حمزه و جعفر و مانند اینها از مومنان را کشتند؛ سپس در اسلام وارد شدند و موحد گشتند و شرک را ترک گفتند اما با قلبشان معرفت به ایمان پیدا نکردند تا از مومنانی باشند که بهشت بر آنان واجب می‌شود؛ و بر آ» انکارشان هم نماندند که کفری بورزند که جهنم بر آنان واجب شود؛ پس آنان در این حال‌اند [که خداوند:] «خواهد عذابشان کند یا آنان را توبه دهد» (توبه/۱۰۶). 📚الكافي، ج‏2، ص407 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ» قَالَ: قَوْمٌ كَانُوا مُشْرِكِينَ فَقَتَلُوا مِثْلَ حَمْزَةَ وَ جَعْفَرٍ وَ أَشْبَاهَهُمَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ إِنَّهُمْ دَخَلُوا فِي الْإِسْلَامِ فَوَحَّدُوا اللَّهَ وَ تَرَكُوا الشِّرْكَ، وَ لَمْ يَعْرِفُوا الْإِيمَانَ بِقُلُوبِهِمْ فَيَكُونُوا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَتَجِبَ لَهُمُ الْجَنَّةُ، وَ لَمْ يَكُونُوا عَلَى جُحُودِهِمْ فَيَكْفُرُوا فَتَجِبَ لَهُمُ النَّارُ. فَهُمْ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ «إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَ إِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ». 🔖مرحوم کلینی در ادامه همین روایت را با سند دیگری نیز آورده است و مرحوم قمی نیز این را با سند دیگری از امام صادق ع ذکر کرده است (تفسير القمي، ج‏1، ص304 )؛ ولی مرحوم عیاشی ابتدا روایت را به همین صورت، از قول زراره از امام باقر ع نقل می‌کند سپس توضیحات زیر را از امام صادق ع و امام کاظم بدان اضافه کرده است: ☀️ب. امام صادق ع فرمود: در مورد آنان رأی خود را صادر می‌کند. گفتم: فدایت شوم. از کجا روزی می‌خورند؟ فرمود: از جایی که خدا بخواهد. و امام کاظم ع فرمود: آنان کسانی‌اند که خداوند آنان را نگه می دارد تا در مورد آنان رأی خود را صادر کند. 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص111 عن زرارة عن أبي جعفر ع قال: «المرجون لِأَمْرِ اللَّهِ» قوم كانوا مشركين فقتلوا مثل قتل حمزة و جعفر و أشباههما ثم دخلوا بعد في الإسلام فوحدوا الله و تركوا الشرك و لم يعرفوا الإيمان بقلوبهم فيكونوا من المؤمنين فيجب لهم الجنة، و لم يكونوا على جحودهم فيكفروا فتجب لهم النار، فهم على تلك الحال إما يعذبهم و إما يتوب عليهم. قال أبو عبد الله ع: يرى فيهم رأيه. قال: قلت: جعلت فداك! من أين يرزقون؟ قال: من حيث شاء الله. و قال أبو إبراهيم ع: هؤلاء قوم وقفهم حتى يرى فيهم رأيه. @yekaye
☀️۱۸) الف. از امام صادق ع روایت شده است که: فردی اعرابی خدمت رسول الله ص آمد و گفت: بیعت مرا برای مسلمان شدن بپذیر. پیامبر ص فرمود: آیا [بیعت می‌کنی] بر اینکه پدرت را بکُشی؟! اعرابی دستش را عقب کشید؛ و پیامبر رو به مردمانی کرد که در حال گفتگو با آنها بود و به گفتگویش ادامه داد. وی [دوباره] گفت: بیعت مرا برای مسلمان شدن بپذیر. پیامبر ص فرمود: آیا [بیعت می‌کنی] بر اینکه پدرت را بکُشی؟! گفت: بله! پس پیامبر با او بیعت کرد و فرمود: الان است که دیگر «جز خدا و پیامبرش و مونان دوست صمیمی‌ای نگرفتی» (توبه/۱۶)؛ قطعا من به تو نخواهم گفت که کاری کنی که عاق والدین شوی؛ بلکه در دنیا به نحو پسندیده با آنها همنشین باش» (لقمان/۱۵). 📚المحاسن، ج‏1، ص248 أَبِي عَنْ فَضَالَةَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى أَعْرَابِيٌّ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ بَايِعْنِي عَلَى الْإِسْلَامِ. فَقَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟! فَكَفَّ الْأَعْرَابِيُّ يَدَهُ؛ وَ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى الْقَوْمِ يُحَدِّثُهُمْ. فَقَالَ الْأَعْرَابِيُّ: يَا رَسُولَ اللَّهِ بَايِعْنِي عَلَى الْإِسْلَامِ. فَقَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟! قَالَ: نَعَمْ. فَبَايَعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: الْآنَ لَمْ تَتَّخِذْ «مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً» إِنِّي لَا آمُرُكَ بِعُقُوقِ الْوَالِدَيْنِ «وَ لَكِنْ صاحِبْهُما فِي الدُّنْيا مَعْرُوفاً». ☀️ب. در نقلی که مرحوم برقی با سند دیگری در همانجا ذکر کرده جملات پایانی پیامبر به وی چنین است: به خدا سوگند ما هرگز دستور به کشتن پدران نخواهیم داد؛ ولیکن الان دانستم که حقیقتا ایمان آوردی و هرگز جز خدا را دوست صمیمی نخواهی گرفت. از پدرانتان در آنچه به شما دستور می‌دهند اطاعت کنید ولی در معصیت خداوند اطاعتشان نکنید. 📚المحاسن، ج‏1، ص248 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي الْجَهْمِ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْرِ بْنِ أَبِي فَاخِتَةَ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى رَجُلٌ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي جِئْتُكَ أُبَايِعُكَ عَلَى الْإِسْلَامِ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص: أُبَايِعُكَ عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ. فَقَبَضَ الرَّجُلُ يَدَهُ فَانْصَرَفَ. ثُمَّ عَادَ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي جِئْتُ عَلَى أَنْ أُبَايِعَكَ عَلَى الْإِسْلَامِ. فَقَالَ لَهُ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟‍ قَالَ: نَعَمْ. فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ: إِنَّا وَ اللَّهِ لَا نَأْمُرُكُمْ بِقَتْلِ آبَائِكُمْ، وَ لَكِنْ الْآنَ عَلِمْتُ مِنْكَ حَقِيقَةَ الْإِيمَانِ، وَ أَنَّكَ لَنْ تَتَّخِذَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيجَةً. أَطِيعُوا آبَاءَكُمْ فِيمَا أَمَرُوكُمْ وَ لَا تُطِيعُوهُمْ فِي مَعَاصِي اللَّهِ ☀️ج. عیاشی این مطلب را با سند دیگری از امام صادق ع نقل می‌کند و جمله پایانی حضرت را چنین بیان می‌کند: الان زمانی رسید که قطعا دیگر «جز خدا و پیامبرش و مونان دوست صمیمی‌ای نگرفتی» (توبه/۱۶)؛ ما به شما دستور نخواهیم داد که والدینتان را بکُشید؛ بلکه به شما دستور می‌دهیم که آنان را اکرام کنید. 📚تفسير العياشي، ج‏2، ص83 عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَتَى رَجُلٌ النَّبِيَّ ص فَقَالَ: بَايِعْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ! فَقَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟ قَالَ: فَقَبَضَ الرَّجُلُ يَدَهُ؛ ثُمَّ قَالَ: بَايِعْنِي يَا رَسُولَ اللَّهِ! قَالَ: عَلَى أَنْ تَقْتُلَ أَبَاكَ؟ فَقَالَ الرَّجُلُ: نَعَمْ، عَلَى أَنْ أَقْتُلَ أَبِي. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ عليه و آله السلام: إلى من حين من يتخذ «مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً». إِنَّا لَا نَأْمُرُكَ أَنْ تَقْتُلَ وَالِدَيْكَ، وَ لَكِنْ نَأْمُرُكَ أَنْ تُكْرِمَهُمَا. ✅نکته: عبارت «إلى من حين من يتخذ» در اینجا بی‌معناست و ظاهرا اشتباه ناسخ باشد. این عبارت در مشكاة الأنوار (ص164) به صورت «الْآنَ حِينَ لَمْ تَتَّخِذ»، در البرهان في تفسير القرآن (ج‏2، ص747) به صورت «الآن لم تتخذ» آمده است که به همین صورت ترجمه شد. همچنین مرحوم مجلسی در بحار الأنوار (ج‏24، ص245) همین روایت را، از دو کتاب «كنز جامع الفوائد» و «تأويل الآيات الظاهرة» به همین صورت آورده است و عبارت مذکور را به صورت «الْآنَ لَنْ تَتَّخِذَ» [و در نسخه دیگری به صورت «الْآنَ لَمْ تَتَّخِذ»] آورده است. @yekaye
☀️۱۹) حدیثی بسیار طولانی از امام صادق ع روایت شده است که حضرت در ابتدای آن می‌فرمایند: اینها شرایع دین است برای هرکس که بخواهد بدان تمسک جوید و خداوند بخواهد وی را هدایت کند. در فرازی از این حدیث آمده است: خداوند عز و جل بر بندگانش فرمانبری از كسی را كه می‌‌داند آنها را فریب می‌‌دهد و گمراه می‌‌سازد واجب نمی‌‌سازد و از میان بندگانش كسی را كه می‌‌داند به خدا كفر می‌‌ورزد و شیطان را بجای خدا پرستش می‌‌كند برای رسالت خویش برنمی‌‌گزیند و انتخاب نمی‌‌كند و برای آفریدگان خود جز معصوم را به عنوان حجت قرار نمی‌دهد. و اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلمان است ولی هر مسلمانی مؤمن نیست؛ و دزد در حال دزدی مؤمن نیست و كسی كه زنا می‌‌كند در حال زنا كردن مؤمن نیست و كسانی كه حدود الهی باید بر آنان جاری شود، مسلمان هستند نه مؤمن و نه كافر، زیرا خداوند متعال مؤمنی را كه وعدۀ بهشت به او داده به دوزخ وارد نمی‌‌كند و كافری را كه به او وعدۀ آتش و جاودانگی در آن را داده از آتش بیرون نمی‌‌آورد ولی غیر از این هر كسی را كه بخواهد می‌‌آمرزد. و كسانی كه حدّ بر گردن دارند فاسقند، نه مؤمنند و نه كافر، و برای همیشه در آتش نمی‌مانند و روزی از آن بیرون خواهند آمد، شفاعت برای آنان و نیز برای مستضعفان فکری اگر كه خداوند از دینشان [= اعمال دینی‌شان] راضی باشد، رواست. ...و بلاد امروز بلاد تقیه است؛ یعنی بلاد اسلام، که نه بلاد كفر است و نه بلاد ایمان. امر به معروف و نهی از منكر برای هر كسی كه امكان انجام آن را داشته و بر جان خود و یارانش نترسد واجب است؛ و ایمان همان انجام واجبات و خودداری از گناهان کبیره است. و ایمان همان شناخت با قلب و اقرار به زبان و انجام با اعضای و جوارح است و اقرار به عذاب قبر و نكیر و منكر و زنده شدن پس از مرگ و حسابرسی و صراط‍‌ و میزان است و ایمان به خدا نیست مگر با بیزاری از دشمنان خداوند عز و جل. 📚الخصال، ج‏2، ص608-609 📚التوحید، ج۱، ص۴۰۶ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْهَيْثَمِ الْعِجْلِيُّ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ السِّنَانِيُّ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ هِشَامٍ الْمُكَتِّبُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّائِغُ وَ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَرَّاقُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا بَكْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنَا تَمِيمُ بْنُ بُهْلُولٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: هَذِهِ شَرَائِعُ الدِّينِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَتَمَسَّكَ بِهَا وَ أَرَادَ اللَّهُ هُدَاه‏ ... ... وَ لَا يَفْرِضُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى عِبَادِهِ طَاعَةَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يُغْوِيهِمْ وَ يُضِلُّهُمْ وَ لَا يَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا يَصْطَفِي مِنْ عِبَادِهِ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يَكْفُرُ بِهِ وَ يَعْبُدُ الشَّيْطَانَ دُونَهُ وَ لَا يَتَّخِذُ عَلَى خَلْقِهِ حُجَّةً إِلَّا مَعْصُوماً. وَ الْإِسْلَامُ غَيْرُ الْإِيمَانِ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ مُسْلِمٌ وَ لَيْسَ كُلُّ مُسْلِمٍ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَسْرِقُ السَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ مُسْلِمُونَ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُدْخِلُ النَّارَ مُؤْمِناً وَ قَدْ وَعَدَهُ الْجَنَّةَ وَ لَا يُخْرِجُ مِنَ النَّارِ كَافِراً وَ قَدْ أَوْعَدَهُ النَّارَ وَ الْخُلُودَ فِيهَا وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ فُسَّاقٌ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ وَ لَا يَخْلُدُونَ فِي‏ النَّارِ وَ يَخْرُجُونَ مِنْهَا يَوْماً وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةٌ لَهُمْ وَ لِلْمُسْتَضْعَفِينَ إِذَا ارْتَضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دِينَهُمْ ... وَ الدَّارُ الْيَوْمَ دَارُ تَقِيَّةٍ وَ هِيَ دَارُ إِسْلَامٍ لَا دَارُ كُفْرٍ وَ لَا دَارُ إِيمَانٍ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ عَلَى مَنْ أَمْكَنَهُ وَ لَمْ يَخَفْ عَلَى نَفْسِهِ وَ لَا عَلَى أَصْحَابِهِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ أَدَاءُ الْفَرَائِضِ وَ اجْتِنَابُ الْكَبَائِرِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ وَ الْإِقْرَارُ بِعَذَابِ الْقَبْرِ وَ مُنْكَرٍ وَ نَكِيرٍ وَ الْبَعْثِ بَعْدَ الْمَوْتِ وَ الْحِسَابِ وَ الصِّرَاطِ وَ الْمِيزَانِ وَ لَا إِيمَانَ بِاللَّهِ إِلَّا بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏ ... @yekaye
☀️۲۰) شیخ صدوق و ابن شعبه حرانی حدیثی را به عنوان پاسخی که امام رضا ع به درخواست مامون نوشته بود (وی از امام خواسته بود کل دستورات اسلام را به طور خلاصه مکتوب بفرماید) روایت کرده‌اند. (متن کامل آن در عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص121-126، و در تحف العقول، ص415-423). این روایت شباهت زیادی با حدیثی دارد که در بند قبل از امام صادق ع روایت شد (گویی تا حدودی تلخیص آن است) و فرازی از آن که شبیه فراز فوق است تقدیم می‌شود. [لازم به ذکر است که متن حدیث در این دو کتاب تفاوتهای مختصری دارد که مبنا را متن عیون قرار داده‌ و مواردی که در تحف متفاوت بوده داخل کروشه آمده است:] خداوند عز و جل [بر بندگانش] فرمانبری از كسی را كه می‌‌داند آنها را فریب می‌‌دهد [بر آنان ظلم می‌کند] و گمراه می‌‌سازد واجب نمی‌‌سازد و از میان بندگانش كسی را كه می‌‌داند به خدا كفر می‌‌ورزد و شیطان را بجای خدا پرستش می‌‌كند برای رسالت خویش برنمی‌‌گزیند و انتخاب نمی‌‌كند. و همانا اسلام غیر از ایمان است و هر مؤمنی مسلمان است ولی هر مسلمانی مؤمن نیست؛ و دزد در حال دزدی مؤمن نیست و كسی كه زنا می‌‌كند در حال زنا كردن مؤمن نیست (و شرابخوار هنگامی که شراب می‌نوشد مومن نیست و کسی که انسانی را که خداوند کشتن وی را حرام کرده بناحق می‌کشد مومن نیست] و كسانی كه حدود الهی باید بر آنان جاری شود، مسلمان هستند نه مؤمن و نه كافر، زیرا خداوند متعال مؤمنی را كه وعدۀ بهشت [و جاودانگی در آن را] به او داده به دوزخ وارد نمی‌‌كند. 🔸از اینجا به بعد در عیون اخبار الرضا بدین صورت است: ▪️و كافری را كه به او وعدۀ آتش و جاودانگی در آن را داده از آتش بیرون نمی‌‌آورد و اینکه کسی به او شرک بورزد را نمی‌آمرزد و غیر از این هر كسی را كه بخواهد می‌‌آمرزد. و گناهکاران از اهل توحید برای همیشه در آتش نمی‌مانند و روزی از آن بیرون خواهند آمد، شفاعت برای آنان رواست و همانا بلاد امروز بلاد تقیه است؛ یعنی بلاد اسلام، که نه بلاد كفر است و نه بلاد ایمان. امر به معروف و نهی از منكر برای هر كسی كه امكان انجام آن را داشته و بر جان خود و یارانش نترسد واجب است؛ و ایمان همان ادای امانت است و خودداری کردن از جمیع گناهان کبیره است. و ایعبارت است از شناخت با قلب و اقرار به زبان و انجام با اعضای و جوارح... 🔸و در تحف العقول بدین صورت: [و کسی که به خاطر نفاق یا فسق یا ارتکاب گناه کبیره‌ای از گناهان کبیره آتش جهنم بر او واجب شود همراه با مومنان برانگیخته نخواهد شد و از آنان نخواهد بود؛ و البته جهنم هم جز بر کافران احاطه [کاملّ نخواهد داشت؛ و هر گناهی با مداوت بر آن صاحب خویش را به جهنم وارد کند و چنین کسی فاسق است و نیز کسی که شرک یا کفر یا نفاق بورزد یا گناه کبیره‌ای از گناهان کبیره را مرتکب شود؛ و شفاعت برای کسانی که شفاعت می‌طلبند رواست؛ و امر به معروف و نهی از منكر با زبان واجب است؛ و ایمان همان ادای فرایض است و خودداری کردن از محرمات. و ایمان عبارت است از شناخت با قلب و اقرار به زبان و انجام با اعضای و جوارح...] 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص125 📚تحف العقول، ص 421 @yekaye 👇متن حدیث 👈 https://eitaa.com/yekaye/10372
سند و متن روایت مذکور در بند ۲۰ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُبْدُوسٍ النَّيْسَابُورِيُّ الْعَطَّارُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ بِنَيْسَابُورَ فِي شَعْبَانَ سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ خَمْسِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُتَيْبَةَ النَّيْسَابُورِيُّ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ: سَأَلَ الْمَأْمُونُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع أَنْ يَكْتُبَ لَهُ مَحْضَ الْإِسْلَامِ عَلَى سَبِيلِ الْإِيجَازِ وَ الِاخْتِصَارِ فَكَتَبَ ع لَه‏: ... [رُوِيَ أَنَّ الْمَأْمُونَ بَعَثَ الْفَضْلَ بْنَ سَهْلٍ ذَا الرِّئَاسَتَيْنِ إِلَى الرِّضَا ع فَقَالَ لَهُ إِنِّي أُحِبُّ أَنْ تَجْمَعَ لِي مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ فَإِنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ فَدَعَا الرِّضَا ع بِدَوَاةٍ وَ قِرْطَاسٍ وَ قَالَ ع لِلْفَضْلِ اكْتُبْ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ...] وَ لَا يَفْرِضُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ [عَلَى الْعِبَادِ] طَاعَةَ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يُضِلُّهُمْ [/يَظْلِمُهُمْ] وَ يُغْوِيهِمْ وَ لَا يَخْتَارُ لِرِسَالَتِهِ وَ لَا يَصْطَفِي مِنْ عِبَادِهِ مَنْ يَعْلَمُ أَنَّهُ يَكْفُرُ بِهِ وَ بِعِبَادَتِهِ وَ يَعْبُدُ الشَّيْطَانَ [مِنْ] دُونهُ وَ أَنَّ الْإِسْلَامَ غَيْرُ الْإِيمَانِ وَ كُلُّ مُؤْمِنٍ مُسْلِمٌ وَ لَيْسَ كُلُّ مُسْلِمٍ مؤمن [مُؤْمِناً] وَ لَا يَسْرِقُ السَّارِقُ حِينَ يَسْرِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَزْنِي الزَّانِي حِينَ يَزْنِي[/لَا يَشْرَبُ الشَّارِبُ حِينَ يَشْرَبُ الْخَمْرَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَقْتُلُ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ بِغَيْرِ الْحَقِّ] وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ أَصْحَابُ الْحُدُودِ مُسْلِمُونَ لَا مُؤْمِنُونَ وَ لَا كَافِرُونَ وَ اللَّهُ تَعَالَى لَا يُدْخِلُ النَّارَ مُؤْمِناً وَ قَدْ وَعَدَهُ الْجَنَّةَ [وَ الْخُلُودَ فِيهَا] 🔸از اینجا به بعد در عیون اخبار الرضا بدین صورت است: ▪️وَ لَا يُخْرِجُ مِنَ النَّارِ كَافِراً وَ قَدْ أَوْعَدَهُ النَّارَ وَ الْخُلُودَ فِيهَا وَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مُذْنِبُو أَهْلِ التَّوْحِيدِ لَا يَخْلُدُونَ فِي النَّارِ وَ يَخْرُجُونَ مِنْهَا وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةٌ لَهُمْ وَ إِنَّ الدَّارَ الْيَوْمَ دَارُ تَقِيَّةٍ وَ هِيَ دَارُ الْإِسْلَامِ لَا دَارُ كُفْرٍ وَ لَا دَارُ إِيمَانٍ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاجِبَانِ إِذَا أَمْكَنَ وَ لَمْ يَكُنْ خِيفَةٌ عَلَى النَّفْسِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ اجْتِنَابُ جَمِيعِ الْكَبَائِرِ وَ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان ...‏ 🔹و در تحف العقول بدین صورت: وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ النَّارُ بِنِفَاقٍ أَوْ فِسْقٍ أَوْ كَبِيرَةٍ مِنَ الْكَبَائِرِ لَمْ يُبْعَثْ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا مِنْهُمْ وَ لَا تُحِيطُ جَهَنَّمُ إِلَّا بِالْكَافِرِينَ وَ كُلُّ إِثْمٍ دَخَلَ صَاحِبُهُ بِلُزُومِهِ النَّارَ فَهُوَ فَاسِقٌ وَ مَنْ أَشْرَكَ أَوْ كَفَرَ أَوْ نَافَقَ أَوْ أَتَى كَبِيرَةً مِنَ الْكَبَائِرِ وَ الشَّفَاعَةُ جَائِزَةٌ لِلْمُسْتَشْفِعِينَ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَرِ بِاللِّسَانِ وَاجِبٌ وَ الْإِيمَانُ أَدَاءُ الْفَرَائِضِ وَ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ الْإِيمَانُ هُوَ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَان‏ ... 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏2، ص125 📚تحف العقول، ص 421 @yekaye
۲۱) مسعده از امام صادق ع روایت کرده که فرمودند: شخصی از پدرم (امام باقر ع) پرسید: آیا می‌شود که ایمان فقط با دل باشد نه با زبان؟ امام باقر ع فرمودند: اگر این طور بود که می‌گویی آنگاه جنگیدن با مشرکان بر ما حرام بود؛ زیرا – طبق گمان تو- نمی‌دانستیم که چه‌بسا در باطنشان ایمان باشد. این سخن مخالف آن است که پیامبر ص کسانی را که نزدشان می‌آمدند که اسلام بیاورند امتحان می‌کرد و از آنان بیعت‌های اکید می گرفت و شروطی می‌گذاشت. مسعده ادامه داد: و کسی که چنین ادعایی کند حتما کافر شده است؛ البته از حیثی که خودش نمی داند. 📚قرب الإسناد، ص48 هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ رَجُلٌ: إِنَّ الْإِيمَانَ قَدْ يَجُوزُ بِالْقَلْبِ دُونَ اللِّسَانِ؟ فَقَالَ لَهُ: «إِنْ كَانَ ذَلِكَ كَمَا تَقُولُ فَقَدْ حَرُمَ عَلَيْنَا قِتَالُ الْمُشْرِكِينَ؛ وَ ذَلِكَ أَنَّا لَا نَدْرِي- بِزَعْمِكَ- لَعَلَّ ضَمِيرَهُ الْإِيمَانُ فَهَذَا الْقَوْلُ نَقْضٌ لِامْتِحَانِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَنْ كَانَ يَجِيئُهُ يُرِيدُ الْإِسْلَامَ، وَ أَخْذِهِ إِيَّاهُ بِالْبَيْعَةِ عَلَيْهِ وَ شُرُوطِهِ وَ شِدَّةِ التَّأْكِيدِ». قَالَ مَسْعَدَةُ: وَ مَنْ قَالَ بِهَذَا فَقَدْ كَفَرَ الْبَتَّةَ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَم‏. @yekaye
🔹- اسلامِ مساوی یا برتر از ایمان! در نکات ادبی اشاره شد که اسلام گاه در معنایی معادل ایمان و گاه بسیار برتر از ایمان عادی هم به کار رفته است. این مطلبی است که در خود قرآن کریم نیز مکرر مشاهده می‌شود. مثلا در خصوص آیاتی که در معنای مساوی به کار رفته می‌توان به آیاتی همچون «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بي‏ وَ بِرَسُولي‏ قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُون‏» (مائده/۱۱۱) و «إِنْ تُسْمِعُ إِلاَّ مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُون‏» (نمل/۸۱) اشاره کرد و در خصوص آیاتی که در معنای برتر از ایمان عادی به کار رفته می‌توان از آیاتی همچون « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون‏» (آل عمران/۱۰۲) و «وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‏؛ أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنيهِ ما تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدي قالُوا نَعْبُدُ إِلهَكَ وَ إِلهَ آبائِكَ إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ وَ إِسْحاقَ إِلهاً واحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون» (بقره/۱۳۲-۱۳۳)‏ یاد کرد. این مطلبی است که در احادیث نیز مشاهده می‌شود و برای اینکه ذهنیت یکسویه نسبت به احادیث پیدا نکنیم به نظر رسید مناسب است که در پایان این فراز، نمونه‌های مختصری از این گونه کاربرد واژه‌های اسلام و ایمان در احادیث تقدیم شود. @yekaye
☀️۲۲) محمد بن مسلم می‌گوید از امام باقر ع درباره آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ‏» (آل عمران/۱۹) پرسیدم. فرموند: دین در اینجا همان ایمان است. 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص166 عن محمد بن مسلم قال سألته عن قوله: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ‏»؟ فقال: الدين فيه الإيمان. عن محمد بن مسلم عن أبي جعفر ع قال: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»؛ قال: يعني الدين فيه الإيمان. @yekaye
☀️ ۲۳) روایت شده راهبی به نام شمعون که از نوادان یکی از حواریون حضرت عیسی ع بود خدمت پیامبر ص رسید و سوالات فراوانی از ایشان کرد و نهایتا به ایشان ایمان آورد. در فرازی از گفتگوی ایشان آمده است: گفت: به من درباره علامت اسلام بگو. فرمود: ایمان است و علم و عمل. گفت: علامت ایمان چیست و علامت علم چیست و علامت عمل چیست؟ فرمود: علامت ایمان چهار چیز است: اقرار به توحید خداوند و ایمان به او و ایمان به کتابهای او و ایمان به پیامبرانش. و اما علامت علم هم چهار چیز است: علم به خدا و علم به دوستدارانش و علم به واجباتش و مراقبت از آنها تا [درست] ادا شود؛ و اما عمل، نماز است و روزه و زکات و اخلاص. 📚تحف العقول، ص19 فِي جُمْلَةِ خَبَرٍ طَوِيلٍ وَ مَسَائِلَ كَثِيرَةٍ سَأَلَ النبي ص‏ عَنْهَا رَاهِبٌ يُعْرَفُ بِشَمْعُونَ بْنِ لَاوَى بْنِ يَهُودَا مِنْ حَوَارِيِّ عِيسَى ع فَأَجَابَهُ عَنْ جَمِيعِ مَا سَأَلَ عَنْهُ عَلَى كَثْرَتِهِ فَآمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ كَتَبْنَا مِنْهُ مَوْضِعَ الْحَاجَةِ إِلَيْهِ وَ مِنْه‏ قَالَ: فَأَخْبِرْنِي عَنْ عَلَامَةِ الْإِسْلَامِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: الْإِيمَانُ وَ الْعِلْمُ وَ الْعَمَلُ. قَالَ: فَمَا عَلَامَةُ الْإِيمَانِ وَ مَا عَلَامَةُ الْعِلْمِ وَ مَا عَلَامَةُ الْعَمَلِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَمَّا عَلَامَةُ الْإِيمَانِ فَأَرْبَعَةٌ الْإِقْرَارُ بِتَوْحِيدِ اللَّهِ وَ الْإِيمَانُ بِهِ وَ الْإِيمَانُ بِكُتُبِهِ وَ الْإِيمَانُ بِرُسُلِهِ؛ وَ أَمَّا عَلَامَةُ الْعِلْمِ فَأَرْبَعَةٌ الْعِلْمُ بِاللَّهِ وَ الْعِلْمُ بِمُحِبِّيهِ وَ الْعِلْمُ بِفَرَائِضِهِ وَ الْحِفْظُ لَهَا حَتَّى تُؤَدَّى؛ وَ أَمَّا الْعَمَلُ فَالصَّلَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الزَّكَاةُ وَ الْإِخْلَاص‏. @yekaye
☀️۲۴) عمار بن ابی الاحوص می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم: نزد ما اقوامی هستند که امیرالمومنین ع را قبول دارند و او را بر همه مردم برتری می‌دهند؛ ولی آنچه ما در فضل شما بیان می‌کنیم ابراز نمی‌دارند. آیا رابطه ولایی با آنان داشته باشیم؟ فرمودند: بله؛ فی الجمله. آیا چنین نیست که نزد خداوند چیزی هست که نزد رسول الله ص نیست؛ و برای رسول الله ص چیزی هست که برای ما نیست؛ و نزد ما چیزی هست که نزد شما نیست؟ و نزد شما هم چیزی هست که نزد غیر شما نیست؟ همانا خداوند اسلام را بر هفت قسمت قرار داد: بر صبر و صدق و یقین و رضا و وفا و علم و حلم. سپس آن را بین مردم تقسیم کرد. پس کسی که نزد او این هفت سهم قرار داده شود کامل الایمان است که بار را به دوش کشیده است؛‌ سپس نزد برخی یک سهم و برخی دوسهم و برخی سه سهم و برخی چهارسهم و برخی پنج سهم و برخی شش سهم و برخی هفت سهم قرار داد و نباید بر کسی که یک سهم دارد دوسهم را تحمیل کرد و بر کسی که دو سهم دارد سه سهم را و ... که در این صورت بار سنگینی بر دوششان گذاشته و آنها را متنفر خواهید کرد؛‌بلکه با آنان مدارا کنید و راه ورود را برایشان آسان نمایید. بگذار برایت مَثَلی بزنم که از آن عبرت می‌شود گرفت. شخص مسلمانی بود که همسایه کافر داشت. این کافر با آن مومن ابراز دوستی کرد و این مومن محبت آن کافر را به اسلام جلب کرد و دائما برایش از زیبایی‌های اسلام گفت و آ» را محبوبش کرد تا اینکه وی اسلام آورد. صبحدم که شد سراغش رفت و او را به مسجد برد تا با هم نماز صبح را به جماعت ادا کنند. چون نماز تمام شد به او گفت: کاش بنشینیم و ذکر خدا بگوییم تا آفتاب طلوع کند. پس وی در کنارش نشست. سپس گفت: کاش قرآن یاد بگیری تا ظهر شود و اگر امروز را روزه بداری هم بهتر است. پس همراه وی ماند و روزه گرفت تا نماز ظهر و عصر را هم خواندند. سپس گفت: اگر صبر می‌کردی که نماز مغرب و عشاء را هم بخوانیم بهتر بود. پس با وی نشست تا نماز مغرب و عشا را هم بجا آوردند. سپس برخاستند در حالی که او را در نهایت توانش به کار گرفته بود و فوق طاقتش بر وی حمل کرده بود. چون فردا شد صبح دوباره سراغش رفت و می‌خواست همانند روز قبل انجام دهد. در زد و گفت: بیا تا به مسجد برویم. وی پاسخ داد: از من صرف نظر کن زیرا این دین بقدری سخت است که من طاقتش را ندارم. پس افراد را از جا بدر نکنید. آیا نمی‌دانستی که حکومت بنی‌امیه با شمشیر و سخت‌گیری و ستم است، و حکومت ما با مدارا و الفت گرفتن و وقار و تقیه و حسن همجواری و خویشتنداری و تلاش؟! پس مردم را به دینتان و بدانچه خودتان در آن هستید راغب سازید. 📚الخصال، ج‏2، ص354 @yekaye 👇سند و متن حدیث👈 https://eitaa.com/yekaye/10378
سند و متن حدیث ۲۴ حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ أَبِي الْأَحْوَصِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ عِنْدَنَا أَقْوَاماً يَقُولُونَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ يُفَضِّلُونَهُ عَلَى النَّاسِ كُلِّهِمْ وَ لَيْسَ يَصِفُونَ مَا نَصِفُ مِنْ فَضْلِكُمْ أَ نَتَوَلَّاهُمْ؟! فَقَالَ لِي: نَعَمْ فِي الْجُمْلَةِ. أَ لَيْسَ عِنْدَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ؟ وَ لِرَسُولِ اللَّهُ عِنْدَ اللَّهِ مَا لَيْسَ لَنَا؟ وَ عِنْدَنَا مَا لَيْسَ عِنْدَكُمْ؟ وَ عِنْدَكُمْ مَا لَيْسَ عِنْدَ غَيْرِكُمْ؟ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَضَعَ الْإِسْلَامَ عَلَى سَبْعَةِ أَسْهُمٍ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الصِّدْقِ وَ الْيَقِينِ وَ الرِّضَا وَ الْوَفَاءِ وَ الْعِلْمِ وَ الْحِلْمِ. ثُمَّ قَسَمَ ذَلِكَ بَيْنَ النَّاسِ. فَمَنْ جَعَلَ فِيهِ هَذِهِ السَّبْعَةَ الْأَسْهُمِ فَهُوَ كَامِلُ الْإِيمَانِ مُحْتَمِلٌ. ثُمَّ قَسَمَ لِبَعْضِ النَّاسِ السَّهْمَ وَ لِبَعْضٍ السَّهْمَيْنِ وَ لِبَعْضٍ الثَّلَاثَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ الْأَرْبَعَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ الْخَمْسَةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ السِّتَّةَ الْأَسْهُمِ وَ لِبَعْضٍ السَّبْعَةَ الْأَسْهُمِ. فَلَا تَحْمِلُوا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمِ سَهْمَيْنِ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ السَّهْمَيْنِ ثَلَاثَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الثَّلَاثَةِ أَرْبَعَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الْأَرْبَعَةِ خَمْسَةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ الْخَمْسَةِ سِتَّةَ أَسْهُمٍ وَ لَا عَلَى صَاحِبِ السِّتَّةِ سَبْعَةَ أَسْهُمٍ فَتُثَقِّلُوهُمْ وَ تُنَفِّرُوهُمْ وَ لَكِنْ تَرَفَّقُوا بِهِمْ وَ سَهِّلُوا لَهُمُ الْمَدْخَلَ. وَ سَأَضْرِبُ لَكَ مَثَلًا تَعْتَبِرُ بِهِ إِنَّهُ كَانَ رَجُلٌ مُسْلِمٌ وَ كَانَ لَهُ جَارٌ كَافِرٌ وَ كَانَ الْكَافِرُ يُرَافِقُ الْمُؤْمِنَ. فَأَحَبَّ الْمُؤْمِنُ لِلْكَافِرِ الْإِسْلَامَ وَ لَمْ يَزَلْ يُزَيِّنُ الْإِسْلَامَ وَ يُحَبِّبُهُ إِلَى الْكَافِرِ حَتَّى أَسْلَمَ. فَغَدَا عَلَيْهِ الْمُؤْمِنُ فَاسْتَخْرَجَهُ مِنْ مَنْزِلِهِ فَذَهَبَ بِهِ إِلَى الْمَسْجِدِ لِيُصَلِّيَ مَعَهُ الْفَجْرَ فِي جَمَاعَةٍ. فَلَمَّا صَلَّى قَالَ لَهُ: لَوْ قَعَدْنَا نَذْكُرُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ. فَقَعَدَ مَعَهُ فَقَالَ لَهُ: لَوْ تَعَلَّمْتَ الْقُرْآنَ إِلَى أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ وَ صُمْتَ الْيَوْمَ كَانَ أَفْضَلَ. فَقَعَدَ مَعَهُ وَ صَامَ حَتَّى صَلَّى الظُّهْرَ وَ الْعَصْرَ. فَقَالَ: لَوْ صَبَرْتَ حَتَّى تُصَلِّيَ الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ كَانَ أَفْضَلَ. فَقَعَدَ مَعَهُ حَتَّى صَلَّى الْمَغْرِبَ وَ الْعِشَاءَ الْآخِرَةَ. ثُمَّ نَهَضَا وَ قَدْ بَلَغَ مَجْهُودَهُ وَ حَمَلَ عَلَيْهِ مَا لَا يُطِيقُ. فَلَمَّا كَانَ مِنَ الْغَدِ غَدَا عَلَيْهِ وَ هُوَ يُرِيدُ بِهِ مِثْلَ مَا صَنَعَ بِالْأَمْسِ. فَدَقَّ عَلَيْهِ بَابَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ: اخْرُجْ حَتَّى نَذْهَبَ إِلَى الْمَسْجِدِ! فَأَجَابَهُ: أَنِ انْصَرِفْ عَنِّي فَإِنَّ هَذَا دِينٌ شَدِيدٌ لَا أُطِيقُهُ! فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ. أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِي أُمَيَّةَ كَانَتْ‏ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ، وَ أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ؟! فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ. 📚الخصال، ج‏2، ص354 @yekaye
☀️۲۵) روایت شده که امیر المؤمنین (ع) فرمودند: هر آینه من نَسَب اسلام را به وجهی بیان كنم كه هیچ كس پیش از من و بعد از من جز به مانند آن بیانی نداشته باشد. همانا اسلام همان تسلیم است و تسلیم همان یقین است و یقین همان تصدیق است و تصدیق همان اقرار است و اقرار همان عمل است و عمل همان ادا کردن است. به راستی مؤمن دینش را از رأی خود به دست نیاورده؛ بلکه از پروردگار برایش آمده و وی آن را دریافت كرده است. همانا مومن یقین خود را در عمل خود می‌‏نماید و كافر هم انكار خود را در عمل خود ارائه می‌‏كند. سوگند بدان كه جانم به دست او است كه آنان امر خود را نفهمیدند، پس از شما انكار كافران و منافقان که در اعمال بدشان [منعکس شده] است عبرت بگیرید. 📚الكافي، ج‏2، ص45-46 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَةً لَا يَنْسُبُهُ أَحَدٌ قَبْلِي وَ لَا يَنْسُبُهُ أَحَدٌ بَعْدِي إِلَّا بِمِثْلِ ذَلِكَ: إِنَّ الْإِسْلَامَ هُوَ التَّسْلِيمُ وَ التَّسْلِيمَ هُوَ الْيَقِينُ وَ الْيَقِينَ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ التَّصْدِيقَ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارَ هُوَ الْعَمَلُ وَ الْعَمَلَ هُوَ الْأَدَاءُ؛ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَمْ يَأْخُذْ دِينَهُ عَنْ رَأْيِهِ وَ لَكِنْ أَتَاهُ مِنْ رَبِّهِ فَأَخَذَهُ إِنَّ الْمُؤْمِنَ يُرَى يَقِينُهُ فِي عَمَلِهِ وَ الْكَافِرَ يُرَى إِنْكَارُهُ فِي عَمَلِهِ. فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا عَرَفُوا أَمْرَهُمْ فَاعْتَبِرُوا إِنْكَارَ الْكَافِرِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ بِأَعْمَالِهِمُ الْخَبِيثَةِ. @yekaye
☀️۲۶) از اصبغ بن نباته، گفت: امیرالمؤمنین (ع) در خانه خود یا در قصر حكومتی كوفه در انجمن ما این خطبه را خواند و فرمان داد تا در نامه نگارش شد و بر مردم خوانده شد، و در روایت دیگر چنین آمده كه ابن كوّاء، از امیرالمؤمنین (ع) شرح اسلام و ایمان و كفر و نفاق را پرسید و آن حضرت در پاسخ فرمود: اما بعد، به راستی كه خدا تبارك و تعالی اسلام را قانون گزارد و دستورهای آن را برای هر كه در آن آید آسان كرد و اركانش را در برابر هر كه با آن نبرد كند عزیز ساخت، آن را عزتی برای کسی که بدان گردن نهند قرار داد و مایه سلامتی برای هر كه در آن در آید، و هدایتی برای كسی كه بدان اقتداء كند و زیوری برای کسی كه آن را بر تن کند و عذری برای کسی كه بدان در آویزد و دستاویزی برای هر كه بدان چنگ زند و ریسمانی برای هر كه بدان تمسک جوید و برهانی برای هر كه بدان سخن گوید و نوری برای هر كه از آن تابش جوید، كمكی برای هر كه از آن کمک خواهد و گواهی برای هر كه با آن به ستیزه بر خیزد و پیروزی‌ای برای هر كه آن را حجت خود سازد و دانشی برای هر كه آن را فرا گیرد و حدیثی برای هر كه آن را روایت كند و حكم قاطعی برای هر كه بدان قضاوت كند، و بردباری‌ای برای هر كه تجربه اندوزد و جامه‌ای برای هر كه تدبّر كند و فهمی برای هر كه تفطن یابد و یقینی برای هر كه عقل‌ورزی كند و بصیرتی برای هر كه تصمیم‏ گیرد و نشانه‌ای برای هر كه نشانه جوید و عبرتی برای هر كه پند پذیرد و نجاتی برای هر كه آن را درست شمارد و آرامشی برای هر كه به اصلاح گراید و وسیله نزدیكی [به خدا] برای هر كه تقرب خواهد و مایه اعتمادی برای هر كه توكل کند و آسودگی‌ای برای هر كه كار خود به خدا واگذارد و جایزه برای هر كه نیکویی پیشه کند و خیری برای هر كه بشتابد و سپری برای هر كه شكیبا باشد و لباسی برای هر كه تقوی‏ ورزد و پشتوانه‌ای برای هر كه رشد یابد و پناهگاهی برای هر كه ایمان آورد و امنیتی برای هر كه تسلیم [خدا] شود و امیدواری‌ای برای هر كه راست گوید و بی‏نیازی‌ای برای هر كه قناعت ورزد. پس آن حق است: راهش هدایت است، و اثرش بزرگواری، و وصفش خوبی، آن روشنترین برنامه است، و مناره‌هایش تابان، چراغهایش درخشان، هدفش بسیار بلند، و میدان مسابقه ‏اش سهل‌الوصول، که [اسبان مسابقه] در آن جمع شوند، و جائزه را زود بدهد، انتقامش دردناك است، و ساز و برگش كامل، و سوارکاران آن ارجمند. پس ایمان برنامه آن است، و اعمال صالح مناره‌هایش، و فقه [= فهم عمیق] چراغهایش، و دنیا میدان مسابقه‌اش، و مرگ نهایتش، و قیامت جمع‌کننده افرادش، و بهشت جائزه‌اش، و دوزخ انتقامش، و تقوی ساز و برگش، و نیکوکاران سوارکارانش. پس با ایمان به [وجود] اعمال صالح استدلال شود و با اعمال صالح، فقه [= فهم عمیق] آباد گردد، و با فقه از مرگ بهراسند و با مرگ دنیا به پایان رسد و با دنیا از قیامت گذر شود و با قیامت به بهشت نزدیك شود، و بهشت مایه حسرت جهنمیان است، و جهنم موعظه‌گر تقواپیشگان، و تقوی بنیاد ایمان. 📚الكافي، ج‏2، ص49-50 @yekaye 👇سند و متن حدیث👈 https://eitaa.com/yekaye/10381