🔹سَفَرَةٍ
▪️اگرچه از ماده «سفر» کلمات فراوانی ساخته شده، اما دو کلمه بسیار پرکاربرد دارد
▫️یکی معنای مسافرت و به سفر رفتن و
▫️دیگری آشکار کردن و پرده از روی چیزی برداشتن.
▪️در حدی که جستجو شد فقط مرحوم مصطفوی معنای مسافرت را محور قرار داده و اصل این ماده را به معنای حرکت از محیطی به خارج از محدودهاش دانسته و کاربردش در خصوص آشکار شدن را در عباراتی همچون «أسفرت المرأة عن وجهها: آن زن صورتش را آشکار کرد» به اعتبار خروج زن از محدوده عفاف دانسته و ادعا کرده که اصل این کلمه دلالتی بر آشکار شدن ندارد؛
و به همین ترتیب در توضیح کاربرد آن در خصوص کلماتی همچون «سفره» و یا «سِفر» به معنای نوشته توضیحات تکلفآمیزی داده و از کاربردهای این ماده در کلماتی مانند «سَفْر» به معنای روشنایی روز، و یا «أَسْفَرَ» به معنای صبح کردن ویا «أَسْفَرَ الصبح» به معنای دمیدن صبح، یا «وجه مُسْفِر» به معنای چهره نورانی ویا «سَفَرْتُ الشيءَ عن الشيء» به معنای پاک کردن چیزی از روی چیزی، ویا «سَفَرْتُ الْبَيْتَ» به معنای جاروب و تمیز کردن خانه (كتاب العين، ج7، ص246 ) کاملا غفلت نموده است
📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص137-138
▪️اما اغلب اهل لغت معنای محوری این ماده را همان «کشف» و «انکشاف» (آشکار کردن) (مجمع البيان، ج10، ص663 )،
و به تعبیر دقیقتر، آشکار کردن ظاهر ویا روی چیزی با برداشتن آنچه که آن را پوشانده ویا دربرگرفته است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۰۲۳) دانستهاند،
که تطبیق آن بر بسیاری از کلمات فوق واضح است،
و در توضیح کاربرد آن در خصوص متن مکتوب گفتهاند چون با نوشتن، مطلب مورد نظر آشکار و از آن پرده برداشته میشود ویا از حقایق پرده برمیدارد؛
و در خصوص مسافرت توضیح دادهاند که به این مناسبت است که مردم با سفر رفتن در بیرون از مکان خود آشکار و ظاهر میشوند؛ و البته وجه تسمیه «سفره» را هم این دانستهاند که طعامی است که مسافر برای سفرش آماده میکند (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص82-83 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص412 ).
▪️در هر صورت کلمه «سَفَر» به همین معنای مسافرت رفتن است: «فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَريضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ» (بقره/۱۸۴ و ۱۸۵)، « وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً» (بقره/۲۸۱) ، «لَقَدْ لَقينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً» (کهف/62)، «لَوْ كانَ عَرَضاً قَريباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوكَ» (توبه/۴۲)؛ که جمع آن
▪️و اینکه چرا غالبا از باب مفاعله (مسافرت) برای اشاره به آن استفاده میشود گفتهاند به اعتبار این است که گویی انسان از مکانی پرده برمیدارد و آن مکان از وی پرده برمیدارد (مفردات ألفاظ القرآن، ص412 )
و برخی بر این باورند که چون در باب مفاعله یک نحوه استمرار نهفته کلمه مسافرت دلالت بر یک نحوه استمرار در سفر دارد، در حالی که در خود کلمه «سفر» چنین مفهومی شرط نیست و با صرف خروج از وطن حاصل میشود و ظاهرا از این روست که در موارد فوق در قرآن کریم از کلمه «سفر» و نه «مسافرت» استفاده شده است؛ زیرا در همه آنها تنها نگاه به اصل وقوع سفر بوده نه استمرار آن (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص139 ).
▪️کلمه «أسفار» هم به عنوان جمع مسافر به کار میرود (المحيط في اللغة، ج8، ص308 ) که البته برخی آن را جمع الجمع دانستهاند، یعنی گفتهاند «سَفْر» جمع «مسافر» است و «أسفار» جمع «سَفر» است (النهاية في غريب الحديث و الأثر، ج2، ص372 )؛
و در این معنا ظاهرا گاه برای جمع «سَفَر» [سفرها] هم به کار رفته است، چنانکه بسیاری کاربرد آن در آیه «فَقالُوا رَبَّنا باعِدْ بَيْنَ أَسْفارِنا» (سبأ/۱۹) را از این باب دانستهاند (المصباح المنير، ج2، ص278 )؛ و البته به عنوان جمع «سِفْر» به معنای کتاب و نوشته هم به کار میرود؛ که با توجه به رواج کاربرد آن در خصوص تورات، برخی کاربردش در آیه «مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً» (جمعه/۵) را هم اشاره به تورات دانستهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص412 ).
▪️از این ماده کلمه «سفیر» به معنای کسی که برای ارسال پیامی از نزد عدهای به نزد عده دیگر میرود به کار رفته که جمع آن «سفراء» است و «سفارت» بین قوم که به عنوان یکی از کارهای سفیر قلمداد میشود به معنای اصلاح کردن عداوت و دشمنیای است که بین افراد رخ داده است (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص82 )، و
▪️ در تفاوت سفیر و مسافر گفتهاند که مسافر صرفا دلالت بر استمرار سفر دارد اما در کلمه سفیر صرف خروج از یک محیط و ورود به محیط دیگر موضوعیت دارد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص137-138 )؛
▪️ولی درباره «سَفَرَة» (بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ؛ عبس/15- 16) اگرچه اغلب بر این باورند که جمع «سافر» است، آن هم نه در معنای مسافر، بلکه برگرفته از «سفر» به معنای کتابت، و به معنای «کاتبان» است، شبیه خود کلمه «کَتَبة» که جمع «کاتب» است (كتاب العين، ج7، ص247 ؛ مجمع البيان، ج10، ص663 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج3، ص83 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص412-413 )؛
اما در برخی احادیث «سفرة» را برای جمع «سفیر» به کار بردهاند (مثلا از امیرالمومنین ع آمده است: فَاصْطَفَى جَلَّ ذِكْرُهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَ سَفَرَةً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص247) و مرحوم مصطفوی هم با اینکه اذعان نموده که «سفرة» در این آیه جمع «سافر» است اما آن را نه به معنای کاتب، بلکه به معنای کسی که از محیطی به محیط دیگر میرود دانسته و مقصود از «سفرة» در این آیه را فرشتگانی که خداوند آنان را مبعوث میکند که صحف آسمانی را به پیامبران برسانند دانسته است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص139 ).
▪️کاربرد قرآنی این ماده در باب افعال در معنای روشن و آشکار کردن است؛ چنانکه تعبیر «وَ الصُّبْحِ إِذا أَسْفَرَ» (مدثر/34) اشاره به وقتی است که صبح کاملا روشن میشود و همه جا را روشن میکند ویا تعبیر «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» (عبس/38) اشاره به چهرههایی است که در قیامت نورانی و درخشان است (مفردات ألفاظ القرآن، ص412 ).
▪️لازم به ذکر است قبلا و به مناسبت بحث از «کتاب» و ماده «کتب» به تفاوت این کلمه با کلمه «سفر» و سایر کلمات مشابه مانند «نسخ» (نسخه) و «زبر» (جمع «زبور») و «منشور» اشاره شد و به طور خاص در تفاوت «سفر» با «کتاب» بیان شد «سفر» (مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ یحْمِلُ أَسْفاراً؛ جمعه/۵) به کتابهای بزرگ (نه هر کتابی) گفته میشود؛ و نیز گفته شده «سفر» کتابی است که ناظر به محتویات دینی باشد؛ و به لحاظ لغوی هم سفر به معنای امر واضحی است که بخوبی معانیاش را ابراز میدارد چنانکه «اسفر الصبح» به وقت نمایان شدن قطعی صبح گویند ویا وقتی زنی نقابش را از صورتش کنار بزند میگویند: «أسفرت المرأة» (الفروق فی اللغة، ص۲۸۷).
📿ماده «سفر» و مشتقات آن ۱۲ بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
☀️۱) ابو أیّوب حذّاء از امام صادق (علیه السلام) دربارهی آیه: بِأَیْدِی سَفَرَةٍ؛ کِرَامٍ بَرَرَةٍ، نقل میکند که فرمود:
«آنها امامان (علیهم السلام) هستند».
📚تأويل الآيات الظاهرة، ص739؛
📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج3، ص103
مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَحْمَدَ الْمَالِكِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرامٍ بَرَرَةٍ» قَالَ:
هُمُ الْأَئِمَّةُ ع.
@yekaye
☀️۲) الف. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
حافظ قرآنی که بدان عمل میکند به همراه سفرای کریم و نیک هستند.
📚الكافي، ج2، ص603؛
📚الأمالي( للصدوق)، ص59؛
📚ثواب الأعمال، ص101؛
📚مجمع البيان، ج10، ص665
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ الْعَامِلُ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ.
☀️ب. در منابع اهل سنت از قول عایشه از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که قرآن را میخواند و در آن مهارت دارد [= با دقت و بدون زحمت میخواند] او همراه است با آن سفیران کریم و نیک؛ و کسی که آن را میخواند در حالی که برایش مشقت دارد دو اجر میبرد.
📚الدر المنثور، ج6، ص315
اخرج أحمد و الأئمة الستة عن عائشة قالت: قال رسول الله صلى الله عليه و [آله و] سلم:
الذي يقرأ القرآن و هو ماهر به مع السفرة الكرام البررة و الذي يقرؤه و هو عليه شاق له أجران؛ و الله أعلم.
@yekaye
☀️۳) روایت شده است که یکبار اصحاب رسول الله با هم بحث میکردند که چه حرفی پرکاربردترین حروف در زبان عربی است و همه توافق کردند که حرف الف چنین است.
امیرالمومنین ع فیالبداهه خطبهای بدون الف ایراد کردند که در فرازهای پایانی آن فرمودند:
... آن سخنی جداکننده [حق از باطل] و حکمی عادلانه است، بهترین قصهای است که حکایت شده و بهترین موعظهای است که تصریح شده است؛ «نازلشدهای است از جانب خداوند حکیم حمید» (فصلت/۴۲) که روح مقدس تبیینگری آن را بر قلب پیامبر هدایتیافته رشید نازل کرده، کسی که رسولان و سفیرانی ارجمند و نیکوکار بر وی صلوات فرستادند ...
📚شرح نهج البلاغة (لابن أبي الحديد)، ج19، 140-143؛
📚أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص72-73؛
📚المصباح (للكفعمي)، ص742-744
... تذاكر قوم من أصحاب رسول الله ص أي حروف الهجاء أدخل في الكلام فأجمعوا على الألف.
فقال علي ع:
... ذَلِكَ قَوْلٌ فَصْلٌ وَ حُكْمٌ عَدْلٌ خَيْرُ قِصَصٍ قُصَّ وَ وَعْظٍ نُصَ «تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» نَزَلَ بِهِ رُوحُ قُدُسٍ مُبَيِّنٌ عَلَى قَلْبِ نَبِيٍّ مُهْتَدٍ رَشِيدٍ صَلَّتْ عَلَيْهِ رُسُلٌ سَفَرَةٌ مُكْرَمُونَ بَرَرَةٌ ...
@yekaye
.
1️⃣«بِأَيْدِي سَفَرَةٍ»
این صحف در دستان «سفرة» است؛
درباره اینکه مقصود از «سفرة» چیست دیدگاههای متنوعی مطرح شده است که بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا میتواند همگی مد نظر بوده است.
(جالب اینجاست که برخی از مفسران معروف مثل ابن عباس دو دیدگاه کاملا متفاوت را مطرح کردهاند؛ که همین مویدی است که آنان نیز این قاعده امان استفاده از یک لفظ در چند معنا را قبول داشتهاند.)
🌴الف. جمع «سافر» به معنای «کاتب» است؛ و مقصود فرشتگانی است که این صحف را نوشته و ثبت و ضبط کردهاند (ابن عباس و مجاهد، به نقل مجمع البيان، ج10، ص665 و البحر المحيط، ج10، ص408 )
و از مقاتل به صورت مرسل روایت شده است که قرآن در شب قدر از لوح محفوظ به آسمان دنیا و نزد نویسندگان از فرشتگان نازل میشد و سپس جبرئیل آن را بر پیامبر ص نازل میکرد (مجمع البيان، ج10، ص665 ؛ الكشاف، ج4، ص702 )؛
و در این فضا آیه میخواهد بفرماید که: «قرآن كريم را، فرشتگان كرام به پيامبر ص مىرسانند» (تفسير نور، ج10، ص386).
🌴ب. از سفارت گرفته شده و جمع «سفیر» است یعنی فرشتگانی که سفیران وحی بین خداوند و پیامبرانش هستند (ابن عباس، به نقل مجمع البيان، ج10، ص665 و البحر المحيط، ج10، ص408؛ و نیز الميزان، ج20، ص202 ).
🌴ج. جمع «سافر» به معنای «کاتب» است؛ مقصود قاریان قرآناند که از روی قرآن مینویسند و آن را میخوانند و حدیث ۱ را موید این معنا دانستهاند (قتاده، به نقل مجمع البيان، ج10، ص665).
🌴د. جمع «سافر» به معنای «مسافر» است؛ مقصود اصحاب پیامبرند که برای هدایت دیگران و تعلیم و تعلم سفر میکردند (وهب، به نقل البحر المحيط، ج10، ص408 ؛ الكشاف، ج4، ص702).
🌴ه. ...
@yekaye
#عبس_15
.
2️⃣ «في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ؛ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ؛ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ»
از این آیات معلوم میشود که فرشتگانی متصدی حمل این صحیفهها و [نگارش ویا] به صورت وحی فرستادن آنها هستند،
که علی القاعده اینها اعوان و انصار جبرئیل و تحت فرمان او هستند و نسبت دادن وحی به آنها منافاتی با نسبت دادن نزول وحی به جبرئیل در آیاتی مانند «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ: روح الامین آن را بر قلب تو نازل کرد» (شعراء/194) ندارد،
چرا که خداوند در وصف جبرئیل از مطاع بودن وی سخن گفت (إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ؛ تكوير/21)؛
و این نشان میدهد که فرشتگانی هستند که تحت امر اویند.
این شبیه بحث موت است که قرآن کریم گاه به خودش و گاه به ملک الموت و گاه به عدهای از فرشتگان نسبت میدهد که اینها در طول همدیگرند
📚الميزان، ج20، ص202
@yekaye
#عبس_15
.
3️⃣ «بِأَيْدِي سَفَرَةٍ»
این صحف که آیات قرآن کریم در آن نوشته شده در دستان «سفره»ای است، و اولین و واضحترین معنایی که برای «سفره» در این آیه به اذهان مخاطبان رسیده، فرشتگان الهی است، خواه فرشتگانی که کاتب وحی بودهاند یا نازلکننده آن بر پیامبران. هرچه باشد آنچه مسلم است اینکه قرآن کریم تأکید دارد که این آیات قرآن، طی یک مراحلی و با واسطه یک فرشتگانی به پیامبر ص رسیده است؛ که آن فرشتگان یک مطلب مکتوب بر صحیفههایی را برای پیامبر آوردهاند.
اینها بخوبی نشان میدهد که از منظر خود قرآن کریم، حقیقت وحی قرآن، برخلاف آنچه برخی پنداشتهاند، به هیچ عنوان صرف یک تجربه عرفانی و شهود شخص پیامبر ص که خود او آن را در قالب کلمات ریخته باشد، نیست؛
بلکه یک حقیقت مکتوب و معین بوده که با طی مراحلی در عوامل ماورای دنیا به دست پیامبر ص رسیده است که حداقل آن این است که ابتدا در کتابی مکنون (واقعه/۷۸) و لوحی محفوظ (بروج/۲۲) بوده؛ و از آنجا به صحیفههای گرانمایه و رفیع و پاک در دستان فرشتگانی ارجمند انتقال یافته (عبس/۱۳-۱۶) و سپس توسط روح الامین بر قلب پیامبر اکرم ص نازل شده است (بقره/۹۷؛ شعراء/۱۹۴).
🔖توضیح بیشتر ذیل آیه ۱۳، تدبر۴
https://eitaa.com/yekaye/10900
@yekaye
#عبس_15
🔹كِرامٍ
درباره ماده «کرم» ذیل آیه ۱۳ همین سوره توضیحاتی گذشت.
🔖جلسه ۱۰۹۹ https://yekaye.ir/ababsa-80-13/
🔹بَرَرَةٍ
قبلا بیان شد که
▪️برخی همچون ابن فارس برای ماده «برر» چهار اصل مستقل قائلند؛ یعنی بر این باورند که این ماده به کار رفته است در: معنای صدق، برای حکایت از یک صدا، نقطه مقابل «بحر: دریا»، و برای اشاره به نوعی از گیاهان همچون گندم؛
▪️اما به نظر میرسد حق با کسانی است که همه این کاربردها را به یک معنای اصلی برمیگردانند و آن «گشایش و وسعت» است:
«بَرّ» به معنای خشکی، عرصه وسیعی است در مقابل گستره دریا؛ «بِرّ» توسع و گشادگی در انجام کار نیک است، که هم به خدا نسبت داده میشود (طور/۲۸) و هم به بنده، چنانکه برّ به والدین یعنی با آنان با گشایش و گشادهدستی برخورد کردن (وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ؛ مریم/۱۴)؛ و از این جهت که صدق، نمونه بارزی از عمل خوبی است که گشایش به همراه میآورد، به آن هم «بِرّ» گفته شده؛ به گندم «بُرّ» گفته شده بدین جهت که گستردهترین چیزی است که در تغذیه مورد استفاده قرار میگیرد؛ و تعبیر فلانی «هرّ» را از «بِرّ» تشخیص نمیدهد صرفا دو صوت نیست؛ بلکه یعنی کسی را که در حق او نیکی و بِرّ انجام میدهد از کسی که به او بدی میکند تمییز نمیدهد.
▪️در هر صورت، «بِرّ» به معنای نیکوکاری، مصدر است (لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون؛ آل عمران/۹۲) و اسم فاعل آن «بارّ» است که جمعِ آن «أبرار» میشود؛ و وقتی اسم فاعل به صورت «بَرّ» بیان شود (إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ؛ طور/۲۸) بلیغتر است، همان گونه که توصیف کسی به اینکه او «عدل» است بلیغتر است از اینکه بگوییم عادل است؛ و ظاهرا «بَرَرة» (كِرامٍ بَرَرَةٍ؛ عبس/۱۶) هم جمعِ «بَرّ» میباشد.
🔖جلسه ۹۱۶ http://yekaye.ir/ale-imran-3-193/
@yekaye
حدیث شماره ۱ ذیل آیه قبل را میتوان ناظر به این آیه هم دانست؛
و
حدیث شماره ۲ ذیل آیه قبل به نحوی که گذشت بر اساس اغلب متون روایی بود که در نسخه فعلی مجمعالبیان هم به همین صورت مشاهده میشود.
اما در برخی از منابع، حدیث مذکور از مجمع البیان را بدین صورت روایت کردهاند:
☀️۱) الف. از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
حافظ قرآنی که بدان عمل میکند به همراه سفرای کریم و نیک هستند؛ کریم نزد پروردگارشان، و نیکوکردار از حیث اینکه فرمانبردارند.
📚بحار الأنوار، ج56، ص171 (به نقل از مجمع البیان)
وَ رَوَى فُضَيْلُ بْنُ يَسَارٍ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ:
الْحَافِظُ لِلْقُرْآنِ الْعَامِلُ بِهِ مَعَ السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ، كِرامٍ عَلَى رَبِّهِمْ بَرَرَةٍ مُطِيعِينَ.
☀️ب. در کتاب تأويل الآيات الظاهرة بعد از نقل روایتی از امام صادق ع (که روایت مذکور به عنوان اولین حدیث ذیل آیه قبل گذشت) آمده است که:
سپس ایشان را به این توصیف کرد که آنان [=امامان] کریم نزد او، و نیکوکارند، یعنی فرمانبردار امر اویند، «هرگز در آنچه خداوند بدانان دستور دهد عصیان نمیکنند و هرآنچه بدانان دستور داده شود انجام میدهند» (تحریم/۶).
📚تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة، ص739
ثم وصفهم بأنهم «كِرامٍ» عليه «بَرَرَةٍ» مطيعون لأمره «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُون».
💢اگرچه ظاهر متن این است که این سخنان از نویسنده کتاب است، اما در سایت الوحی ذیل این آیه و به نقل از تفسیر اهل بیت علیهم السلام (ج۱۷، ص۳۷۸) و تفسیر بحرالعرفان (ج۱۶، ص۳۰۶) این عبارات به عنوان ادامه حدیث امام صادق ع قلمداد شده است.
@yekaye
.
1️⃣ «كِرامٍ بَرَرَةٍ»
بعد از اینکه اشاره کرد که قرآن کریم به دست «سفرة» است آنان را مدح نمود به اینکه آنان «کریم»اند و «نیکوکار»؛
درباره اینکه اشاره به این دو وصف چه وجهی دارد گفتهاند:
🌴الف. کریم بودن، از حیث پاک بودن و ارجمندی ذاتشان است؛ و بَرّ و نیککردار بودن، از حیث افعالشان که سراسر نیک است
(الميزان، ج20، ص202 ).
🌴ب. کریم بودن از حیث عنایت خداوند و مواجهه او با آنان است؛ و بَرّ بودن به معنای فرمانبردار بودن و از حیث نوع مواجهه آنان با خداوند است
(اقتباس از مجمع البيان، ج10، ص665 )
🌴ج. کریم بودن ناظر است به اینکه از پلیدیها و گناهان منزه و مبرّایند؛ و بَرّ بودن ناظر به این است که به خوبیها آراستهاند
(اقتباس از مجمع البيان، ج10، ص665 ).
🌴د. ...
@yekaye
#عبس_16
.
2️⃣ «كِرامٍ بَرَرَةٍ»
چرا بر اینکه این فرشتگان واسطه وحی هم کریماند و هم نیکرفتار، تاکید کرد؟
🌴الف. میخواهد نشان دهد که چون هم ذاتشان و هم رفتارشان از هرگونه آلودگی مبراست، پس پیام الهی را بدون هیچگونه دخل و تصرفی منتقل میکنند.
🌴ب. با توجه به احتمالات مختلفی که درباره معنای این دو کلمه در تدبر ۱ گذشت چهبسا میخواهد بفهماند که:
کسی میتواند حامل واقعی پیام الهی باشد که:
🌱ب.۱. هم ذاتش کریم و ارجمند باشد و در خود احساس کرامت کند، و هم رفتارش نیک و شایسته باشد؛
🌱ب.۲. تنها و تنها در مسیر ابلاغ رسالت به خدا تکیه کند: هم کرامتی از خدا پشتوانه اقدام وی باشد و هم کاملا فرمانبردار وی باشد.
🌱ب.۳. چون اثر عمل انسان در پیامرسانی بیش از اثر سخن اوست، هم از هر بدیای خود را منزه بدارد و هم به هر خوبیای در حد امکان آراسته شود.
🌱ب.۴. ...
🌴ج. ...
@yekaye
#عبس_16