eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۱۰۷) 📖 ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ 📖 ترجمه 💢آنگاه او را میراند سپس قبرش کرد؛ سوره عبس (۸۰) آیه ۲۱ ۱۴۰۲/۷/۹ ۱۵ ربیع‌الاول ۱۴۴۵ @yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹أَماتَهُ قبلا بیان شد که ▪️ماده «موت» را در اصل به معنای از بین رفتن قوت و توانایی چیزی دانسته‌اند. به لحاظ معنایی «مَوت» درست نقطه مقابل «حیات» است، و «ممات» (إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ؛ اسراء/۷۵) هم مصدر دیگری برای این ماده است که به همین معنای «موت» می باشد. ▪️به کسی که مرده باشد «مَیِّت» گویند (يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ؛ روم/۱۹) که جمع آن «أموات» (وَ ما يَسْتَوِي الْأَحْياءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ؛ فاطر/۲۲) و «موتی» (كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتی‏؛ بقره/۷۳) است. اما کسی که در حال مرگ است را «مائت» گویند و در مورد آیه «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ‏» (زمر/۳۰) هم گفته‌اند این به لحاظ آینده است. و کلمه «مَیِّت» گاه به صورت مخفف هم به صورت «مَيْت» بیان می‌شود (أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ، انعام/۱۲۲؛ بَلْدَةً مَيْتاً، زخرف/۱۱ و زخرف/۱۱) و زمینی را که لم‌یزرع باشد و حیات در آن جریان نداشته باشد «موات» یا «مَوَتان» (در مقابل «حَیَوان») گویند؛ و البته قرآن کریم تعبیر «مَیِّت» را برای سرزمین نیز به کار برده است: «فَسُقْناهُ إِلی‏ بَلَدٍ مَيِّتٍ»‏(فاطر/۹). ▪️«مَيْتَة» (مردار) (حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ، مائدة/۳؛ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً، أنعام/۱۴۵) به جانداری گویند که روحش بدون ذبح از بدنش جدا شده باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۸۲) یعنی به مردارِ حیوانات حلال گوشتی که اگر ذبح می‌شد گوشتش قابل خوردن می‌بود (معجم المقاييس اللغة، ج‏۵، ص۲۸۳) و البته در قرآن کریم برای زمین هم به کار رفته است (وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها؛ یس/۳۳)؛ اما «مِيتة» دلالت بر حالت خاص می کند؛ و برای مردنی خاص، خوب یا بد به کار می‌رود (مَات مِيتةً جاهليَّة)؛ و «مَوته» (إِنْ هِيَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولی‏، دخان/۳۵؛ لا يَذُوقُونَ فيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولی،‏ دخان/۵۶) ظاهرا دلالت بر «دفعه واحده» (یکبار) دارد. ▪️وقتی این ماده به باب افعال برود متعدی می شود و به معنای «میراندن» است (وَ أَنَّهُ هُوَ أَماتَ وَ أَحْيا؛ نجم/۴۴) اما در خصوص وزن آن در حالت ثلاثی مجرد دیدگاه معروف این است که بر وزن (فَعَلَ یَفعُلُ) «مات یموت» است؛ اما با توجه به اینکه در صیغه‌هایی از ماضی آن که حرف عله می‌افتد حرف ماقبل هم به صورت مکسور «أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً» (مومنون/۳۵) و هم به صورت مضموم «وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ» (آل عمران/۱۵۸) آمده است تحلیل‌های متفاوتی از اهل لغت درباره این ماده بیان شده است؛ که به مناسبت اختلاف قرائات در جلسه ۱۰۱۴ (https://yekaye.ir/al-waqiah-56-47/) این مطلب تبیین شد. 🔖جلسه ۷۲۲ http://yekaye.ir/al-fater-35-22/ @yekaye
🔹فأَقْبَرَهُ درباره ماده «قبر» ▪️ابن فارس بر این باور است که دلالت بر یک نحوه غموض (پیچیدگی) و تطامن (فرود آمدن) دارد، چنانکه از ابن درید نقل شده که «أرض قَبُور» به معنای زمینی است که غموض و پیچیدگی داشته باشد و «نَخْلَةٌ قَبُور» درخت خرمایی است که بارش درون ساخ و برگهایش باشد (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص47 )؛ ▪️مرحوم مصطفوی معنای اصل این ماده را پوشاندنی می‌داند که از جمیع جوانب مادی و معنوی شیء مورد نظر را بپوشاند و کلمه «قبر» را به معنای آنچه می‌پوشاند و مخفی می‌کند دانسته و بر این باور است که این کلمه از زیابنهای عبری و سریانی گرفته شده است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص174 ). ▪️حسن جبل هم بر این باور است که معنای محوری این ماده عبارت است از یک نحوه تجوف (توخالی بودن) دائمی یا ممتد که آنچه را در داخلش است مخفی کند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۷۲۷ ). ▪️در هر صورت کلمه رایج از این ماده همان کلمه «قَبْر» است که هم مصدر فعل ثلاثی مجرد از این ماده است، و هم به موضعی که شخص را در آن دفن می‌کنند گفته می‌شود (که در آیه «وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِه» (توبه/۸۴) هر دو می‌تواند مد نظر بوده باشد)، که این دومی به صورت «قبور» جمع بسته می‌شود: «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (فاطر/22)، «كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» (ممتحنه/13)؛ ▫️و البته برای این موضع از کلمات «مَقْبَرَة» و «مَقْبُرَة» و گاه تسامحا «مَقْبِرَة» هم استفاده می‌شود (كتاب العين، ج‏5، ص157 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص174 ) که جمع آن «مقابر» است: «حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» (تکاثر/2) که برخی آن را در این آیه کنایه از مرگ دانسته‌اند، چنانکه کاربرد کلمه «قبر» در آیه «إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (عاديات/9) را کنایه از حال بعث دانسته‌ و گفته‌اند برخی این را کنایه از کشف باطن افراد دانسته‌اند با این توضیح که احوال انسان مادامی که در دنیاست مخفی و پوشیده است گویی که در قبر است و چون بمیرد و محشور شود از قبرش بیرون می‌آید یعنی از این وضعیت مخفی و جهالت بیرون می‌آید چنانکه در حدیث است که انسانها در خوابند و چون بمیرند بیدار می‌شوند و آیه «وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (فاطر/22) هم به همین معنا دلالت دارد یعنی اینان کسانی‌اند که در حکم مردگانند (مفردات ألفاظ القرآن، ص651 ). ▪️این ماده وقتی به باب افعال می‌رود مرحوم طبرسی بر این باور است که به معنای این است که قبری برای مرده‌ای قرار دهند که وی را در آن دفن کنند (مجمع البيان، ج‏10، ص663 ) و خلیل هم بر این باور است که به معنای این است که قبری برای کسی آماده کنند و وی را در آن فرود آورند و درباره همین آیه «ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ‏» هم گفته‌اند یعنی او را به حالتی قرار داد که باید دفن و در قبر گذاشته شود (كتاب العين، ج‏5، ص157 ). ابن فارس و راغب هم در حالی که این نظر را همراهی می‌کنند که به معنای این باشد که مکانی برای شخص قرار دهند که در آن قبر شود در عین حال از قول برخی از مفسران این دیدگاه را نقل کرده‌اند که «أقبر» در این آیه به معنای آن است که «الهام کرد که چگونه دفن شود» (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص47 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص651 )؛ و ظاهرا این نکته همان سخن فراء است که وی توضیح می‌دهد که فعل «قبر» در حالت ثلاثی مجرد به معنای دفن کردن است؛ اما وقتی این ماده به باب افعال می‌رود به معنای واداشتن دیگری به دفن کردن کسی است؛ در واقع از این جهت که خداوند نیست که وی را در قبر می‌نهد بلکه خداوند دستوری داده و مقدماتی را در انسانها فراهم کرده است که آنها همدیگر را در قبر می‌گذارند؛ و معنایش این است که خداوند کاری کرد که او را در قبر بگذارند؛ و از این جهت که هر فعلی در نهایت خویش به خداوند منسوب می‌شود از باب افعال استفاده کرده است، و شواهد دیگری از این کاربرد باب افعال ارائه نموده است (معاني القرآن، ج‏3، ص237 ؛ مفاتيح الغيب، ج‏31، ص58 )؛ و مرحوم مصطفوی هم توضیح داده که باب افعال زمانی به کار می‌رود که نگاه به فاعل و جهت صدور فعل از او باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص175-176 ). @yekaye 👇ادامه مطلب👇
ادامه توضیح «فأقبره» ▪️جالب اینجاست که در خصوص برانگیختن انسانها از قبر هم با تعبیر «مَن» (که دلالت بر ذوی العقول دارد) آمده است: «وَ أَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ» (حج/7)، هم با تعبیر «ما» (که برای اشیای بی‌جان است): «أَ فَلا يَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ» (عادیات/9)، و هم تعبیر «بعثر» برای خود قبر آمده است (نه چیزی که در آن است): «وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ» (انفطار/4). 🔸در تفاوت اینها گفته‌اند که در تعبیر «بعث» یک نحوه اختیار و انجام وظیفه در کسی که مبعوث می‌شود لحاظ شده و از این رو در آیه اول از تعبیر «من» استفاده شده، اما در «بعثر» بیشتر آن دگرگونی شدیدی که در بعث است مد نظر است و این تعبیر با خود قبر و اشیایی که در آن است تناسب دارد؛ به تعبیر دیگر، آيه اول در مقام اظهار قدرت و تکوین و تقدیر است؛ آیه دوم در مقام مذمت انسان به خاطر غفلتش و آیه سوم در مقام اشاره به فنای عوالم مادی و رفع حجب (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص176-179 ). 🔸از کلماتی که به همین معنای قبر است و در قرآن کریم هم به کار رفته کلمه «جَدَث‏» است که قبلا درباره آن بحث شد و اشاره شد که در تفاوت آن با «قبر» گفته‌اند که ماده «قبر» بر دفن کردن و مخفی کردن و پوشاندن دلالت دارد و از این رو از آن اسم مکان (مقبرة) و مانند آن ساخته می‌شود، اما «جدث» همان موضع و مکانی است که قیر و مقبره در آن است و دیگر از آن اسم مکان ساخته نمی‌شود. (جلسه ۸۰۰ https://yekaye.ir/ya-seen-36-51/). ماده قبر و مشتقات آن ۸ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) در حدیث «۲.الف» ذیل آیه ۱۷، روایتی از امام باقر ع گذشت که انسان در این آیات را بر امیرالمومنین ع تطبیق می‌کرد. امام ع در ادامه آن فرمودند: «سپس وی را میراند» همچون میراندن پیامبران؛ «سپس هرگاه بخواهد وی را برمی‌انگیزاند». 📚تفسير القمي، ج‏2، ص406؛ مختصر البصائر، ص163 أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ [أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ جَمِيلِ بْنِ‏ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ... «ثُمَّ أَماتَهُ» مِيتَةَ الْأَنْبِيَاءِ «ثُمَّ إِذا شاءَ أَنْشَرَهُ». ✅فرازهای بعدی این حدیث امام باقر ع ضمن آیات بعد خواهد آمد. (این حدیث با طول و تفصیل بیشتری ذیل آیه ۱۷ و به عنوان حدیث «۲.ب» گذشت) @yekaye
☀️۲) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: هنگامی که شخصی کفنش را آماده کند هربار که بدان بنگرد مأجور است. 📚الكافي، ج‏3، ص253 و 254 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ [و عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ] عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا أَعَدَّ الرَّجُلُ كَفَنَهُ فَهُوَ مَأْجُورٌ كُلَّمَا نَظَرَ إِلَيْهِ. ☀️ب. و باز از ایشان روایت شده که فرمودند: کسی که کفنش همراه وی در خانه‌اش باشد در زمره غافلین ثبت نشود و هربار که بدان بنگرد مأجور باشد. 📚الكافي، ج‏3، ص256 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ كَانَ مَعَهُ كَفَنُهُ فِي بَيْتِهِ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ وَ كَانَ مَأْجُوراً كُلَّمَا نَظَرَ إِلَيْهِ. @yekaye
☀️۳) از امام صادق ع سوال شد: چرا قبر را مربع درست می‌کنند؟ فرمود: به خاطر خانه؛ ‌زیرا که به صورت مربع رها شد. 📚علل الشرائع، ج‏1، ص305 أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ حَاتِمٍ قَالَ أَخْبَرَنَا الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْدَانُ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْوَلِيدِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ: لِأَيِّ عِلَّةٍ يُرَبَّعُ الْقَبْرُ؟ قَالَ: لِعِلَّةِ الْبَيْتِ لِأَنَّهُ تُرِكَ مُرَبَّعاً. @yekaye