5️⃣ «عَبَسَ ... . تَرْهَقُها قَتَرَةٌ»
اين سوره با چهره درهم كشيدن در دنيا آغاز و با چهره دود آلوده شدن در قيامت پايان میيابد (تفسير نور، ج10، ص391).
آیا احتمال دارد که بخواهد معنای کفرورزیدن را از آنچه در ذهنیت ماست توسعه دهد و نشان دهد حتی یک روی ترش کردن بر یک طالب هدایت و ترجیح دادن دیگری بر او، مصداق کفرورزیدن است؟
دقت کنید:
این سوره از یک اخم کردن بر یک طالب هدایت شروع شد و اخمکننده مورد مواخذه جدی واقع شد که چرا نسبت به کسی ثروتمند است ولی احساس نیاز نمیکند این قدر اهتمام دارید اما نسبت به کسی که خودش طالب حق است ولی وضع ظاهریاش خوب نیست این قدر اهتمام ندارید.
سپس بعد از اینکه این را تذکری دانست برای کسی که بخواهد متذکر شود و اشاره کرد که اصل این تذکر در صحیفههای گرامیداشته است به دست سفیرانی گرامی، مذمت کرد انسان را که اینقدر کفر میورزد؛ سپس برای بازداشتن وی از این کفر ورزیدن، هم سابقه و لاحقه وی را گوشزد کرد و هم از او خواست به طعامش بنگرد که موجودات طبیعیت در چه فرایندی دست به دست هم داده اند تا غذای وی آماده شود؛ و نهایتا هشداری داد که قیامتی در پیش است که وی از نزدیکترین نزدیکان خود هم فرار خواهد کرد؛ و آنجا دو چهره شاخصاند: سفیدرویان و سیهرویان؛ که این آخریها همان کافران فاجرند.
یکبار دیگر فرازها را مرور کنیم:
مذمت شخص اخمکننده به طالب هدایت و ترجیحدهنده دیگری بر او ⬅️ مذمت کفرورزیدن انسان و هشدار به او با توجه به سابقه و لاحقه و طعامش ⬅️ هشداری به قیامت که انسان از نزدیکانش هم فرار میکند ⬅️ دو دسته مهم در قیامت و ختم کلام با سیهرویانی که کفرپیشه بودهاند.
@yekaye
🌹ضمن تبریک میلاد باسعادت امام حسن مجتبی علیهالسلام🌹
خداوند کریم انسان را با نعمت تعلیم اسماء بر فرشتگان هم برتری داد (بقره/۳۰) و وقتی او را آفرید به او توان بیان کردن ارزانی داشت (الرحمن/۳-۴) و با قلم و نگارش بود که همه چیز را به او آموخت (علق/۴-۵) و در نتیجه انسان با کمک ابزار زبان و کتابت توانست به انباشت علم و فرهنگ اقدام کند و برتری خود را بر همه موجودات زمینی به رخ کشاند.
با این حال، همین خداوند برترین معجزه خود را از جنس همین کلام قرار داد تا به وی نشان دهد که اگر تو با قدرت کلام بر همگان تفوق یافتی، اما همه اینها را از من داری و بهترین شاهد هم اینکه همچنان از آوردن کلامی همچون کلام من عاجزی.
متاسفانه قرآن کریم که بیشک برترین کتابی است که بشریت به خود دیده و خواهد دید، همچنان در میان ما مهجور است؛ چقدر از وقت خود را برای خواندن کتابهای علمی و غیر علمی و اخبار فضای مجازی و .. صرف میکنیم اما آن قدر که شاید و باید برای مطالعه و فهم این برترین کلام ممکن، وقت نمیگذاریم! و از آن مهمتر حتی بسیاری از اوقاتی که سراغ مطالعه آن میرویم یادمان میرود که این کتاب از ابتدا همراه با یک معلمی نازل شد که هیچ دوگانگی بین آنها فرض ندارد (طلاق/۱۰-۱۱)؛ و معلم آن امروز هم حی و حاضر است و ما غیبت خود از محضر او را به حساب غیبت او میگذاریم و از او غافلیم.
با توجه به اینکه ان شاء الله در سال جاری عازم #حج_تمتع هستم
ضمن طلب حلالیت از تمام کسانی که این مطلب را می خوانند و احتمالا حقی برعهده من دارند،
برای کسب آمادگیهای لازم برای این فریضه مهم، بسیاری از کارهای دیگرم را متوقف کرده ام، از جمله آمادهسازی مطالب برای این کانال. اما ان شاء الله متوقف شدن نگارش مطلب در این کانال برای یک مدت محدود، به معنای آن نباشد که از مراجعه و مطالعه روزانه قرآن و توسل به آن معلم حقیقی برای درک حقایق قرآن کاسته شود.
یکی از مسائل مهم برای کسانی که قرآن را جدی میگیرند، رمز تحدی قرآن کریم از منظر خود قرآن کریم است؛ یعنی بفهمیم از نظر خود قرآن کریم، قرآن چگونه حقیقتی است که هیچکس نمیتواند مثل آن را بیاورد؟
از چند ماه پیش تلاش شد در قالب مناظرهای، این دیدگاه به بحث گذاشته شود.
افراد علاقمند به مطالعه آن بحث میتوانند منتخبی از آن را آدرس زیر مشاهده کنند:
🆔 https://eitaa.com/souzanchi/1500
همچنین کل آن مناظره به تدریج در همان کانال بارگذاری شده است؛
و البته به صورت کامل و یکجا میتوانند آن را در فضای وب در آدرس زیر مشاهده و مطالعه کنند:
🌐 https://www.souzanchi.ir/a-critical-discussion-about-the-miracle-of-the-holy-quran/
🌱در این ایام ماه مبارک رمضان و بهار قرآن و به ویژه در لیالی قدر از همگان التماس دعا دارم.
حسین سوزنچی
@yekaye
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ علیهمالسلام 🏴
🏴 فرارسیدن عاشورای حسینی و شهادت سید و سالار شهیدان، سیدالشهداء، حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام و اصحاب و یاران باوفای آن حضرت تسلیت باد 🏴
▪️حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
☘️ فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمیخرند، اشک بر سیدالشهدا علیهالسلام را مثل دانۀ درّی برایش نقد میکنند.
📚 رحمت واسعه، ص٢٧١ ( مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیه السلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
آخرین سورهای که «کانال یک آیه در روز» بحث شد #سوره_عبس بود که سورهای مکی بود با آیاتی کوتاه؛ که بحث آن کمتر از یک سال (از عید قربان (۱۰ ذیالحجه) ۱۴۴۴ تا نیمه رمضان ۱۴۴۵) به طول انجامید (اینجا).
چون بحث سفر حج پیش آمد و برای کسب آمادگیهای لازم برای این فریضه مهم، بسیاری از کارهایم را متوقف کردم؛ که یکی از آنها همین وقتی بود که برای آماده کردن مطالب در اینجا صرف میشد. الحمدلله سفر حج با خوبی و خوشی به پایان رسید هرچند که معلوم نیست که بهرههای لازم را از این سفر برده باشم؛ اما به عنایت و لطف خداوند خوشبینم. هم بحث سوره حجرات (به عنوان یک سوره مدنی؛ که قبل از سوره عبس مطرح شد) و هم بحث سوره عبس (به عنوان یک سوره مکی) ناظر به یک بحث ارتباطی در جامعه دینی بود و اکنون سراغ #سوره_ممتحنه میروم که باز یک سوره مدنی است که محور آن بنیادیترین بحث ارتباطی در جامعه دینی است.
از پروردگار متعال خواهانم که مرا جزء مؤمنان واقعی قرار دهد و از هرگونه اقدام به ظلم و تعدی مصون بدارد و با یاوری خاصی از جانب خود، ورود و خروج مرا در این مسیر، ورود و خروج صدق قرار دهد؛ و حق را بر قلمم چنان جاری سازد که جایی برای سخن باطل یا ورود آن نماند؛ که خودش ما را به چنین دعا کردنی دستور داده، و وعده فرموده که اگر کسی مؤمن باشد [و این گونه سراغ خدا برود]، از این قرآن یکسره شفا و رحمت بر او نازل شود؛ و اگر در زمره ظالمین باشد، از این قرآن جز خسارت بهرهای نبرد:
قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لی مِنْ لَدُنْكَ سُلْطاناً نَصیراً؛
وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً (اسراء/80-82)
با توجه به تخصصی بودن برخی از بحثها به کسانی که فرصت کافی برای مطالعه کل محتویات ارائه شده در اینجا را ندارند یادآوری میکنم که علاوه بر کانال اصلی بحث در ایتا (https://eitaa.com/yekaye) کانال دیگری با عنوان «یک آیه در روز- گزیده» در همین پیامرسان ایتا راه اندازی کردهام (https://eitaa.com/yekAaye) که صرفا احادیث و گزیدهای از مطالب این کانال که جنبه کاربردی بیشتری دارد و قیل و قال کمتری در آن است در آنجا بارگذاری میشود؛ و ان شاء الله این مطالب گزیده در پیامرسان بله (https://ble.ir/yekaye) و تلگرام (https://t.me/yekAaye) نیز بارگذاری خواهد شد.
@yekaye
۱۱۳۰) سوره ممتحنة (۶۰)
۱۴۰۳/۴/۲۸
۱۲ محرم ۱۴۴۶
💢معرفی سوره ممتحنه
🔹 نام سوره
▪️این سوره در مصحف و در اغلب کتب تفسیری و حدیثی سوره «مُمتَحنَة» مینامند.
اما اینکه این کلمه را به صورت «مُمتَحِنَة» یا «مُمتَحَنَة» تلفظ کنیم:
▫️از نظر قرطبی قول مشهور این است که آن را به کسرِ حاء «مُمتَحِنَة» خوانده شود که اسم فاعل و به معنای «امتحانگیرنده» است؛ که به خاطر فعل «فَامْتَحِنُوهُنّ» که در آیه ۱۰ این سوره آمده (که به پیامبر(ص) دستور داده شده تا زنهای مهاجر را امتحان کند تا علت و انگیزه ترک شوهر و مهاجرتشان از مکه به مدینه معلوم شود و بر اساس آن درباره آنان تصمیم بگیرد) به نحو مجازی، انجام این فعل به این سوره نسبت داده شده است (چنانکه سوره توبه را چون عیوب منافقان را برملا میسازد مُبعَثِرِة یا فاضِحَة نیز خواندهاند)؛ هرچند که اشاره میکند که برخی هم این را به فتح حاء «مُمتَحَنَة» خواندهاند که در این صورت مقصود اشاره به آن خانمی است که آیه مذکور درباره او نازل شد (أم كلثوم بنت عقبة بن أبيمعيط، همسر عبدالرحمن بن عوف) و پیامبر ص مامور به امتحان کردن وی شد.
📚الجامع لأحكام القرآن، ج18، ص49
▫️ابنعاشور نیز از طرفی از سهیلی نقل میکند که وی تلفظ به صورت مکسور (اسم فاعل) را نه فقط قول مشهور، بلکه نظر قطعی درباره تلفظ نام این سوره میداند، و از طرف دیگر از ابن حجر هم نقل میکند که وی تلفظ به صورت مفتوح (اسم مفعول) را تلفظ مشهور نام این سوره میداند!
📚التحرير و التنوير، ج28، ص115
موید دیگری بر اینکه تلفظ آن به صورت مفتوح رایج بوده این است که در برخی از تفاسیر قدیمی (مانند تفسیر تستری که در قرن سوم نوشته شده) این سوره به عنوان «السورة التي يذكر فيها الممتحنة» یاد شده است که با اسم مفعول تناسب دارد
📚تفسير التستري، ص167
و سخاوی (558-64۲ ق)، هم که متقدم بر قرطبی (م۶۷۱) است هنگام ذکر نام این سوره صراحتا بر فتحه حاء تاکید میکند
📚جمال القراء، ج1، ص 200
▪️نامهای دیگری که برای این سوره ذکر شده، سوره «امتحان» (به مناسبت همین آیه ۱۰) است
و
▪️سوره «مَوَدَّة» که خود این کلمه، سه بار در این سوره به کار رفته است (در آیات ۱ و ۷: تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ ؛ تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّة؛ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً)؛ و یکبار دیگر هم به صورت فعل: (آيه۲:َ وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُون).
📚مجمع البيان، ج9، ص402
@yekaye
🔹مکی یا مدنی
عموما بر این باورند که این سوره در مدینه نازل شده است و حتی از ابنعطیه نقل شده که در سال ششم هجری نازل شده است، به ویژه به خاطر آیات اول و آخرش که شأن نزول کاملا واضحی نزد عموم مفسران داشته است که قبل از فتح مکه بوده است؛
هرچند ابن عاشور یک قول ناظر به اینکه آیات ابتدایی این سوره بعد از فتح مکه نازل شده (بدون اینکه نامی از گوینده این قول بیاورد) مطرح میکند [و البته آن را نمیپذیرد]
📚التحرير و التنوير، ج28، ص116
اما حتی بر مبنای این قول، چون عموما مبنای مکی و مدنی بودن را قبل و بعد از هجرت میدانند (نه لزوما نزول در مکه یا مدینه) باز این سوره جزء سور مدنی است
و لذا بسیاری از مفسران درباره مدنی بودن این سوره ادعای اجماع کردهاند مثلا:
📚مجمع البيان، ج9، ص402 ؛
📚الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)، ج18، ص49 ؛
📚التحرير و التنوير، ج28، ص115
▪️درباره این سوره ظاهر این است که جمیع آیاتش در یک مدت کوتاه و پشت سر هم نازل شده است و سوره هم بر اساس همین ترتیب نزول آیاتش مرتب شده؛ هرچند ابن عاشور اشاره به قولی میکند که بر این باور است که آیات ابتدایی سوره، بعد از آیات امتحان (آيه ۱۰ به بعد) نازل شده است؛ و در میان قائلان این قول است که برخی معتقدند که این آیات بعد از فتح مکه نازل شده است
📚التحرير و التنوير، ج28، ص116
▪️سیوطی این سوره را به عنوان نمونه بارزی از سورههایی میداند که در مدینه نازل شده اما حکمش حکم مکی است زیرا مخاطب اصلی خود را اهل مکه قرار داده است
📚الإتقان في علوم القرآن، ج1، ص83
@yekaye
🔹جایگاه سوره ممتحنه در بین سورهها
▪️این سوره در ترتیب مصحف، ۶۰مین سوره، است که بعد از سوره حشر و قبل از سوره صف در جزء ۲۸ قرآن کریم واقع شده است (جمال القراء، ج۱، ص200 )؛
▪️ولی به لحاظ ترتیب نزول،
▫️هم در روایت ابن عباس و هم در روایتی از امیرالمومنین ع، بعد از سوره احزاب و قبل از سوره نساء معرفی شده است (مجمع البيان، ج10، ص612 ؛ الإتقان في علوم القرآن، ج۱، ص42 ) که در این صورت ۹۰مین سوره نازل شده بر پیامبر ص میباشد.
▫️اما در روایت جابر بن یزید، بعد از سوره احزاب، ابتدا سوره مائده و سپس سوره ممتحنه آمده است؛ و بعد از سوره ممتحنه، سوره «اذا جاء نصر الله» آمده و در این ترتیب اخیر اصلا خبری از سوره نساء نیست! (الإتقان في علوم القرآن، ج1، ص96 ).
البته ممکن است در نسخه یا نقلِ الإتقان اشتباهی رخ داده باشد زیرا ابن عاشور مبتنی بر همین خبر جابر بن یزید، نزول آن را بعد از سوره عقود (نام دیگر سوره مائده) و قبل از سوره نساء معرفی کرده و آن را ۷۲مین سوره در ترتیب نزول دانسته است (التحرير و التنوير، ج28، ص117 ).
(در نقل ابن عباس، فقط سورههای مکی ۸۶ سورهاند و سوره ممتحنه ۵مین سورهای است که در مدینه نازل شده یعنی بر اساس روایت ابن عباس این ۹۱مین سوره نازل شده میباشد؛ اما در نقل جابر سورههای مکی ۸۷ تاست و سوره ممتحنه ۹۲مین سوره نازلشده میشود).
@yekaye
🔹تعداد آیات سوره ممتحنه
در مورد تعداد آیات آن، هیچ اختلافی وجود ندارد و همه بالاجماع قائلند که ۱۳ آیه است
📚مجمع البيان، ج9، ص402 ؛
📚جمال القراء، ج2، ص549 ؛
📚التحرير و التنوير، ج28، ص115
🔹تعداد كلمات و حروف
▪️قدمای مفسران همچون ثعلبی (قرن۵) و ابوالفتوح رازی قرن (۶) تعداد كلمات این سوره را ۳۴۸ كلمه، و تعداد حرفهایش ۱۵۱۰ حرف دانستهاند
📚الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ج9، ص290
📚روض الجنان، ، ج19، ص147
به نظر میرسد مبنای شمارش کلمات نزد قدما، نه کلمه در اصطلاح نحو (که به هریک از اسم و فعل و حرف، کلمه اطلاق میشود)، بلکه حروف و کلماتی است که به صورت متصل نوشته میشود (لذا نه فقط «آمنوا» یک کلمه است بلکه عباراتی مانند «یأیها»، «بسم»، «عَدُوّی» یا «إنّک» یک کلمه حساب میشود) چنانکه در شمارش با نرمافزار Word (که حروف متصل به هم را یک کلمه حساب میکند)، تعداد کلمات آن (مطابق با رسم مصحف عثمانی) ۳۴۸ خواهد بود؛ بر این مبنا که کلمه «و» را (که حرف عطف است) نیز کلمه مستقل به حساب نیاوریم و به کلمه بعدی متصل کنیم (یعنی «وَعَدُوّکُم» در آیه اول هم یک کلمه حساب شود) .
در خصوص حروف هم بر اساس شمارش نرمافزار Wordبر اساس نحوه نگارش (رسم المصحف) مصحف عثمانی به عدد 1565 میرسیم که احتمال دارد این تفاوت با عدد مذکور توسط قدما ناشی از حساب نکردن حروف ناخوانا (مانند «ا» در «آمنوا») توسط قدما باشد.
@yekaye
☀️1) از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که سوره ممتحنة را بخواند مردان و زنان مومن شفیعان او در روز قیامت خواهند بود.
📚مجمع البيان، ج9، ص402
أبي بن كعب قال قال رسول الله ص: و مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُمْتَحِنَةِ كَانَ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ لَهُ شُفَعَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
▪️این حدیث به همین صورت در منابع اهل سنت با سند متصل آمده است؛ مثلا
📚الكشف و البيان عن تفسير القرآن (ثعلبی)، ج9، ص290 ؛
📚التفسير الوسيط (للواحدي)، ج4، ص281 ؛
📚الكشاف، ج4، ص521
☀️ب. مرحوم بحرانی از کتاب خواص القرآن این حدیث را با افزودهای نقل میکند که آن افزوده مستقلا در حدیث دیگری (حدیث۳) نیز آمده است. نقل ایشان از رسول الله ص چنین است:
کسی که این سوره را بخواند فرشتگان بر او صلوات فرستند و برایش استغفار کنند؛ و اگر در آن روز یا شبش بمیرد شهید محسوب میشود و مردان و زنان مومن شفیعان او در روز قیامت خواهند بود.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص351
و من «خواص القرآن»: و قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):
مَنْ قَرَأَها صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَة وَ اسْتَغْفَروا لَهُ، و إن مَاتَ فِی یَوْمِهِ أَوْ لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً، وَ کَانَ الْمُؤْمِنُونَ و المؤمنات شُفَعَاؤَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة.
@yekaye
☀️۲) الف. از امام سجاد ع روایت شده است:
کسی که سوره ممتحنة را در نمازهای واجب و مستحبیاش بخواند خداوند قلب او را برای ایمان امتحان کرده است و دیدگانش را برایش نورانی کند و هرگز فقر و دیوانگی بر بدن خودش و در فرزندانش اصابت نکند.
📚ثواب الأعمال، ص118؛
📚مجمع البيان، ج9، ص402؛
📚أعلام الدين، ص379
أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ عَاصِمٍ الْخَيَّاطِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُمْتَحِنَةِ فِي فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ نَوَّرَ لَهُ بَصَرَهُ وَ لَا يُصِيبُهُ فَقْرٌ أَبَداً وَ لَا جُنُونٌ فِي بَدَنِهِ وَ لَا فِي وُلْدِهِ.
☀️ب. در نقل حسن بن فضل طبرسی (فرزند صاحب مجمع البیان) اشاره شده که در روایتی این عبارت در پایان این حدیث اضافه شده است که:
و نزد مردم [انسان و شخصیتی] پسندیده [= مورد احترام] خواهد بود.
📚مكارم الأخلاق، ص365
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ الْمُمْتَحِنَةِ فِي فَرَائِضِهِ وَ نَوَافِلِهِ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ نَوَّرَ لَهُ بَصَرَهُ وَ لَا يُصِيبُهُ فَقْرٌ أَبَداً وَ لَا جُنُونٌ فِي بَدَنِهِ وَ لَا فِي وُلْدِهِ؛
وَ فِي رِوَايَةٍ: وَ يَكُونُ مَحْمُوداً عِنْدَ النَّاسِ.
@yekaye
☀️۳) االف. از پیامبر ص روایت شده است:
کسی که این سوره را بخواند فرشتگان بر او صلوات فرستند و برایش استغفار کنند؛ و اگر در آن روز یا شبش بمیرد شهید محسوب میشود و مردان و زنان مومن شفیعان او در روز قیامت خواهند بود. وکسی که آن را بنویسد و سه روز متوالی آن را بنوشد مرض طحال برای او نمیماند و در مدت زندگیاش ایمن شود از درد آن و بزرگ شدن آن و گرفتار باد شدن*.
✳️* پینوشت:
مقصود از «وَ تَعَلّقَ الرِّیَاحَ» دقیقا معلوم نشد که آیا نوعی نفخ است که در طحال رخ میدهد (که در حد جستجوهای حقیر تعبیری درباره نفخ طحال یافت نشد و مرض رایج طحال همان بزرگ شدن بیش از اندازه آن است) یا اشاره کلی به نفخی است که در شکم رخ میدهد (نفخ معده یا نفخ روده) و احتمال ضعیفتر این است که اشاره به در امان ماندن یکی از بلایای طبیعی (تندبادها و طوفانهای سهمگین) باشد.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص351
و من «خواص القرآن»: روي عن النبي (صلى الله عليه و آله) أنه قال:
مَنْ قَرَأَ هَذِهِ السَّورَة صَلَّتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَة وَ اسْتَغْفَرَتْ لَهُ، وَ إِذَا مَاتَ فِی یَوْمِهِ أَوْ لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً، وَ کَانَ الْمُؤْمِنُونَ شُفَعَاؤَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة. وَ مَنْ کَتَبَهَا وَ شَرِبَهَا ثَلَاثَة أَیَّامٍ مُتَوَالِیَة لَمْ یَبْقَ لَهُ طُحَالٌ وَ أَمِنَ مِنْ وَجَعِهِ وَ زِیَادَتِهِ وَ تَعَلّقَ الرِّیَاحَ مُدَّة حَیَاتِهِ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی
☀️ب. در همان تفسیر برهان این فراز آخر از امام صادق ع هم بدین صورت روایت شده است:
کسی که به بیماری طحال مبتلا شود و بر او سخت آید این سوره را بنویسد و سه روز متوالی آب آن را بنوشد که به اذن خداوند متعال بیماری طحال او مرتفع گردد.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج5، ص351
و قال الصادق (عليه السلام):
«من بلي بالطحال و عسر عليه، يكتبها و يشربها ثلاثة أيام متوالية، يزول عنه الطحال بإذن الله تعالى».
☀️ج. این خاصیت اخیر در برخی کتب اهل سنت برای این سوره ذکر شده است بدون اینکه به گوینده این سخن اشاره کنند؛ مثلا در الدر النظيم في خواص القرآن العظيم (نوشته ابومحمد عبدالله بن اسعد اليميني اليافعي الشافعي، ۷۶۸ – ۶۹۸ ق)، ص۱۰۲ ذیل مدخل «سورة الممتحنة» آمده است:
«مَنْ کَتَبَهَا وَ شَرِبَهَا ثَلَاثَة أَیَّامٍ مُتَوَالِیَة أزالت عنه مرض الطحال بإذن الله تعالى».
@yekaye
🔹غرض سوره و مروری بر محتوای کلی آن
▪️۱) علامه طباطبایی درباره کلیت این سوره صرفا اشاره میکند که اين سوره متذکر رابطه ولایی و مودت بین مومنان با دشمنان خدا از کفار میشود و بهشدت از آن نهى مىكند، و شروع و پایان این سوره با این مضمون است و در میانهاش هم متعرض احكامى در باره زنان مهاجر و بيعت زنان شده است (الميزان، ج19، ص226).
▪️۲) اگر سوره حجرات عمدتا ناظر به روابط درون جامعه اسلامی بود و سوره عبس ناظر به رابطه اولیه بین مسلمانان و مشرکان (که در مقام دعوت دیگران ظواهر را معیار قرار ندهند) و ناظر به زمانی بود که هنوز جامعه اسلامی شکل نگرفته بود، سوره ممتحنه درباره رابطه مسلمانان با غیرمسلمانان است وقتی که جامعه اسلامی شکل گرفته است.
ابتدا و انتهای سوره تاکید بر این است که مبادا رابطه دوستی و ولایی با کافران و دشمنان خدا برقرار کنید؛ و حضرت ابراهیم را به عنوان اسوه این تبری جستن از کافران، که حتی از پدر کافر خود تبری جست، معرفی میکند؛
البته در میانه سوره تذکر میدهد که مقصود از این نهی، نه هرگونه ارتباط و نیکی کردن، بلکه ارتباط ولایی است وگرنه ارتباط عادی برقرار کردن و در حق کافرانی که بنای جنگ و دشمنی با شما را ندارند به نیکی و قسط برخورد کردن اشکالی ندارد چرا که اساسا خداوند رابطه بر اساس قسط و عدل را دست دارد.
در آیات پایانی هم به طور خاص سراغ زنان میرود؛ و در جامعهای که زن را چندان انسان حساب نمیکنند حساب ویژهای برای ایمان آوردن آنان باز میکند:
اولا اشارهای دارد به زنانی که از کفار گریختهاند که آنان را امتحان کنید که آیا واقعا به خاطر ایمان آوردن از کافران گریختهاند یا مطلب دیگری در کار است و
ثانیا از پیامبر میخواهد همان گونه که اگر زنانی برای بیعت کردن و متعهد شدن برای عضویت در جامعه اسلامی آمدند بر چه اساسی با آنان بیعت کند.
@yekaye
۱۱۳۰) 📖 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سَبيلي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ
ترجمه
💢ای کسانی که ایمان آوردهاند! نگیرید دشمن من و دشمن خودتان را دوستانی، [که] به آنان ابراز دوستی کنید، در حالی که بهیقین کفر ورزیدند بدانچه از حق که به سوی شما آمده، پیامبر و شما را بیرون میکنند [به خاطر این] که به خداوند، [که] پروردگارتان [است]، ایمان میآورید، اگر که برای جهاد در راه من و طلب رضایتم بیرون آمدهاید، پنهانی بدانان ابراز دوستی میکنید [= با آنان سر و سرّ دوستانه داريد]، در حالی که من بدانچه مخفی کردید و آنچه آشکارا انجام میدادید داناترم [یا: آگاه بودم] و هرکس از شما که این کار را بکند پس قطعا که از راه راست گمراه شده است.
سوره ممتحنة (۶۰) آیه ۱
۱۴۰۳/۵/۱
۱۶ محرم ۱۴۴۶
@yekaye
#ممتحنه_1
یک آیه در روز
🔹آمَنُوا / تُؤْمِنُوا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «أمن» را امثال راغب و مرحوم مصطفوی در اصل در معنای طمانینه نفس و امنیت و سکون و زوال ترس دانستهاند. اما ابن فارس اصل این را در دو معنا دانسته: یکی همین امانت، نقطه مقابل خیانت، که به نوعی سکون قلب برمیگردد؛ و دیگری تصدیق کردن؛ و البته تذکر داده که خود این دو معنا بسیار به هم نزدیکاند؛ و شاهد بارز بر معنای «تصدیق» را آیه «وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقین» (یوسف/۱۷) دانسته است؛ ولی امثال راغب هم با اینکه اذعان داشتهاند که در این آیه، ایمان به معنای تصدیق است؛ اما چنین توجیه کردهاند که اساساً ایمان تصدیقی است که نوعی امنیتبخشی را با خود همراه دارد و به همین جهت است که در اینجا از تعبیر «مؤمن» استفاده شده است.
▪️به نظر میرسد همان طور که امانت، نقطه مقابل خیانت است؛ «أمن» هم نقطه مقابل «خوف» است: «وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْف» (نساء/۸۳).
▪️از پرکاربردین استعمالات ماده «أمن» کاربرد آن در باب إفعال است:
درباره فعل «آمَنَ» و مصدر آن (ایمان) برخی توضیح دادهاند که این فعل هم میتواند لازم باشد که در این صورت «آمَنَ» (= ایمان آورد) به معنای «ایمن شد» به کار رفته است؛ و هم میتواند متعدی باشد و «آمنتُهُ» به معنای «او را در امن قرار دادم» خواهد بود. به تعبیر دیگر، «إیمان» خود یا دیگری را در امن و سکون قرار دادن است و «ایمان به خدا» یعنی «حصول اطمینان و سکون به خداوند متعال».
البته در کاربردهای قرآنی گاه این فعل به کسانی که به شریعت پیامبر اکرم ص ایمان آوردهاند اطلاق شده است «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصاری وَ الصَّابِئین» (بقره/۶۲) « إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِی وَ الَّذینَ آمَنُوا» (آل عمران/۶۸) و ... ؛ و نهتنها غالبا در عرصه اعتقادات و باورهای شخص و در عرض عمل مطرح شده» (چنانکه ترکیب «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» ۵۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است) بلکه برخی بر این باورند که گاه برای اشاره به خود «عمل صالح» هم به کار رفته است؛ چنانکه معتقدند در آیه «وَ ما كانَ اللَّهُ لِیضیعَ إیمانَكُمْ» ایمان به معنای نماز بوده است.
▪️بر این اساس، کلمه پرکاربرد «مؤمن» (در مقابل «کافر») به معنای «کسی که در امنیت قرار گرفته است» میباشد؛ هرچند از باب ذم در مورد برخی از کافران هم به کار رفته است از این باب که گویی آنان با چیزی میخواهند به امن و اطمینان برسند که اقتضایش عدم امنیت و اطمینان است: «أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ أُوتُوا نَصِیباً مِنَ الْكِتابِ یؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ» (نساء/۵۱) چنانکه تعبیر «شرح صدر» را هم با همین ملاحظه برای کافران به کار برده است «مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً فَعَلَیهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» (نحل/۱۰۶).
🔖جلسه ۸۴۸ http://yekaye.ir/ale-imran-3-177/
📖اختلاف قرائت
🔹تُؤْمِنُوا / تُومِنُوا
▪️در اغلب قراءات همزه «تُؤْمِنُوا» ادا میشود؛
▪️اما در برخی قراءات سبع، یعنی در روایتی از قرائت مدینه (ورش از نافع) و روایتی از قرائت اهل بصره (ابوعمرو) و برخی قراءات عشر (ابوجعفر) و قراءات غیرمشهور (ازرق و اصبهانی) همزه به واو تبدیل میشود و به صورت «تُومِنُوا» قرائت میشود.
📚معجم القراءات ج ۹، ص۴۱۵
@yekaye
🔹كفَرُوا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کفر» دلالت بر پوشاندن و مخفی کردن میکند؛ به کشاورز «کافر» گفته میشود چون دانه را در دل خاک مخفی میکند و «کفاره» هم کفاره است چون گناه را میپوشاند و «تکفیر» هم به معنای اقدامی است که چنان روی گناه را میپوشاند که گویی انسان گناهی انجام نداده (در مقابل حبط که در مورد نابود شدن کارهای خوب است) [البته در زبان فارسی، حکم کردن به کفر شخص دیگری را «تکفیر» میگوییم که در زبان عربی تعبیر «إکفار» بدین معناست]. و کفر، هم در نقظه مقابل ایمان به کار میرود زیرا «حق را میپوشاند» و هم در نقطه مقابل «شکر» و به معنای «ناسپاسی» به کار میرود زیرا نعمت را میپوشاند.
▪️در خصوص این مطلب اخیر، راغب اصفهانی توضیح داده که در مورد ناسپاسی نعمت، غالبا تعبیر «کفران» به کار میرود، و در مورد انکار خدا و نبوت و شریعت (بیدینی) غالبا تعبیر «کُفر» (که فاعل آن، «کافر» است) به کار میرود و «کُفُور» در هر دو با هم به کار میرود.
▪️بر اساس توضیحات ایشان اگر بخواهیم با توجه به این دو معنای ناسپاسی (کفران نعمت) و بیدینی، مشتقات این ماده را دسته بندی کنیم باید بگوییم:
الف. «کفران» غالبا برای ناسپاسی نعمت به کار میرود، و کسی که زیاد کفران نعمت میکند، «کَفور» است و«کَفّار» بلیغتر از «کَفور» است، و غالبا برای جمع بستن کسی که کفران نعمت میکند از تعبیر «کَفَرَة» استفاده میشود.
ب. «کُفر» غالبا برای بیدینی به کار میرود، و کسی که منکر خدا یا نبوت یا شریعت است «کافر» است که جمع آن «کُفّار» است.
و توجه شود که اینها معانی پراستعمال است وگرنه چنانکه اشاره شد برای «زارع» و کشاورز هم تعبیر «کافر» به کار میرود و لذا «کُفّار» که جمع «کافر» است در آیه ۲۰ سوره حدید، میتواند به معنای «زُرّاع» (کشاورزان) باشد و میتواند به همان معنای مخالفان اسلام باشد.
▪️لازم به ذکر است که اگرچه در فرهنگ دینی غالبا کلمه «کافر» فقط به معنای منکر خدا و نبوت و شریعت به کار میرود اما در ادبیات قرآنی در مورد منکر ولایت و امامت الهی هم این تعبیر به کار میرود چنانکه کسانی که به جای ولایت الله، ولایت طاغوت را پذیرفته باشند کارشان «کفر» معرفی شده (بقره/۲۵۶) و حتی منافق هم (که ظاهرا مسلمان است و خدا و نبوت و شریعت را قبول دارد) کافر خوانده شده است (نساء/۱۳۷-۱۳۸؛ منافقون/۱-۳).
▪️همچنین در حدیثی آمده است که کفر در قرآن به پنج معنا به کار رفته: کفر حجود (انکار)» (که دو قسم میشد: انکار از روی ظن و گمان، ویا کاملا آگاهانه در برابر حقیقت ایستادن)، ترک آنچه خدا دستور داده، کفر برائت و کفر نعمت.
🔖جلسه ۲۰۵ http://yekaye.ir/al-furqan-025-50/
▪️همچنین بیان شد که که کلمه «کافر» هم به صورت جمع سالم جمع بسته میشود (کافرون و کافرات) و هم به صورت جمع مکسر، که در حالت جمع مکسر به سه صورت «كُفَّار» و «كَفَرَة» و «كِفار» و در خصوص زنان کافر به صورت «كَوافِر» میآید: «وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ» (ممتحنه/۱۰).
🔖جلسه ۱۱۲۸ https://yekaye.ir/ababsa-80-42/
🔹وَ قَدْ كَفَرُوا ...
جمله «قد کفروا ...» حال است که میتواند حال باشد برای «عدو» یا برای ضمیر «هم» در «تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ» (مجمع البيان، ج9، ص404 ).
@yekaye
🔹عدُوِّي / عَدُوَّكُمْ
▪️در خصوص ماده «عدو» ، صرف نظر از حسن جبل که اصرار وی بر اینکه معنای کلمه را از دل معانیای که برای تک تک حروف آن باور دارد استخراج کند وی را به تکلف فراوانی در خصوص این ماده انداخته است ، تقریبا عموم اهل لغت اتفاق نظر دارند که این ماده در اصل دلالت دارد بر یک نحوه تجاوز از حد؛ مثلا
▫️خلیل میگوید فعل «عَدَا يَعْدُو عَدْواً و عُدُوّاً» به معنای تعدی در امر است یعنی تجاوز از حدی که باید بدان حد بسنده شود، و حتی تعبیر «ما عدا» یا «عدا» را هم که برای استثنا کردن میآید (مانند: «ما رأيت أحدا ما عَدَا زيدا» یا «ما رأيت أحدا عَدَا زيد») بدین معنا میداند که این مستثنی منه از آن امر مورد استثناء تجاوز و عبور کرده است (كتاب العين، ج2، ص213 )؛ یا
▫️ابن فارس نیر تاکید میکند همه کاربردهای این ماده به همین معنای تجاوز و گذر کردن از حد خود و پیشی گرفتن در جایی که سزاوار است بدانجا بسنده شود دلالت دارد (معجم المقاييس اللغة، ج۴، ص۲۴۹ ).
▫️راغب توضیح میدهد که «عَدْو» تجاوز و نقطه مقابل التیام یافتن است، که گاهی در دل است که همان عداوت و دشمنی میشود، و گاهی در راه رفتن است که «عَدْو» (دویدن) میباشد و و گاهی به خاطر اجزای آن محل است چنانکه به مکانی که پستی و بلندی داشته باشد و اجزایش متلائم نباشند ذوعداء گفته میشود (مفردات ألفاظ القرآن، ص553 ) و
▫️مرحوم مصطفوی هم اصل معنای این ماده را تجاوز به حقوق دیگران میداند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج8، ص75 ).
▫️عسگری نیز با اینکه با توجه به کاربرد این ماده به صورت «عُدوَة» در خصوص لبه و حاشیه یک سرزمین (إِذْ أَنْتُمْ بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيا وَ هُمْ بِالْعُدْوَةِ الْقُصْوى؛ أنفال/۴۲)، یک نحوه میل و انحراف یا دور شدن از جای اصلی را در این ماده پررنگ میکند اما این را هم به همان معنای تجاوز مرتبط میکند و توضیح میدهد گویی کسی که تجاوز میکند گویی از حد وسط خویش دور میشود (الفروق في اللغة، ص۱۲۴ ) گویی کسی که تعدی میکند، به سمت لبه حق خود میرود و از آن گذر میکند. لازم به ذکر است که کلمه «العُدْوَة» در آیه ۴۲ سوره انفال به صورت «العِدْوَة» (با ع مکسور) نیز قرائت شده است (كتاب العين، ج2، ص21۶) ؛
▫️هرچند مرحوم مصطفوی این کلمه «عدوة» را هم به همان معنای دشمنی و تعدی برمیگرداند و بر این باور است که این کلمه بر وزن «فُعلَة» به معنای «ما یفعل به» است و در این آیه هم مراد از آن نقطهای است که تعدی و عداوت و حمله علیه دشمن از آن نقطه آغاز میشود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج8، ص79 ).
▪️فعل ثلاثی مجرد این ماده به صورت «عَدَا يَعْدُو» میباشد: «وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُريدُ زينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا» (کهف/۲۸) یا «قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ» (نساء/۱۵۴) یا «الْقَرْيَةِ الَّتي كانَتْ حاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْت» (اعراف/۱۶۳)، و مصدر ثلاثی مجرد رایج آن به دو صورت «عَدْواً» (فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ، انعام/108؛ وَ جاوَزْنا بِبَني إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَ جُنُودُهُ بَغْياً وَ عَدْواً، یونس/۹۰) و «عُدُوّاً» میباشد، که این دومی در قرائتی از همین آیه ۱۰۸ سوره انعام به کار رفته است به صورت: «فَيَسُبُّوا اللَّهَ عُدُوّاً بِغَيْرِ عِلْمٍ» (كتاب العين، ج2، ص213 ).
و البته دیگران تذکر دادهاند که «عدوان» [فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمينَ، بقره/193؛ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَيَّ، قصص/۲۸] و «عَداء» (تهذيب اللغة، ج3، ص69 ؛ المحيط في اللغة، ج2، ص122 ) و «عَداوة» (لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا؛ مائده/۸۲) (شمس العلوم، ج7، ص4411 ) نیز مصدرهای دیگر برای فعل ثلاثی مجرد این ماده است.
▪️این ماده هم در مورد امور قلبی و درونی - مانند «عداوت» به معنای دشمنی: «بَدا بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاء» (ممتحنه/۴) و هم در مورد امور ظاهری و مادی (مانند «عَدْو» به معنای تندتر از معمول راه رفتن، دویدن) به کار میرود (مفردات ألفاظ القرآن، ص۵۵۴). به این ترتیب «عادی» هم کسی است که ظالمانه از حق خودش تجاوز میکند: «فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ» (بقره/۱۷۳؛ انعام/۱۴۵) یا «فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ» (معارج/۳۱) (معجم المقاييس اللغة، ج۴، ص۲۴۹ )؛ و هم در مورد اسبانی که با سرعت میدوند: «وَ الْعادِياتِ ضَبْحاً» (عادیات/1) به کار میرود.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇