eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
759) 🌺 إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْ
. 6⃣«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ» 📜حکایت📜 عیسی بن مستفاد می‌گوید امام کاظم ع فرمود که خدمت [پدرم] امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: آيا چنين نبود كه حضرت امير المؤمنين عليه السلام، نويسنده وصيّت بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله، بر آن حضرت املاء مىفرمود، و جبرئيل و فرشتگان مقرّب عليهم السلام، گواه بودند؟! امام صادق عليه السلام مدّتى طولانى سر به زير افكند، بعد از آن، فرمود: اى ابوالحسن، آنچه گفتى، واقع شد، وليكن در هنگامى كه آن امر [= رحلت از دنیا] بر رسول خدا صلى الله عليه و آله نازل شد، آن وصيّت از نزد خدا فرود آمد، در حالتى كه نوشته بود محكم، و جبرئيل آن را فرود آورد، و با امينان خداى تبارك و تعالى از فرشتگان. پس جبرئيل عليه السلام عرض كرد كه: يا محمد! بفرما كه هر كه را نزد تو است، بيرون كنند، مگر وصىّ تو تا آن را از ما بگيرد، و تو ما را شاهد بگيرى به اينكه آن نامه را به او دادى و او ضامن شد كه عمل كند به آنچه در آن است و مقصود جبرئيل عليه السلام از وصىّ، على عليه السلام بود. پس پيغمبر صلى الله عليه و آله امر فرمود كه: هر كه را كه در آن اطاق بود، بيرون كردند، غير از على عليه السلام؛ و فاطمه عليها السلام در ميانه پرده و در بود. پس جبرئيل عليه السلام عرض نمود كه: محمد! پروردگارت تو را سلام مىرساند و مىفرمايد كه: اين نوشته آن چيزى است كه پيش از اين با تو عهد كرده بودم و خبر داده بودم، و بر تو شرط كرده بودم و خودم به اين نوشته بر تو شهادت دادم، و فرشتگان خود را در باب آن بر تو شاهد گرفتم، و من يا محمد، كافيم كه شاهد باشم. حضرت فرمود كه: پس بند بند پيغمبر صلى الله عليه و آله به لرزه در آمد و فرمود كه: اى جبرئيل، پروردگار من است كه سلام است و سلام از اوست، و سلام به او بر مىگردد. راست فرموده پروردگار من عزّوجلّ، و در حق من نیکی کرد، آن نوشته را بياور. پس جبرئيل آن را تسليم آن حضرت نمود، و او را از جانب خدا امر فرمود كه: به حضرت امير المؤمنين عليه السلام تسليم نمايد. آنگاه فرمود كه: اين را بخوان. پس [امير المؤمنين] آن را حرف به حرف خواند. پس حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه: يا على، اين عهد پروردگار من تبارك و تعالى است كه با من كرده بود، و شرطى است كه بر من گرفته، و امانت اوست؛ و من تبليغ رسالت كردم و خيرخواهى نمودم، و اداى امانت كردم. پس على عليه السلام عرض كرد كه: پدر و مادرم فداى تو باد، من شهادت مىدهم به تبليغ و خيرخواهى و تصديق تو؛ و برای تو شهادت مىدهد گوش و چشم و گوشت و خون من. جبرئيل عرض كرد كه: و من از براى شما از جمله گواهانم. بعد از آن رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: يا على، وصيّت مرا گرفتى و شناختى آن را و ضامن شدى براى خدا و براى من كه وفا كنى به آنچه در آن است؟! على عليه السلام عرض كرد: آرى، پدر و مادرم فداى تو باد، بر من است ضمان آن و بر خداست كه مرا يارى كند و توفيق دهد، كه آنها را به جا آورم. پس رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: يا على، من می خواهم بر تو شاهد بگيرم تا در روز قيامت براى من شهادت دهند كه من آن را به تو تسليم كردم، و از تو پيمان گرفتم. على عليه السلام عرض كرد: آرى، شاهد بگير. پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه: جبرئيل و ميكائيل اكنون ميان من و تو حاضرند، و فرشتگان مقرّب همراه ايشانند، تا ايشان را بر تو شاهد بگيرم. على عليه السلام عرض كرد: آرى، بايد كه ايشان شاهد باشند و من نيز ايشان را شاهد مىگيرم، پدر و مادرم فداى تو باد. @yekaye 👇ادامه حکایت 👇
ادامه حکایت پس رسول خدا صلى الله عليه و آله ايشان را شاهد گرفت ؛ و در آنچه پيغمبر به امر جبرئيل در آنچه خداى عزّوجلّ او را امر فرموده بود، بر على شرط نمود اين بود كه به آن حضرت فرمود كه: يا على، وفا مىكنى به آنچه در اين وصيّت نامه نوشته شده است از: دوستى هر كه خدا و رسول او را دوست دارد، و بيزارى و دشمنى با هر كه خدا و رسول او را دشمن دارد، و تبرّى نمودن از ايشان، [و نیز] بر صبرى كه از تو ناشى شود، بر فرو خوردن خشم، و بر رفتن حقّت، و غصب كردن خمست، و دريدن پرده حرمتت (كه آن را رعايت نكنند). عرض كرد: آرى، يا رسول اللَّه، قبول كردم. پس حضرت امير المؤمنين عليه السلام فرمود كه: سوگند ياد مىكنم به آن كسى كه دانه را شكافته و گياه را بيرون آورده و بندگان را آفريده، كه هر آينه شنيدم كه جبرئيل عليه السلام به حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله مىگفت كه: يا محمد، به على خبر بده كه حرمت او هتک خواهد شد و حرمت او حرمت خدا و حرمت رسول خدا صلى الله عليه و آله است و او را مطلّع كن بر اينكه ريشش به خون تازه كه از سرش مىآيد، رنگ خواهد شد. [امير المؤمنين عليه السلام فرمود ] هنگامى كه اين سخن را از امين خدا جبرئيل عليه السلام فهميدم، فریادی زدم، بر رو در افتادم و گفتم: آرى، قبول كردم و راضى شدم، و هر چند كه هتك حرمت من شود و سنّتهاى پيغمبر معطّل گردد، و كتاب خدا دريده شود، و كعبه خراب شود، و ريشم به خون تازه كه از سرم آيد، رنگ شود. و صبر خواهم كرد، و با خدا حساب خواهم نمود تا بر تو وارد شوم. بعد از آن، رسول خدا صلى الله عليه و آله حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام را طلبيد، و بر ايشان اعلام فرمود مثل آنچه را كه به امير المؤمنين اعلام فرموده بود، و ايشان، مثل آنچه آن حضرت عرض كرده بود، عرض كردند. پس وصيّت نامه مهر شده به مهرهايى از طلا كه آتش به آن نرسيده بود، تسليم امير المؤمنين عليه السلام شد». عيسى مىگويد كه: به خدمت حضرت امام کاظم عليه السلام عرض كردم كه: پدر و مادرم فداى تو باد، آيا نمی‌فرمايى كه در آن وصيّت نامه چه بود؟ حضرت فرمود كه: سنّتهاى خدا و سنّتهاى رسول او. عرض كردم كه: آيا در وصيّت نامه بود كه بر امير المؤمنين عليه السلام به ظلم چیره خواهند شد، و با آن حضرت عليه السلام مخالفت خواهند كرد؟ حضرت فرمود: آرى، به خدا سوگند كه شیء به شیء و حرف به حرف؛ آیا سخن خداى عزّوجلّ را نشنيدهاى كه مىفرمايد: « همانا ما آنیم که مردگان را زنده می‌کنیم و آنچه از پیش فرستادند و آثارشان [= نتایج و ثمرات کارهای‌شان] را می‌نگاریم و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کرده‌ایم» (یس/12) و حضرت فرمود: «به خدا سوگند، كه رسول خدا صلى الله عليه و آله به امير المؤمنين عليه السلام و فاطمه عليها السلام فرمود آيا آنچه را كه نزد شما ارائه کردم فهمیدید و قبول کردید؟ عرض كردند: بلى، فهميديم و قبول نموديم و صبر می‌کنیم بر آنچه ما را اندوهناك گرداند و به خشم آورد. 📚الكافي، ج1، ص281-283 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹 میلاد پربرکت امام حسن مجتبی ع مبارک باد 🌹🌹🌹 با توجه به اینکه مطالب مربوط به آیه دیروز زیاد بود، چنانکه وعده دادیم، بخشی از آنها امروز مطرح خواهد شد؛ از این رو، امروز وارد آیه جدیدی نخواهیم شد. 🔺ضمنا به مناسبت این فرخنده میلاد و نیم‌نگاهی به مسائل سیاسی روز، یادداشتی نوشته‌ام با عنوان ع و که می‌توانید در لینک زیر آن را مطالعه فرمایید: https://eitaa.com/souzanchi/130 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️«أُمِّيّ» هم به کسی گویند که خواندن و نوشتن نمی‌داند (وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَ،؛ بقرة/78؛ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ، جمعه/2)؛ هر چند برخی گفته‌اند از این جهت که منسوب است به امتی که آنان اهل نوشتن نبوده‌اند؛ و برخی هم گفته‌اند که اساساً معنای «أمی» (بویژه در آیه الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّیّ ...، اعراف/157؛ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ، اعراف/158) یعنی کسی که در أم‌القری زندگی می‌کند و منسوب به این کلمه است. 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص87) ▪️«إمام» (جمع آن: أَئِمَّة) به کسی گویند که او را در پیش روی خود قرار می‌دهند و به او اقتدا می‌کنند 📚(كتاب العين، ج8، ص427؛ معجم المقاييس اللغة، ج1، ص29) خواه انسان باشد یا کتاب؛ امام حق باشد یا امام باطل (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً؛ فرقان/74؛ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ، قصص/41) 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص87) ▫️البته کلمه «إمام» در برخی از آیات محل بحث‌های شدید قرار گرفته است، مانند «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» (إسراء/71) که برخی این را همان امام مورد اقتدا دانسته و برخی گفته‌اند منظور نامه عمل است 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص87) ▫️یا آیه «فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبينٍ» (حجر/79) را که «إمام» را به معنای «طریق: راه» دانسته‌اند ()‌ویا آیه «كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ» که در قسمت تدبر درباره‌اش بحث خواهد شد. ماده «أمم» و مشتقات آن جمعا 119 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹إمامٍ ▪️در ماده «امم» هم معنای «اصل» و «مرجع» نهفته است و هم معنای «قصد کردن»: ▫️برخی اصل را معنای اصل و مرجع قرار داده و بر این باورند که در زبان عربی هر چیزی که سایر اموری که در پی آن می‌آید بدان ضمیمه شود «اُمّ» [در فارسی: مام، مادر] خوانده می‌شود (فَرَجَعْناكَ إِلى أُمِّكَ، طه/40؛ فَأُمُّهُ هاوِيَةٌ، قارعه/9)، چنانکه به مکه و هر شهری که شهرهای دیگر حول آن شکل گرفته باشند «أمّ القرى» (انعام/92؛ شوری/7) گفته می‌شود و هم به لوح محفوظ که منشأ نزول قرآن است و همه آیات قرآن از آنجا سرچشمه می‌گیرد «أُمُّ الْكِتاب» (يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب؛ رعد/39) گفته می‌شود و هم به آیات محکم که متشابهات بدان برمی‌گردد (َ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتاب؛ آل‌عمران/7) 📚(كتاب العين، ج8، ص426) ▫️اما برخی «قصد کردن به نحوی خاص» را محور اصلی این ماده قلمداد کرده‌اند چنانکه فعل «أمَّ» به معنای «قصد کردن» می‌باشد (وَ لَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرام؛ مائده/2) و بر این باورند که «اُمّ» نیز بدین جهت به معنای اصل و مرجع به کار می‌رود که مورد قصد و توجه (= مقصود) واقع می‌شود 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص135)؛ ▪️ «أمام» هم که به معنای پیش رو و جلو می‌باشد (بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ؛ قیامة/5) از این جهت است که سمت جلو سمتی است که همواره مورد توجه شخص می‌باشد 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص137). ▪️کلمه «أُمَّةً» در معنای «دین» به کار رفته است (إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ؛ زخرف/22)، چنانکه وقتی در مورد کسی می‌گویند «لا أمَّة له» یعنی «لا دينَ له»؛ و حتی در مورد آیه «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَة» (انبیاء/89) گفته‌اند یعنی این دین واحدی است و در این معنا هر کسی که بر دینی باشد مخالف با سایر ادیان او بر امتی است، چنانکه در مورد حضرت ابراهیم ع آمده است: «إِنَّ إِبْراهيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنيفا» (نحل/120) و نیز گفته شده که چون او امامی بود که بدو هدایت می‌شد و سبب اجتماع بود «أمت» نامیده شده است هر قومی که به چیزی منسوب شوند و نیز هر نسلی از مردمان یک «أمت» شمرده می‌شوند «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ» 📚(كتاب العين، ج8، ص427؛ معجم المقاييس اللغة، ج1، ص27) ▫️بر این اساس برخی چنین جمع‌بندی کرده‌اند که «أمّت» (جمع آن «اُمَم») به جماعتی می‌گویند که امر واحدی آنها را در کنار هم جمع کرده باشد، خواه آن امر واحد دین باشد یا زمان یا مکان، و خواه آن امر جامع آنها را اختیاراً کنار هم گرده آورده باشد [مثلا: َ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُون، قصص/23؛ وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ؛ آل‌عمران/104؛ َ قَطَّعْناهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْباطاً أُمَما، اعراف/160؛ وَ قَطَّعْناهُمْ فِي الْأَرْضِ أُمَماً مِنْهُمُ الصَّالِحُونَ وَ مِنْهُمْ دُونَ ذلِک، اعراف/168] یا تسخیراً (وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطيرُ بِجَناحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُم؛ انعام/38) 📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص86) ▫️تعبیر «أُمَّةً واحِدَةً» 9 بار در قرآن کریم به کار رفته است: 🔹هم در مورد جماعتی که همه با جهت‌گیری الهی باشند به کار رفته (مانند إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُم ...؛ انبیاء/92 و مومنون/52) 🔹هم در مورد جماعتی که همگان از خدا رویگردان شده باشند (وَ لَوْ لا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً لَجَعَلْنا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمنِ ...؛ زخرف/۳۳) 🔹هم در مورد وضعیت بشر ابتدایی قبل از اینکه اختلافات میان آنها بروز کند (كانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّه ...، بقره/۲۱۳؛ وَ ما كانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً واحِدَةً فَاخْتَلَفُوا، یونس/۱۹)؛ 🔹و در آیات متعددی تاکید شده که خداوند اگر می خواست می‌توانست همه را «امت واحده»ای قرار دهد (وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً واحِدَة، مائده/۴۸ و نحل/۹۳؛ وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفين، هود/118؛ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً واحِدَةً، شوری/8) ▫️اما «اُمّت» ‌به معنای «حین» و «زمان» هم به کار رفته است (وَ ادَّكَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ، یوسف/45؛ وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ، هود/8) که مثال اول را این طور توجیه کرده‌اند که منظور بعد از انقضای اهل یک عصر و یک امت بوده است 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص86) @yekaye 👇ادامه توضیح ماده «امم»👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️5) از امام باقر ع روایت شده است: هنگامی که این آیه بر رسول الله ص نازل شد که «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کرده‌ایم» (یس/12) آن دو مرد از جایشان برخاستند و گفتند: یا رسول الله! آن تورات است؟ فرمود: خیر. گفتند: آیا انجیل است؟ فرمود: خیر. گفتند: آیا قرآن است؟ فرمود: خیر. در آن هنگام امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب ع وارد شد و رسول الله فرمودند: این آن است، همانا این است امامی که خداوند تبارک و تعالی علم هر چیزی را در آن احصاء کرده است. 📚الأمالي( للصدوق)، ص170؛ معاني الأخبار، ص95 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ [بْنِ الصَّقْرِ] الصَّائِغُ الْعَدْلُ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ سَلَّامٍ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ الْوَاحِدِ قَالَ حَدَّثَنَا حَرْبُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْبَاقِرِ ع قَالَ: لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» قَامَ رَجُلَانِ مِنْ مَجْلِسِهِمَا فَقَالا يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ التَّوْرَاةُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْإِنْجِيلُ قَالَ لَا قَالا فَهُوَ الْقُرْآنُ قَالَ لَا قَالَ فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص هُوَ هَذَا إِنَّهُ الْإِمَامُ الَّذِي أَحْصَى اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِيهِ عِلْمَ كُلِّ شَيْءٍ. @yekaye
☀️6) عماره بن زید واقدی روایت کرده است که در سالی از سالها هشام بن عبدالملک [خلیفه اموی] به حج رفته بود که همان سال امام باقر ع و غرزند ایشان امام صادق ع هم به حج رفته بودند. وی از قول امام صادق ع گفتگویی که بین هشام و امام باقر ع رخ داده بود روایت کرده که فرازهای پایانی آن بدین قرار است: هشام گفت: همانا علی ع کسی بود که ادعای علم غیب می‌کرد در حالی که خداوند احدی را بر غیب خود مطلع نکرده است؛ پس از کجا چنین ادعایی می‌کرد؟ پدرم فرمود: همانا خداوند – جل ذکره – بر پیامبرش کتابی فروفرستاد که در آن هرچیزی که بوده و تا روز قیامت خواهد بود را بیان کرده است چنانکه فرموده است «و این کتاب را بر تو نازل کردیم که در آن بیان همه چیز است و هدایت و رحمت و بشارتی است برای مسلمانان» (نحل/89) و فرموده است «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کرده‌ایم» (یس/12) و فرموده است «ما هیچ چیزی را در این کتاب فروگذار نکرده‌ایم» (انعام/38) و فرموده است «هیچ امر غایبی در آسمان و زمین نیست مگر اینکه در کتاب مبین است» (نمل/75) و به پیامبرش وحی فرمود که در غیب خود و در سر خویش و در علم مکنون و نهان خویش چیزی باقی نگذارد مگر اینکه آن را با علی ع نجوا کند، پس به او دستور داد که پس از وی قرآن را گرد آورد و غسل و کفن و حنوط دادن پیکر ایشان را خود وی و نه دیگران عهده‌دار شود و به اصحابش فرمود:‌بر اصحاب و خانواده‌ام حرام است که بر بدن برهنه من بنگرند مگر علی ع که او از من است و من از اویم؛ برای اوست آنچه برای من است و علیه اوست هرچه علیه من است؛ و اوست که دِین مرا ادا می‌کند و وعده‌هایم را محقق می‌سازد. پس به اصحابش فرمود: علی بن ابی‌طالب بر تاویل قرآن می‌جنگد همان گونه که من بر تنزیل [معنای صریح] آن می‌جنگیدم. و نزد هیچکس تاویل قرآن به تمام و کمالش نبود مگر نزد علی ع؛ و بدین جهت است که رسول الله ص به اصحابش فرمود «أقضای شما علی ع است» یعنی اوست که بین شما قضاوت می‌کند؛ و عمر بن خطاب [بارها] گفت «اگر علی ع نبود عمر هلاک شده بود» آیا عمر بدین مطلب شهادت می‌دهد و غیر او انکارش کنند؟! پس هشام مدتی سر به زیر انداخت و سپس سر بلند کرد و اکنون بگو چه حاجتی داری؟! ... 📚دلائل الإمامة، ص236؛ نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة عليهم السلام، ص279-280 وَ رَوَى الْحَسَنُ بْنُ مُعَاذٍ الرَّضَوِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا لُوطُ بْنُ يَحْيَى الْأَزْدِيُّ، عَنْ عُمَارَةَ بْنِ زَيْدٍ الْوَاقِدِيِّ، قَالَ: حَجَّ هِشَامُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ مَرْوَانَ سَنَةً مِنَ السِّنِينَ، وَ كَانَ قَدْ حَجَّ فِي تِلْكَ السَّنَةِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْبَاقِرُ وَ ابْنُهُ جَعْفَرٌ (عَلَيْهِمْ السَّلَامُ)، فَقَالَ جَعْفَرٌ فِي بَعْضِ كَلَامِهِ ... فَقَالَ لَهُ هِشَامٌ: إِنَّ عَلِيّاً كَانَ يَدَّعِي عِلْمَ الْغَيْبِ، وَ اللَّهُ لَمْ يُطْلِعْ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً فَمِنْ أَيْنَ ادَّعَى ذَلِكَ؟ فَقَالَ أَبِي: إِنَّ اللَّهَ (جَلَّ ذِكْرُهُ) أَنْزَلَ عَلَى نَبِيِّهِ كِتَاباً بَيَّنَ فِيهِ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فِي قَوْلِهِ: وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمِينَ . (نحل/89) وَ فِي قَوْلِهِ: كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ . (یس/12) وَ فِي قَوْلِهِ: ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ .(انعام/38) وَ فِي قَوْلِهِ: وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ . (نمل/75) وَ أَوْحَى اللَّهُ (تَعَالَى) إِلَى نَبِيِّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَنْ لَا يُبْقِيَ فِي غَيْبِهِ وَ سِرِّهِ وَ مَكْنُونِ عِلْمِهِ شَيْئاً إِلَّا يُنَاجِي بِهِ عَلِيّاً، فَأَمَرَهُ أَنْ يُؤَلِّفَ الْقُرْآنَ مِنْ بَعْدِهِ، وَ يَتَوَلَّى غُسْلَهُ وَ تَكْفِينَهُ وَ تَحْنِيطَهُ مِنْ دُونِ قَوْمِهِ، وَ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: حَرَامٌ عَلَى أَصْحَابِي وَ أَهْلِي أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى عَوْرَتِي غَيْرَ أَخِي عَلِيٍّ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ، لَهُ مَا لِي وَ عَلَيْهِ مَا عَلَيَّ، وَ هُوَ قَاضِي دَيْنِي وَ مُنْجِزٌ مَوْعِدِي. ثُمَّ قَالَ لِأَصْحَابِهِ: عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ يُقَاتِلُ عَلَى تَأْوِيلِ الْقُرْآنِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى تَنْزِيلِهِ. وَ لَمْ يَكُنْ عِنْدَ أَحَدٍ تَأْوِيلُ الْقُرْآنِ بِكَمَالِهِ وَ تَمَامِهِ إِلَّا عِنْدَ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، وَ لِذَلِكَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِأَصْحَابِهِ: أَقْضَاكُمْ عَلِيٌّ، أَيْ هُوَ قَاضِيكُمْ. وَ قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ. أَ فَيَشْهَدُ لَهُ عُمَرُ وَ يَجْحَدُ غَيْرُهُ؟! فَأَطْرَقَ هِشَامٌ طَوِيلًا ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ فَقَالَ: سَلْ حَاجَتَكَ. @yekaye
☀️7) رسول الله ص در فرازی از خطبه‌ای که روز غدیر خواندن فرمودند: ای مردم! هیچ علمی نیست مگر اینکه خداوند آن را در من احصاء فرمو و هر علمی که به من تعلیم دارد آن را به علی ع و فرزندان تقواپیشه پس از او آموختم و او همان امام مبینی است که خداوند در سوره یاسین ذکر کرد که «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کرده‌ایم» (یس/12) پس ای مردم! از او به بیراهه نروید و از او گریزان نباشید و از ولایت او سرپیچی نکنید که همانا او به حق هدایت می‌کند و به حق عمل می‌کند و باطل را نابود میگرداند و از آن نهی می‌کند و در راه خدا سرزنش سرزنشگران او را باز نمی‌دارد؛ همانا او اولین کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد، در ایمان به من کسی بر او سبقت نگرفت و او کسی است که جانش را فدای رسول الله ص کرد و کسی است که همراه با رسول الله ص بود در حالی که از مردان غیر از او احدی همراه با رسول الله ص خدا را عبادت نمی کرد ... 📚اليقين باختصاص مولانا علي ع بإمرة المؤمنين، ص350 حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الطَّبَرِيُّ قَالَ أَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ أَبُو مُحَمَّدٍ الدِّينَوَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْهَمْدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَيْفُ بْنُ عَمِيرَةَ عَنْ عُقْبَةَ عَنْ قَيْسِ بْنِ سِمْعَانَ عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمَدِينَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِيعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ غَيْرَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَة ... ... مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا مِنْ عِلْمٍ إِلَّا وَ قَدْ أَحْصَاهُ اللَّهُ فِيَّ وَ كُلُّ عِلْمٍ عَلَّمَنِيهِ قَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِيّاً وَ الْمُتَّقِينَ مِنْ وُلْدِهِ وَ هُوَ الْإِمَامُ الْمُبِينُ الَّذِي ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي سُورَةِ يس «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» مَعَاشِرَ النَّاسِ فَلَا تَضِلُّوا عَنْهُ وَ لَا تَنْفِرُوا مِنْهُ وَ لَا تَسْتَنْكِفُوا مِنْ وَلَايَتِهِ فَإِنَّهُ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ يَعْمَلُ بِهِ وَ يُزْهِقُ الْبَاطِلَ وَ يَنْهَى عَنْهُ وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ إِنَّهُ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ لَمْ يَسْبِقْهُ إِلَى الْإِيمَانِ بِي أَحَدٌ وَ الَّذِي فَدَا رَسُولَ اللَّهِ بِنَفْسِهِ وَ الَّذِي كَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لَا أَحَدَ يَعْبُدُ اللَّهَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ مِنَ الرِّجَالِ غَيْرُه ... @yekaye
☀️8) سدیر صیرفی می‌گوید: بر امام صادق ع وارد شدم در حالی که مقداری از اموال ایشان [احتمالا اموال خمس و زکات شیعیان] نزد من جمع شده بود و می‌خواستم که آنها را به ایشان تحویل دهم؛ و با خودم یک دینار را مخفی کرده بودم تا سخنان مردم در مورد ایشان را بسنجم؛ و مال را پیش ایشان نهادم. فرمود: سدیر! در حق ما خیانت کردی و با این خیانت، آن سهم ما را به ما ندادی! گفتم: فدایت شوم! آن چیست؟ فرمود: چیزی از حق ما را برداشتی تا حال و روز ما را بسنجی! گفتم: راست گفتید، فدایتان شوم! صرفا می‌خواستم حقیقتِ این حرفهایی را که رفیقانم می‌زدند بفهمم. فرمود: آیا ندانسته‌ای که هر چیزی که بدان احتیاج شود ما آن را می‌دانیم و آن نزد ماست؟! آیا سخن خداوند متعال را نشنیده‌ای که می‌فرماید «و هر چیزی باشد آن را در امامی روشنگر احصاء کرده‌ایم» (یس/12). بدان که علم پیامبران در علم ما محفوظ است و همگی نزد ما جمع شده و علم ما از علم انبیاست، پس کجا می‌برندت؟! گفتم: راست می‌گویید؛ فدایتان شوم. 📚مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج4، ص227 سَدِيرٌ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ وَ قَدِ اجْتَمَعَ عَلَىّ [إلیّ] مالُه [بَيَانٌ؛ مئاتٌ] فَأَحْبَبْتُ دَفْعَهُ إِلَيْهِ وَ كُنْتُ حَبَسْتُ مِنْهُ دِينَاراً لِكَيْ أَعْلَمَ أَقَاوِيلَ النَّاسِ فَوَضَعْتُ الْمَالَ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَقَالَ لِي يَا سَدِيرُ خُنْتَنَا وَ لَمْ تُرِدْ بِخِيَانَتِكَ إِيَّانَا قَطِيعَتَنَا. قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا ذَلِكَ؟ قَالَ أَخَذْتَ شَيْئاً مِنْ حَقِّنَا لِتَعْلَمَ كَيْفَ مَذْهَبُنَا. قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّمَا أَرَدْتُ أَنْ أَعْلَمَ قَوْلَ أَصْحَابِي فَقَالَ لِي أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ كُلَّ مَا يُحْتَاجُ إِلَيْهِ نَعْلَمُهُ وَ عِنْدَنَا ذَلِكَ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى «وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» اعْلَمْ أَنَّ عِلْمَ الْأَنْبِيَاءِ مَحْفُوظٌ فِي عِلْمِنَا مُجْتَمِعٌ عِنْدَنَا وَ عَلِمُنَا مِنْ عِلْمِ الْأَنْبِيَاءِ فَأَيْنَ يُذْهَبُ بِكَ؟! قُلْتُ صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ. @yekaye