eitaa logo
یک آیه در روز
2.1هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
. ۱۱۵۱) 📖 خلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ 📖 ترجمه 💢از آبی جهنده آفریده شد. سوره طارق (۸۶) آیه ۶ ۱۴۰۳/۱۲/
. ۱۱۵۲) 📖 يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ 📖 ترجمه 💢از بین صُلب و استخوان‌های سینه بیرون می‌آید. سوره طارق (۸۶) آیه ۷ ۱۴۰۴/۱/۲ ۲۱ رمضان ۱۴۴۶ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖اختلاف قرائت يَخْرُجُ / يُخْرَجُ ▪️در قراءات معروف به صورت فعل معلوم ثلاثی مجرد «يَخْرُجُ» قرائت شده است؛ ▪️اما در برخی قراءات غیرمشهور (ابن أبي عبلة و ابن مقسم و عيسى بن عمر ثقفي و ابن سمیفع یمانی[؟]) به صورت فعل مجهول «يُخْرَجُ» قرائت شده است نکته: نویسنده المغني في القراءات، این قرائت را به سه نفر فوق نسبت می‌دهد و قرائت ابن سمیفع یمانی را صریحا همانند قرائت معروف دانسته؛ در بسیاری از کتب از وجود این قرائت نزد دو نفر اول سخن گفته‌اند؛ اما در کتاب ابن خالویه این قرائت شاذ تنها به همین یمانی نسبت می‌دهد! و کتاب معجم فی القراءات ظاهرا با استناد به وی، نام وی را هم در ردیف این قرائت غیر مشهور آورده است؛ چرا که در سایر کتبی که ارجاع داده، اسمی از قرائت وی در این زمینه برده نشده است. 📚المغني في القراءات، ص۱۹۱۰ ؛ معجم القراءات، ج۱۰ ، ص٣٨٠ ؛ مختصر في شواذ القرآن (ابن خالويه)، ج1، ص172 @yekaye
🔹الصُّلْبِ قبلا بیان شد که ماده «صلب» از نظر ابن فارس بر دو معنای مستقل دلالت کند، یکی به معنای نوع خاصی از چربیِ حیوان، که غالبا از مغز استخوانش گرفته می‌شود، و دوم به معنای سفتی و شدت و قوت است. البته مرحوم مصطفوی همین معنای دوم را معنای اصلی این ماده دانسته‌، و وجه تسمیه آن چربی را هم این معرفی کرده که چون این چربی از استخوان حیوان می‌گیرند به مناسبت محل آن کلمه «صلب» را برایش به کار برده‌اند. وی در تقاوت آن با شدت و قوت بر این باور است که «صلب»‌ در مقابل «لین» (نرمی) است؛ اما «شدت» در مقابل «رخاء» و «رخوت» (سستی) است و «قوت» در مقابل «ضعف».. عسکری هم در تفاوت «شدت» و «صلابت» بر این باور است که در صلابت درهم تنیده شدن اجزاء ‌به نحوی که از هرگونه خللی خالی باشد و نیز خشک بودن لحاظ شده است؛ اما در «شدت» عمدتا به هم چسبیدگی اجزاء است و استعمالش در جایی که کلمه صلابت به کار می‌رود نوعی استعاره است. بدین ترتیب به چیزی که سفت و محکم باشد «صُلب» می‌گویند و پشت [و ستون فقرات] انسان را هم به خاطر محکم بودنش «صُلب» نامیده‌اند: «یخْرُجُ مِنْ بَینِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ» (طارق/۷)؛ که جمع آن هم «أصلاب» می‌شود: «حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذینَ مِنْ أَصْلابِكُمْ» (نساء/۲۳) همچنین این ماده به صورت فعل برای نوعی اعدام (که با محکم بستن شخص به چوب که امکان حرکت را از او سلب می‌کند تا شخص بمیرد) به کار می‌رود: «وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ‏» (نساء/۱۵۷) ، «وَ أَمَّا الْآخَرُ فَیصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّیرُ مِنْ رَأْسِهِ» (یوسف/۴۱) ، ، «أَنْ یقَتَّلُوا أَوْ یصَلَّبُوا» (مائدة/۳۳) و البته به باب تفعیل هم می‌رود «لَأُقَطِّعَنَّ أَیدِیكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعینَ» (اعراف/۱۲۴) ، «وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِینَ‏» (شعراء/۴۹) ، «وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ»‏(طه/۷۱) و ظاهرا بین حالت ثلاثی مجرد (صَلَبَ یصلُبُ) و باب تفعیل آن (صَلَّبَ یُصَلِّبُ) تقاوت فقط در تاکید و مبالغه‌ای است که در دومی است. به همین مناسبت، چوبی که شخص را روی آن می‌بندند «صلیب»، و شخصی که این گونه اعدام می‌شود «مصلوب» (= به صلیب کشیده شده) گویند و وجه تسمیه‌اش را مرحوم مصطفوی همین محکم بستن دانسته‌‌؛ ولی راغب وجهش را این دانسته‌اند که «صُلب» و پشت وی را به چوب می‌بندند؛ و ابن فارس این احتمال را هم مطرح کرده که از همان معنای چربی باشد که گویی شخص مصلوب که غالبا زیر حرارت آفتاب جان می دهد، روغن روی چهره‌اش روان می‌گردد. جلسه ۹۵۰ https://yekaye.ir/an-nesa-4-23/ 📖اختلاف قرائت ▪️این کلمه در قراءات مشهور به صورت «الصُّلْبِ» قرائت شده است؛ ▪️اما در روایتی از قرائت اهل مکه (ابن کثیر) و نیز برخی قراءات غیرمشهور (ابن أبي عبلة و ابن مقسم و عيسى بن عمر ثقفي و ابن مسعود، وابن سيرين) به صورت «الصُّلُبِ» قرائت شده است که گفته‌اند ضمه لام از باب اتباع است. ▪️در قرائت غیرمشهور دیگری (ابن مقسم و ابن سميفع یمانی) به صورت «الصَّلَب» قرائت شده که گفته‌اند گویشی از همان صُلب است. ▪️همچنین در قرائت غیرمشهور دیگری (عبد الرحمن، و جوني و ابنُ الحُسَينِ) به صورت «صالب» قرائت شده است. ✅تبصره۱: در طرق عشر صغری و کبری این قرائت برای اهل مکه (و در واقع برای هیچ قاری‌ای) ثبت نشده است (حتی ابن جزری در کتاب النشر فی القراءات العشر اشاره‌ای به این اختلاف قرائت ندارد)؛ با این حال ابوحیان (از متقدمین، در البحر المحیط) و شوکانی (از متاخرین، در فتح القدیر) براحتی این را به عنوان قرائت اهل مکه می‌آورند. این شاهد خوبی است بر اینکه قرائت امصار فراتر از این طرق سبع صغری و کبری است. ✅تبصره۲: در معجم القراءات قرائت دوم به «ابن سميفع یمانی» هم نسبت داده شده در حالی که در البحر المحیط و المغنی فی القراءات و برخی دیگر از منابع صریح در این هستند که وی این قرائت را نداشته است. 📚معجم القراءات، ج۱۰ ، ص٣٨٠ ؛ المغني في القراءات، ص۱۹۱۰ ؛ البحر المحيط، ج‏10، ص451 ؛ الدر المصون، ج10، ص754 ؛ مختصر في شواذ القرآن (ابن خالويه)، ج1، ص172 ؛ إعراب القراءات السبع (ابن خالویه) ج2، ص463-464 ؛ فتح القدير، ج‏5، ص509 . @yekaye
🔹التَّرائِبِ قبلا بیان شد که درباره اینکه اصل ماده «ترب» چیست بین اهل لغت اختلاف است. ▪️برخی همچون ابن فارس (وچه‌بسا راغب) اصل این ماده را به دو معنای مستقل برگردانده‌اند: یکی به معنای خاک (تراب) [۱۷ مورد در قرآن کریم؛ مثلا: «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً» (بقره/۲۶۴) «أَ يُمْسِكُهُ عَلى‏ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ» (نحل/۵۹) «إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً» (مومنون/۸۲؛ صافات/۱۶ و ۵۳) «خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ» (روم/۲۰؛ فاطر/۱۱؛ غافر/۶۷) «يا لَيْتَني‏ كُنْتُ تُراباً» (نبأ/۴۰)] و امور مربوط به آن؛ چنانکه مثلا تعبیر «تَرِبَ الرجل» به معنای آن است که چنان فقیر شد که از شدت فقر به خاک افتاده و زمین‌گیر و خاک‌نشین شده است و از همین ماده نقطه مقابلش «أَتْرَبَ الرجل» به معنای ثروتمند شد؛ گویی مال و دارایی‌اش بقدری فراوان است که همچون خاک است‏؛ و دیگری در معنای «تساوی دو چیز» است؛ مانند «ترائب» (يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ؛ طارق/۷) است که جمع «تَريبة‏» به معنای «استخوان‌های دنده سینه» است ظاهرا از این جهت که در دو ردیف مساوی هم قرار دارند؛ و نیز مانند «تَرب» (جمع آن: أتراب؛ در وصف زنان بهشتی: وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ‏، ص/۵۲؛ فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً عُرُباً أَتْراباً، واقعه/۳۷؛ وَ كَواعِبَ أَتْراباً، نبأ/۳۳) که به معنای «دوست و رفیق» ویا «افراد هم‌سن و سال» می‌باشد. ▪️اما برخی سعی کرده‌اند که این دو را هم به یک اصل برگردانند؛ هرچند درباره اینکه آن اصل چیست اختلاف کرده‌اند: ▪️برخی همچون شیخ طوسی اصل آن را همان تراب به معنای خاک دانسته‌اند و گفته‌اند که «تَرب» و «أتراب» به معنای افراد دوقلو ویا هم سن و سال ‌به معنای کسانی است که همراه با هم بزرگ می‌شوند ‌یا از این جهت که با هم پا بر زمین و رخ بر خاک گذاشته‌اند ویا بدین جهت که از بچگی با همدیگر با خاک (تراب) بازی می‌کرده‌اند ویا همچون ذرات خامک شبیه همدیگرند؛ و دنده‌های سینه را هم «تریبه» گفته‌اند به خاطر شباهتی که با هم دارند یا از باب تشبیه آنان به دوقلوها بچه‌های هم‌سن (اأتراب) ویا از باب اینکه همچون ذرات خاک متشابه همدیگرند و مرحوم طبرسی هم ظاهرا به نحو دیگری برگشت «ترائب» را به «تراب» می‌داند: وجه تسمیه «ترائب» را این دانسته است که همچون خاک به سهولت حرکت می‌کند. ▪️حسن جبل بر این باور است که معنای محوری این ماده «تراکم و توالی چیزهای ریز (یا نرم)ی است در ظاهر چیزی که بدان چسبیده ویا از آن آویزان است» مانند تراب زمین که بسیار ریز و متراک بر روی زمین است؛ ویا استخوانهای ضلع سینه که از هم جدا ولی عمود بر استخوان اصلی سینه به هم چسبیده‌اند؛ و تِرب به معنای هم‌سن و سال بودن هم از این بابت است که گویی به هم چسبیده و متراکم شده‌اند و ... . ▪️اما مرحوم مصطفوی بر این باور است که اصل این ماده به معنای مسکنت (بیچارگی) و خضوع کامل است؛ و خاک را «تراب» نامیده‌اند چون مصداق کاملی برای این معناست چرا که به خاطر شدت افتادگی‌اش زیر پاها قرار می‌گیرد؛ چنانکه «مَتْرَبَة» هم به معنای شدت نیاز و بیچارگی است و خود تعبیر «أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ» که متربه را صفتی برای مسکین قرار داده نشان می دهد که بیچارگی‌ای شدیدتر از مسکین بودن است؛ و تعبیر «تَرِبَ الرجل» را برای کسی که به فقر مبتلا شده به کار می‌برند؛ و بر این اساس معتقدند که تعبیر «تَرب» (أتراب) که برای زنان بهشتی به کار می‌رود به خاطر شدت خضوع و انقیاد آنان در برابر همسرانشان در بهشت است؛ چنانکه از آنان با تعبیر «فرش» هم تعبیر شده است و چنین دلالتی دارد؛ و اگر گاهی هم به معنای تساوی در سن و سال به کار رفته از این بابت است که افراد هم‌سن در برابر همدیگر سرکشی ندارند و خاضع‌اند؛ و البته چنین معنایی برای أتراب در هیچ کتاب لغتی یافت نشد و عموما اتفاق نظر دارند که أتراب به معنای کسانی‌اند که با هم به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند (= هم‌سن و سال‌اند) (چنانکه برای بچه‌های هم‌سن و سال این واژه ویا واژه «لدة» به کار می‌رود و این معنا بقدری در این کلمه بارز است که برخی از مفسران هم با توجه به اینکه ولادتی در بهشت در کار نیست و هم سن و سال بودن بی‌معنا می‌شود، گفته‌اند احتمالا مقصود از «اتراب» نه «همسالان» بلکه افراد شبیه به هم (امثال) باشد و البته درباره وجه تسمیه‌اش چنانکه دیدیم برخی آن را ماده‌ای مستقل دانستند و برخی گفته‌اند یا از باب تشبیه به «ترائب» به معنای دنده‌های سینه است (که دو به دو مساوی هم می‌باشند) ‌ویا از این جهت که با هم پا بر زمین گذاشته‌اند ویا بدین جهت که از بچگی با همدیگر با خاک (تراب) بازی می‌کرده‌اند. 📿جلسه ۱۰۰۴ http://yekaye.ir/al-waqiah-56-37/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) روایت شده است که ابن بشرمه و ابوحنیفه خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسیدند و گفتگویی بین امام (علیه السلام) و ابوحنیفه رد و بدل شد که شروعش این بود که امام ع فرمود: «از خدا بترس و دین را با رأی و قیاس خود توجیه نکن. اوّلین کسی که قیاس کرد ابلیس بود. در فرازی از این گفتگو آمده است: امام ع فرمود: «ادرار ناپاک‌تر و کثیف‌تر است یا منی»؟ ابوحنیفه جواب داد: «ادرار». فرمود: «بنا به قیاس تو باید غسل را برای ادرار کرد نه برای منی، با اینکه خداوند غسل را برای منی قرار داده نه ادرار». سپس فرمود: «چون منی اختیاری است و از تمام بدن خارج می‌شود و در هر چند روز یک‌بار است ولی ادرار ضروری است و در هر روز چند مرتبه؛ آن به اختیار است و این بر شخص وارد شده». ابوحنیفه گفت: «چطور منی از تمام بدن خارج می‌شود با اینکه خداوند در قرآن کریم می‌فرماید یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ»؟ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «آیا فرموده است که از جای دیگر خارج نمی‌شود؟ [فقط از همین دوجا خارج می‌شود؟]. 📚مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص253؛ بحار الأنوار، ج‏10، ص213 و ج‏57، ص333 أَبُو جَعْفَرٍ الطُّوسِيُّ فِي الْأَمَالِي وَ أَبُو نُعَيْمٍ فِي الْحِلْيَةِ وَ صَاحِبُ الرَّوْضَةِ بِالْإِسْنَادِ وَ الرِّوَايَةُ يَزِيدُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ عَنْ مُحَمَّدٍ الصَّيْرَفِيِّ وَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ أَنَّهُ دَخَلَ ابْنُ شُبْرُمَةَ وَ أَبُو حَنِيفَةَ عَلَى الصَّادِقِ ع فَقَالَ لِأَبِي حَنِيفَةَ: اتَّقِ اللَّهَ وَ لَا تَقِسِ الدِّينَ بِرَأْيِكَ فَإِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ إِبْلِيسُ إِذْ أَمَرَهُ اللَّهُ بِالسُّجُودِ فَقَالَ «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ» ... ثُمَّ قَالَ: الْبَوْلُ أَقْذَرُ أَمِ الْمَنِيُّ؟ قَالَ: الْبَوْلُ. قَالَ: يَجِبُ عَلَى قِيَاسِكَ أَنْ يَجِبَ الْغُسْلُ مِنَ الْبَوْلِ دُونَ الْمَنِيِّ وَ قَدْ أَوْجَبَ اللَّهُ تَعَالَى الْغُسْلَ مِنَ الْمَنِيِّ دُونَ الْبَوْلِ. ثُمَّ قَالَ ع: لِأَنَّ الْمَنِيَّ اخْتِيَارٌ وَ يَخْرُجُ مِنْ جَمِيعِ الْجَسَدِ وَ يَكُونُ فِي الْأَيَّامِ وَ الْبَوْلُ ضَرُورَةٌ وَ يَكُونُ فِي الْيَوْمِ مَرَّاتٍ وَ هُوَ مُخْتَارٌ وَ الْآخَرُ مُتَوَلِّجٌ. قَالَ أَبُو حَنِيفَةَ: كَيْفَ يَخْرُجُ مِنْ جَمِيعِ الْجَسَدِ وَ اللَّهُ يَقُولُ «يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ»؟ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: فَهَلْ قَالَ لَا يَخْرُجُ مِنْ غَيْرِ هَذَيْنِ الْمَوْضِعَيْن‏. 📚این حدیث در الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏2، ص361 هم آمده فقط این عبارت پایانی که ناظر به آیه است را ندارد؛ 📚و به صورت خلاصه‌تری در دعائم الإسلام، ج‏1، ص 91 نیز آمده است. 🔸در منابع اهل سنت، اصل این گفتگو (بدون برخی از فرازهایش، از جمله همین فراز محل بحث) با سندهای متعددی آمده است؛ مثلا در: 📚الأخبار الموفقيات (للزبير بن بكار)، ص19-۲۰ ؛ 📚أخبار القضاة (وکیع)، ج3، ص77 ؛ 📚حلية الأولياء، ج3، ص196-197 ؛ 📚الفقيه والمتفقه (الخطيب البغدادي)، ج1، ص464-465 ؛ 📚وفيات الأعيان، ج1، ص471-472 ؛ و .... البته برخی از متاخران اهل سنت اصل این گفتگو را به نحوی که اشکالی بر ابوحنیفه وارد نشود (که گویی خود وی اینها را به عنوان مثال نقض‌های قیاس می‌دانسته و به عمومیت قیاس قائل نبوده) بین امام باقر ع و ابوحنیفه ذکر کرده‌اند؛ مثلا در «أصول الدين عند الإمام أبي حنيفة» (ص149) . و بسیاری از آنها در مقام دفاع از قیاس، اصل این گفتگو بین امام صادق ع و ابوحنیفه را انکار نکرده ولی آن را از جنس اختلاف بین دو مجتهد قلمداد کرده‌اند؛ مثلا: ر.ک: «فتاوى الشبكة الإسلامية» (ج23، ص50) . @yekaye
☀️۲) الف. از انس بن مالک روایت شده است که عبدالله بن سلام (از بزرگان یهود) وقتی از آمدن پیامبر ص به مدینه مطلع شد خدمت ایشان رسید و گفت سه سوال از شما می پرسم که جز پیامبر ص یا کسی که وصی پیامبر باشد پاسخ آنها را نمی‌داند و بعد از شنیدن پاسخهای مذکور به پیامبر ص ایمان آورد. یکی از سوالاتش این بود که: چه چیزی فرزند را به سمت پدر یا مادرش می‌کشاند [یعنی به یکی از آن دو شبیه می‌کند]؟ پیامبر ص فرمودند: الان جبرئیل پاسخ آنها را به من فرمود؛ و در پاسخ این قسمت فرمودند: وقتی آب مرد بر آب زن سبقت گیرد فرزند به سمت او کشیده شود [= به او شبیه شود]. 📚علل الشرائع، ج‏۱، ص۹۴-95 ☀️ب. روایت دیگری از ثوبان نقل شده که بدون اشاره به اسم آن یهودی صرفا روایت کرده که: یهودی‌ای نزد پیامبر ص آمد و سوالاتی پرسید. تا بدینجا رسید که گفت: اجازه می‌دهید سوالی از شما بپرسم که جز کسی که پیامبر باشد نمی‌تواند پاسخ دهد؟ فرمودند: چه چیزی؟ گفت: شباهت فرزند با پدر و مادرش؟ فرمودند: آب مرد سفید و غلیظ است و آب زن زرد و رقیق. پس اگر آب مرد بر آب زن برتری جوید آن فرزند به اذن خداوند عز و جل پسر خواهد شد و شباهت هم از همینجاست؛ و اگر آب زن بر آب مرد برتری جوید فرزند به اذن خداوند عز و جل دختر به دنیا خواهد آمد و شباهت هم از همینجاست. سپس فرمودند: به کسی که جانم به دست اوست در قبال هیچیک از سوالاتت چیزی از جانب خودم نداشتم تا اینکه خداوند در همین مجلس مرا از آنها باخبر کرد. 📚علل الشرائع، ج‏1، ص96 📚در الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص50 همین حدیث آمده است فقط در عبارت پایانی‌اش این عبارت را اضافه دارد که «خداوند در همین مجلس مرا از آنها باخبر کرد بر زبان جبرئیل» ☀️ج. در روایت دیگری آمده است که وقتی رسول الله ص به مدینه وارد شد یهودی‌ای به نام عبدالله بن صوریا بر حضرت وارد شد و سوالاتی کرد. از جمله اینکه: گفت: ای محمد! به من بگو آیا فرزند از مرد است یا از زن؟ فرمودند: استخوان و عصب و رگهایش از مرد است و گوشت و خون و مویش از زن. گفت: راست گفتی. حالا چرا گاه بچّه چنان شبیه عموی خود می‌شود به‌طوری که هیچ شباهتی به دایی‌های خود ندارد و گاه چنان شبیه دایی‌های خود می‌شود به‌طوری که هیچ شباهتی به عموهای خود ندارد. فرمود: هرکدام آبش بر دیگری بچربد شباهت به آن طرف می‌شود». گفت: راست گفتی. حالا بگو از کسی که فرزنددار نمی‌شود و کسی که فرزنددار می‌شود. فرمود: هنگامی که نطفه «مغر» شود، - یعنی قرمز و تیره شود- بچه‌ای به دنیا نمی‌آید؛ و هنگامی که صاف و زلال باشد بچه به دنیا می‌آید. 📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص453؛ 📚 الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص43 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن احادیث شماره ۲ ☀️الف. حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يُوسُفَ الْخَلَّالُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْخَلِيلِ الْمُخَرِّمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بَكْرٍ السَّهْمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا حُمَيْدٌ الطَّوِيلُ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ: سَمِعَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَامٍ بِقُدُومِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ فِي أَرْضٍ يَحْتَرِثُ فَأَتَى النَّبِيَّ فَقَالَ إِنِّي سَائِلُكَ عَنْ ثَلَاثٍ لَا يَعْلَمُهُنَّ إِلَّا نَبِيٌّ وَ وَصِيُّ نَبِيٍّ. مَا أَوَّلُ أَشْرَاطِ السَّاعَةِ وَ مَا أَوَّلُ طَعَامِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مَا يَنْزِعُ الْوَلَدَ إِلَى أَبِيهِ أَوْ إِلَى أُمِّهِ؟ قَالَ ص أَخْبَرَنِي بِهِنَّ جَبْرَئِيلُ ع آنِفاً ... وَ إِذَا سَبَقَ مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ نَزَعَ الْوَلَدَ إِلَيْهِ. قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ إِنَّ الْيَهُودَ قَوْمٌ بُهْتٌ وَ إِنَّهُمْ إِنْ عَلِمُوا بِإِسْلَامِي قَبْلَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ عَنِّي بَهَتُونِي فَجَاءَتِ الْيَهُودُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ أَيُّ رَجُلٍ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَلَامٍ قَالُوا خَيْرُنَا وَ ابْنُ خَيْرِنَا وَ سَيِّدُنَا وَ ابْنُ سَيِّدِنَا قَالَ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَسْلَمَ عَبْدُ اللَّهِ قَالُوا أَعَاذَهُ اللَّهُ مِنْ ذَلِكَ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ وَ قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص قَالُوا شَرُّنَا وَ ابْنُ شَرِّنَا وَ انْفَضُّوا قَالَ فَقَالَ هَذَا الَّذِي كُنْتُ أَخَافُ مِنْهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ. 📚علل الشرائع، ج‏۱، ص۹۴-95 ☀️ب. حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا حَمْزَةُ بْنُ الْقَاسِمِ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ الْجُنَيْدِ الْبَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُوسَى الْفَرَّاءُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ ثَوْرٍ عَنْ مُعَمَّرٍ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي كَثِيرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّةَ عَنْ ثَوْبَانَ أَنَّ يَهُودِيّاً جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ لَهُ: يَا مُحَمَّدُ أَسْأَلُكَ فَتُخْبِرُنِي.... قَالَ: صَدَقْتَ أَ فَلَا أَسْأَلُكَ عَنْ شَيْ‏ءٍ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا نَبِيٌّ؟ قَالَ: وَ مَا هُوَ؟ قَالَ: شَبَهُ الْوَلَدِ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ؟ قَالَ: مَاءُ الرَّجُلِ أَبْيَضُ غَلِيظٌ وَ مَاءُ الْمَرْأَةِ أَصْفَرُ رَقِيقٌ فَإِذَا عَلَا مَاءُ الرَّجُلِ مَاءَ الْمَرْأَةِ كَانَ الْوَلَدُ ذَكَراً بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ قِبَلِ ذَلِكَ يَكُونُ الشَّبَهُ وَ إِذَا عَلَا مَاءُ الْمَرْأَةِ مَاءَ الرَّجُلِ خَرَجَ الْوَلَدُ أُنْثَى بِإِذْنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مِنْ قِبَلِ ذَلِكَ يَكُونُ الشَّبَهُ. وَ قَالَ ص: وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا كَانَ عِنْدِي فِيهِ شَيْ‏ءٌ مِمَّا سَأَلْتَنِي عَنْهُ حَتَّى أَنْبَأَنِيهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَجْلِسِي هَذَا. 📚علل الشرائع، ج‏1، ص96 📚 فی الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص50 تتمته: حَتَّى أَنْبَأَنِيهِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مَجْلِسِي هَذَا عَلَى لِسَانِ أَخِي جَبْرَئِيلَ. ☀️ج. لَمَّا قَدِمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَدِينَةَ أَتَوْهُ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ صُورِيَا، فَقَالَ: ... قَالَ: وَ أَخْبِرْنِي يَا مُحَمَّدُ الْوَلَدُ يَكُونُ مِنَ الرَّجُلِ أَوْ مِنَ الْمَرْأَةِ؟ فَقَالَ النَّبِيُّ ص: أَمَّا الْعِظَامُ وَ الْعَصَبُ وَ الْعُرُوقُ فَمِنَ الرَّجُلِ، وَ أَمَّا اللَّحْمُ وَ الدَّمُ وَ الشَّعْرُ فَمِنَ الْمَرْأَةِ. قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ، ثُمَّ قَالَ: فَمَا بَالُ الْوَلَدِ يُشْبِهُ أَعْمَامَهُ لَيْسَ فِيهِ مِنْ شِبْهِ أَخْوَالِهِ شَيْ‏ءٌ، وَ يُشْبِهُ أَخْوَالَهُ لَيْسَ فِيهِ مِنْ شِبْهِ أَعْمَامِهِ شَيْ‏ء؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: أَيُّهُمَا عَلَا مَاؤُهُ مَاءَ صَاحِبِهِ كَانَ الشَّبَهُ لَهُ. قَالَ: صَدَقْتَ يَا مُحَمَّدُ، فَأَخْبِرْنِي عَمَّنْ لَا يُولَدُ لَهُ [وَ مَنْ يُولَدُ لَهُ‏]. فَقَالَ: إِذَا مَغَرَتِ النُّطْفَةُ لَمْ يُولَدْ لَهُ أَيْ إِذَا احْمَرَّتْ وَ كَدَرَتْ فَإِذَا كَانَتْ صَافِيَةً وُلِدَ لَهُ. 📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص453؛ 📚 الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص43 @yekaye
☀️۳) الف.از امام جواد (علیه السلام) حدیثی طولانی روایت شده که حضرت خضر (علیه السلام) به صورت ناشناس نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌آید و سوالاتی می‌پرسد و امام ع پاسخ ایشان را به امام حسن (علیه السلام) حواله می‌دهد؛ و وقتی پاسخها را بتمامه دریافت می‌کند به امامت امیرالمومنین ع و یازده فرزند ایشان شهادت می‌دهد و از در بیرون می‌رود و وقتی افراد دنبال وی می‌روند اثری از او نمی‌یابند. فرازی از این حدیث قبلا در جلسه ۶۴۴ حدیث۳ گذشت: https://yekaye.ir/al-kahf-18-63/ فراز دیگری از آن گفتگو چنین است: خضر گفت: به من خبر بده که چگونه شخصی بچه‌اش شبیه عموها یا دایی‌ها می‌شوند؟ امام حسن ع فرمود: ... اما درباره‌ی فرزندی که شباهت به عموها و دایی‌ها پیدا می‌کند، داستان از این قرار است که وقتی مردی سراغ همسرش می‌آید و با او نزدیکی می‌کند اگر با قلبی آرام و رگ‌هایی ساکن و بدنی غیرمضطرب جماع کند آن نطفه در دل رحم قرار می‌گیرد و فرزند شباهت به پدر و مادرش می‌شود؛ و اگر نزدیکی کند با دلی ناآرام و رگهایی غیرساکن و دبنی مضطرب، آن نطفه در دل رحم به اضطراب می‌افتد و بر یکی از رگ‌ها واقع می‌گردد. پس اگر بر رگی از رگهای عموها واقع گردید فرزند به عموهایش شباهت پیدا می‌کند و اگر به رگی از رگ‌های دایی‌ها واقع گردید فرزند به دایی‌ها شباهت پیدا می‌کند. 📚الإمامة و التبصرة من الحيرة، ص106-107؛ 📚الغيبة للنعماني، ص58؛ 📚علل الشرائع، ج‏1، ص96-98؛ 📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص65-68؛ 📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1، ص313-315؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏1، ص266-267 📚مرحوم کلینی (در الكافي، ج‏1، ص525) و شیخ طوسی (الغيبة ص154) نیز اصل این واقعه را چون مشتمل بر معرفی ۱۲ معصوم است (با حذف پاسخهای امام حسن ع) روایت کرده‌اند. 📚مرحوم قمی همین واقعه را به تفصیل روایت کرده است؛ فقط سوال خضر را طولانی‌تر و پاسخ امام حسن ع به این فراز را مختصرتر روایت کرده است در تفسير القمي، ج‏۲، ص44-۴۵ 📚 ابن شهر آشوب نیز فقط همین فراز از گفتگو را روایت کرده و پاسخ امام حسن ع را اندکی طولانی‌تر آورده است: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج‏2، ص53 @yekaye 👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن احادیث مذکور در شماره ۳ ☀️سعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ، وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ، وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ، جَمِيعاً قَالُوا: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو هَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيُّ، عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ قَالَ: أَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ ذَاتَ يَوْمٍ وَ مَعَهُ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ وَ سَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُتَّكِئٌ، عَلَى يَدِ سَلْمَانَ، فَدَخَلَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَجَلَسَ، إِذْ أَقْبَلَ رَجُلٌ حَسَنُ الْهَيْئَةِ وَ اللِّبَاسِ، فَسَلَّمَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَرَدَّ عَلَيْهِ السَّلَامَ فَجَلَسَ، ثُمَّ قَالَ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَسْأَلُكَ عَنْ ثَلَاثِ مَسَائِلَ إِنْ أَخْبَرْتَنِي بِهِنَّ عَلِمْتُ أَنَّ الْقَوْمَ رَكِبُوا مِنْ أَمْرِكَ مَا أَقْضِي عَلَيْهِمْ أَنَّهُمْ لَيْسُوا بِمَأْمُونِينَ فِي دُنْيَاهُمْ وَ لَا فِي آخِرَتِهِمْ، وَ إِنْ تَكُنِ الْأُخْرَى عَلِمْتُ أَنَّكَ وَ هُمْ شَرَعٌ سَوَاءٌ. فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: سَلْنِي عَمَّا بَدَا لَكَ؟ فَقَالَ: أَخْبِرْنِي عَنِ الرَّجُلِ ... كَيْفَ يُشْبِهُ وَلَدُهُ الْأَعْمَامَ وَ الْأَخْوَالَ؟ فَالْتَفَتَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ فَقَالَ: يَا بَا مُحَمَّدٍ أَجِبْهُ. فَقَالَ: ... وَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ مِنْ أَمْرِ الْمَوْلُودِ الَّذِي يُشْبِهُ أَعْمَامَهُ وَ أَخْوَالَهُ، فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَتَى أَهْلَهُ فَجَامَعَهَا بِقَلْبٍ سَاكِنٍ وَ عُرُوقٍ هَادِئَةٍ وَ بَدَنٍ غَيْرِ مُضْطَرِبٍ فَأَسْكَنَتْ تِلْكَ النُّطْفَةُ فِي جَوْفِ الرَّحِمِ خَرَجَ الْوَلَدُ يُشْبِهُ أَبَاهُ وَ أُمَّهُ، وَ إِنْ هُوَ أَتَاهَا بِقَلْبٍ غَيْرِ سَاكِنٍ وَ عُرُوقٍ غَيْرِ هَادِئَةٍ وَ بَدَنٍ مُضْطَرِبٍ، اضْطَرَبَتْ تِلْكَ النُّطْفَةُ فَوَقَعَتْ فِي حَالِ اضْطِرَابِهَا عَلَى بَعْضِ الْعُرُوقِ [/ اضْطَرَبَتْ تِلْكَ النُّطْفَةُ فِي جَوْفِ تِلْكَ الرَّحِمِ فَوَقَعَتْ عَلَى عِرْقٍ مِنَ الْعُرُوقِ فَإِنْ وَقَعَتْ عَلَى عِرْقٍ مِنْ عُرُوقِ الْأَعْمَامِ أَشْبَهَ الْوَلَدُ أَعْمَامَهُ و] فَإِنْ وَقَعَتْ عَلَى عِرْقٍ مِنْ عُرُوقُ الْأَخْوَالِ أَشْبَهَ الرَّجُلُ أَخْوَالَهُ. فَقَالَ الرَّجُلُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ لَمْ أَزَلْ أَشْهَدُ بِهَا، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ، وَ لَمْ أَزَلْ أَشْهَدُ بِهَا، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَصِيُّهُ وَ الْقَائِمُ بِحُجَّتِهِ بَعْدَهُ- وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ- وَ لَمْ أَزَلْ أَشْهَدُ بِهَا، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَصِيُّهُ وَ الْقَائِمُ بِحُجَّتِهِ- وَ أَشَارَ إِلَى الْحَسَنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ- وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ وَصِيُّ أَبِيكَ وَ الْقَائِمُ بِحُجَّتِهِ بَعْدَكَ، وَ أَشْهَدُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ الْحُسَيْنِ بَعْدَهُ، وَ أَشْهَدُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَ أَشْهَدُ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَ أَشْهَدُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ أَشْهَدُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، وَ أَشْهَدُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى، وَ أَشْهَدُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ، وَ أَشْهَدُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ أَنَّهُ الْقَائِمُ بِأَمْرِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، وَ أَشْهَدُ عَلَى رَجُلٍ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ لَا يُكَنَّى وَ لَا يُسَمَّى حَتَّى يَظْهَرَ أَمْرُهُ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً، وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، ثُمَّ قَامَ فَمَضَى. @yekaye 👇ادامه👇