☀️1) الف. ابو لیلی انصاری (داود بن بلال بن أُحَيْحَة) روایتی از رسول الله ص نقل کرده که شیعه و سنی با سندهای مختلف آن را روایت کردهاند؛ که
رسول الله ص فرمودند:
صدّیقان سه نفرند:
🔺حبیب نجار، همان مومن آل یاسین که آمد و گفت «از فرستادگان پیروی کنید؛ از کسانی پیروی کنید که از شما اجری درخواست نمیکنند و خود هدایتیافتهاند.» (یس/20-21)
🔺حزقیل، همان مومن آل فرعون، که آمد و گفت «آیا مردی را به قتل میرسانید که میگوید پروردگارم الله است و از جانب پروردگارتان برای شما دلیلهای روشن آورده است؟» (غافر/28)
🔺و علی بن ابیطالب ع؛ و او برترینِ آنهاست.
📚الأمالي( للصدوق)، ص476 ؛ فضائل الصحابة (لأحمد بن حنبل) ج2، ص655 و 627 ؛ تفسير فرات الكوفي، ص354 ؛ الأربعون حديثا (للرازي)، ص50 ؛ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، ج2، ص303-307 ؛ عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، ص220-223)
أَبو لَيْلَى وَ اسْمُهُ دَاوُدُ بْنُ بِلَالِ بْنِ أُحَيْحَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الصِّدِّيقُونَ ثَلَاثَةٌ: حَبِيبٌ النَّجَّارُ مُؤْمِنُ آلِ يَاسِينَ [الَّذِي] «قَالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ اتَّبِعُوا مَنْ لا يَسْئَلُكُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» وَ حِزْقِيلُ مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ [وَ] هُوَ الَّذِي «قَالَ: أَ تَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ، وَ قَدْ جاءَكُمْ بِالْبَيِّناتِ مِنْ رَبِّكُمْ» وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ هُوَ أَفْضَلُهُمْ.
✅ و البته این سخن رسول الله را برخی دیگر از صحابه مانند ابوایوب انصاری 📚(تفسير فرات الكوفي، ص354) و داود بن سلمان 📚(عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، ص221) روایت کردهاند.
☀️ب. این حدیث در برخی از منابع اهل سنت (و به تَبَعِ آنها در برخی از منابع شیعی) بدین عبارات از پیامبر روایت شده است:
سبقتگیرندگان امتها که چشم برهمزدنی به خداوند کفر نورزیدند سه نفرند:
علی بن ابیطالب ع، مومن آل یاسین، و مومن آل فرعون؛
پس آنان همان صدیقاناند و علی ع برترینشان است.
📚تفسير القرطبي، ج15، ص20؛ الكشف والبيان عن تفسير القرآن (ثعلبي) ج8، ص126؛ الكشاف، ج4، ص10؛ المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز (ابن عطية) ج4، ص450؛ البحر المحيط، ج9، ص55؛ غرائب القرآن و رغائب الفرقان (النيسابوري) ج5، ص529
أخبرنا أبو بكر عبد الرّحمن بن عبد الله بن علي بن حمشاد المزكى بقراءتي عليه في شعبان سنة أربعمائة فأقرّ به قال: أخبرنا أبو ظهير عبد الله بن فارس بن محمد بن علي ابن عبد الله بن سالم بن عبد الله بن عمر بن الخطاب في شهر ربيع الأول سنة ست وأربع وثلاثمائة قال: حدّثنا إبراهيم بن الفضل بن مالك قال: حدّثنا عن أخيه عيسى عن عبد الرّحمن ابن أبي ليلى عن أبيه قال: قال رسول الله صلّى الله عليه و [آله و] سلم:
سبّاق الأمم ثلاثة لم يكفروا بالله طرفة عين: علي بن أبي طالب، وصاحب آل يس، ومؤمن آل فرعون، فهم الصديقون وعلي أفضلهم.
✳️البته در یکی از روایات شیعه 📚(الخصال، ج1، ص174) که بحث از سبقتگیرندگان مطرح است، آسیه همسر فرعون را به جای مومن آل فرعون ذکر کرده است.
@yekaye
☀️2) از امام حسن عسکری روایت شده است که:
شخصی بر امام جواد ع وارد شد در حالی که شادمان بود. حضرت فرمود: از چه شادمانی؟
گفت: یا ابن رسول الله! از پدرت شنیدم که میفرمود: بهترین روزی که بندهای سزاوارت است در آن روز شادمان باشد روزی است که خداوند [توفیق ادای] صدقات و مبرّات و برطرف کردن نیازهای برادران مومنش را به او عطا فرموده است، و امروز ده تن از برادران دینیام که همگی از نیازمندان عیالوار بودند از شهرهای فلان و فلان به سراغم آمدند و من به همگیشان کمک کردم و به همین جهت شادمانم.
امام جواد ع فرمود: واقعا سزاوار است که شادمان باشی به شرطی که عملت را حبط نکرده باشی و از این پس هم آن را حبط نکنی!
گفت: چگونه ممکن است که من آن را حبط کنم در حالی که من از شیعیان مخلص شما هستم!
حضرت فرمود: آهان ! همین الان صدقه و نیکیات در حق برادرانت را حبط کردی!
گفت: آخر چرا یا ابن رسول الله؟!
امام جواد ع فرمود: این سخن خداوند عز و جل را بخوان «ای کسانی که ایمان آوردهاید صدقاتتان را با منت گذاشتن و اذیت کردن باطل مکنید.» (بقره/264)
گفت: یا ابن رسول الله! من نه بر آنانی که بدانها صدقه دادم منت گذاشتم و نه اذیتشان کردم.
حضرت فرمود: خداوند عز و جل صرفاً فرمود «ای کسانی که ایمان آوردهاید صدقاتتان را با منت گذاشتن و اذیت کردن باطل مکنید.» و نفرمود با منت گذاشتن بر کسانی که بدانها صدقه میدهید یا اذیت کردن آنها؛ بلکه هر گونه اذیتی؛ به نظر تو اذیت کردن تو نسبت به آن کسانی که بدانها صدقه دادی بدتر است یا نسبت به حافظانت [= فرشتگانی که مامور به حفظ تو و اعمال تویند] و فرشتگان مقرب خداوند در پیرامون تواند و نسبت به ما؟
گفت: یا ابن رسول اله! این خیلی بدتر است!
فرمود: همانا تو مرا و آنها را اذیت کردی و صدقهات را باطل نمودی!
گفت: چرا؟
فرمود: به خاطر اینکه گفتی «چگونه ممکن است که من آن را حبط کنم در حالی که من از شیعیان مخلص شما هستم!» وای بر تو! آیا میدانی شیعه مخلص ما کیست؟ شیعه مخلص ما، حزقیلِ مومن است، همان مومن آل فرعون؛ و آن فرد در سوره یاسین که خداوند متعال در موردش فرمود «و از آن سوی شهر مردی شتابان آمد» (یس/20) و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار؛ آیا خودت را با اینها برابر کردی؟ آیا با این کارت فرشتگان و ما را اذیت نکردی؟
گفت: باز پیشگاه خداوند طلب مغفرت و توبه میکنم. پس چگونه بگویم؟
فرمود: بگو من از موالیان و دوستداران شما هستم، و با دشمنانتان دشمن، و با دوستان شما دوستم.
گفت: چنین خواهم گفت و من این چنینم یا ابن رسول الله! و از آن سخنی که مورد انکار شما و انکار فرشتگان قرار گرفت توبه میکنم چرا که شما انکار نکردید مگر به سبب اینکه خداوند عز و جل آن را منکر شمرد.
امام جواد ع فرمود: الان ثوابهای آن صدقاتت به تو برگشت؛ و احباط از آن مرتفع شد.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري ع، ص314-316
@yekaye
👇متن حدیث👇
متن حدیث
قَالَ ع دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع وَ هُوَ مَسْرُورٌ، فَقَالَ: مَا لِي أَرَاكَ مَسْرُوراً قَالَ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، سَمِعْتُ أَبَاكَ يَقُولُ: أَحَقُّ يَوْمٍ بِأَنْ يُسَرَّ الْعَبْدُ فِيهِ يَوْمٌ يَرْزُقُهُ اللَّهُ صَدَقَاتٍ وَ مَبَرَّاتٍ وَ سَدَّ خَلَّاتٍ مِنْ إِخْوَانٍ لَهُ مُؤْمِنِينَ، وَ إِنَّهُ قَصَدَنِي الْيَوْمَ عَشَرَةٌ مِنْ إِخْوَانِيَ [الْمُؤْمِنِينَ] الْفُقَرَاءِ لَهُمْ عِيَالاتٌ، قَصَدُونِي مِنْ بَلَدِ كَذَا وَ كَذَا، فَأَعْطَيْتُ كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ فَلِهَذَا سُرُورِي.
فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع: لَعَمْرِي إِنَّكَ حَقِيقٌ بِأَنْ تُسَرَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ أَحْبَطْتَهُ أَوْ لَمْ تُحْبِطْهُ فِيمَا بَعْدُ.
فَقَالَ الرَّجُلُ: وَ كَيْفَ أَحْبَطْتُهُ وَ أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمُ الْخُلَّصِ؟!
قَالَ: هَاهْ قَدْ أَبْطَلْتَ بِرَّكَ بِإِخْوَانِكَ وَ صَدَقَاتِكَ.
قَالَ: وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟
قَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع: اقْرَأْ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى .
قَالَ الرَّجُلُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مَنَنْتُ عَلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ تَصَدَّقْتُ عَلَيْهِمْ وَ لَا آذَيْتُهُمْ!
قَالَ لَهُ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ع: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّمَا قَالَ: لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى وَ لَمْ يَقُلْ لَا تُبْطِلُوا بِالْمَنِّ عَلَى مَنْ تَتَصَدَّقُونَ عَلَيْهِ، [وَ بِالْأَذَى لِمَنْ تَتَصَدَّقُونَ عَلَيْهِ] وَ هُوَ كُلُّ أَذًى، أَ فَتَرَى أَذَاكَ لِلْقَوْمِ الَّذِينَ تَصَدَّقْتَ عَلَيْهِمْ أَعْظَمُ، أَمْ أَذَاكَ لِحَفَظَتِكَ وَ مَلَائِكَةِ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ حَوَالَيْكَ، أَمْ أَذَاكَ لَنَا؟
فَقَالَ الرَّجُلُ: بَلْ هَذَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.
فَقَالَ: فَقَدْ آذَيْتَنِي وَ آذَيْتَهُمْ وَ أَبْطَلْتَ صَدَقَتَكَ.
قَالَ: لِمَا ذَا؟
قَالَ: لِقَوْلِكَ «وَ كَيْفَ أَحْبَطْتُهُ وَ أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمُ الْخُلَّصِ» وَيْحَكَ، أَ تَدْرِي مَنْ شِيعَتُنَا الْخُلَّصُ ]قَالَ: لَا. قَالَ: شِيعَتُنَا الْخُلَّصُ] حِزْقِيلُ الْمُؤْمِنُ، مُؤْمِنُ آلِ فِرْعَوْنَ وَ صَاحِبُ يس الَّذِي قَالَ اللَّهُ تَعَالَى [فِيهِ]: وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ، أَ سَوَّيْتَ نَفْسَكَ بِهَؤُلَاءِ أَ مَا آذَيْتَ بِهَذَا الْمَلَائِكَةَ، وَ آذَيْتَنَا.
فَقَالَ الرَّجُلُ: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ، فَكَيْفَ أَقُولُ؟
قَالَ: قُلْ: أَنَا مِنْ مُوَالِيكُمْ وَ مُحِبِّيكُمْ، وَ مُعَادِي أَعْدَائِكُمْ، وَ مُوَالِي أَوْلِيَائِكُمْ.
فَقَالَ: كَذَلِكَ أَقُولُ، وَ كَذَلِكَ أَنَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، وَ قَدْ تُبْتُ مِنَ الْقَوْلِ الَّذِي أَنْكَرْتَهُ، وَ أَنْكَرَتْهُ الْمَلَائِكَةُ، فَمَا أَنْكَرْتُمْ ذَلِكَ إِلَّا لِإِنْكَارِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع: الْآنَ قَدْ عَادَتْ إِلَيْكَ مَثُوبَاتُ صَدَقَاتِكَ وَ زَالَ عَنْهَا الْإِحْبَاطُ.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري ع، ص314-316
@yekaye
☀️3) امام صادق ع سفارشاتی طولانی به عبدالله بن جندب دارند. در فرازی از آن سفارشات آمده است:
ای فرزند جندب! همانا شیعیان ما با ویژگیهای متعددی شناخته میشوند:
با سخاوتمندی و بخشش در حق برادران [دینی]
و به اینکه روز و شب پنجاه رکعت نماز میگذارند [مجموع نمازهای واجب و نافله یومیه]
شیعیان ما همانند سگ به مردم نمیپرند [هریر، زوزه سگ است در سرما، که کنایه از بدخلقی است] ؛ و همانند کلاغ طمع نمیکنند؛ با دشمنان ما همنشین نمیشوند؛ و از کسی که بغض ما را به دل دارد، حتی اگر از گرسنگی بمیرند، درخواستی نمیکنند؛ آنان مارماهی نمیخورند و از روی کفش مسح نمیکشند و بر وقت ظهر محافظت دارند و نوشیدنیِ سُکرآور [= مست کننده] نمینوشند*.
ابن جندب میگوید: گفتم: فدایت شوم، آنان را کجا بیابم؟
فرمود:بر فراز قله کوهها و در حاشیههای شهرها؛ و هنگامی که در شهری وارد شدی، بپرس از کسی که [این دنیاپرستانِ بظاهر مسلمان] با او همنشین نمیشوند و او هم از آنان دوری میگزیند، که همان مومن است، آن گونه که خداوند فرمود «و از آن سوی شهر مردی شتابان آمد» (یس/20)؛ به خدا سوگند که حبیب نجار تنها بود.
📚تحف العقول، ص303
و روي عن الإمام الصادق أبي عبد الله جعفر بن محمد ص فی وصيته ع لعبد الله بن جندب
... يَا ابْنَ جُنْدَبٍ إِنَّمَا شِيعَتُنَا يُعْرَفُونَ بِخِصَالٍ شَتَّى بِالسَّخَاءِ وَ الْبَذْلِ لِلْإِخْوَانِ وَ بِأَنْ يُصَلُّوا الْخَمْسِينَ لَيْلًا وَ نَهَاراً شِيعَتُنَا لَا يَهِرُّونَ هَرِيرَ الْكَلْبِ وَ لَا يَطْمَعُونَ طَمَعَ الْغُرَابِ وَ لَا يُجَاوِرُونَ لَنَا عَدُوّاً وَ لَا يَسْأَلُونَ لَنَا مُبْغِضاً وَ لَوْ مَاتُوا جُوعاً شِيعَتُنَا لَا يَأْكُلُونَ الْجِرِّيَ وَ لَا يَمْسَحُونَ عَلَى الْخُفَّيْنِ وَ يُحَافِظُونَ عَلَى الزَّوَالِ وَ لَا يَشْرَبُونَ مُسْكِراً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَأَيْنَ أَطْلُبُهُمْ قَالَ ع عَلَى رُءُوسِ الْجِبَالِ وَ أَطْرَافِ الْمُدُنِ وَ إِذَا دَخَلْتَ مَدِينَةً فَسَلْ عَمَّنْ لَا يُجَاوِرُهُمْ وَ لَا يُجَاوِرُونَهُ فَذَلِكَ مُؤْمِنٌ كَمَا قَالَ اللَّهُ «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعى» وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ حَبِيبَ النَّجَّارِ وَحْدَه
✳️ * در برخی از فرقههای مسلمان، خوردن مارماهی، کشیدن مسح از روی کفش، و عجله کردن در نماز ظهر قبل از اذان، و خوردن سایر امور سُکرآور غیر از شراب انگور، جایز قلمداد میشوند.
@yekaye
☀️4) اصبغ بن نباته روایت میکند که امیرالمومنین ع بر منبر کوفه خطبه میخواند و میفرمود:
ای مردم! من شامّه ایمانم، من چشم و شامّه هدایتم!
ای مردم! در مسیر هدایت، به خاطر کمبود کسانی که آن را میپیمایند، دچار ترس و وحشت نشوید!
📚الغيبة للنعماني، ص27 ؛ نهج البلاغة، حکمت 201؛ الغارات، ج2، ص584
أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ ابْنُ عُقْدَةَ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْمُحَمَّدِيُّ مِنْ كِتَابِهِ فِي الْمُحَرَّمِ سَنَةَ ثَمَانٍ وَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ قَالَ حَدَّثَنِي يَزِيدُ بْنُ إِسْحَاقَ الْأَرْحَبِيُّ وَ يُعْرَفُ بِشَعِرٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُخَوَّلٌ عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع عَلَى مِنْبَرِ الْكُوفَةِ يَقُولُ
أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا أَنْفُ الْإِيمَانِ أَنَا أَنْفُ الْهُدَى وَ عَيْنَاهُ أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ مَنْ يَسْلُكُهُ [لِقِلَّةِ أَهْلِه] ...
@yekaye
یک آیه در روز
767) 🌺 وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ 🌺 💐 ت
.
1⃣ « فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ ... وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ»
امداد خداوند برای دین خویش، گاهی یاری رساندن مستقیم است و ارسال پیامبری دیگر؛
و گاهی غیرمستقیم است، و از درون خود مردم.
@yekaye
یک آیه در روز
767) 🌺 وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ 🌺 💐 ت
.
2⃣وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ ...»
در یک جمله فعلیه، جار و مجرور بعد از فاعل میآید و اینجا که مقدم شده، نشاندهنده نوعی تاکید است.
این تاکید وقتی بیشتر جلوه می کند که توجه کنیم که شبیه این عبارت در حکایت نزاع بین حضرت موسی ع و قبطی پیش آمده که مومن آل فرعون «از آن سوی شهر شتابان میآید» تا به وی خبر میدهد که مراقب باش که قصد دستگیری تو را دارند؛ اما در آنجا کلمه «رجل» را مقدم ذکر کرده است: «وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدينَةِ» (قصص/20).
چرا در اینجا چنین تاکیدی بر اینکه «او از جانب دوردست شهر آمده» وجود دارد؟
🍃الف. میتواند بدین جهت باشد که نشان دهد هیچ تبانیای بین او و فرستادگان در کار نبوده است.
📚(المیزان، ج17، ص75)
🍃ب. حمايت از حقّ، مرز و منطقه ندارد؛ و براى حمايت از حقّ، مسافت طولانى نبايد مانع باشد.
📚(تفسير نور، ج7، ص530)
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
767) 🌺 وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ 🌺 💐 ت
.
3⃣ وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ «يَسْعى» قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ
اگر عجله و شتاب در خیلی عرصهها بد باشد، برای دفاع از اهل حق و پیام خدا، باید شتافت و سرعت عمل به خرج داد.
@yekaye
یک آیه در روز
767) 🌺 وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ 🌺 💐 ت
.
4⃣ «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ «رَجُلٌ» يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ»
با اینکه قرآن در بسیاری از موارد اسم اشخاص را دقیقا مطرح کرده، چرا از این شخصی که شتابان برای حمایت از فرستادگان الهی آمد، اسم نبرد و تعبیر «رجلٌ: مردی» را به کار برد.
چرا؟
🍃الف. چهبسا نشان دهد کسی که از حق و از پیامبران خدا و دین خدا دفاع میکند، اسمش مهم نیست؛ اقدامش مهم است.
📚(اقتباس از المیزان، ج17، ص76)
به تعبیر دیگر، طرفدارى از حقّ، انگيزه و سوز لازم دارد نه نشان و عنوان.
📚(تفسير نور، ج7، ص530)
🍃ب. با توجه به اینکه در جملات بعدیاش نوعی عبودیت محض (که خدا را چون خداست میپرستد، نه حتی برای بهشت و جهنم) مطرح است، شاید میخواهد ذهن را چنان به نحوه دفاع او و دغدغههای او و اخلاص او معطوف کند که اصلا اسم او را هم نمیآورد؛ گویی او در این عمل خالصانهاش چنان در عبودیت فانی شده که اصلا خودش مطرح نیست.
📚(اقتباس از المیزان، ج17، ص76)
🍃ج. چهبسا تاکید علاوه بر نکره بودن، بر مفرد بودن هم باشد؛ یعنی:
گاهى يك تنه بايد حركت كرد و فرياد كشيد؛ چنانکه حضرت على عليه السلام مىفرمايد: در راه حقّ از اندك بودن پيروان نهراسيد.
📚(تفسير نور، ج7، ص530)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
767) 🌺 وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ 🌺 💐 ت
.
5⃣ «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدينَةِ رَجُلٌ يَسْعى قالَ يا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلينَ»
دعوت انسانها به پیروی از فرستادگان الهی، تنها وظیفه خود این فرستادگان نیست.
کسی هم که به حقانیت آنان پی برد، سزاوار است دیگران را به پیروی از آنان دعوت کند.
@yekaye