🔹وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ
جمله «اتبعوا ...» را عموما عطف به جمله «انقلبوا» گرفتهاند
ولی چنانکه برخی تذکر دادهاند آن را می توان حال نیز قلمداد کرد.
📚(التبیان فی اعراب القران، ص92)
@Yekaye
🔹رضْوانَ
▪️اگرچه افعال ماضی و مضارع این ماده به صورت «رضی یرضی» می باشد اما عموم اهل لغت ماده اصلی این کلمه را «رضو» - و نه «رضی» - دانستهاند به قرینه کلمه «رضوان»
📚(کتاب العین، ج7، ص57)
و در هر صورت، این ماده نقطه مقابل «سخط» (خشم گرفتن و ناراحت شدن) است.
📚(معجم المقاييس اللغة، ج2، ص402)
و از این جهت شاید بتوان آن را معادل خشنودی دانست
ب▪️رخی توضیح داده اند که «فرح» به معنای مطلق سرور و خشنودی است؛ اما «رضایت» به معنای موافقت میل است با آنچه جریان می یابد و شخص با آن مواجه می شود.
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص152)
که این هم در مورد خداوند نسبت به بنده مصداق دارد (که معنایش این است که بنده را در حالتی ببیند که همواره به اوامر الهی عمل می کند) و هم در مورد بنده نسبت به خداوند (که آنچه خداوند برایش مقدر کرده را ناخوش ندارد): «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» (مائده/119؛ توبه/100؛ مجادله/29)
▪️متعلقِ فعل «رضی»
▫️گاهی مستقیما به صورت مفعول میآید: «رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ» (توبه/59) «فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها» (بقره/144) «وَ مَساكِنُ تَرْضَوْنَها» (توبه/24) «وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحاً تَرْضاهُ» (نمل/19؛ حقاف/15) که در این گونه موارد مطلق تحقق رضایت مورد نظر است
▫️گاهی با حرف «ب» میآید: «أَ رَضِيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا» (توبه/38) «إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ» (توبه/83) «رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ» (توبه/87 و 93) که دلالت بر تاکید و شدت تمایل و تعلق دارد؛
▫️گاهی با حرف «عن» میآید: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ» (مائده/119؛ توبه/100؛ مجادله/29) «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ» (فتح/18) «وَ لَنْ تَرْضى عَنْكَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» (بقره/120)، که دلالت بر رضایت از همه کارها و آثار شخص دارد و نه فقط در کار خاصی؛
▫️و گاهی متعلَقِ آن اصلا بیان نمیشود: «وَ لَسَوْفَ يُعْطيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى» (ضحی/5) «فَإِنْ أُعْطُوا مِنْها رَضُوا» (توبه/58) «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلى وَ لَسَوْفَ يَرْضى» (لیل/20-21) که دلالت بر مطلق تحقق رضایت دارد بدون اینکه خصوصیت خاصی در متعلق آن مورد لحاظ باشد.
📚(التحقيق، ج4، ص153)
▪️«رضوان» مصدر در صیغه فعلان است که دلالت بر رضایت کثیر دارد و از آنجا که برترین رضایت، رضایت خداوند متعال است، در قرآن کریم، این کلمه همواره [در 13 موردی که به کار رفته] فقط در مورد رضایت الهی است: «أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ مِنَ اللَّه» (آل عمران/162) « وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّه» (آل عمران/174) «ما كَتَبْناها عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغاءَ رِضْوانِ اللَّه» (حدید/27) «يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ» (توبه/21) «أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ» (توبه/109) «رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ» (آل عمران/15 و «توبه/72) « وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوان» (حدید/20) «يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً» (مائده/2) «يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً» (فتح/29 و حشر/8) «يَهْدي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ» (مائده/16) «ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ» (محمد/28)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص356؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص153)
«
▪️مرضاة» هم مصدر میمی است که حرف «ة» به آن اضافه شده و دلالت بر رضایت دائمی دارد: «ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» (بقره/247 و 265؛ نساء/114) «تَبْتَغي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ» (تحریم/1)
📚 (التحقيق، ج4، ص153)
▪️اسم فاعل این کلمه «راضی» است: «لِسَعْيِها راضِيَةٌ» (غاشیه/9)
▫️و اسم مفعول آن «مَرضیّ»: «وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا» (مریم/55)؛
که این دو کلمه در آیه «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً» (فجر/28) جمع شده است؛
و در آیه «فَهُوَ فِي عِيشَةٍ راضِيَةٍ» (حاقه/21؛ قارعه/7) نیز قلب زیبایی رخ داده است؛ این تعبیر یعنی زندگیای رضایتبخش، یعنی معیشتی که کاملا موافق و منطبق بر حال و دلخواه شخص است؛ و اینکه به جای اینکه بگوید «فهو راضی عن العیش» فرموده «فهو فی عیشة راضیة» که این دلالت بر نهایت توافق این زندگی با دلخواه شخص دارد.
📚(التحقيق، ج4، ص153)
▪️تعبیر «رَضیّ» (بر وزن فعیل) هم در معنای فاعلی به کار رفته و البته صفت مشبهه است؛ یعنی رضایتی که کاملا ثابت و راسخ در قلب باشد: « وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا» (مریم/6)
📚(التحقيق، ج4، ص153)
@Yekaye
👇ادامه👇
👇ادامه توضیحات درباره ماده «رضی»👇
▪️وقتی این ماده به باب افعال می رود (ارضاء) متعدی می شود و به معنای راضی کردن دیگری است: «يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ» (توبه/8) «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ» (توبه/62)
▫️و وقتی به باب افتعال می رود (ارتضاء) به معنای اختیار کردن از روی رضایت است: «إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ» (جن/27) «وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى» (انبیاء/28) «لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُم» (نور/55)
📚(التحقيق، ج4، ص153)
▫️ و وقتی هم به باب تفاعل می رود (تراضی) به معنای رضایت طرفینی است، چنانکه در آیه «إِذا تَراضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ» (بقرة/232) یعنی هریک از طرف مقابل خود راضی باشد و نسبت به طرف مقابل خویش ابراز رضایت کند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص356) [همچنین: «فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما» (بقره/233) یا «تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُم» (نساء/29) ً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَريضَة]» (نساء/24)]
▪️ضمنا کلمه «رِضا» وقتی با الف مقصوره خوانده و نوشته شود (رِضی) مصدر ثلاثی مجرد است؛ اما وقتی با الف ممدوده نوشته و خوانده شود (رضاء) مصدر باب مفاعله است
📚(التهذیب، ج14، ص64)
📿ماده «رضو» و مشتقات آن جمعا 73 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖اختلاف قرائت
▪️در عموم قرائات به صورت «رِضوان» قرائت شده است؛
▪️ولی در قرائت شعبه از عاصم به صورت «رُضوان» قرائت شده است:
▫️«رضوان» مصدر است؛ و قرائت «رِضوان» آن را در ردیف مصدرهایی مانند «حرمان» می گذارد، و قرائت «رُضوان» شبیه مصدرهایی مانند «رجحان» و «کفران».
📚مجمع البيان، ج2، ص712 ؛ البحر المحيط، ج3، ص56
@Yekaye
☀️6) از امام صادق ع روایت شده است:
صفت رضایت آن است که از آنچه خوشایند و ناخوشایند است راضی باشد؛ و رضایت پرتوی نور معرفت است؛ و راضی از همه آنچه دلخواه خویش است فانی گردیده؛ و راضی حقیقی کسی است که مورد رضایت واقع شده باشد؛ و «رضا» اسمی است که همه معانی عبودیت را در خود جمع کرده و تفسیر رضایت، شادیِ دل است؛
و از پدرم امام محمد باقر ع شنیدم که میفرمود: تعلق خاطرِ دل به آنچه موجود است، شرک است؛ و تعلقش بدانچه مفقود است و موجود نیست، کفر است؛ و ایندو، دو بال از سنت رضایتمندی است [یعنی انسان برای اینکه به رضا برسد نه باید دل به آنچه موجود است ببندد، و نه دل در گروی چیزی بگذارد که نیست]
و در عجبم از کسی که مدعی عبودیت در پیشگاه خداوند است چگونه با او در آنچه مقدر فرموده نزاع میکند [= اینکه شخص چیزی بخواهد که خدا مقدر نفرموده و بدانچه خدا مقدر کرده راضی نباشد، گویی با خداوند در مقدراتش نزاع کرده] حاشا که عارفان صاحب مقام رضا چنین کنند.
📚مصباح الشريعة، ص182
قَالَ الصَّادِقُ ع:
صِفَةُ الرِّضَا أَنْ يَرْضَى الْمَحْبُوبَ وَ الْمَكْرُوهَ وَ الرِّضَا شُعَاعُ نُورِ الْمَعْرِفَةِ وَ الرَّاضِي فَانٍ عَنْ جَمِيعِ اخْتِيَارِهِ وَ الرَّاضِي حَقِيقَةً هُوَ الْمَرْضِيُّ عَنْهُ وَ الرِّضَا اسْمٌ يَجْتَمِعُ فِيهِ مَعَانِي الْعُبُودِيَّةِ وَ تَفْسِيرُ الرِّضَا سُرُورُ الْقَلْبِ سَمِعْتُ أَبِي مُحَمَّداً الْبَاقِرَ ع يَقُولُ تَعَلُّقُ الْقَلْبِ بِالْمَوْجُودِ شِرْكٌ وَ بِالْمَفْقُودِ كُفْرٌ وَ هُمَا جَنَاحَانِ مِنْ سُنَّةِ الرِّضَا وَ أَعْجَبُ مِمَّنْ يَدَّعِي الْعُبُودِيَّةَ لِلَّهِ كَيْفَ يُنَازِعُهُ فِي مَقْدُورَاتِهِ حَاشَا الرَّاضِينَ الْعَارِفِينَ عَنْ ذَلِك.
@Yekaye
◾️سالروز شهادت حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام تسلیت باد
@Yekaye
یک آیه در روز
845) 📖 فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ
.
1⃣ «فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ؛ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ ...»
در آیه قبل معلوم شد که مومنان واقعی کسانیاند که وقتی آنان را از جمع شدن دشمنان علیه آنها میترسانند، نهتنها نمیترسند، بلکه ایمانشان زیادتر میشود! چرا که خدا را کافی میدانند و تنها بر او توکل میکنند.
در این آیه توضیح میدهد که این کافی دانستن و توکل آنها، صرفا یک دلخوشی ذهنی و تلقینی نبوده است؛ بلکه چنین مومنانی نهتنها مغلوب نمیشوند بلکه با دستانی پر، سرشار از نعمت و فضل خداوند و بدون اینکه اندک گزندی از دشمن بدانان رسیده باشد برمیگردند.
در واقع، مضمون این دو آیه همان مضمون آیاتی است که نشان میدهد که اگر کسی بر خدا توکل کند خداوند کارش را به نحو احسن به ثمر میرساند: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِه» (طلاق/۳)
📚(الميزان، ج4، ص64)
@Yekaye
یک آیه در روز
845) 📖 فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ
.
2⃣ «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ ....»
حركت در مسير انجام وظيفه، همراه با توكّل به خدا، سبب تبديل مشكلات به آسانى مى شود.
📚 (تفسير نور، ج1، ص654)
@Yekaye
یک آیه در روز
845) 📖 فانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ
.
3⃣ «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ»
آنکه از دشمن نترسید و بر خدا توکل کرد هم به «نعمتی» از خدا رسید و هم به «فضلی».
فرق این دو چیست؟ و چرا نفرمود «نعمة و فضل من الله»؟
🔖 (نکاتی در بحث از آیه 171، جلسه842، تدبر4 مطرح شد http://yekaye.ir/ale-imran-3-171/)
علاوه بر آنها این موارد هم قابل ذکر است:
🍃الف. نعمت به ازای عملشان است؛ و فضل، اضافهای است که خداوند از رحمت خود بدانها میدهد: یعنی چهبسا میخواهد بیان کند که ایستادگی، از هرکسی که سر بزند، مومن باشد یا غیرمومن، یک ثمرهای حتما برایش دارد (نعمت)؛ اما اگر کسی که ایستادگی میکند مومن باشد، علاوه بر ثمره طبیعیِ ایستادگی، به رحمت اضافهای هم از جانب خداوند دسترسی پیدا میکند. (فضل)
🍃ب. مقصود از نعمت ثابتقدم ماندن آنان در ایمان و اطاعت از خداست؛ و مقصود از فضل، آن سود و غنایمی که به دست آوردند.
📚(زجاج، به نقل از مجمع البیان، ج2، ص889)
🍃ج. ...
@Yekaye