ادامه توضیح ماده «أمن»
▪️کلمات «أمن» (فَأَيُّ الْفَريقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ؛ انعام/81) ، «أمانت» و «أمان» در اصل، مصدر هستند که گاهی به عنوان اسم برای حالتی که انسان در آن حالت بسر میبرد به کار میرود (تو در امانی) و گاه به عنوان اسم در مورد چیزی که مورد امنیت قرار گرفته و از انسان در مورد آن، ایمن میباشند (امانت چیزی است که به کسی سپرده میشود و در مورد اینکه آن شخص آن را حفظ میکند اطمینان دارند و آن چیز را نزد وی در امان میدانند): « إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها» (نساء/28) لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُمْ» (انفال/27)
📚 (مفردات ألفاظ القرآن، ص90)
▫️و البته گاه تعابیر به نحوی است که هم معنای اسمی و هم معنای مصدری در آن محتمل است، مانند «وَ الَّذينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ» (مومنون/8؛ معارج/32).
📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص151)
▫️چنانکه درباره کلمه «امانت» در آیه «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...» (احزاب/72) بسیاری آن را در معنای اسمی (با مصادیقی مانند توحید، عدالت، حروف الفبا، عقل) قلمداد کردهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص90) ولی برخی اصرار دارند که این در معنای مصدریاش است یعنی خداوند طمانینه و سکون و عدم وحشت در قبال حوادث و تکالیف تکوینی و تشریعی را عرضه کرد، که از مصادیقش تحمل نبوت و قبول خلافت و استعداد ولایت و ... است.
📚(التحقيق، ج1، ص151)
▪️و «آمِن» آن امر ساکن و مطمئنی است که جای ترس و نگرانی ندارد: «قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ» (نحل/112) «رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً» (بقره/126؛ ابراهیم/35) «مَنْ يَأْتي آمِناً يَوْمَ الْقِيامَة» (فصلت/40)
▪️«أمین» بر وزن فعیل در معنای مفعول است: یعنی «مورد اطمینان»؛ و این کلمه نهتنها در مورد انسانها (إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمينٌ؛ شعراء/107 و 125 و 142 و 178 و دخان/18) و بلکه هر موجود ذیشعوری (مُطاعٍ ثَمَّ أَمينٍ؛ تکویر/21) به کار میرود، بلکه در مورد هر چیزی که انسان بتواند به او اطمینان کند نیز به کار میرود: «إِنَّ الْمُتَّقينَ في مَقامٍ أَمينٍ» (دخان/51) چنانکه خود کلمه «مأمون» نیز همین طور است: «إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ» (معارج/28)
▪️«مأمن» اسم مکان است و به معنای جایگاهی است که شخص در آن ایمن است: «ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ»(توبة/6)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص91)
▪️وقتی ماده «أمن» به باب افتعال میرود به معنای «امین واقع شدن» و «پذیرش و قبول امانت» است از این جهت که بودن اشیاء نزد وی را در امن و امان میدانند: «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ» (بقره/283)
▪️کلمه «أَمَنَةٌ» وقتی در وصف انسان به کار برده میشود (مثلا رجل أَمَنَةٌ) به معنای کسی است که بسادگی به هر کس اطمینان میکند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص91)
▫️ اما در آیه «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً» (بقره/153) و آیه «إِذْ يُغَشِّيكُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْه» (انفال/11) برخی آن را مصدر (همانند غَلَبَه) دانستهاند که بر «کثرة الامن» دلالت دارد
📚(التحقيق، ج1، ص152)
▫️و برخی علاوه بر اینکه آن را مصدری همانند «أمن» دانستهاند این را که همانند «کَتَبه» اسم جمع (امنیتها) باشد نیز احتمال دادهاند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص90)
@Yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه توضیح ماده «امن»
🔹از کلماتی که ظاهرا از همین باب است اما به نظر میرسد معنای متفاوتی دارد کلمه «آمین» است که در لهجه حجازی به صورت «أمین» (با الف مقصوره و نه با مد) هم تلفظ میشود و برخی اصل این کلمه را همین دانستهاند و مد را صرفا اشباع کلمه در لهجه بنیعامر میدانند، به این دلیل که در زبان عربی، وزن «فاعیل» وجود ندارد؛ و تذکر دادهاند که تلفظ آن با تشدید خطاست.
📚(المصباح المنیر، ج2، ص24-25)
▫️ همگان اتفاق نظر دارند که این کلمهای دعایی و به معنای «خدایا انجام بده» یا «اجابت فرما» میباشد. برخی صریحا آن را اسم فعل دانستهاند - همانند صه و مه -
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص92)
▫️برخی احتمال دادهاند از همان ماده «أمن» باشد از این باب که تعبیر «أمّن» به معنای «ایمنی داد» است و آمین هم تقاضای ایمنی یافتن و اجابت دعا از خداست، چرا که با عنایت خداوند است که انسان از بلاها و ناملایمات ایمنی مییابد
📚 (النهاية، ج1، ص72)
▫️و از حسن بصری نقل شده که این اسمی از اسمای خداوند است؛ ولی از ابوعلی فارسی نقل شده که مقصود وی این بوده که هر وقت کسی این را بر زبان میآورد در ضمیر خود، خداوند را خطاب کرده و از او تقاضای استجابت میکند
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص92)
▫️ البته مرحوم مصطفوی تذکر داده که این کلمه عیناً در زبان عبری وجود دارد و احتمال اینکه اساساً از زبان عبری وارد شده باشد بعید نیست، هرچند که همین ماده «أمن» با تلفظ و معنایی نزدیک به همین تلفظ و معنای عربی نیز در زبان عبری وجود دارد؛ و از این جهت بعید نیست که واقعاً کلمهای عربی و صیغه امر از باب افعال (آمِن: تصدیق کن و ایمنی بده) باشد که تلفظش به صورت «آمین» درآمده است.
📚 (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص152)
📿ماده «أمن» و مشتقات آن 879 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
✅توجه
کلمه «اَیمان» جمع «یمین: سوگند» و از ماده «یمن» است و با «ایمان» که از ماده «امن» است تفاوت دارد و درباره این ماده قبلا توضیح داده شد در
🔖جلسه 237 http://yekaye.ir/al-aaraf-7-17/ .
@Yekaye
☀️1) از امام باقر ع روایت شده است:
همانا حضرت علی ع دری بود که خداوند آن را گشود؛ کسی که در آن داخل شود مومن است و کسی که از آن خارج شود کافر است.
📚الكافي، ج2، ص388
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ:
إِنَّ عَلِيّاً ص بَابٌ فَتَحَهُ اللَّهُ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ كَانَ كَافِراً.
@Yekaye
☀️2) نامهای از امام صادق ع خطاب به عدهای از فقها نوشته شده است. در فرازی از آن آمده است:
... هشدار میدهمت از رها کردن حق به خاطر خسته و ملول شدن؛ و از میل به باطل کردن بر اساس جهل و گمراهی؛ چرا که ما نیافتیم کسی را که از دلخواه خویش پیروی کند و از آن حدودی که بیان کردیم بگذرد و در عین حال شخص رشید و فرهیختهای باشد.
📚المحاسن، ج1، ص210
عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رِسَالَتِهِ إِلَى أَصْحَابِ الرَّأْيِ وَ الْقِيَاسِ:
... وَ إِيَّاكَ وَ تَرْكَ الْحَقِّ سَأْمَةً وَ مَلَالَةً وَ انْتِجَاعَكَ الْبَاطِلَ جَهْلًا وَ ضَلَالَةً لِأَنَّا لَمْ نَجِدْ تَابِعاً لِهَوَاهُ جَائِزاً عَمَّا ذَكَرْنَا قَطُّ رَشِيداً.
@Yekaye
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است:
کمترین چیزی که شخص را از اسلام بیرون میبرد آن است که بفهمد که نظری برخلاف حق است اما بر سر آن بایستد.
📚تفسير العياشي، ج1، ص: 297
عَنْ أَبَانِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع:
يَقُولُ أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِسْلَامِ أَنْ يَرَى الرَّأْيَ بِخِلَافِ الْحَقِّ فَيُقِيمَ عَلَيْه.
@Yekaye
یک آیه در روز
848) 📖 إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَ
.
1⃣ «إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً»
در يك انقلاب عقيدتى و فرهنگى، از ريزشهاى جزئى نگران مباشيد.
📚(تفسير نور، ج2، ص205)
@Yekaye
یک آیه در روز
848) 📖 إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَ
.
2⃣ «وَ لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً ... إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ»
همان طور که شتافتن افراد در کفر ضرری به خداوند نمیزند (آیه قبل)،
اینکه کسی از ایمان به سوی کفر برود هم ضرری به خداوند نمیزند؛ و خودش است که گرفتار عذابی دردناک خواهد شد.
@Yekaye
یک آیه در روز
848) 📖 إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَ
.
3⃣ «إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ»
مقصود از اینکه «کفر را با ایمان خریدند» چیست؟ و چرا از تعبیر «فروختن» استفاده کرد؟
🍃الف. این مطلب را که کفرشان را با ایمان عوض کردند، مجازاً به عنوان خرید این با آن تعبیر کرده است
📚(مجمعالبیان، ج2، ص891)
یعنی ایمان خود را فروختند و به جای آن کفر خریدند؛ به تعبیر دیگر، کفر را به قیمت از دست دادن ایمان خریدند.
🍃ب. میخواهد نشان دهد سرمايه اصلى انسان، ايمان و يا زمينههاى فطرى ايمان است.
📚(تفسير نور، ج2، ص205)
🍃ج. میخواهد با این تعبیر، بر اختیار آنان در زمینه خیر و شر تاکید کند
📚 (البحر المحیط، ج3، ص443)
یعنی همان طور که در خرید و فروش انسان کاملا اختیار مال خود را دارد، و اگر ضرر کند به خودش برمیگردد در اینکه ایمانش را بدهد و کافر بشود هم همین طور است.
🍃د. کفر را به وسیله ایمان خریدند؛ یعنی به جای اینکه با ایمان خود بهشت را به دست بیاورند، ایمانشان را کالایی قرار دادند که به وسیله آن کفر بخرند؛ و منظور منافقانی است که با ظاهرنمایی و ابراز ایمان، دنبال منافع دنیویاند و عملا در کفرورزی پیش میروند.
🍃ه. شاید میخواهد به این مطلب اشاره کند که اینها قبلا ایمان داشتند و بعدا کافر شدند «إِذا جاءَكَ الْمُنافِقُونَ ... ذلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا» (منافقون/1-3)، (نه کسانی که از ابتدا منافقانه و برای رسیدن به منافع خود اظهار ایمان کردند) یعنی چون ایمانشان، عمیق و درست نبود، با همین ایمانشان به ورطه کفر غلطیدند؛ و منظور چهبسا آن دسته از منافقانی است که از راه افراط و نفهمی در دینداری (مانند خوارج)، به ورطه کفر غلطیدند.
🍃و. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
848) 📖 إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَ
.
4⃣«الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ ... لَهُمْ عَذابٌ عَظيمٌ؛ إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ ... لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ»
در مورد کسانی که در کفر میشتابند تعبیر «عذاب عظیم» را به کار برد؛ و درباره کسانی که کفر را به بهای ایمان میخرند، تعبیر «عذاب دردناک». چرا؟
🍃الف. شتاب در کفر یعنی ازدیاد کفر، و هرچه کفر شخص بیشتر شود طبیعی است که عذابش بزرگ و بزرگتر گردد؛
اما کسی که ایمان را بهای کفر میفروشد در واقع میخواهد منافع و لذت بیشتری در دنیا ببرد که به جای ایمان کفر را ترجیح داده؛ و او چون دنبال لذت است، تهدیدش به این است که به جای لذت و خوشی، به درد مبتلا خواهد شد.
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
848) 📖 إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَ
.
5⃣ «إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيْمانِ»
🔻خرید کفر به قیمت ایمان ، به نظر میرسد مصادیق متعددی در قرآن کریم دارد:
🔸الف. خرید گمراهی به بهای هدایت و با دینفروشی
«أُولئِكَ الَّذينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى» (بقره/16 و 175) «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ أُوتُوا نَصيباً مِنَ الْكِتابِ يَشْتَرُونَ الضَّلالَةَ» (نساء/44)
🔸ب. خرید دنیا به بهای آخرت:
«أُولئِكَ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ» (بقره/86)
🔸ج. خرید متاع ناچیز دنیا به قیمت جعل و تحریف معارف دین:
«اشْتَرَوْا بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَليلاً» (توبه/9) «وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتي ثَمَناً قَليلاً» (بقره/41؛ مائده/44) «وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَليلاً» (نحل/95)
🔸د. خرید مطالب مضر به قیمت فروش جان و باطن خویش:
«وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ ... وَ يَتَعَلَّمُونَ ما يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُون» (بقره/102)
🔺 در مقابل همه اینها، آن خرید و فروشی که میارزد این است که:
🔸انسان آخرت را به قیمت دنیا بخرد
«فَلْيُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ» (نساء/74)
🔸یعنی جان و مالش را بدهد و در ازای آن بهشت را بخرد:
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ» (توبه/111)
🔸بلکه جانش را در راه آنچه موجب رضایت خداست بدهد:
«يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» (بقره/207)
@Yekaye