🔹أَعْتَدْنا
▪️درباره ماده «عتد» برخی اصل آن را به معنای حضور و نزدیک شدن میدانند (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص216)؛ برخی آن را ذخیره کردن و آماده کردن چیزی پیش از آن که بدان نیاز افتد معرفی کرده اند (مفردات ألفاظ القرآن، ص545).
▪️این ماده به کلماتی مانند «إعداد» (از ماده «عدد») و «تهیّؤ» (از ماده «هیء») و احضار (از ماده«حضر») نزدیک است؛
در تفاوت اینها گفتهاند که
🔸«إعداد» در جایی است که آماده کردن با شمارش دقیق همراه است؛
🔸در «احضار» مطلق حاضر کردن، اعم از اینکه مقدمه چیز دیگر باشد یا خیر، مد نظر است؛
🔸در «تهیه» مطلق تنظیم مقدمات کاری از ابتدا تا انتهایش مورد نظر است؛
🔸اما ماده «عتد» ناظر است به تهیه کردن بالفعل که امر مورد نظر را حاضر میکند. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج8، ص25)
▪️«عتید» صیغه مبالغهای است که هم به معنای اسم مفعول (مُعَدّ: آماده شده) «وَ قالَ قَرينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتيدٌ» (ق/23) به کار میرود و هم به معنای اسم فاعل (مُعِدّ: آمادهکننده) که در آیه «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ» (ق/18) به معنای «مُعتِدّ» (ذخیرهکننده) است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص545)
▪️لازم به ذکر است که برخی فعل «أعتد» در قرآن را (أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً، یوسف/31؛ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَليماً، نساء/18) اساسا نه از ماده «عتد» بلکه از ماده «عدد» قلمداد کردهاند که یکی از دالهای آن به تاء تبدیل شده است. (به نقل از مفردات ألفاظ القرآن، ص545)
📿اگر ماده «عتد» را مستقل از «عدد» بدانیم، و فعل «أعتَدَ» در قرآن را از این ماده بدانیم، این ماده 16 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹عَذاباً
قبلا بیان شد که
▪️ماده «عذب» در معانی بسیار متعددی به کار رفته است، مثلا:
▫️عَذُبَ الماءُ: آبی است که گوارا و طیب باشد؛
▫️عاذب و عَذُوب: هم به کسی میگویند که از شدت عطش، توانایی خوردن هم ندارد و از خوردن هم خودداری میکند؛ و هم به کسی یا جایی میگویند که بین او و آسمان ستر و پوششی وجود نداشته باشد؛
▫️أعذَبَ عن الشَّىء، به معنای دوری گزیدن از چیزی است؛
▫️عَذَّب، یُعَذّبُ، عذاب، به معنای کتک زدن است و در مورد هر سختگیری شدید (شکنجه کردن) هم به کار میرود،
▫️عَذَبة (که جمع آن، عَذَب است) به انتهای شلاق گفته میشود.
▪️با این تکثر معانی،
▫️ برخی از اهل لغت مانند ابن فارس، از اینکه یک اصل واحدی برای تمامی این معانی بیابند اظهار عجز کردهاند؛
▫️ برخی همچون راغب اصفهانی سعی کردهاند دو معنای اصلی برای این واژه مطرح کنند، یکی معنای طیب و گوارا، و دیگری به معنای عذاب دادن، یا کتک زدن و شکنجه دادن، و همه معانی اخیر را به نحوی به این دومی برگردانند، هرچند این احتمال را هم دادهاند که اصل عذاب دادن هم به نحوی به «عَذب: گوارایی» برگردد بدین صورت که تعذیب به معنای «زایل کردن عَذب و گوارایی معیشت» باشد؛ و
▫️برخی هم همچون مرحوم مصطفوی همه را به یک معنا ارجاع داده و گفتهاند معنای اصلی این واژه عبارت است از «آن چیزی که ملائم طبع و مقتضای حال باشد» که این معنا در مورد «گوارا» کاملا معلوم است، و در مورد «عذاب» هم اضافه شدن حرف «الف» دلالت بر نوعی امتداد دارد و این کلمه در مورد عقوبتها و امور ناخوشایندی به کار میرود که به نحوی مقتضای حال افراد گردیده است و بدین سان تمامی معانی دسته دوم را هم به همین معنا برگرداندهاند.
▪️هرچه باشد، عذاب در این معنای دوم با معنای «درد» (ألم) و «عقوبت» (تنبیه کردن) بسیار نزدیک است؛ و
🔸 در تفاوت «عذاب» و «ألم» گفتهاند که در مفهوم عذاب، نوعی استمرار نهفته است اما «درد» لزوما بدین معنا نیست که ادامه داشته باشد؛ و
🔸در تفاوت «عذاب» با «عقوبت» گفتهاند که عقوبت در جایی به کار میرود که شخص سزاوار تنبیه باشد، اما عذاب لزوما چنین نیست و نهتنها در مورد کسانی که مستحق عقوبتند، بلکه در مورد آزار و اذیت اشخاص بیگناه هم این تعبیر به کار میرود.
🔖جلسه 499 http://yekaye.ir/al-qalam-68-33/
@yekaye
🔹أَليماً
▪️ماده «ألم» در اصل دلالت دارد بر معنای «درد» (= وجع) (معجم المقاييس اللغة، ج1، ص126) و
▫️ برخی گفتهاند نه هر دردی، بلکه دلالت دارد بر درد شدید (مفردات ألفاظ القرآن، ص82؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص115) فعل آن بر وزن «أَلِمَ یَألَمُ» می باشد: «إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَما تَأْلَمُونَ» (نساء/104)
▪️«ألیم» (أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَليماً، نساء/18؛ حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَليمَ، یونس/88) را اغلب به معنای اسم فاعل (مُؤلِم: دردآور) دانستهاند ((معجم المقاييس اللغة، ج1، ص126؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص82)
اما برخی این تحلیل را قبول ندارند و آن را صفت مشبهه میدانند به معنای آنچه درد برایش ثابت و مستقر است، در مقابل ءألم» که چیزی است که درد از آن ظاهر و صادر میشود؛ و از این رو، توصیف عذاب به الیم را اشاره به شدت خود آن عذاب می دانند که بلیغتر از معنای عذاب دردآور است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص115)
📿ماده «ألم» 75 بار در قرآن کریم به کار رفته است که غیر از سه فعل مذکور در آیه 104 سوره نساء تمامی کاربردهای دیگر آن همین کلمه «ألیم» است که غیر از عبارات «عَذابَ يَوْمٍ أَليمٍ» (هود/26؛ زخرف/65) و «إِنَّ أَخْذَهُ أَليمٌ شَديدٌ» (هود/102) که در وصف امری غیر از خود عذاب آمده؛ در تمامی موارد دیگر مستقیما وصف عذاب قرار گرفته است.
البته در عبارت «عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَليمٌ» (سبأ/5؛ جاثیه/11) اگرچه بین عذاب و الیم فاصلهای افتاده، اما بر اساس قرائت حفص از عاصم «الیم» وصف عذاب است نه وصف رجز؛ هرچند که بر اساس برخی دیگر از قرائتها (که «ألیمٍ» قرائت کردهاند) وصف رجز است.
@yekaye
☀️1) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند «و توبه برای کسانی نیست که مرتکب بدیها میشوند، تا هنگامی که مرگ نزد یکی از آنان حاضر شود، گوید: من همین الان توبه کردم» روایت شده که فرمودند:
این کسی است که دائما فرار میکرده؛ توبه میکند در زمانی که دیگر توبه سودی ندارد و از او پذیرفته نمیشود.
📚تفسير العياشي، ج1، ص228
عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ».
قَالَ: هُوَ الْفَرَّارُ تَابَ حِينَ لَمْ يَنْفَعْهُ التَّوْبَةُ وَ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ.
@yekaye
☀️2) از امام صادق ع درباره این سخن خداوند عز و جل سوال شد که میفرماید « و توبه برای کسانی نیست که مرتکب بدیها میشوند، تا هنگامی که مرگ نزد یکی از آنان حاضر شود، گوید: من همین الان توبه کردم».
فرمودند: این هنگامی است که امر آخرت را بالعیان میبیند.
📚من لا يحضره الفقيه، ج1، ص133
سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتَّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ؛ قالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ»
قَالَ: ذَاكَ إِذَا عَايَنَ أَمْرَ الْآخِرَةِ.
@yekaye
☀️3) از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
هنگامی که نفس بدینجا رسد – و با دست به حلق خویش اشاره کردند – برای عالم توبهای در کار نخواهد بود؛ ولی برای جاهل توبه هست.
📚الكافي، ج2، ص440؛ تفسير العياشي، ج1، ص228
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ هَذِهِ - وَ أَهْوَى بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ [حَنْجَرَتِهِ] - لَمْ يَكُنْ لِلْعَالِمِ تَوْبَةٌ وَ كَانَتْ لِلْجَاهِلِ تَوْبَةٌ.
☀️شبیه همین عبارت – البته فقط با اشاره به عالم- از امام صادق ع روایت شده، که در آن روایت امام سپس این آیه را تلاوت کردند: «قطعا توبهی بر عهده خدا تنها برای کسانی است که روی جهالت بدی را مرتکب میشوند» (نساء/17)
📚الكافي، ج1، ص47
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
إِذَا بَلَغَتِ النَّفْسُ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ لَمْ يَكُنْ لِلْعَالِمِ تَوْبَةٌ ثُمَّ قَرَأَ «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ».
@yekaye
☀️4) از امیرالمومنین ع روایت شده که در فرازی از خطبه خود فرمودند:
پس به سوی معاد بشتابید و بر مرگ پیشی گیرید که همانا چیزی نمانده است که رشته آرزوها گسسته گردد و مرگ بر ایشان سایه افکند و باب توبه بر آنان بسته شود.
📚نهج البلاغة، خطبه 183
قال ع:
فَبَادِرُوا الْمَعَادَ وَ سَابِقُوا الآْجَالَ فَإِنَّ النَّاسَ يُوشِكُ أَنْ يَنْقَطِعَ بِهِمُ الْأَمَلُ وَ يَرْهَقَهُمُ الْأَجَلُ وَ يُسَدَّ عَنْهُمْ بَابُ التَّوْبَة.
@yekaye
☀️5) از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند:
به كار برخيزيد! اكنون كه زندگى به ساز است، و دفترها گشوده و در توبه باز. رويگرداننده را خواندهاند، و گناهكار را اميدوار گردانده. از آن پيش كه چراغ عمل خاموش شود، و فرصت از دست برود، و در توبه را ببندند و فرشتگان به آسمان بالا روند. پس انسان بايد براى خود بكوشد تا تواند، و از زندهای براى مردهای سود ستاند؛ و از آنچه نپايد، براى آنچه برقرار است؛ و از چيزى كه میرود برای آن چیزی که میماند. خوشا کسی است كه از خدا ترسيد در عمرى كه بدو دادند، و مهلتى كه برايش نهادند، و نفس خود را مهار كرد و رشتهاى كه بايد به سرش در آورد و بدان از نافرمانيهاى خدايش نگاه داشت و به راه فرمانبردارى او واداشت.
📚نهج البلاغه، خطبه237، (ترجمه شهیدی با اندکی اصلاحات)
و قال ع:
فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِي نَفَسِ الْبَقَاءِ وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ؛ وَ الْمُدْبِرُ يُدْعَى وَ الْمُسِيءُ يُرْجَى؛ قَبْلَ أَنْ يَخْمُدَ الْعَمَلُ وَ يَنْقَطِعَ الْمَهَلُ وَ يَنْقَضِيَ الْأَجَلُ [تَنْقَضِيَ الْمُدَّةُ] وَ يُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِكَةُ. فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ أَخَذَ مِنْ حَيٍّ لِمَيِّتٍ وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ. امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَى أَجَلِهِ وَ مَنْظُورٌ إِلَى عَمَلِهِ امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا فَأَمْسَكَهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ.
@yekaye
☀️6) در کتب اهل سنت روایت شده که عبدالرحمن میگوید: چهار نفر از اصحاب رسول الله ص جمع شده بودند.
یکی گفت: از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را یک روز قبل از مرگش هم باشد میپذیرد.
دومی گفت: من هم از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را نصف روز قبل از مرگش هم باشد میپذیرد.
سومی گفت: من هم از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را صبحدمی قبل از مرگش هم باشد میپذیرد.
چهارمی گفت: من هم از رسول الله ص شنیدم که همانا خداوند عز و جل توبه بنده را مادام که به خرخر مرگ نیفتاده، میپذیرد.
📚تفسیر ثعلبی (الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ج3، ص274)
زيد بن أسلم عن عبد الرحمن [السلماني] قال: اجتمع أربعة من أصحاب رسول اللّه صلّى اللّه عليه و [آله و] سلّم؛
فقال أحدهم: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و[آله و] سلّم يقول: «إن اللّه عزّ و جلّ يقبل توبة العبد قبل أن يموت بيوم»
قال الثاني: و أنا سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و [آله و] سلّم يقول: «إن اللّه عزّ و جلّ يقبل توبة العبد قبل أن يموت بنصف يوم».
قال الثالث: و أنا سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و [آله و] سلّم يقول: «إن اللّه عزّ و جلّ يقبل توبة العبد قبل أن يموت بضحوة».
فقال الرابع: و أنا سمعت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و [آله و] سلّم يقول: «إن اللّه عزّ و جلّ يقبل توبة العبد ما لم يغرغر بنفسه».
@yekaye
☀️7) در کتب اهل سنت، از قول ابوذر از رسول الله روایت شده است:
همانا خداوند توبه بندهاش را میپذیرد یا بندهاش را مورد مغفرت قرار میدهد مادامی که حجاب و پردهای واقع نشده باشد!
گفته شد: واقع شدن حجاب و پرده چیست؟
فرمود: اینکه نفس از بدن بیرون رود در حالی که مشرک باشد.
📚الدر المنثور، ج2، ص131
و أخرج أحمد و البخاري في التاريخ و الحاكم و ابن مردويه عن أبى ذر ان رسول الله صلى الله عليه و [آله و] سلم قال:
ان الله يقبل توبة عبده أو يغفر لعبده ما لم يقع الحجاب؟
قيل و ما وقوع الحجاب؟
قال: تخرج النفس و هي مشركة.
@yekaye
💐💐💐عید سعید قربان، عید قربانی کردن نفس در پیشگاه معبود، مبارک باد 🌹🌹🌹
@yekaye