🔹ج.2) از زبان خود امیرالمومنین ع
☀️9) الف. آن گونه که ابوذر روایت کرده است امیرالمومنین ع در شورای شش نفرهای که خلیفه دوم برای تعیین جانشین خودش معین کرده بود، احتجاجاتی برای اثبات احقیت خود به خلافت میآورد مطرح شده است؛
یکی از آن موارد این است که خود را مصداق این آیه معرفی میکند و میفرماید:
آیا در میان شما غیر از من کسی هست که خداوند از او یاد کرده باشد آن گونه که مرا یاد کرد، آنجا که فرمود: «و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان؛ آناناند که مقرباناند» (واقعه/10-11)؛
آیا احدی از شما در شتافتن به سوی خدا و رسولش بر من سبقت گرفته است؟
گفتند: خیر.
📚 الأمالی (للطوسی)، ص549؛
📚المسترشد فی إمامة علی بن أبی طالب علیه السلام، ص352
حَدَّثَنَا الشَّیخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِی، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِی الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِی بْنِ زَكَرِیا الْعَاصِمِی، قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عُبَیدِ اللَّهِ الْعَدْلِی، قَالَ: حَدَّثَنَا الرَّبِیعُ بْنُ یسَارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا الْأَعْمَشُ، عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِی الْجَعْدِ، یرْفَعُهُ إِلَی أَبِی ذَرٍّ (رَضِی اللَّهُ عَنْهُ):
أَنَّ عَلِیاً (عَلَیهِ السَّلَامُ) وَ عُثْمَانَ وَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیرَ وَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ عَوْفٍ وَ سَعْدَ بْنِ أَبِی وَقَّاصٍ، أَمَرَهُمْ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَنْ یدْخُلُوا بَیتاً وَ یغْلِقُوا عَلَیهِمْ بَابَهُ...
قَالَ:
فَهَلْ فِیكُمْ أَحَدٌ ذَكَرَهُ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) بِمَا ذَكَرَنِی إِذْ قَالَ: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» غَیرِی?
فَهَلْ سَبَقَنِی مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؟
قَالُوا: لَا.
☀️ب. از امام رضا ع از پدرشان امام کاظم ع از پدرشان امام صادق ع از پدرشان امام باقر ع از پدرشان امام سجاد ع از پدرشان امام حسین ع از امیرالمومنین ع روایت شده است که فرمودند:
آیه «السابقون السابقون» در مورد من نازل شد.
📚عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص65
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْحَافِظُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْحَافِظُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ التَّمِیمِی قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی قَالَ حَدَّثَنِی سَیدِی عَلِی بْنُ مُوسَی الرِّضَا ع عَنْ أَبِیهِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَنْ أَبِیهِ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ عَنْ أَبِیهِ الْحُسَینِ:
عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّ النَّبِی عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ قَالَ لِعَلِی ع مَنْ كُنْتُ وَلِیهُ فَعَلِی وَلِیهُ وَ مَنْ كُنْتُ إِمَامَهُ فَعَلِی إِمَامُهُ...
وَ بِإِسْنَادِه عَنْ عَلِی ع قَالَ: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» فِی نَزَلَتْ... .
@yekaye
☀️10) الف. از حضرت علی ع روایت شده که فرمود:
من بنده خدا و برادر رسول او هستم، من #صدّیق_اکبر هستم؛
کسی بعد از من این را نمیگوید مگر اینکه دروغگو و افترازننده است؛
همانا من هفت سال قبل از همه مردم با پیامبر ص نماز می خواندم.
📚مجمع البیان، ج5، ص98
سمعت علیا (ع) یقول:
أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ ص، وَأَنَا #الصِّدِّیقُ_الْأَكْبَرُ، لَا یقُولُهَا بَعْدِی إِلَّا #كَذَّابٌ مُفتَرٍ، صَلَّیتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِینَ
✅این روایت در منابع اهل سنت هم بارها آمده است؛
از جمله در
📚مصنف ابن أبی شیبة (م235) ج6، ص368
📚فضائل الصحابة (لأحمد بن حنبل، م241) ج2، ص586
📚سنن ابن ماجه (م273) ج1، ص44
📚الآحاد والمثانی (لابن أبی عاصم، م287) ج1،ص148
📚السنة (لابن أبی عاصم) ج2، ص598
📚السنن الكبرى (للنسائی، م303) ج7، ص409
📚خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (للنسائی) ص24
📚المستدرك على الصحیحین (للحاكم، م405) ج3، ص120
📚الكشف و البیان (ثعلبی م427)، ج5، ص85 و ج9، ص232
📚التفسیر المظهری (م1225)، ج6، ص98؛ ج9، ص199
☀️ب. حتی در برخی از روایاتی که در کتب اهل سنت آمده، بعد از اینکه حضرت فرموده که من #صدیق_اکبر هستم،
تصریح کردهاند که قبل از اینکه ابوبکر ایمان بیاورد و مسلمان شود من ایمان آوردم و مسلمان شدم:
📚الآحاد والمثانی (لابن أبیعاصم، م287) ج1، ص151
📚الكنى والأسماء (للدولابی، م310) ج2، ص904-905
📚الأوائل (لأبی عروبة الحرانی، م318) ص74
سَمِعْتُ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، عَلَى الْمِنْبَرِ وَهُوَ يَقُولُ: «أَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ، آمَنْتُ قَبْلَ أَنْ يُؤْمِنَ أَبُو بَكْرٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، وَأَسْلَمْتُ قَبْلَ أَنْ يُسْلِمَ»
در کتب اهل سنت روایات متعددی نقل شده که پیامبر اکرم ص این لقب را به حضرت امیر ع دادند؛
مثلا:
☀️ج. از ابوذر و سلمان روایت شده است که پیامبر اکرم ص دست حضرت علی ع را گرفت و فرمود:
همانا این اولین کسی است که به من ایمان آورده است و اولین کسی است که با من در روز قیامت دست می دهد؛ این همان #صدیق_اکبر است؛ این همان #فاروقِ این امت است که حق را از باطل جدا میکند؛ این یعسوب [=ملکه زنبور عسل، که همه زنبورها گرد او و گوش به فرمان اویند] مومنان است؛ در حالی که مال و ثروت، یعسوب ظالمان است.
📚المعجم الكبیر للطبرانی (6/ 269)
📚البحر الزخار =مسند البزار، ج9، ص342
📚ترتیب الأمالی الخمیسیة (للشجری)، ج1، ص188-189
أَخَذَ #رَسُولُ_اللهِ ص بِیدِ #عَلِی رَضِی اللهُ عَنْهُ، فَقَالَ: «إِنَّ هَذَا أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِی، وَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یصافِحُنِی یوْمَ الْقِیامَةِ، وَهَذَا #الصِّدِّیقُ_الْأَكْبَرُ، وَهَذَا #فارُوقُ هَذِهِ الْأُمَّةِ، #یفَرَّقُ_بَینَ_الْحَقِّ_وَ_الْبَاطِلِ، وَهَذَا #یعْسُوبُ_الْمُؤْمِنِینَ، وَالْمَالُ یعْسُوبُ الظَّالِمِ»
📚شجری در جای دیگر همین کتاب (ج1، ص58) این حدیث را از امام کاظم از پدرانشان از خود حضرت علی ع روایت کرده است.
☀️د. حتی معاویه نیز به این مطلب اذعان کرده است:
شخصی نزد معاویه آمد و گفت: از نزد دروغگوترین، ترسوترین و بخیلترین مردم، یعنی علی ع نزد تو آمدهام.
معاویه اموال فراوانی به او بخشید، سپس با او خلوت کرد و گفت: وای بر تو، چگونه گفتی «دروغگوترین مردم»؛ در حالی که او اول کسی است که رسول الله را تصدیق کرد و اول کسی است که به خداوند ایمان آورد و او صدیق اکبر است؛ و چگونه گفتی «ترسوترین مردم» در حالی که عرب می داند که در میان خود از او شجاعتر ندارد؛ و چگونه گفتی «بخیلترین مردم»،در حالی که اندک زر و سیمی برای خود جمع نکرده.
وی گفت: اگر او این گونه است که میگویی، پس برای چه با او میجنگی؟
گفت: به خاطر اینکه گِلِ این انگشترِ [خلافت]، در زمین از مسیرش خارج شده! [کنایه از اینکه من دنبال حکومتم]
📚 بحر الفوائد المسمى بمعانی الأخبار (للكلاباذی، م380) ص314
...فَقَالَ لَهُ: وَیحَكَ كَیفَ قُلْتَ: أَكْذَبِ النَّاسِ وَهُوَ أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَ رَسُولَ اللَّهِ ص، وَأَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَهُوَ الصِّدِّیقُ الْأَكْبَرُ، وَكَيْفَ قُلْتَ: أَجْبَنِ النَّاسِ وَقَدْ عَلِمَتِ الْعَرَبُ أَنَّهُ لَيْسَ فِيهَا أَشْجَعُ مِنْهُ، وَكَيْفَ قُلْتَ: أَبْخَلِ النَّاسِ وَمَا جَمَعَ قَطُّ صَفْرَاءَ وَلَا بَيْضَاءَ؟
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: إِنْ كَانَ كَمَا تَقُولُ فَعَلَامَ تُقَاتِلُهُ؟
فَقَالَ مُعَاوِيَةُ: عَلَى أَنْ تَجُورَ طِينَةُ هَذَا الْخَاتَمِ فِي الْأَرْضِ.
🤔با این حال، بسیاری از بزرگان اهل سنت تعبیر «الصدیق الاکبر» را فقط در مورد ابوبکر به کار میبرند؛
در حالی که در منابع اهل سنت (در تمام کتب تفسیری و حدیثیای که در الشامله موجود است) #هیچ_حدیث_نبوی (ولو روایت ضعیف و جعلی) هم یافت نمیشود که پیامبر اکرم ص، #ابوبکر را #صدیق_اکبر خوانده باشد.
@yekaye
☀️11) امیرالمومنین در خطبهای فرمودند:
اى مردم رنگارنگ، با دلهاى پريشان و ناهماهنگ. تنهاشان عيان، خِرَدهاشان از آنان نهان، در شناخت حق شما را مىپرورانم همچون دايهاى مهربان، و شما از حقّ مىرميد چون بزغالگان از بانگ شير غرّان. هيهات كه به يارى شما تاريكى را از چهره عدالت بزدايم، و كجى را كه در حق راه يافته راست نمايم!
خدايا! تو مىدانى آنچه از ما رفت، نه به خاطر رغبت در قدرت بود، و نه از دنياى ناچيز خواستن زيادت. بلكه مىخواستيم نشانههاى دين را به جايى كه بود بنشانيم، و اصلاح را در شهرهايت ظاهر گردانيم. تا بندگان ستمديدهات را ايمنى فراهم آيد، و حدود ضايع ماندهات اجرا گردد.
خدايا! من نخستين كسم كه به سوى تو روى آورد، و شنيد و اجابت كرد. در نماز كسى از من پيش نيفتاد جز رسول خدا، كه درود خدا بر او و آل او باد.
📚نهجالبلاغه، خطبه131؛ (ترجمه شهیدی، ص129)
و من كلام له ع و فیه یبین سبب طلبه الحكم و یصف الإمام الحق
أَیتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ أَظْأَرُكُمْ عَلَی الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ نُفُورَ الْمِعْزَی مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَدِ هَیهَاتَ أَنْ أُطْلِعَ بِكُمْ سِرَارَ الْعَدْلِ أَوْ أُقِیمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یكُنِ الَّذِی كَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَكِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِكَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِكَ فَیأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِكَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِكَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ لَمْ یسْبِقْنِی إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بِالصَّلَاة ...
@yekaye
☀️ج.3) از قول ائمه اطهار ع
12) از امام صادق ع از پدرشان امام باقر ع از پدرشان امام سجاد ع روایت شده است که:
هنگامی که امام حسن ع با معاویه صلح کرد، با هم دیداری داشتند.
معاویه بالای منبر رفت و به امام حسن ع گفت پله پایینتر از او بنشیند و سپس گفت: ای مردم! این حسن فرزند علی ع و فاطمه س است، که ما را شایسته خلافت دید و خودش را شایسته خلافت ندید؛ و اکنون نزد ما آمده تا به میل خود با ما بیعت کند؛
سپس گفت: حسن! بلند شو [و سخن بگو].
پس امام حسن ع برخاست و خطبهای خواند که کاملا مدعای معاویه را باطل کرد؛ و در فرازی از آن فرمود:
... و رسول الله ص برای ابلاغ پیام برائت به مکه آن را به حضرت علی ع داد و فرمود: یا علی! این را تو ببر؛ زیرا به من دستور داده شد که این را کسی نباید ببرد جز خودم یا کسی که از من باشد، و آن کس تویی؛ پس علی ع از رسول الله بود و رسول الله ص از او بود؛
و نیز هنگامی که رسول الله ص بین او و برادرش جعفر بن ابی طالب و آزادشدهاش زید بن حارثه در مورد دختر حمزه قضاوت کرد به او فرمود: یا علی! همانا تو از منی و من از تو هستم؛ و همانا تو ولیّ هر مومن پس از من هستی.
پس پدرم در تصدیق رسول الله ص [بر همگان] سبقت گرفت و جانش را سپر او کرد؛ و همواره در هر موطنی رسول الله ص او را جلو میانداخت، و برای هر کار سختی او را میفرستاد، به خاطر اعتماد و اطمینانی که به او داشت، و برای اینکه میدانست او چه اندازه خیرخواه خدا و رسولش است،
و همانا او نزدیکترین نزدیکان به خدا و رسولش بود و خداوند عز و جل میفرماید: «و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان؛ آناناند که مقرباناند» (واقعه/10-11) و پدرم سبقتگیرندهترینِ سبقتگیرندگان به سوی خدا و رسولش بود؛ و نزدیکترینِ نزدیکان به خدا و رسولش.
پس خداوند فرمود: «هرگز كسانى از شما كه پیش از فتح [مكه] انفاق كردند و جهاد نمودند [با دیگران] یكسان نیستند، آنها از حیث درجه بزرگترند» (حدید/10) و پدرم اولین آنها بود در اسلام و ایمان؛ و اولین نفر بود در هجرت و ملحق شدن به خدا و رسولش؛
و اولین آنان بود در اینکه در حدی که مییافت و وسعش میرسید انفاق میکرد؛ و خداوند فرمود «و كسانى كه پس از آنها آمدند مىگويند: پروردگارا، بر ما و آن برادران ما كه در ايمان از ما پيشى گرفتند ببخشاى، و در دلهاى ما كينهای نسبت به كسانى كه ايمان آوردهاند قرار مده، پروردگارا، بىترديد تو بسيار رئوف و مهربانى.» (حشر/10)
واین بدان سبب بود که احدی در ایمان بر او سبقت نگرفت؛ و نیز خداوند متعال فرمود: «و سبقتگیرندگان نخستین از مهاجران و انصار و كسانى كه به احسان از آنها پیروى كردند» (توبه/100)
پس او سبقت گیرنده بر جمیع سبقتگیرندگان بود؛ پس همان گونه که خداوند عز و جل سبقتگیرندگان را بر جاماندگان و عقلماندگان برتری داد، به همین ترتیب، سبقتگیرندهترین سبقتگیرندگان را هم سبقتگیرندگان برتری داد؛
و خداوند عز و جل فرمود: «آيا آب دادن به حاجيان و آبادسازى مسجد الحرام را همانند كسى قرار دادهايد كه به خدا و روز واپسين ايمان آورده است [و در راه خدا جهاد كرده؟!]» (توبه/19) و پدرم بود که به خدا و روز واپسین ایمان آورد بود و مجاهد واقعی در راه خداوند بود؛ و این آیه نیز در مورد او نازل شد. ...
📚الأمالی (للطوسی)، ص562-563
👇متن حدیث👇
@yekaye
☀️متن حدیث 12
حَدَّثَنَا الشَّیخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الطُّوسِی (رَضِی اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِی الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَمْدَانِی بِالْكُوفَةِ وَ سَأَلْتُهُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ قَیسٍ الْأَشْعَرِی، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِی بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِی، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِیرٍ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ جَدِّهِ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ (عَلَیهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ:
لَمَّا أَجْمَعَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِی (عَلَیهِ السَّلَامُ) عَلَی صُلْحِ مُعَاوِیةَ خَرَجَ حَتَّی لَقِیهُ، فَلَمَّا اجْتَمَعَا قَامَ مُعَاوِیةُ خَطِیباً، فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ أَمَرَ الْحَسَنَ (عَلَیهِ السَّلَامُ) أَنْ یقُومَ أَسْفَلَ مِنْهُ بِدَرَجَةٍ، ثُمَّ تَكَلَّمَ مُعَاوِیةُ، فَقَالَ: أَیهَا النَّاسُ، هَذَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِی وَ ابْنُ فَاطِمَةَ، رَآنَا لِلْخِلَافَةِ أَهْلًا، وَ لَمْ یرَ نَفْسَهُ لَهَا أَهْلًا، وَ قَدْ أَتَانَا لِیبَایعَ طَوْعاً. ثُمَّ قَالَ: قُمْ یا حَسَنُ!
فَقَامَ الْحَسَنُ (عَلَیهِ السَّلَامُ) فَخَطَبَ فَقَالَ:
... وَ قَدْ قَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) حِینَ أَمَرَهُ أَنْ یسِیرَ إِلَی مَكَّةَ وَ الْمَوْسِمِ بِبَرَاءَةَ" سِرْ بِهَا یا عَلِی، فَإِنِّی أُمِرْتُ أَنْ لَا یسِیرَ بِهَا إِلَّا أَنَا أَوْ رَجُلٌ مِنِّی، وَ أَنْتَ هُوَ یا عَلِی" فَعَلِی مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، وَ رَسُولُ اللَّهِ مِنْهُ، وَ قَالَ لَهُ نَبِی اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) حِینَ قَضَی بَینَهُ وَ بَینَ أَخِیهِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (عَلَیهِمَا السَّلَامُ) وَ مَوْلَاهُ زَیدِ بْنِ حَارِثَةَ فِی ابْنَةِ حَمْزَةَ:" أَمَّا أَنْتَ یا عَلِی فَمِنِّی وَ أَنَا مِنْكَ، وَ أَنْتَ وَلِی كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی". فَصَدَّقَ أَبِی رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) سَابِقاً وَ وَقَاهُ بِنَفْسِهِ، ثُمَّ لَمْ یزَلْ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فِی كُلِّ مَوْطِنٍ یقَدِّمَهُ، وَ لِكُلِّ شَدِیدَةٍ یرْسِلُهُ ثِقَةً مِنْهُ وَ طُمَأْنِینَةً إِلَیهِ، لِعِلْمِهِ بِنَصِیحَتِهِ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)، وَ إِنَّهُ أَقْرَبُ الْمُقَرَّبِینَ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» وَ كَانَ أَبِی سَابِقَ السَّابِقِینَ إِلَی اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) وَ إِلَی رَسُولِهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) وَ أَقْرَبَ الْأَقْرَبِینَ، فَقَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَی): «لا یسْتَوِی مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً» فَأَبِی كَانَ أَوَّلَهُمْ إِسْلَاماً وَ إِیمَاناً، وَ أَوَّلَهُمْ إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ هِجْرَةً وَ لُحُوقاً وَ أَوَّلَهُمْ عَلَی وُجْدِهِ وَ وُسْعِهِ نَفَقَةً، قَالَ (سُبْحَانَهُ): «وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ» فَالنَّاسُ مِنْ جَمِیعِ الْأُمَمِ یسْتَغْفِرُونَ لَهُ بِسَبْقِهِ إِیاهُمْ الْإِیمَانَ بِنَبِیهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)، وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ یسْبِقْهُ إِلَی الْإِیمَانِ أَحَدٌ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَی): «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ» فَهُوَ سَابِقٌ جَمِیعَ السَّابِقِینَ، فَكَمَا أَنَّ اللَّهَ (عَزَّ وَ جَلَّ) فَضَّلَ السَّابِقِینَ عَلَی الْمُتَخَلِّفِینَ وَ الْمُتَأَخِّرِینَ، فَكَذَلِكَ فَضَّلَ سَابِقَ السَّابِقِینَ عَلَی السَّابِقِینَ، وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ): «أَ جَعَلْتُمْ سِقایةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ» [فَكَانَ أَبِی الْمُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَ الْیوْمِ الْآخِرِ] وَ الْمُجَاهِدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَقّاً، وَ فِیهِ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیةُ.
@yekaye
☀️13) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:
سبقتگیرندگان چهارتناند: فرزند آدم که کشته شد [= هابیل]، سبقتگیرنده در امت حضرت موسی ع که همان مومن آل فرعون است؛ و سبقت گیرنده در امت حضرت عیسی ع که همان حبیب نجار است؛ و سبقتگیرنده در امت حضرت محمد ص که علی بن ابیطالب ع است.
📚مجمع البیان، ج9، ص325
عن أبی جعفر (ع) قال:
السابقون أربعة؛ ابن آدم المقتول، و سابق فی أمة موسی (ع) و هو مؤمن آل فرعون، و سابق فی أمة عیسی (ع) و هو حبیب النجار، و السابق فی أمة محمد ص علی ابن أبی طالب (ع).
@yekaye
🔹د. بقیه ائمه ع هم جزء السابقوناند
☀️14) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
ما سابقون در روز قیامتایم؛ ما اولِ اولینها از میان محاسبهشوندگان هستیم.
📚المسترشد في إمامة علي بن أبي طالب عليه السلام (طبری م326)، ص324
عَنِ النَّبِيِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ:
نَحْنُ السَّابِقُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، وَ نَحْنُ أَوَّلَ الْأَوَّلِ مُحَاسَبُونَ.
☀️ب. از امام باقر ع روایتی طولانی نقل شده که در آنجا حضرت برخی از امیتازات اهل بیت ع را برمیشمرند؛ در فرازی از آن میفرمایند:
همانا ماییم سبقتگیرندگان؛ و ماییم آخرین*.
✳️* ظاهرا اشاره است به آیه14 که میفرماید قلیلی از سابقون، از «آخرین» هستند.
📚بصائر الدرجات، ج1، ص63؛ كمال الدين و تمام النعمة (للصدوق)، ج1، ص206؛ الأمالي (للطوسي)، ص654؛ مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص206 و 283؛ إرشاد القلوب (للديلمي)، ج2، ص418
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَصْرِيِّ عَنْ أَبِي الْمِعْزَى عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ خَيْثَمَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:
... نَحْنُ السَّابِقُونَ وَ نَحْنُ الْآخِرُون.
@yekaye
☀️15) قبلا (جلسه 906، حدیث2) روایتی نقل شد که شخصی خدمت امام صادق ع عرض کرد که عامه [= اهل سنت] میپندارند که مسلمانان همگی جزء «آل محمد»اند!
حضرت توضیح دادند که به یک معنا دروغ گفتند و به یک معنا راست گفت: از این جهت دروغ گفتند که عموم مسلمانان، با اینکه موحدند و به نبوت پیامبر ص اقرار میکنند، اما در دینداریشان نقص و کوتاهی هست؛ و از این جهت راست گفتند که مومنان واقعی جزء آل محمد ص هستند هرچند پیوند خویشاوندی نداشته باشند؛
و سپس شروع به توضیح دادن نکاتی کردند.
در فرازی از آن روایت، امام به توضیح آیاتی میپردازند که در آنها تعبیر «امت» آمده، اما مقصود اصلی از آن اهل بیت میباشند؛
از جمله اینکه میفرمایند:
و خداوند در جای دیگری درباره همین امت فرمود «و بدين گونه شما را امتى وسط» یعنی عدل «قرار داديم، تا بر مردم شاهد باشيد و پيامبر بر شما شاهد باشد» (بقره/143) پس اگر گمان کردهای که خداوند، جل ثنائه، منظورش از این آیه همه موحدان از اهل قبله بوده، آیا فکر می کنی کسی که در دنیا گواهیاش را بر یک پیمانه خرما جاری نمیشود، خداوند گواهی او را در روز قیامت بر کل خلایق طلب میکند و آن را در مقابل امتهای گذشته قرار میدهد؟ اصلا، هرگز خداوند چنین چیزی را از خلایق قصد نکرده است.
و در جای دیگر، باز در مورد این امتی که مصداق [اجابت] دعای حضرت ابراهیم ع بود [ظاهرا اشاره به دعای ایشان که در ذریهاش امت مسلمی قرار دهد؛ بقره/128 ]، فرمود «شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آمدید» (آل عمران/110) اگر خداوند عز و جل مقصودش جمیع مسلمانان بود که آنان بهترین امتی هستند که بر مردم بیرون آمدهاند، مردمی که اینان بر آنها بیرون آمدهاند نمیشناسند که جمیع مسلمانان، که هستند [یعنی قبول ندارند که جمیع مسلمانان از آنان بهتر باشند]؛ اصلا، هرگز مقصود خداوند این افراد نادانی که گلهوار این سو و آن سو میروند نبوده است؛ لیکن مقصود خداوند آن امتی است که حضرت محمد ص در آن مبعوث گردید!
وی سوال کرد: پس همراه او جز حضرت علی ع کسی نبوده است؟!
امام صادق ع فرمود: همانا همراه حضرت علی ع، حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع بودند، همان کسانی که خداوند هرگونه پلیدی را از آنان زدود و آنان را کاملا پاک نمود (احزاب/33) همان اصحاب کساء که قرآن بر تطهیر آنان شهادت داد؛
و خود رسول الله بتنهایی نیز یک امت بود؛ زیرا خداوند سبحان میفرماید: «به راستى ابراهيم امّتى بود فروتن و مطيع خدا و حقگرا» (نحل/120) پس ابراهیم بتنهایی یک امت بود، سپس خداوند بعد از پیریاش اسماعیل و اسحاق را به وی بخشید «و در ذریه آن دو، نبوت و کتاب» را قرار داد (حدید/26)؛ و این گونه بود که رسول الله ص هم بتنهایی یک امت بود؛
سپس خداوند به وی حضرت علی ع و فاطمه س را عطا فرمود؛ و آنان را با امام حسن ع و امام حسین ع کثرت بخشید همان گونه که حضرت ابراهیم ع را با حضرت اسماعیل ع و حضرت اسحاق ع کثرت بخشید، و امامتی را که جایگزین نبوت است در ذریهاش از فرزندان حسین بن علی ع قرار داد همان گونه که نبوت را در ذریه اسحاق قرار داد و سپس آن را با ذریه اسماعیل ع ختم فرمود؛ همان گونه که امامت ابتدا در حسن بن علی ع قرار داده شد به خاطر سبقت داشتنش، و خداوند عز و جل در این مورد فرمود: «و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان؛ آناناند که مقرباناند» (واقعه/10-11) پس امام حسن ع سابق بر امام حسین ع بود؛
سپس خداوند عز و جل امامت را به فرزندان امام حسین ع منتقل کرد، همان گونه که نبوت را از فرزندان حضرت اسحاق ع به فرزندان حضرت اسماعیل ع منتقل فرمود؛ و امت به شهادت برای آنان و اینکه این جاری در مورد آنان است [که فقط اینها ذریه پیامبرند]، اجماع دارند و چنین اجماعی برای شهادت دادن بر احدی غیر از اینان وجود ندارد.
پس اگر کسی گفت: دلیل بر اینکه امامت از فرزندان امام حسن ع به فرزندان امام حسین ع منتقل شد چیست؟
با او خواهیم گفت: دلیل این انتقال، قرآن است.
و اگر گفت: چگونه میشود که این بر اساس سبقت گرفتن و طهارت از گناهانی که شخص را مستوجب عذاب میکند، و پس علمی که ابراز میدارد، میباشد؟
به او گفته شود: همانا امامت در گروی جمیع آن چیزهایی است که امت بدان نیاز دارد اعم از حلال و حرام و علم به خاص و عام و ظاهر و باطن و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ کتاب الله، و نیز ظرایف علمی و تاویلات غریب آن.
👇ادامه حدیث 👇
@yekaye
ادامه حدیث 15
وی پرسید: چه دلیلی هست بر اینکه کسی امام نمیشود مگر اینکه عالم به این اموری باشد که فرمودید؟
فرمود: این سخن خداوند عز و جل در مورد کسانی که به آنان اجازه حکم کردن داده و آن را اهل این کار قرار داده است: «بهيقين ما تورات را فرو فرستاديم كه در آن هدايت و نور بود، پيامبرانى كه تسليم [فرمان خدا] بودند بر طبق آن براى كسانى كه يهودى بودند حکم مىكردند، و نيز ربّانیون [=علماى ربّانى] و أحبار [= عالمان یهود]» (مائده/44) پس ربانیون همان امامان، و نه پیامبران،اند [چون پیامبران را قبلش گفته بود، پس اینها غیر از پیامبراناند] که مردم را با علمشان تربیت میکنند و بدان جهت كه از آنها حفظ كتاب خدا خواسته شده بود و بر آن گواه بودند، (مائده/44) و نفرمود «بدان جهت که نمیدانستند»
و فرمود «بگو: آيا كسانى كه مىدانند با كسانى كه نمىدانند يكسانند؟ جز اين نيست كه تنها صاحبان خرد ناب متذكر مىشوند» (زمر/9)
و فرمود «بلكه آن، آيات روشنى است در سينههاى كسانى كه به آنها علم داده شده است» (عنکبوت/49)
و فرمود «و آن را تعقل نمىكنند مگر عالمان» (عنکبوت/43)
و فرمود «و از ميان بندگان خدا تنها عالماناند که خشیت او را در دل دارند» (فاطر/28)
و فرمود «پس آيا كسى كه به سوى حق هدايت مىكند سزاوارتر است كه از او پيروى شود يا آن كس كه خودش را هم تا هدايت نكنند هدايت نمىيابد؟ شما را چه شده؟ چگونه حکم مىكنيد؟» (یونس/35).
پس اینها حجتی است بر اینکه کسی نمیتواند امام باشد مگر عالمانی که مردم بدانان نیازمندند و آنان در چیزی از حلال و حرام نیازمند مردم نیستند.
وی پرسید: پس برایم توضیح دهید درباره اینکه امامت از فرزندان امام حسن ع به فرزندان امام حسین ع منتقل شد که این چگونه بود و چه حجتی بر آن هست؟
فرمود: این سخن خداوند تبارک و تعالی که فرمود «جز این نیست كه خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر گونه پلیدی را بزداید و شما را یکسره پاكیزه گرداند.» (احزاب/33) این آیه در مورد آن پنج تن نازل شد و شهادت داد به پاکی آنان از شرک و پرستیدن بتها و پرستیدن هرچیزی غیر از خداوند؛ که اصل آن همان دعای حضرت ابراهیم ع بود آنجا که فرمود «و مرا و فرزندانم را حفظ کن از اینکه بتها را بپرستیم» (ابراهیم/35)
و آن پنج تنی که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شد عبارتند از رسول الله ص و حضرت علی ع و حضرت فاطمه س و امام حسن ع و امام حسین ع و آناناند که مقصود از دعای حضرت ابراهیم ع بودند؛ پس سرورشان رسول الله ص است؛ و حضرت فاطمه س زنی است که با آنان در این طهارت شریک بود با اینکه بهرهای از امامت نداشت و البته مادر امامان است؛
پس چون خداوند از پیامبرش قبض روح کرد، علی بن ابیطالب شایستهترین مردم به امامت پس از رسول الله ص بود به دلیل این سخن خداوند عز و جل که: «و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان؛ آناناند که مقرباناند» (واقعه/10-11) و به خاطر این سخن رسول الله ص در مورد امام حسن ع وامام حسین ع که فرمود: «آن دو، سرور جوانان بهشتیاند و پدرشان از آنان بهتر است» ونیز فرمود «حسن ع و حسین ع اماماند، قیام کنند یا بنشینند، و پدرشان از آن دو بهتر است»؛ پس حضرت علی ع به امامت سزاوارتر بود از امام حسن ع و امام حسین ع زیرا وی سبقتگیرنده بر آنان بود؛
و چون از دنیا رفت، امام حسن ع به امامت سزاوارتر از امام حسین ع بود به خاطر همان سبقت که فرمود «و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان ...» (واقعه/10)؛ و امام حسن ع سابق بر امام حسین ع بود و سزاوارتر به امامت؛
پس چون امام حسن ع به رحمت خدا رفت، جایز نبود که امامت را در فرزندان خودش قرار دهد در حالی که برادرش در طهارت نظیر خودش بود و او بدین سبب و نیز به سبب سبقتگرفتن، برتریای بر فرزندان امام حسن ع داشت؛ پس امامت به او منتقل شد؛
و چون وقت وفات امام حسین ع رسید جایز نبود که آن را به جای فرزندان خود، به فرزندان برادرش برگرداند، زیرا که خداوند عز و جل فرمود: «و اولواالارحام نسبت به يكديگر در كتاب خدا سزاوارترند» (انفال/75) و رابطه رَحِمی وی با فرزند خودش نزدیکتر بود تا با فرزند برادرش و از این رو فرزندان خودش سزاوارتر بودند. پس این آیه فرزندان امام حسن ع را خارج کرد و به نفع فرزندان امام حسین ع حکم نمود؛ پس این در میان آنان جاری است تا روز قیامت؛
والحمدلله رب العالمین.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص35-38
@yekaye
👇متن حدیث👇
@yekaye
متن حدیث 15
☀️وَ قَدْ رُوِّینَا عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ص أَنَّ سَائِلًا سَأَلَهُ فَقَالَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِی عَنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص مَنْ هُمْ؟
قَالَ هُمْ أَهْلُ بَیتِهِ خَاصَّةً.
قَالَ فَإِنَّ الْعَامَّةَ یزْعُمُونَ أَنَّ الْمُسْلِمِینَ كُلَّهُمْ آلُ مُحَمَّدٍ.
فَتَبَسَّمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ كَذَبُوا وَ صَدَقُوا!
قَالَ السَّائِلُ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا مَعْنَی قَوْلِكَ كَذَبُوا وَ صَدَقُوا؟
قَالَ كَذَبُوا بِمَعْنًی وَ صَدَقُوا بِمَعْنًی كَذَبُوا فِی قَوْلِهِمْ الْمُسْلِمُونَ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ الَّذِینَ یوَحِّدُونَ اللَّهَ وَ یقِرُّونَ بِالنَّبِی ع عَلَی مَا هُمْ فِیهِ مِنَ النَّقْصِ فِی دِینِهِمْ وَ التَّفْرِیطِ فِیهِ وَ صَدَقُوا فِی أَنَّ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُمْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ لَمْ ینَاسِبُوه ...
... وَ قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ یعْنِی تِلْكَ الْأُمَّةَ «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً» یعْنِی عَدْلًا «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ وَ یكُونَ الرَّسُولُ عَلَیكُمْ شَهِیداً» فَإِنْ ظَنَنْتَ أَنَّ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ عَنَی بِهَذِهِ الْآیةِ جَمِیعَ أَهْلِ الْقِبْلَةِ مِنَ الْمُوَحِّدِینَ أَ فَتَرَی أَنَّ مَنْ لَمْ تَكُنْ شَهَادَتُهُ تَجُوزُ فِی الدُّنْیا عَلَی صَاعٍ مِنْ تَمْرٍ أَنَّ اللَّهَ طَالِبُ شَهَادَتِهِ عَلَی الْخَلْقِ یوْمَ الْقِیامَةِ وَ قَابِلُهَا عَلَی الْأُمَمِ السَّالِفَةِ؟ كَلَّا لَنْ یعْنِی اللَّهُ مِثْلَ هَذَا مِنْ خَلْقِهِ. وَ قَالَ فِی مَوْضِعٍ آخَرَ یعْنِی تِلْكَ الْأُمَّةَ الَّتِی عَنَتْهَا دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ «كُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» فَلَوْ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنَی جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ أَنَّهُمْ خَیرُ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ لَمْ یعَرِّفِ النَّاسَ الَّذِینَ أَخْرَجَ إِلَیهِمْ جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ هُمْ؛ كَلَّا لَنْ یعْنِی اللَّهُ الَّذِینَ تَظُنُّونَ مِنْ هَمَجِ هَذَا الْخَلْقِ، وَ لَكِنْ عَنَی اللَّهُ الْأُمَّةَ الَّتِی بُعِثَ فِیهَا مُحَمَّدٌ ص.
قَالَ السَّائِلُ: فَإِنَّهُ لَمْ یكُنْ مَعَهُ إِلَّا عَلِیّ وَحْدَهُ؟
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ مَعَ عَلِی فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ وَ هُمُ الَّذِینَ «أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً» وَ أَصْحَابُ الْكِسَاءِ هُمُ الَّذِینَ شَهِدَ لَهُمُ الْكِتَابُ بِالتَّطْهِیرِ وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَحْدَهُ أُمَّةً، لِأَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ یقُولُ «إِنَّ إِبْراهِیمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً» فَكَانَ إِبْرَاهِیمُ وَحْدَهُ أُمَّةً ثُمَّ رَفَدَهُ بَعْدَ كِبَرِهِ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ جَعَلَ «فِی ذُرِّیتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْكِتابَ» وَ كَذَلِكَ رَسُولُ اللَّهِ ص كَانَ وَحْدَهُ أُمَّةً ثُمَّ رَفَدَهُ بِعَلِی وَ فَاطِمَةَ وَ كَثَّرَهُ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ كَمَا كَثَّرَ إِبْرَاهِیمَ بِإِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ جَعَلَ الْإِمَامَةَ الَّتِی هِی خَلَفُ النُّبُوَّةِ فِی ذُرِّیتِهِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ بْنِ عَلِی كَمَا جَعَلَ النُّبُوَّةَ فِی ذُرِّیةِ إِسْحَاقَ ثُمَّ خَتَمَهَا بِذُرِّیةِ إِسْمَاعِیلَ وَ كَذَلِكَ كَانَتِ الْإِمَامَةُ فِی الْحَسَنِ بْنِ عَلِی لِسَبْقِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ذَلِكَ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» فَكَانَ الْحَسَنُ أَسْبَقَ مِنَ الْحُسَینِ ثُمَّ نَقَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْإِمَامَةَ إِلَی وُلْدِ الْحُسَینِ كَمَا نَقَلَ النُّبُوَّةَ مِنْ وُلْدِ إِسْحَاقَ إِلَی وُلْدِ إِسْمَاعِیلَ وَ عَلَیهِمْ إِجْمَاعُ الْأُمَّةِ بِالشَّهَادَةِ لَهُمْ وَ أَنَّهَا جَارِیةٌ فِیهِمْ وَ لَمْ یجْمِعُوا بِمِثْلِ هَذِهِ الشَّهَادَةِ لِأَحَدٍ سِوَاهُمْ.
فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ: وَ مَا الدَّلِیلُ عَلَی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَقَلَ الْإِمَامَةَ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ إِلَی وُلْدِ الْحُسَینِ؟
قُلْنَا لَهُ: نَقَلَهَا الْكِتَابُ.
فَإِنْ قَالَ: كَیفَ ذَلِكَ إِنَّمَا تَكُونُ بِالسَّبْقِ وَ الطَّهَارَةِ مِنَ الذُّنُوبِ الْمُوبِقَةِ الَّتِی تُوجِبُ النَّارَ ثُمَّ الْعِلْمِ الْمُبْرَز؟
قِیلَ لَهُ: إِنَّ الْإِمَامَةَ بِجَمِیعِ مَا تَحْتَاجُ إِلَیهِ الْأُمَّةُ مِنْ حَلَالِهَا وَ حَرَامِهَا وَ الْعِلْمِ بِكِتَابِ اللَّهِ خَاصِّهِ وَ عَامِّهِ وَ ظَاهِرِهِ وَ بَاطِنِهِ وَ مُحْكَمِهِ وَ مُتَشَابِهِهِ وَ نَاسِخِهِ وَ مَنْسُوخِهِ وَ دَقَائِقِ عِلْمِهِ وَ غَرَائِبِ تَأْوِیلِهِ.
👇ادامه حدیث 👇
@yekaye
ادامه متن حدیث 15
قَالَ السَّائِلُ: وَ مَا الْحُجَّةُ فِی أَنَّ الْإِمَامَ لَا یكُونُ إِلَّا عَالِماً بِهَذِهِ الْأَشْیاءِ الَّتِی ذَكَرْتَ؟
قَالَ: قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِیمَنْ أَذِنَ لَهُمْ بِالْحُكُومَةِ وَ جَعَلَهُمْ أَهْلَهَا «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدی وَ نُورٌ یحْكُمُ بِهَا النَّبِیونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا لِلَّذِینَ هادُوا وَ الرَّبَّانِیونَ وَ الْأَحْبارُ» فَالرَّبَّانِیونَ هُمُ الْأَئِمَّةُ دُونَ الْأَنْبِیاءِ الَّذِینَ یرَبُّونَ النَّاسَ بِعِلْمِهِمْ وَ الْأَحْبَارُ دُونَهُمْ وَ هُمْ دُعَاتُهُمْ ثُمَّ أَخْبَرَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ «بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتابِ اللَّهِ وَ كانُوا عَلَیهِ شُهَداءَ» وَ لَمْ یقُلْ بِمَا جَهِلُوا ثُمَّ قَالَ «هَلْ یسْتَوِی الَّذِینَ یعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یعْلَمُونَ إِنَّما یتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ» وَ قَالَ «بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ» وَ قَالَ «وَ ما یعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ» ثُمَّ قَالَ «إِنَّما یخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» وَ قَالَ «أَ فَمَنْ یهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یتَّبَعَ أَمَّنْ لا یهِدِّی إِلَّا أَنْ یهْدی فَما لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ» فَهَذِهِ الْحُجَّةُ بِأَنَّ الْأَئِمَّةَ لَا یكُونُونَ إِلَّا عُلَمَاءَ لِیحْتَاجَ النَّاسُ إِلَیهِمْ وَ لَا یحْتَاجُونَ إِلَی أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ فِی شَیءٍ مِنَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ.
قَالَ السَّائِلُ: فَأَخْبِرْنِی عَنْ خُرُوجِ الْإِمَامَةِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ إِلَی وُلْدِ الْحُسَینِ كَیفَ ذَلِكَ وَ مَا الْحُجَّةُ فِیهِ؟
قَالَ: قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی «إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً» أُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآیةُ فِی خَمْسَةِ نَفَرٍ شَهِدَتْ لَهُمْ بِالتَّطْهِیرِ مِنَ الشِّرْكِ وَ مِنْ عِبَادَةِ الْأَصْنَامِ وَ عِبَادَةِ كُلِّ شَیءٍ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَصْلُهَا دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ ع حَیثُ یقُولُ «وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِی أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ» وَ الْخَمْسَةُ الَّذِینَ نَزَلَتْ فِیهِمْ آیةُ التَّطْهِیرِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِی وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ ص وَ هُمُ الَّذِینَ عَنَتْهُمْ دَعْوَةُ إِبْرَاهِیمَ ع فَكَانَ سَیدُهُمْ فِیهَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ ص امْرَأَةً شَرِكَتْهُمْ فِی التَّطْهِیرِ وَ لَیسَ لَهَا فِی الْإِمَامَةِ شَیءٌ وَ هِی أُمُّ الْأَئِمَّةِ ص فَلَمَّا قَبَضَ اللَّهُ نَبِیهُ ص كَانَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ ص أَوْلَی النَّاسِ بِالْإِمَامَةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» وَ لِقَوْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ هُمَا سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُوهُمَا خَیرٌ مِنْهُمَا وَ لِقَوْلِهِ ص الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ إِمَامَا حَقٍّ قَامَا أَوْ قَعَدَا وَ أَبُوهُمَا خَیرٌ مِنْهُمَا فَكَانَ عَلِی ع أَوْلَی بِالْإِمَامَةِ مِنَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ لِأَنَّهُ السَّابِقُ فَلَمَّا قُبِضَ كَانَ الْحَسَنُ ع أَوْلَی بِالْإِمَامَةِ مِنَ الْحُسَینِ بِحُجَّةِ السَّبْقِ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ» فَكَانَ الْحَسَنُ أَسْبَقَ مِنَ الْحُسَینِ وَ أَوْلَی بِالْإِمَامَةِ فَلَمَّا حَضَرَتِ الْحَسَنَ الْوَفَاةُ لَمْ یجُزْ أَنْ یجْعَلَهَا فِی وُلْدِهِ وَ أَخُوهُ نَظِیرُهُ فِی التَّطْهِیرِ وَ لَهُ بِذَلِكَ وَ بِالسَّبْقِ فَضِیلَةٌ عَلَی وُلْدِ الْحَسَنِ فَصَارَتْ إِلَیهِ فَلَمَّا حَضَرَتِ الْحُسَینَ الْوَفَاةُ لَمْ یجُزْ أَنْ یرُدَّهَا إِلَی وُلْدِ أَخِیهِ دُونَ وُلْدِهِ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی كِتابِ اللَّهِ» فَكَانَ وُلْدُهُ أَقْرَبَ إِلَیهِ رَحِماً مِنْ وُلْدِ أَخِیهِ وَ كَانُوا أَوْلَی بِهَا فَأَخْرَجَتْ هَذِهِ الْآیةُ وُلْدَ الْحَسَنِ وَ حَكَمَتْ لِوُلْدِ الْحُسَینِ فَهِی فِیهِمْ جَارِیةٌ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ؛ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
📚دعائم الإسلام، ج1، ص35-38
@yekaye
☀️16) ادریس بن عبدالله می گوید
از امام جعفر صادق درباره تفسیر این آیه که میفرماید «چه چيز شما را به دوزخ درآورد؟ گويند: ما از مُصَلّین نبوديم.» (مدثر/42-43) سؤال كردم.
فرمودند: مقصود از این آیه، آن است كه ما نبودیم از پیروان امامانی كه خداوند تبارك و تعالی دربارهشان فرموده است:
«و سبقتگیرندگان، همان سبقتگیرندگان؛ آناناند که مقرباناند» (واقعه/10-11) آیا نمیبینی كه مردم آن اسبی را كه پشت سر اسبی که سبقتگیرنده بر همه است «مصلّی»* مینامند؟»
پس همین مقصود بود آنجا كه فرموده: «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» یعنی: نبودیم از پیروانِ آن سبقتگیرندگان.
✳️* معمول سواران عرب چنان بود که در میدان معارضه آمده گروها بسته، به جهت امتحان ، همه اسبان را برابر ایستاده کرده یکبارگی به هم میتاختند، هر اسبی که از همه اسبان پیش شود آن را مجلی گویند و هرکه عقب او باشد آن را مُصَلّی، و هرکه پس از مصلی باشد آن را مُسَلّی خوانند و از این ترتیب چهارم را تالی و پنجم را مرتاح و ... (لغت نامه دهخدا، ذیل کلمه «تالی»)
📚الكافی، ج1، ص419؛مناقب آل أبي طالب ع (لابن شهرآشوب)، ج4، ص330
عَلِی بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ الْقُمِّی عَنْ إِدْرِیسَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیةِ «ما سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ. قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»؟
قَالَ عَنَی بِهَا لَمْ نَكُ مِنْ أَتْبَاعِ الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی فِیهِمْ «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ». أَ مَا تَرَی النَّاسَ یسَمُّونَ الَّذِی یلِی السَّابِقَ فِی الْحَلْبَةِ مُصَلِّی فَذَلِكَ الَّذِی عَنَی حَیثُ قَالَ «لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ» لَمْ نَكُ مِنْ أَتْبَاعِ السَّابِقِینَ.
@yekaye