eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1020) 📖 فمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ 📖 ترجمه 💢پس، از آن شکمها را پر کنید. سوره واقعه (56) آیه 53 1399/5/10 10 ذی‌الحجه 1441 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فمالِؤُنَ ▪️معنای محوری ماده «ملأ» را جمع شدن چیزی در درون یک ظرف به طوری که جای خالی‌ای در آن ظرف باقی نگذارد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم،ص۲۱۱۱ ) و به تعبیر دیگر، قرار دادن چیزی در محلی که دیگر استعداد و ظرفیتی برای قبول چیز دیگری در آن محل باقی نماند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص155) معرفی کرده‌اند؛ این همان معنایی است که در فارسی با «پر شدن» از آن تعبیر می‌شود. به نظر می‌رسد که برخی هم که اصل این ماده را به معنای مساوات و کمال در چیزی دانسته اند (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص346 ) همین معنا مد نظرشان بوده است. ▪️البته باید بین این ماده (که حرف آخرش همزه است) و دو ماده «ملی» (به معنای امتداد یافتن و مهلت دادن؛ که در جلسه ۸۴۹ http://yekaye.ir/ale-imran-3-178/ بحث شد) و ماده «ملل» (به معنای تنگنا و تضییقی در دل که موجب درد و ناراحتی شود؛ که در جلسه ۶۰۱ http://yekaye.ir/al-kahf-18-20/ بحث شد) تفاوت نهاد؛‌ هرچند تناسبی بین این مواد هست: تنگنا بعد از آنکه مقدار واسعی پر می‌شود حاصل می‌گردد؛‌و تاخیر و مهلت دادن هم توسعه در حد آن مقداری است که قرار است پر شود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص155) ▪️«مِل‏ء» اسم برای مقدار چیزی است که قرار است پر شود: «فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‏ بِه» (آل عمران/۹۱) و ظاهرا وجه تسمیه‌اش این است که مساوی با ظرفی است که قرار است پر شود (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص346) ▪️این ماده اگرچه در حالت اولی برای پر کردن یک ظرف از ماده‌ای به کار رفته، مانند پر شدن شکم از غذا (فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ؛ صافات/66 و واقعه/53) اما تدریجا برای هرگونه پر شدن و کامل شدن ظرفیت جایی از چیزی به کار رفته مانند ▫️پر شدن جهنم از شیطان و پیروانش (لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعينَ، اعراف/18؛ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعينَ، ص/85) بلکه از جن و انس: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعينَ» (هود/119؛ سجده/13)؛ ▫️ویا پرشدن آسمانها از سربازان الهی و شهابها: «وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَديداً وَ شُهُباً» (جن/8) ▫️و حتی برای پر شدن امور معنوی مانند پر شدن دل از ترس: «وَ لَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْباً» (کهف/18) به کار رفته است. ▪️این ماده وقتی به باب افتعال رود برای مطاوعه (پذیرش حالت پر شدن) می‌باشد «يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزيدٍ» (ق/30) (تاج العروس، ج‏1، ص250 ) ◾️اما از کلمات پرکاربرد قرآنی از این ماده، کلمه «مَلَأ» است(۳۰ مورد) که قرآن کریم این تعبیر را درباره بزرگانی که اطرافیان یک سلطان بودند و غالبا طرف مشورت آن سلطان در برابر یک پیامبر قرار می‌گرفتند (13مورد ) بویژه اطرافیان فرعون (13مورد ) به کار برده است؛ و البته این کلمه صرفا با بار منفی به کار نرفته، بلکه درباره بزرگانی از بنی‌اسرائیل که از پیامبرشان مطالبه یک فرمانده نظامی کردند «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَني‏ إِسْرائيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى‏ إِذْ قالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنا مَلِكاً نُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ» (بقره/246) و نیز درباره اطرافیان حضرت سلیمان هم که از آنان مشورت گرفت: «قالَ يا أَيُّهَا الْمَلَؤُا أَيُّكُمْ يَأْتيني‏ بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ يَأْتُوني‏ مُسْلِمينَ» (نمل/38) از این تعبیر استفاده شده و دو مورد هم درباره ملکوتیان تعبیر «ملا به کار رفته است: «لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى‏ وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ» (صافات/8) «ما كانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلى‏ إِذْ يَخْتَصِمُونَ» (ص/69) ▫️برخی گفته‌اند مقصود از این کلمه جماعتی‌اند که بر یک مطلب اجتماع می‌کنند و به خاطر قدرت و موقعیتی که دارند چشم‌ها را پر می‌کنند (مفردات ألفاظ القرآن، ص776 ) ▫️و برخی گفته‌اند که به بزرگان قوم «ملأ« می‌گویند به خاطر اینکه از کرامت وبزرگواری پر شده‌اند و شاهد بر این مدعا حدیثی را آورده‌اند که «أَحْسِنُوا أملاءكم» که خلقیات خوب که از سجایای «ملأ» دانسته است. (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص346 ) ▫️و شاید وجه جمع همه اینها آن باشد که اینان جماعتی‌اند که یک نحوه پر شدن (پر بودن از فضیلت یا ثروت یا شهرت یا وجاهت یا ....)‌در آنها مد نظر بوده است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏11، ص155 ) ▪️و در بحث از آیه 49 (جلسه۱۰۱۶) هم اشاره شد که تفاوتشان با سایر کلماتی که برای «جماعت» به کار می‌رود این است که اینان بزرگانی‌اند که چشم و دل دیگران را از زیبایی ویا هیبتی که دارند پر می‌کنند (الفروق في اللغة، ص274 ) 📿ماده «ملأ» و مشتقات آن 40 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
📖اختلاف قرائت فَمالِؤُنَ ▪️در اغلب قرائتها این کلمه به همین صورت «فَمالِئُونَ» قرائت شده است؛ ▪️اما در روایتی از قرائت اهل شام (روایت ولید بن مسلم از ابن عامر) و برخی از قرائات عشر (ابوجعفر) با حذف همزه قرائت شده که ضمه‌اش به لام منتقل گردیده است؛‌یعنی به صورت «فمالُون»؛ که ظاهرا تغییری در معنا ایجاد نمی‌کند و صرفا این حذف از باب تسهیل است. ▪️البته در قرائت حمزه (از قراء کوفه) در هنگام وقف بر سر این کلمه سه قرائت روایت شده است؛ یکی شبیه قرائت فوق (فمالُون)، دوم با ادای همزه اما تسهیل آن [نه نبر همزه] و سوم تبدیل همزه به «ي» و کسر ماقبل آن (فمالین). 📚معجم القراءات ج۹، ص305 @yekaye
🔹الْبُطُونَ ▪️درباره ماده «بطن» ▫️برخی بر این باورند که اصل آن همان عضو خاص بدن (شکم) بوده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص130) و بدین مناسبت اطلاق شده به حفره داخلی چیزی به نحوی که آنچه در آن داخل شود در آن مخفی می‌گردد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۳۹ ) ▫️و برخی گفته‌اند سطح جلوی هر چیزی که از روبرو با آن مواجه می‌شود بوده و بدین معنا نقطه مقابل «ظهر» است که به معنای پشت چیزی است؛ و به همین مناسبت به داخل هر چیزی «باطن» آن گویند در مقابل «ظاهر» آن (معجم المقاييس اللغة، ج‏1، ص259 )؛ ▫️و برخی هم همین معنای اخیر را محور اصلی این ماده دانسته‌اند؛‌ یعنی بر این باورند که اصل معنای آن نقطه مقابل ظهور است؛ و بطن و شکم حیوانات را بدین جهت چنین نامیده‌اند که کاملا داخل حیوان می‌باشد و به همین مناسبت به چیزی که ورای آن است «ظهر» ‌(پشت) گویند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص292 ) 🔖درباره ماده «ظهر» قبلا در جلسه ۴۴۴ http://yekaye.ir/al-ahzab-33-26/ توضیح داده شد. ▪️در هر صورت کاربرد کلمه «بَطْن»‌به معنای شکم بسیار رایج است: «إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في‏ بَطْني‏ مُحَرَّراً» (آل عمران/۳۵) «فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشي‏ عَلى‏ بَطْنِهِ» (نور/45) «لَلَبِثَ في‏ بَطْنِهِ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» (صافات/144) ▫️که جمع آن «بطون» می‌شود: «ما في‏ بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ خالِصَةٌ لِذُكُورِنا» (انعام/139) «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً» (نحل/78) «وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقيكُمْ مِمَّا في‏ بُطُونِهِ/ بُطُونِها» (نحل/۶۶؛ مومنون/۲۱) « يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُه» (نحل/۶۹) «يَخْلُقُكُمْ في‏ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ في‏ ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» (زمر/6) «وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ في‏ بُطُونِ أُمَّهاتِكُم» (نجم/۳۲) «يُصْهَرُ بِهِ ما في‏ بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ» (حج/20) «فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ» (صافات/66؛ واقعه/53) «كَالْمُهْلِ يَغْلي‏ فِي الْبُطُونِ» (دخان/45). ▪️به تبع اینکه «بطن» به معنای شکم است، به کسی که شکمش بزرگ باشد «بطین» گویند و به کمربند «بطان» گویند بدین جهت که روی بطن وی قرار می‌گیرد و برخی بر این باورند که به همین جهت است به کسانی که در امور داخلی کسی وارد می‌شوند (یبطنون امره) «بطانه»ی وی گویند: «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً» (آل عمران/۱۱۸) (معجم المقاييس اللغة، ج‏1، ص259 )؛ اما برخی در عین اینکه «بطان»‌ را به همین جهت به به معنای کمربند دانسته‌اند اما در مورد «بطانه» توضیح داده‌اند که این کلمه (که جمع آن بطائن» است) در مقابل «ظهاره» است (مجمع البيان، ج‏9، ص313 ) که قسمت پشت و زیر پارچه است که غالبا دیده نمی‌شود «مُتَّكِئينَ عَلى‏ فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَق» (الرحمن/۵۴) و از همین معنا برای کسانی که از باطن وضعیت شخصی باخبرند استعاره گرفته گرفته شده است همان طور که پارچه‌ای که رو می‌اندازند هم استعاره دیگری است برای روابط بین انسانها و مثلا می‌گویند «فلان دثاری و شعاری» (مفردات ألفاظ القرآن، ص130-131 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏1، ص293 ) ▪️در هر صورت به داخل و درون هر چیزی «بطن» آن گفته می‌شود: «وَ هُوَ الَّذي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ» (فتح/۲۴) که «بطن» هر چیزی نقطه مقابل «ظهر» آن است؛ چنانکه برای درون هر چیزی در قبال بیرونش به کار می‌رود: «فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ» (حدید/13) و به همین ترتیب به جهت پایین «بطن» و به جهت بالا «ظهر» گفته می‌شود؛ و نیز به آنچه به حس درک می‌شود «ظاهر» و به آنچه از حس مخفی است «باطن» گویند «وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ»‏ (أنعام/120) «ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ‏» (لأنعام/151؛ اعراف/۳۳) «وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» (لقمان/20) و خداوند تنها حقیقتی است که هم ظاهر است و هم باطن: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ» (حدید/3) (مفردات ألفاظ القرآن، ص130 ) 📿ماده «بطن» و مشتقات آن 25 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️۱) روایت شده است که خداوند متعال جهنمیان را چنان گرسنه کند که از شدت گرسنگی عذاب آتش را از یاد ببرند و نزد مالک (خازن جهنم) فریاد استغاثه سر دهند؛‌پس وی آنان را – که ابوجهل هم در میان آنهاست- به سوی درخت زقوم ببرد و از آن بخورند پس شکمهایشان همچون غلیان آب جوش به غلیان افتد؛‌پس مقداری از آب داغی بنوشند که حرارتش در منتها درجه ممکن است به نحوی که وقتی آن را به صورتهایشان نزدیک کنند رخسارشان را بریان کند و این همان است که فرمود «بریان کند صورتها را» (کهف/۲۹) و چون به شکمهایشان برسد هرآنچه در شکمهایشان هست گداخته کند همان گونه که خداوند سبحان فرمود «كه بدان هر چه در شكمشان است و پوست‏هايشان، گداخته مى‏شود» (حج/۲۰)؛ پس این است نوشیدنی و طعامشان. 📚مجمع البيان، ج‏8، ص697 قد روي أن الله تعالى يجوعهم حتى ينسوا عذاب النار من شدة الجوع فيصرخون إلى مالك فيحملهم إلى تلك الشجرة و فيهم أبو جهل فيأكلون منها فتغلي بطونهم كغلي الحميم فيستسقون فيسقون شربة من الماء الحار الذي بلغ نهايته في الحرارة فإذا قربوها من وجوههم شوت وجوههم فذلك قوله «يَشْوِي الْوُجُوهَ» فإذا وصل إلى بطونهم صهر ما في بطونهم كما قال سبحانه «يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ» فذلك شرابهم و طعامهم. @yekaye
☀️۲) از امام باقر ع روایت شده است که خداوند فرزند آدم را توخالی آفریده؛ پس وی چاره‌ای جز طعام و نوشیدنی ندارد. 📚الكافي، ج‏6، ص287؛ المحاسن، ج‏2، ص: 397 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عن أَبَی جَعْفَرٍ ع ... قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ ابْنَ آدَمَ أَجْوَفَ وَ لَا بُدَّ لَهُ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَاب‏. @yekaye
☀️۳) از امیرالمومنین ع روایت شده که در ضمن یکی از خطبه‌های خود فرمودند: و لقمه‌های حرام در شکمهایتان وارد مسازید؛ که همانا شما در برابر دیدگان کسی هستید که معصیت را بر شما حرام کرد و راه طاعت را برایتان هموار نمود. 📚نهج البلاغة، خطبه۱۵۱ وَ لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ فَإِنَّكُمْ بِعَيْنِ‏ مَنْ حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ. @yekaye
☀️۴) از امام صادق ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع نقل شده است که پیامبر اکرم در یک مجلس وصایای متعددی به امیرالمومنین ع فرمودند؛ از جمله اینکه: ای علی! اگر دنیا نزد خداوند تبارک و تعالی به اندازه بال مگسی ارزش داشت از آنها جرعه‌ای آب به کافر نمی‌نوشاند؛ ای علی! همانا هیچیک از اولین و آخرین نیست مگر اینکه روز قیامت آرزو کند که ای کاش از دنیا جز به اندازه قوتی به وی نداده بودند. 📚من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص363؛ مكارم الأخلاق، ص439 رَوَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَهُ: يَا عَلِيُّ أُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَلَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا حَفِظْتَ وَصِيَّتِي‏ ... یا عَلِی إِنَّ الدُّنْیا لَوْ عَدَلَتْ عِنْدَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی جَنَاحَ بَعُوضَةٍ لَمَا سَقَی الْكَافِرَ مِنْهَا شَرْبَةً مِنْ مَاءٍ یا عَلِی مَا أَحَدٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ إِلَّا وَ هُوَ یتَمَنَّی یوْمَ الْقِیامَةِ أَنَّهُ لَمْ یعْطَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا قُوتا... @yekaye