eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹طبق توضیحی که علامه طباطبایی می‌دهند: در الدر المنثور (از منابع مهم اهل سنت) برای این آیه دو شأن نزول آمده که در یک نقل فقط به اسم کسی [یا کسانی] که مورد غیبت واقع شده (سلمان و اسامه) اشاره شده و در نقل دیگری اسم دو نفری که غیبت کردند (ابوبکر و عمر) آمده؛ که ظاهرا این دو نقل ناظر به یک واقعه است؛ 📚الميزان فی تفسير القرآن، ج‏18، ص332-333 چنانکه در برخی منابع شیعه به کل آن یکجا اشاره شده است؛ در اینجا هر سه نقل تقدیم می‌شود: 📜۱) گفته‌ شده که این آیه در باره دو نفر از اصحاب نازل شده است كه غیبت دوست خود سلمان را كرده بودند؛ حکایت از این قرار است که اين دو نفر سلمان را فرستاده بودند كه برود از خدمت رسول الله (ص) برای آنان غذایی بگیرد. حضرت نيز سلمان را نزد اسامة بن زيد كه خرانه‌دار رسول الله ص بود فرستاد و اسامه گفت چيزی پيش من نيست. سلمان دست خالی برگشت. آن دو نفر گفتند: اسامه بخل ورزيده است، و در مورد سلمان هم گفتند: اگر او را سر چاه پر آبی بفرستيم خشك خواهد شد. آن گاه خودشان سراغ اسامه رفتند كه آنچه پیامبر ص فرموده بود را نزد وی جستجو کنند. در راه حضرت به آنان فرمود: چه شده است كه می‏بينم دهانتان آلوده به گوشت است؟! گفتند: يا رسول الله ما امروز گوشتی نخورده‌ایم. فرمود: مدتی است که دارید گوشت سلمان و اسامه را مي‌خوريد! و اين آيه نازل شد. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص94 ؛ 📚الكشف و البيان عن تفسير القرآن (ثعلبی)، ج‏9، ص82 ؛ 📚أنوار التنزيل (بیضاوی)، ج‏5، ص137 ؛ 📚الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)، ج‏16، ص331؛ 📚مجمع البیان، ج‏9، ص203 📜۲) الف. از انس نقل شده که عرب این گونه که بود که در سفر افراد به همدیگر خدمت می‌کردند. یکبار با ابوبکر و عمر همسفری بود که به آنها خدمت می‌کرد. یکبار آن دو خوابیدند و بیدار شدند و وی غذایی برایشان آماده نکرده بود. گفتند این که فقط اهل خواب است! پس بیدارش کردند و گفتند: سراغ رسول الله ص برو و بگو ابوبکر و عمر به شما سلام می‌رسانند و از شما اجازه می‌خواهند [که از غدای بیت‌المال به آنها داده شود]. رسول الله ص فرمود: آنان غذا خورده‌اند! پس آن دو آمدند و گفتند ما چه غذایی خورده‌ایم؟! فرمود: گوشت برادرتان را؛ و به کسی که جانم به دست اوست که من گوشت او را بین دندانهایتان می‌بینم. پس آن دو گفتند: ای رسول الله ص! برای ما استغفار کن! فرمود: آن شخص باید برای شما طلب مغفرت کند! [یعنی او باید شما را ببخشد واگر او نبخشد استغفار من فایده‌ای برای شما ندارد]. 📜۲) ب. یحیی بن أبی‌کثیر روایت کرده است که پیامبر ص به سفر رفته بود و ابوبکر و عمر هم با وی بودند. پس شخصی را خدمت رسول الله ص فرستادند و از ایشان گوشتی [به عنوان غذا] خواستند. حضرت فرمود: مگر نه این است که یک شکم سیر گوشت خورده‌اید؟! گفتند؟ کجا؟ به خدا سوگند که چند روز است گوشت نخورده‌ایم. فرمود: گوشت همان رفیقتان که از او یاد کردید. گفتند: یا رسول الله ص! ما فقط گفتیم که او آدم ضعیفی است و هیچ کمکی به ما نکرد. فرمود: همین را هم نباید می‌گفتید. پس آن مرد نزد آنها رفت و آنان را از پاسخ پیامبر ص را به آنان گفت. و آن دو نزد پیامبر آمدند و از ایشان خوساتند که برایشان استغفار کند. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص95 📜۳) روایت شده است که ابوبکر و عمر سلمان را نزد رسول الله ص فرستادند که برایشان غذایی بیاورد. حضرت وی را نزد اسامه بن زید فرستاد که وی خزانه‌دار رسول الله ص بر زاد و توشه حضرت بود. وی گفت: چیزی نزد من نیست. سلمان نزد آن دو برگشت. آنان گفت: اسامه بخل ورزید؛ و اگر ما سلمان را سر چاه پر آبی بفرستيم خشك خواهد شد. سپس نزد رسول الله ص رفتند. حضرت به آنان فرمود: چه شده است كه می‏بينم دهانتان آلوده به گوشت است؟! گفتند: يا رسول اللَّه ما امروز گوشتی نخورده‌ایم. فرمود: مدتی است که دارید گوشت سلمان و اسامه را مي‌خوريد! و اين آيه نازل شد. 📚تفسير جوامع الجامع، ج‏4، ص158 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الف. یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ
این آیه از ما خواسته است که از برخی از «ظن»ها اجتناب کنیم و برخی از آنها گناه است؛ این نشان می‌دهد که همه ظن‌ها بد نیستند. شاید برای فهم این نکته روایت زیر مفید باشد: ☀️۱) شخصی خدمت امیرالمومنین ع می‌رسد و می‌گوید در کتاب خداوند شک کرده‌ام و آیاتی را بیان می‌کند که از نظر خودش با هم ناسازگار است. در فرازی از این گفتگو آمده است: گفت: و می‌بینم که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید «و بزهکاران [آن] آتش را دیدند، پس ظن و گمان بردند که حتما در آن واقع شوند» (کهف/۵۳) و می‌فرماید «در آن روز خداوند پاداش حقِ آنها را بتمامه به آنها می‌دهد و می‌دانند که خداوند است که حق آشکار است» (نور/۲۵) و می‌فرماید «و به خدا [چه] گمانها بردید» (احزاب/۱۰) پس یکبار خبر می‌دهد که آنان «ظن و گمان می‌برند» و یکبار خبر می‌دهد که آنان «می‌دانند»؛ در حالی که ظن و گمان، همان شک است؛ یا امیرالمومنین، این چگونه می‌شود و چگونه در آنچه می‌شنوم شک نکنم؟! امیرالمومنین ع وقتی به پاسخ این فراز می‌رسند می‌فرمایند: و اما اینکه فرمود «و بزهکاران [آن] آتش را دیدند، پس ظن بردند که حتما در آن واقع شوند» (کهف/۵۳) یعنی یقین کردند که حتما در آن داخل می‌شوند؛ و نیز اینکه می‌فرماید «من گمان می‌کردم که من با حسابم مواجه خواهم شد» می‌گوید که همانا من یقین داشتم که من برانگیخته شده، مورد محاسبه قرار خواهم گرفت؛ و همچنین است این که می‌فرماید «در آن روز خداوند پاداش حقِ آنها را بتمامه به آنها می‌دهد و می‌دانند [خواهند دانست] که خداوند است که حق آشکار است» و اما سخن خداوند به منافقان که «و به خدا [چه] گمانها بردیداین، ظن و گمانِ [از جنس] شک است، نه «ظنِ» [به معنای] یقین؛ و ظن بر دو قسم است:‌ «ظنِ» شک؛ و «ظنِ» یقین؛ پس آنچه درباره معاد [و احوالات انسانها در معاد] تعبیر «ظن» [در قرآن کریم] آمده، «ظنّ» یقین است؛ و آنچه مربوط به امر دنیا [آمده] است، «ظن» شک است. پس آنچه را که برایت تفسیر کردم خوب بفهم! گفت: گرهی از من گشودی، خداوند گشایش در کارت پدید آورد! 📚التوحيد (للصدوق)، ص۲۵۸ و ۲۶۷؛ 📚الإحتجاج (للطبرسي)، ج‏۱، ص۲۴۱ و ۲۴۴ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قال: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَی عَنْ بَكْرِ بْنِ‏ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قال: حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ يَعْقُوبَ بْنِ مَطَرٍ قال: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ الْأَحْدَبُ الْجُنْدُ بِنَيْسَابُورَ قال: وَجَدْتُ فِي كِتَابِ أَبِي بِخَطِّهِ حَدَّثَنَا طَلْحَةُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ أَبِي مَعْمَرٍ السَّعْدَانِيِّ أَنَّ رَجُلًا أَتَی أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع فَقال: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ إِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللَّهِ الْمُنْزَل ... قال: وَ أَجِدُ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی يَقُولُ «وَ رَأَی الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها» وَ قال: «يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ»‏ وَ قال: «وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا» فَمَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَظُنُّونَ وَ مَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَعْلَمُونَ، وَ الظَّنُّ شَكٌّ فَأَنَّی ذَلِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لَا أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَع‏ ... . فَقَالَ ع: وَ أَمَّا قَوْلُهُ «وَ رَأَی الْمُجْرِمُونَ النَّارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُواقِعُوها» يَعْنِي أَيْقَنُوا أَنَّهُمْ دَاخِلُوهَا، وَ كَذَلِكَ قَوْلُهُ «إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَهْ» يَقُولُ إِنِّي أَيْقَنْتُ أَنِّي أُبْعَثُ فَأُحَاسَبُ، وَ كَذَلِكَ قَوْلُهُ «يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اللَّهُ دِينَهُمُ الْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِينُ»؛ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لِلْمُنَافِقِينَ «وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا» فَهَذَا الظَّنُّ ظَنُّ شَكٍّ وَ لَيْسَ ظَنَّ يَقِينٍ؛ وَ الظَّنُّ ظَنَّانِ ظَنُّ شَكٍّ وَ ظَنُّ يَقِينٍ؛ فَمَا كَانَ مِنْ أَمْرِ مُعَادٍ مِنَ الظَّنِّ فَهُوَ ظَنُّ يَقِينٍ؛ وَ مَا كَانَ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا فَهُوَ ظَنُّ شَكٍّ. فَافْهَمْ مَا فَسَّرْتُ لَكَ. قال: فَرَّجْتَ عَنِّي يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْك‏. @yekaye
این ظنی که مورد مذمت در این آیه قرار گرفته مطلق است؛ یعنی می‌تواند ناظر به ظن‌های به خدا باشد ویا از جنس ظن مومنان به همدیگر، و هم از جنس ظن به خویش، که دومی هم از زاویه ظن بردن به دیگران و هم از زاویه انجام کاری که موجب سوء ظن دیگران به خود شخص شود می‌تواند مورد توجه قرار گیرد؛ و از این رو، پنج دسته حدیث را می‌توان ذیل این فراز مطرح کرد: 🔹الف.۱) مطلق ظن:
🔹الف.۱.۱) ماهیت ظن و راه نجات از ضررهای آن ☀️۲) از رسول الله ص روایت شده است که فرمودند: همانا ظن و گمان چنین است که گاه به اشتباه می‌رود و گاه به هدف می‌خورد. [و ظاهرا از این روست که نباید بدان اعتماد کرد] 📚الدر المنثور، ج‏6، ص92 أخرج ابن مردويه عن طلحة ابن عبد الله سمعت النبي صلی الله عليه [و آله] و سلم يقول: ان الظن يخطئ و يصيب. 🤔شاید همین نکته موجب شده که «ظن» از «کذب» بدتر باشد (ر.ک: حدیث۳) @yekaye
☀️ ۳) در منابع شیعه و سنی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمودند: بپرهیزید از ظن، که دروغترین دروغ است. 📚قرب الإسناد، ص29؛ 📚مجمع البيان، ج‏9، ص205؛ 📚الدر المنثور، ج‏6، ص92 هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ، عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: وَ حَدَّثَنِي جَعْفَرٌ، عَنْ أَبِيهِ: أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: إِيَّاكُمْ وَ الظَّنَّ، فَإِنَّ الظَّنَّ أَكْذَبُ الْكَذِبِ. ‌ 🤔در واقع، با اینکه ظن نسبت به دروغ این برتری را دارد که گاه درست از آب درمی‌آید (حدیث۲)، اما بسیار می‌شود که به اشتباه برود ولی همین که گاه درست از آب درمی‌آید، موجب می‌شود خود شخص بدان اعتماد می‌کند، و شاید همین موجب شده از دروغ و کذب (که خود گوینده‌اش از اساس می‌داند نادرست است و خودش بدان اعتماد نمی‌کند) بدتر باشد. @yekaye
☀️۴) از امیرالمومنین ع روایت شده است: الف. «ظن» اساسا مایه تزلزل و تردید است. ب. تزلزل و تردید موجب ظن و بدگمانی است. 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص263؛ 📚عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، ص60 و 39 ☀️الف. الظَّنُّ ارْتِيَابٌ. ☀️ب. الرِّيبَةُ تُوجِبُ الظِّنَّةَ. 🤔این دو روایت در کنار هم نشان می‌دهد که ظن و گمان تزلزل می‌آورد و تزلزل هم بنوبه خود موجب سوءظن می‌شود. @yekaye
☀️۵) الف. از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده است که فرمودند: سه چیز است که هیچ کس از آن‌ها خلاصی ندارد: بدگمانی، فال بد زدن، و حسد ورزیدن، و من راه بیرون آمدن از آن‌ها را به شما می‌گویم: ▪️هرگاه گمانی بردی، بدان ترتیب اثر نده؛ ▪️و هرگاه فال بد زدی، راهت را بگیر و برو [= بدان بی‌اعتنا باش]؛ ▪️و هرگاه به کسی [در دل] حسد ورزیدی، مواظب باش که ستم نکنی. و در روایت دیگری چنین تعبیر شده: اندکند کسانی که از اینها نجات یابند. 📚مجموعة ورام، ج‏1، ص127 وَ قَالَ ص: ثَلَاثٌ لَا يَنْجُو مِنْهُنَّ أَحَدٌ الظَّنُّ وَ الطِّيَرَةُ وَ الْحَسَدُ؛ وَ سَأُحَدِّثُكُمْ بِالْمَخْرَجِ مِنْ ذَلِكَ: ▪️إِذَا ظَنَنْتَ فَلَا تُحَقِّقْ؛ ▪️وَ إِذَا تَطَيَّرْتَ فَامْضِ؛ ▪️وَ إِذَا حَسَدْتَ فَلَا تَبْغِ. وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: وَ قَلَّ مَنْ يَنْجُو مِنْهُن.‏ ☀️ب. در نقل دیگری فراز مربوط به گمان در حدیث فوق چنین آمده: ▪️وقتی گمانی بردی، بر اساس آن حکم نکن. تحف العقول، ص50 وَ قَالَ ص ▪️إِذَا تَطَيَّرْتَ فَامْضِ ▪️وَ إِذَا ظَنَنْتَ فَلَا تَقْضِ ▪️وَ إِذَا حَسَدْتَ فَلَا تَبْغِ ☀️ج. و در نقل دیگری این مطلب به صورت سوال و جوابی بین پیامبر ص و یکی از مسلمانان مطرح شده که ابتدا پیامبر به فراگیر بودن این سه امر اشاره می‌کند. آن شخص می‌پرسد: چه چیزی می‌تواند آنها را از کسی که بدانها مبتلا شده ببرد؟ و حضرت شبیه نقل «الف» ‌را می‌فرمایند فقط در خصوص حسد می‌فرمایند: ▪️هرگاه به کسی [در دل] حسد ورزیدی، به پیشگاه خداوند استغفار کن. 📚الدر المنثور، ج‏6، ص92؛ 📚نهج الفصاحة، ص416 أخرج الطبراني عن حارثة بن النعمان قال: قال رسول الله صلی الله عليه [و آله] و سلم: ثلاث لازمات لامتی الطيرة و الحسد و سوء الظن. فقال رجل: ما يذهبهن يا رسول الله ممن هن فيه؟ قال: ▪️إذا حسدت فاستغفر الله ▪️و إذا ظننت فلا تحقق ▪️و إذا تطيرت فامض‏. @yekaye
🔹الف.۱.۲) تعارض سوءظن با دین و ایمان