یک آیه در روز
۱۰۹۲) 📖 و ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى 📖 ترجمه 💢(۱) و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمیکند.
یک آیه در روز
۱۰۹۲) 📖 و ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى 📖 ترجمه 💢(۱) و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمیکند.
.
4️⃣ «أَمَّا مَنِ اسْتَغْنى؛ فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى؛ وَ ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى»
ذیل آیه قبل، در تدبر ۲ بیان شد دنیا دار تزاحم است و ما انسانها نمیتوانیم برای تصدی امور و رسیدگی به کار همه انسانها وقت بگذاریم؛ پس برای پرداختن به امور دیگران چارهای نداریم جز یک اولویتبندی؛
و هر اولویتبندی هم خواه ناخواه مبتنی بر یک نظام ارزشگذاری است؛
یعنی علی القاعده ما برای کسی بیشتر وقت میگذاریم که اهمیت بیشتری در دیدگان ما داشته باشد؛ و این اهمیت دادن به نظام ارزشیای برمیگردد که در ذهن ما حاکم باشد؛ در حالی که این سه آیه دارد این نظام ارزشی ما را به چالش میکشد؛
و در همین زمینه هشدار یکی از متفکران را یادآوری کردیم که تذکر میداد که چرا اهتمام شما به آمریکاییان و اروپاییان بمراتب بیش از مردم آفریقا و آمریکای لاتین است؟
به همین ترتیب میتوان این تذکر ایشان را توسعه داد:
آیا اهتمام ما مبلغان دینی، به دعوت و تزکیه افراد بالاشهری بیش از افراد پایینشهری و روستایی نیست؟
آیا اهتمام ما به افراد تحصیلکرده بیش از تودهها نیست؟
آیا ...؟
و آیا واقعا ما وظیفه داریم که هم و غم اصلی خود را هدایت شدن این افراد، که اتفاقا چندان احساس نیاز نمیکنند، قرار دهیم؟!
آیا چنین اهتمامی که ظاهرش اهتمام به دیندار شدن دیگران است، واقعا برخاسته از یک انگیزه الهی است، یا بروز همان نگاه دنیامدارانه است که این گونه در امثال ما، که کار و برنامه اصلی زندگیمان، تبلیغ و دعوت به دین است، خود را نشان میدهد؟!
✅تبصره
توجه شود این سخن به معنای پرهیز از #تبلیغ_تخصصی نیست؛
به تعبیر دیگر، ممکن است شخصی به دلایل مختلف، در مواجه با قشر خاصی از جامعه زبدهتر باشد و آمادگی بیشتری برای حرکت دادن گروه خاصی به سمت تزکیه در خود سراغ داشته باشد و این تخصص را در برخورد با سایر اقشار جامعه نداشته باشد.
اگر کسی این گونه بود نمیتوان وی را با استناد به این آیه مواخذه کرد.
فقط باید مراقب باشیم که این از باب توجیه نباشد، یعنی واقعا در زمینه گروه خاصی، که دست بر قضا، به لحاظ اعتبار اجتماعی دنیوی از دیگران برترند، توانایی بیشتری داریم، یا چون اینها را به خاطر همین برتری ظاهری و دنیویشان مهمتر از دیگران میشماریم به اینها اهتمام ویژه میکنیم؟
💢در واقع، هشدار فوق، از جنس تذکری بود که هرکس باید به خود بدهد که مبادا با بهانهای سر خود کلاه بگذارد، چرا که خداوند میفرماید: «بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصيرَة؛ وَ لَوْ أَلْقى مَعاذيرَه: بلكه انسان بر نفس خويشتن بيناست؛ هر چند عذر و بهانهها در میان افکند» (قیامت/۱۴-۱۵)؛
نه اینکه بخواهیم درباره درون دیگران قضاوت کنیم و افراد را بر اساس حدس و گمان به دنیامداری متهم سازیم؛
که خود این امری بمراتب بدتر است که خداوند متعال فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ: ای کسانی که ایمان آوردهاند، بسیار از گمان اجتناب کنید، که همانا بعضی از آن گمانها گناه است» (حجرات/۱۲).
@yekaye
#عبس_7
یک آیه در روز
۱۰۹۲) 📖 و ما عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى 📖 ترجمه 💢(۱) و بر تو [مسئولیتی] نیست که پاکی پیشه نمیکند.
🔹یَسْعى
▪️ماده «سعی» در اصل دلالت دارد بر یک نحوه راه رفتنی که سریعتر از قدم زدن و کندتر از دویدن باشد (ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْياً، بقره/۲۶۰؛ فَأَلْقاها فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى، طه/20؛ وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدينَةِ يَسْعى، قصص/۲۰ و صافات/۲۰؛ ِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْديهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ، حدید12 و تحریم/۸؛ إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ، جمعه/۹؛ وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى، عبس/8)
و آن را برای انجام دادن یک کار یا عمل هم به کار میبرند (الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا، کهف/۱۰۴؛ لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى، طه/15)
📚كتاب العين، ج2، ص202 ؛
📚المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۰۱۱
▪️و برخی گفتهاند برای برای جدیت در کاری،
چه کار خوب (وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً، اسراء/19)
و چه کار بد (مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها، بقره/114؛ وَ إِذا تَوَلَّى سَعى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فيها، بقره/205؛ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسادا، مائده/۳۳)، به کار میرود،
هرچند که کاربردش برای کار خیر شایعتر است،
و به طور خاص برای «هروله کردن بین صفا و مروه» به صورت اصطلاح درآمده است
📚مفردات ألفاظ القرآن، ص411
▪️ البته برخی، ظاهرا با توجه به کاربردهای این در کلماتی مانند «سعایة» هم به معنای سخنچینی به کار میرود و هم به معنای هزینههایی که یک برده متحمل میشود تا قیمت خود را پرداخت کند و آزاد شود،، و «ساعی» به معنای مامور جمعآوری زکات، و ... (كتاب العين، ج2، ص202 )،
بر این باورند که اساسا معنای اصلی و محوری آن مرتبهای از جدیت است، که در هر چیزی به حسب خویش است، در راه رفتن، با جدیت و تند رفتن است، در کسب و تجارت به دقت و استقامت و مراقبت، در آزادی برده به تحصیل مقدمات مالی، و ...؛ و مفاهیمی مانند هرولهکردن و تند راه رفتن و ... از مصادیق آن است
📚التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص132
اما بقیه اینها را هم به نحوی به همان معنای تندر رفتن برگردانده و یا مجاز از آن دانستهاند؛
در هر صورت کاربردهای اینچنینی آن در قرآن فراوان است، که در بسیاری از اوقات برای جد و تلاش بسیار در امری به کار میرود مانند: «وَ الَّذينَ سَعَوْا في آياتِنا مُعاجِزينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحيمِ» (سبأ/51)
📚مفردات ألفاظ القرآن، ص412 ؛
📚 التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص132-۱۳۳
📿ماده «سعی» در قرآن کریم فقط به همین صورت فعل ثلاثی مجرد یا مصدر (سَعْی) و جمعا ۳۰ بار به کار رفته است.
@yekaye
#عبس_8
درباره اقدام کردن یا نکردن به کمک به برادر دینیای که سراغ انسان میآید ذیل آیه ۶ احادیثی گذشت. موارد دیگری هم در ادامه تقدیم میشود:
☀️۱) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
مردی از شیعیان ما نیست که مردی از برادرانش سراغش بیاید و در حاجتی که دارد از او کمک بخواهد و در حالی که میتواند کمکش نکند، مگر اینکه خداوند او را مبتلا کند به اینکه حاجتهای افراد دیگری که از دشمنان ما هستند برآورده کند که خداوند به خاطر آن روز قیامت وی را عذاب کند.
📚الكافي، ج2، ص366
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
أَيُّمَا رَجُلٍ مِنْ شِيعَتِنَا أَتَى رَجُلًا مِنْ إِخْوَانِهِ فَاسْتَعَانَ بِهِ فِي حَاجَتِهِ فَلَمْ يُعِنْهُ وَ هُوَ يَقْدِرُ إِلَّا ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِأَنْ يَقْضِيَ حَوَائِجَ غَيْرِهِ مِنْ أَعْدَائِنَا يُعَذِّبُهُ اللَّهُ عَلَيْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
@yekaye
☀️۲) از امام کاظم ع روایت شده است که فرمودند:
کسی که برادر مومنش برای حاجتی سراغش بیاید این همانا رحمتی از رحمت خداوند عز و جل است که خداوند به سوی وی سوق داده است؛ پس اگر آن را بپذیرد به ولایتش ما متصلش نماید که آن هم به ولایت خداوند عز و جل متصل است؛ و اگر در حالی که میتواند حاجت وی را برآورده نکند خداوند ماری از آتش را بر وی مسلط میکند که تا روز قیامت وی را در قبرش نیش میزند خواه [در مجموع] مورد مغفرت واقع شده باشد یا خیر؛ و اگر آن کسی که سراغش آ«ده بود عذر وی را قبول کند حال وی بدتر خواهد بود.
و باز فرمودند:
کسی که برادری از برادرانش دنبالش بیاید که برای رفع نیازی به وی پناه آورده باشد و وی با اینکه میتواند وی را پناه ندهد ولایت خداوند عز و جل را قطع نموده است.
📚الكافي، ج2، ص368
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع يَقُولُ:
مَنْ أَتَاهُ أَخُوهُ الْمُؤْمِنُ فِي حَاجَةٍ فَإِنَّمَا هِيَ رَحْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَاقَهَا إِلَيْهِ فَإِنْ قَبِلَ ذَلِكَ فَقَدْ وَصَلَهُ بِوَلَايَتِنَا وَ هُوَ مَوْصُولٌ بِوَلَايَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنْ رَدَّهُ عَنْ حَاجَتِهِ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلَى قَضَائِهَا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِ شُجَاعاً مِنْ نَارٍ يَنْهَشُهُ فِي قَبْرِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَغْفُورٌ لَهُ أَوْ مُعَذَّبٌ فَإِنْ عَذَرَهُ الطَّالِبُ كَانَ أَسْوَأَ حَالًا
قَالَ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:
مَنْ قَصَدَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِهِ مُسْتَجِيراً بِهِ فِي بَعْضِ أَحْوَالِهِ فَلَمْ يُجِرْهُ بَعْدَ أَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ فَقَدْ قَطَعَ وَلَايَةَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى.
📚مرحوم کلینی فراز آخر این روایت را در الكافي، ج2، ص366-۳۶۷ هم آورده است.
@yekaye
یک آیه در روز
. ۱۰۹۳) 📖 وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى 📖 ترجمه 💢و اما کسی که دوان دوان سراغت آمد، سوره عبس (۸۰)
.
1️⃣ «وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى»
«یسعی» حال آن فرد نابیناست که نزد پیامبر ص آمد. مقصود از آن چیست؟
🌴الف. همان معنای لغویاش مد نظر است؛ یعنی اشارهای است به اینکه وی با سرعت و شتاب داشت خدمت پیامبر ص میرسید؛ که کنایه است از حرص و علاقه وی برای دیدار پیامبر ص در قبال آن فردی که حالت استغنا و بینیازی در قبال دعوت پیامبر داشت (التحرير و التنوير، ج30، ص96 ).
🌴ب. با توجه به مقام دلالت دارد بر اینکه شتابان میآید تا با معارف دین که از تو میآموزد متذکر و تزکیه شود (الميزان، ج20، ص201 ).
🌴ج. سعی غالبا برای کار خیر به کار میرود؛ و در اینجا مقصود این است که در حالی که میکوشید کار خوبی انجام دهد (مجمع البيان، ج10، ص665)، شبیه تعبیر «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ» (جمعة/9) (مفاتيح الغيب، ج31، ص54 ).
🌴د. ...
@yekaye
#عبس_8
یک آیه در روز
. ۱۰۹۳) 📖 وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى 📖 ترجمه 💢و اما کسی که دوان دوان سراغت آمد، سوره عبس (۸۰)
یک آیه در روز
. ۱۰۹۳) 📖 وَ أَمَّا مَنْ جاءَكَ يَسْعى 📖 ترجمه 💢و اما کسی که دوان دوان سراغت آمد، سوره عبس (۸۰)
🔹يَخْشى
قبلا بیان شد که
▪️ماده «خشی» در اصل دلالت بر نوعی خوف و ترس میکند، و البته با توجه به اینکه در برخی آیات در کنار «خوف» مطرح شده (لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى؛ طه/۷۷) به هر گونه ترسی گفته نمیشود.
▪️راغب «خشیت» را خوفی دانسته که همراه با نوعی تعظیم نسبت به امر مورد نظر باشد، و شاید بدین جهت است که در آیه قرآن آن را خاص علماء دانسته است (إِنَّما يَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ فاطر/۲۸)؛ اما مرحوم مصطفوی با توجه به برخی از کاربردهای قرآنی این واژه مانند «فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً» (کهف/۸۰) «تَخْشَوْنَ كَسادَها» (توبه/۲۴) «ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ منکم» (نساء/۲۵) «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» (اسراء/۳۱) و «خَشْيَةَ الْإِنْفاق» (اسراء/۱۰۰) با این تحلیل مخالفت کرده، و بر این باور است که معنای این ماده «مراقبت و محافظت کردنی است که همراه با خوف باشد» و به لحاظ معنایی به ماده «خشع» نیز نزدیک است (خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه؛ حشر/۲۱).
▪️اگرچه مرحوم مصطفوی با توجه به نکات فوق، محور معنای خشیت را «مراقبت» قرار داده که البته همراه با ترس باشد، اما آن طور که عسکری توضیح داده به نظر میرسد که این معنا، معنای «اتقاء» است و به نظر میرسد تعبیر بهتر این است که بگوییم محور معنای «خشیت» خوف است، و البته خوفی است که شخص را به مراقبت وادارد. در واقع در هر دو کلمه «خشیت» و «اتقاء» دو معنای خوف و مراقبت وجود دارد اما در خشیت محور اصلی خوف است و در اتقاء محور اصلی مراقبت است.
🔖جلسه ۷۲۸ http://yekaye.ir/al-fater-35-28/
@yekaye
☀️۱) سلام میگوید: خدمت امام باقر ع بودم که حمران بن اعین بر ایشان وارد شد و سوالاتی پرسید. وقتی خواست برود به امام باقر ع عرض کرد:
خداوند بقای شما و استفاده ما از محضر شما را طولانیتر گرداند. میخواهم به شما عرض کنم که ما خدمت شما میرسیم ولی از نزد شما نمیرویم مگر اینکه رقیق القلب شدهایم و نفسمان از دنیا پر کشیده و اموالی که در دست مردمان است دیگر به چشممان نمیآید؛ اما وقتی که از اینجا میرویم و با مردم و تجار میگردیم دوباره دنیا محبوبمان میشود.
امام باقر ع فرمود: این دل است دیگر؛ گاهی سخت میگیرد و گاهی سهل.
سپس فرمود: همانا اصحاب حضرت محمد ص به ایشان عرض کردند که ای رسول الله! ما از نفاق بر خود نگرانیم.
فرمود: چرا؟
وقتی نزد شما هستیم و شما تذکر میدهید و بر رغبت ما میافزایید میترسیم و دنیا را فراموش میکنیم و به آن بیرغبت میشویم، گویی در حالی که در محضر شماییم آخرت و بهشت و جهنم را به چشم میبینیم؛ اما وقتی از نزد شما بیرون میرویم و وارد این خانهها میشویم و بوی بچههایمان را استشمام میکنیم و اهل و عیال را میبینیم اندکی نمیگذرد که از آن حالی که نزد شما بودیم برمیگردیم و گویی اصلا در چنان حال و هوایی نبودهایم. آیا شما بر ما نمیترسید که این نفاق باشد؟
رسول الله به آنها فرمود: خیر! این گامهای شیطان است که شما را مشتاق دنیا میکند؛ به خدا سوگند اگر آن حالی را که توصیف کردید به طور دائم باقی میماندید قطعا با فرشتگان دست می دادید و بر روی آب راه میرفتید.
واگر نبود که شما گناه میکنید و بعد استغفار میکنید، خداوند خلایقی را میآغرید تا گناه کنند و سپس استغفار کنند تا خداوند آنان را ببخشد! همانا مومن بسیار به فتنه میافتد و بسیار توبه میکند؛ آیا این سخن خداوند عز و جل را نشنیدی که فرمود: «همانا خداوند بسیار توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست دارد» (بقره/۲۲۲) و اینکه فرمود: «نزد پروردگارتان استغفار کنید و سپس به سوی او توبه نمایید.» (هود/۳).
📚الكافي، ج2، ص423-424
📚 تفسير العياشي، ج1، ص109
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ قَالَ:
كُنْتُ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع، فَدَخَلَ عَلَيْهِ حُمْرَانُ بْنُ أَعْيَنَ وَ سَأَلَهُ عَنْ أَشْيَاءَ. فَلَمَّا هَمَّ حُمْرَانُ بِالْقِيَامِ قَالَ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع: أُخْبِرُكَ أَطَالَ اللَّهُ بَقَاءَكَ لَنَا وَ أَمْتَعَنَا بِكَ أَنَّا نَأْتِيكَ فَمَا نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى تَرِقَّ قُلُوبُنَا وَ تَسْلُوَ أَنْفُسُنَا عَنِ الدُّنْيَا وَ يَهُونَ عَلَيْنَا مَا فِي أَيْدِي النَّاسِ مِنْ هَذِهِ الْأَمْوَالِ ثُمَّ نَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ فَإِذَا صِرْنَا مَعَ النَّاسِ وَ التُّجَّارِ أَحْبَبْنَا الدُّنْيَا.
قَالَ: فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: إِنَّمَا هِيَ الْقُلُوبُ مَرَّةً تَصْعُبُ وَ مَرَّةً تَسْهُلُ. ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع:
أَمَا إِنَّ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ ص قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ نَخَافُ عَلَيْنَا النِّفَاقَ!
قَالَ فَقَالَ: وَ لِمَ تَخَافُونَ ذَلِكَ؟
قَالُوا: إِذَا كُنَّا عِنْدَكَ فَذَكَّرْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا وَجِلْنَا وَ نَسِينَا الدُّنْيَا وَ زَهِدْنَا حَتَّى كَأَنَّا نُعَايِنُ الْآخِرَةَ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ نَحْنُ عِنْدَكَ فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ وَ دَخَلْنَا هَذِهِ الْبُيُوتَ وَ شَمِمْنَا الْأَوْلَادَ وَ رَأَيْنَا الْعِيَالَ وَ الْأَهْلَ يَكَادُ أَنْ نُحَوَّلَ عَنِ الْحَالِ الَّتِي كُنَّا عَلَيْهَا عِنْدَكَ وَ حَتَّى كَأَنَّا لَمْ نَكُنْ عَلَى شَيْءٍ. أَ فَتَخَافُ عَلَيْنَا أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ نِفَاقاً؟
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ص: كَلَّا إِنَّ هَذِهِ خُطُوَاتُ الشَّيْطَانِ فَيُرَغِّبُكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ اللَّهِ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى الْحَالَةِ الَّتِي وَصَفْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِهَا لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ وَ مَشَيْتُمْ عَلَى الْمَاءِ. وَ لَوْ لَا أَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ، لَخَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً حَتَّى يُذْنِبُوا ثُمَّ يَسْتَغْفِرُوا اللَّهَ فَيَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ.
إِنَّ الْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ؛ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» وَ قَالَ: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْه».
@yekaye
🔸۲) حدیث نبوی فوق در منابع اهل سنت هم با اسناد و عبارات متفاوت آمده است؛ مثلا:
☀️الف. حنظله که از کاتبان وحی بود روایت کرده است؛ یکبار ابوبکر مرا دید و گفت: حنظله چطوری؟
گفتم: حنظله منافق شد!
گفت:سبحان الله! چه میگویی؟!
گفتم: وقتی نزد رسول الله ص هستیم، ما را به یاد بهشت و جهنم میاندازد، چنانکه گویی آن دو را به چشم میبینیم؛ و وقتی از نزد رسول الله ص بیرون میآییم همسران و فرزندان و باغهایی که داریم بر ما هجوم میآورند و اکثر آنها را از یاد میبریم.
ابوبکر گفت: به خدا سوگند که ما هم همین طوریم.
پس با هم راه افتادیم تا بر رسول الله ص وارد شدیم. گفتم: یا رسول الله! حنظله منافق شد!
فرمود: چه شده است؟
گفتم: یا رسول الله! وقتی نزد شما هستیم، ما را به یاد بهشت و جهنم میاندازید، چنانکه گویی آن دو را به چشم میبینیم؛ و وقتی از نزد شما بیرون میآییم همسران و فرزندان و باغهایی که داریم بر ما هجوم میآورند و اکثر آنها را از یاد میبریم.
رسول الله ص فرمود: به کسی که جانم به دست اوست سوگند، اگر بر آن وضعی که نزد من و هنگام تذکر دارید پایدار میماندید قطعا در منزل و مسیرتان با فرشتگان دست میدادید؛ ولیکن ای حنظه لحظهای چنین و لحظهای چنان؛ و این را سه بار تکرار کرد.
📚صحيح مسلم، ج8، ص94
✅مسلم همین حدیث را با سند دیگری به طور مختصرتر روایت کرده است (صحيح مسلم، ج8، ص95 )؛ و احمد بن حنبل هم این روایت حنظله را با سه سند متفاوت دیگر روایت کرده است (مسند أحمد، ج29، ص150 ؛ و ج31، ص390 ) تنها نکتهای که در روایتهای احمد هست شروع داستان این طور است که حنظله میگوید من خدمت رسول الله بودم و به چنان حالی رسیدم که گویی بهشت و جهنم را میدیدم؛ اما بعد که به منزل رفتم مشغول خنده و بازی با همسر و فرزندانم شدم و دیدم اثری از آن حالی که داشتم نیست.
☀️ب. از ابوهریره روایت شده که:
به پیامبر ص عرض کردیم:یا رسول الله! وقتی تو را میبینیم رقیق القلب و از اهل آخرت میشویم؛ و وقتی از تو جدا میشویم دنیا در چشممان بزرگ میآید و بوی زن و فرزندان بر جانمان خوش میآید.
فرمود: اگر همواره بر آن حالی بودید که نزد من هستید، قطعا با فرشتگان با دستهایشان مصافحه میکردید و آنان در خانههایتان به دیدارتان میآمدند؛ ولی اگر گناه نکنید خداوند گروهی را خواهد آورد که گناه کنند تا آنان را مورد مغفرت قرار دهد.
📚مسند أحمد، ج13، ص410
☀️ج. از انس بن مالک روایت شده است که اصحاب پیامبر ص به ایشان گفتند: هنگامی که ما نزد شماییم و شما با ما سخن میگویید رقیق القلب میشویم؛ و وقتی از نزد شما بیرون میرویم و زن و فرزندانمان بر ما هجوم میآورند چنین و چنان میکنیم.
پیامبر ص فرمود: اگر آن لحظه برایتان تداوم داشته باشد قطعا با فرشتگان دست میدادید.
📚مسند أحمد، ج20، ص189
@yekaye
👇متن احادیث فوق👇
متن احادیث شماره ۲
☀️الف. حدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى التَّيْمِيُّ وَقَطَنُ بْنُ نُسَيْرٍ (وَاللَّفْظُ لِيَحْيَى) أَخْبَرَنَا جَعْفَرُ بْنُ سُلَيْمَانَ ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ إِيَاسٍ الْجُرَيْرِيِّ ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ النَّهْدِيِّ ، عَنْ حَنْظَلَةَ الْأُسَيِّدِيِّ قَالَ: وَكَانَ مِنْ كُتَّابِ رَسُولِ اللهِ ص قَالَ:
لَقِيَنِي أَبُو بَكْرٍ فَقَالَ: كَيْفَ أَنْتَ يَا حَنْظَلَةُ؟
قَالَ: قُلْتُ: نَافَقَ حَنْظَلَةُ!
قَالَ: سُبْحَانَ اللهِ مَا تَقُولُ؟
قَالَ: قُلْتُ: نَكُونُ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ ص يُذَكِّرُنَا بِالنَّارِ وَالْجَنَّةِ، حَتَّى كَأَنَّا رَأْيُ عَيْنٍ، فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِ رَسُولِ اللهِ ص عَافَسْنَا الْأَزْوَاجَ وَالْأَوْلَادَ وَالضَّيْعَاتِ، فَنَسِينَا كَثِيرًا.
قَالَ أَبُو بَكْرٍ: فَوَاللهِ إِنَّا لَنَلْقَى مِثْلَ هَذَا.
فَانْطَلَقْتُ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ حَتَّى دَخَلْنَا عَلَى رَسُولِ اللهِ ص قُلْتُ: نَافَقَ حَنْظَلَةُ يَا رَسُولَ اللهِ!
فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ص: وَمَا ذَاكَ؟
قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللهِ نَكُونُ عِنْدَكَ تُذَكِّرُنَا بِالنَّارِ وَالْجَنَّةِ، حَتَّى كَأَنَّا رَأْيُ عَيْنٍ، فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ عَافَسْنَا الْأَزْوَاجَ وَالْأَوْلَادَ وَالضَّيْعَاتِ نَسِينَا كَثِيرًا.
فَقَالَ رَسُولُ اللهِ ص: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنْ لَوْ تَدُومُونَ عَلَى مَا تَكُونُونَ عِنْدِي، وَفِي الذِّكْرِ لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ عَلَى فُرُشِكُمْ، وَفِي طُرُقِكُمْ، وَلَكِنْ يَا حَنْظَلَةُ سَاعَةً وَسَاعَةً ثَلَاثَ مَرَّاتٍ .
📚صحيح مسلم، ج8، ص94
☀️ب. حَدَّثَنَا أَبُو كَامِلٍ، وَأَبُو النَّضْرِ، قَالَا: حَدَّثَنَا زُهَيْرٌ، حَدَّثَنَا سَعْدٌ الطَّائِيُّ - قَالَ أَبُو النَّضْرِ: سَعْدٌ أَبُو مُجَاهِدٍ -، حَدَّثَنَا أَبُو الْمُدِلَّةِ، مَوْلَى أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ، سَمِعَ أَبَا هُرَيْرَةَ، يَقُولُ:
قُلْنَا: يَا رَسُولَ اللهِ، إِنَّا إِذَا رَأَيْنَاكَ رَقَّتْ قُلُوبُنَا وَكُنَّا مِنْ أَهْلِ الْآخِرَةِ، وَإِذَا فَارَقْنَاكَ أَعْجَبَتْنَا الدُّنْيَا، وَشَمَمْنَا النِّسَاءَ وَالْأَوْلَادَ.
قَالَ: لَوْ تَكُونُونَ - أَوْ قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ تَكُونُونَ - عَلَى كُلِّ حَالٍ عَلَى الْحَالِ الَّتِي أَنْتُمْ عَلَيْهَا عِنْدِي، لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ بِأَكُفِّهِمْ، وَلَزَارَتْكُمْ فِي بُيُوتِكُمْ، وَلَوْ لَمْ تُذْنِبُوا، لَجَاءَ اللهُ بِقَوْمٍ يُذْنِبُونَ كَيْ يَغْفِرَ لَهُمْ.
📚مسند أحمد، ج13، ص410
☀️ج. حَدَّثَنَا مُؤَمَّلٌ، حَدَّثَنَا حَمَّادٌ، عَنْ ثَابِتٍ، عَنْ أَنَسٍ:
أَنَّ أَصْحَابَ النَّبِيِّ ص قَالُوا لِلنَّبِيِّ ص: إِنَّا إِذَا كُنَّا عِنْدَكَ، فَحَدَّثْتَنَا رَقَّتْ قُلُوبُنَا، فَإِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ عَافَسْنَا النِّسَاءَ وَالصِّبْيَانَ، وَفَعَلْنَا وَفَعَلْنَا.
فَقَالَ النَّبِيُّ ص: إِنَّ تِلْكَ السَّاعَةَ لَوْ تَدُومُونَ عَلَيْهَا لَصَافَحَتْكُمُ الْمَلَائِكَةُ.
📚مسند أحمد، ج20، ص189
@yekaye
☀️۳) حارث اعور روایت کرده است: بر امیرالمومنین ع وارد شدم و عرض کردم: یا امیرالمومنین! وقتی نزد شما هستیم چیزهایی میشنویم که دینمان را بدان محکم میکنیم؛ و وقتی از نزد شما میرویم مطالب مختلف و آشفتهای میشنویم که نمیدانیم مقصود چیست.
فرمود: آیا آنها واقع شد؟
گفتم: بله.
فرمود: از رسول الله ص شنیدم ه میفرمود: جبرئیل سراغم آمد و گفت: ای محمد! در امت تو فتنهای رخ خواهد داد. پرسیدم: راه خروج از آن چیست؟ گفت: کتاب الله؛ که در آن است هر خبری که پیش از شما بوده و هر خبری که بعد از شما رخ دهد و هر حکمی که بین شما باید واقع شود؛ «و آن قاطع و روشنگر است؛ و قطعا شوخى نيست» (برگرفته از طارق/۱۳-14)؛ کسی که آن را برگیرد ولی به غیر آن عمل کند خداوند وی را درهم کوید؛ و کسی که هدایت را از غیر او بجوید خداوند گمراهش کند؛ و آن ریسمان محکم خداوند است؛ و آن ذکر حکیم است؛ و آن صراط مستقیم است که هواهای نفسانی آن را به بیراهه نکشاند، و زبانها آن را نپوشاند، و با رد کردن گرد و غبار کهنگی و مندرس شدن بر آن ننشیند، و عجایبش تمام نشود، و عالمان از آن سیر نشوند؛ آن همان است که جنیان وقتی آن را شنیدند نتوانستند از بیان این مطلب خودداری کنند که بگویند: «ما قرآن عجیبی شنیدهایم که به راه رشد هدایت میکند» (جن/۱). کسی که بر اساس آن سخن گوید تصدیق شود و کسی که بدان عمل کند پاداش گیرد و کسی که بدان چنگ زند «به صراط مستقیم هدایت شده است» (آل عمران/۱۰۱)؛ آن همان کتاب نفوذناپذیری است که «باطل از پیش و پس بدان راه نیابد؛ نازلشدهای از جانب حکیم و حمید است» (فصلت/۴۲).
📚تفسير العياشي، ج1، ص3
عَنْ يُوسُفَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ رَفَعَهُ إِلَى الْحَارِثِ الْأَعْوَرِ قَالَ:
دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ! إِنَّا إِذَا كُنَّا عِنْدَكَ سَمِعْنَا الَّذِي نَسُدُّ بِهِ دِينَنَا وَ إِذَا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِكَ سَمِعْنَا أَشْيَاءَ مُخْتَلِفَةً مَغْمُوسَةً لَا نَدْرِي مَا هِيَ!
قَالَ: أَ وَ قَدْ فَعَلُوهَا؟
قُلْتُ: نَعَمْ.
قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: أَتَانِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ سَيَكُونُ فِي أُمَّتِكَ فِتْنَةٌ! قُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا؟ فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ، فِيهِ بَيَانُ مَا قَبْلَكُمْ مِنْ خَبَر [خَيْرٍ] وَ خَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ وَ حُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، وَ هُوَ الْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، مَنْ ولاه [وَلِيَهُ] مِنْ جَبَّارٍ فَعَمِلَ بِغَيْرِهِ قَصَمَهُ اللَّهُ، وَ مَنِ الْتَمَسَ الْهُدَى فِي غَيْرِهِ أَضَلَّهُ اللَّهُ، وَ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ، وَ هُوَ الذِّكْرُ الْحَكِيمُ، وَ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ، لَا تزيغه [تُزَيِّفُهُ] الْأَهْوَاءُ، وَ لَا تُلَبِّسُهُ الْأَلْسِنَةُ وَ لَا يَخْلُقُ علی [عَنِ] الرَّدِّ وَ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُهُ وَ لَا يَشْبَعُ مِنْهُ الْعُلَمَاءُ، هُوَ الَّذِي لَمْ تُكِنَّهُ الْجِنُّ إِذَ سَمِعَهُ أَنْ قَالُوا: «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ». مَنْ قَالَ بِهِ صُدِّقَ، وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ أُجِرَ، وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ هُوَ الْكِتَابُ الْعَزِيزُ الَّذِي «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيد».
@yekaye