eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۱۱۱۴) 📖 وَ عِنَباً وَ قَضْباً 📖 ترجمه 💢و انگوری و چیدنی‌ای که دوباره می‌روید (= سبزی، بقولات، علوفه‌ و ...) سوره عبس (۸۰) آیه ۲۸ ۱۴۰۲/۹/۶ ۱۳ جمادی‌الاولی ۱۴۴۵ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹عِنَباً درباره ماده «عنب» ▪️اگرچه حسن جبل معنای این ماده را صفا و خلوصی دانسته که یک فضای مدور را پر کرده و یک نحوه امتدادی داشته باشد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۵۳۷ )؛ ▪️و با اینکه کلمات دیگری همچون «عُنَاب» به معنای کوه کوچک سیاه‌؛ و «ظبي عَنَبَان» به معنای آهوی بازیگوش ، «عِنَبَة» به معنای «آکنه» (زخمی که به این نام شناخته می شود)، و «عُناب» (جمع آن: «أَعْنِبَة») به معنای باران (كتاب العين، ج‏2، ص159 ) از این ماده به کار رفته؛ ▪️اما اغلب اهل لغت به گونه‌ای بحث کرده‌اند که گویی غیر از کاربردش در خصوص انگور معنای دیگری ندارد؛ چنانکه ▫️ابن فارس می‌گوید اصل این ماده بر همان میوه معروف «انگور» دلالت دارد (معجم المقاييس اللغة، ج‏4، ص149 ) و ▫️راغب توضیح می‌دهد که این کلمه هم برای خود این میوه و هم برای درخت انگور به کار می‌رود (مفردات ألفاظ القرآن، ص589) و ▫️مرحوم مصطفوی می‌گوید اصل این ماده برای مجموع درخت و میوه اش است هرچند گاه در خصوص یکی از این دو هم به کار می‌رود (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏8، ص232 ). ▪️خود کلمه «عِنَب» (که گاهی به آن «عِنَباء») در معنای میوه انگور (نه درخت انگور) را اسم جمع دانسته‌اند که مفرد آن «عِنَبة» است (و گفته شده که در زبان عرب غیر از این کلمه، کلمه‌ای بر وزن «فِعَلة» یافت نشده است)؛ و البته «عِنَب» به صورت «أعناب» جمع بسته می‌شود (كتاب العين، ج‏2، ص159 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج‏4، ص149-150 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص589 ) که در قرآن کریم غیر از این آیه و آیه «أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجيراً» (اسراء/91) همواره به صورت «أعناب» به کار رفته است: «جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْناب» (بقره/۲۶۶) ، «جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ» (مومنون/۱۹؛ یس/۳۴) ، «وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّان» (انعام/۹۹) ، «جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوان» (رعد/۴) ، «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْناب» (نحل/۱۱) ، «وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخِيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَنا‏» (نحل/ 67) ، «جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ‏» (كهف/32) ، «حَدائِقَ وَ أَعْناباً» (نبأ/ 32). 🔖ماده «عنب» و مشتقات آن ۱۱ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹قَضْباً درباره ماده «قضب» ▪️گفته‌اند که در اصل دلالت می‌کند بر قطع کردن (بریدن، جدا کردن) چیزی (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص100 )؛ ▪️برخی گفته‌اند نه مطلق قطع کردن، بلکه قطع کردنی که ابتدا گرفتن و سپس قطع کردن و کندن آن چیز باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص282 )؛ و ▪️برخی گفته‌اند قطع کردن چیزی تر و تازه که البته یکپارچه باشد (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۰۸۱ ). ▪️اما خود کلمه «القَضْب» را گفته‌اند ▫️به معنای یونجه است (مفردات ألفاظ القرآن، ص674 ) از این جهت که براحتی قطع می‌شود (معجم المقاييس اللغة، ج‏5، ص100 ) و به طور خاص یونجه خیس است، ▫️و نیز به معنای هر درختی که شاخه‌هایش را پهن و گسترده باشد (كتاب العين، ج‏5، ص52 ) ▫️و برخی توضیح داده‌اند که «قضیب» برای شاخه‌های درخت به کار می‌رود اما «قضب» برای چیزهای علوفه‌مانند و بقولات؛ که البته قضیب به عنوان وصف شمشیر به معنای «برنده» هم هست؛ یعنی قضیب هم به معنای اسم فاعل (قطع‌کننده) به کار می‌رود هم به معنای اسم مفعولی، که در خصوص علوفه‌ها و بقولات، از این جهت که براحتی قطع می‌شود؛ و تعبیر «ناقةٌ قَضِيبٌ» هم شتر مادينه‏اى است كه از ميان شتران جدا شده است (مفردات ألفاظ القرآن، ص674 ). ▫️و از ابن عباس و حسن بصری هم نقل شده است که «قضب» در این آیه علوفه مرطوب است و وجه تسمیه‌اش این است که این علوفه بارها برای غذای دامها قطع می‌شود (مجمع البيان، ج‏10، ص668 ) و شبیه این معنا از امام باقر ع هم آمده که در قسمت احادیث خواهد آمد. ▪️در واقع، به نظر می‌رسد کلمه «قضب» در اصل به معنای «چیده شده» بوده، که در مورد مطلق گیاهان مورد استفاده انسان و دام که تنه ندارند و براحتی چیده می‌شوند و باز می‌رویند (یعنی عموم سبزیها، بقولات، و علوفه‌ها)؛ و حتی در مورد هر میوه‌ای که تر و تازه چیده می‌شود مانند رُطَب به کار رفته است و البته کاربرد آن در خصوص یونجه (به عنوان رایجترین علوفه مورد استفاده چارپایان که البته مورد استفاده انسان هم هست) رواج بیشتری دارد: هرچند خلیل از کاربرد آن به معنای هر درختی که شاخه‌هایش را پهن و گسترده باشد نیز سخن گفته است. 🔖این ماده تنها همین یک بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️تمام احادیثی که ذیل آیه ۲۷ (جلسه ۱۱۱۳) گذشت به این آیه نیز مربوط می‌شود. اما احادیث دیگر:
☀️۱) از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: خرما و انار و انگور از مازاد گِل آدم آفریده شدند. 📚مكارم الأخلاق، ص174؛ 📚طب النبي صلى الله عليه و آله و سلم، ص26 قَالَ رسول الله ص: خُلِقَتِ النَّخْلَةُ وَ الرُّمَّانُ وَ الْعِنَبُ مِنْ فَضْلِ طِينَةِ آدَمَ ع. @yekaye
☀️۲) از امام رضا ع از پدرانشان از امیرالمومنین ع روایت شده که فرمودند: انگور هم خورش است و هم میوه است و هم نان است و هم حلوا. 📚مكارم الأخلاق، ص174 عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ: الْعِنَبُ أُدْمٌ وَ فَاكِهَةٌ وَ طَعَامٌ وَ حَلْوَاءُ. @yekaye
☀️۳) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: بهترین غذای شما نان است و بهترین میوه شما انگور. ☀️ب.و نیز فرمودند: بهار امتم انگور و هندوانه است. 📚مكارم الأخلاق، ص174 ☀️الف. مِنَ الْفِرْدَوْسِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: خَيْرُ طَعَامِكُمُ الْخُبْزُ وَ خَيْرُ فَاكِهَتِكُمُ الْعِنَبُ. ☀️ب. وَ قَالَ ص: رَبِيعُ أُمَّتِي الْعِنَبُ وَ الْبِطِّيخُ. @yekaye
☀️۴) از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: پنج میوه بهشتی در دنیا هست: انار دشتی و سیب لبنانی و گلابی و انگور و رُطَبِ مُشان. 📚المحاسن، ج‏2، ص527 📚الخصال، ج‏1، ص289 📚مكارم الأخلاق، ص170 أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِي‏ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ سُلَيْمَانَ الْكُوفِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى الطَّحَّانِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: خَمْسٌ مِنْ فَاكِهَةِ الْجَنَّةِ فِي الدُّنْيَا الرُّمَّانُ الْمَلَاسِيُّ [الْإِمْلِيسِي] وَ التُّفَّاحُ الشَّعْشَعَانِيُّ [السفساني يُرْوَى أَنَّهُ الشَّامِي‏] وَ السَّفَرْجَلُ وَ الْعِنَبُ وَ الرُّطَبُ الْمُشَان‏. @yekaye
☀️۵) الف. از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: پیامبری از پیامبران به خداوند عز و جل از غم و اندوه گلایه کرد؛ خداوند عز و جل [برای دفع غم و اندوه] به او دستور داد که انگور بخورد. 📚الكافي، ج‏6، ص351 📚المحاسن، ج‏2، ص547 📚مكارم الأخلاق، ص174 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَكْرِ بْنِ صَالِحٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ: شَكَا نَبِيٌّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَمَّ فَأَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَكْلِ الْعِنَبِ. ☀️ب. هنگامی که آب از استخوان مردگان فرونشست [= آب فرونشست و استخوانهای مردگان پیدا شد] و حضرت نوح آن را دید بسیار ناراحت و غمگین شد؛ پس خداوند به او وحی کرد که این کاری بود که خودت کردی؛ خودت علیه آنها دعا کردی. گفت: پروردگارا به پیشگاه تو استغفار و توبه می‌کنم. پس خداوند عز و جل به او وحی کرد که انگور سیاه بخور تا غم و اندوهت برود. 📚الكافي، ج‏6، ص350 📚المحاسن، ج‏2، ص548 📚مكارم الأخلاق، ص174 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ الزَّيَّاتِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُوسَى بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا حَسَرَ الْمَاءُ عَنْ عِظَامِ الْمَوْتَى فَرَأَى ذَلِكَ نُوحٌ ع جَزِعَ جَزَعاً شَدِيداً وَ اغْتَمَّ لِذَلِكَ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ هَذَا عَمَلُكَ بِنَفْسِكَ أَنْتَ دَعَوْتَ عَلَيْهِمْ. فَقَالَ: يَا رَبِّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ. فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ: أَنْ كُلِ الْعِنَبَ الْأَسْوَدَ لِيَذْهَبَ غَمُّكَ. @yekaye
☀️۶) هشام بن سالم روایت کرده است: امام سجاد ع انگور را خیلی دوست داشت. روزی روزه بود، هنگامی که افطار کرد اوایل فصل رسیدن انگور بود؛ یکی از کنیزان ایشان خوشه انگوری آورد و مقابل ایشان گذاشت. گدایی آمد و حضرت آن را به وی بخشید. این کنیز دنبال آن گدا رفت و همان انگور را از وی خرید و دوباره آورد و پیش ایشان گذاشت. گدای دیگری آمد و حضرت آن را به گدا بخشید. دوباره آن کنیز همان کار را تکرار کرد و آورد و دوباره جلوی ایشان گذاشت. باز گدای دیگری آمد و باز حضرت آن را بخشید و باز آن کنیر همان کار را کرد. دفعه چهارم بود که دیگر حضرت انگور را خورد. 📚الكافي، ج‏6، ص350؛ 📚 المحاسن، ج‏2، ص547؛ 📚مكارم الأخلاق، ص174 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع يُعْجِبُهُ الْعِنَبُ. فَكَانَ يَوْماً صَائِماً فَلَمَّا أَفْطَرَ كَانَ أَوَّلُ مَا جَاءَ الْعِنَبُ، أَتَتْهُ أُمُّ وَلَدٍ لَهُ بِعُنْقُودِ عِنَبٍ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ؛ فَجَاءَ سَائِلٌ فَدَفَعَهُ إِلَيْهِ. فَدَسَّتْ أُمُّ وَلَدِهِ إِلَى السَّائِلِ فَاشْتَرَتْهُ مِنْهُ ثُمَّ أَتَتْهُ بِهِ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَجَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَعْطَاهُ إِيَّاهُ. فَفَعَلَتْ أُمُّ الْوَلَدِ كَذَلِكَ ثُمَّ أَتَتْهُ بِهِ فَوَضَعَتْهُ بَيْنَ يَدَيْهِ. فَجَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَعْطَاهُ فَفَعَلَتْ أُمُّ الْوَلَدِ مِثْلَ ذَلِكَ. فَلَمَّا كَانَ فِي الْمَرَّةِ الرَّابِعَةِ أَكَلَهُ ع. @yekaye
☀️۷) ذیل آیات ۱۷ تا ۲۲ حدیثی از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیات سوره عبس گذشت. در ادامه آن جملاتی آمده است که اغلب مفسران روایی مانند مرحوم فیض (تفسير الصافي، ج‏5، ص286) و مرحوم بحرانی (البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص585 ) و مرحوم حویزی (تفسير نور الثقلين، ج‏5، ص511 )‏ و مرحوم مشهدی (تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج‏14، ص138 ) ظاهرا آن را توضیحات مرحوم قمی قلمداد کرده‌اند؛ اما مرحوم مجلسی در یکجا (بحار الأنوار، ج‏36، ص174 ) و نیز تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۸۴ آن را ادامه کلام امام باقر ع دانسته‌ اند: درباره آیه «وَ عِنَباً وَ قَضْباً» فرمودند: «قضب» همان «قَتّ»* است. * پی‌نوشت: در توضیح «قتّ» نوشته‌اند: علوفه تر و تازه که مورد استفاده دام است. 📚تفسير القمي، ج‏2، ص406 أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ [أَبِي بَصِيرٍ] عَنْ جَمِيلِ بْنِ‏ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي أُسَامَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: ... «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ؛ أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا» إِلَى قَوْلِهِ «وَ قَضْباً» قَالَ: الْقَضْبُ الْقَتُّ. ✅ادامه این حدیث ذیل آیه ۳۰ (جلسه ۱۱۱۵) خواهد آمد؛ ان شاء الله. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «وَ عِنَباً» بعد از «حب» اولین گیاهی را که به طور خاص اسم برد انگور (یا درخت انگور) است. چرا؟ 🌴الف. به خاطر کثرت منافعی که در انگور هست (مجمع البيان، ج‏10، ص668 )؛ چنانکه از وقتی که نارس است (غ 🌴ب. به خاطر اینکه هم به عنوان غذا استفاده می‌شود وهم به عنوان میوه (مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص60 ). 🌴ج. ... 📝درباره انگور یکی از انواع گیاهان دو لپه‌ای و از مهمترین میوه‌هایی است که از زمانهای بسیار قدیم مورد استفاده بشر قرار گرفته است. عده‌ای معتقدند که انگور، حتی قبل از پیدایش غلات، مورد استفاده بشر قرار گرفته است. انگور به طور وحشی و به مقدار فراوان در جنگلها وجود داشته و حتی انسان‌نماهای نخستین نیز از برگ و میوه آن بهره می‌جستند. انگور میوه‌ای است بهشتی که شامل ویتامینهای A , B، C می‌باشد هچنین دارای مقداری منیزیم، کلسیم، آهن، فسفر، پتاسیم و آلبومین است. انگور یکی از میوه‌های ضد سرطان شناخته شده است و این به خاطر خواص ضد عفونی کنندگی آن است. همچنین از نظر ارزش غذایی و خواص بهداشتی، دارای سودمندیهای بسیاری است. از مهمترین مواد قندی موجود در حبه‌های انگور تازه، ساکارز، گلوکز و دکستروز می‌باشد. از اسیدهای آلی اسید فرمیک، اسید مالیک، اسید سیتریک و اسید تارتاریک را می‌توان نام برد. نمک‌های کانی مانند آهک، منیزیم، آهن، منگنز، سیلیس وجود دارد. مقدار انرژی موجود در هر 100 گرم انگور تازه 67 کیلوکالری است. انگور میوه بسیار مفیدی است که خاصیت قلیایی دارد و باعث قلیایی شدن خون می‌شود. و از این لحاظ هر کیلوی آن معادل یک لیتر آب معدنی است. به علت وجود مواد قندی زیاد انرژی‌زا است و حرارت بدن را تامین می‌کند. به علت داشتن پتاسیم مقوی قلب و یک داروی موثر برای کم خونی است زیرا دارای آهن، منگنز و منیزیم است. آب انگور در رژیم غذایی افراد چاق که بخواهند لاغر شوند زیاد مصرف می‌شود و به علت کم داشتن مواد چربی مانع افزایش وزن می‌شود. (دایره المعارف رشد) انگور از میوه‌هایی است که در تمامی حالتهایش قابل استفاده است؛ از زمان نارس بودن (غوره) تا حالت خشک شده آن (کشمش و مویز). حتی برگ درخت انگور (برگ مو) نیز خاصیت غذایی دارد و در برخی غذاها مورد استفاده قرار می‌گیرد. دانه‌های انگور از لحاظ رنگ حبه‌ها به چهار دسته تقسیم می‌شوند 1- انگورهای سبز 2- انگورهای قرمز 3- انگورهای سیاه 4- انگورهای زرد. 📝درباره () درخت انگور گیاهی بسیار قدیمی است که مصریها پنج هزار سال قبل از میلاد آن را می‌شناختند. موطن اصلی انگور آسیای صغیر و ایران بوده و هم اکنون نیز به صورت وحشی و نیمه وحشی در این مناطق دیده می‌شود. انگور درختچه‌ای است بالارونده که به کمک پیچک‌های خود به سهولت از موانع و درختان مجاور بالا می‌رود و درازای آن به 10 الی 15 متر می‌رسد ساقه آن گره‌دار و برگهایش متناوب دارای دم‌برگ دراز، شامل 5 لوب دندانه‌دار به رنگ سبز تیره در سطح فوقانی پهنک کرک‌دار و مایل به سفید در سطح تحتانی پهنک است. گلهایی کوچک و مجتمع به صورت خوشه مرکب دارد کاسه گل آن 5 دندانه، جام آن مرکب از 5 گلبرگ آزاد و 5 پرچم می‌باشد. از پدیده‌های جالب درخت انگور، اشک مو است که فرایندی است که نحوه عمل آن، کاملا شناخته نشده است. این فرایند غالبا بر براثر دیر هرس کردن در اوایل بهار روی می‌دهد. ریزش اشک مو تا چندین ادامه می‌یابد. در اشک مو، هورمونهای گیاهی مانند سیتوکینین، جیبرلین و به میزان اندکی قند و مواد کانی دیده می‌شود. ریزش اشک مو به دلیل فعالیت شدید ریشه می‌باشد. (دایره المعارف رشد) @yekaye
. 2️⃣ «وَ قَضْباً» کلمه «قضب» (و بلکه ماده آن) تنها در همین آیه به کار رفته است. درباره اینکه مقصود از کلمه «قضب» چیست؛ در نکات ادبی اشاره شد که این کلمه: 🌴الف. هم برای اشاره به مطلق گیاهان مورد استفاده انسان و دام که تنه ندارند و براحتی چیده می‌شوند و باز می‌رویند (یعنی عموم سبزیها، بقولات، و علوفه‌ها) به کار می‌رود است و البته کاربرد آن در خصوص یونجه (به عنوان رایجترین علوفه مورد استفاده چارپایان که البته مورد استفاده انسان هم هست) رواج بیشتری دارد؛ 🌴ب. هم برای هر میوه‌ای که تر و تازه چیده می‌شود. 🌴ج. و هم برای هر درختی که شاخه‌هایش را پهن و گسترده باشد. در میان مترجمان و مفسران قرآن هم تقریبا هر سه مورد فوق مشاهده می‌شود؛ که به مواردی اشاره می‌کنیم: ۱- مقصود یونجه و علوفه‌های تازه است که پیاپی چیده می‎شود و علوفه‌ی چهارپایان می‎گردد (ابن عباس و حسن، به نقل مجمع البيان، ج‏10، ص668 ؛ مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص60 )؛ هرچند برخی اینکه مقصود از آن، یونجه باشد را بدین جهت قبول ندارند که می‌گویند یونجه داخل در «أب» است که در آیات بعد می‌آید (البحر المحيط، ج‏10، ص410 ). ۲- نباتاتى كه هر چه بدروند باز برويد (ترجمه الهی قمشه‌ای، تفسیر آسان ). به تعبیر دیگر، حبوبات تر و تازه‌ای است که انسان آنها را قضب می‌کند یعنی بارها و بارها می‌چیند (الميزان، ج‏20، ص209 )؛ به تعبیر دیگر، گیاهانی است مانند حبوبات و مارچوبه که انسان آنها را برای خوردن تر و تازه می‌چیند (به نقل البحر المحيط، ج‏10، ص410 ). ۳- بسیاری از مترجمان و مفسران آن را به سبزی یا سبزیجات ترجمه کرده‌اند (مانند ترجمه‌های آیتی، ارفع، انصاری، انصاریان، پاینده، پورجوادی، تشکری، حلبی، خواجوی، رضایی، رهنما، صفارزاده، جلال‌الدین فارسی، فولادوند، فیض‌الاسلام، گرمارودی، مجتبوی، مشکینی، مکارم، نوبری، و كشف الأسرار، ج‏10، ص379؛ ترجمه المیزان، ج۲۰، ص۳۳۵؛ تفسیر روشن، ج۱۶، ص۲۲۶) و به نظر می‌رسد در همین راستاست ترجمه آن به سبزه (ترجمه طاهری) و تره‌بار (ترجمه عاملی). برخی توضیح داده‌اند «قضب» به سبزيجاتى گفته مى‏شود كه تر و تازه چيده و خورده شود و شامل علف و يونجه حيوانات نيز مى‏گردد (تفسير نور، ج‏10، ص388) که ظاهرا به آن «سپست» یا «اسپست» (تفسير روان جاويد، ج‏5، ص34۶؛‌ روض الجنان، ج‏20، ص145؛ ترجمه تفسير طبرى، ج‏7، ص1987؛ تفسير نسفى، ج‏2، ص1138) یا اسفست (تفسير صفي علیشاه، ص812) یا اسپرش (ترجمه خسروی ) می‌گویند. ۴- درختان بلند كه شاخه آويخته باشد (ترجمه یاسری) و به تعبیر دیگر، درخت سايه افكن همچون كاج و سرو و بيد و غيرها (حجة التفاسير، ج‏7، ص174). ۵- ۵- برخی مترجمان این را به «خرما» (خرما نوعی) یا «رطب» ترجمه کرده‌اند (ترجمه‌های شعرانی، اشرفی؛ مصبح‌زاده، معزی، و مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج‏15، ص۴) و شاید موید نظر آنها نسبتی است ابوحیان به ابن عباس می‌دهد که گویا نظر وی این است که مقصود رُطَب است از این جهت که اولا از درخت خرما چیده می‌شود [یعنی چون «چیدنی» است و ماده «قضب» ‌به معنای چیدن است] و ثانیا چون قبل از آن از انگور سخن گفت [ظاهرا بدین جهت که تناسب در این است بعد از انگور به خرما اشاره شود تا به علوفه و یونجه] (البحر المحيط، ج‏10، ص410 ). البته با توجه به اینکه در آیه بعد به کلمه «نخل» اشاره شده این احتمال ضعیف است و با توجه به گزارشی که فخر رازی از نظر ابن‌عباس داده، بعید نیست که در گزارش ابوحیان از نظر ابن عباس اشتباهی رخ داده باشد (مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص60 ). ۶- میوه‌ها (ترجمه بروجردی) ظاهرا چون میوه‌ها چیدنی هستند وی آن را شامل همه میوه‌ها دانسته است. ۷- ‌سیب (ترجمه دهلوى، ص1338). @yekaye
. 4️⃣ «وَ قَضْباً» چرا بعد از اشاره به حب و عنب، به قضب پرداخت؟ 🌴الف. اگر قضب را در معنای ناظر به یونجه و علوفه‌های مورد استفاده حیوانات بدانیم چه‌بسا این کلمه می‌خواهد در کنار گیاهانی که مورد استفاده انسان است به گیاهانی که مورد استفاده حیوانات است نیز اشاره کند. 🌴ب. اگر قضب را ناظر به سبزی و سبزیجات و یا بقولات مورد استفاده بشر بدانیم به عرصه دیگری از گیاهان اشاره دارد که بویژه گیاهان فیبردار هستند و برخی نیازهای ویژه انسانی را تامین می‌کنند. 🌴ج. اگر اشاره به سبزیجات و علوفه‌ها باشد از این جهت که مرتب می‌رویند و چیده می‌شوند اشاره به نوع خاصی از متاع بودنی است که مورد تاکید در آخر این دسته آیات است و در سایر گیاهان دیده نمی‌شود. 🌴د. اگر اشاره به درختان بلند و سایه‌گستر باشد ذکر آن در کنار درخت مو (که درختی کوتاه است و تنها در صورتی که روی داربست قرار گیرد می‌شود از سایه‌اش استفاده کرد) دوگانه جالبی از درختها را مطرح می‌کند: درختی که برگش کارکرد غذایی دارد (درخت مو) و درختی که برگش کارکرد آرامش‌بخشی و استراحت‌دهی دارد. 🌴ه. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۱۱۵) 📖 وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً 📖 ترجمه 💢و [درخت]‌ زیتونی و درخت خرمایی؛ سوره عبس (۸۰) آیه ۲۹ ۱۴۰۲/۹/۱۴ ۲۱ جمادی‌الاولی ۱۴۴۵ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 زَيْتُوناً کلمه «زیتون» ظاهرا از ماده «زیت» گرفته شده هرچند چینش کتاب‌های برخی از بزرگان اهل لغت مانند خلیل (كتاب العين، ج‏7، ص358 ) و ازهری (تهذيب اللغة، ج‏13، ص128 ) و صاحب بن عباد (المحيط في اللغة، ج‏9، ص35 ) - از این جهت که این کلمه را ذیل ماده «زتن» بحث کرده‌اند- این گمان را تقویت می‌کند که اینها اصل این ماده را «زتن» می‌دانسته‌اند؛ اما خلیل تصریح کرده‌ که «النون فيه زائدة» و ازهری ادامه داده که این کلمه مثل «قیعون» است که اصل آن «قیع» می‌باشد؛ و آن طور که فراء از استاد خود کسائی نقل کرده ظاهرا این نظر سیرافی بوده است (تاج العروس، ج‏3، ص56)؛ با این حال ابن سیده با وجود اینکه اعتراف می‌کند اکثرا ماده این کلمه را همان «زیت» می‌دانند اما این با توجه به وجود عبارت «أَرْضٌ زَتِنَةٌ» که به معنای سرزمین پر از درخت زیتون است این احتمال را تقویت می‌کند که اصل این ماده همین «زتن» و بر وزن فیعول باشد (المحكم و المحيط الأعظم، ج‏9، ص24 ) و آن گونه که زبیدی نقل کرده ظاهرا نجم الائمه رضی در کتاب شرح الکافیه و ابن عصفور در کتاب الممتع نیز همین قول را ترجیح داده‌اند (تاج العروس، ج‏3، ص56 ؛ و ج‏18، ص257 ) با این حال توضیحی درباره اینکه ماده «زتن» صرف نظر از کلمه زیتون، خودش به چه معنایی است یافت نشد. ▪️در هر صورت چنانکه اشاره شد اغلب اهل لغت اصل ماده آن را «زیت» دانسته‌اند که خود کلمه «زیت» به معنای روغن است «يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ» (نور/35) (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص39 ) که وجه تسمیه روغن به «زیت» را همین دانسته‌اند که عصاره زیتون است (مفردات ألفاظ القرآن، ص: 384 ؛ أساس البلاغة، ص: 279 ). ▪️برخی هم گفته‌اند معنای محوری «زیت» روغن دارای جرم است: حرف «ز» دلالت بر یک نوع نفوذ همراه با ازدحام دارد و حرف «ت» دلالت بر یک فشار شدید و حرف «ی» هم که بین این دو قرار گرفته یک نوع اتصال را می‌رساند و ترکیب این سه دلالت بر یک ماده دارای پیوستگی‌‌ای دارد که گویی با فشار به دست آمده است که همان روغنی است که به عنوان عصاره از زیتون استخراج شده است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۸۷۴ ). ▪️درباره اینکه «زیتون» در اصل ناظر به میوه زیتون است یا درخت زیتون زبیدی سه قول برشمرده است: ▫️اینکه «زیتون» در اصل به معنای درخت باشد (که ظاهرا این قول ابن سیده است؛ المحكم و المحيط الأعظم، ج‏9، ص88 )؛ ▫️دوم اینکه زیتون در اصل نام میوه باشد و کاربردش در مورد درخت مجازی است و ▫️سوم مشترک بین هر دو باشد (تاج العروس، ج‏3، ص56 ) که مرحوم مصطفوی ظاهرا این قول را انتخاب کرده چرا که توضیح داده کلمه «زیتون» به مجموع درخت و میوه زیتون گفته می‌شود و از این رو کلمه خاص و ممتازی برای اشاره به درخت زیتون وجود ندارد و البته هم در خصوص مجموع این دو و هم درباره یکی از این دو به کار می‌رود، چنانکه به نظر می‌رسد در آیه «جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِه‏» (انعام/۹۹) حالت اول، و در آیه «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْناب» (نحل/۱۱) در حالت دوم [برای خصوص درخت] به کار رفته است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص367 ). ▪️در قرآن کریم هم کلمه «زیتون» آمده: «وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً» (عبس/29) ، «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ» (تین/1) و هم «زیتونه»: «يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ» (نور/۳۵). درباره اینکه این دو چه تفاوتی دارند، ازهری بر این باور است که به خود درخت ویا به خود ثمره به‌تنهایی «زَيتونَة» گفته می‌شود اما به مجموع این دو «زیتون» (تهذيب اللغة، ج‏13، ص: 162)؛ اما بسیاری بر این باورند که «زیتون» اسم جنس است و وقتی بخواهد به یک زیتون معین (چه یک دانه زیتون و چه یک درخت زیتون) اشاره شود کلمه «زیتونة» به کار می‌رود (الصحاح، ج‏1، ص250 ) همانند شجر و شجرة (مفردات ألفاظ القرآن، ص: 384 ). 📿اگر «زیتون» از ماده «زیت» باشد این ماده ۷ بار، و اگر از ماده «زتن» باشد ۶ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹نَخْلاً ▪️ماده «نحل» علاوه بر کاربرد شایع در خصوص درخت خرما (که ظاهرا در قرآن تنها همین کاربرد استفاده شده است) کاربردهای دیگری دارد چنان «نَخْلُ الدَّقيقِ» به معنای الك و غربال كردن آرد است و «نُخَالة» آن چیزی است که از غربال کردن فوق باقی می‌ماند و «مُنْخُل» (یا مُنْخَل) وسیله‌ای است که برای غربال کردن استفاده می‌شود؛ و تعبیر «انتخلتُ الشئ» به معنای صاف كردن و پالودن چیزی براى بدست آوردن بهترین قسمت آن است و «تَنَخَّلَ» به معنای اختیار و انتخاب کردن چیزی است (الصحاح، ج‏5، ص1827) ▪️و ظاهرا با ملاحظه همین کلمات بوده که امثال خلیل و ابن فارس «نخل» را در اصل به معنای برگزیدن و اختیار کردن چیزی می‌داند و توضیح می‌دهد که «انتخال» تفحص کاملی است تا بهترین امرِ مربوطه به چنگ آید و وجه تسمیه درخت خرما به «نخل» را این می‌داند که ارزشمندترین درخت ساقه‌دار می‌دانند. (كتاب العين، ج‏4، ص264 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج‏۵، ص۴۰۷ ). ▪️حسن جبل نیز ظاهرا با نیم‌نگاهی به همین کاربردها به اضافه توجه به خود حروف بر این باور است که اصل معنای این ماده عبارت است از اینکه قسمت غلیظ چیزی از اثنای آن بیرون رود تا حدی که رقیق شود، ولی اصل آن باقی بماند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۱۶۷ ). ▪️اما مرحوم مصطفوی بر این باور است که معنای اصلی این ماده همان دلالت بر درخت خرما دارد و با اشاره به اینکه در زبان سریانی کلمه «نخل» به معنای غربال كردن و کلمه «مخولتا» به معنای خود غربال به کار می‌رود اظهار می‌دارد که مفهوم غربال کردن و به‌گزینی برگرفته از زبان سریانی است و شاهدش هم این است که وزن «مُنْخُل» [که در نسخه التحقیق به اشتباه «نُخل» نوشته شده] هم که به عنوان اسم آلت به کار رفته، بر اساس قواعد عربی توجیهی ندارد که حتی همچون فیومی (المصباح المنير، ج‏2، ص597 ) آن را «نادر» حساب کنیم. البته وی می‌پذیرد که بین کلمه نخل در زبان عربی با معنای انتخاب کردن و برگزیدن نسبتی هست و بر همان نسبت مورد نظر ابن فارس اشاره می‌کند با تاکید بر اینکه در سرزمین حجاز و نزد عرب درخت نخل خیلی موضوعیت داشته است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص68 ). ▪️کلمه «نخل» اسم جنس است که در مورد یک درخت یا درختان خرما به کار می‌رود اما وقتی مشخصا «یک درخت خرما» مد نظر باشد (یعنی برای واحد نخل) از تعبیر «نخلة» استفاده می‌کنند (فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ؛ مریم/۲۳) و کلمه «نخیل» (وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ؛ نحل/۶۷) هم برای جمع (درختان خرما) استفاده می‌شود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۶ ؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص68 ). ▪️کلمه «نخل» هم به صورت مذکر (مانند آیه: تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ؛ قمر/20) و هم به صورت مونث (مانند آیات «مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ» (انعام/۹۹)، «وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيمٌ» (قمر/148)، «كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ» (حاقه/7)) به کار می‌رود و ضابطه‌اش این است که وقتی نظر به مفهوم جنس بما هو مفهوم باشد مذکر، و وقتی معطوف به مصادیق باشد مونث به کار می‌رود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص69 ). 📿این ماده جمعا ۲۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye