eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 زَيْتُوناً کلمه «زیتون» ظاهرا از ماده «زیت» گرفته شده هرچند چینش کتاب‌های برخی از بزرگان اهل لغت مانند خلیل (كتاب العين، ج‏7، ص358 ) و ازهری (تهذيب اللغة، ج‏13، ص128 ) و صاحب بن عباد (المحيط في اللغة، ج‏9، ص35 ) - از این جهت که این کلمه را ذیل ماده «زتن» بحث کرده‌اند- این گمان را تقویت می‌کند که اینها اصل این ماده را «زتن» می‌دانسته‌اند؛ اما خلیل تصریح کرده‌ که «النون فيه زائدة» و ازهری ادامه داده که این کلمه مثل «قیعون» است که اصل آن «قیع» می‌باشد؛ و آن طور که فراء از استاد خود کسائی نقل کرده ظاهرا این نظر سیرافی بوده است (تاج العروس، ج‏3، ص56)؛ با این حال ابن سیده با وجود اینکه اعتراف می‌کند اکثرا ماده این کلمه را همان «زیت» می‌دانند اما این با توجه به وجود عبارت «أَرْضٌ زَتِنَةٌ» که به معنای سرزمین پر از درخت زیتون است این احتمال را تقویت می‌کند که اصل این ماده همین «زتن» و بر وزن فیعول باشد (المحكم و المحيط الأعظم، ج‏9، ص24 ) و آن گونه که زبیدی نقل کرده ظاهرا نجم الائمه رضی در کتاب شرح الکافیه و ابن عصفور در کتاب الممتع نیز همین قول را ترجیح داده‌اند (تاج العروس، ج‏3، ص56 ؛ و ج‏18، ص257 ) با این حال توضیحی درباره اینکه ماده «زتن» صرف نظر از کلمه زیتون، خودش به چه معنایی است یافت نشد. ▪️در هر صورت چنانکه اشاره شد اغلب اهل لغت اصل ماده آن را «زیت» دانسته‌اند که خود کلمه «زیت» به معنای روغن است «يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ» (نور/35) (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص39 ) که وجه تسمیه روغن به «زیت» را همین دانسته‌اند که عصاره زیتون است (مفردات ألفاظ القرآن، ص: 384 ؛ أساس البلاغة، ص: 279 ). ▪️برخی هم گفته‌اند معنای محوری «زیت» روغن دارای جرم است: حرف «ز» دلالت بر یک نوع نفوذ همراه با ازدحام دارد و حرف «ت» دلالت بر یک فشار شدید و حرف «ی» هم که بین این دو قرار گرفته یک نوع اتصال را می‌رساند و ترکیب این سه دلالت بر یک ماده دارای پیوستگی‌‌ای دارد که گویی با فشار به دست آمده است که همان روغنی است که به عنوان عصاره از زیتون استخراج شده است (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۸۷۴ ). ▪️درباره اینکه «زیتون» در اصل ناظر به میوه زیتون است یا درخت زیتون زبیدی سه قول برشمرده است: ▫️اینکه «زیتون» در اصل به معنای درخت باشد (که ظاهرا این قول ابن سیده است؛ المحكم و المحيط الأعظم، ج‏9، ص88 )؛ ▫️دوم اینکه زیتون در اصل نام میوه باشد و کاربردش در مورد درخت مجازی است و ▫️سوم مشترک بین هر دو باشد (تاج العروس، ج‏3، ص56 ) که مرحوم مصطفوی ظاهرا این قول را انتخاب کرده چرا که توضیح داده کلمه «زیتون» به مجموع درخت و میوه زیتون گفته می‌شود و از این رو کلمه خاص و ممتازی برای اشاره به درخت زیتون وجود ندارد و البته هم در خصوص مجموع این دو و هم درباره یکی از این دو به کار می‌رود، چنانکه به نظر می‌رسد در آیه «جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِه‏» (انعام/۹۹) حالت اول، و در آیه «يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْناب» (نحل/۱۱) در حالت دوم [برای خصوص درخت] به کار رفته است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏4، ص367 ). ▪️در قرآن کریم هم کلمه «زیتون» آمده: «وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً» (عبس/29) ، «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ» (تین/1) و هم «زیتونه»: «يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ» (نور/۳۵). درباره اینکه این دو چه تفاوتی دارند، ازهری بر این باور است که به خود درخت ویا به خود ثمره به‌تنهایی «زَيتونَة» گفته می‌شود اما به مجموع این دو «زیتون» (تهذيب اللغة، ج‏13، ص: 162)؛ اما بسیاری بر این باورند که «زیتون» اسم جنس است و وقتی بخواهد به یک زیتون معین (چه یک دانه زیتون و چه یک درخت زیتون) اشاره شود کلمه «زیتونة» به کار می‌رود (الصحاح، ج‏1، ص250 ) همانند شجر و شجرة (مفردات ألفاظ القرآن، ص: 384 ). 📿اگر «زیتون» از ماده «زیت» باشد این ماده ۷ بار، و اگر از ماده «زتن» باشد ۶ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹نَخْلاً ▪️ماده «نحل» علاوه بر کاربرد شایع در خصوص درخت خرما (که ظاهرا در قرآن تنها همین کاربرد استفاده شده است) کاربردهای دیگری دارد چنان «نَخْلُ الدَّقيقِ» به معنای الك و غربال كردن آرد است و «نُخَالة» آن چیزی است که از غربال کردن فوق باقی می‌ماند و «مُنْخُل» (یا مُنْخَل) وسیله‌ای است که برای غربال کردن استفاده می‌شود؛ و تعبیر «انتخلتُ الشئ» به معنای صاف كردن و پالودن چیزی براى بدست آوردن بهترین قسمت آن است و «تَنَخَّلَ» به معنای اختیار و انتخاب کردن چیزی است (الصحاح، ج‏5، ص1827) ▪️و ظاهرا با ملاحظه همین کلمات بوده که امثال خلیل و ابن فارس «نخل» را در اصل به معنای برگزیدن و اختیار کردن چیزی می‌داند و توضیح می‌دهد که «انتخال» تفحص کاملی است تا بهترین امرِ مربوطه به چنگ آید و وجه تسمیه درخت خرما به «نخل» را این می‌داند که ارزشمندترین درخت ساقه‌دار می‌دانند. (كتاب العين، ج‏4، ص264 ؛ معجم المقاييس اللغة، ج‏۵، ص۴۰۷ ). ▪️حسن جبل نیز ظاهرا با نیم‌نگاهی به همین کاربردها به اضافه توجه به خود حروف بر این باور است که اصل معنای این ماده عبارت است از اینکه قسمت غلیظ چیزی از اثنای آن بیرون رود تا حدی که رقیق شود، ولی اصل آن باقی بماند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۲۱۶۷ ). ▪️اما مرحوم مصطفوی بر این باور است که معنای اصلی این ماده همان دلالت بر درخت خرما دارد و با اشاره به اینکه در زبان سریانی کلمه «نخل» به معنای غربال كردن و کلمه «مخولتا» به معنای خود غربال به کار می‌رود اظهار می‌دارد که مفهوم غربال کردن و به‌گزینی برگرفته از زبان سریانی است و شاهدش هم این است که وزن «مُنْخُل» [که در نسخه التحقیق به اشتباه «نُخل» نوشته شده] هم که به عنوان اسم آلت به کار رفته، بر اساس قواعد عربی توجیهی ندارد که حتی همچون فیومی (المصباح المنير، ج‏2، ص597 ) آن را «نادر» حساب کنیم. البته وی می‌پذیرد که بین کلمه نخل در زبان عربی با معنای انتخاب کردن و برگزیدن نسبتی هست و بر همان نسبت مورد نظر ابن فارس اشاره می‌کند با تاکید بر اینکه در سرزمین حجاز و نزد عرب درخت نخل خیلی موضوعیت داشته است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص68 ). ▪️کلمه «نخل» اسم جنس است که در مورد یک درخت یا درختان خرما به کار می‌رود اما وقتی مشخصا «یک درخت خرما» مد نظر باشد (یعنی برای واحد نخل) از تعبیر «نخلة» استفاده می‌کنند (فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ؛ مریم/۲۳) و کلمه «نخیل» (وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ؛ نحل/۶۷) هم برای جمع (درختان خرما) استفاده می‌شود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۹۶ ؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص68 ). ▪️کلمه «نخل» هم به صورت مذکر (مانند آیه: تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ؛ قمر/20) و هم به صورت مونث (مانند آیات «مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ» (انعام/۹۹)، «وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيمٌ» (قمر/148)، «كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ» (حاقه/7)) به کار می‌رود و ضابطه‌اش این است که وقتی نظر به مفهوم جنس بما هو مفهوم باشد مذکر، و وقتی معطوف به مصادیق باشد مونث به کار می‌رود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏12، ص69 ). 📿این ماده جمعا ۲۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمام احادیثی که ذیل آیه ۲۷ (جلسه ۱۱۱۳) گذشت به این آیه نیز مربوط می‌شود. اما احادیث دیگر:
☀️۱) از امام کاظم ع روایت شده است که: از وصایای حضرت آدم به فرزندش هبة الله این بود که زیتون بخور که همانا آن از درختی مبارک است. 📚الكافي، ج‏6، ص331 📚المحاسن، ج‏2، ص484 أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ دُرُسْتَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: كَانَ مِمَّا أَوْصَى بِهِ آدَمُ ع إِلَى هِبَةِ اللَّهِ ابْنِهِ أَنْ كُلِ الزَّيْتُونَ فَإِنَّهُ‏ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ. @yekaye
☀️۲) الف. اسحاق بن عمار می‌گوید: به امام صادق ع عرض کردم که مردم می‌گویند زیتون باد [معده] را برمی‌انگیزاند. فرمودند: همانا زیتون باد [معده] را طرد می‌کند. ☀️ب. راوی می‌گوید نزد امام صادق سخن از زیتون به میان آوردیم. یکی گفت: باد [معده] را جلب می‌کند [موجب پدید آمدن آن می‌شود]. فرمودند: خیر، بلکه باد [معده] را طرد می‌کند. 📚الكافي، ج‏6، ص331 📚المحاسن، ج‏2، ص484 ☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ أَوْ غَيْرِهِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّهُمْ يَقُولُونَ الزَّيْتُونُ يُهَيِّجُ الرِّيَاحَ. فَقَالَ: إِنَّ الزَّيْتُونَ يَطْرُدُ الرِّيَاحَ. ☀️ب. مَنْصُورُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الزَّارِعِ الْبَصْرِيِّ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ذَكَرْنَا عِنْدَهُ الزَّيْتُونَ، فَقَالَ الرَّجُلُ: يَجْلِبُ الرِّيَاحَ. فَقَالَ: لَا بَلْ يَطْرُدُ الرِّيَاحَ. @yekaye
☀️۴) الف. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: روغن [زیتون] بخورید و با آ [بدن خود را] روغن‌مالی کنید که همانا آن از درختی مبارک است. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که امير مؤمنان على عليه السّلام فرمودند: با روغن زيتون روغن‌مالى كنيد و آن را خورش قرار دهيد؛ زيرا آن، روغن نيكان و خورش برگزيدگان است، دوبار به آن [مقام] قدس مسح شده است؛ آمدنش با برکت است و رفتنش هم با برکت. [با بركت فصل خود را آغاز مى‌كند و با بركت تمام مى‌شود]، با آن هيچ بيمارى ضرر نمى‌زند. ☀️ج. از امام باقر ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: روغن زیتون، روغن خوبان و خورش نیکان است، آمدنش با برکت است و رفتنش هم با برکت [با بركت فصل خود را آغاز مى‌كند و با بركت تمام مى‌شود]، چرا که دوبار در آن [مقام] قدس غوطه‌ور شده است. 📚الكافي، ج‏6، ص331-332؛ 📚المحاسن، ج‏2، ص484-485 ☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏: كُلُوا الزَّيْتَ وَ ادَّهِنُوا بِالزَّيْتِ فَإِنَّهُ‏ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ. - مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ مِثْلَهُ. ☀️ب. عَنْهُ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ وَاسِعٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي دَاوُدَ النَّخَعِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: ادَّهِنُوا بِالزَّيْتِ وَ أْتَدِمُوا بِهِ فَإِنَّهُ دُهْنَةُ الْأَخْيَارِ وَ إِدَامُ الْمُصْطَفَيْنَ مُسِحَتْ بِالْقُدْسِ مَرَّتَيْنِ بُورِكَتْ مُقْبِلَةً وَ بُورِكَتْ مُدْبِرَةً لَا يَضُرُّ مَعَهَا دَاءٌ. ☀️ج. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ الْجَرِيرِيِّ عَنْ عَبْدِ الْمُؤْمِنِ الْأَنْصَارِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏: الزَّيْتُ دُهْنُ الْأَبْرَارِ وَ إِدَامُ الْأَخْيَارِ بُورِكَ فِيهِ مُقْبِلًا وَ بُورِكَ فِيهِ مُدْبِراً انْغَمَسَ بِالْقُدْسِ مَرَّتَيْنِ. ☀️د. از امام کاظم ع از پدرشان از جدشان روایت شده که از جمله وصایای رسول الله ص به حضرت علی ع این بود که: ای علی! روغن [زیتون] بخور و با آن روغن‌مالی کن که همانا کسی که با آن روغن‌مالی کند تا چهل روز شیطان به او نزدیک نخواهد شد. ☀️ه. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: روغن پیشینیان جز روغین زیتون نبود. ☀️و. از ایشان روایت شده است که: روغن زیتون طعام تقواپیشگان است. ☀️ه. اسماعیل بن جابر می‌گوید: خدمت امام صادق ع بودم و سفره غذا پهن کردند و جامی آوردند که در آن نان ترید شده و گوشت بود، پس حضرت روغن زیتون خواستند و آن را روی گوشت ریختند و میل کردند. 📚المحاسن، ج‏2، ص485 ☀️د.عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ ع قَالَ: كَانَ فِيمَا أَوْصَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلِيّاً ع أَنْ قَالَ لَهُ: يَا عَلِيُّ كُلِ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَكَلَ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ لَمْ يَقْرَبْهُ الشَّيْطَانُ أَرْبَعِينَ يَوْماً. ☀️ه. عَنْهُ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَيْفٍ عَنْ أَخِيهِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: مَا كَانَ دُهْنُ الْأَوَّلِينَ إِلَّا زَيْتٌ. ☀️و. عَنْهُ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الزَّيْتُ طَعَامُ الْأَتْقِيَاءِ. ☀️ز. عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَدَعَا بِالْمَائِدَةِ فَأَتَيْنَا بِقَصْعَةٍ فِيهَا ثَرِيدٌ وَ لَحْمٌ فَدَعَا بِزَيْتٍ فَصَبَّهُ عَلَى اللَّحْمِ فَأَكَلَه‏. @yekaye
☀️۵) قبلا فرازهای متعددی از حدیث معروف توحید مفضل که از امام صادق ع روایت شده تقدیم شد. در فراز دیگری از این حدیث آمده است: ای مفضل! در درخت خرما بیندیش؛ از آنجا كه در ميان نخلها شمارى ماده و به تلقيح نيازمندند، برخى از نخلها نيز نر آفريده شدند تا بدون غرس، عمل لقاح انجام گيرد. پس جنس مذکر نخل مانند حيوان نرى است كه ماده را باردار می‌کند و خود باردار نمی‌شود. 📚توحيد المفضل، ص162 رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ سِنَانٍ قَالَ حَدَّثَنِي الْمُفَضَّلُ بْنُ عُمَر عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: ... فَكِّرْ يَا مُفَضَّلُ فِي النَّخْلِ فَإِنَّهُ لَمَّا صَارَ فِيهِ إِنَاثٌ تَحْتَاجُ إِلَى التَّلْقِيحِ جُعِلَتْ فِيهِ ذُكُورَةٌ لِلِّقَاحِ مِنْ غَيْرِ غِرَاسٍ فَصَارَ الذَّكَرُ مِنَ النَّخْلِ بِمَنْزِلَةِ الذَّكَرِ مِنَ الْحَيَوَانِ الَّذِي يُلْقِحُ الْإِنَاثَ لِتَحْمِلَ وَ هُوَ لَا يَحْمِلُ. @yekaye
☀️۶) از امام صادق ع روایت شده است که امیرالمومنین یکبار راه می‌رفت در حالی که باری از هسته‌های خرما بر دوش داشت. بدیشان گفتند: ای ابوالحسن! چه چیزی به همراه داری؟ فرمود: درختان خرماست ان شاء الله. پس آنها را کاشت و حتی یکی از آنها هم هدر نرفت. 📚الكافي، ج‏5، ص75 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع كَانَ يَخْرُجُ وَ مَعَهُ أَحْمَالُ النَّوَى. فَيُقَالُ لَهُ: يَا أَبَا الْحَسَنِ مَا هَذَا مَعَكَ؟ فَيَقُولُ: نَخْلٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. فَيَغْرِسُهُ فَلَمْ يُغَادَرْ مِنْهُ وَاحِدَةٌ. @yekaye
☀️۷) الف. شخصی به امام صادق ع عرض کرد: فدایت شوم! من از برخی شنیده‌ام که می‌گویند: زراعت و کشاورزی کار مکروهی است. فرمودند: کشاورزی کنید و بکارید! به خدا سوگند مردم عملی حلالتر و پاکتر از آن انجام نداده‌اند؛ به خدا سوگند [حتی] بعد از خروج دجال هم کشتزارها کشت کنند و درختان خرما بکارند. 📚الكافي، ج‏5، ص260 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ سَيَابَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ! أَسْمَعُ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَّ الزِّرَاعَةَ مَكْرُوهَةٌ! فَقَالَ لَهُ: ازْرَعُوا وَ اغْرِسُوا فَلا وَاللهِ مَا عَمِلَ النَّاسُ عَمَلًا أَحَلَّ وَ لَا أَطْيَبَ مِنْهُ؛ وَ اللَّهِ لَيَزْرَعُنَّ الزَّرْعَ وَ لَيَغْرِسُنَّ النَّخْلَ بَعْدَ خُرُوجِ الدَّجَّالِ. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: از پیامبر اکرم ص سوال شد که کدام مال بهتر است؟ فرمودند: [مالی که از راه] کشاورزی [به دست آید]؛ صاحبش آن را بکارد و اصلاح کند و روز چیدنش حق آن را ادا کند. عرض شد: بعد از کشاورزی چه مالی بهتر است؟ فرمودند: شخصی که گوسفندانی دارد که به خاطر آنها دنبال چراگاههایی که باران باریده می‌رود؛ در حالی که نماز برپا می‌دارد و زکات می دهد. عرض شد: بعد از گوسفندداری چه مالی بهتر است؟ فرمود: گاو، که با خیر و عافیت صبح می‌کند و با خیر و عافیت شب می‌کند. عرض شد: بعد از گاوداری چه مالی بهتر است؟ فرمود: آن برافراشتگان در گِل و طعام‌دهندگان در خشك‏سالی، چه خوب چيزى است درخت خرما، هر كس آن را بفروشد بهايش مانند خاكسترى است كه در قله بلندى باشد و در روز طوفانى تند بادى بر آن وزد مگر اينكه بجاى آن درخت درخت ديگرى بنشاند. عرض شد: يا رسول اللَّه! پس از درخت خرما چه مالى بهتر است؟ حضرت سكوت فرمود. شخصی برخاست و گفت: پس چرا در باره شتر چيزى نفرموديد؟ فرمود: در آن بدبختى و ستمگری و رنج و دربه‌درى است، نه صبح‌گاهش به روال است و نه شب‌هنگامش، و خيرى ندهد مگر از آن سوى كه شوم‏تر است! البته افراد شقاوتمند فاسق را بی‌بهره نگذارد. 📚الكافي، ج‏5، ص261 📚الأمالي( للصدوق)، ص350 📚الخصال، ج‏1، ص246 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سُئِلَ النَّبِيُّ ص أَيُّ الْمَالِ خَيْرٌ؟ قَالَ الزَّرْعُ زَرَعَهُ صَاحِبُهُ وَ أَصْلَحَهُ وَ أَدَّى حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ. قَالَ: فَأَيُّ الْمَالِ بَعْدَ الزَّرْعِ خَيْرٌ؟ قَالَ: رَجُلٌ فِي غَنَمٍ لَهُ قَدْ تَبِعَ بِهَا مَوَاضِعَ الْقَطْرِ يُقِيمُ‏ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتِي الزَّكَاةَ. قَالَ: فَأَيُّ الْمَالِ بَعْدَ الْغَنَمِ خَيْرٌ؟ قَالَ: الْبَقَرُ تَغْدُو بِخَيْرٍ وَ تَرُوحُ بِخَيْرٍ. قَالَ: فَأَيُّ الْمَالِ بَعْدَ الْبَقَرِ خَيْرٌ؟ قَالَ: الرَّاسِيَاتُ فِي الْوَحَلِ وَ الْمُطْعِمَاتُ فِي الْمَحْلِ نِعْمَ الشَّيْ‏ءُ النَّخْلُ مَنْ بَاعَهُ فَإِنَّمَا ثَمَنُهُ بِمَنْزِلَةِ رَمَادٍ عَلَى رَأْسِ شَاهِقٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ إِلَّا أَنْ يُخْلِفَ مَكَانَهَا. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ فَأَيُّ الْمَالِ بَعْدَ النَّخْلِ خَيْرٌ؟ قَالَ: فَسَكَتَ. قَالَ: فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ، فَقَالَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللهِ! فَأَيْنَ الْإِبِلُ؟ قَالَ: فِيهِ الشَّقَاءُ وَ الْجَفَاءُ وَ الْعَنَاءُ وَ بُعْدُ الدَّارِ تَغْدُو مُدْبِرَةً وَ تَرُوحُ مُدْبِرَةً لَا يَأْتِي خَيْرُهَا إِلَّا مِنْ جَانِبِهَا الْأَشْأَمِ؛ أَمَا إِنَّهَا لَا تَعْدَمُ الْأَشْقِيَاءَ الْفَجَرَةَ. @yekaye
☀️۸) الف. از امام صادق ع از پدرشان روایت شده که رسول الله ص فرمودند: هر درخت خرمای در مرداب بروید جز نخل عجوه*، که همانا مذکرش از بهشت نازل شده است. 📚علل الشرائع، ج‏2، ص: 576؛ المحاسن، ج‏2، ص529 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ‏ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ: كُلُّ النَّخْلِ يَنْبُتُ فِي مُسْتَنْقَعِ الْمَاءِ إِلَّا الْعَجْوَةَ*، فَإِنَّهُ أُنْزِلَ بَعْلُهَا مِنَ الْجَنَّةِ. ☀️ب. علاء‌بن رزین می‌گوید: امام صادق ع به من فرمود: علاء! آیا می‌دانی اولین درختی که روی زمین رویید چه بود؟ گفتم: خداوند و رسولش و فرزند رسولیش داناترند. فرمود: [درخت خرمای] عجوه* بود. پس آنچه خالص باشد عجوه است و آنچه غیر از این باشد از شبیه‌های آن است. 📚الكافي، ج‏6، ص346؛ المحاسن، ج‏2، ص528 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ خَطَّابٍ الْحَلَّالِ عَنْ عَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: يَا عَلَاءُ! هَلْ تَدْرِي مَا أَوَّلُ شَجَرَةٍ نَبَتَتْ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ؟ قُلْتُ: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ابْنُ رَسُولِهِ أَعْلَمُ. قَالَ: إِنَّهَا الْعَجْوَةُ* فَمَا خَلَصَ فَهُوَ الْعَجْوَةُ وَ مَا كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَإِنَّمَا هُوَ مِنَ الْأَشْبَاهِ [الْأَشْيَاءِ]. ☀️د. از امام باقر ع روایت شده که فرمودند: خداوند عز و جل [خرمای] عجوه* و عتیق را از آسمان فروفرستاد. گفتم: عتیق چیست؟ فرمود: شتر ماده. 📚الكافي، ج‏6، ص346 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْعَجْوَةَ* وَ الْعَتِيقَ‏ مِنَ السَّمَاءِ. قُلْتُ: وَ مَا الْعَتِيقُ؟ قَالَ: الْفَحْلُ. ☀️ه. از امام رضا ع روایت شده است: درخت خرمایی که حضرت مریم از آن خورد عجوه* بود و در [منطقه] کانون نازل شد؛ و همراه با آدم عتیق و عجوه* نازل شد و از آن بود که انواع درختهای خرما پراکنده شدند. 📚الكافي، ج‏6، ص347؛ المحاسن، ج‏2، ص529 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ: كَانَتْ نَخْلَةُ مَرْيَمَ ع الْعَجْوَةَ وَ نَزَلَتْ فِي كَانُونَ‏ وَ نَزَلَ مَعَ آدَمَ ع الْعَتِيقُ وَ الْعَجْوَةُ* وَ مِنْهَا تَفَرَّقَ أَنْوَاعُ النَّخْلِ‏. ☀️ز. از امام صادق ع روایت شده است: توصیه می‌کنم که با درخت خرما بخوبی رفتار کنید، که به نحوی عمه شماست! زیرا از گِل آدم آفریده شد؛ آیا نمی‌بینید که هیچ درختی مانند او نیاز به بارور شدن ندارد. 📚المحاسن، ج‏2، ص528 عَنْهُ عَنْ مَرْوَكٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: اسْتَوْصُوا بِعَمَّتِكُمُ النَّخْلَةَ خَيْراً فَإِنَّهَا خُلِقَتْ مِنْ طِينَةِ آدَمَ؛ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الشَّجَرِ يَلْقَحُ غَيْرَهَا. ✳️* پی‌نوشت: «عجوة» نوع خاصی از خرمای بیضی‌شکل کاملا سیاه‌رنگ است که امروزه به طور گسترده در مدینه می‌روید. @yekaye
☀️۹) الف. از امام صادق ع روایت شده که فرمودند: همانا خداوند عز و جل وقتی که آدم هبوط کرد به او دستور دارد که به کشت و زرع مشغول شود و نهالهایی از نهالهای بهشتی برایش فرستاد، پس به وی درخت خرما و انگور و زیتون و انار داد تا آنها را بکارد تا برای بازماندگان و فرزندانش باشد؛ پس وی از میوه‌های آنها خورد ... . 📚الكافي، ج‏6، ص393 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَهْبَطَ آدَمَ ع أَمَرَهُ بِالْحَرْثِ وَ الزَّرْعِ وَ طَرَحَ إِلَيْهِ غَرْساً مِنْ غُرُوسِ الْجَنَّةِ فَأَعْطَاهُ النَّخْلَ وَ الْعِنَبَ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ فَغَرَسَهَا لِيَكُونَ لِعَقِبِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ فَأَكَلَ هُوَ مِنْ ثِمَارِهَا ... . ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است که: آنچه که حضرت نوح در کشتی از درخت خرما برداشت خرمای عجوه و عذق بود. 📚المحاسن، ج‏2، ص529 عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع‏: أَنَّ الَّذِي حَمَلَ نُوحٌ مَعَهُ فِي السَّفِينَةِ مِنَ النَّخْلِ الْعَجْوَةُ* وَ الْعَذْقُ‏*. ✳️* پی‌نوشت: کلمه عجوه ذیل حدیث قبل توضیح داده شد. کلمه «عذق» به معنای «ساقه» است و ممکن است اشاره باشد به نوعی خاص از خرما ویا اشاره به خوشه‌های انبوه خرما که گویی همه از یک ساقه آویخته‌اند. @yekaye
☀️۱۰) حبیب سجستانی از امام باقر ع تفسیر آیات «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى؛ فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى؛ ...»‏ (نجم/8-۹) را سوال می‌کند. حضرت توضیحاتی می‌دهند تا بدینجا می‌رسند که می‌فرمایند: و همانا انبوهی درخت سدره به گستره مسیری است که بر اساس زمان دنیوی پیمودنش صد سال طول می‌کشد؛ و همانا یک برگ آن اهل دنیا را می‌پوشاند؛ و همانا خداوند متعال را فرشتگانی است که آنان را موکل گیاهان زمین اعم از درختان و درخت خرما قرار داده است؛ پس هیچ درختی و درخت خرمایی نیست مگر اینکه همراهش فرشته‌ای از جانب خداوند متعال هست که آن را و آنچه را در آن است حفظ می‌کند و اگر نبود که همراهش کسی هست که مانع آسیب دیدنش می‌شود ... . 📚علل الشرائع، ج‏1، ص278؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص32 أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مَالِكِ بْنِ عُيَيْنَةَ عَنْ حَبِيبٍ السِّجِسْتَانِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى»‏ ... . قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع: ... وَ إِنَّ غِلَظَ السِّدْرَةِ بِمَسِيرَةِ مِائَةِ عَامٍ مِنْ أَيَّامِ الدُّنْيَا وَ إِنَّ الْوَرَقَةَ مِنْهَا تُغَطِّي أَهْلَ الدُّنْيَا وَ إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى مَلَائِكَةً وَكَّلَهُمْ بِنَبَاتِ الْأَرْضِ مِنَ الشَّجَرِ وَ النَّخْلِ فَلَيْسَ مِنْ شَجَرَةٍ وَ لَا نَخْلَةٍ إِلَّا وَ مَعَهَا مَلَكٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى يَحْفَظُهَا وَ مَا كَانَ فِيهَا ... . @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1️⃣ «عِنَباً ... زَيْتُوناً وَ نَخْلًا» انگور، زيتون و خرما، از ميوه‏هاى مورد سفارش قرآن است. (تفسير نور، ج‏10، ص389) بحثی علمی درباره درخت خرما قبلا ارائه شد که علاقمندان می‌توانند بدانجا مراجعه کنند: 🔖جلسه ۷۸۲ https://yekaye.ir/ya-seen-36-34/ @yekaye
. 2️⃣ «وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا» در ادامه بیان روییدنی‌هایی که بر اثر بارش باران و شکافتن زمین می‌رویند و بعد از اشاره به مطلق دانه‌ها، درخت انگور و سبزیجات، به درختهای زیتون و خرما اشاره کرد. این در حالی است که در آیات بعد به باغهای انبوه و مطلق میوه‌ها اشاره می‌کند و می‌دانیم که زیتون و خرما هم می‌تواند در باغهای انبوه باشند و هم میوه بر آنها صدق می‌کند. تنها نکته‌ای که در کتب تفسیری در خصوص چرایی اشاره به این دو ذکر شده صرفا اشاره به خواص و فواید متعددی است که بر این دو گیاه مترتب است. اما آیا این توضیح قانع‌کننده است؟ ما می‌دانیم که میوه‌های دارای خواص متعدد منحصر در این دو نیست، به علاوه که در برخی سوره‌های دیگر از میوه‌های دیگری در کنار اینها یاد شده است. برای اینکه بفهمیم چرا این دو -و اگر به آیه قبل توجه کنیم که عنب هم مطرح شده، چرا این سه- را به طور خاص ذکر کرد، شاید بد نباشد به کاربردهای اینها در کنار سایر میوه‌های درخت در قرآن کریم اشاره شود: 📝درختان میوه‌دار در قرآن کریم صرف نظر از کلمه «فاکهة» که دلالت بر مطلق میوه دارد و ۱۴ بار در قرآن کریم به کار رفته، در میان درختان میوه ▪️ پرتکرارترین مورد، کلمه نخل است که ۲۰ بار در قرآن کریم به کار رفته است: 1.أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ لَهُ فيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ أَصابَهُ الْكِبَرُ وَ لَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفاءُ فَأَصابَها إِعْصارٌ فيهِ نارٌ فَاحْتَرَقَتْ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ (بقره/266) 2.و هُوَ الَّذي أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراكِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلى‏ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ إِنَّ في‏ ذلِكُمْ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (انعام/99) 3.وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَيْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ (انعام/141) 4.وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (رعد/4) 5.يُنْبِتُ لَكُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخيلَ وَ الْأَعْنابَ وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (نحل/11) 6.وَ مِنْ ثَمَراتِ النَّخيلِ وَ الْأَعْنابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (نحل/67) 7.أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخيلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهارَ خِلالَها تَفْجيراً (اسراء/91) 8.وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً (کهف/32) 9.فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَني‏ مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا (مریم/23) 10.وَ هُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَيْكِ رُطَباً جَنِيًّا (مریم/25) 11.قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في‏ جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى‏ (طه/71) 12.فَأَنْشَأْنا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ لَكُمْ فيها فَواكِهُ كَثيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ (مومنون/19) 13.وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيمٌ (شعراء/148) 14.وَ جَعَلْنا فيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فيها مِنَ الْعُيُونِ (یس/34) 15.وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضيدٌ (ق/10) 16.تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ (قمر/20) 17.فيها فاكِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْأَكْمامِ (رحمن/11) 18.فيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ (رحمن/68) 19.سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فيها صَرْعى‏ كَأنهمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ (حاقه/7) 20.وَ عِنَباً وَ قَضْباً؛ وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً (عبس/28-29) 👇ادامه مطلب👇
ادامه بحث از درختان میوه‌دار در قرآن کریم چنانکه مشاهده می‌شود در این ۲۰ آیه‌،۵ مورد کاملا ناظر به یک قضیه شخصیه است (دو مورد در داستان حضرت مریم؛ یک مورد در خصوص ساحران که تهدید می‌شوند که بر درخت نخل به صلیب کشیده شوند؛ و دو مورد هم در خصوص قوم عاد که تعبیر شده که مانند درختان نخل برکنده شده از زمین، تار و مار شدند). واضح است در این موارد اینکه در کنار میوه دیگری ذکر شوند موضوعیتی ندارد، اما در بقیه موارد ذکر آن در میان میوه‌ها یک نوع اهتمام ویژه به آن را می‌رساند. درخت میوه بعدی درخت انگور است؛ کلمه عنب جمعا ۱۱ بار آمده که ۱۰ مورد در بالا ذکر شد و تنها ۱بار در کنارش نامی از هیچ میوه خاص دیگری نیست: 21.حَدائِقَ وَ أَعْناباً (نبأ/32) ▪️درخت بعدی درخت زیتون است؛ کلمه «زیتون» ۶ بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ ۴ موردش در بالا در کنار نخل و عنب یاد شد؛ ۱ موردش صرفا در مقام تمثیل به درخت مبارک زیتون اشاره شده: 22.اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ (نور/35) و ۱ مورد در کنار انجیر آمده که ظاهرا زیتون خاص (همان درختی که در طور سینین بود و خداوند از آن با موسی سخن گفت) مد نظر است: 23.وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ؛ وَ طُورِ سينينَ (تین/1-2) البته ۲ مورد هم هست که کلمه زیتون نیامده است اما از درختی در طور سینا سخن به میان آمده که به احتمال زیاد و بویژه به قرینه آیات ابتدایی سوره تین (وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ وَ طُورِ سينينَ) احتمال زیاد می‌رود که مقصود درخت زیتون باشد: 24.وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلينَ (مومنون/20) 25.فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يا مُوسى‏ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ (قصص/30) که اگر این دو را هم اشاره به درخت زیتون بدانیم جمعا ۸ بار از این درخت یاد شده است. ▪️میوه بعدی که در کنار اینها مطرح شده است «رمّان» (انار) است که جمعا ۳ بار در قرآن کریم آمده است که هربار نخل در کنارش بوده است و در بالا ذکر شد: یکبار فقط در کنار نخل (رحمن/68)؛ ۱بار در کنار نخل و زیتون، (انعام/۱۴۱)؛ و ۱ بار در کنار نخل و زیتون و انگور (انعام/۹۹). ▪️از میوه‌های درختی دیگری که در قرآن یاد شده است می‌توان به انجیر (وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ؛ تین/1) اشاره کرد ▪️و موز: 26.وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ (واقعه/29) که در قرآن کریم تنها همین یکبار از این دو میوه یاد شده است. ✅پس به طور خلاصه، ▪️کلمه نخل ۲۰ بار آمده که ۸ بار در کنارش میوه دیگری ذکر نشده است؛ ▪️کلمه عنب ۱۱ بار آمده که تنها ۱ بار در کنارش میوه دیگری ذکر نشده است و ۱۰ بار دیگرش نخل کنارش بوده است؛ ▪️کلمه زیتون ۶ بار صریح یاد شده است که تنها ۱ بار بتنهایی و ۱ بار فقط در کنار انجیر یاد شده است و هر ۴ بار دیگر نخل و عنب در کنارش ذکر شده است. ▪️کلمه رمان ۳ بار آمده است که هربار نخل در کنارش ذکر شده است. ▪️کلمه تین ۱ بار آمده که زیتون در کنارش ذکر شده است. ▪️کلمه طلح ۱ بار آمده که در کنارش میوه دیگری ذکر نشده است. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت در میان درختان مختلف، درخت خرما بیش از هر درخت دیگری مورد توجه بوده است (به ویژه اگر توجه شود که در میان این چند درخت، فقط درخت خرماست که اسم درختش غیر از اسم میوه‌اش (رطب؛ تمر) است؛ لذا احتمال دارد در خصوص سایر موارد، خود میوه مورد نظر آیه بوده باشد نه درخت آن). بعد از آن انگور و بعد از آن زیتون؛ و در اینجا آوردن این سه، آوردن سه درخت میوه‌ای است که بیشترین کاربرد را در قرآن داشته اند؛ و البته در قرآن بعد از این سه، از انار و بعد از آن، از موز و انجیر هم یاد شده است که در اینجا بدانها اشاره‌ای نشد. 🤔البته در خصوص میوه به معنای عام (خوردنی‌های گیاهی) که شامل حبوبات و سبزیجات و ... شود فهرست بلندبالایی می‌توان ذکر کرد مانند: بقل (سبزی)، قثّاء (خیار)، فوم (سیر)، عدس، بَصَل (پیاز)، خردل، ریحان، و ...؛ که در این میان یقطین (کدو) هم با اینکه تنه ندارد و در عرف امروزه در کنار خیار و هویج و ... در زمره سبزیجات حساب می‌شود در تعابیر قرآنی برایش از کلمه «شجرة» استفاده شده است: «وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطينٍ» (صافات/146). @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۱۱۶) 📖 و حَدائِقَ غُلْباً 📖 ترجمه 💢و باغهایی از درختان تنومند [و تودرتو]؛ سوره عبس (۸۰) آیه ۳۰ ۱۴۰۲/۹/۲۲ ۲۹ جمادی‌الاولی ۱۴۴۵ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹حَدائِقَ ▪️ماده «حدق» در اصل دلالت دارد بر احاطه به چیزی (معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص33 )؛ برخی افزوده‌اند احاطه به چیزی در وسط یا در عمق، و حدقه چشم را بدین جهت نامیده‌اند که سیاهی عمده چشم را احاطه می‌کند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص391) و دور چیزی گرفتن، البته برخی توضیح داده‌اند که فعل این ماده لازم است و با حرف [ب] یا رفتن به بابهای تفعیل و افعال متعدی می‌شود (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏2، ص212). ▪️از این ماده تنها کلمه‌ای که در قرآن کریم به کار رفته است «حدیقه» است: «فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُنْبِتُوا شَجَرَها» (نمل/60) که جمع آن «حدائق» می‌باشد: «حَدائِقَ وَ أَعْناباً» (نبأ/32) «وَ حَدائِقَ غُلْباً» (عبس/30)؛ برخی گفته‌اند به معنای زمینی است که درخت (معجم مقاييس اللغه، ج‏2، ص34 ) یا به طور خاص درختان میوه داشته باشد (كتاب العين، ج‏3، ص41 )؛ برخی ظاهرا با توجه به ماده لغت بر این باورند که حدیقه بوستانی است که به نحوی احاطه شده باشد (مجمع البيان، ج‏10، ص667 ) از باب شبیه به حدقه چشم (مفردات ألفاظ القرآن، ص223 ) و در همین راستا توضیح داده‌اند که «حدیقه» چیزی است که یا دیواری که آن را احاطه کرده یا درختانی انبوه آن را محدود و معین ساخته و یا با قرار گرفتن در ارتفاع عملا احاطه شده است نه لزوما با دیوار و همین آیات فوق (بویژه تعبیر حدائق در مورد باغهای بهشتی) را شاهد بر این گرفته‌اند که همان انبوهی درختان یک احاطه‌ای را رقم می‌زند که برای صدق «حدیقه» کفایت می‌کند (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏2، ص212 ). 📿ماده «حدق» همین ۳ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
🔹غُلْباً درباره ماده «غلب» ▪️این فارس بر این باور است که این ماده دلالت دارد بر قوت و قهر و شدت، که بر دیگری غلبه کردن مصداق بارز آن است (معجم مقاييس اللغه، ج‏4، ص388 )؛ ▪️راغب اصفهانی معنای آن را یک نحوه قهر و استیلاء می‌داند (مفردات ألفاظ القرآن، ص611 )؛ ▪️حسن جبل معنای محوری این ماده را شدتی همراه با یک نحوه برتری و بزرگی جسمانی می‌داند (المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۶۰۱ )، و ▪️مرحوم مصطفوی معنای اصلی آن را تفوقی همراه با قدرت یا تفوقی در قدرت می‌داند و بر این باور است که اموری همچون قهر و استیلاء و شدت و غلظت از لوازم این اصل است نه معنای آن (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏7، ص302 ). ▪️کلمه «غلبه» به قهر و قدرت نزدیک است؛ 🔸در تفاوت قهر و غلبه گفته‌اند که غلبه می‌تواند به خاطر فزونی قدرت باشد یا فزونی علم و امثال آن (چنانکه می‌گویند فلانی در فلان مساله علمی بر دیگری غلبه کرد) اما قهر تنها در جایی که با فزونی قدرت غلبه حاصل شود اطلاق می‌گردد (الفروق في اللغة، ص98 ). 🔸در تفاوت غلبه و قدرت هم گفته‌اند که غلبه، فعل شخص غالب است ولی قدرت فعل شخص قادر نیست؛ و بر همین اساس غالب را در مورد خداوند صفت فعل می‌دانند، اما قاهر هم می‌تواند صفت ذات باشد هم صفت فعل؛ و از علی بن عیسی هم نقل شده که تفاوت اینها این است که غالب، کسی است که می‌تواند با اقتدار خویش مقاومت چیزی را درهم شکند اما قاهر کسی است که بر کارهای بسیار صعب و دشوار تواناست (الفروق في اللغة، ص99 ). ▪️این ماده در حالت ثلاثی مجرد در دو وزن به کار می‌رود یکی وزن «غَلَب يَغْلِبُ» [و ظاهرا تمام مواردی که در قرآن کریم به صورت فعل به کار رفته بر این وزن است مانند «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَة» (بقره/۲۴۹) یا «وَ مَنْ يُقاتِلْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ» (نساء/۷۴)] که مصدر آن به صورت «غَلَب» و «غَلْب» و «غَلَبة» می‌باشد [و در قرآن کریم فقط اولی آمده است: «وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ» (روم/3) و از آن هم اسم فاعل (وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‏ أَمْرِهِ؛ یوسف/۲۱) و هم اسم مفعول (فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ؛ قمر/ 10) به کار رفته است]؛ و ▪️دیگری در وزن «غَلِبَ يَغْلَبُ» که مصدر آن «غَلَب» است؛ و از این معنا کلمه «أغلَب» به معنای گردن‌کلفت رایج است (معجم مقاييس اللغه، ج‏4، ص388 ) و برخی توضیح داده‌اند که این کلمه به معنای شیء غلیظ شدید کوتاه است و کاربرد آن در مورد شیر رایج است (أسدٌ أَغْلَبُ) (كتاب العين، ج‏4، ص420 ) و برخی گفته‌اند این کلفت بودن گردن تشبیه به گردن شیر است که دلالت بر یک نحوه غلظت و عدم نرمخویی دارد که علامت تفوق و تکبر و اقتدار است (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏7، ص303 ). راغب نیز با اینکه معنای قهر و استیلاء را برای این ماده ترجیح می‌دهد اما این قول را هم نقل کرده که چه‌بسا اصل ماده «غلب» به معنای چیزی را در اختیار گرفتن و بر گردن آن سوار شدن باشد و به همین جهت که «أغلب» به معنای گردن کلفت است [یعنی گردنش براحتی در اختیار دیگران قرار نمی‌گیرد]؛ و هرچه باشد، جمع «أغلب»، «غُلْب» است که در قرآن کریم به کار رفته است: «قال وَ حَدائِقَ غُلْباً» (عبس/30) (مفردات ألفاظ القرآن، ص612 ). معنای «غُلْب» در این آیه را همان شداد و غلاظ بودن دانسته و گفته‌اند به درخت تنومند و محکم «شجرة غلباء» گفته می‌شود (مجمع البيان، ج‏10، ص667 ). برخی هم گفته‌اند که چه‌بسا این باغها اشاره به مقامات روحانی و ملکوتی است و مقصود از «أغلب» و «غُلْب» در اینجا آن حالت تفوق و قوت و قدرتی است که این مقام بر سایر مقامات دارد (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج‏7، ص303 ). 📿ماده «غلب» و مشتقات آن ۳۱ بار در قرآن کریم به کار رفته است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا