3️⃣ آیات ۱۷-۳۲ سوره عبس مذمت انسان ناسپاس است و
از دو زاویه میخواهد وی را وادار به تفکری کند که از این کفران بدر آید:
ابتدا در آیات ۱۷ تا ۲۳ مسیر آفرینش از ابتدا تا انتهای وی را گوشزد میکند که او ببیند در تمام مسیر در ید قدرت خداوند بوده است؛
سپس در آيات ۲۴-۳۲ به خوردنیها – که ظاهرا مهمترین عامل برای بقای انسان است – توجه میدهد که ببین چگونه همه چیز را مهیا کرده تا خوراک برای تو قابل بهرهبرداری شود.
آوردن این آیات بعد از آن حکایت ابتدای سوره و آیاتی که درباره جایگاه قرآن است چه وجهی دارد؟
🌴الف. شروع سوره با حکایت کسی بود که بزرگان مشرک قریش را بر فقرای مسلمان ترجیح میداد و این یک نحوه عُجب و خودبزرگبینی است [به خاطر مال و ثروت؛ زیرا آن شخص چون ثروتمند بود خود و ثروتمندان را برتر از فقرا میدید] و در نتیجه کفرورزیدن در حق خداوند متعال است؛ و گویی در این آیات میخواهد بفرماید: چه جای عجب و خودبزرگبینی است برای این انسانی که ابتدایش نطفهای پست و انتهای کارش مرداری بدبوست و بین این دو هم [غذا میخورد و در نتیجه] فقط کثافتی [= مدفوع] را با خود این سو و آن سو میبرد
(مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج31، ص56-57 ).
🌴ب. ...
@yekaye
۳-۲) «مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ... أَماتَهُ ... أَنْشَرَهُ ... صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا؛ ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ...
هستی، مدرسه خداشناسی است، چه سير تكاملی درون انسان و چه بيرون انسان
📚 (تفسير نور، ج10، ص389).
@yekaye
۳-۳) «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ ... كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ؛ فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ ...»
مرگ بر این انسان ناسپاس؛ که ابتدا و انتها و مسیرش، یعنی حدوث و بقایش همه به دست تدبیر الهی است؛ و او در این میان دستور خدا را انجام نمیدهد؛ در حالی که فقط اگر غذای خویش به عنوان یکی از مظاهر تدبیر و رحمت خداوند بنگرد در گستره تدبیر و صنع لطیف خداوند چیزی میبیند که عقلش مبهوت میگردد
📚(الميزان، ج20، ص205 )
@yekaye
۳-۴) «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ ... كَلّا لَمَّا يَقْضِ ما أَمَرَهُ»
قبلا بارها بیان شد که یک لفظ را میتوان در معانی متعدد استفاده کرد.
از مصادیق بارز این قاعده، آیات فوق است؛
در حالی که معنای جمله اول را به صورت دعایی و اینکه «الانسان» را به معنای جنس و مطلق انسان در نظر بگیریم، کاملا با آیات قبل و بعد تناسب دارد،
اما یک حالت دیگر این است که این آیه را جمله خبری بدانیم و «الانسان» را انسان معینی بدانیم؛ که طبق احادیث آن امیرالمومنین ع است و خداوند میفرماید: او کشته شد و او را به شهادت رساندند؛ اما مگر چه کفری مرتکب شده بود؛ آیا می دانید خدا او را از چه آفریده بود؟ او را از نطفهی [انبیاء] آفرید و سپس تقدیر ویژهای را برای وی رقم زد و راهش را برای آن تقدیر آسان نمود؛ سپس وی را میراند و دوباره در رجعت زنده میکند تا آن کاری که قرار بود به انجام برساند و هنوز به انجام نرسانده را به انجام رساند. (حدیث۱۱)
آنگاه چهبسا تناسبش با آیات قبل هم جلوه دیگری پیدا کند:
اگر در آیات ابتدای سوره صحبت از چهره درهمکشیدن یکی از مسلمانان در حق یک فرد مستمند جویای حقیقت بود و ترجیح دادن ثروتمند مشرک بر یک مسلمان فقیر، این آیات میخواهد بفرماید که در همین یاران پیامبر کسی هم بود که هیچگاه ذرهای از عدالتورزی خارج نشد و با فقرای مسلمان همدردی میکرد و در رساندن حق و حقیقت بر اساس ظاهر افراد عمل نمیکرد؛ اما نتوانستند او را تحمل کنند و چنین انسانی را تکفیر کردند و کشتند و البته او برمیگردد که کار ناتمام خویش را به اتمام رساند؛
و اگر در آیات قبل، سخن از حقیقت قرآن بود که کسانی باکرامت و نیکوکار حامل آناند، برترین این افراد علی ع است که حقیقت قرآن را بتمامه از پیامبر ص دریافت کرد و نشستن حقیقت قرآن در جان وی بود که او را چنین انسانی گرداند.
@yekaye
۳-۵) در آیات ۲۴-۳۲ سوره عبس به خوردنیها – که ظاهرا مهمترین عامل برای بقای انسان است – توجه میدهد که ببین چگونه همه چیز را مهیا کرده تا خوراک برای تو قابل بهرهبرداری شود.
خوردن آن چیزی است که امتداد یافتن بقای موجود زنده را تضمین میکند، از این رو ظاهرا هرموجود زندهای خوراکی دارد (طبق احادیث، حتی فرشتگان مقرب الهی هم ارتزاقی دارند چنانکه در احادیث درباره حضرت جبرئیل آمده است که طعامش تسبیح و نوشیدنیاش تهلیل (لا اله الا الله گفتن) است: طَعَامُهُ التَّسْبِيحُ وَ شَرَابُهُ التَّهْلِيلُ؛ الإختصاص (للمفید)، ص45 ) و تنها موجود زندهای که بقای او وابسته به هیچ چیزی نیست و نیازی به هیچ خوراکی ندارد خداوند سبحان است.
توجه به همین ویژگی که در انسان هم هست بشدت میتواند جلوی کفرورزیدن انسان را بگیرد: اولا خود توجه به نیاز به طعام، شدت وابستگی و محتاج بودن انسان را نشان میدهد؛ و ثانیا توجه به اینکه این طعام او چگونه در نظام عالم آماده میشود و چگونه ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند تا نانی به کف انسان برسد برهان واضحی است که در اینکه ما در این عالم به حال خود رها شده نیستیم و پروردگاری داریم که تدبیر ما و تدبیر تمام شؤون ما را را عهدهدار شده است، از جمله آمادهسازی غذایی که تداوم بقای ما در گروی آن است.
@yekaye
۳-۶) ذیل آیه ۲۴ (جلسه ۱۱۱۰، حدیث۱ https://yekaye.ir/ababsa-80-24/) اشاره شد که یک مصداق بارز این طعام انسان، علمی است که دریافت می کند. اگر طعام را بر این مبنا مورد توجه قرار دهیم آنگاه آیات بعدی نیز دلالتی جدید خواهند داشت؛
یعنی چهبسا در این فضا این آیات میخواهند بفرمایند:
پس انسان به علمی که میخواهد دریافت کند و غذای روح خویش قرار دهد، بنگرد؛ که آن علم را از چه کسی و چگونه دریافت میکند؛
زیرا علم حقیقی این گونه حاصل شود که همانا ما علوم و دانشها و معارف مختلف را همچون آبشاری فروریختهایم، چه فروریختنی؛ سپس سرزمینِ جان انسانهای مستعد را برای قبول آن شکافتیم، چه شکافتنی؛ پس در آن جانهای مستعد بذر آن علم را رویانیدیم، و برخی از این علمها میوهای شیرین همچون انگور میشود و برخی همچون سبزهای چیدنیای که باراه و بارها میروید و به افراد مختلف ثمر میدهد، و برخی همچون درخت زیتونی که مبارک است و عصاره و روغنش نور میدهد و برخی همچون درخت خرمایی تناور و پابرجا و برخی همچون باغهایی از درختان تنومند و تودرتو، و برخی همچون سایر میوهها و حتی برخی از این دانشها که ما این گونه نازل میکنیم همچون چراگاه و مرتعی میشود که علاوه بر انسانهای پاکسرشت و تعالی، حتی انسانهایی که به خاطر دوری از معارف توحیدی همچون حیوان (و بلکه گمراهتر از حیوان اند] باز بتوانند از آن بهرهگیرند.
در واقع این علمی که ما آن را در جهان فروریختهایم این گونه نیست که فقط مورد استفاده اولیای خدا باشد بلکه برخی که در حد چارپایان هستند هم از آن استفاده میکنند و استفاده آنها از این علم آنان را از حد چارپا بودن بیرون نمیآورد!
@yekaye
۳-۷) در آیات ۲۴-۳۲ سوره عبس تذکری داد که انسان به طعام خود بنگرد و ببیند چگونه خداوند آن مقدمات را مهیا کرد تا انواع دانه و میوه و سبزی و ... بروید و همه اینها متاعی برای شما و چارپایان شماست.
با اینکه ابتدا انسان را مخاطب قرار داده بود که به طعام خود بنگرد ولی نهایتا وقتی خواست بگوید اینها متاعی برای شماست چارپایان را در کنار انسان برشمرد.
این مطلب هم میتواند برای تذکر به شباهت انسان با حیوان باشد و هم تفاوت وی با آنها:
🌴الف. از حیث تفاوت:
🌿الف.۱. به تفاوت خود با حیوانات پی ببرد و بفهمد که خداوند چقدر او را اکرام کرده است؛ اغلب موجودات تنوع غذایی بسیار محدودی دارند؛ برخی گوشتخوارند و برخی گیاهخوار؛ و در هر یک هم فقط طیف محدودی از گوشت یا گیاهان را میخورند. مهمتر از این، همه حیوانات از غذاهای آماده در طبیعت استفاده میکنند؛ اما خداوند انسان را طوری آفریده که عموما غذاهایش را باید آماده کند؛ یعنی برای غذای خود وقت میگذارد و تصرفاتی در متن خوراکیها انجام میدهد تا آماده خوردن شوند. (توضیح بیشتر جلسه ۱۱۱۰ تدبر۸ https://yekaye.ir/ababsa-80-24/)
🌿الف.۲. ...
🌴ب. از حیث شباهت:
🌿ب.۱. اگر ملاكهاى معنوى نباشد، انسان و حيوان در كاميابى از غذا و طبيعت، در يك رديفند.
🌿ب.۲. آیات قبل، خطابی بود به انسانی که کفر میورزد؛ و کسی که کفر بورزد در حقیقتش فطرت الهی و نفخه روح در خویش را نادیده گرفته است و چنین کسی تفاوتی با حیوان ندارد؛ اما اگر در همین وضع کاملا مشابه حیوانش تأمل کند میبیند که چگونه خداوند او همه حیوانات را با انواع نعمتها بهرهمند کرده است. یعنی حتی اگر در حد حیوان هم به نعمتهایی که خدا به او داده بنگرد دست از کفران نعمت برمیدارد؛ چه رسد که در افق انسانیت خود قرار بگیرد.
🌿ب.۳. ...
@yekaye
۳-۸) «أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ ...شَقَقْنَا الْأَرْضَ ... فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا ... مَتاعاً لَکمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ»
ريزش باران و رويش انواع گياهان و درختان، هدفمند است؛ و فراهم شدن غذا براى انسان و حيوانات، يكى از حكمتهاى آن است
📚تفسير نور، ج10، ص389
@yekaye