🔹در شأن نزول این آیه غالب مفسران گفتهاند که
این آیه درباره حاطب بن أبیبلتعة نازل شده است و حکایت از این قرار بود که زنی از کفار مکه به نام ساره که بشدت فقیر و نیازمند شده بود به مدینه آمد و بسیاری از مهاجران قریش که وی را میشناختند به وی کمک مالی کردند و قبل از اینکه به مکه برگردد حاطب بن ابیبلتعه سراغش آمد. نامهای به اهل مکّه نوشت و ده دینار به او داد که این نامه را مخفیانه به اهل مکه برساند و در نامه نوشته بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به مردم دستور داده که آماده شوند که سراغ شما بیایند و مراقب باشید.
ساره به راه افتاد و جبرئیل بر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و جریان حاطب را به او خبر داد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) علیّبنابیطالب (علیه السلام) و زبیربنعوّام [و در برخی نقلها علاوه بر این دو: عمار و طلحه و مقداد و ابامرتد] را درپی ساره فرستاد و فرمود شما در منطقه منطقه باغستان خاخ به وی خواهید رسید و [طبق برخی نقلها فرمود: «اگر نامه را به شما داد، او را رها سازید و در غیر این صورت گردنش را بزنید».] آنها در همان منطقه به ساره رسیدند و گفتند: «نامهای که نوشته شده و همراه توست کجاست»؟ ساره به خدا قسم یاد کرد که نامهای با من نیست. کالاهایی که همراه او بود را تفتیش کردند و چیزی با او پیدا نکردند.
بقیه خواستند برگردند که علی ع فرمود: «بهخدا سوگند! نه ما دروغ گفتیم و نه به ما دروغ گفته شده». و شمشیرش را درآورد و گفت: «به خدا سوگند یاد میکنم آن را غلاف نمیکنم تا نوشته را بیرون بیاوری یا بر سر تو فرود آید»! [طبق برخی از نقلها: ساره گفت: «با این عهد و پیمان الهی که اگر نامه را به شما دادم مرا نکشید و دار نزنید و به مدینه برنگردانید». گفتند: «باشد»!] پس وی آن را از لای موهای بافتهشدهاش بیرون آورد، در نتیجه او را رها کردند. سپس بهسوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) برگشتند و نامه را به او دادند. [در برخی نقلها آ«ده که: دیدند در آن نوشته است: «از حاطببنابیبلتعه به اهل مکّه؛ محمّد (صلی الله علیه و آله) رهسپار شده و من نمیدانم شما را قصد کرده یا غیر شما را؛ پس برحذر باشید»!] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) [شخصی را] بهسوی حاطب فرستاد [و او را احضار کرد] و او نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد. فرمود: «این نامه را میشناسی»؟! گفت: «بله»! فرمود: «پس چه چیز تو را بر این کار واداشت»؟ گفت: «سوگند به کسی که قرآن را بر تو نازل کرد! از زمانیکه مسلمان شدم کفر نورزیدم و از زمانیکه از آنها جدا شدهام، آنها را دوست نداشتهام و تاکنون در مواجهه با شما غل و غشی نورزیدهام. ولکن بقیه مهاجران هریک در مکّه کسی را دارد که مانع آزار خویشاوندانش شود، ولی من کسی را ندارم و نگران خانوادهام بودم؛ پس دوست داشتم نزد آنها نفوذ و قدرتی پیدا کنم و میدانستم که خداوند عذاب و کیفرش را بر آنها نازل میکند و نوشتهی من چیزی را از آنها دور نمیسازد».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را تصدیق فرمود و معذور داشت و خداوند نازل فرمود: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالمَوَدَّةِ.
🔹در بسیاری از نقل ها در ادامه این ماجرا آمده است که عمر بن خطاب برخاست و گفت:یا رسول الله: گردن این منافق را بزن! اما رسول الله ص فرمود: عمر؛ تو چه میدانی [که او منافق باشد]؟ تو از کجا میدانی که کسانی که در جنگ بدر شرکت کرده بودند مورد مغفرت خداوند واقع نشوند؟
📚این واقعه به صورت فوق در بسیاری از کتب تفسیری شیعه (مجمع البيان، ج9، ص404-۴۰۵ و تفسير فرات الكوفي، ص479-480 ) و اهل سنت (مانند تفسير مقاتل بن سليمان، ج4، ص297-300 و التحرير و التنوير، ج28، ص: 116 ) و نیز کتب شأن نزول آنها (أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص441-443 ) و نیز نقل شده است؛ و در تعلیقات این کتاب اخیر اشاره شده است که این واقعه در کتابهای بخاری و مسلم و ابوداود و ترمذی و نسائی و بیهقی آمده است .
فقط در میان روایات شیعه برخی بدین نکته اشاره کردهاند که شروع این اقدام از جانب کفار مکه بوده است؛ ابراهیم قمی مینویسد: «قریش ترسان بودند از اینکه پیغمبر به آنها یورش برد و نزد خاندان حاطب رفتند و از آنها خواستند که با نامهای از حاطب جویا شوند که آیا محمّد (صلی الله علیه و آله) قصد یورش به مکّه دارد؟ و او نوشت که؛ آری! و نامه را به زنی صفیّه نام داد و وی آن را در میان گیسوان خود نهاد و گذشت ... (تفسير القمي، ج2، ص361-362 )
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
ادامه توضیحات درباره شان نزول این آیه
🤔هرچند برخی از مفسران معاصر به خاطر فراز پایانی آن در صحت این نقل تردید کردهاند، زیرا در برخی نقلها کلام پیامبر ص به گونهای نقل شده که گویی اهل بدر هرگناهی هم بکنند اشکالی ندارد (الميزان، ج19، ص23۴-۲۳۹)؛ اما به نظر میرسد این اشکال لزوما وارد نباشد زیرا متن بسیاری از نقلها طوری است که به نظر میرسد مقصود اصلی پیامبر از آن تعبیر این است که منافق بودن وی و اینکه حتما باید مجازات شود را به خاطر حضورش در جنگ بدر نفی کند و با اشاره به سابقه حضور وی در جنگ بدر بر صداقت وی در توجیهاش مهر تایید بزند.)
@yekaye
☀️۱) از امیرالمومنین ع روایتی طولانی درباره انواع آیات قرآن آمده است. حضرت در ابتدای این روایت اشارهای میکنند که در آیات قرآن کریم ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، خاص و عام، و ... وجود دارد ...
سپس در فرازی دیگر درباره این قسم اخیر توضیح میدهند که:
همانا در کتاب خداوند متعالی آیاتی هست که لفظش خاص ویا عام است؛ و در میان آنها آیاتی هست که لفظش خاص و معنایش عام است، و آیاتی که لفظش عام است و خداوند عموم را اراده کرده و همین طور در مورد خاص؛
سپس به بیان مصادیقی از هریک میپردازند و به عنوان یکی از مواردی که ظاهرش عام و معنایش خاص است میفرمایند:
و این سخن خداوند متعال که «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ»، این در مورد حاطب بن ابیبلتعه نازل شده و او فقط یک نفر بود؛ پس لفظ آیه عام است ومعنایش خاص است هرچند در مورد کل مردم جاری میشود [یعنی اگر کس دیگری هم این کار را بکند مشمول این مواخذه واقع میگردد].
📚بحار الأنوار، ج90، ص23-24
ما ورد عن أمير المؤمنين صلوات الله عليه في أصناف آيات القرآن و أنواعها و تفسير بعض آياتها برواية النعماني و هي رسالة مفردة مدونة كثيرة الفوائد نذكرها من فاتحتها إلی خاتمتها ...
وَ لَقَدْ سَأَلَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ- شِيعَتُهُ عَنْ مِثْلِ هَذَا فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی أَنْزَلَ الْقُرْآنَ عَلَی سَبْعَةِ أَقْسَامٍ كُلٌّ مِنْهَا شَافٍ كَافٍ وَ هِيَ أَمْرٌ وَ زَجْرٌ وَ تَرْغِيبٌ وَ تَرْهِيبٌ وَ جَدَلٌ وَ مَثَلٌ وَ قِصَصٌ وَ فِي الْقُرْآنِ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ خَاصٌّ وَ عَامٌّ وَ مُقَدَّمٌ وَ مُؤَخَّرٌ وَ عَزَائِمُ وَ رُخَصٌ وَ حَلَالٌ وَ حَرَامٌ وَ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ وَ مُنْقَطِعٌ وَ مَعْطُوفٌ وَ مُنْقَطِعٌ غَيْرُ مَعْطُوفٍ وَ حَرْفٌ مَكَانَ حَرْفٍ وَ مِنْهُ مَا لَفْظُهُ خَاصٌّ وَ مِنْهُ مَا لَفْظُهُ عَامٌّ مُحْتَمِلُ الْعُمُومِ وَ مِنْهُ مَا لَفْظُهُ وَاحِدٌ وَ مَعْنَاهُ جَمْعٌ وَ مِنْهُ مَا لَفْظُهُ جَمْعٌ وَ مَعْنَاهُ وَاحِد ...
فَقَالَ: إِنَّ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَی آيَاتٍ لَفْظُهَا الْخُصُوصُ وَ الْعُمُومُ وَ مِنْهُ آيَاتٌ لَفْظُهَا لَفْظُ الْخَاصِّ وَ مَعْنَاهُ عَامُّ وَ مِنْ ذَلِكَ لَفْظٌ عَامٌّ يُرِيدُ بِهِ اللَّهُ تَعَالَی الْعُمُومَ وَ كَذَلِكَ الْخَاصُّ أَيْضاً فَأَمَّا مَا ظَاهِرُهُ الْعُمُومُ وَ مَعْنَاهُ الْخُصُوصُ فَقَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ ...
وَ قَوْلِهِ تَعَالَی «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ» نَزَلَتْ فِي حَاطِبِ بْنِ أَبِي بَلْتَعَةَ وَ هُوَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَلَفْظُ الْآيَةِ عَامٌّ وَ مَعْنَاهَا خَاصٌّ وَ إِنْ كَانَتْ جَارِيَةً فِي النَّاس. ...
@yekaye
☀️۲) الف. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
سه چیز اگر در کسی باشد طعم ایمان را چشیده است:
کسی که خدا و رسولش نزد او دوستداشتنیتر از هر کس دیگری باشد؛
و کسی که هر شخصی را که دوست دارد وی را جز به خاطر خداوند متعال دوست ندارد؛
و کسی که افتاده شدن در آتش برایش دوستداشتنیتر باشد از اینکه به کفر برگردد بعد از اینکه خداوند وی را از آن نجات داده است.
📚روضة الواعظين، ج2، ص417-418؛
📚مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص123
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:
ص ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ طَعْمَ الْإِيمَانِ:
مَنْ كَانَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا؛
وَ مَنْ كَانَ يُحِبُّ الْمَرْءَ لَا يُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ؛
وَ مَنْ كَانَ يُلْقَى فِي النَّارِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يَرْجِعَ إِلَى الْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ.
📚این روایت به همین صورت در منابع اهل سنت از انس بن مالک از پیامبر ص روایت شده است؛ ر.ک: صحيح مسلم، ج1، ص66 ؛ مسند أحمد، ج20، ص167 .
☀️ب. از رسول الله ص روایت شده که فرمودند:
کسی که خوشحال میشود که طعم ایمان را بچشد، هر شخصی [هر بنده خدایی] را که دوست دارد وی را جز به خاطر خداوند متعال دوست نداشته باشد.
📚شرح فارسى شهاب الأخبار، ص178؛
📚نهج الفصاحة، ص741
قال رسول الله ص:
مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَجِدَ طَعْمَ الْإِيمَانِ، فَلْيُحِبَّ الْمَرْءَ [الْعَبْدَ] لَا يُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ تعالى.
📚این روایت به همین صورت در منابع اهل سنت از انس بن مالک از پیامبر ص روایت شده است؛ ر.ک: مسند أحمد، ج13، ص347
@yekaye
☀️۳) الف. از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
وقتی خواستی بدانیکه آیا در تو خیری هست به قلبت نگاه کن؛ پس اگر چنان است که اهل طاعت خداوند را دوست دارد و اهل معصیت او را دشمن دارد در تو خیر است و خداوند دوستت دارد؛ و اگر از اهل طاعت خداوند متنفر است و اهل معصیت او را دوست دارد خیری در تو نیست و خداوند تو را دشمن میدارد؛ و هرکس همراه کسی است که دوست دارد.
☀️ب. وباز از ایشان روایت شده است که فرمودند:
اگر شخصی دیگری را به خاطر خدا دوست بدارد خداوند به خاطر این محبتش به وی پاداش دهد هرچند که آن شخص مورد محبت واقع شده در علم خداوند از جهنمیان باشد؛ و اگر شخصی از دیگری به خاطر خدا متنفر باشد خداوند به خاطر این دشمنیاش به وی پاداش دهد هرچند که آن شخص مورد دشمنی واقع شده در علم خداوند از بهشتیان باشد.
📚الكافي، ج2، ص126-127
☀️الف. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ الْعَرْزَمِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ فِيكَ خَيْراً فَانْظُرْ إِلَى قَلْبِكَ فَإِنْ كَانَ يُحِبُّ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُبْغِضُ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَفِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُحِبُّكَ وَ إِنْ كَانَ يُبْغِضُ أَهْلَ طَاعَةِ اللَّهِ وَ يُحِبُّ أَهْلَ مَعْصِيَتِهِ فَلَيْسَ فِيكَ خَيْرٌ وَ اللَّهُ يُبْغِضُكَ وَ الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ.
☀️ب. عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْوَاسِطِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبَانٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى حُبِّهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمَحْبُوبُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَبْغَضَ رَجُلًا لِلَّهِ لَأَثَابَهُ اللَّهُ عَلَى بُغْضِهِ إِيَّاهُ وَ إِنْ كَانَ الْمُبْغَضُ فِي عِلْمِ اللَّهِ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّة.
@yekaye
☀️۴) از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:
کسی که با دشمنان خداوند رابطه دوستی و ولایی برقرار کند با اولیای خدا دشمنی کرده است
و کسی که با اولیای خدا دشمنی کند با خداوند تبارک و تعالی دشمنی کرده است
و بر خداوند عز و جل است که وی را در آتش جهنم وارد کند.
📚صفات الشيعة، ص7
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَكِّلُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ السَّعْدَآبَادِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ:
مَنْ وَالَى أَعْدَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى أَوْلِيَاءَ اللَّهِ
وَ مَنْ عَادَى أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُدْخِلَهُ فِي نَارِ جَهَنَّمَ.
@yekaye
☀️۵) از امام رضا ع روایت شده که فرمودند:
کسی که معصیتکاری را دوست بدارد خودش معصیتکار است
و کسی که اطاعتپیشهای را دوست بدارد خودش اطاعتپیشه است؛
و کسی که به ظالمی یاری رساند خودش ظالم است
و کسی که عادلی را خوار کند خودش ظالم است...
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج2، ص: 235
حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بْنُ نُعَيْمٍ الشَّاذَانِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْهَمَدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ:
مَنْ أَحَبَّ عَاصِياً فَهُوَ عَاصٍ
وَ مَنْ أَحَبَّ مُطِيعاً فَهُوَ مُطِيعٌ
وَ مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ
وَ مَنْ خَذَلَ عَادِلًا فَهُوَ ظَالِم ...
@yekaye
☀️۶) از امام باقر ع روایت شده که فرمودند:
در مورد کسی که با دشمنی میورزد هرگز برای هیچ حاجتی کمک نخواه و از او تقاضای خوردنی و نوشیدنی نکن زیرا که چنان کسی قرار بوده که جاودانه در جهنم باشد و این مومن [که از او چنین تقاضایی کرده] بر او عبور خواهد کرد و او خواهد گفت: ای مومن! آیا من در حق تو چنین و چنان نکردم؟ و وی از او خچالت بکشد و او را از آتش نجات دهد؛ و همانان مومن، مومن نامیده شده است زیرا بر خدا امانش را ابراز میکند و خداوند امان دادن وی را امضا میکند.
📚مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص99
عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ الْجُعْفِيِّ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع:
... وَ لَا تَسْتَعِنْ بِعَدُوٍّ لَنَا فِي حَاجَةٍ وَ لَا تَسْتَطْعِمْهُ وَ لَا تَسْأَلْهُ شَرْبَةً أَمَا إِنَّهُ لَيُخَلَّدُ فِي النَّارِ فَيَمُرُّ بِهِ الْمُؤْمِنُ فَيَقُولُ يَا مُؤْمِنُ أَ لَسْتُ فَعَلْتُ بِكَ كَذَا وَ كَذَا فَيَسْتَحِي مِنْهُ فَيَسْتَنْقِذُهُ مِنَ النَّارِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً لِأَنَّهُ يُؤْمِنُ عَلَى اللَّهِ فَيُجِيزُ اللَّهُ أَمَانَهُ.
@yekaye
☀️۷) امام صادق ع نامهای به شیعیان نوشته و خواسته بودند که هر روز بعد از نمازهایشان آن را مرور کنند. توضیحاتی درباره این نامه و فرازهایی از آن قبلا گذشت.
در فراز دیگری از این نامه آمده است:
و کسانی که از ولایت آنها و اطاعت آنها نهی شده است همان امامان گمراهی هستند که قضای الهی بر این تعلق گرفته است که در دنیا حکومت بر اولیاء الله، که همان امامان از خاندان حضرت محمد ص هستند، داشته باشند و در حکومتشان به معصیت خداوند و معصیت پیامبرش اقدام کنند تا کلمه عذاب بر آنان محقق گردد و تا این امر به نهایتش برسد که شما همراه با پیامبر خدا حضرت محمد ص و پیامبران پیش از وی باشید؛ پس تدبر کنید بر آنچه خداوند در کتابش برای شما حکایت کرد درباره ابتلائاتی که پیامبران و پیروان مومنشان بدانها گرفتار شدند سپس از خداوند بخواهید که به شما صبر در بلا، در خوشی و ضرر و سختی و راحتی عنایت فرماید شبیه آنچه به آنان عنایت کرد.
و شما را برحذر میدانم از کشمکش [بیهوده] با اهل باطل و بر شما باد به هدایت صالحان و وقار و آرامش و بردباری و خشوع و ورعی که از حرمتهای الهی دارند و راستگویی و وفا و تلاش جدیشان برای خدا در عمل به طاعت خداوند؛ که اگر شما چنین نباشید نزد پروردگارتان به جایگاه صالحان پیش از خود قرار نخواهید رسید؛
و بدانید که همانا خداوند وقتی خیر بندهای را بخواهد شرح صدری نسبت به اسلام برایش قرار می دهد؛ پس هنگامی که این را به وی عطا فرماید زبان او به حق نطق میکند و دلش بدان پیوند میخورد و بر اساس آن عمل میکند پس هرگاه خداوند همه اینها [= سخن و یپوند قلبی و عمل] را برای او جمع کند اسلامش به تمامیت میرسد و اگر در این حال بمیرد نزد خداوند مسلمان حقیقی خواهد بود؛ و اگر خداوند خیر بندهای را نخواهد او را به حال خویش واگذارد و سینهاش بر او تنگ و دچار حرج خواهد بود پس اگر سخن حقی بر زبانش جاری شود دلش بدان پیوند نخورد و وقتی دلش بدان پیوند نخورد خداوند توفیق عمل بدان را به وی ندهد و وقتی اینها در وی جمع شود و وی در این حال بمیرد نزد خداوند از منافقان باشد و آن سخن حقی که بر زبان وی جاری شده ولی دلش بدان پیوند نخورده و بر اساس آن عمل نکرده است حجتی علیه وی در روز قیامت باشد؛
پس تقوای الهی پیشه کنید و از او بخواهید به شما شرح صدر نسبت به اسلام بدهد و زبانتان را بر گفتن حق ناطق گرداند تا زمانی که شما را توفی فرماید شما بر این حال باشید و اینکه بازگشت شما را بازگشت صالحان پیش از شما قرار دهد و هیچ قدرتی جز به خداوند نیست و حمد خدایی را که پروردگار جهانیان است...
📚الكافي، ج8، ص13
@yekaye
👈سند و متن حدیث👇
☀️سند و متن حدیث ۷
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكُلَيْنِيُ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ حَفْصٍ الْمُؤَذِّنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ جَابِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَی أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا؛
قَالَ وَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَالِكٍ الْكُوفِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِيعِ الصَّحَّافِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَخْلَدٍ السَّرَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ خَرَجَتْ هَذِهِ الرِّسَالَةُ مِنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَی أَصْحَابِهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم ...
وَ الَّذِينَ نَهَی اللَّهُ عَنْ وَلَايَتِهِمْ وَ طَاعَتِهِمْ وَ هُمْ أَئِمَّةُ الضَّلَالَةِ الَّذِينَ قَضَی اللَّهُ أَنْ يَكُونَ لَهُمْ دُوَلٌ فِي الدُّنْيَا عَلَی أَوْلِيَاءِ اللَّهِ الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ يَعْمَلُونَ فِي دُولَتِهِمْ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ وَ مَعْصِيَةِ رَسُولِهِ ص لِيَحِقَّ عَلَيْهِمْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ وَ لِيَتِمَّ أَنْ تَكُونُوا مَعَ نَبِيِّ اللَّهِ مُحَمَّدٍ ص وَ الرُّسُلِ مِنْ قَبْلِهِ فَتَدَبَّرُوا مَا قَصَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فِي كِتَابِهِ مِمَّا ابْتَلَی بِهِ أَنْبِيَاءَهُ وَ أَتْبَاعَهُمُ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ سَلُوا اللَّهَ أَنْ يُعْطِيَكُمُ الصَّبْرَ عَلَی الْبَلَاءِ فِي السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ مِثْلَ الَّذِي أَعْطَاهُمْ؛
وَ إِيَّاكُمْ وَ مُمَاظَّةَ أَهْلِ الْبَاطِلِ وَ عَلَيْكُمْ بِهُدَى الصَّالِحِينَ وَ وَقَارِهِمْ وَ سَكِينَتِهِمْ وَ حِلْمِهِمْ وَ تَخَشُّعِهِمْ وَ وَرَعِهِمْ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ وَ صِدْقِهِمْ وَ وَفَائِهِمْ وَ اجْتِهَادِهِمْ لِلَّهِ فِي الْعَمَلِ بِطَاعَتِهِ فَإِنَّكُمْ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوا ذَلِكَ لَمْ تُنْزَلُوا عِنْدَ رَبِّكُمْ مَنْزِلَةَ الصَّالِحِينَ قَبْلَكُمْ؛
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَيْهِ فَعَمِلَ بِهِ فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ تَمَّ لَهُ إِسْلَامُهُ وَ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ إِنْ مَاتَ عَلَى ذَلِكَ الْحَالِ مِنَ الْمُسْلِمِينَ حَقّاً وَ إِذَا لَمْ يُرِدِ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً وَكَلَهُ إِلَى نَفْسِهِ وَ كَانَ صَدْرُهُ ضَيِّقاً حَرَجاً فَإِنْ جَرَى عَلَى لِسَانِهِ حَقٌّ لَمْ يُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَيْهِ وَ إِذَا لَمْ يُعْقَدْ قَلْبُهُ عَلَيْهِ لَمْ يُعْطِهِ اللَّهُ الْعَمَلَ بِهِ فَإِذَا اجْتَمَعَ ذَلِكَ عَلَيْهِ حَتَّى يَمُوتَ وَ هُوَ عَلَى تِلْكَ الْحَالِ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْمُنَافِقِينَ وَ صَارَ مَا جَرَى عَلَى لِسَانِهِ مِنَ الْحَقِّ الَّذِي لَمْ يُعْطِهِ اللَّهُ أَنْ يُعْقَدَ قَلْبُهُ عَلَيْهِ وَ لَمْ يُعْطِهِ الْعَمَلَ بِهِ حُجَّةً عَلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ سَلُوهُ أَنْ يَشْرَحَ صُدُورَكُمْ لِلْإِسْلَامِ وَ أَنْ يَجْعَلَ أَلْسِنَتَكُمْ تَنْطِقُ بِالْحَقِّ حَتَّى يَتَوَفَّيكُمْ وَ أَنْتُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ أَنْ يَجْعَلَ مُنْقَلَبَكُمْ مُنْقَلَبَ الصَّالِحِينَ قَبْلَكُمْ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين. ...
📚الكافي، ج8، ص13
@yekaye