☀️۱۳) الف. زراره میگوید: به امام صادق ع عرض کردم: آیا با زن مرجئه یا خوارج ازدواج کنم؟
فرمود: خیر؛ بلکه سراغ زنان سادهدل برو. [یعنی زنانی که اگر شیعه نیستند بر اساس عناد و ... نیست؛ بلکه به خاطر بیاطلاعی و ساده بودنشان است].
گفتم: به خدا سوگند زنی نیست که یا مومن است یا کافر؟ [یعنی حد وسطی وجود ندارد].
فرمود: پس آنهایی را که خدا استثناء کرده چه میشود؟ سخن خداوند عز و جل از صخن تو درستتر است که فرمود: «مگر مستضعفان از مردان و زنانی که چارهای نمییابند و به راه راهیافته نمیشوند» (نساء/۹۸).
📚الكافي، ج5، ص348
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص304
☀️ب. زاراه می گوید: به امام باقر ع عرض کردم: خداوند کار شما را به سامان رساند. میترسم که ازدواج برای من جایز نباشد؛ یعنی از کسانی که بر این امر [= شیعه] نیستند.
فرمود: چه چیزی تو را از زنان سادهدل باز میدارد؟! و فرمود: آنان زنان مستضعفی هستند که نه ناصبیاند و نه آنچه شما بر آن هستید میشناسند.
📚الكافي، ج5، ص349
💢این گفتگوی زراره با امام باقر ع در همین باب از کتاب کافی با دو روایت دیگر (حدیث۷ و حدیث۱۲ ) نیز نقل شده است که یکی از آنها شامل بحثهای دیگری هم هست که از بحث حاضر خارج است. همچنین روایتی هم از گفتگوی حمران بن اعین (برادر زراره) آورده (حدیث۹ ) که وی اصل این سوال را درباره یکی از خانوادهاش (که احتمالا همین برادرش بوده) از امام صادق ع میپرسد و همین توصیه امام را نقل میکند و شیخ صدوق هم تفصیل آن گفتگوی اول را به همین صورت از قول حمران درباره بکی از خانواده اش میآورد (من لا يحضره الفقيه، ج3، ص408 ).
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن احادیث شماره ۱۳
☀️الف. أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ يَحْيَى الْحَلَبِيِّ عَنْ عَبْدِ الْحَمِيدِ الطَّائِيِّ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: أَتَزَوَّجُ بِمُرْجِئَةٍ أَوْ حَرُورِيَّةٍ؟
قَالَ: لَا، عَلَيْكَ بِالْبُلْهِ مِنَ النِّسَاءِ.
قَالَ زُرَارَةَ: فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ مَا هِيَ إِلَّا مُؤْمِنَةٌ أَوْ كَافِرَةٌ!
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: وَ أَيْنَ أَهْلُ ثَنْوَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ؟ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَصْدَقُ مِنْ قَوْلِكَ« إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا».
📚الكافي، ج5، ص348
📚تهذيب الأحكام، ج7، ص304
☀️ب. الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
قُلْتُ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ! إِنِّي أَخَافُ أَنْ لَا يَحِلَّ لِي أَنْ أَتَزَوَّجَ؛ يَعْنِي مِمَّنْ لَمْ يَكُنْ عَلَى أَمْرِهِ.
قَالَ: وَ مَا يَمْنَعُكَ مِنَ الْبُلْهِ مِنَ النِّسَاءِ؟ وَ قَالَ: هُنَ الْمُسْتَضْعَفَاتُ اللَّاتِي لَا يَنْصِبْنَ وَ لَا يَعْرِفْنَ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ.
📚الكافي، ج5، ص349
@yekaye
☀️۱۴) الف. عبدالله بن سنان روایت کرده است که پدرم از امام صادق ع سوال کرد درباره ازدواج با زن یهودی و مسیحی و من گوش میدادم.
فرمودند: ازدواج با این دو را بیش از ازدواج با ناصبی دوست دارم؛ ولی علت اینکه دوست ندارم مرد مسلمان با زن یهودی یا مسیحی ازدواج کند ترس از این است که مبادا فرزندش را یهودی یا مسیحی کند.
📚الكافي، ج5، ص351
☀️ب. ابوبصیر هم از امام صادق ع روایت کرده است که فرمودند:
ازدواج زن یهودی یا مسیحی بهتر – یا فرمودند خوبتر- است از ازدواج مرد و زن ناصبی.
📚الكافي، ج5، ص351
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👇
سند و متن احادیث شماره ۱۴
۱۴) الف. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلَهُ أَبِي - وَ أَنَا أَسْمَعُ - عَنْ نِكَاحِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ؟
فَقَالَ: نِكَاحُهُمَا أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ نِكَاحِ النَّاصِبِيَّةِ؛ وَ مَا أُحِبُّ لِلرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَتَزَوَّجَ الْيَهُودِيَّةَ وَ لَا النَّصْرَانِيَّةَ مَخَافَةَ أَنْ يَتَهَوَّدَ وَلَدُهُ أَوْ يَتَنَصَّرَ.
📚الكافي، ج5، ص351
☀️ب. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ:
تَزَوُّجُ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ أَفْضَلُ - أَوْ قَالَ - خَيْرٌ مِنْ تَزَوُّجِ النَّاصِبِ وَ النَّاصِبِيَّةِ.
📚الكافي، ج5، ص351
@yekaye
🔹ج. وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْيَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ
☀️۱۵) الف. از امام باقر (علیه السلام) روایت شده که دربارهی کلام خداوند متعال که میفرماید:«و لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الکَوافِرِ: و به عصمتهای زنان کافر دیگر تمسک نجویید» (ممتحنه/۱۰)، فرمودند:
هرکس زنی کافر یعنی غیر مسلمان دارد و خود او مسلمان است، باید اسلام را به او عرضه دارد؛ اگر پذیرفت، او همسرش باشد و اگر نپذیرفت، آن زن از وی بری و دور است و خداوند از اینکه به عصمت وی تمسک جوید [= به همسری با او ادامه دهد] نهی کرده است.
📚تفسير القمي، ج2، ص363
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ» يَقُولُ:
مَنْ كَانَتْ عِنْدَهُ امْرَأَةٌ كَافِرَةٌ يَعْنِي عَلَى غَيْرِ مِلَّةِ الْإِسْلَامِ وَ هُوَ عَلَى مِلَّةِ الْإِسْلَامِ فَلْيَعْرِضْ عَلَيْهَا الْإِسْلَامَ فَإِنْ قَبِلَتْ فَهِيَ امْرَأَتُهُ، وَ إِلَّا فَهِيَ بَرِيئَةٌ مِنْهُ فَنَهَى اللَّهُ أَنْ يُمْسِكَ بِعِصْمَتِهَا.
☀️ب. از عبدالله بن سنان روایت شده است که امام صادق ع فرمودند:
اگر زنی مسلمان شود و شوهرش بر غیر اسلام باقی بماند بین آن دو جدایی انداخته شود.
و از امام صادق ع درباره مردی سوال کردم که هجرت کرد و زنش را در میان مشرکان رها کرد؛ سپس بعد از مدتی آن زن [هم اسلام آورد و] به وی پیوست. آیا میتواند او را بر اساس همان ازدواج اول به همسری خود نگه دارد یا عصمت [= پیوند زناشویی] آنان گسسته میشود؟
فرمود: او را نگه دارد و او زنش است.
📚الكافي، ج5، ص435
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
إِذَا أَسْلَمَتِ امْرَأَةٌ وَ زَوْجُهَا عَلَى غَيْرِ الْإِسْلَامِ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا.
قَالَ: وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ هَاجَرَ وَ تَرَكَ امْرَأَتَهُ فِي الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَحِقَتْ بَعْدَ ذَلِكَ بِهِ؛ أَ يُمْسِكُهَا بِالنِّكَاحِ الْأَوَّلِ أَوْ تَنْقَطِعُ عِصْمَتُهَا؟
قَالَ: بَلْ يُمْسِكُهَا وَ هِيَ امْرَأَتُهُ .
📚شبیه این پرسش و پاسخ اخیر در همین آدرس بین حلبی و امام صادق ع جداگانه روایت شده است.
@yekaye
☀️۱۶) در زمان حکومت امیرالمومنین ع روزی عید غدیر با روز جمعه مصادف گردید، حدود ۵ ساعت از طلوع روز گذشته بود که حضرت منبر رفتند و خطبهای خواندند که به تفصیل روایت شده است. ایشان در آن خطبه این فراز از آیه را در سیاقی توضیح میدهند که به نظر میرسد معنایی متفاوت با معنای اولیهای که عموم مفسران از آن برداشت کردهاند مد نظر داشتهاند؛ و از این رو در اینجا تقدیم میشود.
در فرازی از آن خطبه شروع کردند به معرفی این روز و اینکه چه اتفاقاتی در آن افتاده و چه فضیلتهایی دارد تا اینجا که:
... و همین طور میفرمود: این روز چنین است و این روز چنان است؛ پس خود را در محضر خدای عز و جل ببینید،
و تقوای الهی در پیش گیرید،
و به او گوش دهید، و از او اطاعت کنید،
و از مکر برحذر باشید،
و به او خدعه نزنید،
و باطن خویش را تفتیش کنید،
و با دو پهلو سخن گفتن حقیقت را مخفی نکنید،
و به خداوند با اذغان به وحدت او و اطاعت از کسانی که به شما دستور پیروی از آنها را داده تقرب جویید،
و «به پيوندهاى كافران متمسّك نشويد» (ممتحنه/۱۰)،
و گمراهی، شما را از مسیر اصلی منحرف نکند که از راه رشد بازمانید با پیروی از کسانی که گمراه شدند و گمراه کردند،
که خداوند متعال از قول گروهی که از آنان با مذمت یاد کرده، فرموده است «ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم، پس ما را از راه [راست] به گمراهی کشاندند» (احزاب/۶۷)
و نیز فرمود «و هنگامى كه آنها در ميان آتش با هم به محاجّه و ستيز برمى خيزند» (غافر/۴۷) «پس ضعيفان به كسانى كه استكبار ورزيده اند گويند: همانا ما دنباله رو شما بوديم، پس آيا شما دفع كننده بخشى از آتش از ما توانيد بود؟» (غافر/۴۷؛ ابراهیم/۲۱) «گویند اگر خدا ما را هدایت میکرد حتما شما را هدایت میکردیم» (ابراهیم/۲۱) .
آیا میدانید «استکبار (کبرورزیدن)» چیست؟ آن عبارت است از ترک اطاعت آن کسی که به اطاعتش دستور داده شدهاند و خود را برتر دیدن نسبت به کسی که به پیروی او فراخوانده شدهاند؛
و قرآن بسیار در این زمینه سخن گفته است، که اگر تدبرکنندهای در آن تدبر کند، او را [از چنین کاری] برحذر میدارد و اندرز میدهد.
📚مصباح المتهجد، ج2، ص756
📚إقبال الأعمال، ج1، ص463
📚المصباح للكفعمي، ص699
@yekaye
👇سند و متن احادیث فوق👇
☀️سند و متن حدیث ۱۶
أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ الْخُرَاسَانِيُّ الْحَاجِبُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ سَنَةَ سَبْعٍ وَ ثَلَاثِينَ وَ ثَلَاثِمِائَةٍ قَالَ حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ هَارُونَ أَبُو عُمَرَ الْمَرْوَزِيُّ وَ قَدْ زَادَ عَلَى الثَّمَانِينَ سَنَةً قَالَ حَدَّثَنَا الْفَيَّاضُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الطَّرَسُوسِيُ بِطُوسَ سَنَةَ تِسْعٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ وَ قَدْ بَلَغَ التِّسْعِينَ أَنَّهُ شَهِدَ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ ... وَ هُوَ يَذْكُرُ فَضْلَ الْيَوْمِ وَ قِدَمَهُ.
فَكَانَ مِنْ قَوْلِهِ ع حَدَّثَنِي الْهَادِي أَبِي قَالَ حَدَّثَنِي جَدِّي الصَّادِقُ قَالَ حَدَّثَنِي الْبَاقِرُ قَالَ حَدَّثَنِي سَيِّدُ الْعَابِدِينَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي الْحُسَيْنُ قَالَ: اتَّفَقَ فِي بَعْضِ سِنِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع الْجُمُعَةُ وَ الْغَدِيرُ فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ عَلَى خَمْسِ سَاعَاتٍ مِنْ نَهَارِ ذَلِكَ الْيَوْمِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ حَمْداً لَمْ يُسْمَعْ بِمِثْلِهِ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثَنَاءً لَمْ يَتَوَجَّهْ إِلَيْهِ غَيْرُهُ فَكَانَ مَا حُفِظَ مِنْ ذَلِك: ...
فَلَمْ يَزَلْ ع يَقُولُ هَذَا يَوْمُ هَذَا يَوْمُ
فَرَاقِبُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اتَّقُوهُ وَ اسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوهُ
وَ احْذَرُوا الْمَكْرَ وَ لَا تُخَادِعُوهُ
وَ فَتِّشُوا ضَمَائِرَكُمْ وَ لَا تُوَارِبُوهُ
وَ تَقَرَّبُوا إِلَى اللَّهِ بِتَوْحِيدِهِ وَ طَاعَةِ مَنْ أَمَرَكُمْ أَنْ تُطِيعُوهُ
«وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ»
وَ لَا يُجَنِّحُ بِكُمُ الْغَيُّ فَتَضِلُّوا عَنْ سَبِيلِ الرَّشَادِ بِاتِّبَاعِ أُولَئِكَ الَّذِينَ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا
قَالَ اللَّهُ عَزَّ مِنْ قَائِلٍ فِي طَائِفَةٍ ذَكَرَهُمْ بِالذَّمِّ فِي كِتَابِهِ «إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً»
وَ قَالَ تَعَالَى: «وَ إِذْ يَتَحاجُّونَ فِي النَّارِ» «فَيَقُولُ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعاً فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ» «قالُوا لَوْ هَدانَا اللَّهُ لَهَدَيْناكُمْ».
أَ فَتَدْرُونَ الِاسْتِكْبَارُ مَا هُوَ؟ هُوَ تَرْكُ الطَّاعَةِ لِمَنْ أُمِرُوا بِطَاعَتِهِ وَ التَّرَفُّعُ عَلَى مَنْ نَدَبُوا إِلَى مُتَابَعَتِهِ.
وَ الْقُرْآنُ يَنْطِقُ مِنْ هَذَا عَنْ كَثِيرٍ أَنْ تُدَبِّرَهُ مُتَدَبِّرٌ زَجْرَهُ وَ وَعْظَه.
📚مصباح المتهجد، ج2، ص756
📚إقبال الأعمال، ج1، ص463
📚المصباح للكفعمي، ص699
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَی الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْيَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَكيمٌ»
این سوره با بحث درباره این موضوع شروع شد که یکی از مسلمانان قبل از حرکت لشکر اسلام به سمت مکه قصد داشت پنهانی خبر این حرکت را به کفار مکه بدهد؛ و این کارش نه از باب این بود که وی اجیر و جاسوسی در میان مسلمانان بود؛ بلکه به خاطر این بود که به خیال خود میخواست دوستی خود را با کافران اثبات کند تا آنان کاری به کار خانوادهاش نداشته باشند.
از آیه اول تا آیه قبل بحث را بر سر این برد که مواظب دوستیها و ارتباطاتتان با کافران باشید؛ با آنان رابطه ولایی برقرار نکنید اما شاید برای اینکه این سوء تفاهم پیش نیاید که اسلام بنایش بر خشونت و درگیری با دیگران است تاکید کرد که در خصوص کافرانی که در صلح و معاهده با مسلماناناند و به جنگ اقدام نمیکنند اشکال ندارد رفتار مسالمتآمیز داشته باشید و بلکه خداوند قسطورزیدن را با هرکس که باشد دوست دارد.
از این آیه به بعد بحث میرود سراغ وقایعی که بعد از صلح حدیبیه رخ داد:
يكى از بندهاى قرارداد صلح حُديبيه اين بود كه اگر مشركى از مكه به مسلمانان مدينه پيوست، مسلمانان او را به مشركان باز گردانند. اين آيات مىفرمايند که مسئله باز گرداندن، شامل زنان مهاجرى كه به مسلمانان پناهنده شدهاند نمىشود، چرا که با کفر یکی از زوجین دیگر آن دو بر هم حلال نیستند؛ و البته مهریه و هزینههایی که شوهر کافرش برای وی متحمل شده باید توسط جامعه دینی به او پرداخت شود و مردان مسلمان میتوانند با این زن که از شوهر کافرش فرار کرده ازدواج کنند. البته از آن سو نیز مردان مسلمان باید بیخیال زنان کافر خود شوند و اگر زن یکی از مسلمانان هم با او همراهی نکرد جامعه کفر موظف است مهریه و هزینههایی که شوهر مسلمانشدهاش برای وی متحمل شده را به این شوهر پرداخت کند.
البته در این آیات بر این نکته نیز تأکید میشود که به هر زنی به صرف اینکه از بلاد کفر گریخته نباید پناه داد؛ بلکه باید یک امتحانی از آنها به عمل آید که آیا واقعا به خاطر اسلام هجرت کردهاند یا صرفا می خواهند برای منافع شخصی خود از این مفاد صلحنامه سوء استفاده کنند.
📚تفسير القمي، ج2، ص362-363 ؛ الميزان، ج19، ص240
همچنین در اين آيه، سيماى عدالتپرور مكتب اسلام جلوه مىكند: اوّلًا زن هجرت كرده را تنها به حال خود رها نمىكند، ثانياً حق شوهر كافرى كه زن خود را از دست داده است، ناديده نمىگيرد و مهريّهاى را كه پرداخت كرده به او باز مىگرداند، ثالثاً نياز غريزى و عاطفى زن را با فرمان «تنحكوهن» و نياز مالى او را با فرمان «أُجُورَهُنَّ» تأمين مىكند
📚تفسير نور، ج9، ص588
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
2️⃣ «إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ»
زنان در انتخاب دين و انجام وظايف دينى تابع شوهر نيستند و حتّى مىتوانند براى حفظ دين خود [از شوهر کافرشان جدا شوند] و هجرت نمايند
📚تفسير نور، ج9، ص589
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
3️⃣ ) «إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ»
درباره اینکه این امتحان کردن چگونه بوده است دیدگاههای مختلفی مطرح شده است از جمله:
🌴الف. همین بود که علنا شهادت دهند که خدایی جز الله نیست و حضرت محمد ص رسول الله ص است؛یعنی شهادتین را رسما بر زبان جاری سازند (ابن عباس، به نقل مجمع البيان، ج9، ص411 ).
🌴ب. سوگند بخورند که فقط به خاطر دین و رغبت به اسلام و دوست داشتن خدا و رسولش هجرت کردهاند نه به خاطر بغض نسبت به همسر ویا به دست آوردن دنیا (ابن عباس و قتاده، به نقل مجمع البيان، ج9، ص411 ).
🌴ج. به همان مطالبی که در دو آیه بعد میآید باید تعهد میدادند (یعنی اینکه شرک نورزند و دزدی نکنند و مرتکب زنا نشوند و فرزندانشان را نکشند [= سقط نکنند] و فرزند دیگری را [با خدعه] به شوهرشان نبندند و در هیچ کار معروفی عصیان پیامبر ص را نکنند) (عاشه، به نقل مجمع البيان، ج9، ص411 ).
🌴د. ...
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
4️⃣ «إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ»
برخی مفسران بحث کردهاند که آیا این امتحان کردن واجب است یا مستحب؛ و مثلا از قول واحدی نقل کردهاند که وی این را مستحب میدانست
📚مفاتيح الغيب، ج29، ص522
شاید بهتر آن باشد که بپرسیم آیا این حکم یک حکم همیشگی است و شامل مهاجرتهای امروزی از بلاد کفر به بلاد اسلام هم میشود یا خیر؟
ظاهرا برخی بر همین اساس این حکم را منسوخ می دانند؛ اما دیگران گفتهاند که نسخی در اینجا رخ نداده و این حکم ناظر به فضایی است که وضعیت هجرت و آن حالت تزلزل و شدتی که تا قبل از فتح مکه در جامعه اسلامی وجود داشت برقرار باشد [چنانکه بعد از فتح مکه دیگر این امتحان کردن منتفی شود]؛ و هرگاه آن شرایط باشد حکمش همین خواهد بود
📚فقه القرآن، ج2، ص133
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
5️⃣ «إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ»
اسلام این احکام برای زنان را منوط به امتحان کردن ایشان فرموده است.
این نشان می دهد که احتمال وجود انگیزههای دیگری در کار بوده است که این امتحان را لازم آورده است.
درباره اینکه آن گزینههای محتمل چه بوده، چنانکه در شأن نزول هم گذشت، مفسران عموما مسائل شخصی مانند بغض نسبت به شوهرشان و نزاع زن و شوهری ویا تمایل عشقی به یکی از مسلمانان ویا سایر تمايلات دنیاطلبانه شخصی مانند اینکه دلشان میخواهد از شهر خودشان به یک شهر دیگر بروند و ... را مطرح کردهاند
📚همچنین تفسير القمي، ج2، ص362-363 ؛
ا
🤔ما میتواند امور اجتماعی و حکومتی نیز بوده باشد چنانکه برخی از معاصران گزینههایی دیگری را هم مطرح کردهاند، مانند اینکه مبادا جاسوس باشند
📚مثلا ترجمه الهی قمشهای ؛ تفسير نور، ج9، ص589
هرچند اگر امتحان کردن منحصر به نحوه امتحانکردنهایی باشد که در تدبر۳ مطرح شد (و نیز با توجه به نکتهای که در تدبر ۷ خواهد آمد) این احتمال بعید به نظر میرسد.
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
6️⃣«إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ»
وقتی خداوند از مسلمانان میخواهد این زنان هجرتکرده را امتحان کنند، یعنی این احتمال جدی است که آنان با انگیزه دیگری هجرت کرده باشند و واقعا ایمان نیاورده باشند. پس چرا از همان ابتدا درباره آنان با تعبیر «مؤمنات» سخن گفت؟
🌴الف. چون خودشان با ادای ایمان و مسلمانی آمده بودند و بدین تظاهر میکردند (مجمع البيان، ج9، ص411 ؛ الميزان، ج19، ص240 ) و هنوز کاری منافی ایمان از آنان سر نزده است (مفاتيح الغيب، ج29، ص522 ).
🌴ب. به خاطر اینکه اغلب آنان که میآمدند واقعا ایمان داشتند و از باب غلبه آنان را چنین خوانده است.
🌴ج. چهبسا دارد ادبی را آموزش میدهد که: «با ديد مثبت به مردم نگاه كنيد» (تفسير نور، ج9، ص589).
یعنی برخلاف اغلب فضاهای امتحان کردنهای دنیوی، که از ابتدا فرض را بر فریبکاری و متقلب بودن همه میگذارند و سخت گیریهای فراوانی میکنند مگر اینکه شخص بتواند خلاف آن را ثبات کند، میخواهد رویه متفاوتی را تثبیت کند که حتی آنجا که میخواهید شخصی را امتحان کنید پیشاپیش بنا بر صحت بگذارید و تنها اگر در امتحان مردود شد از قبول ادعایش دست بردارید.
🌴د. ...
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
7️⃣ «فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ»
با اینکه هیچ مسلمانی شک در علم خدا به همه امور ندارد چرا این تعبیر «اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ» را آورد؟
🌴الف. بسیاری از مفسران اشاره کردهاند که از این تعبیر استفاده میشود که ایمان واقعی را حقیقتا خدا میداند و معلوم نیست با این امتحانهای ظاهری قابلیت بررسی کردن داشته باشد و این امتحان فقط برای حکم ظاهری است (مجمع البيان، ج9، ص411 ؛ الميزان، ج19، ص240 ؛ مفاتيح الغيب، ج29، ص522 ).
✅تبصره
این نشان میدهد که تعبیر «مؤمنات» در خصوص اینها به همان معنای «مسلمانی» است؛ و این از مواردی است که بخوبی نشان میدهد که در قرآن کریم همواره مؤمن به معنای کسی که ایمان در دلش وارد شده و جایگاهی فراتر از اسلام ظاهری دارد به کار نمیرود.
🌴ب. [غیرمستقیم نشان دهد که] در برخورد با افراد، ما مأمور به ملاكهاى ظاهرى هستيم، نه وسواس و سوءظن (تفسير نور، ج9، ص589).
🌴ج. [شاید می خواهد تأکید کند که] علم خداوند به امور، از ما سلب مسئوليّت نمىكند (تفسير نور، ج9، ص589).
🌴د. ...
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
8️⃣«فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإيمانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ»
با توجه به تدبرهای ۳ و ۷ معلوم است که این امتحان حداکثر یک ظن و گمانی را درباره ایمان آن زنان ایجاد میکند، نه علم یقینی. پس چرا نفرمود: «فإن ظننتم» و از تعبیر علم استفاده کرد؟
🌴الف. به نظر میرسد تعبیر «علم» در قرآن کریم اعم از مواردی است که حتما مطلب به صورت صددرصد یقینی باشد؛ بلکه در قرآن کریم هرجا انسان با استناد به قواعدی به حکم ظاهری برسد آن هم در حکم علم است.
📝نکته تخصصی #اصول_فقه: اعتبار #قیاس
برخی از اهل سنت خواستهاند با تمسک به همین آیه بگویند که چون با صرف قسم خوردن افراد صرفا ظن و گمانی به ایمان آنها حاصل میشود نه علم یقینی، پس این گونه ظن و گمانها مورد امضای شارع است و با تمسک به این آیه از قیاس فقهی هم دفاع کردهاند (مفاتيح الغيب، ج29، ص523 ).
در پاسخ باید گفت مذمت پیروی از ظن در قرآن کریم: (مانند: وَ ما يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئاً؛ یونس/۳۶) که گاه آن را در مقابل «علم» قرار داده است (وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا يُغْني مِنَ الْحَقِّ شَيْئا، نجم/۲۸) ظنی است که صرفا یک گمانهزنی غیرمعتبر باشد؛ وگرنه در بسیاری از موارد ظنونی داریم که اگرچه به حد یقین نمیرسد اما در عرف عقلا مورد استناد قرار میگیرد؛ که نمونه بارز آن ظن در موضوع احکام شرعی است (مثلا برای اینکه حکم کنیم یک لباسی پاک است نیاز نیست که علم یقینی داشته باشیم؛ یا نمونه معروفش هنگام وقوع شک در نماز است که با ظن میتوان از موقعیت شک خارج شد و نیاز نیست که حتما به حد یقین برسد).
و مخالفت شیعه با قیاس فقهی بدین جهت است که آن را ظن معتبر نمیداند؛ بلکه از جنس گمانهزنیهایی است که اگر درست درآید صرفا اتفاقی است.
🌴ب. ...
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
9️⃣ «فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ»
استفاده از تعبیر «مؤمنات» در این فراز از آیه، علاوه بر اینکه نشان میدهد آنها از این امتحان موفق درآمدهاند،
وجه و فلسفه حکم عدم برگرداندن آنان به کفار را هم نشان میدهد که چون اینان مومن و آنان کافرند و علقه زوجیت بین مومن و کافر نمی تواند باقی بماند (الميزان، ج19، ص240 ).
به لحاظ ادبی هم آمدن حرف «ف» در ابتدای جمله دوم بخوبی همین نکته را نشان میدهد؛ که معلوم شود این حکم (که نباید آنان را نزد کفار برگردانید) صرفا یک حکم تعبدی نیست؛
و نکات متعددی از آن قابل استخراج است؛ مانند:
🌴الف. نقش ايمان در مسايل خانوادگى و زناشويى بسيار مهم است. اگر زنِ كافرى مؤمن شد، او را به شوهر كافرش برنگردانيد زيرا همسر كافر محيط خانواده را ناسالم مىكند (تفسير نور، ج9، ص589).
🌴ب. سلطه و حكومت كافر بر مسلمان از هر جهت ممنوع است، خواه سياسى و اجتماعى باشد که در جای دیگر فرمود: «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» (نساء/۱۴۱)، و خواه خانوادگى باشد كه اين آيه مىفرمايد: زن مسلمان نبايد تحت امر شوهر كافر باشد (تفسير نور، ج9، ص589).
🌴ج. جامعه و محيط در فرد مؤثر است. ممكن است محيط كفر، زن مسلمان را در خود هضم كند، پس او را به كفّار برنگردانيد (تفسير نور، ج9، ص590).
🌴د. كفرِ يكى از طرفين ازدواج، منجر به طلاق قهرى مىشود (تفسير نور، ج9، ص590).
🌴ه. ...
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
🔟 «فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ»
از اینکه فرمود «إِلَى الْكُفَّارِ» و نفرمود: «الى زوجه»، شاید بتوان نتیجه گرفت:
به علاقه شخصى مرد به همسر قانع نشويد، ممكن است شوهر، زن را دوست داشته باشد ولى جامعه فاسد بر روح زن فشار وارد كند (تفسير نور، ج9، ص590).
@yekaye
#ممتحنه_10
🔹ب. لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ
.
1️⃣1️⃣ «لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ»
این دو جمله در کنار هم کنایه از این است که با کفر پیوند زوجیت منقطع میگردد (الميزان، ج19، ص240 ) و در واقع از هر دو طرف بر هم حرام میشوند.
اینکه از زنان شروع کرد علیالقاعده به خاطر این است که موضوع بحث این زنانی بودند که از شورهان کافرشان گریختهاند؛
اما چرا مساله را از زاویه زنان به صورت اسم (حلّ) آورد اما از زاویه مردان به صورت فعل «یحلون»؟
البته خود تفنن در عبارت بر زیبایی کلام میافزاید؛
اما این نکته غیر از تفنن در عبارت چه دلالتی میتوانند داشته باشد؟
🌴الف. کاربرد اسم در مقام خبر دلالت بر یک حالت قطعیت دارد، اما فعل، آن هم فعل مضارع یک نحوه نرمشی در وقوع واقعه دارد؛ شاید میخواهد بگوید از زاویه زنان مومن برای آن مردان، چنان مسأله قطعی است که اصلا بر آن مردان حلال نیست و ونباید شما اندک اجازهای بدان شوهران سابق بدهید که بخواهند سراغ این زنان بیایند؛ اما از زاویه آن مردان برای این زنان، بدین قاطعیت نیست، بله، آن مردان فعلا بر این زنان حلال نمیباشند ولی میدانیم که اگر آن مردان از کفرشان دست بردارند آنگاه برای این زنان چنان حلال میشوند که اگر این زنان خودشان مایل باشند و هنوز ازدواج نکرده باشند دیگر نیازی به عقد جدید نیست.
🌴ب. ...
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
2️⃣1️⃣ «فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ و آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا»
برخی از مفسران از این آیه برداشت کردهاند:
حق مالكيّت و حقوق مالى كفّار غير حربى محفوظ است (تفسير نور، ج9، ص590).
مقصودشان علیالقاعده این است که این زنان چون مؤمن شدهاند دیگر نباید مجبور کرد که به نزد شوهران سابقشان برگردند و درست است که دیگر اینها بر هم حلال نیستند، اما این دلیل نمیشود که اسلام حقوق آن شوهران سابق را – ولو کافرند – نادیده بگیرد. آنان مهریهای پرداخت کردهاند که این زن همواره همسرش باشد، اکنون که اسلام حکم به رهایی زن از آن شوهر میدهد باید آن مهریهای که وی پرداخت کرده را بدهد.
البته با توجه به اینکه این آیه ناظر به وضعیت «هدنه» (صلحی که معلوم نیست چندان پایدار باشد) است، اینکه بتوان این سخن را به عنوان یک حکم فقهی برای شرایط عادی بیان کرد (که مثلا حتی در شرایط کنونی اگر زنی مسلمان شد و از یکی از کشورهای کفر گریخت و به یک کشور اسلامی پناهنده شد آیا حکومت آن کشور وظیفهای دارد که مهریه وی به شوهر کافرش را پرداخت کند یا خیر)، جای بحث دارد، چنانکه از برخی از قدمای مفسران نقل شده که این حکم را کاملا ناظر به شرایط هدنه میدانستند (فقه القرآن، ج2، ص133 ؛ و نیز زهری، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص412 ).
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
3️⃣1️⃣ «وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»
هر ازدواجى، مهريّه جداگانه دارد. مهريّه قبلى كه شوهر كافر داده است [به او] بپردازيد و براى ازدواج دوّم كه خودتان اقدام مىكنيد بايد مهريّه جداگانه بدهيد.
📚تفسير نور، ج9، ص590
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
4️⃣1️⃣«إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ ... و لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ»
سابقه كفر یک تازه مسلمان، مانع ازدواج با او نيست (تفسير نور، ج9، ص590).
@yekaye
#ممتحنه_10
یک آیه در روز
۱۱۴۰) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّه
.
5️⃣1️⃣ ) «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ ... و لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ ...»
تعبیر «و لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ ...» نشان میدهد که مانعی برای ازدواج با این زنان مومنی که شوهر داشتند ولی مهاجرت کردند نیست (الميزان، ج19، ص241 ). در واقع، میتوان گفت شوهر داشتن برای زنی که اسلام آورده ولی شوهرش کافر مانده، مانعی برای نکاح و ازدواج او با یک مسلمان نیست. البته باید عدهاش را به پایان برساند؛ اما دیگر طلاق گرفتن و ... ندارد.
📝نکته تخصصی #اسلامشناسی (مساله #بردگی ۳)
قبلا درباره بردگی در اسلام توضیحاتی گذشت
جلسه ۳۴۲، تدبرهای ۵ و ۶ http://yekaye.ir/al-balad-90-13/
و به برخی از شبهات آن (به ویژه درباره زنانی که به کنیزی گرفته میشوند) پاسخ داده شد
جلسه ۹۵۰، تدبر۱۰ https://yekaye.ir/an-nesa-4-23/
و جلسه ۹۵۱، تدبر۳ http://yekaye.ir/an-nesa-4-24/
و مخصوصا
در جلسه ۹۵۲ (تدبر ۱۰) https://yekaye.ir/an-nesa-4-25/
بیان شد که در آیه ۲۵ سوره نساء برای صاحب کنیز تعبیری را به کار میبرد که وی را جزء اهل و خانواده وی حساب میکند.
اکنون در تکمله آنها میافزاییم که اگر این ضابطهای که در این آیه بیان شد (داشتن شوهر کافر، مانع نکاح با مسلمان نیست) درست فهم شود، معلوم میشود که وقتی زنان شوهردار در جنگ مسلمانان با کافران حربی اسیر میشوند، کسی که صاحب اختیار آن زن میشود، در منطق قرآنی «أهل» او (عضو خانواده و همچون همسر او) قلمداد میشود، نکاح وی با او، بسیار شبیه این نکاح با زن مسلمانی است که شوهردار بوده و شوهرش کافر مانده است.
@yekaye
#ممتحنه_10