یک آیه در روز
791) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ ترجمه اگر بخواهیم آنان
.
1⃣ «وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ»
امور عالم کاملا به دست خداست: اگر ما در نعمت به سر میبریم و در وضعیت ایمن میباشیم، این گونه نیست که این وضعیت همواره برقرار باشد؛
اگر خدا بخواهد میتواند همین وضعیت ایمن را عرصه غرق شدن و هلاکت ما قرار دهد؛
و اگر مشیت او بر این تعلق گیرد، هیچکس را یارای کمک به ما نباشد.
@yekaye
یک آیه در روز
791) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ ترجمه اگر بخواهیم آنان
.
2⃣ «وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ»
از اینکه فرمود «اگر بخواهیم» میتوان فهمید که «هنوز نخواسته است»؛
یعنی این خطاب در وضعیتی است که هنوز شخص در نعمت است؛
پس،
سزاوار است که انسان در حال نعمت، خود را از عذاب و انتقام الهی ایمن نبیند.
📚(مفاتیح الغیب (فخر رازی) ج26، ص285)
به تعبیر دیگر،
دست خدا در قهر و غضب باز است. به خود مغرور نشويم.
📚(تفسير نور، ج9، ص543)
@yekaye
یک آیه در روز
791) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ ترجمه اگر بخواهیم آنان
.
3⃣ «فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ»
🔻نه فریادرسی برایشان باشد،
🔻و نه آنان نجات داده شوند؛
🔸مقصود از این دوگانه چیست و دومی چه فرقی با اولی دارد؟
🍃الف. یکی از زاویه دیگران است و دیگری از زاویه خودشان؛ یعنی در برابر مشیت خداوند، نه فريادرسى میماند که به فریادشان برسد؛ و نه خودشان توانایی و امکانی برای نجات خویش مییابند.
🍃ب. نجات از عذاب، یا به این است که اساساً مانع وقوع عذاب شوند (دفع عذاب) و یا به این که بعد از وقوع، آنان را نجات دهند (رفع عذاب)؛ جمله اول ناظر به دفع عذاب است و جمله دوم ناظر به رفع عذاب؛ و با این بیان، هرگونه راه نجات را مسدود اعلام میکند.
📚(مفاتیح الغیب، ج26، ص286)
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
791) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ ترجمه اگر بخواهیم آنان
.
4⃣ «فَلا صَریخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ ینْقَذُونَ»
🔻نه فریادرسی برایشان باشد،
🔻و نه آنان نجات داده شوند؛
🔸را جمله اول را با «اسم فاعل» (صریخ) آورد و جمله دوم را با فعل (ینقذون) و هر دو را اسم فاعل یا فعل نیاورد؟ (نفرمود: لا صریخ لهم و لا مُنقِذَ لهم» و یا «لا هم یُصرَخون و لا هم یُنقَذون»)؟
🍃الف. کسی که میخواهد به کمک دیگران اقدام کند، ابتدا مینگرد که آیا اصلا امکان و توانایی کمک کردن دارد؛ و اگر دید هیچ امکانی ندارد اصلا وارد نمیشود و آبروی خود را نمیبرد؛ پس هیچ فریادرسی برای کمک به آنها نمیآید
(لذا نفی «فاعل» کرد که اصلا فاعلی نخواهد بود که کاری کند)؛
اما کسی که در معرض هلاکت است هرچند هیچ امیدی هم به نجات نداشته باشد، هر کاری انجام میدهد و هر دست و پایی میزند
(لذا نفی «فعل» کرد یعنی فاعل (= کسی که میخواهد خود را نجات دهد) در کار هست؛ اما هر تقلایی هم که بکنند سودی ندارد)
📚 (اقتباس از مفاتیح الغیب، ج26، ص286)
🍃ب. ...
@yekaye
792) 🌺 إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلی حینٍ 🌺
💐 ترجمه
جز [اینکه] رحمتی از جانب ما [شامل حالشان شود] ، و [مهلتی برای] کامیابی تا مدتی [به آنان دهیم].
سوره یس (36) آیه44
1397/4/19
26 شوال 1439
@yekaye
🔹رَحْمَةً
در آیه 15 همین سوره توضیح داده شد که
▪️ماده «رحم» در اصل دلالت بر معانیای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت)؛
و به تعبیر دیگر،
دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» میکند
که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود
(مثلا وقتی در مورد خداوند به کار میرود) و یا «رقت قلب بتنهایی».
▫️درواقع، رحمت، تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ میشود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض.
🔖جلسه 762 http://yekaye.ir/ya-seen-36-15/
🔹این کلمه منصوب است و درباره دلیل منصوب بودن آن به لحاظ نحوی، این دیدگاهها مطرح شده است:
▪️الف. از باب استثناء، که:
▫️الف.1. برخی آن را استثنای منقطع دانستهاند
(یعنی یک جمله به لحاظ معنایی مستقل از جمله مستثنی منه: آنها به هیچ عنوان راه نجاتی ندارند؛ اما رحمتی از جانب ما [آن هم نه به عنوان راهی از جانب خودشان] میتواند آنها را نجات دهد)
▫️الف.2. برخی آن را استثنای مفرغ دانستهاند.
(یعنی آنها راه نجاتی ندارند مگر با اسبابی، که یکی از مهمترین آن اسباب، رحمتی از جانب ماست)
▪️ب. مفعول لاجله
(آنها راه نجاتی ندارند مگر به خاطر اینکه رحمت ما شامل حالشان بشود)
▪️ج. مفعول مطلق است برای فعل محذوف
(آنان راه نجاتی نمییابند مگر اینکه بر آنان از جانب ما رحمتی شود، چه رحمتی!)
▪️د. منصوب است به نزع خافض
(یعنی حرف «ب» در تقدیر بوده است و در اصل چنین بوده: إلا برحمة منا؛ آنان راه نجاتی نمییابند مگر به سبب رحمتی از جانب ما.)
🔸(نکته: برخی مانند نحاس، استثناء بودن را یک جایگاه نحوی در عرض سایر تحلیلهای نحوی مانند مفعول لاجله بودنش دانستهاند
📚 (إعراب القرآن، ج3، ص268)
اما دیگران آن را یک جایگاه نحوی مستقل ندانستهاند و مثلا جایگاه نحوی را مفعول لاجله ویا منصوب به نزع خافض دانستهاند و سپس توضیح دادهاند که این در مقام استثناء است
📚(إعراب القرآن و بيانه، ج8، ص206)
@yekaye
🔹مَتاعاً
قبلا بیان شد که
▪️ماده «متع» در اصل بر منفعت و بهرهوری دلالت دارد؛
و
▪️ در تفاوتش با «نفع»،
▫️ برخی گفتهاند نفعی است که مدتی ادامه داشته باشد
▫️و برخی گفتهاند نفع و منفعتی است که همراه با لذت و رفع حاجت باشد، مخصوصا اگر انسان لذتش را زود درک کند، مانند لذت پولدار شدن؛ در حالی که «نفع» در جایی که برای رسیدن به لذت باید صبر کرد نیز به کار میرود.
▪️«متاع»، هم به معنای مصدری به کار میرود (به معنای بهرهمند شدن و نفع بردن)، و هم به معنای آن چیزی که مورد بهرهوری قرار میگیرد، و به هر چیزی که به نحوی از آن بتوان استفاده کرد اطلاق میشود و در بسیاری از آیات قرآن هر دو میتواند مد نظر بوده باشد: (قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ؛ نساء/۷۷) و جمع آن «أَمْتِعَة» (أَمْتِعَتِكُمْ؛ نساء/۱۰۲) میباشد.
▪️«مُتْعَة» نیز به معنای چیزی است که برای رفع نیاز استفاده میشود و به نحو اصطلاحی، با دو تعبیر «متعه نکاح» (= ازدواج موقت) و «متعه حج» مواجهیم؛ و همچنین به طور اصطلاحی، دو کلمه «متعه» و «متاع» هم به صورت اسم (مثلا: وَ لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْرُوفِ؛ بقرة/۲۴۱) وهم به صورت فعل (مثلا: وَ مَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ؛ بقرة/۲۳۶) در مورد چیزی که به زن مطلقه میدهند تا در ایامی که عده نگه میدارد مخارجش تامین باشد نیز گفته میشود.
🔖جلسه 518 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-28/
@yekaye