.
5⃣ «لَهُمْ ما یدَّعُونَ»
در بهشت هر چیزی که فرد بخواهد برایش مهیاست.
🌀شبهه
میدانیم که افراد در بهشت در مراتب گوناگون هستند و کسی نمیتواند به مرتبه بالاترش برود.
🔖جلسه قبل، حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/2291
پس چگونه است که اینجا میفرماید هرکس هرچه دلش بخواهد برایش مهیاست؟ آیا اگر آنها بخواهند جایگاهشان در مرتبه بالاتر باشد، می توانند⁉️
💠چند پاسخ بدین سوال میتوان داد:
🍃الف. آنها به نحوی هستند که درخواست مقام بالاتر در آنان پیدا نمیشود، چون خواستن هر چیز، متفرع بر داشتن درکی از آن است؛ و چون آن مرتبه بالاتر از آنان است، اصلا درکی از آن ندارند؛ از این رو، اگرچه چهبسا افراد مرتبه بالاتر با آنان حشر و نشری داشته باشند و بفهمند که از اینان بالاترند (جلسه قبل، حدیث3) اما خود اینان متوجه بالاتر بودن آنان نمیشوند.
🍃ب. این که هرکس وضع متعینی دارد در ابتدای ورود در بهشت است؛ اما بعید نیست که در بهشت هم رشدی – البته متناسب با اقتضائات بهشتی، نه همچون رشد دنیوی، که نتیجه عمل اختیاری دنیوی است – برای انسان فرض داشته باشد.
🍃ج. ...
@Yekaye
807 ) 🌺 سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ 🌺
💐ترجمه
سلام [بر آنها]؛ سخنی از پروردگاری رحیم؛
سوره یس (36) آیه 58
1397/5/4
12 ذیالقعده 1439
@Yekaye
🔹«سَلام»
قبلا بیان شد که
▪️ «سَلام» از ماده «سلم» به معنای صحت، عافیت، و سلامتی از هرگونه عیب و نقصی است؛
▪️و تعبیر «سلام» به معنای طلب سلامتی کردن است که در انسانها با سخن، و در خداوند [مانند تعابیر قرآنی که خداوند میفرماید: سلامٌ علی…] با فعلش انجام میشود؛ و همچنین اسمی از اسماء الله است؛ بدین جهت که از هر عیب و آفتی که بر خلائق عارض میگردد مصون و سالم است.
▪️برخی گفتهاند اصل این ماده، نقطه مقابل «خصومت» (دشمنی) است و به معنای همراهی و موافقت شدید در ظاهر و باطن است به صورتی که هیچ اختلافی در میان نباشد.
▫️بدین ترتیب معلوم میشود که چرا «سِلم» به معنای صلح است. (وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها؛ انفال/۶۱) و برخی گفتهاند «سَلَام» و «سِلْم» و «سَلَم» هر سه به معنای صلح به کار میرود و لذا کاربرد آن در دو آیه (وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَم؛ نحل/۸۷) و (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً؛ نساء/۹۴) را نیز به معنای صلح دانستهاند.
🔖جلسه 533 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-44/
📖 اختلاف قرائت
▪️عموما این کلمه را به صورت مرفوع (سَلامٌ) قرائت کردهاند؛
▪️اما در قرائت ابنمسعود و اُبَیّ و عیسی و قنوی به صورت منصوب (سَلاماً) هم قرائت شده است؛
که اگر منصوب باشد، مصدر [= مفعول مطلق] یا حال است؛ اما اگر مرفوع باشد حالات متعددی متصور است که در تدبرها بدان اشاره خواهد شد.
📚(البحر المحيط، ج9، ص76-77)
@Yekaye
🔹رَحیمٍ
درباره ماده «رحم» در آیه 15 همین سوره به تفصیل نکاتی بیان شد.
صرفا یادآوری میشود که
▪️این ماده در اصل دلالت بر معانیای همچون رقت و و عطوفت و مهربانی (= رأفت) میکند؛
و به تعبیر دیگر،
دلالت بر «رقت قلب همراه با احسان کردن» میکند که گاه ممکن است در مورد «احسان کردن بدون لحاظ رقت قلب» به کار رود (مثلا وقتی در مورد خداوند به کار میرود) و یا «رقت قلب بتنهایی»
و البته توضیح داده شد که بین کلمات مربوط به این معنا تفاوت ظریفی قائلند.
درواقع، رحمت، تجلی رأفت، و ظهور شوق و شفقت است، و مربوط به مقام ابراز نسبت به چیز خاصی است که در آن خیر و صلاح مخاطب لحاظ میشود، ولو خود مخاطب آن را خوش ندارد، مانند خوراندن دوای تلخ به مریض.
▪️همچنین در تفاوت «رئوف» (مهربان) با «رحمن» و «رحیم» هم گفتهاند در «رأفت» رقت قلب بیشتری از «رحمت» وجود دارد؛ لذا کلمه رأفت هیچگاه در موردی که با کراهت توام باشد به کار نمیرود؛ اما «رحمت» گاه با کراهت توام است. (آنچه در پزشک است، «رحمت» است؛ نه «رأفت» وگرنه هیچگاه آمپول تجویز نمیکرد!)
▪️اگرچه برای کسی که رحم میکند، کلمه «راحم» به کار رفته است و خداوند بهترین رحمکنندگان (خَيْرُ الرَّاحِمينَ؛ مومنون/۱۱۸) و بلکه رحمکنندهترین رحمکنندگان (أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ؛ اعراف/۱۵۱، یوسف/۶۴ و ۴۲، انبیاء/۸۳) معرفی شده است؛ اما برای این منظور دو کلمه «رحمان» و «رحیم» در قرآن کریم بویژه در مورد خداوند شیوع فراوان دارد.
▪️برخی از اهل لغت چنین توضیح دادهاند که «رحیم» دلالت بر ثبوت و استمرار رحمت دارد و آن را صفت مشبهه دانستهاند اما بسیاری آن را صیغه مبالغه دانستهاند و البته تذکر دادهاند که مبالغه در «رحمان» بیشتر از «رحیم» است؛ چرا که رحمان رحمتش همه چیز را در برمیگیرد اما رحیم رحمتی است که بسیاری از چیزها را دربرمیگیرد. (البته وزن «فعیل» هم در صیغه مبالغه به کار رفته و هم در صفت مشبهه)
▪️با توجه به عمویت بیشتر کلمه «رحمن» عدهای آن رحمت عمومی را «رحمانیت» خداوند دانسته؛ و آن رحمت خاص شده را «رحیمیت» خداوند معرفی کردهاند، بویژه که در قرآن کریم اگرچه از کفر کافران به رحمانیت خداوند هم سخن به میان آمده (وَ هُمْ يَكْفُرُونَ بِالرَّحْمنِ؛ رعد/۳۰؛ هُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمنِ هُمْ كافِرُونَ، انبیاء/۳۶) اما در آیات متعددی «رحمانیت» او نسبت به کافران هم مطرح شده، در حالی که رحیمیت او خاص مومنان معرفی شده است. (هُوَ الَّذي … كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيماً؛ احزاب/۴۳: تقدیم «مومنین» بر «رحیم» دلالت بر حصر دارد)
🔖جلسه 762 http://yekaye.ir/ya-seen-36-15/
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند:
سزاوارترین مردم به خدا و رسولش کسی است که با سلام [گفتگو را] آغاز کند.
📚الكافي، ج2، ص644
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَامِ.
@Yekaye
☀️2) از امام باقر ع روایت شده است:
خداوند آشکارا سلام کردن را دوست دارد.
الكافي، ج2، ص645
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ ثَعْلَبَةَ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ.
@Yekaye
☀️3) از امام باقر ع روایت شده است که ابوسعید خدری روایت کرده است که رسول الله فرمود:
جبرئیل در شب معراج، هنگامی که داشتم برمیگشتم و به او گفتم که آیا دیگر کاری با من نداری، گفت: درخواستم از تو این است که از جانب خداوند و از جانب من به خدیجه سلام بگویی.
و پیامبر برای ما گفت که وقتی که خدیجه ایشان را دید و پیامبر مطلبی را که جبرئیل گفته بود به او گفت، او گفت: همانا خداوند خودش سلام است و سلام از اوست و سلام به او برمیگردد، و بر جبرئیل هم سلام.
📚تفسير العياشي، ج2، ص279
عَنْ زُرَارَةَ وَ حُمْرَانَ بن أعين وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ حَدَّثَ أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ:
إِنَّ جَبْرَئِيلَ ع قَالَ لِي لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي حِينَ رَجَعْتُ وَ قُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ هَلْ لَكَ مِنْ حَاجَةٍ، قَالَ حَاجَتِي أَنْ تَقْرَأَ عَلَى خَدِيجَةَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنِّي السَّلَامَ.
وَ حَدَّثَنَا عِنْدَ ذَلِكَ أَنَّهَا قَالَتْ حِينَ لَقَّاهَا نَبِيُّ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، فَقَالَ لَهَا الَّذِي قَالَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَتْ: إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ وَ عَلَى جَبْرَئِيلَ السَّلَامُ.
@Yekaye
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است:
هنگامی که حضرت خدیجه س وفات کرد حضرت فاطمه صلوات الله علیه خود را در آغوش پیامبر اکرم ص میانداخت و پیرامون ایشان میگردید و گفت: بابای من! مادرم کجاست؟
پس جبرئیل نازل شد و گفت: پروردگارت به تو دستور میدهد که به فاطمه س سلام برسانی و به او بگویی: همانا مادرت در خانه بزرگی است که اتاقهایش از طلاست و ستونهایش از یاقوت سرخ، در کنار آسیه و مریم.پس حضرت فاطمه س فرمود: همانا خداوند خودش سلام است و سلام از اوست و سلام به او برمیگردد.
📚الأمالي (للطوسي)، ص175
أَ
خْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى، عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ الْقَصَبَانِيِّ، عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ الْأَحْمَرِ، عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) يَقُولُ:
لَمَّا تُوُفِّيَتْ خَدِيجَةُ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا) جَعَلَتْ فَاطِمَةُ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا) تَلُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ تَدُورُ حَوْلَهُ، وَ تَقُولُ: يَا أَبَتِ، أَيْنَ أُمِّي؟
قَالَ: فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ لَهُ: رَبُّكَ يَأْمُرُكَ أَنْ تُقْرِئَ فَاطِمَةَ السَّلَامَ، وَ تَقُولَ لَهَا: إِنَّ أُمَّكِ فِي بَيْتٍ مِنْ قَصَبٍ، كِعَابُهُ مِنْ ذَهَبٍ، وَ عُمُدُهُ يَاقُوتٌ أَحْمَرُ، بَيْنَ آسِيَةَ وَ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ.
فَقَالَتْ فَاطِمَةُ (عَلَيْهَا السَّلَامُ): إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ، وَ مِنْهُ السَّلَامُ، وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ.
@Yekaye
.
1⃣ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»
نعمتهای بهشتی برای بهشتیان صرفا سرگرمیها و شوخیها، سایهسارها، اریکههای سلطنتی، میوهها و سایر درخواستهایی که دارند نیست.
بلکه از همه اینها بالاتر، سلامی است که از جانب پروردگار مهربانشان بدانها ابلاغ میشود؛
🌹و اگر کسی ارزش گفتگوی با خدا را بفهمد، میداند که این سلام خدا بر آنان، از هر لذتی برایشان عمیقتر و دلپسندتر است.🌹
@Yekaye
.
2⃣ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»
اینکه این «سلام» به لحاظ نحوی چه جایگاهی دارد تحلیلهای متعددی مطرح شده که هریک معنایی را در این آیه به ارمغان میآورد:
🍃الف. سلام مبتداست و خبرش محذوف است و آن محذوف عبارت است از:
🌱الف.1. علیکم (یعنی سلام بر آنان)
📚 (المیزان، ج17، ص102)
🌱الف.2. لهم (یعنی برای آنان سلام و سلامتی است)
📚(المیزان، ج17، ص102؛ مجمعالبیان، ج8، ص682)
🌱الف.3. فعل محذوفی است که «قولا» متعلق به آن است؛ یعنی: سلام گفته میشود، گفتهای از جانب خداوند رحیم.
📚 (البحر المحیط، ج9، ص76)
🌱الف.4. ...
🍃ب. صفت است برای «ما یدعون» یعنی آنچه درخواست میکنند، تسلیم آنان میشود.
📚(زجاج، به نقل الکشاف، ج4، ص22)
🍃ج. خبر است برای مبتدای محذوف؛ که آن مبتدای محذوف عبارت است از «هو»؛ یعنی او [خداوند] سلام است.
📚(البحر المحيط، ج9، ص76)
🍃د. بدل از «ما یدعون» است، یعنی برای آنان است آنچه درخواست کنند، همان سلام را، و مقصود این است که خداوند به واسطه فرشتگانش و یا بدون واسطه بدانان سلام میکند و این همان درخواست آنان است که این درخواست بدانان داده میشود و از آن منع نمیشوند.
📚(الکشاف، ج4، ص22)
🍃د. خبر است برای «ما یدعون» که در این صورت، «لهم» هم متعلق به سلام میشود یعنی: آنچه درخواست میکنند، سلام خالصی برای آنان است که هیچ شائبهای ندارد.
📚(الکشاف، ج4، ص22)
🍃ه. ...
@Yekaye
.
3⃣ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»
🔷در بهشت از هر سو سلام است.
🔹در اینجا میفرماید که خدا به آنان سلام مىكند؛
🔹در جای دیگر، فرشتگان به آنان سلام مىكنند: «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» (رعد/23-24)
🔹و در جای دیگر، اهل بهشت نيز به يكديگر سلام مىكنند: «دَعْواهُمْ فيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ» (یونس/10)
📚(تفسير نور، ج9، ص550)
@Yekaye
.
4⃣ «وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ سَلامٌ»
دريافت سلام الهى، آرزو و خواسته بهشتيان است.
📚(تفسير نور، ج9، ص551)
@Yekaye
.
5⃣ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»
اینکه «سلام» را نکره آورده دلالت بر تفخیم و تعظیم دارد
📚(المیزان، ج17، ص102)
یعنی در بهشت رضا و سلامى با عظمت از خدا دريافت مىشود
📚(تفسير نور، ج9، ص551)
و با این سلام مورد بزرگداشت قرار میگیرند.
@Yekaye
.
6⃣ «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ»
نفرمود «قولا من الله»، بلکه فرمود «من رب رحیم»؛ این نشان میدهد که این سلام در راستای ربوبیت و رحیمیت خداوند در حق ایشان است . اما به چه جهت؟
🍃الف. شاید بدین جهت که آنان به ربوبیت تشریعی خداوند در دنیا تن دادند و از این رو مورد رحمت رحیمیه – که خاص مومنان است – قرار گرفتند؛ و این در قیامت در قالب سلامی از جانب خداوند بر آنان بازتاب مییابد.
🍃ب. شاید میخواهد نشان دهد که اگر سلامی به آنان میرساند ریشه در ربوبیت خداوند در حق آنان دارد و ناشی از رحمت ویژهای است که خداوند نسبت بدانان مبذول میدارد.
🍃ج. ...
@Yekaye
808 ) 🌺 وَ امْتازُوا الْیوْمَ أَیهَا الْمُجْرِمُونَ 🌺
💐 ترجمه
و امروز ای مجرمان جدا شوید!
سوره یس (36) آیه 59
1397/5/5
13 ذیالقعده 1439
@Yekaye
🔹امْتازُوا
▪️ماده «میز» در اصل دلالت دارد بر جدا کردن چیزی از چیز دیگر
📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص289)
▫️و برخی افزودهاند که غالبا این ماده در خصوص جدا کردن دو امری که بین آنها مشابهت و یا مشارکتی در برخی جهات برقرار بوده، به کار میرود (حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ، آلعمران/179؛ لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب، انفال/37)
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص783 ؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج11، ص226)
▪️هم «امتاز» (وَ امْتازُوا الْیوْمَ أَیهَا الْمُجْرِمُونَ؛ یس/59) و هم «تمیّز» (تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ؛ ملك/8) (باب افتعال و تفعل) برای مطاوعه و به معنای جدایی و انقطاع را پذیرفتن است.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص783)
ماده «میز» و مشتقات آن جمعاً 4 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@Yekaye
🔹«الْمُجْرِمُونَ»
قبلا بیان شد که
▪️ماده «جرم» را در اصل به معنای «قطع کردن» میدانند، چنانکه به چیدن میوه از درخت «جَرْم» و «جِرَام»، و به میوه چیده شده «ثمر جریم» گویند.
▪️از مهمترین کاربردهای این ماده، کاربرد آن در معنای «جُرم» و «گناه» است و به فرد گناهکار «مُجرم» گویند، و این کاربرد بقدری شایع است که برخی از اهل لغت بر این باورند که اساسا ماده «جرم» نه در مورد هرگونه قطع کردنی، بلکه در خصوص «قطع کردنی که بر خلاف اقتضای حق باشد» به کار میرود؛ و به این جهت به «گناه»، «جُرم» گفته میشود که موجب انقطاع انسان از خداوند میگردد.
▫️در تفاوت «ذنب» و «جُرم» گفتهاند به گناه از این جهت «ذنب» گفته میشود که دنباله ناپسندی (از مذمت دیگران تا عقوبت) در پی دارد [کلمه «ذنب» به معنای دم هم هست] ، اما از این جهت «جُرم» گفته میشود که شخص را از آنچه انجامش برعهده او واجب است قطع و جدا میکند.
▪️از کاربردهای شایع این ماده، کاربرد آن در باب افعال (إجرام) است (کلمه «مُجرِم» هم اسم فاعل از همین باب است) و در تفاوت «جَرم» (لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاَّ تَعْدِلُوا؛ مائده/۸) و «إِجرام» (فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذينَ أَجْرَمُوا؛ روم/۴۷) گفتهاند که در إجرام، تاکید بر فاعلِ جُرم، و ملاحظه نقش او در کاری است که به وقوع پیوسته است.
🔖جلسه 634 http://yekaye.ir/al-kahf-18-53/
@Yekaye