یک آیه در روز
813 ) 🔥 اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 🔥 11/5/1397 〽️ترجمه امروز در آن آتش افروخته
.
2⃣ «اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»
فرمود «بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ» و نفرمود «بِما کَفَرْتُم»؛
این نشان میدهد:
🍃الف. آنچه قطعا جهنمی شدن را در پی دارد، استمرار در کفرورزیدن است.
🍃ب. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
813 ) 🔥 اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 🔥 11/5/1397 〽️ترجمه امروز در آن آتش افروخته
.
3⃣ «كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»
خداوند بارها وعده جهنّم داد، ولى كافران باور نكردند.
📚 (تفسير نور، ج9، ص553)
💠عبرت اخلاقی
یکی از استاید ما از قول آیت الله بهجت نقل میکردند که ایشان مکرر میفرمودند:
«روز قیامت، بیش از همه، ما چوب عدم باورهایمان را خواهیم خورد.»
🔖http://mfeb.ir/partahzb/akhlaq/6756-2017-02-18-14-14-34.html
@Yekaye
یک آیه در روز
813 ) 🔥 اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 🔥 11/5/1397 〽️ترجمه امروز در آن آتش افروخته
.
4⃣ «اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»
تعبیر «تکفرون» نشان میدهد که نعمتی بوده که مورد کفران واقع شده است
📚(مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج26، ص302)؛
در واقع،
با این تعبیر، عملا چراییِ سزاوار مواخذه و عذاب بودنِ آنان نیز معلوم میشود.
@Yekaye
یک آیه در روز
813 ) 🔥 اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ 🔥 11/5/1397 〽️ترجمه امروز در آن آتش افروخته
.
5⃣ «اصْلَوْهَا الْیوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ»
با اینکه معلوم است که مقام صدور این کلام در قیامت است، چرا با آوردن کلمه «الیوم» بر این مطلب تاکید کرد؟
🍃الف. در قیامت است که افراد طعم عذاب را میچشند؛ یعنی اگر در دنیا میبینیم که بسیاری از تبهکاران و کفرپیشگان بدون اینکه به مجازات خویش برسند زندگیشان را به پایان میرسانند، این را نشانه ناعادلانه بودن عالَم نگیریم! وعدهگاه عذاب آنان روز قیامت است.
🍃ب. ...
@Yekaye
814 ) 🔥 الْیوْمَ نَخْتِمُ عَلی أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَیدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا یكْسِبُونَ 🔥
〽️ترجمه
امروز بر دهانهایشان مُهر نهیم و دستانشان با ما سخن گوید و پاهایشان شهادت دهد بدانچه که همواره به دست میآورند.
سوره یس (36) آیه 65
1397/5/13
21 ذیالقعده 1439
@Yekaye
🔹نَخْتِمُ
قبلا بیان شد که
▪️درباره ماده «ختم» دو معنای «پایان: خاتمه» و «مُهر: خاتَم» بسیار رایج است و اینکه کدام از این دو اصل معنای این ماده را تشکیل میدهد محل اختلاف است.
▫️اغلب، اصل این ماده را به معنای به نهایت و پایان کار رسیدن، و نقطه مقابل «افتتاح» دانستهاند؛ و «ختم» را بدین جهت به معنای «طَبع» (= مُهر زدن) به کار بردهاند که وقتی کاری به انتها میرسد، آن را مهر و موم میکنند
📚(معجم مقاييس اللغة، ج۲، ص۲۴۵؛ التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج۳، ص۲۶)
▫️اما برخی از اهل لغت ظاهراً اصل این را به معنای «مُهر» دانستهاند که گاه به معنای خود مُهر زدن و تاثیر مُهر بر چیزی ؛ و گاهی از جهت پایان یافتن و به نهایت کار رسیدنی که موجب شده بر آن چیز مهر بزنند. و معتقدند تعبیر ختم (و «طبع: مهر زدن») را در دو جهت به کار میبرند:
🔸یکی از جهت خود عمل اثر گذاشتن [= مهر زدن] ؛
🔸 و دیگری از جهت اثری که از نقش مهر برجای میماند؛ آنگاه این حالت اخیر، به صورت مجازی در معانی متعددی به کار میرود مانند:
🔺بستن و ممانعت از چیزی، از باب تشبیه به دری که بر آن مهر زدهاند ویا نامهای که مهر و موم شده باشد، دیگر کسی اجازه باز کردنش را ندارد (خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ؛ بقرة/۷)؛
🔺و یا حاصل شدن اثری از چیزی به اعتبار نقشی که از آن مهر زدن حاصل میشود، که یکی از این نقشها به انتهای کار رسیدن است، مثلا وقتی میگویند «قرآن را ختم کردم» یعنی آن را به انتها رساندم و تاثیر آن را بر قلب خویش گذاشتم؛ ویا «خاتَمَ النَّبِيِّينَ» از این جهت است که با آمدنش نبوت را به انتها رساند.
📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص۲۷۵)
▪️ضمنا در تفاوت «ختم» و «طبع» (مهر زدن) گفتهاند «طبع» (مهر زدن) آن گونه اثری است که حتما در شیء مورد نظر باقی میماند (به همین جهت هم چاپ کردن را «طبع» و نشریات را «مطبوعات» میگویند) اما در ختم، مساله اصلی، به انتهای کار رسیدن است، نه لزوماً اثری که با این کار بر شیء مورد نظر باقی میماند.
📚(الفروق في اللغة، ص64)
ماده «ختم» و مشتقات آن جمعاً 8 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔖جلسه 529 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-40/
@Yekaye
🔹تُكَلِّمُنا
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کلم» در زبان عربی در دو معنا به کار رفته است،
▫️یکی سخنی که فهمیده شود؛ و
▫️ دیگری جراحت و زخم زدن.
▪️برخی کوشیدهاند این دو را به یک معنا برگردانند و گفتهاند ماده «كلم» دلالت دارد بر تاثیری که به وسیله یکی از حواس در شخص ادراک کننده حاصل میشود، و «کلام» تاثیر ناشی از شنیدن است و «کَلْم» ادراک ناشی از بینایی است و «كَلَّم» به معنای جراحت زدنی است که تاثیرش آشکار شود.
▪️در مقابل، برخی بر این باورند که معنای جراحت و زخم زدن از زبانهای عبری و آرامی وارد زبان عربی شده است، و اصل معنای این ماده همان «ابراز ما فی الضمیر» و آشکار کردن آنچه در باطن است، میباشد و به همین مناسبت است که هم در مورد سخن گفتن عادی و هم در مورد افعال تکوینی خداوند (که نوعی تجلی و آشکار کردن است)به کار میرود.
🔖جلسه ۶۹۳ http://yekaye.ir/al-kahf-18-109/
@Yekaye
🔹 تَشْهَدُ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «شهد» در اصل دلالت دارد بر حضور و آگاهی (علم) و آگاه کردن (اعلام)؛ به تعبیر دیگر، «شهادت» حضوری است که همراه با مشاهده (اعم از مشاهده با چشم یا با شهود قلبی) باشد
و برخی افزودهاند که جایی که هم که استدلال و تفکر به نحو قطعی به مطلبی برشد، کلمه «شهادت» را میتوان به کار برد و شاهد بر این مدعا هم آیه «شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ أَهْلِها إِنْ كانَ قَميصُهُ قُدَّ مِنْ قُبُلٍ فَصَدَقَت …» (یوسف/۲۶-۲۷) است.
▪️بدین ترتیب، در شهادت دو عنصر «علم» و «حضور» با هم شرط است؛ لذا «شهادت» هم از «علم» اخص است و منحصر به مواردی است که علم به معلوم بدون هیچ واسطهای حاصل شده باشد، و هم از «حضور» اخص است و جایی که حضور همراه با غفلت و بیتوجهی باشد، شهادت صدق نمیکند و اصطلاح «شهادت» هم در جایی که واقعه رخ میدهد و شخص حاضر است و به واقعه توجه میکند به کار میرود (اصطلاحا: تحمل شهادت) و هم در جایی که از شخص تقاضا میشود واقعهای را که در آن حاضر بوده، در مقابل دیگران گواهی دهد (اصطلاحا: ادای شهادت).
🔖جلسه 304 http://yekaye.ir/al-maaarij-70-33/
@Yekaye