eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
901) 📖 وَ ادْخُلي جَنَّتي 📖 💢ترجمه و در بهشتم داخل شو! سوره فجر (89) آیه 30 1397/11/30 13 جمادی‌ا
. 3⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة؛ فَادْخُلي في عِبادي؛ وَ ادْخُلي جَنَّتي» خدا قبل از اینکه انسان را به ورود به بهشت دعوت کند، ابتدا او را به آرامش می‌رساند، راضی و مورد رضایت قرار می‌دهد، او را به ورود در میان بندگان حقیقی خود (همچون امیرالمومنین که عبادتش نه عبادت تجار، بلکه عبادت احرار بود) دعوت می‌کند، بعد بهشت به او می‌دهد: 💢دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟ 🤔چه اندازه قرآن در میان ما مهجور است که علی‌رغم این آیات آشکار، برخی به اسلام اشکال می‌گیرند که با وعده بهشت، انسان‌ها را تاجر بار می‌آورد نه عاشق❗️ و برخی هم این سخنان را باور می‌کنند‼️ @Yekaye
یک آیه در روز
901) 📖 وَ ادْخُلي جَنَّتي 📖 💢ترجمه و در بهشتم داخل شو! سوره فجر (89) آیه 30 1397/11/30 13 جمادی‌ا
. 4⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة؛ فَادْخُلي في عِبادي؛ وَ ادْخُلي جَنَّتي» «در بندگان وارد شدن» و «به بهشت وارد شدن» عطف بر همدیگرند. و هر دو ثمره «بازگشت به رب در حالت رضایت» است؛ آن هم برای کسی که به آرامش رسیده. 🔹پس این چند کار از هم جدایی ندارند: 🔻اگر به آرامش نرسیده‌ایم؛ 🔻اگر رضایت نداریم، 🔻اگر خلائق را بندگان خدا نمی‌بینیم و بودن ما در میان آنها همچون «بودن افراد متمایز» است نه «بودن جمعی که همه به یک خدا وصلند»، 🔻و اگر ...، ⛔️پس هنوز لایق آن بهشت خاص نشده‌ایم. @Yekaye
یک آیه در روز
901) 📖 وَ ادْخُلي جَنَّتي 📖 💢ترجمه و در بهشتم داخل شو! سوره فجر (89) آیه 30 1397/11/30 13 جمادی‌ا
. 5⃣ «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة؛ فَادْخُلي في عِبادي؛ وَ ادْخُلي جَنَّتي» 💠تدبری در این چند آیه سوره فجر از امام خمینی ره ... آنی که اطمینان می‌آورد و نفس را از آن تزلزلی که دارد و خواهشی که دارد بیرون می‌آورد «ذکر الله» است. نه ذکر الله به اینکه با لفظ، ما «لا إله إلّا الله» بگوییم. [بلکه] ذکر اللهی که در قلب واقع می‌شود، یاد خدا، توجه به او: ألا بذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ. و بعد در آیات دیگر می‌فرماید که یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ المُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‌ إِلی‌ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادی وَادْخُلِی جَنَّتِی. 🔹اگر انسان بخواهد خصوصیات این آیات شریفه را بگوید طولانی است. من یک اشاره به آن بکنم. و آن اینکه 🔸آن «نَفْس مطمئنّه»؛ یعنی آن نفسی که دیگر هیچ خواهشی ندارد. این‌طور نیست که حالا نخست وزیر شده می‌گوید این کم است، باید رئیس جمهور بشوم؛ رئیس جمهور شده است می‌گوید این کم است، من باید رئیس جمهور کشورهای اسلامی باشم. به اینجا رسید می‌گوید این کم است. به هر جا برسد کم‌ است. تمام عالم را اگر یک لقمه کنند و به دست او بدهند، وقتی فکر می‌کند می‌بیند نقیصه دارد؛ خواهشش غیر این است. آن وقت مطمئن می‌شود که به کمال مطلق برسد. کمال مطلق آن وقتی است که او باشد؛ غیر او نباشد در کار. توجه به ریاست، توجه به سلطنت، توجه به عالم ماده، توجه به عالم‌های دیگر به غیب، به شهادت، هیچ نباشد. یاد منحصر شده باشد به یاد خدا. آنجا نفس «مطمئن» می‌شود. آن وقت است که مورد این خطاب واقع می‌شود که یا أَیَّتُها النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ! ای نفسی که به آنجا رسیدی که مطمئن شدی؛ از لغزش بیرون رفتی و توجه نداری به جای دیگر. 🔸یا أَیَّتُها النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی‌ إلی‌ رَبِّکِ حالا دیگر هیچ چیز دیگر برای تو نمی‌شود. تو برگرد به سوی خدای «خودت»: «رَبِّکِ». ربِّ نفس مطمئنّه. فَادْخُلی‌ فی‌ عِبادی،‌ نه عبادالله، عباد صالحین نه. «عبادی». با این ریزه کاری. 🔸وقتی که واقع شدی در عباد، آن وقت وَادْخُلی‌ جَنَّتی‌ نه الجنَّه. آن جنت مال دیگران است. آن جنت با همه عرض و طولش مال «عباد صالح» است، «عبادی» نیست. مالِ «عبادی» آنچه دیگر هیچ نیست جز عبادت، آن هم عبادت «هو». 🔸وقتی آنجا رسیدی، «ادخلی جنّتی». جنّتِ لقاء، جنّت ذات؛ نه جنت دیگران. جنّت شما که ان شاء الله همه وارد بشوید در آن جنت، با این جنت فرق دارد. آن جنتِ «عباد صالح»، «عبادالله الصالحین» است. اما این جنتی است که انتساب به هیچ جا ندارد، الّا به «هو». آن وقت «نفس مطمئنّه» وارد شده است در یک منبع نور و در یک کمال مطلق، و رسیده است به آن چیزی که عاشق او بود. به هیچ چیزی عشق ندارد؟ خیال می‌کند! قدرتهای بزرگ خیال می‌کنند که قدرت رسیدن به زمین و هرچه در اینجاست کافیشان است. دلیل اینکه کافی نیست [این است که‌] می‌بینید که در فطرت همه هست که یک قدرتی من داشته باشم که هیچ محدود به حدی نباشد. اگر به آن بگویند که خوب، حالا همه قدرتِ مُلْک و ملکوت را داری، لکن یک قدرت دیگری هم هست، می‌خواهی یا نمی‌خواهی، جواب مثبت است! [اگر] بگوید همه قدرتهایی که در عالم هست، عالم مُلْک و ملکوت و جبروت، هرچه که هست، به تو دادم و تو فرمانفرمای عالم مُلْک و ملکوت شدی، لکن یک چیز دیگری هست بالاتر از این، می‌خواهی یا آن را دیگر نمی‌خواهی؟ می‌گوید می‌خواهم. فطرت‌ انسانی می‌گوید می‌خواهم. هیچ کس از شما نیست که وقتی عرضه به او داشتند، بگوید من نمی‌خواهم... 🔸شما قانعید که یک اداره دیگری را دستتان بدهند، چون حالا نمی‌دانید. اما اگر هر یک از شما را به جای رئیس جمهور امریکا بگذارند، یا شوروی بگذارند، همان آشوبی که زیادتر الآن در دل آنها هست و در دل شما شعله‌اش کمتر است همان آشوب در قلب شما زیادتر می‌شود. و اگر همه دنیا را به شما بدهند، آشوب زیادتر خواهد شد؛ تزلزل زیاد می‌شود. آنکه انسان را از تزلزل بیرون می‌آورد ذکر خداست. با یاد خداست که تزلزلها ریخته می‌شوند؛ اطمینان پیدا می‌شود. وقتی اطمینان پیدا شد و ذکر خدا و یاد خدا شد، وقتی است که مخاطب می‌شود به این خطاب: یا أیَّتُها النَّفْسُ المُطْمَئِنَّةُ. )در روایتی است که خطاب به حضرت سیدالشهداست.( آن وقت است که به شما می‌گویند که فادخلی فی عِبادی. نه فی عبادالله؛ نه فی عباد دیگر. «فی عِبادی‌». یک عنایت خصوصی است مال خودم. این بشر مالِ خودش است. وقتی این‌طور شد، جنّتش هم فرق دارد با جنّتهای دیگر. شما خیال نکنید که بهشت شماها و ماها مثل بهشت رسول الله است. خیر، آن وضع دیگری است، «جنّتی» است. «الجنّه» مال همه [است‌] ان شاء الله؛ لکن وقتی به آنجا رسید، «جنّتی» است دیگر. دیگر دل به جای دیگر نمی‌رسد. @Yekaye 👇ادامه سخنان امام خمینی 👇
👇ادامه سخنان امام خمینی 👇 🔸پس دنبال چه می‌گردید شماها که با قلمتان، با زبانتان، کوشش می‌کنید که مثلاً یک چیزی دستتان بیاید. شما خیال می‌کنید که دست می‌شود. مطلب دستتان که آمد، دیگر مطمئن می‌شوید، نه! وقتی دستتان آمد، زیادتر متزلزل می‌شوید، نگرانیها بیشتر می‌شود. برای آن درویشی که یک گوشه‌ای نشسته و فرض کنید یک لقمه نانی پیدا می‌کند، تشویش خاطر کمتر است از رئیس جمهور امریکا. او تشویش خاطرش زیادتر است؛ ناآسوده‌تر است؛ متزلزلتر است؛ نگرانتر است. کاری بکنید نگرانیها رفع بشود، نه زیاد کنید نگرانیها را. هرچه بروید جلو، نگرانیها زیاد می‌شود. 🔸کاری بکنید که این پرده‌هایی که بین شما و بین خدای تبارک و تعالی است اینها کنار زده بشود. پرده بزرگ، خودتان هستید. انسان خودش حجاب است. تو خود حجاب خودی. فکر بکنید بخواهید اطمینان قلبی پیدا کنید. بخواهید آسایش داشته باشید؛ نه تزلزل و نگرانی. انسان در همین دنیا هم این نگرانیها در جهنم انسان را نگه می‌دارد. این نگرانیهایی که برای انسان است یک بابی از جهنم است. کوشش کنید این نگرانیها رفع بشود. رفع شدن نگرانیها به این نیست که یک پُست اگر دارید دو تا داشته باشید. نه، اضافه نگرانی است. کاری بکنید که این وحشتِ نَفْسی که در انسان هست، این نگرانی و این چیزهایی که دنبال این خودخواهیهاست، اینها رفع بشود. خودتان را از بین بردارید. خودتان حجابید. اگر خودتان را از بین برداشتید، تمام نگرانیها تمام خواهد شد... 📚صحیفه امام خمینی، ج۱۴، ص206-208 🔖http://farsi.rouhollah.ir/library/sahifeh?volume=14&tid=56 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
902) جمع‌بندی سوره مبارکه فجر 📖بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَ الْفَجْرِ؛ وَ لَيالٍ عَشْرٍ؛ وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ؛ وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ؛ هَلْ في ذلِكَ قَسَمٌ لِذي حِجْرٍ؛ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعادٍ؛ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ؛ الَّتي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ؛ وَ ثَمُودَ الَّذينَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ؛ وَ فِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتادِ؛ الَّذينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ؛ فَأَكْثَرُوا فيهَا الْفَسادَ؛ فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ؛ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ؛ فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ؛ كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتيمَ؛ وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكينِ؛ وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا؛ وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا؛ كَلاَّ إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا؛ وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا؛ وَ جيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى؛ يَقُولُ يا لَيْتَني قَدَّمْتُ لِحَياتي؛ فَيَوْمَئِذٍ لا يُعَذِّبُ عَذابَهُ أَحَدٌ؛ وَ لا يُوثِقُ وَثاقَهُ أَحَدٌ؛ يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً؛ فَادْخُلي في عِبادي؛ وَ ادْخُلي جَنَّتي. 💢ترجمه به نام الله دارای رحمت گسترده و همیشگی؛ قسم به فجر؛ و [سوگند] به شب‌های دهگانه؛ و [سوگند به] جفت و [سوگند به] تک؛ و شب هنگامی که سپری می‌شود؛ آیا در آن [امور] سوگندی برای خردمند هست؟! آیا ندیده‌ای که پروردگارت با عاد چگونه عمل کرد؟ [با آن] ارگِ با ستون‌های بلند؛ که نظیرش در سرزمین‌ها آفریده نشد؛ و ثمود، که صخره‌ را در آن وادی‌ می‌بریدند؛ و فرعون صاحب میخها [یا دارنده خیمه و خرگاه‌ها]؛ همانان که در سرزمین‌ها طغیان کردند؛ پس/ و در آن فساد را تکثیر کردند؛ پس بر آنان پروردگارت تازیانه عذاب را فرو ریخت. بی‌تردید پروردگارت واقعاً به کمین‌گاه است. و اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را بیازماید: به اینکه او را اکرام نماید و از نعمت برخوردارش کند، ‌گوید پروردگارم مرا اکرام کرد؛ و اما هنگامی که او را بیازماید: به اینکه بر او روزی اش را تنگ گیرد، ‌گوید پروردگارم مرا خوار کرد؛ ولی نه، بلکه یتیم را اکرام نمی‌کنید؛ و همدیگر را برای خوراک مسکین برنمی‌انگیزید؛ و ارث و میراث را می خورید، خوردنی یکجا و بی‌ملاحظه؛ و مال را دوست دارید، دوست‌داشتنی فراوان؛ نه چنین است، هنگامی که زمین کوبیده و هموار شود، کوبیدنی شدید؛ و آمد پروردگارت، و فرشتگان صف به صف‌؛ و آن روز جهنم آورده شود، آن روز است که انسان متذکر ‌شود، ولی برای او دیگر چه جای تذکر است؟ گوید: ای کاش برای زندگی خویش [چیزی] از پیش فرستاده بودم؛ پس در آن روز کسی به عذاب او عذاب نکند [نشود]؛ و كسی همچون بند او بند ننهد [یا: به بند کشیده نشود]. ای نفسِ به آرامش رسیده! به پروردگارت بازگرد، راضی و مورد رضایت؛ پس در [میان] بندگانم درآی؛ و در بهشتم داخل شو! 1397/12/2 15 جمادی الثانی 1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️کلیت این سوره را می‌توان در این فرازها دید: 🔹سوگندهای ابتدایی، 🔹اشاره به عاقبت برخی از سرکشان، 🔹تحلیل انسانهایی که دنیا را محل ابتلا نمی‌بینند و دغدغه نیازمندان را ندارند؛ 🔹وقوع قیامت و آمدن جهنم که عاقبت بدی را برای دو گروه قبل تثبیت می‌کند، 🔹و اشاره به انسان مطلوب و وضع خوب او در آخرت: @Yekaye
1⃣ سوره فجر بعد از بسم الله، با چند سوگند آغاز شد: سوگند به فجر؛ به شب‌های دهگانه؛ به جفت و تک؛ به شب هنگامی که سپری می‌شود؛ و سوال شد که آیا در آن [امور] سوگندی برای خردمند هست؟! غیر از سوگند به جفت و تک، همه این سوگندها سوگندی به زمان بود؛ زمانهایی که با شب ارتباط دارند: فجر پایان شب است؛ شبهای دهگانه، و شب هنگامی که سپری می‌شود. علاوه بر این در همه سوگندها، به نحوی وجه معنویت پررنگ بود: سپیده‌دم و بین الطلوعین، وقت عبادت و بیداری مومنان است؛ ده شب، شبهای دهه اول ذی الحجه یا آخر ماه رمضان است که مهمترین دهه عبودیت است؛ شفع و وتر در اغلب اقوال ناظر به بود به عبادت (نماز شفع و وتر، روزهای جفت و فرد از دهه ذی حجه، و ...)؛ و پایان شب هم که مهمترین وقت شب‌زنده‌داری و مناجات و خلوت با خداست، که بیداری‌اش موضوعیت دارد. @Yekaye
2⃣ در ادامه، خداوند از آنچه بر سر برخی از اقوام سرکش و نیرومند آورد سخن گفت: قوم عاد، با ارگِ با ستون‌های بلند و بی‌نظیر؛ قوم ثمود، که با تراشیدن سنگها از دل کوه خانه می‌ساختند؛ و فرعون صاحب میخها [یا دارنده خیمه و خرگاه‌ها]؛ 💢آنچه وجه جمع اینان بود این بود که: 🔹اولا همگی‌شان اهل طغیان و پر کردن زمین از فساد بودند و خداوند تذکر داد که آنان را با تازیانه عذاب راند، و این گونه نیست که دنیاپرستان که به دنیای خود رسیدند، واقعا سودی برده باشند. 🔹ثانیا عده‌ای خیال می‌کنند که اگر حقیقت و عدالتی در عالم باشد باید وقتی کار بدی مرتکب می شوند همان جا آناً مجازات الهی برسد، ولی نمی‌دانند که اگر این طور بود امتحان و تکلیف از میان برداشته شده بود. مثل معروف عامیانه‌ای میگوید «اگر هر کس دروغ می‌گفت در همان آنی که دروغ می گفت یک تومان از جیبش کم می‌شد هیچ کس دروغ نمی گفت»؛ بله، هیچ کس دروغ نمیگفت اما اجباراً، نه اینکه کسی که دروغ نمی‌گفت، می شد یک انسان راستگو. خدای متعال به انسانها این مقدار آزادی را داده چون كمال انسان جز در پرتو اختیار و آزادی امکان پذیر نیست، اما این به معنی این نیست که خدا و حقیقت و عدالت در کمین بندگان نباشد. 📚(آشنایی با قرآن، (مطهری) ج13، ص75) @Yekaye
3⃣ چه ارتباطی بین دو فراز فوق (سوگندها و بیان وضع این اقوام سرکش) وجود دارد؟ 🍃الف. همه آن سوگندها به نحوی با معنویت همراه است؛ و بعد از این قسمهای خیلی لطیف و روحانی، می‌رود سراغ مردمی که بر ضد این حالتها هستند، مردم پول پرست، جاہ پرست، و ... (آشنایی با قرآن، ج13، ص73) تا هشدار دهد ببینید عاقبت کسانی که این اوقات شریف را جدی نگرفتند، چه شد؟! 🍃ب. شاید بتوان گفت فجر، شب، و سپری شدنش حکایت همین اقوام است؛ آنان که با گناهان و ظلمهای خود جهان را مانند شب سیاه و ظلمانی کردند؛ اما همگی سپری شدند و چیزی از آنان نماند و فجر بردمید. 🍃ج. ... @Yekaye