یک آیه در روز
920) 📖 مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ 📖 💢ترجمه کالایی اندک؛ سپس قرار
.
3⃣ «مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ»
کسی که قرارگاه نهاییاش جهنم است، واقعا بد آسایشگاهی را برای خود برگزیده است!
📜حکایت
کسی در انجام عبادات اهتمام جدی نداشت؛ به او هشدار دادند که عذاب خدا در پیش است.
گفت:
"ما از دغدغه ثواب و عقاب گذشتهایم، نه ترس از عذاب داریم و نه شوق به ثواب.
اگر عبادت میکنیم، تنها عبادت احرار است، که به شوق خداست."
ظریفی پاسخش داد:
"خود را نشناختن، ریشه همه مشکلات است.
آیا همین زندگیات، که برای به دست آوردن ثروت و خانه و ماشین و مقام و ...، این اندازه خود را به تکاپو میاندازی، نشان نمیدهد که تمام زندگیات بر مدار «ثواب» و «پاداش» و «مزد» میگردد؟!
و از سوی دیگر،
آیا واقعا تحمل یک دقیقه روی آهن مذاب ایستادن در همین دنیا را داری، که میگویی ترس از جهنم ندارم؟!
کسی واقعا اهل عبادت احرار است که زندگیاش، زندگیِ عبید و تجار نباشد؛ نه اینکه همه چیزش بر مدار امید به پاداش و ترس از عقوبت باشد، و در عین حال بگوید دغدغه ترس و پاداش ندارم."
💠ثمره #اخلاقی
کسی که بداند جهنم چیست، هرگز جهنم را مأوای خود قرار نمیدهد. مشکل جهنمیان این بوده که جهنم، و اینکه بد جایگاهی است، را جدی نگرفتند؛ و جهنمی شدند.
@Yekaye
یک آیه در روز
920) 📖 مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ 📖 💢ترجمه کالایی اندک؛ سپس قرار
.
4⃣ «تَقَلُّبُ الَّذينَ كَفَرُوا ... ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ»
وضعیت دنیوی آنها را با واژه «تقلب» بیان کرد، که بر دگرگونی و انتقال دائمیِ آنان از جایی به جای دیگر دارد؛ و وضعیت اخروی آنان را با تعبیر «مأوی» بیان فرمود که بر استقرار ودلالت دارد.
(البحر المحیط، ج3، ص482)
از این تقابل نتیجه میشود:
🍃الف. آخرت است که سرای ثبات و قرار است؛ وگرنه بهترین وضعیتهای دنیوی هم استقرار و ثبات ندارد.
🍃ب. اینکه تنوعطلبی مطلوب آدمیان است، به خاطر وضعیت و اقتضائات دنیاست (از جمله اینکه هر چیزی که انسان بدان میرسد محدود است، و انسان بعد از مدتی از آن خسته و دلزده میشود)؛ وگرنه آخرت، حتی جهنمش هم، سرای ثبات و استقرار است.
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
920) 📖 مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ 📖 💢ترجمه کالایی اندک؛ سپس قرار
.
5⃣ «مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ»
كاميابىهاى كافران، نشانه حقّانيت ومحبوبيّت آنان نيست.
(تفسير نور، ج1، ص682)
@Yekaye
یک آیه در روز
920) 📖 مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ 📖 💢ترجمه کالایی اندک؛ سپس قرار
.
6⃣ «مَتاعٌ قَليلٌ ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ»
برای جهنم، تعبیر «مهاد» به کار برد، که از «مهد» و آمادهسازی میآید.
میتواند از این جهت باشد که:
🍃الف. آنها خودشان جهنم را برای خود آماده کرده اند.
🍃ب. جهنم هماکنون برای عذاب آنان آماده و مهیا شده است.
🍃ج. چهبسا اشاره داشته باشد که جهنم نیز افراد را آماده و مهیای درک حق و حقیقت میکند؛ اما آماده کردنی که بسیار بد و ناخوشایند است.
🍃د. ...
@Yekaye
921) 📖 لكِنِ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ 📖
💢ترجمه
اما کسانی که پروای پروردگارشان را داشتند برای آنها بهشتهایی است که از پایین آنها نهرها جاری است، در آنها جاودانهاند، پیشکشی از نزد خدا؛ و آنچه نزد خداوند است برای نیکان بهتر است.
سوره آل عمران، (3) آیه 198
1398/1/18
1 شعبان1440
@Yekaye
📖اختلاف قرائت
🔹لکِن
▪️در عموم قرائتها با نون خفیفه قرائت شده (که چون به کلمه الذین متصل میشود کسره میگیرد) «لکِنِ»،
▪️ اما در قرائت ابوجعفر (از قراء عشره) «لکنَّ» با نون مشدده قرائت شده است.
📚مجمع البيان، ج2، ص915 ؛ البحر المحيط، ج3، ص483
@Yekaye
🔹نزُلاً
درباره ماده «نزل» قبلا بیان شد که
▪️به معنای حرکت از بالا به پایین و فرود آمدن میباشد.
🔖جلسه ۹۷ http://yekaye.ir/al-qadr-097-01/
▪️همچنین بیان شد که «نُزُل» صفت مشبهه از ماده «نزل» (نزول: فرود آمدن) میباشد و اغلب اهل لغت بر این باورند که به معنای آن چیزی است که برای کسی (بویژه: مهمانی) که میخواهد در جایی فرود آید و منزل گزیند، آماده میکنند.
🔖جلسه 195 http://yekaye.ir/al-kahf-018-107/
🔹البته همان طور که در بحث از آیه «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً» (کهف/107) گذشت که «نُزُل» میتوانست در معناهای دیگری هم باشد ، در اینجا نیز به نظر میرسد «نُزُل» میتواند به معنای «منزل» (محل نزول و اقامت) و یا «نزول» باشد که در این صورت:
🔸اگر «نُزُل» به همان معنای اول (آنچه برای پذیرایی آماده میکنند) باشد، آنگاه
▫️یا مفسر [= تمییز یا حال] برای جمله قبل است، شبیه آنکه گفته شود: «هو لک صدقةً» (معانی القرآن (فراء)، ج1، ص251؛ البحر المحيط، ج3، ص483)
▫️ویا مفعول برای فعل محذوف؛ مثلا: «جعلها نزلاً» (البحر المحيط، ج3، ص483)
🔸و اگر «نُزُل» را به معنای «منزل» (محل اقامت و نزول) باشد، در این صورت حال برای «جنات» قرار میگیرد (برای آنان باغهای بهشت است؛ در حالی که آن باغها منزل ایشان است)
(اعراب القرآن و بيانه، ج2، ص145)
🔸اگر «نُزُل» به معنای مصدری باشد، مفعول مطلق برای فعل محذوف است؛ یعنی گویی فرموده باشد «نزلوها نزلا» که به معنای آن است که «أنزلوها إنزالاً»
(مجمع البيان، ج2، ص915 ؛ اعراب القرآن و بيانه، ج2، ص145)
@Yekaye
☀️1) روایت شده است
هنگامی که امیرالمومنین ع خلافت را پذیرفت مهاجران و انصار برای بیعت با ایشان اجتماع کردند و جز افراد انگشت شماری، کسی از بیعت خودداری نکرد ...
و اولین کسانی که با او بیعت کردند طلحه و زبیر بودند، سپس مهاجران و انصار و بقیه مردم تا اینکه همگی با او بیعت کردند
و عمار یاسر و ابوهیثم بن تیهان بودند از که از طرف حضرت از مردم بیعت میگرفتند و میگفتند با شما بیعت میکنیم بر طاعت خداوند و سنت رسول الله ص؛ و اگر وفا نکردیم از جانب ما اطاعتی بر عهده شما واجب نباشد و بیعتی بر گردنتان نماند و قرآن بین ما و شماست.
سپس امیرالمومنین ع در حالی که بر منبر بودند به چپ و راست نگاهی کردند و فرمودند:
💢مبادا آن دسته از رجال شما که دنیا آنان را در خود فرو برده و املاکی در اختیار گرفته و رودها در آن جاری ساختهاند و بر اسبان تیزتک سوار شده و خدمتکاران زیبارو برای خود برگزیدهاند فردا سخنی بگویند و این برایشان عار و ننگ شود - اگر که خداوند غفار آنان را نیامرزد؛ و هنگامی که از آنچه در آناند منع شوند و به حقوق خودشان که میدانند بازگشت داده شوند بگویند «پسر ابوطالب ما را محروم کرد و در حق ما ظلم نمود.» ما از خداوند استعانت میجوییم و از او طلب مغفرت میکنیم [از اینکه ظلمی از ما سر بزند].
اما هرکس از شما که فضل و سابقهای دارد همانا اجرش برعهده خداوند است؛ پس هرکس خدا و رسولش را اجابت کرد و در دین ما وارد شد و به قبله ما نماز گزارد و از گوشت ذبحشده ما خورد، سزاوار حقوق و حدود اسلام میگردد.
پس شما ای مردم، بندگان مسلمان خدایید؛ و مال، مال خداست که بین شما به مساوات تقسیم خواهد شد؛ و هیچکس بر دیگری برتریای ندارد مگر به تقوا، و همانا برای تقواپیشگان نزد خداوند بهترین جزا و بهترین ثواب است؛ و خداوند دنیا را جزای تقواپیشگان قرار نداد «و آنچه نزد خداوند است برای نیکان بهتر است». پس چون فردا شد همگی صبحدم گرد آیید که نزد ما مالی جمع شده است؛ و هیچ مسلمان آزادهای، قبلا [اسمش] در [فهرست] مواجببگیران [بیتالمال] بوده یا نبوده، از آمدن سرپیچی نکند؛ همگی حاضر شوید، خداوند شما را رحمت کند.💢
پس، فردا همگی جمع شدند و کسی نبود که نیاید؛ و بین همگان نفری سه دینار تقسیم نمود، برای هرکس، اعم از بلندمرتبه و دونپایه، سیاه و سفید، و هیچکس را برتری نداد؛ و هیچکس از او سرپیچی نکرد مگر آن چند نفر خاص: طلحه و زبیر و عبدالله بن عمر و سعید بن عاص و مروان حکم و عدهای از اطرافیانشان ...
📚الأمالي (للطوسي)، ص727-729
✅این حکایت را ابن ابی الحدید نیز در شرح نهج البلاغة (ج7، ص36-42) از قول ابوجعفر اسکافی نیز روایت کرده است.
@Yekaye
👇متن حدیث👇