eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
116 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
921) 📖 لكِنِ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ
. 9⃣ «ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ» 📜حکایت📜 خطبه معروفی از امیرالمومنین ع روایت شده که مردم را به جهاد تشویق می‌کند و بیان می‌کند که لشکر معاویه به شهر انبار هجوم آوردند و بعد از به شهادت رساندن ابن‌حسان بکری، وضعیت به گونه‌ای درآمد که گاه مردی از آنان بر زنی، مسلمان یا اهل کتاب، وارد می‌شد و خلخال از پا ویا گردنبند از گردن او برمی‌گرفت؛ و هیچکس نبود جلویش را بگیرد؛ و آنان برگشتند بدون اینکه حتی زخمی برداشته باشند؛ و می‌فرماید اگر مسلمانی بر این واقعه از تاسف بمیرد رواست. (نهج‌البلاغه، خطبه27 ؛ الكافي، ج5، ص4-5) و در همین خطبه است که هرچه آنان را دعوت می‌کند باز کسی یاریش نمی‌کند. درست است که حضرت در این داستان از بی‌غیرتی مردم آن دیار و نیز مردم کوفه بسیار گلایه می‌کند، اما همان ابن‌حسان که کارگزار امیرالمومنین برای حراست از شهر انبار بود و در این راه به شهادت رسید، نشان داد که امیرالمومنین یاران باوفای قلیلی هم داشته است. ابن عوف، که جزء سربازان ابن‌حسان بوده، واقعه را این گونه حکایت می‌کند: معاویه لشکر عظیمی را به فرماندهی سفیان بن عوف [برای تصرف شهر انبار] فرستاد. هراس ما را فراگرفت و گمان کردیم که یارای مقاومت نداریم. پس فرمانده ما برای مبارزه بیرون رفت در حالی که متفرق شده بودیم و حتی نیمی از ما هم با او نبود؛ با این حال او گام در میدان جنگ نهاد و به خدا سوگند با آنان جانانه ‌جنگیدیم به طوری که آنان انتظارش را نداشتند. سپس فرمانده‌مان درنگی کرد در حالی که این آیه را تلاوت می‌کرد که «برخى از آنها به عهد خويش وفا كردند و برخى از آنان انتظار مى‌كشند، و هيچ تغييرى [در پيمان خود] ندادند.» (احزاب/23) و به ما گفت: کسی که جز لقاء الله را نمی‌خواهد و آماده شهادت نیست، از اینجا برود مادامی که ما با آنها می‌جنگیم، که همانا جنگیدن ما آنان را از دنبال کردن فراری‌ها باز می‌دارد؛ و هرکس آنچه نزد خداست می‌خواهد پس «آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است» (آل عمران/198) و سپس همراه با سی نفر به لشکر دشمن حمله کرد. من هم می‌خواستم با او بروم، اما نفسم مانع شد؛ و او و یارانش رفتند و جنگیدند و همگی به شهادت رسیدند و ما پا به فرار گذاشتیم❗️ 📚الغارات، ج2، (ط- القديمة، ص323 ؛ ط- الحديثة، ص469) 📚 شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج2، ص87 @Yekaye
🌷🌷میلاد باسعادت سرور شهیدان، سبط پیامبر اکرم ص، حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام بر تمامی دلدادگان مسیر حق مبارک باد🌷🌷
🌷میلاد باسعادت علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس مبارک باد🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
922) 📖 وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَريعُ الْحِسابِ 📖 💢ترجمه و البته از اهل کتاب قطعا کسانی هستند که به خدا و آنچه به سوی شما نازل شده است و آنچه به خودشان نازل شده ایمان می‌آورند، در حالی که در پیشگاه خداوند خاشعند، با آیات خدا بهای اندکی را به دست نمی‌آورند؛ اینان نزد پروردگارشان پاداش خود را خواهند داشت؛ همانا خداوند است شتابنده در حساب. سوره آل عمران، (3) آیه 199 1398/1/21 4 شعبان1440 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹خاشِعينَ ▪️ماده «خشع» در اصل بر خضوع، فروتنی (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص182) و تضرع (كتاب العين، ج1، ص112؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص283) دلالت دارد؛ 🔸تفاوتش با تضرع در این است که تضرع بیشتر در مورد دل به کار می‌رود، ولی خشوع در مورد اعضا و جوارح (مفردات ألفاظ القرآن، ص283)؛ 🔸و در تفاوتش با خضوع و فروتنی گفته‌اند خضوع حالتی است که در بدن منعکس می‌شود، اما خشوع حالتی است که در صدا و نگاه منعکس می‌گردد چنانکه خداوند فرمود «وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ»(طه/108) ، «خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ» (قلم/43) ، «أَبْصارُها خاشِعَةٌ» (نازعات/9) (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص182) و اساساً برخی ابتدای معنای خشوع را در جایی دانسته‌اند که دیدگان مبهوت جلالت شخصی شود (كتاب العين، ج1، ص112) ویا شخص دیده فرواندازد و صدایش را پایین آورد (لسان العرب، ج8، ص71) و دیگر اینکه خشوع همواره با خوف همراه است و از این جهت همواره ابتدا دل است که خاشع می‌شود و سپس در ظاهر انسان بروز پیدا می‌دهند؛ اما در خضوع لزوما معنای ترس نهفته نیست؛ و از این رو، خضوع تصنعی ممکن است اما خشوع تصنعی بی‌معنی است (الفروق في اللغة، ص244). ▫️شاید به همین جهت بوده که برخی اصل این ماده را حالتی که از نرمی و کوچکی و قبول برای شخص حاصل می‌شود دانسته و گفته اند این وضعیتی است که ابتدا در دل و سپس در چشم و گوش حاصل می‌شود و مقدمه قبول و پذیرش از مافوق می‌باشد؛ در حالی که خضوع خود را متواضع و مطیع نشان دادن است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج3، ص62) ▪️کسی که حالت خشوع به خود گرفته باشد را «خاشع» (كانُوا لَنا خاشِعينَ؛ انبیاء/90) و «متخَشِّع» گویند؛ و «خُشّع» (خُشَّعاً أَبْصارُهُمْ؛ قمر/7) به گروهی که متخشع باشند گفته شود. (لسان العرب، ج8، ص71) 🔸ماده «خشع» به ماده «خشی» نیز بسیار نزدیک است که درباره ماده اخیر در آیه 174 همین سوره توضیحاتی داده شد و اشاره شد که برخی «خشیت» را خوفی دانسته‌اند که همراه با نوعی تعظیم نسبت به امر مورد نظر باشد، و برخی گفته‌اند که معنای این ماده «مراقبت و محافظت کردنی است که همراه با خوف باشد» و به لحاظ معنایی به ماده «خشع» نیز نزدیک است (خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه‏؛ حشر/۲۱) 🔖جلسه 844 http://yekaye.ir/ale-imran-3-174/ 📿ماده «خشع» و مشتقات آن جمعا 17 بار در قرآن کریم به کار رفته است. @Yekaye
🌷🌷میلاد سراسر نور و برکت زین العابدین، امام سجاد علیه‌السلام بر اهل نماز و مناجات و تمامی دوستان و دوستداران ایشان مبارک باد🌷🌷
📜 شأن نزول 📜 درباره شأن نزول این آیه از جابر بن عبدالله انصاری و انس و ابن‌عباس و قتاده روایت شده که این آیه درباره نجاشی (پادشاه حبشه که به مسلمانانی که هجرت کردند پناه داد) نازل شده است؛ و قضیه این بود که هنگامی که وی از دنیا رحلت کرد جبرئیل خبرش را به پیامبر اکرم ص داد و پیامبر ص به اصحابش فرمود: بیرون روید و بر آن برادرتان که در سرزمینی دیگر از دنیا رفته نماز بخوانید! گفتند: چه کسی؟ فرمود: نجاشی. سپس به اتفاق به بقیع رفتند و از مدینه سرزمین حبشه در برابر دیدگاه پیامبر نمایان شد و تخت نجاشی را دید و بر او نماز خواند و برایش طلب استغفار کرد و به اصحابش فرمود: برای او طلب استغفار کنید. منافقان گفتند: این را نگاه کنید که بر یک کافر حبشی نصرانی نماز می‌خواند، که نه او را دیده و نه به دین وی گرویده! پس خداوند این آیه را نازل فرمود 📚أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص: 144 ؛مناقب آل أبي طالب ع، ج1، ص107 ؛ فقه القرآن، ج1، ص163 این مساله که پیامبر ص از راه دور بر نجاشی نماز خواندند و خداوند در برابر دیدگانشان پرده برداشت که حبشه و جنازه نجاشی را مشاهده کردند وبر او نماز خواندند در روایاتی از اهل بیت ع (از جمله روایتی که در سند آن 10 امام ع، از امام حسن عسکری تا امیرالمومنین ع حضور دارند) نیز روایت شده است. 📚مثلا در الخصال، ج2، ص360 ✅لازم به ذکر است که در مجمع البيان، ج2، ص917 علاوه بر این، شأن نزولهای دیگری هم برای این آیه مطرح شده، اما از ظاهر کلام ایشان برمی‌آید که آنها بیشتر از باب تطبیق مضمون آیه بر یک واقعه بوده تا شأن نزول آن. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) روایت شده است که وقتی رسول الله ص جعفر بن ابیطالب را همراه با عده‌ای به سوی نجاشی فرستاد، برایش چنین نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم از محمد ص رسول خدا به نجاشی، پادشاه حبشه؛ همانا من خدای مَلِک قدّوس را که سلامتی‌بخش و ایمنی‌دهنده است حمد می‌گویم و شهادت می دهم که حضرت عیسی بن مریم روح الله و کلمه خداست که او را بر حضرت مریمِ بتولِ پاک اقلا فرمود و وی به عیسی باردار شد؛ و همانا من تو را دعوت می کنم به خداوند واحدی که شریکی ندارد؛ پس اگر مرا پیروی کنی و به من ایمان آوری [سزاوار است] چرا که من فرستاده خدا هستم؛ و به نزد تو پسرعمویم جعفر را همراه با عده‌ای از مسلمانان فرستادم، و السلام علی من اتبع الهدی. نجاشی در پاسخ چنین نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم به محمد ص رسول خدا ص از جانب نجاشی؛ سلام بر تو ای پیامبر خدا و رحمت الله و برکات او، که خدایی جز او نیست، همان که مرا به اسلام هدایت کرد. اما بعد، نامه‌ات ای رسول خدا به من رسید که در آن مطلبی از امر حضرت عیسی ذکر کرده بودی؛ به پروردگار آسمان و زمین سوگند که حضرت عیسی بن مریم به اندازه پوسته هسته خرمایی بیش از آنچه فرمودی نیست؛ او آن گونه بود که تو فرمودی؛ ما کسی را که نزدمان فرستادی شناختیم و پسر عمو و اصحابت نزد ما آمدند؛ و شهادت می‌دهم که تو رسول الله هستی و با تو بیعت کردم و با پسرعمویت بیعت کردم و به دست تو تسلیم خداوند رب العالمین شدم و [این نامه را] خدمت شما ای پیامبر خدا فرستادم و اگر بخواهی که خودم خدمت برسم چنین کنم ای رسول الله! که من شهادت می‌دهم که آنچه تو می‌گویی حق است و السلام علیک و رحمه الله و برکاته. و واقدی هم روایت کرده، رسول الله ص دو نامه به نجاشی نوشت که در یکی وی را به اسلام دعوت کرد و قرآن بر او خواند؛ او نامه رسول الله ص را گرفت و روی چشمش گذاشت و از تخت سلطنت پایین آمد و از باب تواضع بر روی زمین نشست سپس اسلام آورد و شهادت حق را بر زبان جاری کرد و گفت: اگر می توانستم خدمتش بروم می‌رفتم. سپس نامه‌ای درباره اجابت و تصدیق و اسلام آوردنش نوشت و به جعفر بن ابی طالب داد. 📚بحار الأنوار، ج20، ص392-393؛ تاریخ الطبری، ج2، ص294 وَ أَمَّا النَّجَاشِيُّ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَعَثَ عَمْرَو بْنَ أُمَيَّةَ إِلَيْهِ فِي شَأْنِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ أَصْحَابِهِ وَ كَتَبَ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مِنْ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ إِلَى النَّجَاشِيِّ مَلِكِ الْحَبَشَةِ إِنِّي أَحْمَدُ إِلَيْكَ اللَّهَ الْمَلِكَ الْقُدُّوسَ السَّلَامَ الْمُهَيْمِنَ وَ أَشْهَدُ أَنَّ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ الْبَتُولِ الطَّيِّبَةِ فَحَمَلَتْ بِعِيسَى وَ إِنِّي أَدْعُوكَ إِلَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ فَإِنْ تَبِعْتَنِي وَ تُؤْمِنْ بِالَّذِي جَاءَنِي فَإِنِّي رَسُولُ اللَّهِ وَ قَدْ بَعَثْتُ إِلَيْكَ ابْنَ عَمِّي جَعْفَراً وَ مَعَهُ نَفَرٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى. فَكَتَبَ النَّجَاشِيُّ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ مِنَ النَّجَاشِيِّ سَلَامٌ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الَّذِي هَدَانِي إِلَى الْإِسْلَامِ أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَلَغَنِي كِتَابُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فِيمَا ذَكَرْتَ مِنْ أَمْرِ عِيسَى فَوَ رَبِّ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ عِيسَى مَا يَزِيدُ عَلَى مَا ذَكَرْتَ ثُفْرُوقاً إِنَّهُ كَمَا قُلْتَ وَ قَدْ عَرَفْنَا مَا بَعَثْتَ بِهِ إِلَيْنَا وَ قَدِمَ ابْنُ عَمِّكَ وَ أَصْحَابُكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ قَدْ بَايَعْتُكَ وَ بَايَعْتُ ابْنَ عَمِّكَ وَ أَسْلَمْتُ عَلَى يَدَيْهِ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ قَدْ بَعَثْتُ إِلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَإِنْ شِئْتَ أَنْ آتِيَكَ فَعَلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنِّي أَشْهَدُ أَنَّ مَا تَقُولُ حَقٌّ وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. قال الواقدي عن أشياخه كتب رسول الله إلى النجاشي كتابين يدعوه في أحدهما إلى الإسلام و يتلو عليه القرآن فأخذ كتاب رسول الله ص فوضعه على عينه و نزل من سريره ثم جلس على الأرض تواضعا ثم أسلم و شهد شهادته الحق و قال لو كنت أستطيع أن آتيه لآتينه و كتب إلى رسول الله ص بإجابته و تصديقه و إسلامه على يد جعفر بن أبي طالب. @Yekaye