☀️5) حضرت عبدالعظیم حسنی میگوید: از امام جواد صلوات الله علیه شنیدم که فرمود: از پدرم شنیدم که او هم از پدرش امام کاظم ع شنیده بود که یکبار عمرو بن عبید بر امام صادق ع وارد شد. چون سلام کرد و نشست، این آیه که: «کسانی که از گناهان کبیره و امور شرمآور خودداری میکنند» () را قرائت کرد و ساکت شد.
امام صادق ع فرمود: چرا ساکت شدی؟
گفت: دلم میخواهد گناهان کبیره را بر اساس کتاب الله بشناسم.
امام صادق ع شروع به توضیح دادن کردند که: بزرگترین کبایر در قرآن کریم شرک است ... تا بدینجا رسیدند که:
و خوردن مال یتیم، چرا که خداوند عز و جل میفرماید: «فقط در شکمهایشان آتش میخورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند [لهیب آتشی را شعلهور کنند].» (نساء/10)
📚الكافي، ج2، ص286؛ تفسير العياشي، ج1، ص225؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص563
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ ٍ الثَّانِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع يَقُولُ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» ثُمَّ أَمْسَكَ.
فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَسْكَتَكَ؟
قَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ ... وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيرا»
📚درباره اینکه این کار در زمره گناهان کبیره است، روایات متعددی وارد شده است؛ ر.ک: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص233 (و عیناً در: الخصال، ج1، ص273) و تحف العقول، ص422
@yekaye
☀️6) الف.از امام رضا ع درباره شخصی سوال میشود که اموال یتیمانی در دستش است و دست دراز میکند و از آن برمیدارد و البته قصد دارد که آن را برگرداند.
فرمودند:
سزاوار نیست از آن بخورد مگر با رعایت میانهروی؛ و زیادهروی نکند؛ اما اگر از در نیتش این باشد که به آنان برنگرداند در همان جایگاهی خواهد بود که خداوند عز و جل فرمود: «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند، فقط در شکمهایشان آتش میخورند»
📚الكافي، ج5، ص128؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص339؛ تفسير العياشي، ج1، ص224
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ فِي يَدِهِ مَالٌ لِأَيْتَامٍ فَيَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَيَمُدُّ يَدَهُ فَيَأْخُذُهُ وَ يَنْوِي أَنْ يَرُدَّهُ.
قَالَ لَا يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَأْكُلَ إِلَّا الْقَصْدَ وَ لَا يُسْرِفَ فَإِنْ كَانَ مِنْ نِيَّتِهِ أَنْ لَا يَرُدَّهُ إِلَيْهِمْ (علیهم) فَهُوَ بِالْمَنْزِلِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نارا»
☀️ب. از امام کاظم ع درباره شخصی سوال میشود که از شخص دیگری – خواه از باب خرید و فروش ،خواه قرض – مالی نزدش مانده بوده و آن شخص میمیرد در حالی که وی مال او را به وی برنگردانده بود؛ و آن شخص یتیمان صغیری از خود برجای میگذارد و این آن مال را به آنها نمیدهد؛ آیا از کسانی میباشد که مال یتیم را به ظلم خورده است؟
فرمودند: اگر نیتش این است که آن را به آنها پس بدهد [یعنی فعلا چون به سن رشد نرسیدهاند آن را به آنها نمیدهد] خیر.
احول میگوید: از امام کاظم پرسیدم پس فقط منظور آیه از «کسانی که اموال یتیم را میخورند» کسی است که مال آنها را میخورد و قصد ندارد که به آنان ادا کند؟
فرمودند: بله.
📚تفسير العياشي، ج1، ص225
عن أبي إبراهيم قال سألته عن الرجل يكون للرجل عنده المال إما ببيع أو بقرض فيموت و لم يقضه إياه فيترك أيتاما صغارا فيبقى لهم عليه فلا يقضيهم، أ يكون ممن يأكل مال اليتيم ظلما؟
قال: إذا كان ينوي أن يؤدي إليهم فلا.
فقال الأحول: سألت أبا الحسن موسى ع إنما هو الذي يأكله و لا يريد أداءه من الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى؟
قال: نعم.
@yekaye
☀️7) الف. از امام رضا ع سوال میشود کمترین مقداری از مال یتیم که اگر شخص بخورد و قصد برگرداندن آن را نداشته باشد، در شکمش تبدیل به آتش میشود، چیست؟
فرمودند: کم و زیادش یکسان است؛ اگر قصد و نیت درونیاش این باشد که آن را به آنان برنگرداند.
📚تفسير العياشي، ج1، ص224؛ مجمع البيان، ج3، ص21
عن أحمد بن محمد قال سألت أبا الحسن ع ... قلت له: كم أدنى ما يكون من مال اليتيم إذا هو أكله و هو لا ينوي رده حتى يكون يأكل في بطنه نارا قال: قليله و كثيره واحد. إذا كان من نفسه و نيته أن لا يرده إليهم.
☀️ب. از امام باقرع یا امام صادق ع سوال شد که در چه مقدار از مال یتیم است که خوردنش شخص را مستحق آتش جهنم میکند؟
فرمود: حتی دو درهم.
📚تفسير العياشي، ج1، ص223
عن محمد بن مسلم عن أحدهما قال
قلت في كم يجب لأكل مال اليتيم النار؟
قال: في درهمين.
@yekaye
☀️8) از امام صادق ع روایت شده است:
کسی که ظالمانه مال برادرش را بخورد، روز قیامت قطعهای از آتش میخورد.
📚الكافي، ج2، ص333
الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ:
مَنْ أَكَلَ مَالَ أَخِيهِ ظُلْماً وَ لَمْ يَرُدَّهُ إِلَيْهِ أَكَلَ جَذْوَةً مِنَ النَّارِ يَوْمَ الْقِيَامَة.
@yekaye
☀️9) الف. ابوبصیر میگوید: خدمت امام باقر ع عرض کردم: خداوند کار شما را درست کند! کمترین چیزی که بنده را وارد جهنم میکند چیست؟
فرمودند: اینکه یک درهم مال یتیم بخورد؛ و ما آن یتیم هستیم.
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 522؛
📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص41؛
📚تفسير العياشي، ج1، ص245
☀️ب. در فرازی از خطبهای که پیامبر اکرم ص روز غدیر ایراد کردند، بعد از اینکه حضرت علی ع و اولاد ایشان را معرفی کردند، فرمودند:
همانا دشمنان ایشان همان کسانیاند که «لهیب آتشی را شعلهور کنند»
(این تعبیر «يَصْلَوْنَ سَعِيراً» در قرآن کریم تنها در مورد کسانی که مال یتیم میخورند آمده است)
📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج1، ص63
☀️ج. بعد از جریان سقیفه، عدهای از مردم در مسجد جمع شدند و دوازده نفر (شش تن از مهاجرین: خالد بن سعيد بن عاص، سلمان فارسي، أبوذر غفاري، عمّار ياسر، مقداد، و أبوبريدة أسلمي؛ و شش تن از انصار: قيس بن سعد بن عبادة، خزيمة بن ثابت ذوالشهادتين، سهل بن حنيف، أبوالهيثم بن تيهان، ابيّ بن كعب، و أبوأيّوب أنصاري) در دفاع از حق امیرالمومنین ع سخنانی را ایراد کردند. آخرین آنان ابوایوب انصاری بود که گفت:
ای جماعت قریش! آیا نشنیدید این سخن خداوند متعال را که: «کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند فقط در شکمهایشان آتش میخورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند [لهیب آتشی را شعلهور کنند].» (نساء/10) و نیز این را که فرمود: «همانا ما برای ظالمان آتش آماده کردهایم که سراپردههایش آنان را احاطه کند» (کهف/29). بترسید از اینکه فردا مردم درباره شما بگویند: دیروز به سخن پیامبرشان گوش میدادند و امروز حق اهل بیت او را غصب کردند. و نشست.
📚الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص446؛
📚الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج2، ص82
@yekaye
👇متن احادیث👇
متن احادیث بند 9
☀️ الف. حَدَّثَنَا أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:
قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع أَصْلَحَكَ اللَّهُ مَا أَيْسَرُ مَا يَدْخُلُ بِهِ الْعَبْدُ النَّارَ؟
قَالَ مَنْ أَكَلَ مِنْ مَالِ الْيَتِيمِ دِرْهَماً وَ نَحْنُ الْيَتِيمُ.
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 522؛
📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص41؛
📚تفسير العياشي، ج1، ص245
☀️ب. حَدَّثَنِي السَّيِّدُ الْعَالِمُ الْعَابِدُ أَبُو جَعْفَرٍ مَهْدِيُّ بْنُ أَبِي حَرْبٍ الْحُسَيْنِيُّ الْمَرْعَشِيُّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنَا الشَّيْخُ أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ الشَّيْخِ السَّعِيدِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الطُّوسِيِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ السَّعِيدُ الْوَالِدُ أَبُو جَعْفَرٍ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ قَالَ أَخْبَرَنِي جَمَاعَةٌ عَن أَبِي مُحَمَّدٍ هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ أَخْبَرَنَا عَلِيٌّ السُّورِيُ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُ مِنْ وُلْدِ الْأَفْطَسِ وَ كَانَ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْهَمْدَانِيُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدٍ الطَّيَالِسِيُ قَالَ حَدَّثَنَا سَيْفُ بْنُ عَمِيرَةَ وَ صَالِحُ بْنُ عُقْبَةَ جَمِيعاً عَنْ قَيْسِ بْنِ سِمْعَانَ عَنْ عَلْقَمَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمَدِينَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِيعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ غَيْرَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَة ...
قال- صلّى اللّه عليه و آله- بعد أن ذكر عليّا و أولاده- عليهم السّلام: ... أَلَا إِنَّ أَعْدَاءَهُمْ [الذین] يَصْلَوْنَ سَعِيراً...
📚الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج1، ص63
☀️ج. في ذكر رجال أمير المؤمنين عليه السّلام الاثني عشر الذين قاموا الى أبي بكر و هو على المنبر؛ و هم ستّة من المهاجرين و ستّة من الأنصار. فأمّا الذين من المهاجرين فهم: خالد بن سعيد بن العاص الاموي، و سلمان الفارسي، و أبو ذر الغفاري، و عمّار بن ياسر، و المقداد بن الأسود الكندي، و أبو بريدة الأسلمي. و أمّا الذين من الأنصار فهم: قيس بن سعد بن عبادة، و خزيمة بن ثابت ذو الشهادتين، و سهل بن حنيف، و أبو الهيثم بن تيهان، و ابيّ بن كعب، و أبي أيّوب الأنصاري رضي اللّه عنهم أجمعين....
و قام أبو أيّوب الأنصاري رحمه اللّه فحمد اللّه و أثنى عليه و قال:
يا معاشر قريش أ ما سمعتم إنّ اللّه تعالى قال: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» و قال جلّ من قائل: «إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها» فإيّاكم و قول الناس في غد: بالأمس سمعوا قول نبيّهم و اليوم غصبوا أهل بيته. ثمّ جلس.
📚الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم، ص446؛
📚الصراط المستقيم إلى مستحقي التقديم، ج2، ص82
@yekaye
☀️10) عده ای خدمت امام هادی ع نامهای نوشتند و از حضرت در مورد جبر و اختیار سوال کردند.
حضرت پاسخی طولانی برایشان نوشتند که فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی از آن آمده است:
پس هرکس دینداری خود را بر اساس اعتقاد به جبر ویا چیزی که انسان را به باور به جبر میخواند، قرار دهد به خداوند ظلم کرده و او را متهم به جور و ستم نموده؛ چرا که [بر اساس قول به جبرباید گفت] او کسی را عقوبت میکند که مجبور بوده است؛ و کسی که گمان کند که خداوند بندگان را مجبور کرده، بر همین قیاس لازم میداند که خداوند عقوبت را از آنان دفع کند و کسی که گمان کند خداوند عذاب را از اهل معصیت یکسره دور میکند [یعنی میپندارد خداوند هیچکسی را عذاب نخواهد کرد] خدا را در تهدیدهایش دروغگو شمرده آنجایی که میفرماید: «چرا، هر كه كار بدى كسب كرد و گناهش او را فرا گرفت چنين كسانى اهل آتشند و در آن جاودان خواهند بود.» (بقره/81) و یا میفرماید: «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند فقط در شکمهایشان آتش میخورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند [لهیب آتشی را شعلهور کنند].» (نساء/10) «بىترديد كسانى كه به آيات ما كفر ورزيدهاند به زودى آنها را به آتشى درآوريم؛ هر گاه كه پوستشان بريان و پخته گردد براى آنها پوستهاى ديگرى به جاى آن بياوريم تا [كاملا] عذاب را بچشند؛ حقّا كه خداوند مقتدر و داراى حكمت است» (نساء/56) به علاوه آیات فراوان دیگری در این راستا برای کسی که تهدیدهای خداوند را تکذیب کند و تکذیب آیهای از کتاب خداوند مستلزم کفر است.
📚تحف العقول، ص462
و روي عن الإمام الراشد الصابر أبي الحسن علي بن محمد ع:
رسالته ع في الرد على أهل الجبر و التفويض و إثبات العدل و المنزلة بين المنزلتين:
... فَمَنْ دَانَ بِالْجَبْرِ أَوْ بِمَا يَدْعُو إِلَى الْجَبْرِ فَقَدْ ظَلَّمَ اللَّهَ وَ نَسَبَهُ إِلَى الْجَوْرِ وَ الْعُدْوَانِ إِذْ أَوْجَبَ عَلَى مَنْ أَجْبَرَهُ الْعُقُوبَةَ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ أَجْبَرَ الْعِبَادَ فَقَدْ أَوْجَبَ عَلَى قِيَاسِ قَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ عَنْهُمُ الْعُقُوبَةَ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ يَدْفَعُ عَنْ أَهْلِ الْمَعَاصِي الْعَذَابَ فَقَدْ كَذَّبَ اللَّهَ فِي وَعِيدِهِ حَيْثُ يَقُولُ «بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ» وَ قَوْلَهُ «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» وَ قَوْلَهُ «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ ناراً كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَزِيزاً حَكِيماً» مَعَ آيٍ كَثِيرَةٍ فِي هَذَا الْفَنِّ مِمَّنْ كَذَّبَ وَعِيدَ اللَّهِ وَ يَلْزَمُهُ فِي تَكْذِيبِهِ آيَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ الْكُفْرُ.
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
1️⃣ «..الَّذينَ يَأْكُلُونَ ... ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ ... ناراً، وَ سَـ + يَصْلَوْنَ سَعيرا»
در این آیه هم کار دنیوی آنها (خوردن مال یتیم) و هم وضعیت اخرویشان (خوردن آتش) را با یک فعل بیان کرد: «آنها که ظالمانه ... میخورند، آتش میخورند» هرچند «آتش گرفتنشان» را (که دیگر خودشان هم متوجه آتش میشوند) با حرف «سـ» (که دلالت بر آینده نزدیک دارد) بیان کرد.
💠#ثمره_جهانشناسی
آخرت در باطن دنیا حضور دارد.
@Yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
2️⃣«إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً»
پاداش و عذابهای اخروی قراردادی و اعتباری نیست، بلکه باطن و حقیقت همان عمل ماست که آن موقع آشکار میشود.
به همین جهت است که عدالت بتمامه و بیهیچ کم و کاستی حاصل میشود و جای هیچ اعتراضی نمیماند.
@Yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
3️⃣«إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً»
با اینکه هرگونه تصرف ظالمانهای در مال یتیم حرام است، چرا در این آیه از کلمه «أکل» (خوردن) استفاده کرد؟
🍃الف. چون عمده منافع مالی استفاده در مصرف و خوردن آن است و از این رو برای انتفاع از این تعبیر استفاده کرد چنانکه در جای دیگر هم فرمود «وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ» (بقره/188) یا فرمود «و لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا» (آلعمران/130) (مجمع البيان، ج3، ص21؛ مفاتيح الغيب، ج9، ص507)
🍃ب. جون عمده مال یتیم در آن موقع مخارجی بوده که خرج خوردن وی میشده و از این رو، بر عادت آنان چنین تعبیر شده است. (مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج9، ص507)
🍃ج. از باب این رویه است که کسی که مالش را در هر مقصودی (اعم از خوب یا بد) خرج میکند میگویند فلانی مالش را چنین خورد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص507)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
4️⃣) «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً»
آنها الان آتش میخورند اما بعدا تمام وجودشان آتشی شعلهور میشود، یعنی همان طور که در این دنیا خوردن چیزی، اجزای بدن را تامین میکند؛ در باطن انسان هم خوردن آتش، تمام وجود انسان را آتش میکند.
این تعبیر بسیار ظریفتر است از آنچه در ترجمههای رایج بیان میشود که جمله آخر را صرفا به «در آتش افتادن» ترجمه میکنند.
📝توضیح تخصصی تفسیری
عبارت «إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيرا» روی هم، خبرِ «إنّ» است یعنی حال و روز «کسانی که مال یتیم میخورند» را بیان میکند. کنار هم قرار گرفتن دو جمله در عبارت فوق، بویژه با توجه به اینکه اولی با فعل مضارع «یاکلون» و دومی با فعل مستقبل «سیصلون» آمده، ظاهرا عمل و نتیجه آن را شرح میدهد (الان آتش می خورند بعدا آتشی شعلهور میشوند)؛ مخصوصا اگر توجه کنیم که تعبیر «یصلون» به معنای «آتش افروختن» و «شعلهور شدن آتش» است، نه «در آتش انداختن» (توضیح در نکات ادبی).
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
5️⃣«..الَّذينَ يَأْكُلُونَ ... ظُلْماً + إِنَّما + يَأْكُلُونَ ... ناراً»
کلمه «إنما» دلالت بر حصر میکند. یعنی کسانی که اموال یتیمان را به ظلم میخورند «فقط» آتش میخورند؛ نه اینکه هم چیزی خورده و قوت بدنی گرفته و سودی کرده باشند و هم آتش خورده باشند. این نشان میدهد که باطن هر عملی تمام حقیقت آن را تشکیل میدهد و آنچه در ظاهر میبینیم لزوماً اثری در حقیقت شیء ندارد.
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
6️⃣«إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً»
تعبیر این آیه که «یأکلون» را هم برای عمل دنیوی آنها و هم برای جزای اخروی آنها ذکر کرد، از تعابیری است که بوضوح دلالت بر تجسم اعمال میکند [که حقیقت عمل در قیامت مجسم میشود] (المیزان، ج4، ص203)
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
7️⃣«إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً»
نفرمود «کسانی که اموال یتیمان را میخورند فقط در شکمهایشان آتش میخورند» بلکه این را مقید به ظلم کرد؛ یعنی این گونه نیست که هرگونه تصرفی در مال یتیم ظلم باشد، بلکه کسی که مال یتیم در دست اوست، میتواند با رعایت شرایطی آن را به تجارت اندازد ویا از آن به عنوان قرض بردارد و ... (مجمع البيان، ج3، ص21)
📌 مواردی از این مساله در احادیث ذیل آیه 6 (جلسه 931) گذشت.
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
8️⃣«إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً»
با توجه به اینکه خوردن همواره در شکم است، چرا کلمه «فی بطونهم» را آورد و فرمود: «فقط در شکمهایشان آتش میخورند»؟
🍃الف. این مطلب در آیات دیگری هم نظیر دارد؛
🔹 مثلا با اینکه سخن گفتن همواره با دهان انجام میشود باز فرمود «یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ» (آل عمران/167)
🔹و یا با اینکه معلوم است که قلب درون سینه است فرمود «وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ» (حج/46) ]
🔹و یا با اینکه معلوم است که پرندگان با بالهایشان پرواز میکنند، فرمود «وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ» (أنعام/38)
♦️ و غرض از همه اینها تاکید و مبالغه در بیان است. (مفاتيح الغيب، ج9، ص507)
🍃ب. تعبیر «أکَلَهُ فی بطنه» و «أکَلَهُ» به یک معناست جز اینکه تعبیر اول صریحتر است (المیزان، ج4، ص204) و شاید میخواهد تاکید کند که این خوردن آتش را یک امر استعاری و مجازی نبینید؛ واقعا در همین شکمشان آتش می خورند.
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ نارا
.
9️⃣«إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً»
خداوند در مورد کسی که زکات نمیدهد تعبیر «داغ زدن بر پیشانی و پهلو و پشت» به کار برد (يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ؛ توبه/35) اما در این آیه برای کسی که مال یتیم را میخورد، از تعبیر خوردن آتش در درون شکم استفاده کرد؛ و شک نیست که این تهدید خیلی شدیدتر است؛
شاید بدین جهت است که فقیر ابتداءا مالک زکات نبوده اما اینجا یتیم واقعا صاحب مال است، به علاوه اینکه فقیر شخص بزرگسالی است که تاحدودی توان کسب و کار دارد ولی یتیم به خاطر خردسالیاش ضعیفتر است و ظلم در حق او بسیار به او بیشتر ضرر میزند. (مفاتيح الغيب، ج9، ص507)
@yekaye
936) 📖 يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً 📖
💢ترجمه
خداوند شما را در مورد فرزندانتان وصیت میکند: برای پسر همانند بهره دو دختر باشد؛ پس اگر آنان [=همه وارثان، فقط] دخترانی بیش از دو تن بودند، پس دو سوم آنچه باقیمانده، از آنِ آنهاست؛ و اگر [وارث، فقط] یک دختر بود، نیمی از آنِ او است؛ و سهم والدینش، برای هریک از آن دو، یک ششم از آنچه باقیمانده است، اگر که او فرزند داشته باشد؛ ولی اگر فرزند نداشته و والدینش از او ارث میبرند، پس برای مادرش یک سوم است؛ و اگر او برادرانی داشته، پس برای مادرش یک ششم است؛ [اینها] بعد از وصیتی که بدان وصیت شده یا [ادای] بدهی است؛ پدرانتان و فرزندانتان، نمیدانید کدامیک برایتان سودمندتر است؛ [اینها] واجب شدهی از سوی خداوند است؛ در حقیقت خداوند بسیار دانا و حکیم است.
سوره نساء (4) آیه 11
1398/4/8
25 شوال 1440
@yekaye
🔹يُوصيكُمُ / وَصِيَّةٍ يُوصي بِها
▪️ماده «وصی» در اصل دلالت دارد بر وصل کردن چیزی به چیزی؛ و وصیت کردن را بدین جهت چنین گفتهاند که گویی کلامی که مورد وصیت قرار میگیرد کلامی است که هنوز وصل نشده است (معجم المقاييس اللغة، ج6، ص116).
و برخی گفتهاند اصل این ماده، به معنای متعهد شدن در وصل کردن و به انجام رساندن کاری است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص128)
▪️«وصیت» عبارت است از اینکه دیگری را برای انجام عملی سفارش کردن که این سفارش با وعظ و نصیحت همراه باشد (مفردات ألفاظ القرآن، ص873) و به تعبیر دیگر، برنامه متعهد شدن و به انجام رساندن است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص128)
▪️«وصیّ» بر وزن فعیل کسی است که متعهد میشود که آنچه مورد سفارش قرار گرفته را وصل کند و به انجام رساند که به چنین کسی «الموصی الیه» هم گفته میشود. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص128)
▪️به کسی که وصیتی به دیگران میکند «موصی» گفته میشود: «فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً» (بقره/182)
▪️وصیت کردن (در معنای متعدی) غالبا با باب افعال یا تفعیل به کار میرود.
▫️در باب افعال نظر به جهت صدور و انتساب فعل به فاعل است [یعنی وصیت کننده مورد توجه است] «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصي بِها» (نساء/11)
▫️اما در باب تفعیل، نظر به جهت وقوع و نسبت فعل به مفعول (آنچه مورد وصیت قرار گرفته) بیشتر مطمح توجه است: «وَ وَصَّى بِها إِبْراهيمُ بَنيهِ وَ يَعْقُوبُ يا بَنِيَّ ...» (بقره/132) «أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهذا» (انعام/144) «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ» (عنکبوت/8؛ لقمان/14؛ احقاف/15) (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج13، ص129)
▪️و این ماده وقتی به باب تفاعل میرود به معنای این است که برخی به برخی دیگر وصیت کنند: «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» (عصر/3) «أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ» (ذاريات/53) (مفردات ألفاظ القرآن، ص874)
📿ماده «وصی» و مشتقات آن 32 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
📖اختلاف قرائت
▪️در اغلب قراءات به صورت «يُوصيكُمُ» (باب افعال) قرائت شده است؛
▪️اما در قرائت حسن (از قراء اربعه عشر) و برخی قراءات غیرمشهور (ابن ابی عبله) به صورت يُوَصّيكُم» (باب تفعیل) قرائت شده است.
📚(البحر المحيط، ج3، ص536؛ معجم القراءات، ج2، ص27)
@yekaye
🔹أَوْلادِكُمْ / وَلَدٌ
▪️قبلا بیان شد که
ماده «ولد» به معنای فرزند است و آنچه از نسل شخصی ادامه پیدا کند. کلمه «وَلَد» (فرزند) را هم برای یک نفر یا بیشتر، و نیز هم برای پسر و دختر به کار میبرند.
▪️با اینکه خود کلمه «وَلَد»، برای جمع هم به کار میرود (بقره/۲۳۳)، اما برای جمع آن به نحو خاص کلمات «وِلدان» (مزمل/۱۷؛ نساء/۷۵ و ۹۸ و ۱۲۴) و «اولاد» (اسراء/۶۴؛ جمعا ۲۳ مورد در قرآن) و «وُلْد» (نوح/۲۱؛ بنابر قرائت برخی از قراء سبعه: مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مالُهُ وَ وُلْدُه) نیز استفاده شده است.
🔖جلسه 332 http://yekaye.ir/al-balad-90-3/
@yekaye
🔹لِلذَّكَرِ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «ذکر» در اصل در دو معنای مختلف به کار میرود: یکی در معنای جنس نر در مقابل ماده، یا مذکر در مقابل مؤنث (وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثى، آل عمران/۳۶) و دیگری در معنای «یاد و حافظه» که نقطه مقابل «غفلت» (وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا، کهف/۲۸) و «نسیان» (وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيت، کهف/۲۴) میباشد.
▫️برخی احتمال دادهاند معنای اول آن هم از معنای دوم گرفته شده به این مناسبت که فرزند پسر بوده که یاد و اسم شخص را زنده نگه می داشته است.
▪️کاربرد این ماده در معنای «جنس نر» با مشتقات: «ذَکَر، ذَكَرَيْنِ، ذُكْران، ذُكُور» بوده است.
🔖جلسه 465 http://yekaye.ir/al-muzzammil-73-19/
@yekaye
🔹الْأُنْثَيَيْنِ
▪️ماده «أنث» و کلمه «أنثی» نقطه مقابل جنس مذکر است (معجم المقاييس اللغة، ج1، ص144؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص93)
این کلمه در خصوص شمشیری که چندان برنده نباشد (سیف أنیث) و یا زمینی که نرم و هموار باشد (أرض أَنِيثٌ) به کار میرود؛
▫️برخی گفتهاند چون جنس مونث غالبا ضعیفتر از جنس مذکر است، بدین مناسبت در مورد امور ضعیفتر این کلمه به کار رفته؛ و یا در خصوص زمین نرم، از این جهت که آمادگی پرورش گیاه در دل خود را دارد (همان گونه که بدن زن بستر و محیط مناسبی برای شکلگیری نوزاد است) (مفردات ألفاظ القرآن، ص93) و
▫️ در مقابل برخی مساله را از آن سو دیده و بر این باورند که اصل اطلاقش در مورد هر چیز نرم و انعطافپذیر بوده و چون زن نرمخوتر از مرد است این ماده در مورد او رایج شده است. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج1، ص156)
▪️اگرچه کلمه «اُنثی» به صورت اسم جنس هم به کار میرود و دلالت بر معنای عام دارد (اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى؛ رعد/8) اما این کلمه هم به صورت تثنیه «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» (نساء/11 و 176) و هم به صورت جمع «يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ، أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً» (شوری/49-50) نیز در قرآن کریم به کار رفته است.
📿ماده «أنث» و مشتقات آن 30 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye