eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 3️⃣ «وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ ... وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ ...» 💢سهمی که مرد از همسرش می‌برد دو برابر سهمی است که زن از شوهرش می‌برد.💢 🤔درباره چرایی دو برابر بودن ارث مرد بر زن در پاره‌ای از موارد این حکمتها قبلا بیان شد: 🔹الف. مسئولیت تامین مخارج خانواده بر دوش مرد گذاشته شده، و نه زن؛ و به تبع این مسئولیت، اسلام درآمدهای متفرقه‌ای که به اعضای خانواده ممکن است برسد را به سمت مرد هدایت کرده است، زیرا درآمد او، فقط برای خودش نیست؛ برخلاف درآمد زن، که درآمدش صرفا برای خودش است و شرعا موظف نیست مخارج خانواده را تامین کند. 🔹ب. زن، مهریه هم دریافت می‌کند؛ در حالی که مرد پرداخت‌کننده مهریه است. 🔹ج. مرد علاوه بر افراد خانواده کوچک خود، که موظف به تامین مخارجشان است، باید در مواردی مخارج خانواده بزرگتر (در جایی که یکی از خویشاوندان مرتکب قتل غیرعمد شود، دیه مقتول را کل مردان فامیل باید پرداخت کنند) و نیز برخی از مخارج کل جامعه (موظف است در جهاد، یا با جان خویش، و یا لااقل با مال خویش مشارکت کند) بر دوشش است. 🤔به نظر می‌رسد در این مورد، علاوه بر اینها چه‌بسا عامل دیگری هم در کار باشد: 🔹د. با توجه به اینکه مخارج زن بر عهده شوهرش است، علی‌القاعده مرد نقش مهمی در تامین دارایی‌های همسر خویش داشته است، در حالی که علی‌القاعده زن هیچ سهمی در تامین دارایی‌های همسرش ندارد (توجه شود که درباره قاعده عمومی صحبت می‌کنیم نه موارد خاص). از این رو، چه‌بسا شارع با توجه به سهمی که مرد در تامین دارایی زنش داشته سهم بیشتری از دارایی مرد را به زن می‌دهد ولی این مساله در حالت معکوس مطرح نیست. @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 4️⃣ «إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذلِكَ فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ» در تدبر 2 اشاره شد که حکم سهم الارث برادر و خواهر در این آیه فقط درباره برادر و خواهری است که از مادر مشترک باشند؛ و در مورد برادر و خواهری که از پدر، ویا هم از پدر و هم از مادر، مشترک باشند، در آیه 176 سخن خواهد گفت (و این مطلبی است که مورد اجماع شیعه و سنی است). 🤔 علاوه بر احادیثی که دلالت بر این تخصیص دارند (حدیث1 و2) از خود قرآن هم دو دلیل برای این تخصیص می‌توان یافت: 🔹الف. این آیه با قرائت دیگری هم به صورت «برادر و خواهر از مادر) قرائت شده است (ر.ک: بحث اختلاف قراءات) که منظور دقیق آیه را نشان می‌دهد. 🔹ب. در این آیه سهم برادر و خواهر را یک سوم معین کرده در حالی که در آیه 176 سهم خواهران را دوسوم و سهم برادر را کل مال معین کرده، که این نشان می‌دهد خواهر و برادر در این دو آیه به یک معنا نیست. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 5️⃣ «فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ ... فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ ... فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ... فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ ...؛ وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ ... وَ لَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ ... فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ ... فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ... فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ ...» چنانکه دیده می‌شود در این دو آیه، کسرهایی که مطرح شده به سه گونه است: 🔹 عدد کسری به صورت مطلق (بدون اضافه) آمده است: النصف، الثلث، السدس، در آیه اول؛ و السدس و الثلث، در آیه دوم. 🔹 عدد کسری به صورت اضافه به اصل مال آمده: «ثُلُثا ما تَرَكَ» (دوسوم آنچه می‌ماند) ؛ و «نِصْفُ ما تَرَكَ» (نیمِ آنچه می‌ماند) در آیه دوم. 🔹 عدد کسری به صورت اضافه همراه با «من» تبعیضیه آمده: السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ، الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ و تَرَكْتُمْ، الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ. در جایی که بدون اضافه آمده است، ظاهرا حذف به قرینه رخ داده است؛ اما 🤔چرا گاه بدون «من» تبعیضیه» و گاه با آن آمده است؟ 🍃الف. حرف «من» بنوعی بر گرفتن و شروع کردن از مال دلالت دارد و این مناسب جایی است که این مقدار کاملا مستهلک در کل مال باشد؛ از این رو برای مقادیر یک سوم و کمتر با حرف «من» آمده؛ اما در جایی که نصف و بیشتر، از مال مد نظر است، در واقع عمده‌ی مال مورد نظر است؛ اقتضای فصاحت این است که این کسر، کسر خود مال قلمداد شود و «من» نیاید. (الميزان، ج4، ص211-212) 📚ب. ... @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 6️⃣ «وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ...» 💢آیا همسر انسان بعد از مرگش هم هنوز همسر وی محسوب می‌شود؟ می‌دانیم که در مساله غسل میت، مادام که فردی از جنس موافق هست، فردی از جنس مخالف اجازه ندارد غسل دهد؛ غیر از محارم شخص. ⛔️از ابوحنیفه نقل شده است که چون بعد از مرگ همسر نزدیکی با وی حرام است، پس با مرگ رابطه همسری پایان می‌یابد؛ و از این رو، غسل دادن همسر توسط همسر جایز نیست❗️ علمای شیعه و بسیاری از علمای سنی با این نظر وی مخالفند و ادله مختلفی در رد نظر وی آورده‌اند که از بهترین مواردش تمسک به این آیه است که بحث ارث همسر را مطرح کرده و صریحا همسر را بعد از مرگ وی هم همسر می‌داند. در پاسخ به اشکال وی هم گفته‌اند ممنوعیت رابطه نزدیکی، بتنهایی دلیل نمی‌شود که شخص از همسر بودن خارج شود، بلکه می‌تواند از باب تخصیص‌هایی باشد که در میان زوجین برقرار است چنانکه در ایام حیض و نفاس و یا در روزهای ماه رمضان، و یا در مراسم حج و ... هم رابطه نزدیکی بین زوجین حرام است، اما هیچکس نمی‌گوید که اینان همسر همدیگر نیستند و سایر احکام زوجیت (از جمله محرمیت) بین آنان برقرار نمی‌باشد؛ بلکه همان طور که این موارد به خاطر مصالح معینی رابطه نزدیکی حرام شده است، برقراری رابطه جنسی با شخصی هم که می‌میرد حرام است و این به معنای به هم خوردن زوجیت نیست. 📚(مفاتيح الغيب، ج9، ص521) @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 7️⃣ «إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ» درباره اینکه مقصود از کلاله چه کسانی‌ است،این اقوال مطرح شده است: 🍃الف. وارثان نَسَبیِ شخص بعد از والدین و فرزندان. (حدیث1.الف؛ و نیز:‌ ابن‌عباس، قتاده و زهری و ابن زید، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص29) 🍃ب. برادران و خواهران میت (حدیث 1.ب) 🍃ج. وارثان شخص غیر از والدین. (روایت دیگری از ابن‌عباس، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص29) 🍃د. متوفایی که ارث باقی می‌گذارد. (ضحاک و سدی، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص29) 🍃ه. ... @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 8️⃣ «إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذلِكَ فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ» درباره اینکه وقتی متوفی فقط یک وارث و یا وارثانی از یک سنخ (مثلا همه برادر، یا همه پسر) داشته باشد علی القاعده تمام ارث به وی (یا بدانها به طور مساوی) می‌رساند، پس چرا در این آیه سهم یک خواهر یا یک برادر را یک ششم معرفی کرده و یا در آیاتی دیگر سهم‌های این‌چنینی معرفی کرده است، برخی از اهل سنت از سهم «عَصَبة» نام برده‌اند که بر اساس سنت جاهلی، ارث به افراد مذکر از خویشاوندان متوفی (که عصبه‌ی میت نامیده می‌شدند) داده می‌شد و آنها این را شاهد گرفته‌اند که اسلام سهم عصبه را قبول دارد. ⛔️در حالی که در روایات متعددی که از شیعه و سنی روایت شده است، پیامبر اکرم ص و پس از ایشان ائمه اطهار بر باطل بودن سهم‌خواهی عصبه تاکید کرده‌اند. در واقع، فلسفه چنین تعیینی آن است که گاه اینها با افراد دیگری جمع می‌شوند (مانند همسر متوفی ویا تفاوت بین برادر و خواهر مادری با سایر برادر و خواهرها) که آنها سهم معینی دارند و هدف از این تعیین سهم آن بوده که نشان دهند که نسبت باقیمانده چگونه بین این افراد تقسیم شود. 📚(کلینی، الكافي، ج7، ص75) @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 9️⃣ «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصينَ بِها أَوْ دَيْنٍ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِها أَوْ دَيْنٍ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ» ظاهرا اولیه این جمله آن است که شخص می‌تواند در خصوص کل اموالش وصیت کند؛ اما حقیقت این است که چنین نیست و علاوه بر روایات متواتر نبوی در زمینه که نشان می‌دهد وصیت متوفی در بیش از یک سوم اموالش نافذ نیست، شواهد قرآنی متعدد دیگری هم بر این تخصیص وجود دارد، از جمله: 🔹الف. در آیه 7 صریحا فرمود «لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَ الْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَ الْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثرُ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا» که با تعبیر «نصیبٌ» نشان داد که وارثان سهمی در ماترک دارند که این سهم مفروض و ادایش واجب است؛ در حالی که اگر شخص حق وصیت در کل اموالش را داشته باشد این سهم باطل می‌شود. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) 🔹ب. در آیه 11 برخی از این سهمها را تصریح کرد و این تصریح را مقید به جمله «من بعد وصیة» نکرد مانند جمله «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) 🔹ج. در همین آیه تعبیر «غیرمضار» را بعد از وصیت آورده، که نشان می‌دهد که وصیت می‌تواند به گونه‌ای باشد که به وارثان ضرر بزند، پس تمام مال در اختیار او نیست. 🔹د. در آیات 13 و 14 این میراث تعیین شده را حدود الهی خوانده که تعدی از آنها را مستوجب عذاب ابدی دانسته است: «‌تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ... وَ مَن يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَلِدًا فِيهَا» پس این اندازه‌ها قابل تعدی و تجاوز نیست و کاملا الزام‌آور است. 🔹ه. ... @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 🔟 «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ» مقصود از عبارت «غیر مضار» در این آیه چیست؟ 🍃الف. حال برای «وصیة» است؛ یعنی این وصیت نباید ضررزننده باشد، که مقصود می‌تواند ضرر زدن باشد به: 🌱الف.1. وارثان، به نحوی که عمده میراث به غیر وارثانی که خداوند معین کرده، برسد. (مجمع البيان، ج3، ص29) 🌱الف.2. وارثان نسبت به همدیگر، به نحوی که برخی از وارثان را بر برخی دیگر چنان ترجیح دهد که گروه دوم متضرر شوند. (مجمع البيان، ج3، ص29) 🌱الف.3. وصیت وی ناظر به مصرف کردن اموالش به نحوی باشد که آن کار موجب ضرر زدن به کسی باشد. (مجمع البيان، ج3، ص29) 🌱الف.4. وصیت به بیش از یک سوم باشد که به تبع آن به برخی از وارثان ضرر بخورد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) 🌱الف.5. مطلق وصیت، حتی وصیت در یک سوم، که به هدف ضرر دیدن برخی از وارثان باشد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) که در این حالت اخیر، حکم آیه صرفا یک حکم اخلاقی و حداکثر حکم تکلیفی بر خود شخص می‌شود نه حکم وضعی و حقوقی که قابلیت پیگیری داشته باشد. 🌱الف.6. ... 🍃ب. حال برای «دین» است؛ آنگاه یعنی: 🌱ب.1. به بدهی‌ای که واقعا برعهده‌اش نیست اقرار کند تا بدین وسیله به وارثان ضرر بزند و آنان را از حق خویش محروم کند. (مجمع البيان، ج3، ص29) 🌱ب.2. به دروغ ادعا کند بدهی‌ای را که از کسی طلبکار بوده دریافت کرده، تا بدین وسیله وارثانش از دریافت آن سهم محروم شوند. (مجمع البيان، ج3، ص29) 🌱ب.3. ادعا کند که بدهی‌ای از او برعهده کسی است تا بدین وسیله به آن شخص ضرر بزند. (مجمع البيان، ج3، ص29) 🌱ب.4. ... @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 1️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ ... وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ» عبارت «وصیة‌ً مِن الله» می‌تواند: 🍃الف. مفعول مطلق باشد برای عبارت «یوصیکم الله» در آیه قبل. (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) 🍃ب. مفعول برای «مضار» باشد یعنی چنان نباشد که ضررزننده باشد به سفارشی که خداوند کرده است (که در بیش از یک سوم وصیت نکنید). (مفاتيح الغيب، ج9، ص523) 🍃ج. به معنای این است که این وصیتی از جانب خداوند در مورد بازماندگان است که آنان نیازمند نباشند؛ و موید این معنا آن قرائتی است که وصیة را به صورت مضاف الیه برای «مضار» قرائت می کرد. (مفاتيح الغيب، ج9، ص524) 🍃د. ... @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 2️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ... فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً؛ وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَليمٌ» در آیه قبل، برخی از احکام ارث را برشمرد و آن را «فریضةً مِن الله» معرفی کرد؛ در این آیه برخی احکام دیگر ارث را برشمرد و آن را «وصیة‌ً مِن الله» دانست. چرا؟ 🍃الف. تعبیر «فرض» شدیدتر از تعبیر «وصیت» است، در آیه اول بحث بر سر میراث اولاد [و والدین] بود و آیه دوم درباره میراث [همسر و] کلاله؛ و با این تفاوت تعبیر چه‌بسا می‌خواهد نشان دهد که رعایت حال اولاد [و والدین] مهمتر و سزاوارتر است. (مفاتيح الغيب، ج9، ص524) 🍃ب. ... @yekaye
یک آیه در روز
937) 📖 وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ فَإِنْ كانَ لَهُنَّ و
. 3️⃣1️⃣ «يُوصيكُمُ اللَّهُ في أَوْلادِكُمْ... وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ ... آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَريضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَليماً حَكيماً؛ وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ ... مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِها أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَليمٌ حَليمٌ» در آیه قبل، برخی از احکام ارث را برشمرد و در پایان از علم و حکمت خداوند یاد کرد؛ اما در این آیه برخی احکام دیگر ارث را برشمرد و از علم و حلم خداوند یاد کرد. همه اینها مبتنی بر علم است، اما 🤔چرا در اولی از حکمت و در دومی از حلم یاد کرد؟ 🍃الف. در آیه اول بحث بر سر میراث اولاد و والدین بود و در پایانش تذکر داد که شما نمی‌دانید اولاد و والدینتان کدام نفعش برای شما بیشتر است، از این رو بر حکیمانه بودن این امر تاکید کرد؛ اما آیه دوم درباره میراث همسر و بویژه کلاله بود، که چه‌بسا افراد دلشان می‌خواهد که اگر از افراد کاملا نزدیک وارثی ندارند برای بقیه افراد هر طور دلشان می‌خواهد عمل کنند و از این جهت حلم بیشتری برای رعایت حکم داشته باشند. 🍃ب. ... @yekaye
4️⃣1️⃣ «وَ لَكُمْ نِصْفُ ما تَرَكَ أَزْواجُكُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ ... إِنْ كانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَ لَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ فَإِنْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْ ذلِكَ فَهُمْ شُرَكاءُ فِي الثُّلُثِ» 📜حکایت شريح قاضى حكمى كرده بود در باره زنى که وفات يافته بود و شوهر و دو پسر عمو از او باقی مانده بود كه يكى از آنها برادر مادرى متوفی هم بود؛ شريح نصفى از ماترکِ زن را به شوهر داد و باقى را كه به پسر عمویی كه برادر مادرى نيز بود، داد؛ و به پسر عموى ديگر چيزى نداد و او را محروم گذاشت. امير المؤمنين (ع) شریح را احضار کرد و فرمود: به من خبر رسیده كه در مورد فلان زن كه متوفی شده، چنین حکم کرده‌ای! گفت: يا امير المؤمنين اين حكم را بر اساس كتاب الله انجام دادم، پسر عمویی كه برادر مادرى نيز بود را به مثابه دو برادر دانستم يكى از پدر و ديگری از مادر. امیرالمومنین ع این را از ا نپذیرفت و فرمود: آیا در کتاب الله چنین یافتی که بعد از سهم همسر همه اموال به پسرعمویی که برادر مادری است برسد؟! گفت: خیر. حضرت فرمود خداوند متعال فرموده است: «و اگر مردی یا زنی که از او ارث می‌برند کلاله باشد و برادر یا خواهری داشته باشد، پس برای هریک از آنان یک ششم است» پس سهم همسر را نصف قرار داد و یک ششم را برای برادر مادری قرار داد؛ سپس بقیه را بین دو پسر عمو تقسیم نمود، پس سهم پسرعمویی که برادر مادری بود یک سوم شد و سهم پسرعمویی که برادر نبود یک ششم شد و سهم همسر نصف؛ و این گونه بود که سهم فریضه [واجب] را کامل کرد [چرا که جمع یک سوم و یک ششم و یک دوم معادل یک می‌شود] و قضاوت شریح را مردود شمرد و آن را جبران فرمود. 📚كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج1، ص134-135 @yekaye