یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
1️⃣ «وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظاً»
بعد از اینکه در آیه قبل هشدار داد که اگر خواستید همسرتان را رها کنید و با شخص دیگری ازدواج کنید، مبادا به بهتان و بهانههای مختلف اموال و مهریهای که به او دادهاید بازپس گیرید؛
🤔اکنون اظهار تعجب میکند از کسانی که چنین کاری را مرتکب میشوند و
دو مطلب را برمیشمرد که هریک برای اینکه چنان کاری ناروا شمرده شود کافی است:
🔹یکی اینکه شما با هم همبستر بودهاید و چنان به هم نزدیک شدهاید که گویی یک نفر هستید؛ و این خیلی عجیب است که کسی به خودش یا قسمتی از وی به قسمت دیگری از خودش ظلم کند؛ (الميزان، ج4، ص258)
🔹و دوم اینکه آن زنان عهد و میثاق محکمی از شما گرفته بودند؛ علیرغم چنان عهد و میثاقی، چنین اقدامی با آنان رواست؟!
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
2️⃣ «... فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً؛ وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظاً»
برای اینکه مردان را از چنین اجحافی در حق زنان بازدارد، در آیه قبل دو علت و در این آیه به دو علت دیگر اشاره کرد.
▪️در آیه قبل هشدار داد که
🔹اولا این کار بهتان است که یک گناه کبیره است؛
🔹ثانیا «إثم مبین» یعنی گناهی کاملا آشکار است که حتما عقوبت در پی خواهد داشت؛
▪️و در این آیه به دو علت دیگر اشاره میکند:
🔹یکی اینکه این اندازه نزدیکی که یک نوع الفتی در پی دارد، با آنچنان نامردیای ناسازگار است؛ و
🔹دوم اینکه این کار مصداق بارز عهدشکنی است.
📚(مفاتيح الغيب، (فخر رازی) ج10، ص15)
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
3️⃣ «وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ»
در بيان امور مربوط به زناشويى، ادب را مراعات كنيم.
(تفسير نور، ج2، ص40)
📖توضیح تفسیری
در نکات ادبی اشاره شد که کلمه «أفضی» از «فضا» (به معنای مکان وسیع) گرفته شده و تعبیر «أفضی بعضکم إلی بعض» به معنای رسیدن کسی به شخص دیگر است؛
🤔درباره اینکه در این آیه تعبیر «أفضی بعضکم إلی بعض» کنایه از چیست، مفسران گفتهاند:
🍃الف. کنایه از «جماع» است (ابنعباس، مجاهد، سدی، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص42)
🍃ب. کنایه از صرف خلوت کردن به نحو خاص با همدیگر است ولو به جماع منجر نشود. (به نقل از مجمع البيان، ج3، ص42)
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
4️⃣ «وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ»
در نهى از منكر بايد از عواطف انسانى هم بهره گرفت.
🤔 شما كه مدّتها با همسر خود روابط كامل داشته و كامياب شدهايد چرا اكنون مهريه او را به ناحقّ پس مىگيريد❗️
📚(تفسير نور، ج2، ص40)
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
5️⃣ «وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ»
هنگام ناراحتىهاى زندگى، به ياد لذّتهاى قبل باشيم.
(تفسير نور، ج2، ص40)
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
6️⃣ «وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ»
چرا تعبیر کرد «أفضی بعضکم إلی بعض» و نفرمود «أفضیتم الیهن» ویا نفرمود «أفضی الرجال إلی النساء»؟
🍃الف. شاید در مقابل نگرش کالایی به زن، میخواهد بر روابط عاطفی طرفینی تاکید کند:
💠مبارزه اسلام با نگاه کالایی به زن
در واقع،
اگر تعبیر به صورتی شبیه «أفضیتم الیهن» ویا «أفضی الرجال إلی النساء» میآمد چنین القا میشد که چون شما بودید که استفادهای از زنان کردهاید، پس حق ندارید پولی که بابت این استفاده دادهاید را پس بگیرید؛
اما با تعبیر «بعضکم إلی بعض» مساله را طرفینی کرد، یعنی هم شما خود را به آنان رساندید و هم آنان خود را به شما رساندند؛ یعنی إفضاء را مسالهای طرفینی معرفی کرد؛ و در واقعمیگوید وقتی که شما میخواهید به کسی ظلم کنید که این اندازه با هم درگیر روابط متقابل شدهاید؟!
✅ تبصره:
این تعبیر شاید از بهترین شواهدی است که نشان میدهد این سخن که ادبیات قرآن #ادبیات_مردسالارانه است، تهمتی بیش نیست.
در جایی که افراد به طور طبیعی عبارات را به گونه #مردسالارانه به کار میبرند، اسلام از تعبیر طرفینی استفاده میکند.
🍃ب. ...
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
7️⃣ «وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ»
واضح است که عبارت «چگونه آن را بازستانید در حالی که ...» از یک تعجب حکایت دارد. وجه این تعجب چیست؟
🍃الف. شما با هم همبستر بودهاید و چنان به هم نزدیک شدهاید که گویی یک نفر هستید؛ و این خیلی عجیب است که کسی به خودش یا قسمتی از وی به قسمت دیگری از خودش ظلم کند.
(الميزان، ج4، ص258)
🍃ب. او خودش را برای لذت و بهرهوری شما در اختیارتان قرار داده و یا این کار الفت و مودتی بین شما برقرار شده، چگونه سزاوار است که با کسی که این اندازه به هم الفت گرفتهاید چنان رفتار کاسبکارانه ظالمانهای در پیش گیرید؟!
(اقتباس از مفاتيح الغيب، ج10، ص16)
🍃ج. ...
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
8️⃣ «أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظاً»
مقصود از میثاق غلظی که زنان از شوهرشان گرفتهاند چیست؟
🍃الف. همان عهدی است که هنگام عقد از مرد گرفته میشود که رفتارش با زن بر اساس «نگه داشتن بر اساس عرف ویا رها کردن با نیکی» (بقره/229) باشد (حدیث2)
و واضح است که اگر او را مجبور به پس دادن مهریهاش کند به «رها کردن به نیکی» عمل نکرده است. (مفاتيح الغيب، ج10، ص16)
🍃ب. خود خطبه عقد است که با آن روابط جنسی بین زن و مرد مجاز میشود (حدیث 1 و 3 و 4)
🍃ج. این جمله عطف تفسیری جمله قبل است، یعنی همین که بین شما نزدیکی آنچنانی برقرار شد، این یعنی میثاق بسیار شدیدی بین شما بسته شد. (به نقل از مفاتيح الغيب، ج10، ص16؛ و بعید نیست حدیث2 موید این برداشت باشد)
🍃د. وابستگیای که با عقد ازدواج بین زن و مرد ایجاد میشود که از لوازم آن مهریهای است که تعیین میگردد و مرد خود را متعهد به ادای آن معرفی میکند. (الميزان، ج4، ص258)
در واقع، گفتهاند «مصاحبت بیست روز، انسان را شبیه خویشاوند میکند؛ چه رسد به پیوند زوجیت که ارتباطی بسیار شدیدتر بین طرفین ایجاد میکند. (به نقل از مفاتيح الغيب، ج10، ص16)
🍃ه. ...
@yekaye
یک آیه در روز
948) 📖 وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً
.
9️⃣ «وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبيناً؛ وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ ميثاقاً غَليظاً»
درباره وضعیت حکمی که در این دو آیه آمده و منسوخ بودن یا نبودن آن سه دیدگاه مطرح است:
🍃الف. این یک آیه محکم و غیرمنسوخ است؛ و اینکه مرد حق دارد در صورت خلع، (مقداری یا کل) مهریهاش را پس بگیرد، منافاتی با این دو آیه ندارد، زیرا مساله خلع در جایی است که نشوز از جانب زن رخ داده باشد؛ در حالی که این آیه ناظر به بهتان زدن به زن است. (نظر اکثر مفسران شیعه و سنی)
🍃ب. این آیه محکم و غیرمنسوخ است، ولی شامل خال خلع هم میشود و لذا حکم خلع را اسلام به رسمیت نمیشناسد و مرد تحت هیچ شرایطی حق ندارد مهریهای که داده، پس بگیرد. (بكير بن بكر بن عبد الله المزني، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص42)
🍃ج. این دو آیه با آیه «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَيْهِما فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ» (بقره/229) نسخ شده است. (حسن بصری، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص42)
معنی این آیه این است: پس اگر بيم آن داشتيد كه آن دو [زن و شوره] حدود خدا را برپا ندارند [یعنی در صورتى كه يكديگر را نمىخواهند يا زن كراهت شديد دارد] حرجی بر آنها نيست در آنچه زن [براى رهايى خود مقداری یا همه مهریه را به عنوان] فديه دهد [تا مرد او را طلاق دهد])
@yekaye
949) 📖 وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبيلاً 📖
💢ترجمه
و ازدواج مکنید با آن زنانی که پدرانتان نکاح کردند جز آنچه قبلا گذشته است؛ همانا این کاری شنیع و هلاکتبار بوده است و بد راه و رسمی بود.
سوره نساء (4) آیه 22
1398/6/4
24 ذیالحجه 1440
@yekaye
🔹تَنْكِحُوا ؛ نَكَحَ
در بحث از آیه 3 همین سوره گذشت که
▪️ماده «نکح» هم برای «پیمان ازدواج» به کار میرود و هم برای «عمل نزدیکی کردن».
▫️برخی بر این باورند که اصل آن برای عمل نزدیکی کردن بوده، و به مناسبت برای ازدواج هم به کار رفته؛
▫️در مقابل برخی بر این باورند که این ماده در اصل به معنای عقد و پیمان ازدواج است؛ و نه نزدیکی کردن و بعدا به نحو استعاری برای جماع و نزدیکی به کار رفته است؛
بویژه که با توجه به وجود حیا در انسان تمامی اسمهای ناظر به جماع، ابتدا به نحو کنایی در خصوص این کار استفاده شده است؛
و شاهد قرآنی بر اینکه «نکاح» لزوما به معنای نزدیکی کردن نیست، این آیه شریفه است که «إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُن» (احزاب/۴۹) چرا که از نکاحی صحبت کرده که قبل از تماس به طلاق منجر شده است.
چنانکه آیه «وَ ابْتَلُوا الْيَتامی حَتَّی إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ» (نساء/۶) نیز صرف بلوغ جنسی نیست، بلکه بلوغ اجتماعیای است که شخص آمادگی ازدواج و تشکیل خانواده را پیدا میکند؛
و شاهد دیگری بر این مدعا هم که اصل نکاح ناظر به پیوند زناشویی، و نه عمل جنسی بوده، و کاربردش در عمل جنسی به نحو استعارهای بوده، آن است که علیرغم شباهت عمل جنسی در حیوانات با انسان، ظاهرا تعبیر «نکاح» فقط در مورد عمل انسان (و نه عمل بین خود حیوانات) به کار میرود.
▪️کاربرد این ماده به صورت ثلاثی مجرد (نَكَحَ يَنْكِحُ نِكاحاً) به معنای «ازدواج کردن» است که هم برای مرد «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساء» (نساء/۲۲) هم برای زن «حَتَّی تَنْكِحَ زَوْجاً غَيْرَهُ» (بقره/۲۳۰) و هم برای خود پیمان ازدواج «وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ» (بقره/۲۳۵) به کار میرود.
🔖جلسه 928 http://yekaye.ir/an-nesa-4-3/
@yekaye
🔹سَلَفَ
▪️ماده «سلف» در اصل بر تقدم و پیش گرفتن چیزی دلالت دارد، چنانکه تعبیر «سَلَف» به معنای «گذشتگان» است و بیع سَلَف، هم خرید و فروشی است که قیمت کالا مدتی پیش از دریافت جنس پرداخت میشود (پیشخرید) (معجم مقاييس اللغة، ج3، ص95-96)
▪️برخی توضیح دادهاند که این ماده در اصل صرفا به وقوع و تحقق چیزی در گذشته دلالت دارد، و
▪️تفاوتش با واژههای نزدیک به آن مانند «سبق» و «تقدم» و «مرور» و «مُضی» در همین است که
🔸در «سبق» (نقطه مقابل «لحوق») تقدم در حرکت یا عمل یا فکر مد نظر است؛
🔸در «تقدم» (نقطه مقابل «تأخر») جلو افتادن و مقدم بودن چیزی بر چیز دیگر؛
🔸در «مرور» عبور از نقطه معین؛ و
🔸 در «مُضی» گذر زمان و از زمان حال عبور کردن مد نظر است؛ اما
🔸در «سلف» نه بسق و لحوق، و نه تقدم و تاخر، و نه عبور از نقطهای معین، و نه جریان داشتن در گذشته و آینده، هیچیک لحاظ نشده، بلکه صرف وقوع امری در گذشته مورد نظر است: «فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ» (بقره/275) ، «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ» (نساء/22) «أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ» (نساء/23) «عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ» (مائده/95) ، «يُغْفَرْ لَهُمْ ما قَدْ سَلَف» (انفال/38)
(التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج5، ص219)
▪️این ماده وقتی به باب افعال میرود، حالت متعدی به خود میگیرد، یعنی چیزی را در گذشته قرار دادن و اقدام به سپری کردن؛ چنانکه مقصود از آن در آیات «هُنالِكَ تَبْلُوا كُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَتْ» (یونس/30) «كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخالِيَةِ» (حاقه/24) اعمال نیک و بدی است که شخص آنها را انجام داده و از سر گذرانده است. (التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج5، ص220)
▪️خود کلمه «سَلَف» به معنای «متقدم» است، چنانکه در آیه «فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرينَ» (زحرف/56) یعنی آنان را متقدم [به عنوان انسانهایی که پیش از بقیه بودند] و مایه عبرت دیگران قرار دادیم. (مفردات ألفاظ القرآن، ص420)
📿ماده «سلف» و مشتقات آن 8 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
@yekaye
🔹فاحِشَةً
در آیه ۱۵ بیان شد که
▪️ماده «فحش» (با کلماتی همچون فُحْش و فَحْشَاء و فَاحِشَة) در اصل دلالت بر زشتی و قبح و شناعت در چیزی میکند، به طوری که در مورد هر چیزی که از حد خودش تجاوز کند (که به نحوی موجب کراهت شود) «فاحش» گفته میشود؛
▪️«فاحشة» عملی است که زشتی آن شدید است؛ و کلمه «فحشاء» (إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ؛ بقره/۱۶۹) به خاطر «مد»ی که در کلام دارد، مفهومش شدیدتر از «فاحِشَة» است.
▪️همچنین اشاره شد که این کلمه بسیاری از اوقات به طور خاص در مورد «روابط جنسی نامشروع» (اعم از زنا و لواط و مساحقه) به کار میرود: «لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَة» (طلاق/۱) ، «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً» (اسراء/۳۲) ، «أَ تَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ» (اعراف/۸۰) ، «وَ اللاَّتي يَأْتينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ» (نساء/۱۵)
🔖جلسه ۹۴۲ http://yekaye.ir/an-nesa-4-15/
@yekaye
🔹مقْتاً
قبلا بیان شد که
▪️درباره اصل ماده «مقت» برخی گفتهاند که دلالت میکند بر قُبح و زشتی؛ برخی گفتهاند که دلالت دارد بر بُغض و نفرت شدید؛ و برخی هم هر دو مولفه را دخیل دانسته و گفتهاند که دلالت دارد بر بُغض و نفرت شدید از کسی که مرتکب کار زشت و قبیحی میشود. (مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۷۲)
▪️در آیه «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ إِلاَّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ مَقْتاً وَ ساءَ سَبيلاً» (نساء/22) خداوند با استفاده از این کلمه و عطف آن به «فحشاء»، منفوریت این را کسی با زنِ پدرش ازدواج میکرد در ردیف فحشاء قرار داد.
▪️کاربردهای قرآنی دیگر این ماده عبارتند از: «لا يَزيدُ الْكافِرينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاَّ مَقْتاً» (فاطر/۳۹) «إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا يُنادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمانِ فَتَكْفُرُونَ» (غافر/۱۰) «كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ» (غافر/۳۵ و صف/۳)
🔖جلسه 739 http://yekaye.ir/al-fater-35-39/
@yekaye
📖 شأن نزول
▪️درباره شأن نزول این آیه، به یک سنت جاهلی اشاره کردهاند که افراد ازدواج با زن پدر خویش را جایز میشمردند، و حتی زن پدر را هم مانند ارث پدری خویش میدانستند و بدون مهریه او را تصاحب می کردند.
📚تفسير القمي، ج1، ص135 ؛ مجمع البيان، ج3، ص44
▪️اما اینکه به طور خاص در مورد چه واقعهای نازل شده، اسم برخی از زنان را بردهاند (مجمع البيان، ج3، ص44 ؛ أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص152 )
و معروفترینشان همسر ابوقیس است که واقعه به دو صورت نقل شده است:
🔸الف. ابو قيس كه از مردان صالح انصار بود وفات کرد و پسرش، قيس، زن پدر خود را خواستگاری كرد. زن گفت من تو را فرزند خودم به حساب میآورم. من خدمت رسول خدا (ص) میرسم، و هر چه آن حضرت امر فرمودند، انجام میدهم. زن نزد پيغمبر (ص) آمد و حضرت را از جريان امر آگاه ساخت و خداوند اين آيه را نازل فرمود.
(مجمع البيان، ج3، ص44؛ أسباب نزول القرآن (الواحدي)، ص152)
🔸ب. در جاهليت و در اوائلی كه قبائل عرب اسلام آوردند رسم چنين بود كه وقتی دوست کسی میمرد، و زنی از او میماند، او جامه خود را بر سر آن زن میانداخت و همين باعث میشد ازدواج با آن زن را با همان مهریهای که دوستش به آن زن داده بود، به ارث ببرد، یعنی نكاح این زن را همانند اموال مرد متوفی به ارث میبردند.
وقتی ابو قيس بن اسلب [یا: أسلت] از دنيا رفت، پسرش محصن بن أبی قيس، جامه خود را بر سر همسر پدرش كبيشه دختر معمر بن معبد انداخت، و در نتيجه وارث نكاحش شد و سپس او را بلاتكليف رها كرد، نه با وی نزدیکی میكرد، و نه خرجیاش را میداد. كبيشه نزد رسول خدا (ص) شكايت برد، كه شوهرم ابو قيس از دنيا رفته و پسرش محصن وارث نكاح من شده، نه سزاغم میآید، و نه نفقهام را میدهد، و نه رهايم میكند كه به خانواده و اهلم بپيوندم. رسول خدا (ص) فرمود: تو فعلا به خانهات برگرد تا اگر خداوند متعال دربارهات حكمی نازل كرد خبرت كنم؛ که این آیه نازل شد که « و ازدواج مکنید با آن زنانی که پدرانتان نکاح کردند جز آنچه قبلا گذشته است؛ همانا این کاری شنیع و هلاکتبار بوده است و بد راه و رسمی بود.» (نساء/22) و كبيشه به اهل خودش پيوست. [اين تنها كبيشه نبود كه چنين بود]، در مدينه زنانی ديگر بودند كه نكاحشان به ارث رفته بود، و خداوند متعال اين آيه را [به طور کلی در مورد هرگونه ارث بردن زنان] نازل فرمود که: « ای کسانی که ایمان آوردهاند! برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه وارث شوید» (نساء/19)
(تفسير القمي، ج1، ص134)
@yekaye
☀️1) از امام صادق ع از پدشان از جدشان از امیرالمومنین ع روایت شده که پیامبر اکرم ص به وی فرمود:
یا علی! همانا عبدالمطلب پنج سنت را در زمان جاهلیت برقرار کرد که خداوند در اسلام هم آنان را جاری فرمود:
او زنان پدران را بر پسران حرام شمرد؛ خداوند هم نازل فرمود: «و ازدواج مکنید با آن زنانی که پدرانتان نکاح کردند» (نساء/22)؛
و گنجی یافت و خمس آن را جدا کرد و صدقه داد؛ خداوند هم نازل فرمود: «و بدانید هرآن چیزی که به چنگ آوردید پس همانا یک پنجم آن است از آن خداوند ...» (انفال/41)
و هنگامی که چاه زمزم را حفر کرد آن را «سقایة الحاج: سقاییِ حاجیان» نامید و خداوند هم نازل فرمود: آیا سقایی حاجیان و آبادانی مسجدالحرام را همانند کسی میدانید که به خدا و روز آخرت ایمان آورد» (توبه/19)
و در [دیه] قتل، صد شتر مقرر داشت و خداوند عز و جل هم در اسلام همین را مقرر فرمود؛
و در میان قریش طواف تعداد معینی نداشت؛ و عبدالمطلب هفت دور را سنت کرد و خداوند هم در اسلام همین را جاری نمود.
یا علی! همانا عبدالمطلب کسی بود که با «أزلام» [= تیرهای قماربازی] [گوشت قربانی را] تقسیم نمیکرد [اشاره به مائده/3] و بتها را نمیپرستید و از آنچه برای بتان ذبح شده بود، نمیخورد [مائده/3) و میگفت: من بر دین حضرت ابراهیم ع هستم.
📚الخصال، ج1، ص312-313
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الشَّاهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو حَامِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَزِيدَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ صَالِحٍ التَّمِيمِيُّ عَنْ أَبِيهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ أَبُو مَالِكٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ فِي وَصِيَّتِهِ لَهُ:
يَا عَلِيُّ إِنَّ عَبْدَ الْمُطَّلِبِ سَنَّ فِي الْجَاهِلِيَّةِ خَمْسَ سُنَنٍ أَجْرَاهَا اللَّهُ لَهُ فِي الْإِسْلَامِ:
حَرَّمَ نِسَاءَ الْآبَاءِ عَلَی الْأَبْنَاءِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ»؛
وَ وَجَدَ كَنْزاً فَأَخْرَجَ مِنْهُ الْخُمُسَ وَ تَصَدَّقَ بِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ الْآيَةَ؛
وَ لَمَّا حَفَرَ زَمْزَمَ سَمَّاهَا سِقَايَةَ الْحَاجِّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ «أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» الْآيَةَ؛
وَ سَنَّ فِي الْقَتْلِ مِائَةً مِنَ الْإِبِلِ فَأَجْرَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ فِي الْإِسْلَامِ؛
وَ لَمْ يَكُنْ لِلطَّوَافِ عَدَدٌ عِنْدَ قُرَيْشٍ فَسَنَّ فِيهِمْ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ فَأَجْرَی اللَّهُ ذَلِكَ فِي الْإِسْلَامِ.
يَا عَلِيُّ إِنَّ عَبْدَ الْمُطَّلِبِ كَانَ لَا يَسْتَقْسِمُ بِالْأَزْلَامِ وَ لَا يَعْبُدُ الْأَصْنَامَ وَ لَا يَأْكُلُ مَا ذُبِحَ عَلَی النُّصُب؛ وَ يَقُولُ أَنَا عَلَی دِينِ أَبِي إِبْرَاهِيمَ.
✅این روایت گزیدهای از یک سلسله وصایای پیامبر ص است به حضرت امیر که متن کامل آن وصایا در: من لا يحضره الفقيه، ج4، ص353-375 و مكارم الأخلاق، ص434-445 آمده است.
@yekaye
☀️2) از امام کاظم ع از امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
از پدرم سوال شد از آن روابط جنسیای که خداوند عز و جل حرمتش را در قرآن اعلام کرد و آنچه که حرمتش را پیامبر ص در سنتش اعلام فرمود.
فرمودند: خداوند سی و چهار وجه را حرام کرد: هفدهتا را در قرآن و هفدهتا را در سنت [نبوی].
اما آن که در قرآن است، عبارت است از
«زنا» که خداوند عز و جل فرمود «به زنا نزدیک نشوید» (اسراء/32) و ازدواج با زن پدر که خداوند فرمود: «و ازدواج مکنید با آن زنانی که پدرانتان نکاح کردند» (نساء/22) و «مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و همههایتان و خالههایتان و دخترانِ برادر و دخترِان خواهر و مادرانی که به شما شیر دادهاند . خواهران شیریتان و مادران زنانتان، و دخترانی که در دامان شمایند از زنانی که با آن زنان نزدیکی کردهاید که اگر نزدیکی رخ نداده باشد اشکالی بر شما نیست؛ و زنان پسرانی که از صلب شمایند، و اینکه بین دو خواهر جمع کنید مگر آنچه قبلا گذشته ایست» (نساء/23) و زن حائض مگر اینکه پاک شود که خداوند عز و جل فرمود «و بدانان نزدیک نشوید تا اینکه پاک شوند» (بقره/222) و نکاح در زمان اعتکاف که فرمود: «و با آنان مباشرت نکنید در حالی که در مساجد در اعتکافید» (بقره/187)
و اما آنچه در سنت است عبارت است از:
نزدیکی کردن در روزهای ماه رمضان، و ازدواج دو نفر که همدیگر را لعان کردهاند [زن و شوهری که شوهر ادعا کرده زنش به او خیانت جنسی کرده و از این رو، هریک دیگری را لعن کرده و با لعن از همدیگر جدا شدهاند] و ازدواجی که در ایام عِدّه انجام شود؛ و محرم، اعم از اینکه ازدواج کند یا ازدواجی را اجرا نماید؛ و کسی که ظهار کند [احزا/4 و مجادله/2-3] تا پیش از اینکه کفاره دهد؛ و ازدواج با زن مشرک؛ و ازدواج کردن مرد با زنی که نُه بار بعد از گذشتن عِدّه طلاقش داده است [یعنی نه بار در ایام عده، طلاق داده و رجوع کرده است] و با داشتن زن آزاد، زن کنیز را به همسری درآوردن؛ و با داشتن زن مسلمان، زن اهل کتاب را به همسری درآوردن، و با داشتن زنی، خواهرزاده یا برادرزادهی همان زن را به همسری درآوردن؛ و ازدواج با کنیز بدون اجازه صاحبش، و به همسری در آوردن کنیز برای کسی که میتواند زن آزاد را به همسری درآورد؛ و با زنی از اسیران را قبل از تقسیم غنایم تصاحب کردن، و کنیز مشترک [یعنی اینکه چند نفر با یک کنیز رابطه برقرار کنند] و کنیز خریداری شده قبل از اینکه ایام عدهاش بسر آید؛ و کنیز مکاتبهای* که مقداری از پول خود را ادا کرده است.
✳️* مکاتبه: قانونی است در اسلام، که از طریق آن برده و کنیز میتوانند با اموالی که به نحو مشروع به دست میآورند تدریجا قیمت خود را بپردازند و آزاد شوند.
📚الخصال، ج2، ص: 532-533
@yekaye
👇متن حدیث👇
متن حدیث 2
☀️حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ بْنُ حَمْزَةَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَزْدَادَ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ سَهْلُ بْنُ صَالِحٍ الْعَبَّاسِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْآمُلِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ:
سُئِلَ أَبِي ع عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْفُرُوجِ فِي الْقُرْآنِ وَ عَمَّا حَرَّمَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فِي سُنَّتِهِ
فَقَالَ الَّذِي حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعَةٌ وَ ثَلَاثُونَ وَجْهاً سَبْعَةَ عَشَرَ فِي الْقُرْآنِ وَ سَبْعَةَ عَشَرَ فِي السُّنَّةِ
فَأَمَّا الَّتِي فِي الْقُرْآنِ فَالزِّنَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی» وَ نِكَاحُ امْرَأَةِ الْأَبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ» وَ «أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ رَبائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلابِكُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ» وَ الْحَائِضُ حَتَّی تَطْهُرَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّی يَطْهُرْنَ» وَ النِّكَاحُ فِي الِاعْتِكَافِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ».
وَ أَمَّا الَّتِي فِي السُّنَّةِ: فَالْمُوَاقَعَةُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ نَهَاراً وَ تَزْوِيجُ الْمُلَاعَنَةِ بَعْدَ اللِّعَانِ وَ التَّزْوِيجُ فِي الْعِدَّةِ وَ الْمُوَاقَعَةُ فِي الْإِحْرَامِ وَ الْمُحْرِمُ يَتَزَوَّجُ أَوْ يُزَوِّجُ وَ الْمُظَاهِرُ قَبْلَ أَنْ يُكَفِّرَ وَ تَزْوِيجُ الْمُشْرِكَةِ وَ تَزْوِيجُ الرَّجُلِ امْرَأَةً قَدْ طَلَّقَهَا لِلْعِدَّةِ تِسْعَ تَطْلِيقَاتٍ وَ تَزْوِيجُ الْأَمَةِ عَلَی الْحُرَّةِ وَ تَزْوِيجُ الذِّمِّيَّةِ عَلَی الْمُسْلِمَةِ وَ تَزْوِيجُ الْمَرْأَةِ عَلَی عَمَّتِهَا وَ خَالَتِهَا وَ تَزْوِيجُ الْأَمَةِ مِنْ غَيْرِ إِذْنِ مَوْلَاهَا وَ تَزْوِيجُ الْأَمَةِ عَلَی مَنْ يَقْدِرُ عَلَی تَزْوِيجِ الْحُرَّةِ وَ الْجَارِيَةُ مِنَ السَّبْيِ قَبْلَ الْقِسْمَةِ وَ الْجَارِيَةُ الْمُشْتَرَكَةُ وَ الْجَارِيَةُ الْمُشْتَرَاةِ قَبْلَ أَنْ يَسْتَبْرِئَهَا وَ الْمُكَاتَبَةُ الَّتِي قَدْ أَدَّتْ بَعْضَ الْمُكَاتَبَةِ.
📚الخصال، ج2، ص: 532-533
@yekaye
☀️3) الف. از امام باقر ع یا امام صادق ع روایت شده که فرمودند:
اگر خداوند با این آیه که «و شما را نرسد که رسول الله را اذیت کنید و اینکه ابدا بعد از او با همسرانش ازدواج نمایید» (احزاب/53) ازدواج با همسران پیامبر ص را بر مردم حرام نکرده بود، باز هم بر امام حسن و امام حسین ع [یعنی بر ما اهل بیت ع] حرام بودند به خاطر این سخن خداوند عز و جل که فرمود: «و ازدواج مکنید با آن زنانی که پدرانتان نکاح کردند» (نساء/22) و سزاوار نیست که شخصی با زن پدربزرگ خود ازدواج کند.
📚الكافي، ج5، ص420؛ النوادر(للأشعري)، ص101؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص281؛ الإستبصار، ج3، ص155؛ تفسير العياشي، ج1، ص230
☀️ب. از امام موسی کاظم ع نزد هارون الرشید سعایت کردند. او امام را احضار کرد و گفتگویی بین او و امام ع رد و بدل شد که خود امام ع آن را حکایت کرده است. در فرازی از آن گفتگو آمده است:
هارون گفت: شما چرا جایز شمردید که عامه و خاصه شما را به رسول الله ص منسوب کنند و به شما «ابن رسول الله» بگویند در حالی که شما پسران علی ع هستید و فرد را به پدرش منسوب میکنند، و [حضرت] فاطمه فقط ظرفی [برای انتقال] بوده است، مگر پیامبر از راه مادر جد شما میشود؟!
گفتم: ای خلیفه! اگر پیامبر ص به دنیا برگردد و از دختر تو خواستگاری کند آیا درخواستش را اجابت میکنی؟
گفت: سبحان الله! چگونه ممکن است اجابت نکنم؛ بلکه بر عرب و عجم و قریش بدین جهت افتخار خواهم کرد.
گفتم: اما او هرگز از من چنین درخواستی نخواهد کرد و من هم دخترم را به عقد او درنخواهم آورد.
گفت: چرا؟
گفتم: چون من از فرزندان اویم ولی تو از فرزندان او نیستی!
گفت: احسنت بر تو ای موسی!
📚عيون أخبار الرضا ع، ج1، ص83-84؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص391؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج2، ص251
@yekaye
👇متن احادیث👇
متن احادیث بند 3
☀️الف. مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع أَنَّهُ قَالَ:
لَوْ لَمْ يَحْرُمْ عَلَی النَّاسِ أَزْوَاجُ النَّبِيِّ ص لِقَوْلِ [بِقَوْلِ] اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً» حَرُمْنَ [حُرِّمَ] عَلَی الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَنْكِحُوا ما نَكَحَ آباؤُكُمْ مِنَ النِّساءِ» وَ لَا يَصْلُحُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَنْكِحَ امْرَأَةَ جَدِّهِ.
📚الكافي، ج5، ص420؛ النوادر(للأشعري)، ص101؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص281؛ الإستبصار، ج3، ص155؛ تفسير العياشي، ج1، ص230
☀️ب. حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ هَانِي [بْنُ] مُحَمَّدِ بْنِ مَحْمُودٍ الْعَبْدِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مَحْمُودٍ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ إِلَی مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: لَمَّا دَخَلْتُ عَلَی الرَّشِيدِ سَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيَّ السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ يَا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ خَلِيفَتَيْنِ يُجْبَی إِلَيْهِمَا الْخَرَاج؟
... ثُمَّ قَالَ لِمَ جَوَّزْتُمْ لِلْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ أَنْ يَنْسُبُوكُمْ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ يَقُولُونَ لَكُمْ يَا بَنِي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنْتُمْ بَنُو عَلِيٍّ وَ إِنَّمَا يُنْسَبُ الْمَرْءُ إِلَی أَبِيهِ وَ فَاطِمَةُ إِنَّمَا هِيَ وِعَاءٌ وَ النَّبِيُّ ص جَدُّكُمْ مِنْ قِبَلِ أُمِّكُمْ؟
فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ ص نُشِرَ فَخَطَبَ إِلَيْكَ كَرِيمَتَكَ هَلْ كُنْتَ تُجِيبُهُ؟
فَقَالَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ لِمَ لَا أُجِيبُهُ بَلْ أَفْتَخِرُ عَلَی الْعَرَبِ وَ الْعَجَمِ وَ قُرَيْشٍ بِذَلِكَ.
فَقُلْتُ لَهُ لَكِنَّهُ ص لَا يَخْطُبُ إِلَيَّ وَ لَا أُزَوِّجُهُ!
فَقَالَ وَ لِمَ؟
فَقُلْتُ لِأَنَّهُ ص وَلَدَنِي وَ لَمْ يَلِدْكَ.
فَقَالَ أَحْسَنْتَ يَا مُوسَی.
📚عيون أخبار الرضا ع، ج1، ص83-84؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج2، ص391؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة، ج2، ص251
@yekaye