💗 حاج احمد 💗
#زندگینامه
#آشنایی_با_شهدا
سيد هاشمي در سال 1319 در تهران ديده به جهان گشود. وي دوران كودكي را در خانوادهاي مذهبي سپري كرد و پس از اتمام دوران تحصيلات متوسطه به ارتش پيوست؛ و به دليل قدرت بدني قابل توجهي كه داشت، عضو نيروهاي ويژه كلاه سبز گشت. اما پس از مدتي به دليل شناخت ماهيت رژيم طاغوتي از ارتش خارج شد؛ او در تاريخ 15 خرداد سال 42 به همراه دوستانش يك خودروي ارتش را به آتش كشيد و به مدت 3 ماه تحت تعقيب مأموران رژيم قرار گرفت.
هاشمي بدون توجه به تهديدهاي مأمورين همدوش با ديگر مردم ايران به مبارزه عليه رژيم پرداخت و پس از ورود امام (ره) به ايران عضو كميته استقبال از امام گشت. او در ايام مبارزه مردم جهت براندازي رژيم طاغوت، كالاهاي ناياب را، با قيمت پايين در اختيار مردم مي گذاشت. وي كميته انقلاب اسلامي منطقه 9 را سازماندهي كرد، آنگاه به فرمان امام (ره) براي پاكسازي منطقه غرب به آنجا رفت.
هاشمي با آغاز جنگ تحميلي عازم جبهههاي جنوب گشت و در مدرسه «فداييان اسلام» در شهر آبادان اولين نيروي انتظامي نامنظم براي مقابله با تهاجمات بعثيون را به وجود آورد. ايشان پس از مدتي ستاد فداييان اسلام را به هتل كارونسرا منتقل كرد و تا مدتها تنها مركز اعزام به خط مقدم و آموزش فعاليتهاي رزمي اين هتل بود. در آن زمان به دليل كمبود اسلحه سيد مجتبي با آقاي خامنهاي تماس گرفت و از طريق ايشان اقدام به تهيه اسلحه نمود، و با هزينه شخصي، مايحتاج عمومي را تهيه كرد. طرح هوشمندانه او منجر به آزادسازي ميدان تير آبادان از اسارت بعثيون عراقي شد.
منافقان كوردل كه نميتوانستند شاهد تلاش شبانهروزي شهيد هاشمي در پشتيباني رزمندگان اسلام باشند، سرانجام در آستانه ماه مبارك رمضان سال 1364 او را با زبان روزه در مغازه لباس فروشياش از پشت سر آماج گلوله هاي خود قرار دادند و به شهادت رساندند.
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
#سالروز_شهادت
@yousof_e_moghavemat
بساط چایی ؛
بهانه ای بود ....
برای یک دورهمی ساده
باصفا و لذت بخش ...
#شهید_احمد_کاظمی
#رزمندگان_لشکر_8_نجف
@yousof_e_moghavemat
همیشه آیه وجَعلنا را زمزمه میکرد،
گفتم:آقا ابرام این آیه برای محافظت
در مقابل دشمن است اینجا که دشمن
نیست،ابراهیم نگاه معناداری کرد و گفت:
دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد؟!
راوی یکی از همرزمان شهید
#شهید_ابراهیم_هادی
@yousof_e_moghavemat
📸 در اوج اخلاص و جانـفشانی ؛
تفریح هم داشتند ...
🔺مسابقه ماست خوری در جبهه ها
#سرگرمی_در_جنگ
@yousof_e_moghavemat
دل به عشق تو دهم
تا رمقی در دل هست
جان برای تو دهم
تا به جهان جان گذرد
#سلام_علی_الحسین...
@yousof_e_moghvemat
يكي ميگفت : " تازہ رسيدہ بودم بہ قرارگاہ تاكتيكي و دلم ميخواست حاج احمد را ببينم . همين طور كہ داشتم قدم زنان بہ طرف قرارگاہ ميرفتم ، صحنہ عجيبي ديدم . درميان آن سكوت و خلوتے بعد از ظهر كہ هر كدام از بچهها از شدت گرما بہ سنگري پناہ بردہ بود و چرت ميزدند ، حاج احمد در كنار تانكر آب نشستہ بود و با دقت و وسواس خاصے ، ظرف هاے ناهار بچههاے قرارگاہ را ميشست . اول باور نكردم كہ حاج احمد باشد ولي وقتي بہ آرامي نزديك رفتم ، ديدم كہ خود اوست . با خودم گفتم آدم مثل حاج احمد با آن همہ يد و بيضا ، فرماندہ تيپ ۲۷ حضرت رسول(ص) و مسؤل قرارگاہ تاكتيكے باشد و بيايد كنار تانكر آب ، كاسہ بشقاب هاے بچهها را بشويد؟! در همين فكر بودم كہ يك هو بہ ياد دوربينم افتادم . بہ تندي ، با دوربين قراضهاے كہ روے دوشم داشتم ، جلو رفتم و قبل از اين كہ متوجہ شود ، او را درون كادر دوربين جا دادم و با فشار تكمهاے ، براي هميشہ ثبتش كردم "
خاطرهاي از #حاج_احمد_متوسلیان از زبان #عباس_برقے ✍🏻🌱
#احمد_متوسلیان
#جاوید_نشان_احمد_متوسلیان
#جاوید_الاثر_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
مردان میدان ؛
لبخندتان را خریداریم
که لبخند پیروزی,
مگر غیر از این است
که در راه خدا چه بکُشی
و چه کُشته شوی
پیـروزی ....
#فرماندهان_جنگهاینامنظم
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
(سمت راست)
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی
(سمت چپ)
@yousof_e_moghavemat
فَاِذاقَضااَمراًفَاِنَّمایَقولُلَهُکُنفَیَکون
اگر چیزی را اراده کند، فقط میگوید:
بــاش ، پس بیدرنگ موجود میشود...
سورهغافرآیه۶۸
#یک_آیه_قرآن
@yousof_e_moghavemat