eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
283 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
( شهید مدافع حرم، حسن قاسمی دانا ) مریم عرفانیان مصور قطع رقعی جلد شومیز ۱۴۶صفحه به نشر قیمت ۲۰٫۰۰۰تومان @yousof_e_moghavemat
🌱 علی اصغر در سال ۱۳۴۱ در کرمانشاه دیده به جهان گشود و در خانواده ای مذهبی و متدین دوران کودکی اش را سپری نمود و سپس وارد مدرسه شده و تا چهارم دبیرستان تحصیل نمود. 🔹سپس وارد سپاه گردید به علت علاقه شدید به امام (ره) و انقلاب و اسلام و مقید بودنش نسبت به مملکت اسلامی ایشان را راهی جبهه های حق علیه باطل نمود. ✨شهید بزرگوار بسیار مومن و با تقوی بود و یکی از خصوصیات برجسته ایشان منظم بودن و با شخصیت بودن ایشان بود و با توجه به اینکه تک فرزند (پسر) خانواده بود اما بخاطر اینکه موقعیت مملکتی جنگ بود ترجیح داد که به جبهه برود ایشان در سال ۵۹ ازدواج نمود که ثمره ازدواجش یک فرزند پسر به جا ماند. 🕊شهید عزیز و بزرگوار در مورخه ۶۵.۱۰.۲۴ در منطقه کربلای ۵ شلمچه در نبرد با مزدوران بعثی عراق به علت اصابت ترکش نارنجک به درجه رفیع شهادت نایل گردید و پیکر پاک شهید را در گلزار شهدای کرمانشاه به خاک سپردند. @yousof_e_moghavemat
بهزاد دانشگر قطع رقعی جلد شومیز ۲۸۰صفحه عهد مانا قیمت ۴۵۰۰۰تومان @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
سيد هاشمي در سال 1319 در تهران ديده به جهان گشود. وي دوران كودكي را در خانواده‌اي مذهبي سپري كرد و پس از اتمام دوران تحصيلات متوسطه به ارتش پيوست؛ و به دليل قدرت بدني قابل توجهي كه داشت، عضو نيروهاي ويژه كلاه سبز گشت. اما پس از مدتي به دليل شناخت ماهيت رژيم طاغوتي از ارتش خارج شد؛ او در تاريخ 15 خرداد سال 42 به همراه دوستانش يك خودروي ارتش را به آتش كشيد و به مدت 3 ماه تحت تعقيب مأموران رژيم قرار گرفت. هاشمي بدون توجه به تهديدهاي مأمورين همدوش با ديگر مردم ايران به مبارزه عليه رژيم پرداخت و پس از ورود امام (ره) به ايران عضو كميته استقبال از امام گشت. او در ايام مبارزه مردم جهت براندازي رژيم طاغوت، كالاهاي ناياب را، با قيمت پايين در اختيار مردم مي گذاشت. وي كميته انقلاب اسلامي منطقه 9 را سازماندهي كرد، آن‌گاه به فرمان امام (ره) براي پاكسازي منطقه غرب به آن‌جا رفت. هاشمي با آغاز جنگ تحميلي عازم جبهه‌هاي جنوب گشت و در مدرسه «فداييان اسلام» در شهر آبادان اولين نيروي انتظامي نامنظم براي مقابله با تهاجمات بعثيون را به وجود آورد. ايشان پس از مدتي ستاد فداييان اسلام را به هتل كارونسرا منتقل كرد و تا مدت‌ها تنها مركز اعزام به خط مقدم و آموزش فعاليت‌هاي رزمي اين هتل بود. در آن زمان به دليل كمبود اسلحه سيد مجتبي با آقاي خامنه‌اي تماس گرفت و از طريق ايشان اقدام به تهيه اسلحه نمود، و با هزينه شخصي، مايحتاج عمومي را تهيه كرد. طرح هوشمندانه او منجر به آزادسازي ميدان تير آبادان از اسارت بعثيون عراقي شد. منافقان كوردل كه نمي‌توانستند شاهد تلاش شبانه‌روزي شهيد هاشمي در پشتيباني رزمندگان اسلام باشند، سرانجام در آستانه ماه مبارك رمضان سال 1364 او را با زبان روزه در مغازه لباس فروشي‌اش از پشت سر آماج گلوله هاي خود قرار دادند و به شهادت رساندند. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🍃♦️ دکتر 🍃♦️شهید دکتر سید حسن آیت سوم تیر ۱۳۱۷ هجری شمسی در شهرستان نجف آباد در خانواده ای روحانی و کشاورز دیده به جهان گشود 🔹وی تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در همین شهرستان سپری کرد و پس از پایان تحصیلات علوم دینی از جمله علوم حوزه و تا حدود فقه و اصول در نجف‌آباد و اصفهان، به تهران رفت و در دانشسرای عالی در رشته تربیت معلم، در بخش ادبیات فارسی موفق به اخذ لیسانس شد. 🔹شهید آیت مطالعات خود را در رشته جامعه‌شناسی ادامه داد و سال ۱۳۴۰ فوق لیسانس جامعه‌شناسی از مؤسسه علوم اجتماعی دانشگاه تهران دریافت کرد. در سال ۱۳۴۱، در کنکور دانشکده حقوق شرکت کرد و در همین سال به دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت و دوره روزنامه نگاری را در مؤسسه اطلاعات گذراند و در طول مدت تحصیلات عالیه، به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه نیز آشنایی پیدا کرد. 🔹شهید آیت در نجف‌آباد و اصفهان پای به میدان مبارزه نهاد و از همان ابتدای نوجوانی ، راه اسلام و راه آیت‌الله کاشانی را انتخاب کرد و با درگذشت آیت الله کاشانی در اسفند سال ۱۳۴۰ صحنه مبارزه اسلامی در میهن ما خالی شد و یک دوران فترت پیش آمد. با شروع مبارزه امام خمینی (ره) با رژیم پهلوی شهید آیت از اولین کسانی بود که به امام خمینی پیوست و پس از قیام ۱۵ خرداد با تدریس در دانشگاه ذهن دانشجویان خود را بیدار و آنان را در مسیر مبارزه به حرکت درمی آورد. 🔹با اوج گیری مبارزه ملت مسلمان ایران در مقابل نظام استکبار، شهید آیت یکی از اولین کسانی بود که با سخنرانیهای خود در مساجد و دانشگاهها و ادارات دولتی به گسترش دامنه مبارزه با رژیم پرداخت و با حضور خود در این اجتماعات که شاید بیشترین سخنرانی های شهید آیت در طی این دوران انجام شده است، نقش بسیار سازنده و فعالی در بالا بردن سطح اطلاعات توده‌های مردم ایفاء کرد. 🔹با پیروزی انقلاب، شهید آیت به همراه شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی و سایر همرزمان از مؤسسان حزب جمهوری اسلامی و عضو شورای مرکزی این حزب بود که از همان ابتدا به عنوان دبیر سیاسی حزب جمهوری اسلامی انتخاب شد. شهید آیت در انتخابات مجلس خبرگان، بعنوان نماینده مردم اصفهان انتخاب شد و بعنوان دبیر مجلس خبرگان انتخاب شد. 🔹پس از حذف جلال الدین فارسی از نامزدی ریاست جمهوری، شهید آیت به عنوان تنها کاندیدای حزب در مقابل خطی که بنی‌صدر نامزدشان بود . شهید آیت برای روشن شدن چهره منافقانه بنی‌صدر و اطرافیانش و میزان واقعیت وعده‌ها و نیز عدم اعتقاد او به ولایت فقیه، همه کاندیداها را به مناظره تلویزیونی دعوت کرد. 🔹شهید آیت، به دنبال افشاگریها و بیان نقطه نظرات سازنده و هشداردهنده خود در نطق های انتخاباتی رادیو تلویزیونی‌اش، در نامه‌ای به وزارت کشور خواستار ۱۵ روز تأخیر انتخابات شد. در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی پس از پیروزی انقلاب، شهید آیت به نمایندگی تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و در همین دوران خدمت در مجلس، چهره بسیاری از منافقین و افراد وابسته به غرب را افشاء کرد . ♦️در اربعین ۷۲ تن از شهدای ۷ تیر ۱۳۶۰ از شهدای پاکباز اسلام ویاران وفادار امام ، دکتر حسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو دیگر این حزب ، حین خروج از منزل مسکونی خود مورد سوءقصد قرار گرفت و به جمع یاران گلگون کفن خویش پیوست. 🌷پیکر شهید آیت درتهران تشییع و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. 🍃🌷 @yousof_e_moghavemat
💠 حسین ولایتی فر در شش تیر ماه 1375 در شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. 🔸 در خانه‌ای که رنگ و بوی معنویت می‌داد و در خانواده‌ای که از متدینین شهرستان بودند. در همان سنین کودکی به همراه برادر بزرگتر به مسجد می‌رفت؛ در هشت نه سالگی عضو جلسات قران مسجد حضرت مهدی(عج) شد. 🔹 حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن روحیات حسین گذاشت. 🔻در همین جلسات بود که روحیه مسئولیت‌پذیری را تمرین می کرد و در حلقه‌ها و گروه‌های مطالعاتی بر معرفت خود می‌افزود. 🔹روحیات طنز و شوخ طبعی حسین در کنار این ویژگی‌ها شخصیت جذابی به او داده بود و محبوبیت بالایی در بین دوستان به خصوص کوچکترها داشت. 🔸از همان نوجوانی روحیه جهادی را با خود همراه داشت. بارها دیده شده بود که چندین ساعت در مسجد وقت می‌گذاشت و کار می‌کرد. به نوعی حسین در بین رفقا به آچار فرانسه معروف بود. هر کاری از دستش بر می‌آمد انجام می‌داد. حسین از همان سن کم در جلسات یاد گرفته بود که باید مزد بودن در این فضای معنوی را به نحوی پرداخت کرد. از این رو همیشه حسین در جلسه و مسجد مسئول یک کار بود و وقتی کاری را می‌پذیرفت با علاقه و جدیت آن را انجام می‌داد. برای کسانی که شوخ طبعی حسین را در بین رفقا دیده بودند، جدیت در کار تا این حد باور کردنی نبود. (ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت) @yousof_e_moghavemat
💠 برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد 🔻حسین در نوجوانی گروه تئاتری را در مسجد راه‌اندازی کرد که نمایش‌های طنز آن روزها هنوز هم در ذهن دوستان است. در همان سن کارهای پشتیبانی و تدارکات جلسات را هم انجام می‌داد. 🔹حسین پس از طی کردن دوره تحصیلی ابتدایی و راهنمایی، رشته معارف را انتخاب کرد و در دبیرستان شهید مطهری مشغول به تحصیل شد. چند سالی بود در جلسات مسجد حضور داشت و به قول خودش باید زکات حضور در این فضای فرهنگی را می‌داد این رو برای تربیت نوجوانان بسیار دلسوزی می‌کرد. 🔸یک‌بار یکی از هم جلسه‌ای‌ها حسین را می‌بیند که خیلی ناراحت است به او می‌گوید که: «چه شده؟ چه چیزی آنقدر ناراحتت کرده؟» حسین با بغض جواب می‌دهد که: «یکی از آشناهای جوان ما از دنیا رفته است. این شخص نماز هم نمی‌خواند. قصد داشتم با او صحبت کنم تا نماز بخواند ولی فرصتش پیش نیامد، همیشه می‌خواستم با او صحبت کنم ولی هر بار نمی‌شد و نمی‌توانستم، تا اینکه آن شخص از دنیا رفت.» حسین خیلی ناراحت بود که تکلیف آن جوان در آن دنیا چه می‌شود. ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود/ می‌گفت: خمس و زکات بدن باید پرداخت شود 🔻 17 ساله بود که در مسجد به عنوان مسئول جلسات قرآن فعالیت می‌کرد. مدتی از حضورش در جلسات گذشته بود که می‌خواست بچه‌های جلسات را برای اردوی زیارتی مشهد و قم ببرد که به علت مشکل مالی دوستان بزرگتر پیشنهاد می‌دهند که به صلاح نیست اردو برگزار شود. حسین هم می‌گوید: «من شخصاً پیگیر کمک مالی و خیر می‌شوم.» از آن ماجرا می‌گذرد و اردو برگزار می‌شود. بعدها دوستان متوجه شده بودند که حسین برای برگذاری اردو وام گرفته بود و تا سال‌ها هنوز درگیر پرداخت قسط وام بود. 🔸حسین که می‌دانست فعالیت فرهنگی نیازمند پشتوانه مالی است، در همان 18 سالگی فعالیت اقتصادی خود را آغاز کرد.ابتدا با اجاره مکانی برای پرورش مرغ محلی شروع به کار کرد.مدتی گذشت و حسین تصمیم به گسترش کار گرفت. در کنار پرورش مرغ، پرواربندی گوسفند را هم آغاز کرد و بعدتر در کنار این‌ها کشاورزی هم می‌کرد. 🔹در کنار فعالیت اقتصادی و ایجاد اشتغال برای خود و دوستان حسین به تحصیل در دانشگاه هم می‌پرداخت. صبح‌ها تا ظهر مشغول تحصیل در دانشگاه بود و بعد بلافاصله به محل کار می‌رفت بعد از آن هم به مسجد می‌رفت و برگزاری جلسه. 🔻رفقا می‌گفتند حسین خستگی را هم خسته کرده. 🔸صبح‌ها از خانه بیرون می‌رفت تا آخر شب مشغول بود. برادر شهید نقل می‌کرد: روزی به حسین گفتم «چقدر خودت را خسته می‌کنی، کمی استراحت کن». حسین در جواب به او می‌گوید که این بدن خمس و زکاتی دارد که باید پرداخت شود.قوّ عَلی خدمتک جوارحی. 🔹هم و غم حسین مسائل فرهنگی جامعه بود، وقتی می‌دید کسی از دوستان از فضای مسجد دور شده بسیار ناراحت می‌شد و برای بازگشتشان به فضای مذهبی تلاش می‌کرد. 🔸می‌گفت: «وقتی می‌بینم کسی از رفقا از فضای مذهبی دور می‌شود جگرم می‌سوزد». ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 در 20 سالگی جذب سپاه شد/همه حقوق یک ماهش را برای اردوی بچه‌ها بخشید. 🔻با وجود اینکه حسین در پرورش دام و طیور درآمد خوبی کسب می‌کرد اما همیشه آرزوی پوشیدن لباس پاسداری که به قول خودش لباس شهدا بود را داشت. 🔹دو سالی گذشت، حسین در 20 سالگی جذب سپاه شد. دوره‌های تکاوری را پشت سر گذاشته بود. حالا دیگر حسین لباس پاسداری به تن داشت، همان لباسی که از نوجوانی و جوانی آرزوی پوشیدن آن را داشت. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره‌های ابتدایی اهواز بود. دیگر حسین از زادگاهش دور شده بود دیگر فضای کار در جلسات قرآن وجود نداشت. حسین فقط سه روز آخر هفته را در دزفول بود و همین فرصت کافی بود برای پوشیدن لباس خادمی هیئت محبان اباالفضل العباس علیه السلام، همراه همان رفقای قدیمی جلسه قرآن. 🔸بارها شده بود که با همان کوله وسایل از اهواز مستقیم به حسینیه حبیب بن مظاهر می‌آمد و مشغول کار می‌شد.دوستان حسین شاهد کار کردن مخلصانه او در هیئت بودند. 🔹حسین اصلا اهل ریا نبود، تلاش او فقط برای انجام گرفتن کارها بود و کاری به تمجید و تعریف دیگران نداشت. خود اهل هیئت و جلسات قرآن بود و با سختی‌ها و مشکلات این کارها آشنا بود. از جوانان و نوجوانی که در فضای مذهبی کار می‌کردند، حمایت می‌کرد. 🔸یکی از مسئولان جلسات قرآن نقل می‌کرد که تابستان امسال برای اردوی مشهد از کودکان و نوجوانان مسجد ثبت نام کردیم. مشغول جمع کردن هزینه‌ها بودیم که بلیط قطار گران شد، دلمان نمی‌آمد به بچه‌هایی که با عشق آماده زیارت امام رضا(ع) شده بودند، بگوییم که همه چیز منتفی است. از طرفی خانواده بچه‌ها از نظر مالی در سطحی نبودند که بتوانند هزینه‌های جدید را متقبل شوند. از این رو شروع به جمع‌آوری کمک مالی از خیرین کردیم. یکی از کسانی که کمک مالی کرد حسین ولایتی فر بود که همه حقوق آن ماهش را بخشید تا بچه‌ها را به اردو ببریم. ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت @yousof_e_moghavemat
💠 در جمع رفقای هیئتی لقب سردار داشت/همیشه می‌گفت من یک روز شهید می‌شوم 🔻حسین عاشق امام حسین(ع) بود، کشته کربلا. گفته بود: «می‌خواهم بروم برات کربلایم را از امام رضا(ع) بگیرم.» رفت مشهد و چندین روز آنجا ماند و لباس خادمی امام رضا(ع) را پوشید. 🔹برادرش می‌گفت: «به حسین زنگ زدم گفتم:"حسین کی بر می‌گردی؟! دو هفته است که رفتی" او گفت: من هنوز حاجتم را نگرفتم». چند روز بعد که حسین بر می‌گردد. برادرش می‌گوید: "چه شد حاجتت را گرفتی؟" حسین هم فقط لبخند می‌زند. 🔸حسین مدتی دنبال انتقال از اهواز به دزفول بود، می‌خواست در شهر خودش کار کند و به مسائل فرهنگی بپردازد. این اواخر اما گفته بود که من اهواز می‌مانم تا شهید شوم. 🔹در جمع رفقای هیئتی حسین لقب سردار داشت. سردار هیچ‌وقت اهل ریا نبود، اما یکجا ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من می‌دانم شهید می‌شوم.» همیشه می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.»  ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت @yousof_e_moghavemat
💠 پیگیر اعزام به سوریه شد؛ اما نتوانست مدافع حرم شود/به خاطر نجات یک جانباز از صحنه درگیری به شهادت رسید. 🔻حسین از همان اول تعلقی به دنیا نداشت. هم آنجایی که کسب و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد. هم آنجایی که هر وقت یکی از رفقا به مشکلی بر می‌خورد حسین سریعا ورود می‌کرد تا مشکل را رفع کند. اوج رهایی حسین از این دنیا زمان روضه‌ها بود. مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه(س) خوانده می‌شد. حسین عاشق روضه سه ساله امام حسین(ع) بود، وصیت کرده بود اگر شهید شدم سر مزارم روضه حضرت رقیه(س) بخواند. چند وقتی پیگیر اعزام به سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند مدافع حرم شود. 🔸سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله کور دشمنان بزدلان نظام جمهوری اسلامی ، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به شهادت رسید. یکی از دوستان و همرزمان شاهد حسین نقل می کرد که حسین خود استاد کمین و ضد کمین بوده است. اگر می‌خواست در آن معرکه جان خود را حفظ کند امکان نداشت تیر بخورد. وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و هیاهو همه می‌خوابند روی زمین، حسین جانبازی را می‌بیند که نمی‌تواند فرار کند و روی ویلچر گیر کرده، حسین هم به سمت آن جانباز می‌دود تا او را عقب بیاورد و جان او را حفظ کند. که چندین تیر به سینه‌اش می‌خورد و آسمانی می‌‌شود. (ارسالی یکی از اعضای محترم کانال یوسف مقاومت) @yousof_e_moghavemat
پسرک فلافل فروش🥖🍃 (مدافع حرم طلبه شهید محمد هادی ذوالفقاری)🌸 ، نام کتابی است که و خاطرات یک ی بسیجیِ مدافع حرم را از ابتدای تولد بازگو می کند... 👈 حکایت این کتاب به جوانی اختصاص دارد که علاقه ی عجیبی به شهید داشت...❤️ همیشه سعی می کرد مانند ابراهیم باشد، تصویری از شهید هادی را جلوی موتورش و در اتاق خودش زده بود که بسیار بزرگ بود...🌿 با اینکه بعد از جنگ به دنیا آمده بود و چیزی از آن دوران را ندیده بود، ولی شهدا را خوب می شناخت...🕊🫀 ✍🏻نویسنده:گروه فرهنگی شهید هادی ▫️ناشر:شهید هادی ▫️قالب کتاب:زندگینامه 💳قیمت ۴۵ هزارتومان ثبت سفارش🌱👇 @ketabkhon78 @yousof_e_moghavemat