فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاج #قاسم_سلیمانی: ...جامعهای صالح میشود که افراد صالح بر آن حاکم شود...
#سردار_دلها
#شهید_قاسم_سلیمانی
@yousof_e_moghavemat
🌷هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد .
این عادت همیشه ی حسین بود.
یک شب که همه خواب بودند از رختخواب برخاستم تا یک لیوان آب بخورم . نور ضعیفی را در آشپزخانه دیدم . به سمت آشپزخانه رفتم . حسین را دیدم که با صدای زیبایش زیارت عاشورا می خواند .
🍃گفتم: مادر چرا چراغ را خاموش کرده ای ؟ گفت می خواستم شما بیدار نشوید.
زمزمه های زیبای حسین هنوز در خانه به گوشم می رسد.
راوی مادر شهید
#شهید_حسین_جمالی
#مدافع_حرم
@yousof_e_moghavemat
#عجله_در_کار_خیر
🌺عن الامام الباقر علیهالسلام:
《مَن هَمَّ بِشَیءٍ مِنَ الخَیرِ فَلیُعجِّلْهُ
فَإِنَّ کُلَّ شَیءٍ فیهِ تَأخیرٌ فإنَّ لِلشَّیطانِ فیهِ نَظْرَةً》
هر کس تصمیم گرفت کار خیری انجام دهد در آن عجله و شتاب کند،زیرا هر عمل خیری که در آن تأخیر افتد و فرصت از دست برود در آنجا گمراهی و اغوای شیطان بوده است🌺
وسائل الشیعه،ج۱ص۸۶
#حدیث_امام_باقر
@yousof_e_moghavemat
برخیـز و بیا
که واژه ها لنگ تو اند
شعـــر و قلمم
دوبـاره دلتنگ تو اند
صبح است و
همه پنـجره ها منتظرِ
تابیــدنِ یک
نگاهِ خوش رنگ تو اند
#حاج_احمد_متوسلیان
#احمد_متوسلیان
#جاوید_نشان_احمد_متوسلیان
#جاوید_الاثر_احمد_متوسلیان
#اللهم_فک_کل_اسیر
@yousof_e_moghavemat
رهروان این راه
نه پیر بودند
نه سیر شده از دنیا
تنها عاشق بودند ..!
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
😁لبخند
خاطره ای کمتر منتشر شده از شهید ابراهیم هادی
با ابراهیم به دیدن یکی از رزمندگان ساکن روستای مسگر آباد تهران رفتیم.
ما را به خانه اش دعوت کرد. یک سینی کاهو و شربت برای ما آورد.
من خیلی مودبانه چند تا برگ کاهو برداشتم و آرام خوردم.
ابراهیم گفت: خیلی با کلاسی. اینجوری که کاهو نمیخورن. راحت باش.
بعد یکدسته کاهو را برداشت و خلاصه همه را توی دهانش فرو کرد. لپ های ابراهیم باد کرده بود و به زور میخواست کاهوها را بجود!
همان موقع پدر دوست ما وارد شد. به احترام ایشان بلند شدیم و سلام کردیم.
ابراهیم دست داد و دست دیگرش را جلوی دهانش گرفته بود. اما با هر جمله ای که می گفت مقداری از کاهوها بیرون می ریخت!
وقتی بیرون آمدیم گفتم: راستی ابرام جون چه جوری باید کاهو خورد؟!
خلاصه تا مدت ها یاد آن روز که می افتادیم حسابی می خندیدیم.
✅راوی: برادر علی صادقی از همرزمان شهید
تصویر: #شهید_ابراهیم_هادی (سمت راست) و #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری ( سمت چپ)
@yousof_e_moghavemat
#خستگی_مانع_محبت_نشد
✍ شب اومد خانه چشم هایش از بیخوابی شدید، سرخ بود. 😴
رفتم سفره را بیاورم، ولی نگذاشت.
گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از خجالتت در بیام. ☺️
گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و کوفته اومدی...
نگذاشت حرفم تمام بشود بلند شد و غذا را آورد. 👏
بعد غذای #مهدی را با #حوصله به او داد و سفره را جمع کرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما».☕️
📚از کتاب: به مجنون گفتم زنده بمان، ص۲
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
🌹 #رسم_خوبان
سجاد همیشه باوضو بود. خیلی از غیبت کردن بدش میآمد. یکی از بارزترین ویژگیهایش حیا و سر به زیری بود. از حقوقی که داشت برای انجام کارهای خیر هزینه میکرد. در انجام مسئولیت بالاترین دقت عمل را داشت. با بچهها مانند خودشان بود.
زبان آنها را خوب متوجه میشد. وقتی از سر کار میآمد پسرمان حامد را با خودش بیرون میبرد و میگفت از صبح با شما بود حالا وظیفه من است که او را سرگرم کنم.
یکی از دلایلی که سجاد خودش را به جمع شهدای حرم بیبی رساند، اخلاص و پاکیاش بود. بسیار با خلوص نیت کار میکرد.
بارها به خودم میگفتم خدایا شکرت که بندهای به این خوبی آفریدی. همسرم بسیار شیفته اهل بیت بود. ارادت ویژهای به حضرت زهرا(سلام الله علیها) داشت.
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_سجاد_دهقان
#مدافع_حرم
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
قانع بودند و راضے.
از هرچه کہ
#متعلق بہ دنیا بود
کمترین را انتخاب مےکردند!
اما در مرگ
بهترین وبالاترین...یعنی شهادت
#رزمندگان
#شهدا
#دفاع_مقدس
@yousof_e_moghavemat
بیتو آوارم و بر خویش فرو ریختهام
ای همه سقفو ستونو همه آبادیِ من
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
@yousof_e_moghavemat