...آنان در غربت جنگیدند
و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر شنی تانک های شیطان
تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست
اما
راز خون آشکار شد
راز خون را جز شهدا در نمیابند
گردش خون در رگ های زندگی شیرین است
اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر...
و نگو شیرین تر
بگو بسیار بسیــــــــار شیرین تر است...
(از متن های زیبای #شهید_مرتضی_آوینی)
تصویر: #شهید_علیرضا_محمودی_پارسا
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 نامی که لرزه بر اندام دشمن می انداخت
🌷 شهید عثمان فرشته یکی از قهرمانان جنگ کردستان است که با ایثار خون خود، راه هرگونه نفوذ بدخواهان و جدایی طلبان را به خطه کردستان سد نمود و سرانجام در این راه جان باخت.
🌱 او که زاده خانوادهای مستضعف و رنج کشیده در روستای دله مرز* از توابع شهرستان سروآباد بود، با بلند نظری وحریت، تلاش گروهکهای جدایی طلب را ناکام گذاشت و همسنگری با سرداران شهید محمد بروجردی، حاج احمد متوسلیان و حسن رستگار پناه را برهمکاری با ضد انقلاب در قبال وعدههای اغواگر ترجیح داد و سرمشق وطنپرستان و ایران دوستان شد.
⚪️ حریت وآزادگی
گروهکهای ضدانقلاب پس از پیروزی انقلاب به عثمان فرشته که از نظر سیاسی فردی آگاه به مسائل روز و از جایگاه مردمی و شجاعت رزمی بالایی برخوردار بود، پیشنهاد در اختیار قرار دادن هرگونه امکانات رفاهی به خود و خانوادهاش را مطرح کردند، اما او که به ماهیت پلید گروهکهای مردم ستیز پیبرده و میدانست آنان نوکران اجانب هستند، نپذیرفت و حاضر نشد درقبال برخورداریهای دنیایی به میهن خود خیانت کند. سران گروهکها وقتی مقاومت وی در عدم پیوستن به آنان را مشاهده کردند، شیوه آزار و اذیت خانوادهاش را پیش گرفتند تا شاید او را وادار به تسلیم در برابر خواستههای نامشروع خود کنند، اما او همچنان نستوه و مقاوم در جبهه حق باقی ماند و یکی از پیشمرگان فعال منطقه محسوب میشد. او به حدی در منطقه فعال بود که اسماش در فهرست ترور حزب کومله قرار گرفته بود. عثمان در میان مردم کردستان به فردی مؤمن , متعهد مشهور بود. قبل از هر وعده نماز، دقایقی قرآن تلاوت میکرد و در مواقع خاصی ساعتها به راز و نیاز با خدا مشغول میشد. در عین حال در مراسم و مجالس شادی و سوگواری مردم شرکت میکرد و باعث دلگرمی آنان بود.
وی به خاطر لیاقتی که از خود نشان داد، طولی نکشید که از سوی شهید محمد بروجردی به سمت مسئول گروه ضربت سپاه پاوه منصوب و به این شهرستان منتقل شد و فرماندهی عملیات آنجا را برعهده گرفت. بعد ازآرامش منطقه پاوه به شهرستان سنندج اعزام و بعد از مدتی به سپاه شهرستان مریوان پیوست و به فرماندهی عملیات سپاه مریوان منصوب شد و با تلاش و مجاهدت بسیار، آرامش و امنیت را بر منطقه حاکم نمود. شیوه او به رغم حاکم بودن شرایط جنگی، آگاهی بخشی و هدایت فریب خوردگان بود. بر همین اساس به هر روستایی که میرفت ماهیت ضدانقلاب را افشا و اهالی روستا را از نیات شوم جداییطلبان و اربابانشان باخبر میکرد. تعداد زیادی از مردم با شنیدن حرفهای شهید عثمان فرشته دست از حمایت گروهکها برداشته وبه پیشمرگان مبارز کرد پیوستند. وی بعد از مریوان به شهرستان کامیاران مأموریت یافت.بسیاری از کسانی که او را میشناختند، از وی بهعنوان مردی شجاع و زیرک نام میبرند، چرا که او بیش از اندازه شجاع و نترس بود. در هیچ عملیاتی سنگر نمیگرفت و هیچگاه در برابر تیرهای بیامان دشمن سر خم نمیکرد. گویی نامرئی بود و دیده نمیشد. از موقعیتهایی میرفت که کمتر کسی جرأت رد شدن از آن را داشت. شجاعت را با خون و رگ خود عجین کرده بود و ذرهای ترس و واهمه به درونش راه نمیداد. به همین دلیل ضدانقلاب از شنیدن نامش به لرزه میافتاد، زیرا میدانستند اهل عقبنشینی نیست وهمیشه با دشمن رودررو میجنگید و کوچکترین ضعفی نشان نمیداد. توکل عجیبی به خدا داشت و هیچ کاری را بدونِ یاد و ذکر نام خدا آغاز نمیکرد. گرفتن وضو قبل از درگیری و خواندن آیتالکرسی از توصیههای همیشگیاش به همرزمانش بود. قبل از پاکسازی روستاها همواره به نیروهایش تأکید میکرد مراقب مردم بیگناه باشید، با افراد ضدانقلاب بسیار قاطعانه برخورد میکرد و در همه عملیاتها پیشتاز و جلوتر از همه حرکت میکرد. برای نیروهای غیربومی احترام خاصی قائل بود و آنها را میهمانان عزیز خطاب میکرد. بسیار سخی و بخشنده بود و چون طعم تلخ فقر را چشیده بود، درد فقرا را بخوبی حس و همواره بر توجه به نیازمندان تأکید میکرد.
#شهید_عثمان_فرشته
#سالروز_شهادت
#بیست_و_پنجم_خرداد_1361
@yousof_e_moghavemat
🌹شب عملیات کربلای ۲ در ارتفاعات منطقه ی حاج عمران بودیم. حسین کنار صخره ای موضع گرفته بود و به زبان عربی فصیح از نیروهای دشمن می خوای تسلیم رزمندگان اسلام شوند.
🌹ولی صحنه ی درگیری داشت عوض می شد. کم کم احساس کردیم به محاصره افتاده ایم. ارتباط ما به تدریج با نیروهای پشتیبانی قطع می شد.
🌹تصميم عقب نشینی گرفتیم. مسیر برگشت بسیار صعب العبور بود. حسین با ما همراه نشد او بر فراز صخره ماند تا ما را پوشش دهد. در تمام مدتی که از معبر خطرناک دامن کوه به آهستگی پایین می رفتیم، صدای تیراندازی حسین به گوش میرسید ناگهان زوزهی خمپاره ای زمین گیرمان کرد.
🌹بعد از آن هم صدای تیرباز خاموش شد. وقتی منطقه آرام شد، به موضع حسین برگشتیم تا شاید بقایای پیکرش را پیدا کنیم، ولی دریغ! حتی پلاکش را هم نیافتیم
✍راوی: همرزم شهید
#شهید_حسین_قلی_پور
#آشنایی_با_شهدا
@yousof_e_moghavemat
« الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی»
طلایهدار سپاهم بلند کن سر را
غم تو میشکند قامتِ برادر را ...
تصویری از حاج قاسم
بر بالین پیکر پسر عموی شهیدش
#فرماندهان
#لشکر_41_ثار_الله
#شهید_قاسم_سلیمانی نفر اول نشسته از سمت راست
#شهید_احمد_سلیمانی وسط تصویر در بستر شهادت🥀
🌴 دوران #دفاع_مقدس
#باز_نشر
@yousof_e_moghavemat
#استوری
دستخط استاد #مرحوم_نادر_طالب_زاده که روی سنگ قبرش حک شد...
#هنر_انقلاب
#هنرمند_انقلابی
@yousof_e_moghavemat
به کجا مینگرد
نمیدانم ...
به چه فکر میکند
نمیدانم ...
فقط میدانم
که راه را گُم نکرده است
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
#اعزام_به_جبهه
@yousof_e_moghavemat
#ذکر_سجده_شکر 🤲
☘
🍃
در روایات معتبر بسیاری نقل شده است که امام کاظم عليهالسلام در سجدهی شکر، بسیار میگفتند:
┄━═✿🌺💠🌺✿═━┄
«اَللّهمَّ اِنّی اَسألُکَ الرّاحَةَ عِندَ المَوتِ، وَالعَفوَ عِندَ الحِساب.»
«خدایا! از تو آسایش در وقت مرگ و عفو به هنگام حساب را میخواهم.»
☆
♡
#یاد_بگیریم_تو_سجده_شکر_بگیم
#یاد_بگیریم_و_یاد_بدهیم
@yousof_e_moghavemat
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | نقش حاج قاسم در سازماندهی، آموزش و تجهیز نیروهای محور مقاومت به روایت #شهید_ابو_مهدی_المهندس
🔸مخلصانه، فداکارانه و بدون ادعا ...
🏳️ بخشی از #مستند #حبیب_مردم
@yousof_e_moghavemat
📌 #طرح_مهدوی
🔹 رفته بودی که بیایی چقدر طول کشید...
#السلام_علیک_یا_حجت_ابن_الحسن_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🖼 #پروفایل
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔻 نبرد نابرابر در دهلاویه
دهلاویه ، روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان.
این روستا در شهرستان سوسنگرد ( 12 کیلومتری غرب سوسنگرد و 15 کیلومتری جنوب شرق بستان ) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد – بستان قرار دارد.
تا قبل از سال های دفاع مقدس ، دهلاویه روستای کوچک و گمنامی بود ، اما امروز ، مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس ، دکتر مصطفی چمران است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند.
دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون علی تجلایی ، ایرج رستمی ، جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادت شان از اسلام عزیر و ازاین مرز و بوم دفاع کردند.
در ابتدای جنگ تحمیلی ، علی تجلایی با 50 رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند.
او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است : ( در هجوم دشمن به محور دهلاویه ، ده ها تانک و نفربر و بیش از 4000 نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم ، در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد.
دشمن در چند روز اول جنگ ، نتوانست از سمت جاده بستان – سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه ( تپه های الله اکبر ) شد . در آن چند روز ، روستاهای دو سمت جاده بستان – سوسنگرد ، از حمله دشمن در امان ماندند.
اما با تصرف بستان ، دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله ، دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند.
گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه ، نیروهای عراقی خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز 23 آبان بود که قوای دشمن ، با کمک 40 دستگاه تانک ، پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت 18 مقاومت کردند.
وقتی تاریکی شب فرا رسید ، توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد ، از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید ، به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد.
عملیات آزادسازی دهلاویه ، از بامداد 26 خرداد 1360 آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند.
دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند.
متن گزارش ایرج رستمی ( فرمانده عملیات ) در روز 27 خرداد چنین بود : ( دهلاویه مظلوم است. امروز 27 خرداد ، در حدود 300 متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت 4:30 بامداد حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی ، مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد ) .
29 خرداد ، دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی ، خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد ، دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد.
رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند ، عقب نشینی برایشان تلخ بود.
طبق دستور ، به شرق رفتند ، اما هیچ جان پناهی نبود ، توپخانه خودی به کمک شان آمد ، لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ها ، کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ ، منطقه را برداشته بود.
ساعت 2:30 بامداد سی ام خرداد1360 بود و فقط 40 گلوله مانده بود. رستمی ، آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند.
گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد.ترکش به سرش اصابت کرد.با دستمال ، سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند ، اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
#عملیات_آزاد_سازی_دهلاویه
#سالروز_عملیات
#بیست_و_ششم_خرداد_1360
@yousof_e_moghavemat