eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌سیم ها ... حلقه وصلِ زنجیره‌‌ی مجاهدان راه خدا بودند @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤 : 💠 برادرها! ... بایدکه اسرائیل ازجهان زدوده شود... 🔹 ... و شما مردان بزرگ باید که حرف اماممان را جامۀ عمل بپوشانید @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝 ۲۱ 📖 وَاهْدِنا بِهِ لِمَا اخْتُلِفَ فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِى مَنْ تَشاءُ إِلىٰ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ 🔆خدایا با ظهور امام زمان به آنچه که از حق در آن اختلاف افتاده، به اذن خود راهنمایی فرما همانا تو هرکه را بخواهی به راه راست هدایت می‌کنی @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠رهبر انقلاب: امیدوارم که ان‌شاءالله آن روزی را که شماها در قدس نماز جماعت می‌خوانید، ببینید و ببینیم ان‌شاءالله؛ ما معتقدیم که این ‌روز خواهد آمد، دیر هم نخواهد شد. @yousof_e_moghavemat
در اولین دیدار به دلم نشست ✍️✍️✍️ راوی سردار_محسن_سوهانی 🔴 اولين باري كه حاج احمد را ديدم توی اطلاعات وعمليات لشگر ٢٧ و توی مدرسه سر پل ذهاب بود . همراه شهيد مهدي خندان و حاج حسين الله كرم ميخواستيم بريم شيخ صله براي توجيه شدن منطقه_بمو اون زمان احمد هنوز روي مين نرفته بود و پاهاش سالم بود توی حياط مدرسه بوديم كه احمد به همراه شهيد اقا پرويز و چندتاي ديگه از راه رسيدن هنوز ماشین در حال حركت بود که احمد با قدو قامت بلندي كه داشت از ماشين پايين پريد شهيد_مهدی_خندان از حاج حسین الله کرم پرسید که ایشون کیه؟؟؟ حاج حسين احمد عراقی را معرفي كرد توی سلام و عليك اول خیلی به دلم نشست با اينكه خسته بود و تازه از شناسايي برگشته بود با ما همراهی کرد و قبول کرد كه بياد توی ديدگاه و مسير راه كارش را نشون بده . خيلي مسلط گزارش شناسايي را ميداد و توكلش عجيب بود دو هفته نگذشته بود كه توی پادگان_ابوذر از شهيد_خندان شنيدم كه احمد عراقي پشت قله_ی_بمو روي مين رفته و در حالي كه پشت منطقه دشمن بود با كمك اقا پرويز به عقب منتقل شده . سردار شهید حاج احمد عراقی در حالیکه فرماندهی اطلاعات عملیات لشگر10 را داشت در عملیات_کربلای_8 از شلمچه در 24 فروردین 66 آسمانی شد. @yousof_e_moghavemat
💠 آن روز، به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجیبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره می‌خواند مثل این که خدا را می‌بیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها در مورد نحوه‌ی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت: «اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می‌ذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع می‌خونیم. و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون می‌ره اونی که به وقت‌ها برکت می‌ده، فقط خود خداست.» 🌹 🌹 @yousof_e_moghavemat
11.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حقیقت ذکاوت 🔺حاج قاسم سلیمانی: شهدا خیلی انسان‌های تیزهوش و با ذکاوتی هستند. ذکاوت در این نیست که من چگونه ثروت اندوزی کنم. ذکاوت این است که من چگونه بین دنیا و آخرت ابدی بتوانم برنده آخرت ابدی بشوم. ذکاوت این است که بین دو مرگ اختیاری و اجباری انسان بتواند خودش داوطلبانه آن ««مرگ اختیاری» را انتخاب کند. @yousof_e_moghavemat
شهید شب قدر، جانباز شهید شیعهٔ واقعی حضرت امیرالمومنین {ع} فرزند سلحشور حیدر کرّار افتخار حزب الله، قهرمان ما "شهید سهراب (یاسر) عیسی پور" -استاد بزرگ «کونگ فو توآ» (صاحب سبک ببر خونین) متولد = اردبیل (بزرگ شده تهران) -جانباز شیمیایی دفاع مقدس -عضو لشگر ۲۷ محمّد رسول الله (ص) شهادت = ۱۳۷۷/۱۰/۲۰ مصادف با شب بیست و سوم ماه رمضان « جوان؛ سر نترس دارد و آرزوهای دور و دراز چه رسد به آنکه رزمی کار هم باشد هم آرزویش بلند است، هم همتش سهراب می خواست، استاد بزرگی شود شبیه (ابراهیم) میرزایی، قهرمان کونگ فو خیلی هم تلاش می کرد خیلی ها هم امیدوار بودند به جاهایی برسد امّا وقتی عاشق شد، راهش عوض شد همه چیزش عوض شد فکر و هدفش و زندگی کردنش وقتی عاشق خمینی شد جوان دیگری شد جوانی که می توانست مثل دیگر شاگردهای میرزایی برود خارج اما نرفت، ماند و در زیرزمین های مسجدها، باشگاه راه انداخت بچه ها را جمع کرد توی مسجد و بعد راهی جبهه کرد خودش بیشتر از بچه های باشگاه، جبهه می رفت جنگ که تمام شد، راهش را ادامه داد این بار هم بچه ها را مرد بار آورد نه بزن بهادر جنگ برای ما تمام شده بود، اما برای او نه او که هنوز آثار جنگ در بدنش بود همین آثار، بارها او را به بیمارستان کشاند هر چند نتوانست، پایبندش کند آثاری که بند پایش را از زمین گُسست و او را در شب قدر به آسمان کشاند بعد از چهارده روز کما » @yousof_e_moghavemat
📸نماز شکر و نیروهای مقاومت در مرز عراق و سوریه @yousof_e_moghavemat
🔰 «آتش انقلاب فروزانتر می شود» 🔺آیا فلسطینیان یک بار دیگر به سرزمین خویش باز خواهند گشت؟ آتش این امید نه تنها در دل فروننشسته است بلکه هر چه می‌گذرد شدت و حرارت بیشتری می‌یابد. اسرائیل خلاف آنچه از آغاز انتظار می‌برده است بعد از گذشت نیم قرن از اشغال فلسطین هنوز هم به ثبات سیاسی همچون آرزویی دست نیافتی چشم دوخته است. هر چه می‌گذرد آتش انقلاب فروزانتر می‌شود چرا که فلسطینیان اکنون دیگر دریافته‌اند که مسأله آنها هرگز بر آب و خاک توقف نمی‌یابد، اگر چه نتیجه ظلمی که بر آنها رفته آوارگی و دورافتادن از وطن است. ✍ @yousof_e_moghavemat
✳️ کمک شهید همت به روزه گرفتن سربازها در زمان طاغوت ✍ خيلی عصبانی بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه. ماه رمضان آمده بود و او بی‌سروصدا گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحری‌اش با من. ولی يك هفته نشده، خبر به گوش سرلشكر ناجی رسيد. او هم سرضرب خودش رو رسانده بود. دستور داده بود همهٔ سربازها به خط شوند و بعد، يكی يک ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!» حالا ابراهيم بعد از بيست‌وچهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. با چند نفر ديگه، كف آشپزخونه رو تميز شستند و با روغن، موزاييك‌ها را حسابی برق انداختند و بعد منتظر شدند و خدا خدا كردند سرلشكر ناجی یه سر بیاد آشپزخونه. اتفاقا ناجی اومد و جلوی درگاه ايستاد. نگاه مشكوكی به اطراف كرد و وارد شد. ولی اولين قدم را كه گذاشت داخل، تا ته آشپزخونه چنان رو زمین كشيده شده بود كه مستقیم كارش به بيمارستان كشيد! پای سرلشكر شكسته بود و می‌بايست چند صباحی توی بيمارستان بماند. بچه‌ها هم با خيال راحت تا آخر ماه رمضان روزه گرفتند. 📚 برگرفته از کتاب «يادگاران ۲» @yousof_e_moghavemat