چرا او را سردار دلها می نامند؟؟ دیدار صمیمی با نوجوانان و جوانان .. ایام فاطمیه... کرمان.. #دهه_فاطمیه #سردار_دلها #شهید_قاسم_سلیمانی @yousof_e_moghavemat

🔴واکنش خواهر بزرگوار سردار حاج احمد متوسلیان به شایعات و شانتاژهای خبری دروغ!!! 🔻به گفته خواهر معزز سردار حاج احمد متوسلیان: ▪️حمید داودآبادی در شب یلدای سال ۹۷ در صدا و سیما ظاهر شد و گفت:《حاج احمد متوسلیان در بدو اسارتش دو گلوله خورده و شهید شده است.》 ▪️من نمی دانم داودآبادی و مهدیه روحانی آبخورشان در کجاست؟! و این دو شخص علیه برادر من شانتاژ خبری می کنند و بارها گفته ام مسیح علی نژاد " واضحا" سرشاخه های درخت ایران اسلامی عزیزمان را می زنند ولی داود آبادی و مهدیه روحانی¤ تیشه به ریشه می زنند. ▪️این دو شخص آبخورشان در انگلیس و آمریکا و شاید اسرائیل باشد و تمامی کتبی که داود آبادی نوشته و بیرون داده است کذب محض است و حتی داود آبادی "۱۴ تیر ۹۹" در فضای مجازی اعلام کرد که استخوان های حاج احمد متوسلیان به ایران آمده است و فضای مجازی را آلوده کردند و یک مشت نادان هم از آنها حمایت کرده و یا توییت زدند و بعد تماس هایی بود که به منزل ما و موبایلم می شد که خبر واقعیت دارد یا نه؟! و من فقط می گفتم که خبر کذب محض است و شانتاژ خبری شده است و لازمه اش آزمایش (DNA) است که از هیچ یک از ما به عمل نیامده و همان هم شد؛ 🔻بعد هم این دو شخص نامرد به منزل ما آمدند و من از او سوال کردم که جریان چیست؟! گفت:《بله حاج خانم با دو گلوله در سرش حاج احمد را شهیدکه در جواب گفتم:《شما از کجا می دانید؟!》 داودآبادی گفت:《ما دو شاهد عینی داریم!!!》 گفتم خب شهودتان کجا هستند؟! و می شود یا آنها صحبت کنم؟! گفت نه حاج خانم چون محرمانه است....!!!!! _گفتم اه!!! خانواده متوسلیان که از گوشت و استخوان هم هستند نامحرم هستند و شما محرم؟! خب الان شماره تماسشان را به من بدهید! گفت نه حاج خانم راضی نیستند این کار را کنم و شماره ای نداد!!! _بعد دوباره به داودآبادی گفتم مستندات خود را رو کنید... گفت خونی که در ماشینشان ریخته مال آنهاست! گفتم از کجا فهمیدید که این خون حاج احمد است؟! گفت از آزمایش (DNA)!!!! آخه¤ آن موقع که چنین آزمایشاتی معمول نبود!! و تازه شما آزمایش را از کجا مشاهده کردید؟ فکر میکنید بنده هالوو هستم؟!!! من خودم ۴ سال دانشجوی رشته علوم پزشکی تهران بوده ام و لازمه آزمایش (DNA) حداقل گرفتن خون از خانواده متوسلیان است تا بتوان (DNA) انجام داد... بعد در ادامه هم گفتم جناب داود آبادی ماشین کجاست.؟ گفت نمی دانیم....!!! ارسالی از "گروه جهادی حاج احمد متوسلیان" #احمد_متوسلیان #حاج_احمد_متوسلیان #free_4_diplomats #اللهم_فک_کل_اسیر #باز_نشر @yousof_e_moghavemat

✅مدح استثنایی و عجیب حاج قاسم از شهید زنگی آبادی و رابطه ی عجیبشان با این شهید 🌸شهید حاج قاسم سلیمانی: همه ی امید ما شهید زنگی آبادی بود.خیلی هم دوستش داشتم. من احساس می کردم وقتی او در خط بود یک لشکر در خط بود. اگر من شهید شدم؛ شهید زنگی آبادی فرمانده شما است. 📒کتاب ظهور اما داستان متفاوتی دارد... 📕رمانی کم نظیر در موضوع دفاع مقدس و شهدا ✅رمانی که حجت الاسلام انجوی نژاد بسیار ستودندنش... 💠رمانی که شاید مکتب حاج قاسم را به خوبی نشان می دهد... چگونه فرزندانی حاج قاسم وار تربیت کنیم ولی در قالب رمان خیلی خواندنیست اثر نویسنده ی صاحب سبک استاد علی موذنی 🌷رمانی که خود شهید در نوشتنش دخیل بوده... ✅✅✅مدح های متعدد شهید سلیمانی از شهید زنگی آبادی نشان از مقام بالای این شهید دارد و همچنین تاکید مقام معظم رهبری بر اینکه در زمان جنگ هم ایشان و لشکرشان اثرگذار و ستودنی و قابل بودند و ضمنا تاکید بر مکتب حاج قاسم باید ما را بر آن بدارد که مکتب حاج قاسم را از شاگردان و همرزمانش در لشکرشان هم پیگیری کنیم و بی شک یکی از ناب ترین این شهدا شهید زنگی آبادیست. ⬅️و کتاب ظهور به خوبی توانسته سیر شکل گیری این شهید را در قالب رمان نشان دهد. ⬅️پس از دست ندهید به هیچ وجه 🔺قیمت: 36هزار تومان 🔹قیمت با تخفیف: 29هزار تومان 💠 اورژانس کتاب با قابلیت ارسال در سریع ترین زمان : (👈 برای راهنمایی و سفارش و خرید کلیک کنید): ‌ 🆔 @Latifi_book 🆔 @mohammadi1992 #معرفی_کتاب #کتاب_شهدایی #کتاب_خوب #کتاب_ارزشی #کتاب_بخوانیم #باز_نشر @yousof_e_moghavemat

۲۷ دی ماه سالروز شهادت رهبر فدائیان اسلام "سید مجتبی نواب صفوی" #شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی #سالروز_شهادت #بیست_و_هفتم_دی_1334 #استوری @yousof_e_moghavemat

📽 فیلم | مداحی ذاکر دلسوخته و عاشورایی شهید مسعود ملا ⏳ زمستان ۱۳۶۶ - عملیات بیت المقدس دو 🌴 دوران #دفاع_مقدس 🌷 25 دی ماه 1366 🌷 #مداحی #شهید_مسعود_ملا #بیست_و_پنجم_1366 @yousof_e_moghavemat

حضرت علی علیه السلام میفرمایند: هر گاه فاطمه را می دیدم ، تمام غم و غصه هایم بر طرف می شد کشف الغمه جلد1 صفحه363 #حدیث_امام_علی @yousof_e_moghavemat

° می‌دانی حاجی‌جان! یک قسمت از ترکش‌هایت بماند پای حساب‌ کوچه‌های مدینه! در جبهه بسیجی‌هایت پشت لباسشان می‌نوشتند: می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم! درد پهلو و کمرت، باشد به نیابت از مادر! یک قسمت از ترکش‌هایت بماند پای حساب جگر تکه تکه‌ی حسن؛ درد سینه‌ی سوخته‌ات! یک قسمت از ترکش‌هایت بماند پای روضه‌ی ارباب تشنه لبت اباعبدالله، پای روضه‌ی غریب مادر، حسین؛ دستان قطع شده‌ات پیشکش علمدار! پاهای قطع شده‌ات، بدن تکه تکه شده‌ات، سر جدا شده‌ات؛ همه‌اش پای قاسم، علی‌اکبر، علی‌اصغر(علیهم‌السلام) ° درد ترکش‌هایت آرزوی خودت بود؛ دردی که اماممان، حجةابن‌الحسن(ارواحنا‌ له‌ الفداه) از حال مردمان می‌کشد. از قلّت خوبان و کثرت دشمنان! از دین‌داری بال پشه‌ای مسلمانان از گناهان مردمانش! و شهادت خوب عاقبتی است برای یاران خالص و صادق ایشان یا لیتنی کنت معکم... هنیئاً لک حاج قاسم . 📎پ ن: قسمتی از کتاب #حاج‌_قاسم ✍نویسنده نرجس شکوریان فرد #دهه_فاطمیه #سردار_دلها #شهید_قاسم_سلیمانی @yousof_e_moghavemat

سه یار گمنام گیلانغرب، جبهه آوزین، تپۀ کرجی جمعه 25 دی 1360 چند روزی از ورودمان به جبهه نگذشته بود که اولین حادثۀ دل‌خراش به وقوع پیوست. پایین تپه و کنار جادۀ خاکی، پهلوی سنگر بچه‌های بسیج، سنگر نیروهای ارتشی قرار داشت که خدمۀ یک دستگاه تانک "ام-60" بودند. "ولی‌بگ ناصری" از ارتشیان مومن، فرمانده تانک بود. در سرکوب تحرکات دشمن، لحظه‌ای آرام و قرار نداشت. بعدازظهر آن روز، طبق روال هر روز برای کوبیدن سنگرهای دیده‌بانی دشمن، به سکوی شلیک رفت و پس از شلیک چند گلوله، به‌طرف آشیانه برگشت. تانک را کنار جیپ 106 در سینه‌‌کش تپه پارک کرد و از آن خارج شد. خدمۀ تانک هم به سنگر خود رفتند. "رمضان‌علی آپرویز" از بچه‌های بسیجی شمال که مسئول جیپ 106 بود، همان روز از مرخصی برگشته بود. آن‌طور که خودش می‌گفت، برای عروسی رفته بود. چند دقیقه‌ای برای احوال‌پرسی پهلوی ولی‌بگ ناصری ماند. در همان حین، "علی‌رضا فیجانی" که از امدادگر بود، به جمع‌شان پیوست. ناگهان خمپاره‌ای در پشت سرشان منفجر شد. آنها سراسیمه به داخل تانک رفتند. دقیقه‌ای در سکوت گذشت. از تانک خارج شدند و بین جیپ 106 و تانک قرار گرفتند که حدود دو متر و نیم فاصله داشتند. ناگهان سه گلولۀ خمپارۀ 120 در کنار‌شان منفجر شد. همه جا را دود باروت گرفت. گلوله‌های خمپارۀ 60 هم بالای تپه را زیر آتش گرفتند. یکی دونفر هم آن‌جا مجروح شدند. دمی بعد، آرامش کامل برقرار شد. بچه‌ها سراسیمه به‌طرف تانک دویدند. بدن‌های متلاشی آن سه نفر به اطراف پخش شده بود. خرج‌های گلولۀ 106 آتش گرفته بود و روی تکه‌های اجساد می‌پاشید و می‌سوخت. هوا رو به تاریکی می‌رفت که گریان و دست‌پاچه، اجساد تکه تکه شده را داخل آمبولانس گذاشتیم و به شهر فرستادیم. فردای آن روز، کیسه گونی‌ای به‌دست گرفتم و تکه‌های جاماندۀ بدن آنها را از اطراف جمع کردم؛ انگشت، پوست چانه و دیگر تکه‌های بدن هر سه. یکی دوتا از بچه‌ها آمدند کمکم تا همۀ آنها را جمع کنیم. گونی که پر شد، هرچه فکر کردیم هیچ راهی بهتر از این به ذهن‌مان نرسید که آن را در همان خط مقدم خاک کردیم، سپر کنده شدۀ جیپ 106 را هم روی آن نصب کردیم و روی تخته‌سنگی نوشتیم: "سه تن از یاران حسین (ع) رمضانعلی ‌آپرویز (بسیجی) ولی‌بگ ناصری (ارتشی) علی‌رضا فیجانی (سپاهی) (تابستان سال 1389 سفری به گیلان‌غرب داشتم. تپه کرجی را برای بازدید کاروان‌های راهیان نور آماده و بازسازی کرده بودند. متاسفانه برای گسترده کردن جاده، دامنۀ تپه کنار آن را کنده بودند که محل دفن آن سه شهید نیز از بین رفته بود.) * شهید "ولی‌بگ ناصری" متولد: 2 شهریور 1340 مزار: لرستان، کوهدشت، آبادی کوهدشت شمالی، گل‌زار شهدای تکیه اولاد قباد * شهید "رمضان‌علی آپرویز" متولد: 2 دی 1343 مزار: گیلان، لاهیجان، دهستان رودبنه، گل‌زار شهدای بهمدان قاضی‌محله * شهید "علیرضا فیجان پودنک" متولد: 4 اسفند 1340 مزار: فارس، شیراز گلزار دارالرحمه #شهید_رمضان_علی_آ_پرویز #شهید_ولی_بگ_ناصری #شهید_علیرضا_فیجان_پودنک @yousof_e_moghavemat

🎥 تعبیر زیبای شهید سلیمانی از زرنگی... 🔹انتشار به مناسبت سالروز شهادت شهید مدافع حرم سعید انصاری #سردار_دلها #شهید_قاسم_سلیمانی #شهید_سعید_انصاری #مدافع_حرم @yousof_e_moghavemat