eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🍃 سالروز از ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ولادت ۱۳۴۰ ، روستای : دهم اسفند ۱۳۶۵ ۵ ، جنوب کانال پرورش ماهی مزار: گلزار ، قطعه ۲۹ 👈 عکس مقابل ازجمله تاثیرگذارترین عکس‌های گرفته شده از شهدای است. 🔶 نقل قولی از برادر شهید: روزی سرمزار نشسته بودم دیدم. جوانی با ظاهری حزب‌اللهی مانند کنار من آمد و گفت: «شما با این نسبتی دارید؟!» گفتم: «من برادرش هستم.» او گفت: «حقیقتش من از اول نبودم٬ اما بنا به دلایلی به اجبار و به ظاهر مسلمان شدم. قلباً مسلمان نشده بودم تا اینکه برحسب اتفاق، عکس برادر شما را دیدم. وقتی عکس را دیدم حال عجیبی به من دست داد. انگار این عکس با من حرف می‌زد و باعث شداز آن به بعد قلباً به روی بیاورم و الآن مدتی است که هر به اینجا می آیم.» ✅ ۲۷_محمد_رسول_الله ۲۷ http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
شهادت: 4 دیماه 65 خرمشهر عیسی در سال 44 در محله نازی آباد تهران به دنیا آمد. مادر این شهید عزیز تعریف می‌کرد که: من عیسی رو بار دار بودم که حادثه تصادفی برای ما رخ داد و من صدمه دیدم . همه می‌گفتند از محالاته که این بچه زنده به دنیا بیاید. اما لطف خدا شامل حال من شد و عیسی سالم به دنیا آمد. تا اینکه فدایی راه اسلام و امام شود. عیسی تیرماه و در ایام ربیع الاول و تاج گذاری امام عصر(ع) به دنیا اومد. پدرش رفت برای او شناسنامه بگیره. به من گفت: خانوم اسمش رو چی بگذاریم. گفتم: من میگم اسمش رو بگذاریم. او رفت و از ثبت احوال زنگ زد که خانم با این اسم شناسنامه نمیدند. میگن و سلطان، این توهین به اعلی حضرته. من تعجب کردم و به پدرش گفتم: آقا.. اسم من ... اسمش رو فرزند مریم بگذار ... و اسم نوزاد من در شناسنامه ثبت شد ... . بزرگ که شد بارها تنها که می‌شدیم بهش می‌گفتم: پسرم، عیسی بی پدر به دنیا اومد و او من رو می‌بوسید و می‌خندید... عیسی برای من خیلی عزیز بود. سنش خیلی کم بود که به جبهه رفت. هر وقت می‌گفتم مادرجون کجایی؟ می‌گفت: اون عقب عقب ها هستم. بهش می‌گفتم: مادر، من فقط یه پسر کاکل به سر دارم. مواظب خودت باش و عیسی فقط می‌خندید. بعدها فهمیدم که این شازده پسر در واحد (ع) برای خودش بیا و برو داره. هر بار اومدم برای عیسی، زن بگیرم با یک بهونه از زیر کار فرار کرد. عیسی در همه عملیات‌های لشکر10 خط شکن بود. عملیات والفجر8 جزو بود که از اروند رود گذشت. و نمیدانم خدای مهربان چی مقدر کرده بود که عیسیای مریم در روز ولادت حضرت عیسی شهید بشه . اینطور که همسنگرانش تعریف می‌کردند. لشکرسیدالشهداء(ع) قرار بود به عنوان پشتیبان لشکر خط شکن مازندران وارد عملیات شود. عیسی هم از سرگروهای اطلاعات عملیات بود و وظیفه هدایت چند گردان را برای حمله به مواضع دشمن به عهده داشت. اما عملیات با مشکل مواجه شد و قرار شد رزمندگان لشکرسیدالشهداء(ع) که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای عملیات مستقر بودند سریعا منطقه رو ترک کنند. رزمندگان لشکر از شهر بیرون رفته بودند ولی بچه های تخریب و اطلاعات عملیات در شهر حضور داشتند .صبح عملیات کربلای چهار که روز 4 دیماه 65 بود دشمن بعثی خرمشهر رو زیر آتش و گلوله قرار میده و عیسی هم که با جمعی از دوستانش در چند قدمی مسجد جامع خرمشهر بودند با اصابت گلوله کاتیوشا به شهادت می‌رسند. و این گونه بود ماجرای عیسایی که در روز ولادت حضرت عیسی ابن مریم(ع) در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید . @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌷شهید عیسی کره ایی شهادت: چهار دیماه ۶۵ مصادف با میلاد پیامبر عظیم الشان حضرت عیسی مسیح(ع) عیسی کره ای, در سال ۴۴ در محله نازی آباد تهران به دنیا آمد. مادر این شهید عزیز تعریف می‌کرد که: من عیسی رو بار دار بودم که حادثه تصادفی برای ما رخ داد و من صدمه دیدم . همه می‌گفتند از محالاته که این بچه زنده به دنیا بیاید. اما لطف خدا شامل حال من شد و عیسی سالم به دنیا آمد. تا اینکه فدایی راه اسلام و امام شود. عیسی تیرماه و در ایام ربیع الاول و تاج گذاری امام عصر(ع) به دنیا اومد. پدرش رفت برای او شناسنامه بگیره. به من گفت: خانوم اسمش رو چی بگذاریم. گفتم: من میگم اسمش رو بگذاریم. او رفت و از ثبت احوال زنگ زد که خانم با این اسم شناسنامه نمیدن. میگن و سلطان، این توهین به اعلی حضرته. من تعجب کردم و به پدرش گفتم: آقا.. اسم من ... اسمش رو فرزند مریم بگذار ... و اسم نوزاد من در شناسنامه ثبت شد: عیسی بزرگ که شد بارها تنها که می‌شدیم بهش می‌گفتم: پسرم، عیسی بی پدر به دنیا اومد و او من رو می‌بوسید و می‌خندید... عیسی برای من خیلی عزیز بود. سنش خیلی کم بود که به جبهه رفت. هر وقت می‌گفتم مادرجون کجایی؟ می‌گفت: اون عقب عقب ها هستم. بهش می‌گفتم: مادر، من فقط یه پسر کاکل به سر دارم. مواظب خودت باش و عیسی فقط می‌خندید. بعدها فهمیدم که این شازده پسر در واحد (ع) برای خودش بیا و برو داره. هر بار اومدم برای عیسی، زن بگیرم با یک بهونه از زیر کار فرار کرد. عیسی در همه عملیات‌های لشکر ۱۰ خط شکن بود. عملیات والفجر۸ جزو بود که از اروند رود گذشت. و نمیدانم خدای مهربان چی مقدر کرده بود که عیسیای مریم در روز ولادت حضرت عیسی شهید بشه . اینطور که همسنگرانش تعریف می‌کردند. لشکرسیدالشهداء(ع) قرار بود به عنوان پشتیبان لشکر خط شکن مازندران وارد عملیات شود. عیسی هم از سرگروه های اطلاعات عملیات بود و وظیفه هدایت چند گردان را برای حمله به مواضع دشمن به عهده داشت. اما عملیات با مشکل مواجه شد و قرار شد رزمندگان لشکرسیدالشهداء(ع) که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای عملیات مستقر بودند سریعا منطقه رو ترک کنند. رزمندگان لشکر از شهر بیرون رفته بودند ولی بچه های تخریب و اطلاعات عملیات در شهر حضور داشتند .صبح عملیات کربلای چهار که روز 4 دیماه 65 بود دشمن بعثی خرمشهر رو زیر آتش و گلوله قرار میده و عیسی هم که با جمعی از دوستانش در چند قدمی مسجد جامع خرمشهر بودند با اصابت گلوله کاتیوشا به شهادت می‌رسند. و این گونه بود ماجرای عیسایی که در روز ولادت حضرت عیسی ابن مریم(ع) در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید🕊 @yousof_e_moghavemat